خودت باش




محمدحسین گودرزی
‌عامه‌پسند می‌تواند ضلع سوم از یک مثلث زنانه باشد. بیرقی پیش از این هم در دو فیلم (من) و(عرق سرد)داستانش را با محوریت یک شخصیت زن روایت کرده بود. حالا دیگر می‌شود کمی دقیق‌تر درباره اینکه چه در سر فیلم‌ساز جوان می‌گذرد نوشت؛ در هر سه فیلم سهیل بیرقی، شخصیت‌های اصلی داستان زنانی هستند که در میان شلوغی شهر و جامعه به‌دنبال پیداکردن خودشان می‌باشند. از کاراکتر لیلا حاتمی فیلم من بگیرید که دست به هرکاری می‌زد تا جنگ فردی خود در برابر جمع را برنده باشد، تا کاپیتان تیم فوتسال در عرق سرد و حالا کاراکتر معتمدآریا در عامه‌پسند. زنان در فیلم‌های بیرقی بیش‌ از آنکه آسیب‌دیده از جامعه مردسالار باشند، قربانی تفکر زن‌ستیز هستند. این تفکر می‌تواند در ذهن یک زن هم باشد؛ در عرق سرد کاپیتان بیشترین جفا را از هم‌خانه زنش می‌بیند و در عامه‌پسند هم، باران کوثری برای زن اصلی فیلم از همه دست‌وپاگیرتر است. این رگه ثابت و لحن باثبات فیلم‌های بیرقی، اگرچه او را به یک سینمای شخصی نزدیک کرده، اما برای فیلم‌ساز خالی از ضرر هم نبوده است. به‌نظر می‌رسد آن بیرقی خلاق در فیلم من، هرچه به‌جلو حرکت کرده بیشتر به یک معترض اجتماعی تبدیل شده است. آن ظرافت‌های موردتوجه فیلمساز درباره شخصیت زن در فیلم من کمتر در عامه‌پسند ظاهر می‌شود و به‌تدریج دارد حجم دیالوگ‌هایی که وکیل فیلم عرق سرد (لیلی رشیدی) در دفاع از حقوق زنان می‌گفت، در سینمای بیرقی بیش‌تر می‌شود. مهم‌ترین مشکل عامه‌پسند هم همین است. در میانه فیلم درست در جایی که منتظری با یک پیچ‌وخم داستانی خوب مواجه بشوی و بالاوپایینی در روایت ببینی، دیالوگ‌ها و موقعیت‌های شعاری فیلم کمی سرخورده‌ات می‌کنند. مدام حس می‌کنی حرف‌های گل‌درشت فیلم‌ساز مانند سیلی به صورتت زده می‌شوند، حس می‌کنی که دارد کاملاً آگاهانه از حقوق زنان با تو حرف می‌زند؛ از مشکل بیمه زنان طلاق‌گرفته می‌گوید، از برخورد املاکی‌ها با زن مجرد حرف می‌زند. مدام این پیام‌ها را می‌شنوی و میان تو با شخصیت‌های فیلم فاصله می‌افتد. این حجم بالای شعارها اگر با تدارک‌های خوب داستانی همراه می‌شد، پتانسیل بالای عامه‌پسند را برای تبدیل‌شدن به اثری ماندگار در ذهن شکوفا می‌کرد. با همه توصیفات، عامه‌پسند لحظات گیرای کمی ندارد؛ در خیلی از موقعیت‌های فیلم می‌شود با معتمدآریا همراه شد. تلاش زن برای خروج از عامه‌پسندبودن، همراه‌کننده است. خیلی از اوقات در فیلم‌ها(درست مثل زندگی) شخصیت‌ها به‌دلیل نهایت و اوج بی‌شباهتی، با دیگری هم‌دل و همراه می‌شوند. انگار که خواسته‌ها و نداشته‌های خودشان را در دیگری می‌بینند. کاراکتر زن عامه‌پسند هرچه را که در میانسالی آرزو می‌کند، در پسر داستان می‌بیند. پسر، نهایت فردیت و گریز از عامه‌پسندی است؛ اصلاً حرفه اصلی‌اش(یوگا) آدم‌ها را به جداشدن از محیط دعوت می‌کند. جسارت تغییر را به زن می‌دهد. جسارتی که پیش از این نه شوهر و نه پسرش به او نداده‌اند. هوتن شکیبا این کاراکتر جسارت‌بخش را به اندازه بازی می‌کند. شکیبا برای بازی کاراکتری که بنا به روحیات نامتعارفش، نمی‌تواند همه خواسته‌هایش را واضح بیان کند، به یک خودسانسوری درست در بازی می‌رسد و در کنار معتمدآریا که بار زیادی از فیلم را به دوش می‌کشد، فیلم را تا حد زیادی سرپا نگه می‌دارند. در نقطه مقابل این دو بازی همراه‌کننده، باران کوثری قرار می‌گیرد؛ از آنجا که کوثری در طول فیلم لهجه شهرضا(اصفهان) را یکدست ادا نمی‌کند، در همان ظاهری‌ترین بخش بازیگری در فاصله زیادی از مخاطب قرار می‌گیرد و در حرکت به سمت سطوح بالاتر بازی متوقف می‌ماند.
نکته امیدوارکننده سینمای بیرقی که در عامه‌پسند هم موردتوجه است، مواجهه فیلم‌ساز با تکنولوژی و الزامات زندگی مدرن است. درمورد آثار بیرقی می‌توان گفت این فیلم‌ها از تجربه زندگی این فیلم‌ساز جوان در امروز ایران خط می‌گیرند. بیرقی به‌جای آنکه درگیر کلیشه‌ها بماند، سعی می‌کند هرآن‌چیزی که در زندگی روزمره این‌ روزها کار می‌کند در فیلمش جلوه پیدا کند؛ مثلاً در عرق سرد تکثیر اخبار و شایعه‌ها به‌وسیله فضای مجازی در دل داستان جا می‌گیرد. یا در عامه‌پسند نرم‌افزاری که افراد در آنجا اجناس دست‌دوم معامله می‌کنند، به نقطه اتصال شخصیت‌های اصلی داستان تبدیل می‌شود. کافه موردبحث در عامه‌پسند با بحث‌های شخصیت‌ها راجع به طراحی و سفارش‌ها، از زندگی امروز فیلم‌ساز می‌آید که مخاطب دارد با این‌دست فضاها زندگی می‌کند. به تعبیر دیگر، اینکه بیرقی در روایت مرسوم آپارتمان‌ها محدود نمی‌شود و دوربینش خیابان‌ها و سبک زندگی جمعی را می‌شناسد، یک امتیاز برای او به‌حساب می‌آید.
بیرقی تا حد زیادی بلد است جزئیات و پیچیدگی‌های شخصیتی زنانه را به فیلم تبدیل کند، حتی بهتر از خیلی از فیلم‌سازان زن. اما نکته‌ای که به پای فیلم‌سازی‌اش زنجیر شده، فکرکردن آگاهانه به دفاع از زنان است. این برخورد آگاهانه‌اش دارد به داستان‌هایش صدمه می‌زند. برای درخشیدن باید مثل زنان فیلم‌هایش خودش باشد، قوه خلاقه بیرقی منهای شعار.‌

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7276/15/535740/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها