عماد‌الدین رجب‌لو در گفت‌وگو با «ایران»

هیچ کس ما را نمی‌بیند





سید حسین رسولی
نمایش «متساوی‌الساقین» به‌نویسندگی و کارگردانی عماد‌الدین رجب‌لو از شهر گرگان به بخش مسابقه صحنه‌ای سی‌وهشتمین جشنواره تئاتر فجر راه یافته است. این نمایش در بستر رئالیستی اجرا می‌شود و به زندگی چند جوان در مدرسه‌ای دخترانه می‌پردازد. رجب‌لو از کارگردانان موفق شهر گرگان است که پیش از این هم نمایش‌های موفقی تولید کرده است. ما با او در رابطه با نمایش «متساوی‌الساقین» و وضعیت تئاتر استان گلستان گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.
اگر امکان دارد درباره نمایش «متساوی‌الساقین» بگویید. ایده اجرایی شما از کجا شروع شد؟
سوژه نمایش از صحبت‌هایی که با دوستانم داشتم شکل گرفت. مادر یکی از دوستان در مدرسه‌ای کار می‌کرد و داستانی عجیب را تعریف کرده بود. البته چون قصه لو می‌رود نباید آن را تعریف کنم.
 حادثه‌ای عجیب در یک مدرسه رخ می‌دهد که در رابطه با یک جنین است. من وقتی این داستان را شنیدم دیگر نتوانستم مقاومت کنم و خیلی درگیرش شدم. مشغول نوشتن نمایشنامه‌ای سوررئال بودم و پس‌از شنیدن این داستان کلاً آن را کنار گذاشتم. این سوژه جدید را پرورش دادم و مدت زمان نوشتن متن هم طولانی بود. این کار بارها هم بازنویسی شده است. یک بار هم با گروهی متفاوت تمرین کردم ولی کار در نیامد و آن تیم را عوض کردم. شرایط کاری مناسبی نداشتیم ولی تلاش کردیم کیفیت مناسبی در اجرا داشته باشیم. من هر آن چیزی را که در تئاتر یاد گرفتم در این نمایش پیاده کردم. این کار من کاملاً رئالیستی است از دکور تا لباس و کارگردانی. البته زمان تمرین ما خیلی کم بود ولی خیلی تلاش کردیم تا کیفیت اجرا بالا باشد.
 از خودتان هم بگویید؟
من زندگی سختی داشتم و نتوانستم وارد دانشگاه بشوم و تئاتر بخوانم و در این رشته تحصیلات عالی داشته باشم. برادر من در تئاتر فعالیت می‌کرد و این موضوع خیلی به من کمک کرد. البته من اول در تله فیلم و تلویزیون مشغول شدم ولی بعد در تئاتر بازی کردم و پس‌از مدتی هم بازیگری را کنار گذاشتم. علاقه اصلی من بیشتر نوشتن و کارگردانی است. خیلی از بچه‌های شهرستان تعداد زیادی کار تئاتر دارند ولی به‌عنوان رزومه محسوب نمی‌شود و کسی هم آنان را نمی‌شناسد. من خودم بیش از ۳۰ کار تئاتر دارم ولی کسی مرا نمی‌شناسد و در تهران هم می‌گویند شما هیچ رزومه‌ای ندارید.
 این همه جوان با استعداد و زحمتکش در شهرستان‌ها هستند که مشغول تئاتر و هنرهای دیگر هستند ولی کسی آنان را نمی‌بیند و همه چیز هم معطوف به تهران شده است. انگار سلبریتی‌ها تمام رسانه‌ها را خورده‌اند. به نظرم بچه‌های شهرستانی باید بیشتر به رسانه‌ها توجه کنند و در مورد کارهایشان اطلاع‌رسانی کنند.
ما هیچ رسانه‌ای نداریم البته سایت ایران تئاتر درگاهی درباره تئاتر گرگان در نظر گرفته است که می‌خواهند فعالیت‌های تئاتری ما را ثبت کنند و خیلی خوب است.
 امکانات در شهر گرگان چگونه است؟
ما سالنی در گرگان داریم که دومین سالن خاورمیانه است. امکانات سخت‌افزاری خوبی داریم ولی همه چیز لبه تیغ است. تئاتری‌ها هوای یکدیگر را ندارند. مرا خیلی اذیت کردند. ما مدت‌ها تمرین کردیم و وقت گذاشتیم ولی تئاتری‌ها ما را اذیت کردند. محیط تئاتری این شهر کوچک است. چند ماهی است در استان گلستان کارهای تئاتر کنسل می‌شود! سانسورها خیلی زیاد است. تفسیرهای دلبخواهی و شخصی می‌کنند. جالب است بدانید که
۴۳ مورد ممیزی به کار «متساوی‌الساقین» وارد شده است.
 یعنی تئاتری‌های گرگان درگیر حسادت و خودزنی شده‌اند؟
بله. این‌گونه است. ارگان‌های رسمی و دولتی هم دیگر کمک مالی نمی‌کنند. مسئولان استانی باید از کارها حمایت کنند. ما با جیب خالی و هزار بدبختی به تهران آمدیم. حتی جای خواب و غذا نداشتیم. تئاتر کار کردن خیلی سخت شده است و کسی هم دیگر حمایت نمی‌کند. سازمان‌های مختلف از جمله شهرداری و ارشاد و حوزه هنری و بنیاد شهید هم کمک نمی‌کنند. من پیر شدم تا توانستم ۳ میلیون تومان کمک هزینه بگیرم. تئاتر کار کردن خرج دارد و مثل شغل است اما مدیران استانی توجهی به زندگی ما ندارند.
 وضعیت نقد تئاتر در گرگان چگونه است؟
آقای فرشید مصدق از بزرگان طراحی نور است و وارد حوزه نقد و تحلیل تئاتر هم شده‌اند. چند سالی می‌شود که آقای مصدق در گرگان زندگی می‌کنند و نقدهای حرفه‌ای هم می‌نویسند اما گروه‌های دیگر تنها دنبال تخریب هستند. فکر می‌کنم سواد دوستان در این زمینه کم است. اگر منتقدی سواد بالا و ادب کافی داشته باشد به سوی نقدهای سازنده می‌رود. نیما صفار هم در گرگان هست که نقدهای خوبی
 می‌نویسد.
 مخاطب استان گلستان چگونه است؟
من در زمینه مخاطب خیلی حرف دارم. من ۶ ماه تمرین می‌کنم ولی تنها ۴ شب اجرا می‌دهند. جالب است که بیشترین زمان اجرا در گرگان ۱۲شب است. خنده‌دار نیست؟ تهرانی‌ها فقط اجراهای بالای ۱۵ شب و ۲۰ شب را در رزومه لحاظ می‌کنند. بیشتر سالن‌ها هم در اختیار کنسرت‌های موسیقی است. ما نمی‌توانیم در زمینه دکور کارهای مفیدی داشته باشیم چون ما را شب‌ها از سالن بیرون می‌کنند و دیگر نمی‌توانید دکور را برسانید. تئاتر باید هر شب در سالن‌های گرگان اجرا برود ولی این‌گونه نیست. باید تماشاگر را عادت به تئاتر دیدن کنیم. در تهران شاهد هستیم که تئاترهای آزاد هم براحتی پشت سر هم اجرا می‌روند و برخی خانواده‌ها هم جمعه‌ها به دیدن این آثار می‌روند. سالن اصلی تالار فخرالدین اسعد گرگانی خیلی خوب است و برخی کارها هم در اینجا فروش خوبی داشتند ولی من بیشتر در بلک باکس اجرا می‌روم. بعضی‌ها در ۱۲ شب اجرا ۴۰ میلیون تومان درآمد داشتند ولی کارهای من درآمدی در حدود ۲ میلیون تومان داشته است چون بیشتر به هنر تئاتر فکر می‌کنم تا فروش. با این حال، اجراهای من در بیشتر جشنواره‌ها موفق بوده است. من با کار قبلی‌ام به چندین جشنواره رفتم که در حدود ۴۵ جایزه گرفتیم. یک همچین کار موفقی در گرگان نتوانست اجرای عمومی درست و حسابی داشته باشد. باید به ما حداقل یک ماه اجرای عموم بدهند. قیمت بلیت‌ها هم در گرگان از ۷ هزار تومان تا ۱۰ هزار تومان است. موفقیت تئاتر در گرگان به همه چیز بستگی دارد. مخاطب گرگان را نمی‌شود با تهران مقایسه کرد چون در این شهر تئاتری نیست. اغلب تئاترها هم سفارشی و سازمانی هستند و مخاطب چندانی هم ندارند. شهر مشهد در زمینه تئاتر خیلی پیشرفت کرده است ولی گرگان عقب مانده است. هیچ کس ما را نمی‌بیند.‌

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7276/16/535742/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها