خاورمیانه منهای امریکا
ریچارد هاس
رئیس شورای روابط خارجی امریکا
مترجم: وصال روحانی
در آگوست 1990، فقط چند روز پس از تصرف خاک کویت توسط ارتش عراق، لشکر امریکا به دستور جورج بوش پدر رئیسجمهوری وقت این کشور وارد عمل شد و سربازان عراقی را ساقط و خاک کویت را از نو به مردم این کشور اهدا کرد. البته نیروهای چند ملیتی و سربازان کشورهای مختلف در مأموریت اضطراری علیه صدام رئیسجمهوری لجام گسیخته وقت عراق مشارکت داشتند. اما سه دهه پس از فرماندهی امریکا در چنین حملهای، هر طور به ماجرا نگاه کنیم، میبینیم عملکرد نظامی دولت فعلی امریکا نسبت به رویدادهایی از این دست، تفاوتهای بسیاری یافته است. موضعگیریهای اخیر امریکا در قبال سوریه نمونه خوبی است. در حالی که ترکیه و روسیه به بهانه سرکوب کردهای مبارز و داعشیهای همچنان خطرناک در خاک سوریه دائماً مانور و ابراز قدرت میکنند، دونالد ترامپ ارتش امریکا در سوریه را به رقمی نزدیک به 10درصد گذشته کاهش داده و برایش مهم نیست فرجام رویارویی بشار اسد و مخالفانش به کجا میانجامد. البته بحث کنارهگیری کلی نظامی امریکا از منطقه خاورمیانه نیز یک مسأله واقعی نیست زیرا امریکا همسو با سردشدن موضعاش نسبت به سوریه برشمار سربازانش در خاک عربستان افزوده و بهانهاش در این مورد و دلیل گرفتن پولهای کلان از رژیم سعودی این است که اگر از بن سلمان و شرکای او حمایت نکند، نیروهای مخاصم در عرض چند روز ریاض را خواهند گرفت.
شاید هم جورج دبلیو بوش، پسر جورج بوش فقید، پایهگذار و دلیل تمامی تغییراتی باشد که در زمینه سیاست خارجی امریکا اعمال شده است. وی با صدور فرمان حمله نظامی به عراق و افغانستان به بهانه حمله تروریستی 11سپتامبر 2000 به برجهای دوقلوی شهر نیویورک، امریکا را وارد چالشی بیهوده کرد که سالها است جریان دارد و هیچ برندهای هم نداشته است. پای سربازان امریکایی طی تهاجم زیاده خواهان بدجوری در گرداب دو کشور فوق گیر کرد. زیرا نه تنها قادر به سرکوب طالبان در افغانستان و داعش در عراق نشد بلکه وارد یک جنگ روحی و فرسایشی طولانی با چریکها و نیروهای ایذایی آن کشورها شدند که به سبب آشنایی کامل این چریکها با فضای منطقه، هرگز نمیشد فرجام امریکاییها را در آن ،خوش تلقی کرد.
هراس دولت امریکا طی زمامداری سه ساله دونالد ترامپ و در دو سه سال آخر دولت باراک اوباما بیشتر به سمت و سوی اروپا برای کاستن از نفوذ پیش رونده روسها و آسیا به قصد توقف بخشیدن به زیاده خواهیهای دولت چین معطوف بوده است و همسو با آن مقابله بیثمر با ایران، بخشی از کاراییهای دولت واشنگتن را کمرنگ ساخته است. خروج امریکا از پیمان «برجام» شاید باعث پارهای افزایش قیمتها در ایران شده باشد اما امریکا را از بطن روابط بینالملل دور نگه داشته و متهم به زیر پا گذاشتن توافقنامههای قبلیاش و نقض عهد کرده است. از طرف دیگر پاسخ حساب شده ایران به فشارهای برخاسته از خروج یکجانبه امریکا از «برجام» بهگونهای بوده که اروپا هم در زمینه همکاریهای آیندهاش با یک رژیم نامتعادل در امریکا سردرگم مانده و واشنگتن را به ایجاد تفرقه در جبهه غرب متهم کرده است. از همه بدتر برای ترامپ و مشاوران تندرو او استحکام فزاینده نظام ایران 40سال پس از وقوع انقلاب اسلامی در این کشور و شکستهای سنگین کاخ سفید در زمینه به هم ریختن اوضاع در ایران است. ناکامیهای امریکا در این مورد و موارد مشابه به حدی میرسد که ترامپ مصمم شده، تازمان تعیین تکلیفش در انتخابات ریاستجمهوری امریکا در نوامبر 2020 (آبان 1399) نه فقط سوریه و عراق و ایران را از دستور عاجل کار خود خارج و بر امور داخلی و رقابتهای دوحزب امریکا تمرکز کند بلکه از هر چالش تازهای در عرصه بینالملل نیز دوری جوید تا مبادا بهانه و سلاح تازهای را برای تضعیف خود به دست حزب دموکرات بدهد.
همین حالا نیز ماجرای استیضاح ترامپ به سبب تلاش مشترک او و اوکراین برای بدنام کردن جو بایدن رقیب اصلی انتخاباتیاش، وی را نزد افکار عمومی در امریکا لرزانتر از گذشته کرده و اتهام پنهانکاری از هر سو به جانب اردوی سیاسی ترامپ وزیدن گرفته است.
مشاوران ترامپ بهوی گفتهاند زدن ضربههای تازه و روکردن پیروزیهای جدید در خاورمیانه مانند آنچه در مورد به هلاکت رساندن ابوبکر بغدادی مشاهده شد، میتواند برگ برنده او در انتخابات 2020 امریکا باشد اما او دریافته است، سوی دیگر این بازی مخاطرهآمیز شکست است و چنانچه در خاورمیانه آبروریزی سیاسی تازهای را متحمل شود، آب به آسیاب دموکراتها خواهد ریخت که سند استیضاح او را از مجلس نمایندگان امریکا گرفته و در حال پروار کردن آن به قصد فرستادنش به مجلس سنا هستند. اینها سبب شده ترامپ احساس کند خاورمیانه تا اطلاعثانوی نه پایگاه امید بلکه دفنگاه آرزوهای ریاستجمهوری مجدد وی است و هرچه دورتر از آن باشد، حالش هم خوبتر خواهد شد!
*منبع: Project Syndicate
رئیس شورای روابط خارجی امریکا
مترجم: وصال روحانی
در آگوست 1990، فقط چند روز پس از تصرف خاک کویت توسط ارتش عراق، لشکر امریکا به دستور جورج بوش پدر رئیسجمهوری وقت این کشور وارد عمل شد و سربازان عراقی را ساقط و خاک کویت را از نو به مردم این کشور اهدا کرد. البته نیروهای چند ملیتی و سربازان کشورهای مختلف در مأموریت اضطراری علیه صدام رئیسجمهوری لجام گسیخته وقت عراق مشارکت داشتند. اما سه دهه پس از فرماندهی امریکا در چنین حملهای، هر طور به ماجرا نگاه کنیم، میبینیم عملکرد نظامی دولت فعلی امریکا نسبت به رویدادهایی از این دست، تفاوتهای بسیاری یافته است. موضعگیریهای اخیر امریکا در قبال سوریه نمونه خوبی است. در حالی که ترکیه و روسیه به بهانه سرکوب کردهای مبارز و داعشیهای همچنان خطرناک در خاک سوریه دائماً مانور و ابراز قدرت میکنند، دونالد ترامپ ارتش امریکا در سوریه را به رقمی نزدیک به 10درصد گذشته کاهش داده و برایش مهم نیست فرجام رویارویی بشار اسد و مخالفانش به کجا میانجامد. البته بحث کنارهگیری کلی نظامی امریکا از منطقه خاورمیانه نیز یک مسأله واقعی نیست زیرا امریکا همسو با سردشدن موضعاش نسبت به سوریه برشمار سربازانش در خاک عربستان افزوده و بهانهاش در این مورد و دلیل گرفتن پولهای کلان از رژیم سعودی این است که اگر از بن سلمان و شرکای او حمایت نکند، نیروهای مخاصم در عرض چند روز ریاض را خواهند گرفت.
شاید هم جورج دبلیو بوش، پسر جورج بوش فقید، پایهگذار و دلیل تمامی تغییراتی باشد که در زمینه سیاست خارجی امریکا اعمال شده است. وی با صدور فرمان حمله نظامی به عراق و افغانستان به بهانه حمله تروریستی 11سپتامبر 2000 به برجهای دوقلوی شهر نیویورک، امریکا را وارد چالشی بیهوده کرد که سالها است جریان دارد و هیچ برندهای هم نداشته است. پای سربازان امریکایی طی تهاجم زیاده خواهان بدجوری در گرداب دو کشور فوق گیر کرد. زیرا نه تنها قادر به سرکوب طالبان در افغانستان و داعش در عراق نشد بلکه وارد یک جنگ روحی و فرسایشی طولانی با چریکها و نیروهای ایذایی آن کشورها شدند که به سبب آشنایی کامل این چریکها با فضای منطقه، هرگز نمیشد فرجام امریکاییها را در آن ،خوش تلقی کرد.
هراس دولت امریکا طی زمامداری سه ساله دونالد ترامپ و در دو سه سال آخر دولت باراک اوباما بیشتر به سمت و سوی اروپا برای کاستن از نفوذ پیش رونده روسها و آسیا به قصد توقف بخشیدن به زیاده خواهیهای دولت چین معطوف بوده است و همسو با آن مقابله بیثمر با ایران، بخشی از کاراییهای دولت واشنگتن را کمرنگ ساخته است. خروج امریکا از پیمان «برجام» شاید باعث پارهای افزایش قیمتها در ایران شده باشد اما امریکا را از بطن روابط بینالملل دور نگه داشته و متهم به زیر پا گذاشتن توافقنامههای قبلیاش و نقض عهد کرده است. از طرف دیگر پاسخ حساب شده ایران به فشارهای برخاسته از خروج یکجانبه امریکا از «برجام» بهگونهای بوده که اروپا هم در زمینه همکاریهای آیندهاش با یک رژیم نامتعادل در امریکا سردرگم مانده و واشنگتن را به ایجاد تفرقه در جبهه غرب متهم کرده است. از همه بدتر برای ترامپ و مشاوران تندرو او استحکام فزاینده نظام ایران 40سال پس از وقوع انقلاب اسلامی در این کشور و شکستهای سنگین کاخ سفید در زمینه به هم ریختن اوضاع در ایران است. ناکامیهای امریکا در این مورد و موارد مشابه به حدی میرسد که ترامپ مصمم شده، تازمان تعیین تکلیفش در انتخابات ریاستجمهوری امریکا در نوامبر 2020 (آبان 1399) نه فقط سوریه و عراق و ایران را از دستور عاجل کار خود خارج و بر امور داخلی و رقابتهای دوحزب امریکا تمرکز کند بلکه از هر چالش تازهای در عرصه بینالملل نیز دوری جوید تا مبادا بهانه و سلاح تازهای را برای تضعیف خود به دست حزب دموکرات بدهد.
همین حالا نیز ماجرای استیضاح ترامپ به سبب تلاش مشترک او و اوکراین برای بدنام کردن جو بایدن رقیب اصلی انتخاباتیاش، وی را نزد افکار عمومی در امریکا لرزانتر از گذشته کرده و اتهام پنهانکاری از هر سو به جانب اردوی سیاسی ترامپ وزیدن گرفته است.
مشاوران ترامپ بهوی گفتهاند زدن ضربههای تازه و روکردن پیروزیهای جدید در خاورمیانه مانند آنچه در مورد به هلاکت رساندن ابوبکر بغدادی مشاهده شد، میتواند برگ برنده او در انتخابات 2020 امریکا باشد اما او دریافته است، سوی دیگر این بازی مخاطرهآمیز شکست است و چنانچه در خاورمیانه آبروریزی سیاسی تازهای را متحمل شود، آب به آسیاب دموکراتها خواهد ریخت که سند استیضاح او را از مجلس نمایندگان امریکا گرفته و در حال پروار کردن آن به قصد فرستادنش به مجلس سنا هستند. اینها سبب شده ترامپ احساس کند خاورمیانه تا اطلاعثانوی نه پایگاه امید بلکه دفنگاه آرزوهای ریاستجمهوری مجدد وی است و هرچه دورتر از آن باشد، حالش هم خوبتر خواهد شد!
*منبع: Project Syndicate
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه