عاشقانه شاهرخ و سمیه با طعم قتل
روز خونین خیابان گاندی
در نیمه دی ماه سال 1375 دو نام در تهران بیش از دیگران به گوش میرسید: «شاهرخ و سمیه»؛ اسامی که همه جا شنیده میشد و ماجرای قتل هایشان صفحات رسانهها را پر کرده بود. «خواهرم رو صدا کردم، اومد داخل اتاق. شاهرخ هم بود. گرفتیمش، فکر میکرد شوخی میکنیم. میخندید، این طوری گلویش رو فشار دادیم و بعد آمپول هوا... دست و پا میزد و میگفت: تو رو خدا ولم کنین. بعد سراغ برادرم رفتیم. وقتی فهمید خواهرم رو کشتیم، لگد زد. به زور به طرف وان بردیمش و سرش رو داخل آب کردیم. دست و پا میزد و بعد تموم شد.» این بخشهایی از اعترافات سمیه 16 ساله است که با همدستی دوست پسرش شاهرخ (16 ساله) دو قتل را در خانه ویلایی کوچه 23 خیابان گاندی مرتکب شدند. آنها قصد کشتن تمام اعضای خانواده سمیه را داشتند ولی زمانی که با مادر درگیر شدند، گریههای خواهر کوچک سمیه و پشیمانی لحظهای شاهرخ همه برنامهریزیها را به هم زد و باعث شد مادر به خیابان فرار کند و از همسایهها کمک بخواهد، البته مادر سمیه که باور نمیکرد فرزندش خواهر و برادرش را کشته است، برای محافظت از سمیه در ابتدا فریاد زد که دزد به خانه آنها حمله کرده است ولی در بازجوییها و با روایتهای ضد و نقیض؛ دست شاهرخ و سمیه رو شد.
سرتیپ ابوالفتحی، فرمانده وقت نیروی انتظامی تهران در جمع خبرنگاران گفت:«وقتی کارآگاهان در محل حادثه حاضر شدند، جسد پسر ۹ ساله خانواده به نام محمدرضا را در وان حمام و دختر ۱۳ ساله به نام سپیده که خفه شده بود را در اتاق خواب کشف کردند. مادر خانواده که در این حادثه با ضربات چاقو مجروح شده بود در تحقیقات اولیه تناقضات آشکاری در گفتههایش داشت که مشخص میکرد جنایت توسط افرادی آشنا صورت گرفته است. مأموران در کمتر از ۱۰ ساعت به پسر ۱۶ سالهای به نام شاهرخ به همراه دختر بزرگ خانواده مقتولان، به نام سمیه مشکوک شدند و آنها را دستگیر کردند. متهمان اعتراف کردند که یک سال پیش در پارک با هم آشنا شده و دیدارهای مخفیانهای داشتند و قرار ازدواج با هم گذاشته بودند. آنها اعتراف کردند که در روز حادثه به گمان مخالفت اعضای خانواده با ازدواج آنها، اقدام به قتل خواهر و برادر سمیه کرده و ابتدا سپیده و سپس محمدرضا را در وان حمام خفه کردند.»
حمیدرضا گودرزی قاضی وقت دادگاه سمیه و شاهرخ هم درباره رسیدگی به این پرونده گفته است: «معلوم شد که سمیه با پسر نوجوانی بهنام شاهرخ طرح دوستی ریخته و با وی رابطه داشته است که به مراحل عمیقتر و طولانی تری انجامید و خانواده هم که از این ماجرا کاملاً مطلع بودند با ازدواج آنها به طور جدی مخالفت کرده بودند. سمیه که خانوادهاش را مانعی در راه ازدواج با شاهرخ میدید با تصورات بیمارگونه و ذهنی که از جهت روانی آشفته بود، تصمیم به از میان بردن تمام اعضای خانوادهاش گرفت تا به تصور خودش بتواند در غیاب اعضای خانواده با شاهرخ ازدواج کند. در روز جنایت برنامه ریز اصلی سمیه بوده و شاهرخ کاملاً تحت تأثیر وی قرار داشت و چنین به نظر میرسد که اگر سمیه دست از سر این اقدامات برمیداشت، شاهرخ مسلماً هیچ اقدامی نمیکرد. از لابه لای اظهارات متهمان چنین استنباط شد که شیوه ارتکاب جنایت را از روی یک فیلم سینمایی که قتل در وان حمام در آن به نمایش گذاشته شده بود، کپیبرداری کرده بودند.»
فیلمی که قاضی دادگاه به آن اشاره میکند «قاتلین بالفطره» ساخته الیور استون است.دادگاه بعد از چند جلسه رسیدگی به پرونده قتل خیابان گاندی در نهایت شاهرخ و سمیه را به جرم دو قتل عمد به قصاص محکوم کرد که البته با گذشت پدر سمیه شاهرخ به 10 سال و سمیه به 12 سال حبس محکوم شد. مجرمانی که حالا سالهاست با پایان دوران محکومیتشان از زندان خارج شدهاند و الان حدود 40 سال سن دارند.
آنچه پرونده قتلهای شاهرخ و سمیه را در سال 1375 به موضوعی جنجالی بدل کرد؛ نگرانی نسبت به «نسل جوان»، «روابط عاطفی و عاشقانه این نسل»، «شکاف بین نسل نوجوان و جوان با خانواده هایشان» و... بود؛ موضوعی که برای میلیونها پدر و مادر ایرانی در نیمه دهه 70 به یک تلنگر تبدیل شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه