در روزگار کرونا چه باید کرد؟
بتنریزی روی دیوار چهارم
حسین جمالی
نویسنده و کارگردان تئاتر
از وقتی کرونا از خواب بیدار شده بیوقفه دست به کار است تا مدیریت کره زمین را به سمتی که خودش یا خودشان صلاح میداند ببرد. درست مثل تصمیمی که انسان از هزاران سال پیش گرفته است. بشر برای درختان و کوهها و دریاها و بهطور کلی حیات و محیط زیست با در نظر گرفتن منافع خود تصمیم گرفته و بههر قیمتی خواسته نفوذ خود را بیشتر کند. حالا ویروسی آمده که از مدلهای پیشین خود قویتر عمل میکند و با تهدید زندگی انسان نشان داد که وقتی انسان دست از کار و حرکت بشوید طبیعت جان میگیرد و موجودات دیگر فرصتی که از آنها برای زندگی گرفته شده را بهدست آوردند. چه پیامی برایمان آورده؟ برخی معتقدند این جنگ جهانی سوم است و برخی میگویند موجودات فضایی حمله کردهاند و عدهای باور دارند که زمین برای نجات خویش دست بهکار شده است. حال همه میخواهند بدانند همزیستی این ویروس با انسان چگونه و کی ایجاد میشود و آیا پایانی برای این جنگ وجود دارد؟ اما اهمیت مشاغل و معیشت انسان در دو شغل پزشکان یا بیمارستانیها و صنف مواد غذایی مشخص شد. صنعت در تلاش است از طریق دوباره برپا ساختن چرخه اقتصادی زندگی را بهحالت گذشته برگرداند. حال آنکه بسیاری از محققان و اندیشمندان معتقدند بازگشتن زندگی به روش قبل بههیچوجه راحت نیست. در این میان آنچه درجه اهمیت عملکردش برای جامعه بیش از پیش نمایان شد قشری بود که باید اصولاً اهل تفکر و القای اندیشههای تازه در جامعه باشد. این ویروس ورودی بسیاری از اماکن اجتماعات فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و مذهبی و ارتباطی را تخته کرد. در این میان دیوار چهارم تئاتر را هم بتنریزی کرد و این بار از این دیوار نامرئی مانعی مرئی و محکم و نفوذناپذیر پدید آورد. تا آنجا که تمام تئاتریها و هنرمندان عرصه نمایشگری خانه نشینتر از قبل شدند. دیوار چهارم همچون دیوار چین در دوران کرونا دژی میان مخاطب و اندیشهای با قدرتی که وجود نداشت ساخت. فرصتی پیش آمده تا بهجای خودنمایی بر صحنه تئاتر، آنچه در سالهای اخیر رواج یافته، بیشتر به انتقال اندیشه بیندیشیم و بپردازیم. بلیتهای گران تئاتر را به قیمت آمدن خیل تماشاگران بیهدف با حضوراجراگرانی که اندیشیدن را نمیدانند، فروختیم. هنرمندان هنرهای نمایشی به وضع بد اقتصادی و معیشتی عادت دارند چون تمام دوران کاری خود را در تمام جهان به سختی روزگار گذراندهاند. اما احوال روحی روانی جماعتی که کل پیکرهایشان در یک سرزمین، یک قبرستان را هم پر نمیکند برای صاحبان قدرت و مدیریت (که کرونا بیشتر به آنها اعتراض دارد) در اولویت قرار ندارد. فعالیت خود این اهالی هم این روزها لایوهای آموزشی و کمطرفدار برای سرگرم کردن خودشان و همینطور جمع کردن امضا برای بیمه بیکاریشان یا گفتوگوهای غیرتخصصی در باب کشتن زمان است. غافل از اینکه توقف تولید اندیشه و انتقال آن چه تأثیری در روند زندگی اجتماعی مردم دارد؟ وجود انسانی و همینطور معیشت هنرمندان مهم است اما در دوران سکوت خردمندانه و بازنگری تئاتر اگر تغییراتی صحیح به وجود نیاید همچنان مخاطبان از این هنر تنها سرگرم شدنشان و نه بالا بردن کیفیت زندگیشان را طلب میکنند. عده کمی معیشت خود را خواهند داشت و بیشترین همانطور مثل قبل... حال آنکه اگر ایدههای نجات بخش میخواهیم جز در اندیشه مردمان کشف و انتقال اندیشه پیدا نمیشود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه