خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
امریکا و استارت جدید
ما امکان «جهانی کردن» پیمان «آی ان اف» را حداقل از لحاظ نظری بررسی کردیم که مثلاً بتواند شامل چین، ایران و دیگر کشورها نیز بشود، اما این رؤیایی بیش نبود که این کشورها بهصورت داوطلبانه بخش زیادی از زرادخانه موشکی خود را برای تطبیق با شرایط این پیمان نابود کنند. در عوض میخواستم برای روسها روشن کنم که خروج امریکا از این پیمان یک احتمال واقعی است و چون هنوز موضعگیری رسمی از سوی دولت در این زمینه نداشتیم، همین مسأله میتوانست آنها را به شدت متعجب کند.
من همچنین اعلام کردم که بعید است ما بتوانیم با تمدید پنجساله پیمان «استارت جدید» که در دوره اوباما امضا شده بود، موافقت کنیم. این پیمان با هدف «کاهش تسلیحات راهبردی» در سال 2010 توسط باراک اوباما و «دیمتری مدودف» رؤسای جمهوری وقت امریکا و روسیه در شهر پراگ پایتخت جمهوری چک امضا شد. من مطمئنم علاوه بر مسکو، بسیاری از لیبرالهای امریکا هم برای تمدید آن دعا میکردند. دلایل زیادی وجود داشت که بر اساس آنها ما نباید تسلیم تمدید عجولانه و بدون تأمل پیمان استارت جدید میشدیم، از جمله این دلایل ضرورت حضور چین در مذاکرات مربوط به تسلیحات راهبردی برای نخستین بار بود که مطمئن بودم این پیشنهاد باعث تعجب روسها میشد.
ما همچنین باید (بر خلاف استارت جدید) سلاح های هستهای تاکتیکی و فناوریهای جدیدی را که با شدت و حدت تمام توسط روسها و چینیها توسعه پیدا میکردند (نظیر گلایدرهای مافوق صوت) پوشش میدادیم. این فناوریها هنگام امضای پیمان استارت جدید در سال 2010 در مراحل اولیه طراحی قرار داشتند. همه این موضوعات را به طور مفصل برای روسها توضیح دادم. دست آخر هم گفتم ما باید بازگشت به مدل پیمان سال 2002 مسکو را که توسط اینجانب مذاکره شد و بسیار هم از لحاظ نظری سادهتر بود، مد نظر قرار دهیم. موضوعات زیادی برای طرح در مذاکرات مقامات شورای امنیت ملی دو کشور وجود داشت ولی برای شروع کار همین قدر کفایت می کرد. بعد از مذاکرات ژنو من عازم کیف پایتخت اوکراین شدم تا در مراسم سالروز استقلال آن کشور شرکت و با «پترو پوروشنکو» رئیس جمهوری، نخستوزیر و سایر مقامات اوکراینی گفتوگو کنم. من در سفر به کیف آنها را در جریان مذاکرات مربوط به پیمان «آی ان اف» با روسها قرار دادم، چرا که این مذاکرات می توانست برنامههای دفاعی آنها را هم مستقیماً تحت تاثیر قرار دهد. چه کسی میتوانست تصور کند که حدود یک سال بعد، اوکراین به یکی از موضوعات محوری در بحثهای سیاسی داخلی امریکا تبدیل شود؟
پس از بازگشت به واشنگتن، به مدت چند ماه روی موضوع آمادهسازی جهت خروج از پیمان «آی ان اف» متمرکز بودم که خودش یک گام مهم رو به جلو بود. فکر کردم ما باید از درز اطلاعات مربوط به آمادهسازی امریکا برای خروج از این پیمان به رسانهها جلوگیری کنیم، چون باعث تحریک و آشفتگی رسانهها و دستگاهها و نهادهای مرتبط با سیاست خارجی میشود. معتقد بودم ما باید رویکردی بی سر و صدا و در عین حال سریع و پیشرونده را پیگیری کنیم و در دام مذاکرات طولانی میان کارشناسان و مقاماتی که عمر کاریشان را با این پیمان سپری کردهاند نیفتیم، چون این افراد واقعاً نمیتوانند مرگ این پیمان را که همه زندگی حرفهای آنها را تشکیل میداده، تحمل کنند. باور داشتم که ترامپ با این رویکرد همراه است، هرچند که هیچوقت نتوانستم مطمئن شوم که آیا او واقعاً درک میکند که «آی ان اف» بر سلاحهای هستهای نظارت نمیکند بلکه فقط با تنظیم مقررات مربوط به سامانههای حمل و شلیک کلاهکهای هستهای سر و کار دارد. من قصد داشتم خروج امریکا و یا حتی خروج احتمالی دو طرفه امریکا و روسیه از این پیمان را قبل از دیدار بعدیام با پاتروشف در اواخر ماه اکتبر در مسکو، کلید بزنم ( خروج امریکا از این پیمان میتوانست پیام مهمی را برای چین و دیگر کشورها ارسال کند). تجربه به من آموخته است که بدون تعیین ضربالاجل عملی، ساختارهای اداری و بوروکراتیک میتوانند در مقابل هرگونه تغییر و اصلاحی به طور باورنکردنی مقاومت کنند و موفق هم بشوند.
ما همچنین باید متحدان خود را در ناتو برای دورهای که دیگر «آی ان اف» وجود خارجی نخواهد داشت، آماده میکردیم. بسیاری از رهبران سیاسی اروپا معتقد بودند که آنها ورای تاریخ زندگی کرده و می کنند و هیچ عامل خارجی نباید اجازه داشته باشد قاره آرام و خوشحال آنها را درچار تلاطم و آشفتگی کند. چه فکر بکری؛ این را به روسیه و چین بگویید، حالا بگذریم از دوستان خوب اروپاییها در ایران.
یک نمونه از این دست مذاکرات که در چارچوب توجیه متحدان امریکا انجام شد، گفت و گوی روز سوم اکتبر با «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان بود؛ یک سیاستمدار سوسیال دموکرات که جزیی از ائتلاف تحت رهبری آنگلا مرکل صدراعظم آن کشور بود که بدون هیچگونه شک و تردیدی از طرفداران پیمان «آی ان اف» هم به شمار میرفت. من در دیدار با آلمانها نگفتم که چقدر تفکرات ما همراه و نزدیک است، بلکه به جای آن تأکید کردم اروپا پیشاپیش هدف تهدیدات فزایندهای قرار گرفته و کسی هم این تهدیدات روسیه را به چالش نمیکشد. همچنین توضیح دادم که چرا درباره «ثبات راهبردی» با روسها مذاکره نمیکنیم چون آنها برنامه ملی دفاع موشکی امریکا را دوست ندارند و به همین دلیل ما درباره این موضوعات مذاکره نمیکنیم، چه برسد به اینکه بخواهیم برنامههای خود را به خواست روسها تعدیل کنیم یا کنار بگذاریم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه