دو گام مهم دولت روحانی
منصور بیطرف
دبیر گروه اقتصادی
آیا دولت روحانی میتواند در زمان باقیمانده تعهدات اقتصادی خود را ایفا کند؟ در زمان انتخابات ریاست جمهوری سال 1392، حسن روحانی یکی از 4 نامزدی بود که توانست با شعارها و برنامههای خود دیگر رقبا را از میدان به در سازد و قبای ریاست جمهوری را بر تن خود کند. معروفترین شعار او که اکنون دستمایه همان رقبای دیرین او قرار گرفته، این بود: «اگر چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد/ چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد.» حدود هفت سال و اندی از این شعار میگذرد اما شرایط سیاسی و اقتصادی ایران به گونهای شده است که به قول مخالفان دولت روحانی نه چرخ سانتریفیوژها میچرخد و نه چرخ زندگی مردم! سؤالی که پیش میآید این است که آیا دولت روحانی دچار ضعف و کاستی درونی بوده است که نتوانسته به برنامههای خود جامه عمل بپوشاند یا آنکه این دولت با یک برنامه از قبل پیشبینی نشده مواجه شد؟ و مهمتر آنکه نقش مخالفان داخلی دولت در عدم موفقیت برنامههای روحانی چقدر پررنگ بوده است؟
اول مخالفان را بشناس بعد عمل کن
دولت روحانی در دوره اول خود توانست سدهای زیادی را که در دولت قبل از آن به وجود آمده بود پشت سر بگذارد. مهمترین دستاورد آن دوره را میتوان در برجام ملاحظه کرد. رفع تحریمهای بینالمللی و دسترسی به بازارهای جهانی و ورود سرمایهگذاران خارجی به بخشهای مختلف اقتصادی کشور اعم از نفت و خودروسازی، اقتصاد ایران را تکان داد و رشد اقتصادی کشور را مثبت و روند تورم را نزولی کرد. اما در این میان چند عامل وارد شد که به کمک یک عامل پرقدرت بیرونی که در اوایل دور دوم دولت روحانی وارد عرصه جهانی شده بود، حرکت دولت دوم روحانی را قفل کرد. بدون شک تکنوکراتهای دولت روحانی میدانستند که توسعه اقتصادی کشور بدون تعامل با نهادهای بینالمللی اقتصادی جهانی امکانپذیر نیست. از این رو ضرورت حرکت به آن سمت را بیش از گذشته حس میکردند. یکی از این نهادها «افایتیاف» است. (در اين خصوص صفحه ٨ را بخوانيد.) در حال حاضر تمامی کشورهای جهان - بجز دو کشور ایران و کره شمالی - تعهد دادهاند که مقررات این نهاد بینالمللی را به اجرا میگذارند. اما در داخل اتفاقی که روی داد قفل کردن لوایح دولت در پیوستن به این نهاد بود. با این کار عملاً حرکت پولی و مالی دولت در جهت تأمین منابع داخلی مسدود شد. شاید خود روحانی هم نمیدانست که مهمترین حرکت اقتصادی دولتش را به بهانههایی مسدود سازند. شاید اگر او این موضوع را میفهمید برنامه دیگری را برای تحقق این مهم پی میریخت. حال هر چند که به نظر میآید قرار است این پرونده دوباره بازنگری شود اما بعید به نظر میرسد که به پایان دولت روحانی برسد.
تله توسیدید
حدود 500 سال قبل از میلاد مسیح، جنگی در یونان قدیم میان دو دولت شهر اسپارت و آتن بر سر پلوپنزی روی میدهد که توسیدید، تاریخ نگار یونانی، آن را در قالب کتاب جنگ پلوپنزی آورده است. کتاب تاریخی که براساس آن گراهام آلیسون که یکی از متفکران علوم سیاسی امریکا است، فرمول تله توسیدید را از آن استخراج کرده است. در این کتاب آمده است که اسپارت، قدرت اول یونان و برتر از آتن، بهدنبال جنگ با آتن نبود اما از آنجا که آتن داشت قدرتمند میشد و میتوانست در برابر اسپارت قدعلم کند، باید جلوی قدرتمندتر شدن آن را میگرفت و از اینرو وارد جنگ با آتن شد.
در واقع دولت روحانی در زمانی روی کار آمد که ایران را به عنوان قدرت هستهای در جهان میشناختند و به آن معترف بودند. به همین خاطر این ایران قدرتمند برای کشورهای منطقه خطرناک محسوب میشد و لذا آنها از هر ابزاری برای جلوگیری از قدرتمندتر شدن ایران استفاده میکردند. روی کار آمدن ترامپ این فرصت را به آنها داد تا بتوانند نیات خود را جامه عمل بپوشانند. دولت روحانی با تحریمهای یکجانبهای که از سوی ایالات متحده مواجه شد عملاً فرصتی را از دست داد که در غیر این صورت، میتوانست توسعهای نصیب ایران کند که جبران عقبماندگیهای گذشته را بکند.
می توان گفت که دولت روحانی جدا از مخالفتهای داخلی با هجمهای از مخالفتهای بیرونی مواجه شد که در تاریخ پس از انقلاب بیسابقه بوده است. جنگ اقتصادی که از زمان شروع به کار ترامپ علیه ایران آغاز شد، نمیتوان در گذشته ایران پیدا کرد. اگر در زمان جنگ هشت ساله عراق علیه ایران خسارت وارده بر ایران معادل 100 میلیارد دلار بود، در این جنگ خسارت ناشی از تحریم فقط برای یک قلم از کالاها که همان درآمدهای نفتی بوده است به بیش از 100 میلیارد دلار میرسد. در واقع عدم النفع تحریم در کنار خسارت مستقیم ناشی از تحریم بیش از صدها میلیارد دلار خواهد بود.
چه باید کرد؟
دولت روحانی در این ماههای باقی مانده چه باید بکند؟ دولت جدا از وظایف قانونی خود بهتر است دو گام مهم را بردارد تا در کنار کارنامه موفق دور اول خود، کارنامه موفق دیگری را هم بر جای بگذارد: رفع تحریمها که بارها رئیس دولت در مصاحبههای خود و نیز مصاحبه اخیر خود بر آن تأکید کرده است، جزو اولویتهای خود بگذارد. کوتاهی از این مهم میتواند کارنامه روحانی را منفی کند. در این راه هر چند مخالفان از سنگاندازی کوتاهی نخواهند کرد و شاید سنگهای بزرگتر و سدهای بزرگتری را بر سر راه بگذارند اما روحانی خود میداند که این امر واجبتر از همه چیز است. زیرا ما در زمانهای زندگی میکنیم که نمیتوان دور خود دیوار کشید و زندگی کرد. زندگی زمانه ما تعامل با جهان است. حتی کره شمالی، یک رابطه نیمبندی را هم با جهان دارد.
کاهش تورم را دولت روحانی بهتر است در اولویت بعدی قرار دهد. واقعیت امر آن است که گرانیهای اخیر که ناشی از بههمخوردگی نرخ ارز در ماههای گذشته بوده بار سنگینی را بر دوش خانوارهای کشور گذاشته است بهطوری که سفره مردم هر روز کوچکتر و کوچکتر شده است. اگر دولت روحانی بتواند نرخ تورم را در پایان سال در همان بازهای که بانک مرکزی تعریف کرده برساند بدون شک گام مهمی را در این زمینه برداشته است. همین دو گام را اگر دولت روحانی با موفقیت بردارد، میتواند جبران سه سال کاستی که ناشی از تحریمهای یک جانبهای که ترامپ با کمک کشورهای منطقه اعمال کرده بود، باشد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه