بریده جریده


 تهیه و تنظیم:حسن مجیدی

نفوذ در ارتش شاهنشاهی
پس از کودتای 28 مرداد1332 و جلوگیری از فعالیت‌های سیاسی برخی احزاب از جمله حزب توده ایران، این حزب وارد فاز نظامی شده و چندین عملیات را طراحی و به مرحله اجرا گذاشت. یکی ازاین اقدامات، نابودی آشیانه‌های فرودگاه قلعه مرغی تهران بود.«دیشب چند تن از افسران نیروی هوایی قصد آتش زدن کلیه آشیانه‌های هواپیمایی را در قلعه مرغی داشته و پس از آتش زدن چند آشیانه، شبانه فرار کرده‌اند. کسانی که به این کار دست زدند عبارت بودند از یک سرگرد [اکتشافی] که افسر نگهبان فرودگاه قلعه مرغی بود و ستوان یکم [رستمی] که هر دو از خلبان‌های نیروی هوایی بوده‌اند و یک استوار دوم.این عده با تبانی قبلی در بین ساعت ۷ و ۸  بعدازظهر که هوا کاملاً تاریک بود وارد محوطه آشیانه‌های فرودگاه قلعه‌مرغی شدند و چون سرگرد مزبور افسر نگهبان فرودگاه بود و دو نفر دیگر ملبس به لباس نیروی هوایی بودند، در مأموران نگهبان هیچ‌گونه تولید سوءظنی نکردند. سپس هریک از افسران مزبور داخل یک آشیانه شده و اقدام به آتش زدن چهارآشیانه که در داخل آنها هواپیماهای جنگی قرار گرفته بودند، کردند.افسران مزبور پس‌از انجام نقشه خود بسرعت از میدان فرود آمدن هواپیما دور شده و با یک جیپ ارتشی فرار اختیار کردند. سربازان مستحفظ به محض دیدن آتش به مأموران دیگر جریان را اطلاع دادند و در ظرف یک ربع ساعت ماشین‌های مخصوص، داخل آشیانه‌ها شده و فوراً موفق به خاموش کردن آشیانه‌ها که در حال اشتعال بودند شدند. مقامات نظامی اکنون در تعقیب افسران مزبورهستند. از طرف نیروی هوایی عده نگهبانان قلعه مرغی افزوده شده ورفت و آمد کلیه افراد شدیداً کنترل می‌شود. امروز مقامات مسئول نیروی هوایی اظهار داشتند که خوشبختانه خائنین نتوانستند نقشه خود را انجام دهند و جز سوختن چرخ یک هواپیما آسیب دیگری به آشیانه‌ها و فرودگاه وارد نیامد.»
روزنامه کیهان - چهارشنبه ۱ مهر 1332

دکتر محمد مصدق در دادگاه
3 سال حبس و تبعید

روز یکشنبه ۱۷ آبان سال ۱۳۳۲، نخستین جلسه دادگاه نظامی برای رسیدگی به پرونده اتهام‌های دکتر محمد مصدق و سرتیپ محمد تقی ریاحی در تالار آیینه سلطنت‌آباد در دادگاه نظامی به ریاست سرلشکر نصرالله مقبلی و عضویت سرتیپ حمید شیروانی، سرتیپ محمود افشارپور، سرتیپ محمدعلی خزاعی، سرتیپ تیمور بختیار و سرهنگ جلیل بزرگمهر وکیل تسخیری دکتر مصدق برای رسیدگی به وقایع 25 تا 28 مرداد تشکیل می‌شود.دادگاه بدوی پس از ۳۵ جلسه، روز ۳۰ آذر مصدق را مستحق اعدام دانست اما در تبعیت از افکار عمومی و گذشت محمدرضا پهلوی از عملکرد نخست‌وزیر سابق و تجاوز سن او از 60 سال، وی را به سه سال حبس مجرد و تبعید در دهکده احمدآباد و ریاحی را به دو سال زندان محکوم می‌کند.به دنبال شکایت دکتر محمد مصدق دادگاه تجدیدنظر روز 19 دی 1332 تشکیل و پس از ۲۶ جلسه، روز 22 اردیبهشت 1333 حکم دادگاه بدوی در مورد دکتر مصدق، ابرام و سرتیپ ریاحی به سه سال حبس با کار محکوم می‌شود.

مامورین دولت در تعقیب جوانترین وزیر امور خارجه ایران
دکتر فاطمی دستگیر شد

ساعت ده صبح امروز دکتر حسین فاطمی وزیر امور خارجه دولت سابق بوسیله مأموران فرمانداری نظامی و شهربانی دستگیر شد و به‌دنبال او نیم ساعت بعدازظهر نیز دکتر سعید فاطمی بازداشت شد.پس از قیام بیست و هشتم مرداد که عده‌ای از مسئولان امور در زمان تصدی دولت سابق بازداشت گردیدند از دکتر فاطمی اثری به‌دست نیامد و سعی مأموران در پیدا کردن وی به نتیجه نرسید. برای یافتن دکتر فاطمی مأموران فرمانداری نظامی و شهربانی از کلیه وسایل و راه‌های ممکنه استفاده می‌کردند و علاوه بر آنکه مأموران آنها پیوسته با لباس‌های مبدل در میان مردم و در گوشه و کنار در جست‌و‌جو بودند حتی اغلب مذاکرات تلفنی مشکوک را نیز کنترل می‌نمودند زیرا گفته می‌شد که دکتر فاطمی اغلب بوسیله تلفن با بعضی اشخاص و مراجع تماس می‌گیرد. از طرف دیگر پیوسته مأموران مخصوصی به‌دنبال آشنایان و فامیل نزدیک دکتر فاطمی و همچنین افراد منتسب به دسته‌های مختلف که با دولت سابق همکاری داشتند بودند تا اگر ملاقاتی بین آنان و دکتر فاطمی روی می‌دهد آگاه شوند. شایعات مختلفی درباره محل اختفای دکتر فاطمی شیوع یافته و از آن جمله گفته می‌شد که وی به خارج از کشور رفته ولی مأموران انتظامی یقین داشتند که دکتر فاطمی از تهران و اطراف خارج نشده است و بایستی در همین محل به جست‌و‌جوی او پرداخت.
از طرف فرمانداری نظامی و شهربانی کل، افراد و افسرانی مأمور شده بودند که در نقاط مختلف تهران و حومه که برای آنان در نظر گرفته شده بود به تفحص بپردازند. یکی از این مأموران سروان حبیب‌الله جلیلوند افسر اداره انتظامی شهربانی کل بود. به‌طوری که شنیده شده سروان جلیلوند بوسیله یک زنی به نام فاطمه اطلاع پیدا می‌کند که دکتر فاطمی در یکی از خانه‌های واقع در امامزاده قاسم شمیران مخفی شده است.افسر مزبور پس از اطمینان از اظهارات آن زن، ساعت نه صبح به فرمانداری نظامی مراجعه کرده به اتفاق آقای سرگرد علی اکبر مولوی افسر فرمانداری نظامی و چند نفر مأمور به شمیران می‌رود.سرگرد مولوی و سروان جلیلوند وارد خانه می‌شوند و ملاحظه می‌کنند که بجز یک نفر کلفت کسی در آن جا نیست.این خانه متعلق به دکتر محمود محسنی نام کارمند (آزمایشگاه تیر) می‌باشد که فقط دو اتاق در آن وجود دارد و در یکی از اتاق‌ها نیز قفل بوده است.دو نفر افسر مزبور پس از بازرسی اتاق اول از کلفت خانه سؤال می‌کنند در اتاق دیگر چیست؟
که وی جواب می‌دهد آنجا انبار است و چیزی در آن نیست ولی آنها به اظهارات او اعتماد نکرده در اتاق را باز می‌کنند و مشاهده می‌نمایند که مردی با ریش بلند در گوشه اتاق روی صندلی نشسته است. با مشاهده مرد مزبور سرگرد مولوی فریاد می زند: جاوید شاه. دکتر فاطمی که از جریان مطلع شده بود در پاسخ وی می‌گوید: جاوید شاه. افسران مأمور دستگیری که ابتدا دکتر فاطمی را شناخته بودند پس از شنیدن صدای او یقین می‌کنند که وی دکتر فاطمی است. به دکتر فاطمی تکلیف می‌شود که همراه مأموران به شهربانی بیاید او هم بدون مقاومت برخاسته با همان لباس و پیراهن و شلوار که به تن داشته همراه مأموران به راه می‌افتد. فاطمی در مسیر انتقال و هنگام خروج از ساختمان كاخ شهربانی در خيابان ملل متحد، در حضور رئيس كل شهربانى و فرمانده گارد شاهنشاهى، بوسیله چاقو مورد حمله نافرجام گروه «جمعيت جوانمردان جانباز! » قرار گرفته و به بیمارستان منتقل می شود.
روزنامه اطلاعات- شنبه 22 اسفند 1332


 


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7423/18/551853/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها