کرونا؛ نتیجه بحرانها یا عامل بحرانها
جبار رحمانی
استاد دانشگاه
شیوع کرونا در جامعه ایرانی در 9 ماه اخیر، پیامدهای بسیاری را برای جامعه ایرانی داشته است. مسأله بیماری ناشناخته و رنجهای ناشی از آن، عمیقاً ذهن و زندگی ایرانیان را تحت تأثیر قرار داده است. همزمان با این بیماری، تورم افسارگسیخته نیز منجر به تشدید شرایط بحرانی شده است، بهگونهای که میتوان از وضعیت وخیم جامعه ایرانی یاد کرد. در این میان ما با شرایطی مواجه هستیم که بحرانها به خصوص بیماری کرونا، بهصورت متقاطع و همافزا در جامعه ایرانی عمل میکنند و زندگی در همه سطوح دچار آشفتگی شده است. در این میانه، عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی و کم توجهی برخی از مردم و همچنین اثربخشی برخی از برنامهها و سیاستها هم مزید بر علت شده است و آمارها نشان میدهد کشور ما جزو بالاترین میزان مرگ میر ناشی از کروناست.
بهنظر میرسد شرایط بحرانی وخیم کرونایی در ایران، بیش از آنکه ناشی از خود بیماری و ناشناختگی آن باشد، ناشی از ساختارهای اجتماعی، سیاسی ایران است. اصولاً کشورهایی در مقابله با این پاندمی، مواجهه مطلوب و موفقیتآمیزی داشتهاند که زیرساختهای اجتماعی و سیاسی موفقی هم دارند. بهعبارت دیگر برخی تصمیمگیریها است که امکان موفقیت در مواجهه با کرونا یا هر بلای دیگری را فراهم میکند. نگاهی به تجربههای پیشین ایران در مواجهه با بحرانهایی مانند بحرانهای طبیعی(سیل و زلزله) و بحرانهای اقتصادی(تورمهای افسارگسیخته) و... نشان میدهد که اصولاً تجربه موفقی نداشتهایم.
البته مسأله تورم که به داستان همیشگی و درد دائمی زندگی ایرانیان بدل شده است، بحرانهای طبیعی مانند سیل و زلزله هم همیشه از طریق جو روانی جامعه و حمایتهای مردمی و نیروهای مردمی تا حدی حل شده است. اما بحرانهای طبیعی قبلی، همیشه در یک منطقه محدود و کوتاه مدت بودهاند و در نهایت چند روزی ذهن و انرژی جامعه ایرانی را به خودشان اختصاص دادهاند. اما کرونا، بحرانی است که در همه جای ایران و برای مدت طولانی جاری و مؤثر است. از اینرو کرونا منجر شده که فقدان زیرساختهای اجتماعی و مدیریتی در نظام حکمرانی ما نه تنها آشکار بشود، بلکه تبعات منفی خودشان را بیشتر و بیشتر نشان بدهند. بههمین دلیل شرایط کنونی و فراگیری کرونا در جامعه ایرانی، خودش علت وضع وخیم امروز ما نیست، بلکه بذر بحران کرونا هم در بستر مستعد برخی سیاستهای نادرست بارور شده است و ما شاهد این شرایط هستیم. از این رو، کرونا بهترین فرصت برای آن است که مدیریت جامعه، باید در قبال نتایجش، مسئولیتپذیر باشد و مهمتر از همه آنها جامعه به بازاندیشی اساسی در زیرساختهای بحرانآفرین خودش بپردازد. در غیر این صورت، تلاقی بحرانهای بزرگ مانند کرونا و تورم و...، میتواند فاجعههای بزرگتری را هم برای ایران رقم بزند.
استاد دانشگاه
شیوع کرونا در جامعه ایرانی در 9 ماه اخیر، پیامدهای بسیاری را برای جامعه ایرانی داشته است. مسأله بیماری ناشناخته و رنجهای ناشی از آن، عمیقاً ذهن و زندگی ایرانیان را تحت تأثیر قرار داده است. همزمان با این بیماری، تورم افسارگسیخته نیز منجر به تشدید شرایط بحرانی شده است، بهگونهای که میتوان از وضعیت وخیم جامعه ایرانی یاد کرد. در این میان ما با شرایطی مواجه هستیم که بحرانها به خصوص بیماری کرونا، بهصورت متقاطع و همافزا در جامعه ایرانی عمل میکنند و زندگی در همه سطوح دچار آشفتگی شده است. در این میانه، عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی و کم توجهی برخی از مردم و همچنین اثربخشی برخی از برنامهها و سیاستها هم مزید بر علت شده است و آمارها نشان میدهد کشور ما جزو بالاترین میزان مرگ میر ناشی از کروناست.
بهنظر میرسد شرایط بحرانی وخیم کرونایی در ایران، بیش از آنکه ناشی از خود بیماری و ناشناختگی آن باشد، ناشی از ساختارهای اجتماعی، سیاسی ایران است. اصولاً کشورهایی در مقابله با این پاندمی، مواجهه مطلوب و موفقیتآمیزی داشتهاند که زیرساختهای اجتماعی و سیاسی موفقی هم دارند. بهعبارت دیگر برخی تصمیمگیریها است که امکان موفقیت در مواجهه با کرونا یا هر بلای دیگری را فراهم میکند. نگاهی به تجربههای پیشین ایران در مواجهه با بحرانهایی مانند بحرانهای طبیعی(سیل و زلزله) و بحرانهای اقتصادی(تورمهای افسارگسیخته) و... نشان میدهد که اصولاً تجربه موفقی نداشتهایم.
البته مسأله تورم که به داستان همیشگی و درد دائمی زندگی ایرانیان بدل شده است، بحرانهای طبیعی مانند سیل و زلزله هم همیشه از طریق جو روانی جامعه و حمایتهای مردمی و نیروهای مردمی تا حدی حل شده است. اما بحرانهای طبیعی قبلی، همیشه در یک منطقه محدود و کوتاه مدت بودهاند و در نهایت چند روزی ذهن و انرژی جامعه ایرانی را به خودشان اختصاص دادهاند. اما کرونا، بحرانی است که در همه جای ایران و برای مدت طولانی جاری و مؤثر است. از اینرو کرونا منجر شده که فقدان زیرساختهای اجتماعی و مدیریتی در نظام حکمرانی ما نه تنها آشکار بشود، بلکه تبعات منفی خودشان را بیشتر و بیشتر نشان بدهند. بههمین دلیل شرایط کنونی و فراگیری کرونا در جامعه ایرانی، خودش علت وضع وخیم امروز ما نیست، بلکه بذر بحران کرونا هم در بستر مستعد برخی سیاستهای نادرست بارور شده است و ما شاهد این شرایط هستیم. از این رو، کرونا بهترین فرصت برای آن است که مدیریت جامعه، باید در قبال نتایجش، مسئولیتپذیر باشد و مهمتر از همه آنها جامعه به بازاندیشی اساسی در زیرساختهای بحرانآفرین خودش بپردازد. در غیر این صورت، تلاقی بحرانهای بزرگ مانند کرونا و تورم و...، میتواند فاجعههای بزرگتری را هم برای ایران رقم بزند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه