شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#بورس
شاخص بورس تهران از ابرکانال دو میلیون واحد هم فراتر رفت و این خبر سهامداران و فعالان بورس را خوشحال کرد. کاربران اهل این بازار درباره این شاخص و دلیل رشدش مینوشتند و شرایط را پیشبینی میکردند. البته مثل همیشه بازار توصیههای بورسی هم داغ بود: «شاخص بورس تهران در کمتر از سه ماه دو برابر شد و صبح امروز از مرز ۲ میلیون واحد گذشت. بهنظر میرسد تنها کسبوکار تولیدی که در حال حاضر ارزش سرمایهگذاری و توان رقابت با بازارهای مالی را دارد «کیمیاگری» است.»، «شاخص ٢ میلیونو رد کرد و بورس هنوز سقوط نکرده»، «امروز شاخص کل بورس عدد دو میلیون رو هم رد کرد...اینکه ادامه چی میشه رو نمیدونیم، ولی امیدواریم این حجم پول ورودی به بورس توی رشد و توسعه صنعت کشورمون خرج بشه و نشه بلای جون مردم و عامل تورم.»، «روز خوب بورس ایران. آفرین داره این بورس اگر طی چند سال گذشته بورس ایران مطابق برنامهریزی خودش عمل میکرد شاخص الان باید عدد ۵ میلیون بود. این بورس مهار نشدنی هستش»، «هر کارمند اداری، یک گرگ وال استریت. مخصوصاً کارمندای شرکت نفت و مخابرات»، «ایرانخودرو و سایپا مدام نسبت به قیمت خودروهاشون اعتراض میکنن و میگن ما با این قیمتها داریم ضرر میکنیم. اون وقت قیمت سهامشون تو بورس داره مدام بالا میره. من از بورس خیلی نمیفهمم ولی چطوریه که یه شرکت به گفته خودش داره ضرر میده ولی سهامش رشد میکنه؟»، «خب به سلامتی شاخص کل بورس از دو میلیون واحد عبور کرد ولی لطفاً هیجانی و لحظهای تصمیم نگیرید. باید صبر کرد و دید فردا پس فردا چی میشه. خواهشاً از این پس با تحلیل، بررسی و وسواس خیلی خیلی بیشتری خرید کنید تا خدایی نکرده دچار زیان و ضرر نشوید.»، «شاخص کل بورس بالاخره مقاومت دومیلیون واحد رو شکست! باید دید توان ایستادن روی این عدد رو داره یا دوباره برمیگرده پایین»، «اینم شاخص 2 میلیون. اگه چند سال پیش به همچین رقمی واسه شاخص حتی فکر هم میکردی احساس میکردی شاید دیوونه شدی! ولی همونطور که تعداد ورودی افراد و ورود نقدینگی به بازار تغییر کرده. دیدگاه ما هم باید نسبت به تفکر سابق تحلیلی خودمون تغییر کنه».
یادی از سینایی
درگذشت خسرو سینایی کارگردان خوشنام سینمای ایران بر اثر بیماری کرونا در شبکههای اجتماعی بازتاب زیادی داشت. به جز موج تسلیتها و انتشار عکسهای او توسط هنرمندان و چهرههای سینمایی، کاربران با نوشتن درباره سینایی و کارهایش از او یاد کردند. بخصوص آثار مستند و بعضی فیلمهای او که کمتر مورد توجه قرار گرفتند اما شاخص بودند: «خسرو سینایی سال ۱۳۵۶«تهران امروز» را ساخت که تصویری کمنظیر از پایتخت یک سال قبل از انقلاب را نشان میدهد. یاقوت، «زن سرخپوش» که گویا از شمال برای دیدار معشوق به تهران آمده بود و همیشه در میدان فردوسی دیده میشد، از چهرههای بهیاد ماندنی سینمای سینایی و شاید بازتابی از خود او است.»، «برخی صحنههای «در کوچههای عشق» را هنوز به یاد دارم، ساخته خسرو سینایی که واقعیت جنگ را عیان میکرد. میان آن فیلمهایی که به اسم سینمای جنگ ساخته شد، این یکی چه فیلم خوبی بود با فیلمبرداری بهتر علی لقمانی. آدمهای داستان را میفهمیدی، آنهایی را که از گلولهباران آبادان گریختند و آنهایی را که ماندند. با همهشان همذاتپنداری میکردی. آشوب جهان را میدیدی و مبارزه غریزی برای نجات، جایی که جنگزدهها بیهیچ فکری به هر چیزی خود را میآویزند بلکه زندگی ادامه یابد.»، «دوسال پیش در دورهمی کوچکی که کافهتهرون برای یکی از قدیمیهایخیابان ویلا برگزار کرد، آقای خسرو سینایی عزیز بعداز مدت ها و به سختی آکاردئونی را به سینه فشرد و موسیقی تابستانی قشنگی برایمان زد، خنده نوازندهای که سازش را به او قرض داده بود هرگز فراموش نمیکنم، پر بود از ستایش و مهر.»، «خسرو سینایی به یک دلیل هیچگاه جزو بدنه سینمای ایران نبود. تقدم اخلاق بر حرفه. سینمای ایران نمونه مشابهی نداشته و شاید نخواهد داشت! »، «روح خسرو سینایی شاد. روشنفکر واقعی و متشخص و حرفهای بود. سالها منتظر سرمایه برای ساخت فیلمی تاریخی درباره مهاجرت لهستانیها به ایران در دوران جنگ جهانی ماند و در نهایت اجل مهلتش نداد. اما «در کوچههای عشق» از بهترین کارهاش و یکی از قدرنادیدهترین فیلمهای دهه ۱۳۶۰ بود.»، «راوی مرثیهها بود: مرثیه عروسان آتش، مرثیه آوارگان جنگ، مرثیه مهاجران ویرانشده، مرثیه وحشت وجدان، مرثیه گمشده، مرثیه انسان. و حالا مرثیه راوی، در طاعون بلا.»، «در انجمن ارامنه، با خسرو سینایی آخرین دیدارم را داشتم. پیاده، مهناز را آمدیم پایین و از مهاجران لهستانی حرف زدیم؛ از خصلتهای مهاجرت گفت که یکیش، فراموشی گذشته در عین نپذیرفتن اکنون و دل نبستن به آینده بود.»، «اسم خسرو سینایی رو با صدای آکاردئون به یاد میارم همیشه.»، «خسرو سینایی از مودبترین، باشخصیتترین و آدمحسابیترین آدمهای سینمای ایران بود که دیده بودم. همه بهنام کارگردان عروس آتش میشناسندش، اما بهنظرم مستند مرثیه گمشده بهترین اثر او بود.»، «صداتون رو فراموش نمیکنم و اشکی که تو چشمهاتون جمع شده بود، روزی که سرکلاس فیلم «شرح حال» رو گذاشتید و از دلیل برگشتتون به ایران گفتید و بغضی که بعدش با من موند. اونروز اومدم بهتون گفتم چه خوشحالم شاگردتون شدم و اعتراف کردم قبلتر ارزش این ساعتها رو درک نمیکردم»، «زندگی و کارهای خسرو سینایی رشک برانگیز بود. حیف که جهان از نگاهش محروم شد. سینمای ایران و بویژه سینمای مستند ایران از او یادگار بسیار دارد.».
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه