دستفروشان خیابانی، هکر شدهاند
محمدهادی کریمی
کارگردان «پسرکشی»
نپذیرفتن قانون حقوق مؤلف و مصنف یا همان کپی رایت معروف بزرگترین معضلی است که بر سر راه پیگیریهای حقوقی قاچاق آثار وآفرینشهای هنری ایرانی در سطح جهانی خودنمایی میکند. حتی اگر عزم و همتی برای مبارزه وجود داشته باشد، چرا که این بار سطح قاچاق از دستفروشان خیابانی ناگهان ارتقای شدیدی پیدا کرده و به هک شدن سرورهای پلتفرمها، این طور که صاحبان پلتفرمها ادعا میکنند، رسیده است اما هیچ، همه دست روی دست گذاشتهاند. حتی آنها که حقوق فیلمشان را در یک کشور خارجی به ثبت قانونی رساندهاند، حتی صاحبان پلتفرمها که برای رفع این نقیصه بزرگشان باید کاری کنند که مسئولان قوه قضائیه، که شورایعالی انقلاب فرهنگی یا هر نهادی که باید قانون حقوق مؤلف و مصنف را وضع کند و به قانون کپیرایت جهانی بپیوندد. اما تراژیکترین بخش ماجرا آنجاست که نه تنها هیچ عزمی برای مبارزه اصولی و ریشهای با این قاچاق وجود ندارد، که نمایش قاچاق ماهوارهای آن بعضاً بهعنوان یک راه مؤثر تبلیغاتی از سوی بعضیها عنوان میشود!!! به نظر میرسد قاچاق آثار فرهنگی زودتر، عمر آثار هنری متعهد و مستقل و به دور از ابتذال و ساده پسندی را به پایان میرساند و گویا فعلاً این خواستهای است که روی آن اجماع صورت گرفته است. با این حال اکران آنلاین تنها گزینه برای به نمایش درآمدن فیلمهایی است که در کمترین بازه زمانی، سال گذشته تولید شدهاند و در سال آینده میتوانند به نمایش عمومی درآیند. از تولیدات سالهای قبلتر که دیگر بگذریم، آیا اکران عمومی در صورت پایان همهگیری در اواسط سال آینده میتواند با تولیدات دو سال قبلش پررونق باشد، مسلماً جواب منفی است. راهی بجز اکران آنلاین نمانده گرچه قاچاق راه تنفس این نوع نمایش را بسته باشد.
کارگردان «پسرکشی»
نپذیرفتن قانون حقوق مؤلف و مصنف یا همان کپی رایت معروف بزرگترین معضلی است که بر سر راه پیگیریهای حقوقی قاچاق آثار وآفرینشهای هنری ایرانی در سطح جهانی خودنمایی میکند. حتی اگر عزم و همتی برای مبارزه وجود داشته باشد، چرا که این بار سطح قاچاق از دستفروشان خیابانی ناگهان ارتقای شدیدی پیدا کرده و به هک شدن سرورهای پلتفرمها، این طور که صاحبان پلتفرمها ادعا میکنند، رسیده است اما هیچ، همه دست روی دست گذاشتهاند. حتی آنها که حقوق فیلمشان را در یک کشور خارجی به ثبت قانونی رساندهاند، حتی صاحبان پلتفرمها که برای رفع این نقیصه بزرگشان باید کاری کنند که مسئولان قوه قضائیه، که شورایعالی انقلاب فرهنگی یا هر نهادی که باید قانون حقوق مؤلف و مصنف را وضع کند و به قانون کپیرایت جهانی بپیوندد. اما تراژیکترین بخش ماجرا آنجاست که نه تنها هیچ عزمی برای مبارزه اصولی و ریشهای با این قاچاق وجود ندارد، که نمایش قاچاق ماهوارهای آن بعضاً بهعنوان یک راه مؤثر تبلیغاتی از سوی بعضیها عنوان میشود!!! به نظر میرسد قاچاق آثار فرهنگی زودتر، عمر آثار هنری متعهد و مستقل و به دور از ابتذال و ساده پسندی را به پایان میرساند و گویا فعلاً این خواستهای است که روی آن اجماع صورت گرفته است. با این حال اکران آنلاین تنها گزینه برای به نمایش درآمدن فیلمهایی است که در کمترین بازه زمانی، سال گذشته تولید شدهاند و در سال آینده میتوانند به نمایش عمومی درآیند. از تولیدات سالهای قبلتر که دیگر بگذریم، آیا اکران عمومی در صورت پایان همهگیری در اواسط سال آینده میتواند با تولیدات دو سال قبلش پررونق باشد، مسلماً جواب منفی است. راهی بجز اکران آنلاین نمانده گرچه قاچاق راه تنفس این نوع نمایش را بسته باشد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه