محمدرضا رهبری در گفتوگو با «ایران» مطرح کرد
نیاز مضاعف به سینمای اجتماعی پس از دوران کرونا
محمدرضا رهبری بازیگری است که بهگفته خودش تا اکنون در سینما آنگونه که باید خوش شانس نبوده است و حالا که فیلم سینمایی «بُهت» بهدلیل شیوع ویروس کرونا بهصورت آنلاین اکران شده او معتقد است اکران آنلاین این فیلم در شرایط فعلی بهتر از دیده نشدن فیلم بود. رهبری دراین فیلم نقش رضا، یک جوان کارگر را بازی کرده است. او با اشاره به موقعیت فیلمهای اجتماعی در سینمای ایران، به اهمیت ساخت فیلمهایی با موضوعات و معضلات اجتماعی تأکید کرد و گفت که فیلم سینمایی «بُهت» در راستای طرح موضوع رحم اجارهای که خانوادههای بسیاری امروزه درگیرآن هستند ساخته شده است. رهبری معتقد است فیلم «بُهت» فیلمی اجتماعی با موضوع رحم اجارهای است که در قالب روایت یک داستان ساده، مسأله پنهان کاری را مطرح کرده است.
کمی درباره نقش رضا در فیلم «بهت» توضیح دهید.
رضا یک جوان کارگری است که نتوانسته آنطور که باید وشاید یک زندگی خوب برای همسرش فراهم کند ولیلا همسررضا در یک موزه کار میکند و تلاش میکند تا زندگی را نجات دهد و در نهایت موضوع رحم اجارهای در فیلم مطرح میشود. به اعتقاد من این فیلم از جمله آثاری است که رافعی بهعنوان کارگردان جسارت در طرح موضوع و قدرت ریسک بالایی در انتخاب سوژه و موضوع فیلم داشته است و اساساً ساخت فیلم در حوزه سینمای اجتماعی کاری سخت و پر از ریسک است.
چرا؟
متأسفانه سینمای اجتماعی ایران به اندازه سایر ژانرهای سینمایی، بخصوص در سالهای اخیر مورد اقبال عموم قرار نگرفتهاند و فکر میکنم فیلمهای اجتماعی در دهه 70 و اوایل دهه 80 از اقبال بهتری نسبت به امروز برخوردار بوده است. البته بخشی از عدم استقبال از موضوعات اجتماعی، درگیریهای عمده مردم است که خب طبیعی است دوست دارند دراین شرایط فیلمی ببینند که شاد شوند و بخندند.
برخی از فیلمهای اجتماعی هم بودند که در همین چندسال اخیر با استقبال مواجه شد.
بله اما به ندرت. فیلمی مثل «متری شیش و نیم» از جمله فیلمهایی بود که بهدلیل داشتن داستان خوب، قصه متفاوت و داشتن شرایط مناسب در اکران عمومی از اقبال مردم برخوردار شد. منتها فیلمهایی از این دست بسیار نادر هستند. برخی فیلمها هم بودند که با وجود فیلمنامه خوب، روایت قصه و کارگردانی و بازیهای درجه یک باز هم مغفول و مهجورماندهاند. بهعنوان مثال فیلمی دیدم به اسم «شَنِل» یک فیلم خوب و استاندارد بود، اما مورد اقبال مخاطب قرار نگرفت.
فکر میکنید فیلم «بُهت» با شرایط اکران بهصورت آنلاین به اندازه کافی دیده شده است؟
قطعاً خیر. اما در مواجهه با تماشاگران متوجه این مطلب شدهام که «بهت» را در شبکههای ماهوارهای یا سایتهای غیر مجازی از طریق کپی کردن دیدهاند.
چه نکتهای در فیلم وجود دارد که شما بهعنوان بازیگر پیشنهاد میکنید که حتماً دیده شود؟
پرداخت به موضوع رحم اجارهای، امتیاز این فیلم بود و نکته مهم اینکه رویارویی دو خانواده با یکدیگر و تقابل فرهنگهای متفاوت مطرح شد. درگیری بین مردان این دو طبقه حکایت از نوع تفکر و دیدگاهها داشت.
البته این درگیری و چالش میتوانست بیش از آنچه در فیلم موجود است، پرداخته شود.
اگر سریال ساخته میشد بله این امکان وجود داشت. اما در یک فیلم سینمایی با وجود همه محدودیتهای زمانی مشکل بود. به نظرمن هم شخصیتها خوب پرداخته شده بودند وهم داستان برای تماشاگرغیرقابل حدس بود. تنها چیزی که برای من جای ناراحتی و حسرت داشت این بود که دلم میخواست این فیلم را در سینما با مردم میدیدم.
سینما دغدغه اصلی شما است اما در این دغدغه سینمای اجتماعی کجا قرار میگیرد؟
واقعیت این است که یک بازیگرهم به اندازه فیلمنامه نویس، تهیه کننده، کارگردان و سایرعوامل دغدغه طرح مسائل اجتماعی را دارد، منتها برای تداوم حیات این ژانر سینمایی مردم باید حمایت کنند و با خرید بلیت بخصوص در حال حاضر که در شرایط اکران آنلاین قرار داریم کنار سینما بایستند و فیلمها را کپی غیرقانونی نکنند. وقتی سازنده فیلمهای اجتماعی هر چند هم دغدغه داشته باشد نتواند از پس هزینهها برآید قطعاً مشکلات بسیاری ایجاد میشود.
با توجه به صحبتهای شما جایگاه سینمای اجتماعی بعد از کرونا را چطور ارزیابی میکنید؟
اتفاقاً سینمای اجتماعی در دنیای پساز کرونا بیش از سایر ژانرهای سینمایی مورد نیاز است. چراکه جامعه بشری پس از کرونا در ابعاد مختلف تغییرات بسیاری خواهد داشت و بیشک نوع نگاه به سینمای اجتماعی در جهان پس از کرونا نیز دستخوش تغییراتی خواهد شد. به همین دلیل است که اتفاقاً سینمای اجتماعی نقشی پر رنگتر از سایر ژانرها در صنعت سینما را بازی خواهد کرد.
کمی از تجربههای پیشین خود در عرصه بازیگری بگویید.
فارغالتحصیل رشته بازیگری هستم. کارم را در فروردین سال 82 با بازی در چند سکانس کوتاه در فیلم «برگ برنده» سیروس الوند آغاز کردم. بعد از آن یک تله فیلم بهنام «دلقک» و یک سریال بهنام «گلریزان» با حضور بازیگران و عوامل حرفهای به کارگردانی مسعود رشیدی بازی کردم که 9 سال بعد پخش شد. بعد در یک برنامه تلویزیونی بهنام «موج نو تاکسی» به کارگردانی مهرداد غفاری بهعنوان مجری - بازیگر حضور پیدا کردم که هر روز روی آنتن میرفت و در آن دوران خیلی خوب دیده شد. پس از آن درسریال «میوه ممنوعه» به کارگردانی حسن فتحی بازی کردم که نقش پسر کوچک حاج یونس را داشتم. بازی در آن سریال برایم درسهای زیادی به همراه داشت. از استاد علی نصیریان و آقای حسن فتحی نکات مهمی یاد گرفتم. بعد از «میوه ممنوعه» سریالهای بسیاری مثل «عبور ازپاییز»، «به کجا چنین شتابان»، «عمارت پدری»، «آخرین بازی»، «پرستاران»، «راه و بیراه» وغیره.در سینما هم فیلمهایی چون «زیرزمین»، «شانه دوست»، «عروس برفی» و «ایکس لارج» بازی کرده ام. سال گذشته هم فیلم سینمایی «سرزمین آبی» به کارگردانی علی فخر موسوی و تهیه کنندگی رضا محقق که محصول ایران و چند کشور اروپایی است را بازی کردهام که در صورت بازنشدن سینماها، احتمالاً آنلاین اکران خواهد شد.
کمی درباره نقش رضا در فیلم «بهت» توضیح دهید.
رضا یک جوان کارگری است که نتوانسته آنطور که باید وشاید یک زندگی خوب برای همسرش فراهم کند ولیلا همسررضا در یک موزه کار میکند و تلاش میکند تا زندگی را نجات دهد و در نهایت موضوع رحم اجارهای در فیلم مطرح میشود. به اعتقاد من این فیلم از جمله آثاری است که رافعی بهعنوان کارگردان جسارت در طرح موضوع و قدرت ریسک بالایی در انتخاب سوژه و موضوع فیلم داشته است و اساساً ساخت فیلم در حوزه سینمای اجتماعی کاری سخت و پر از ریسک است.
چرا؟
متأسفانه سینمای اجتماعی ایران به اندازه سایر ژانرهای سینمایی، بخصوص در سالهای اخیر مورد اقبال عموم قرار نگرفتهاند و فکر میکنم فیلمهای اجتماعی در دهه 70 و اوایل دهه 80 از اقبال بهتری نسبت به امروز برخوردار بوده است. البته بخشی از عدم استقبال از موضوعات اجتماعی، درگیریهای عمده مردم است که خب طبیعی است دوست دارند دراین شرایط فیلمی ببینند که شاد شوند و بخندند.
برخی از فیلمهای اجتماعی هم بودند که در همین چندسال اخیر با استقبال مواجه شد.
بله اما به ندرت. فیلمی مثل «متری شیش و نیم» از جمله فیلمهایی بود که بهدلیل داشتن داستان خوب، قصه متفاوت و داشتن شرایط مناسب در اکران عمومی از اقبال مردم برخوردار شد. منتها فیلمهایی از این دست بسیار نادر هستند. برخی فیلمها هم بودند که با وجود فیلمنامه خوب، روایت قصه و کارگردانی و بازیهای درجه یک باز هم مغفول و مهجورماندهاند. بهعنوان مثال فیلمی دیدم به اسم «شَنِل» یک فیلم خوب و استاندارد بود، اما مورد اقبال مخاطب قرار نگرفت.
فکر میکنید فیلم «بُهت» با شرایط اکران بهصورت آنلاین به اندازه کافی دیده شده است؟
قطعاً خیر. اما در مواجهه با تماشاگران متوجه این مطلب شدهام که «بهت» را در شبکههای ماهوارهای یا سایتهای غیر مجازی از طریق کپی کردن دیدهاند.
چه نکتهای در فیلم وجود دارد که شما بهعنوان بازیگر پیشنهاد میکنید که حتماً دیده شود؟
پرداخت به موضوع رحم اجارهای، امتیاز این فیلم بود و نکته مهم اینکه رویارویی دو خانواده با یکدیگر و تقابل فرهنگهای متفاوت مطرح شد. درگیری بین مردان این دو طبقه حکایت از نوع تفکر و دیدگاهها داشت.
البته این درگیری و چالش میتوانست بیش از آنچه در فیلم موجود است، پرداخته شود.
اگر سریال ساخته میشد بله این امکان وجود داشت. اما در یک فیلم سینمایی با وجود همه محدودیتهای زمانی مشکل بود. به نظرمن هم شخصیتها خوب پرداخته شده بودند وهم داستان برای تماشاگرغیرقابل حدس بود. تنها چیزی که برای من جای ناراحتی و حسرت داشت این بود که دلم میخواست این فیلم را در سینما با مردم میدیدم.
سینما دغدغه اصلی شما است اما در این دغدغه سینمای اجتماعی کجا قرار میگیرد؟
واقعیت این است که یک بازیگرهم به اندازه فیلمنامه نویس، تهیه کننده، کارگردان و سایرعوامل دغدغه طرح مسائل اجتماعی را دارد، منتها برای تداوم حیات این ژانر سینمایی مردم باید حمایت کنند و با خرید بلیت بخصوص در حال حاضر که در شرایط اکران آنلاین قرار داریم کنار سینما بایستند و فیلمها را کپی غیرقانونی نکنند. وقتی سازنده فیلمهای اجتماعی هر چند هم دغدغه داشته باشد نتواند از پس هزینهها برآید قطعاً مشکلات بسیاری ایجاد میشود.
با توجه به صحبتهای شما جایگاه سینمای اجتماعی بعد از کرونا را چطور ارزیابی میکنید؟
اتفاقاً سینمای اجتماعی در دنیای پساز کرونا بیش از سایر ژانرهای سینمایی مورد نیاز است. چراکه جامعه بشری پس از کرونا در ابعاد مختلف تغییرات بسیاری خواهد داشت و بیشک نوع نگاه به سینمای اجتماعی در جهان پس از کرونا نیز دستخوش تغییراتی خواهد شد. به همین دلیل است که اتفاقاً سینمای اجتماعی نقشی پر رنگتر از سایر ژانرها در صنعت سینما را بازی خواهد کرد.
کمی از تجربههای پیشین خود در عرصه بازیگری بگویید.
فارغالتحصیل رشته بازیگری هستم. کارم را در فروردین سال 82 با بازی در چند سکانس کوتاه در فیلم «برگ برنده» سیروس الوند آغاز کردم. بعد از آن یک تله فیلم بهنام «دلقک» و یک سریال بهنام «گلریزان» با حضور بازیگران و عوامل حرفهای به کارگردانی مسعود رشیدی بازی کردم که 9 سال بعد پخش شد. بعد در یک برنامه تلویزیونی بهنام «موج نو تاکسی» به کارگردانی مهرداد غفاری بهعنوان مجری - بازیگر حضور پیدا کردم که هر روز روی آنتن میرفت و در آن دوران خیلی خوب دیده شد. پس از آن درسریال «میوه ممنوعه» به کارگردانی حسن فتحی بازی کردم که نقش پسر کوچک حاج یونس را داشتم. بازی در آن سریال برایم درسهای زیادی به همراه داشت. از استاد علی نصیریان و آقای حسن فتحی نکات مهمی یاد گرفتم. بعد از «میوه ممنوعه» سریالهای بسیاری مثل «عبور ازپاییز»، «به کجا چنین شتابان»، «عمارت پدری»، «آخرین بازی»، «پرستاران»، «راه و بیراه» وغیره.در سینما هم فیلمهایی چون «زیرزمین»، «شانه دوست»، «عروس برفی» و «ایکس لارج» بازی کرده ام. سال گذشته هم فیلم سینمایی «سرزمین آبی» به کارگردانی علی فخر موسوی و تهیه کنندگی رضا محقق که محصول ایران و چند کشور اروپایی است را بازی کردهام که در صورت بازنشدن سینماها، احتمالاً آنلاین اکران خواهد شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه