مجسمه به مثابه یادگاری




مرجان حاجی رحیمی
روزنامه‌نگار‌
کافی است آلبوم خانوادگی‌تان را ورق بزنید تا عکسی از پدر و مادر یا یکی از آشنایان‌تان را ببینید که کنار مجسمه یکی از میدان‌ها یا پارک‌های شهر گرفته شده است. هنوز هم عکس یادگاری با مجسمه‌های قابل دسترس زیاد است. گویی این مجسمه‌های بی زبان شما را به سمت خودش می‌کشاند تا برای همیشه در خاطرات‌تان ثبت شود. در حقیقت سال‌هاست مجسمه‌هایی که سعی شده نقش یادآوری داشته باشند، نقش یادگاری دارند.
در این روزگار مجسمه‌های شهری به نمادی از شهرها تبدیل شده است، نمادهایی که علاوه بر داشتن پیام و مفهوم جاذبه‌ای برای گردشگران نیز به شمار می‌روند. برای نمونه خیلی از گردشگران ایران وقتی به خرقان سفر می‌کنند با مجسمه شیخ ابوالحسن خرقانی عکس یادگاری می‌اندازند، گرچه حتی ساخت آن نیز هنرمندانه نیست. یا در پایتخت، کسانی که در پارک ملت یا آب و آتش قدم می‌زنند شاید وسوسه شوند و با مشاهیر فریزشده در پارک عکسی به یادگار بیندازند. مجسمه ابوریحان بیرونی در پارک لاله با آن سیاره‌های دور سرش که محمدعلی مددی آن را ساخته، حتماً نظرها را به خود جلب می‌کند. همین طور مجسمه‌هایی که در میادین شهری جا خوش کرده اند همچون مجسمه حکیم ابوالقاسم فردوسی در میدان فردوسی که به دست توانگر ابوالحسن خان صدیقی ساخته شد یا مجسمه گرشاسب میدان حر که غلامرضا ارژنگ آن را ساخت. شاید بتوان گفت که در ایران بیش از آنکه مجسمه‌ها برگرفته از افسانه‌ها و داستان‌ها باشد تندیس یا سردیسی است از مشاهیری که در طول زمان برای این مرز و بوم افتخارآفرینی کردند و تنها تعدادی از مجسمه‌های پرویز تناولی در کاخ نیاوران و موزه هنرهای معاصر است که تفاوت دارد.
اما در دنیا گاهی نویسندگان هم به کمک شهرها می‌آیند و داستان‌های آنان دستمایه مجسمه‌سازان می‌شود، همچون مجسمه پری دریایی در کنار رودخانه شهر کپنهاگ که ‌هانس کریستین اندرسن در سال 1836 داستان آن را نوشت. گاهی هم مجسمه‌هایی که ریشه در افسانه‌های محلی دارند، به نمادی از آن شهر تبدیل می‌شوند. برای مثال مجسمه برنزی نوازندگان شهر برمن آلمان که پس از جنگ جهانی دوم و در سال 1953 ساخته شد، حالا یک نماد گردشگری است که هر توریستی که وارد این شهر می‌شود حتماً با آن عکس دارد  یا به نیت خوش یمنی بینی حیوانات را نوازش می‌کند.
از سویی دیگر علاوه بر آنچه گفته شد، مجسمه‌ها در باورهای ایدئولوژیک شهروندان نیز نقش مؤثری دارند برای نمونه پس از پیروزی انقلاب اسلامی 1357 تمام مجسمه‌های رضاخان و محمدرضا پهلوی در شهرهای ایران سرنگون شدند. همین طور در سال 1382 پس از سقوط صدام حسین، مجسمه او نیز در میدان فردوس بغداد پایین کشیده شد.
جدا از داستان تلخ مجسمه دزدی که چند سال پیش مجسمه‌های پایتخت را تهدید می‌کرد، باید گفت که کیفیت ساخت و توانمندی هنرمند مجسمه ساز برای ساخت مجسمه‌ای شبیه به چهره شخص مورد نظر (اگر تندیس یا سردیس است) از عواملی است که برای شهروندان علقه و حس تعلق به وجود می‌آورد که اگر مورد پسند واقع شود علاوه بر یادآوری شخصیت آن بزرگ، به طور حتم یک جاذبه گردشگری نیز خواهد شد.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7489/19/560090/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها