زورگیرها در صدر درآمدسازان!

وصال روحانی
خبرنگار
«مالیات جمع‌کن‌ها» (یا به روایتی بهتر «زورگیرها» یا «باج‌گیرها» که فیلمی از ژانرهای تریلر (دلهره‌آور) و اکشن است و دیوید آیر نویسندگی متن و کارگردانی و تهیه‌کنندگی آن را برعهده داشته، در صدر آثار پرفروش این هفته سینماهای امریکای شمالی قرار گرفت. این فیلم 95 دقیقه‌ای که محصول شرکت‌هایکراس کریک، سدارپارک و RLJE است و سالواتوره توتینو مدیر فیلمبرداری آن بوده و موسیقی متن‌اش را مایکل یزرسکی ساخته، در 130 تماشاخانه شامل 105 سالن سربسته و 25 درایوین سینما مجموعاً 497 هزار دلار فروش کرد و البته مبالغ حاصل از VOD (اجاره نوارهای ویدئویی) و Streaming (دانلود فیلم روی سایت‌های مرتبط با استودیوهای سازنده فیلم) هم در این محاسبه منظور شده است. «مالیات جمع‌کن‌ها» با بازی بابی سوتو، سینتیا کارمونا، جورج لوپز و شیا لابوف درباره دو مرد خلافکار و زورگیر است که به آنها لقب مالیات جمع‌کن‌ را داده‌اند و کارشان باج گرفتن از عده‌ای خاص برای یکی از تبهکاران عمده شهر لس‌آنجلس است ولی روزی اوضاع این غول دنیای تبهکاری تیره می‌شود و این دو مرد هم به تبع آن به‌خطر می‌افتند و یکی از آنها مجبور است برای حفظ خانواده‌اش در قبال اقدامات یک دشمن قدیمی به تکاپویی بزرگ بپردازد. جالب‌تر اینکه رئیس گانگسترها که در نهایت بدبخت و مجازات می‌شود، با اسم مستعار جادوگر در میان مردم منطقه شناخته می‌شود و دیوید ‌آیر با تأکید بر اینکه یکی از دو زورگیر به‌نام دیوید با بازی بابی‌سوتو مردی ذاتاً سالم و پایبند خانه و خانواده ‌است او را از دوست و همکار بی‌رحمش کریپر (شیالابوف) تفکیک می‌کند و سرنوشت متفاوت این دو مرد و موفقیت دیوید در نجات همسر و بچه‌هایش نیز محصول همین تفاوت است. سایت‌های معروف ارزشگذاری فیلم‌ها شامل روتن توماتوز و متاکری تیک نمرات ضعیفی به «زورگیر‌ها» داده‌اند و دیوید رونی منتقد نشریه قدیمی و معتبر هالیوود ریپورترهم آورده است: «آیر هم بار اکشن فیلم جدید خود را بالا آورده و هم از سلاح‌هایی جنبی مثل موسیقی متنی پرشتاب به بیشترین میزان سود جسته زیرا خودش هم لابد متوجه شده است که همذات‌پنداری بینندگان با کاراکترهای اصلی به حد کفایت نمی‌رسد و روایت‌گویی‌ها در این فیلم غیرپیوسته است و ما با یک داستان نافذ و ضربه‌زننده طرف نیستیم.»
یک کره‌ای دیگر در متن اخبار
اگر فهرست پرفروش‌های این هفته سینماهای امریکا، کانادا و مکزیک یک بار دیگر سرشار از برخی کارهای قدیمی است که از نو در نوبت پخش قرار گرفته‌اند (و «استاروارز4»، «ژوراسیک پارک یک » و فیلم کارتونی و معروف «درون» که به ترتیب در رتبه‌های دوم و چهارم و پنجم جدول نشسته‌اند، کارهایی از این قبیل هستند).
فیلم‌های تازه هم در این جدول خودنمایی محسوسی دارند و یکی از آنها کاری از سینمای اوج گرفته کره‌جنوبی به‌نام «قلمرو» است که رتبه ششم را کسب کرده و در این راه در 48 سالن شامل 38 سالن سربسته و 10 درایوین سینما مجموعاً 218 هزار دلار پول به بار آورده است. این فیلم کاری است با خط و ربط آثار اکشن و در عین حال تأثیرپذیرفته از سبک هارور (وحشت) که کارگردانی آن را یئون سانگ‌هو انجام داده و اگر ریشه های اولیه این فیلم را جست‌وجو کنید، باید متذکر شویم که دنباله‌ای بر یک فیلم موفق سال 2016 به حساب می‌آید که نام آن «قطاری تا بوسان» بود. قرار بود این فیلم در بخش مسابقه جشنواره معتبر کن فرانسه در اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد امسال پخش شود اما به سبب لغو این جشنواره در ارتباط با بیماری کرونا و تعویق آن تا آینده‌ای نامعلوم این امر صورت نگرفت. با این حال این فیلم از 26 تیرماه در خاک کره و بخشی از آسیای شرقی اکران عمومی شده و تا این لحظه 59 میلیون دلار در این مناطق فروخته که برای سینمای کرونا زده جهان دستاورد بسیار بالایی است. در فیلمی که نوشتن سناریوی آن با یئون سانگ‌هو و پارک جوسوک بوده و کار تصویربرداری و تدوین را به ترتیب لی هیونگ دئوک و یانگ جین مو انجام داده‌اند، با ماجرای سفر دریایی  پرماجرای یک افسر دریانورد به‌نام جونگ سئوک در معیت خواهر بزرگ و شوهرخواهرش مواجه هستیم که در یک کشتی بزرگ که محل اجتماع و حمله زامبی‌ها به پرسنل کشتی ومسافران آن است، صورت می‌پذیرد. این افسر در بین راه و در زمان رساندن خود و اقوامش به اسکله با نشانه‌هایی غیرعادی روبه‌رو می‌شود و به‌ درخواست کمک یک کودک که پدر و مادرش ناپدید شده‌اند بی‌توجهی می‌کند اما وقتی سوار کشتی می‌شود و کشتی به‌حرکت در می‌آید و ناگهان زامبی‌ها سر بر می‌آورند، این افسر سهل‌انگار متوجه می‌شود که چه اشتباه بزرگی کرده است. بخصوص که زامبی‌ها در اولین اقدام خود وابستگان وی را مجروح می‌کنند و ویروس زامبی‌گری را به آنها منتقل می‌سازند. این افسر از معدود کسانی است که از آن حمله مهلک جان سالم به‌در می‌برد اما چهار سال بعد که او و یکی دو افسر امنیتی دیگر را به هنگ‌کنگ می‌فرستند تا از آن‌جا به منطقه‌ای قرنطینه شده و مرموز بروند و یک محموله بزرگ مالی و جنسی به تاراج رفته را باز یابند، حمله تازه‌ای از زامبی‌ها خاطرات تلخ گذشته را برای جونگ سئوک زنده می‌کند. اکثر مطبوعات امریکای شمالی در سه روز نخست این هفته «قلمرو» را ستوده‌اند و اذعان بسیار خوبی از خیال و واقعیات تلخ جهان امروز نامیده‌اند و نشریه موسیقایی- سینمایی رولینگ استون هم از حداکثر نمره 100درصد، نمره 85 درصد را به آن داده است. شاید هم منابع و محافل هنری امریکا هنوز تحت‌الشعاع نتایج سال‌پیش جوایز اشکرا هستند که چهار جایزه اصلی شامل اسکارهای بهترین فیلم و برترین کارگردانی به فیلم کره‌ای و پرمضمون «پارازیت» تعلق گرفت و جهان سینما از دیدن آن فیلم که پیشتر در جشنواره کن هم اول شده بود، غرق در حیرت گشت.
مشکلات خانوادگی نیسون و پسرش
دیگر فیلم جدیدی که در جدول پرفروش‌های این هفته سینماهای امریکای شمالی نام آن آمده، کاری از سینمای امریکا به‌نام «ساخت ایتالیا» است که آن را جیمز دارسی کارگردانی کرده وخود وی نیز سناریوی آن را نوشته است و از آن‌جا که اولین تجربه دارسی را در کارگردانی آثار بلند شکل می‌دهد، نمی‌توان ایراد زیادی به آن گرفت و فیلم را به کلی رد کرد. «ساخت ایتالیا» فیلمی 120 دقیقه‌ای محصول استودیوهای هان وی، اینجنیوس و لایونزگیت است و آن را باید یک کمدی-‌درام توصیف کرد و نه تنها لیام نیسون بازیگر ایرلندی مطرح فیلم‌های اکشن 12 سال اخیر سینمای دنیا نقش اول این فیلم را ایفا می‌کند،بلکه  پسر وی مایکل ریچاردسون هم که محصول ازدواج وی با ناتاشا ریچاردسون هنرپیشه فقید زن انگلیسی است، در کنار پدر نامدارش در این فیلم حضور دارد. نکته جالب این فیلم تشابه نسبی سوژه آن با برخی رخدادهای زندگی واقعی نیسون است زیرا هنرمندی را با بازی نیسون به تصویر می‌کشد که همسرش در یک تصادف اتومبیل جان می‌بازد (همسر واقعی نیسون هم در یک واقعه غریب و براثر سقوط و بی‌احتیاطی کشته شد) و او برای بازیابی منزلی که در اختیار وی و همسرش بوده و به سبب تأخیر در پرداخت قسط‌های بانکی‌اش در آستانه انتقال به «غیر» است، وارد عمل می‌شود و بدتر از همه اینکه مجبور است به سبب روابط نه چندان عمیق‌اش با پسر جوانش طی سال‌های گذشته در پی فتح مجدد قلب وی و بهبود ارتباطش با او نیز باشد. «ساخت ایتالیا» که فیلمی 120 دقیقه‌ای است و سایر بازیگران اصلی آن والریا بیللو و لیندسی دانکن هستند و پس از سال‌ها حضور بی‌وقفه نیسون در کارهای اکشن شامل سه‌گانه بسیار پرفروش «Taken» نقطه شروع بازگشت وی به کارهای دراماتیک که تخصص اصلی وی و مضمون اکثر کارهای دهه‌های 1980 تا 2000 وی بود، توصیف شده است، این هفته در 111 تماشاخانه در امریکای شمالی که از 21 درایوین سینما و 90 سالن سربسته شکل می‌گرفت و همچنین در سیستم‌های VOD و Streaming مجموعاً 73 هزار دلار فروش کرد و در رده نهم جدول پرفروش‌ها نشست.

بـــرش
«تلقین» را دوباره ببینید

از جمعه این هفته برابر با 31 مرداد 10 فیلم جدید درامریکای شمالی و بخشی از اروپای غربی که گمان می‌کنند وضعیت کرونایی‌شان بهتر شده است، در تعداد محدودی از سالن‌ها به نمایش در می‌آیند از این فیلم‌ها می‌توان به‌کارهایی همچون «بیست‌وچهارم»، «مادر روی صحنه»، «شهر گلوبریده‌هان»، «حروف روی دیوار حمام»، «تستا» و «دوب رنگ پریده» اشاره کرد و همچنین به فیلمی ترسناک تحت عنوان «جن‌گیر واقعی» که به سبب تشابه نام آن با «جن‌گیر» فیلم افسانه‌ای سال 1972 ویلیام فردکین، لابد یادآور ترسناک‌ترین فیلم تمامی تاریخ است. ولی در چنین هفته‌ای توجه زیادی هم به پخش مجدد «تلقین» کار علمی- تخیلی و پرفروش و پرسروصدای سال 2009 جاناتان نولان بریتانیایی معطوف خواهد شد که 11 سال پس از اکران عمومی اولیه‌اش هنوز جذاب و حیرت‌انگیز و محل بحث‌ها و مناقشه‌های بسیاری در خصوص سوژه دقیق این فیلم است و هر کسی تعبیری از آن دارد که چندان همسو با تعبیر سایرین از این کار فلسفی و پربرخورد و کلکسیون رؤیاپردازی‌های غریب آن نیست. بازپخش «Inception» در حالی صورت می‌گیرد که پخش فیلم جدید او به‌نام «Teneth» که یک کار جاسوسی- پلیسی است، در دستور کار قرار دارد و گفته می‌شود که از 7 شهریور در بریتانیا و 40 کشور دیگر و از 13 شهریور در امریکای شمالی به روی پرده‌های نقره‌ای می‌رود و به‌رغم اصرار استودیوی سازنده فیلم در خصوص قطعی بودن این تاریخ‌ها امکان تعویق مجدد آن به سبب چنگ‌اندازی‌های مکرر کرونا به مردم جهان نیز وجود دارد.