راه پُر پیچ و خمِ میراث فرهنگی
فرهاد نظری
مدیرکل سابق دفتر ثبت آثار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور
مفهوم کنونی «میراث فرهنگی» محصولِ تغییر نگاه به مقولههای «تاریخ» و «زمان» است. مفهوم میراث فرهنگی به مرور پدید آمد و تکوین یافت و جامعه جهانی بتدریج به اهمیت آن پی برد. مفاهیم نوین تاریخگرایی و زیبایی شناسی و تغییر در رابطه سنتی انسان و جهان پیرامون و عواملی چون جنگها و خرابیها و پدیده جهانی سازی، جامعه جهانی را به حفظ آثار گذشته برانگیخت. در ابتدای امر، اروپاییان بودند که به فکر حفظ میراث فرهنگی افتادند و بیش از هرچیز، به آثار و اشیای تاریخی منقول نظر داشتند. رفته رفته توجه آنها به آثار غیرمنقول و میراث طبیعی هم جلب شد و کوشیدند با همفکری و برگزاری مجامع تخصصی و بحث و نظریه پردازی، حفاظت میراث فرهنگی و طبیعی را به دغدغه عمومی تبدیل کنند.ایران هم مانند سایر کشورها در معرض این اندیشهها و تحولات قرار گرفت و حدود یکصد سال قبل، نخستین گامها برای حفظ میراث گذشته در ایران برداشته شد. در آن زمان، نخبگان ایرانی که عمدتاً تحصیلکرده فرنگ بودند یا آشنایی قابل توجهی با اروپا و تحولات آن داشتند درصدد برآمدند میراث گذشتگان را حفظ و حراست کنند. نخستین رگههای این اندیشه در قانون تأسیس وزارت معارف، اوقاف و صنایع مستظرفه (1328قمری) دیده میشود. در قانون مذکور این موارد منظور شده بود:
- تحصیل عتیقات و نظارت در حفریات
- نگاهداری آثار قدیمه و حفظ آنها از اندراس و فنا
- نگاهداری اشیای نفیسه و سایر اموال امکنه مقدسه و غیرها که ودایع ملی در آن جا هست
یکی از اقدامات وزارت معارف، تأسیس موزه ملی ایران در 1335ق/1295ش بود. در نظامنامه و کاتالوگ این موزه چنین آمده که این موزه با بذل توجه آقای مرتضیخان ممتازالملک، وزیر معارف تأسیس شده و «در آتیه خدمات مهمه به ایران خواهد نمود». موزه ملی منتظر است عموم ایرانیان از اشراف و تجار و صنعتگران در تکمیل این موزه مساعدت کنند تا «رفته رفته مملکت ایران مانند سایر ممالک متمدنه دارای موزه حقیقی شده، مجموعهای از آثار تاریخی و نمونهای از صنایع یدی فرزندان خود داشته باشد». چندی بعد مرحوم محمدعلی فروغی ذکاءالملک در تالار سخنرانی موزه ایران باستان، سخنرانی جامع و فاضلانهای درباره موزه و اهمیت آن کرد. سخنرانی او دلیلی است بر توجه دولتمردان آن روزگار به تأسیسات تمدنی جدید.در سال 1301ش انجمن آثار ملی به اراده و همت جمعی از رجال ایراندوست ایجاد شد و گامهای مؤثری برای پاسداشت و حفاظت میراث فرهنگی ایران برداشت. مقصود این انجمن «پرورش علاقه عامه به آثار قدیمه علمی و صنعتی ایران و سعی در نگاهداری صنایع مستظرفه و صنایع دستی و حفظ و شیوه قدیم آنها [بوده] است». این انجمن از کارشناسان و متخصصان اروپایی برای مقاصد خود بهره گرفت و با همکاری آنان در سال 1304ش «فهرست مختصری از آثار و ابنیه تاریخی ایران» ارائه کرد و خطابههایی درباره آثار ملی توسط دانشمندانی چون محمدعلی فروغی، علی هانیبال، ارنست هرتسفلد و آرتور اپهام پوپ ارائه شد. همان سالها، بنابر توافقهای دولت ایران و فرانسه، صندلی ریاست باستانشناسی و حفظ آثار تاریخی (که آن روزها عتیقات گفته میشد) برای سالهای دراز به آندره گدار فرانسوی سپرده شد.از آن روزها تاکنون بیش از یکصد سال میگذرد. تجارب بیش از یک قرن پاسداری میراث فرهنگی در جهان، صاحبنظران و نخبگان امر را به اینجا رسانده که نباید از مبانی و روشهای بومی و سنتی در پاسداری میراث فرهنگی غفلت کرد. این قبیل مبانی، دانشها و مهارتهای بومی و سنتی، علاوه بر این که در بسیاری از موارد آزموده و کارآمد است، خود بخشی از میراث فرهنگی به شمار میروند و زنده نگاه داشتن آنها به حفاظت کلی میراث فرهنگی میانجامد. برنارد فیلدن از صاحبنظران معروف در زمینه حفاظت بناهای تاریخی گفته است که بسیاری از کشورها این فرصت را دارند که از دانش و تجارب بومی خود برای حفظ میراث فرهنگیشان بهره ببرند و از خطاهایی که در ممالک اروپایی رخ داده برکنار بمانند.غرض از گفتن این حرف ها این نیست که به تجارب ارزشمند جهانی پشت کنیم، بلکه آن است که نسبت به تجارب بومی و دانشها و مهارتهای سنتی خودمان آگاهانه و مسئولانهتر عمل کنیم.
از این سموم که بر طرف بوستان بگذشت/ عجب که رنگ گلی ماند و بوی نسترنی
حافظ
مدیرکل سابق دفتر ثبت آثار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور
مفهوم کنونی «میراث فرهنگی» محصولِ تغییر نگاه به مقولههای «تاریخ» و «زمان» است. مفهوم میراث فرهنگی به مرور پدید آمد و تکوین یافت و جامعه جهانی بتدریج به اهمیت آن پی برد. مفاهیم نوین تاریخگرایی و زیبایی شناسی و تغییر در رابطه سنتی انسان و جهان پیرامون و عواملی چون جنگها و خرابیها و پدیده جهانی سازی، جامعه جهانی را به حفظ آثار گذشته برانگیخت. در ابتدای امر، اروپاییان بودند که به فکر حفظ میراث فرهنگی افتادند و بیش از هرچیز، به آثار و اشیای تاریخی منقول نظر داشتند. رفته رفته توجه آنها به آثار غیرمنقول و میراث طبیعی هم جلب شد و کوشیدند با همفکری و برگزاری مجامع تخصصی و بحث و نظریه پردازی، حفاظت میراث فرهنگی و طبیعی را به دغدغه عمومی تبدیل کنند.ایران هم مانند سایر کشورها در معرض این اندیشهها و تحولات قرار گرفت و حدود یکصد سال قبل، نخستین گامها برای حفظ میراث گذشته در ایران برداشته شد. در آن زمان، نخبگان ایرانی که عمدتاً تحصیلکرده فرنگ بودند یا آشنایی قابل توجهی با اروپا و تحولات آن داشتند درصدد برآمدند میراث گذشتگان را حفظ و حراست کنند. نخستین رگههای این اندیشه در قانون تأسیس وزارت معارف، اوقاف و صنایع مستظرفه (1328قمری) دیده میشود. در قانون مذکور این موارد منظور شده بود:
- تحصیل عتیقات و نظارت در حفریات
- نگاهداری آثار قدیمه و حفظ آنها از اندراس و فنا
- نگاهداری اشیای نفیسه و سایر اموال امکنه مقدسه و غیرها که ودایع ملی در آن جا هست
یکی از اقدامات وزارت معارف، تأسیس موزه ملی ایران در 1335ق/1295ش بود. در نظامنامه و کاتالوگ این موزه چنین آمده که این موزه با بذل توجه آقای مرتضیخان ممتازالملک، وزیر معارف تأسیس شده و «در آتیه خدمات مهمه به ایران خواهد نمود». موزه ملی منتظر است عموم ایرانیان از اشراف و تجار و صنعتگران در تکمیل این موزه مساعدت کنند تا «رفته رفته مملکت ایران مانند سایر ممالک متمدنه دارای موزه حقیقی شده، مجموعهای از آثار تاریخی و نمونهای از صنایع یدی فرزندان خود داشته باشد». چندی بعد مرحوم محمدعلی فروغی ذکاءالملک در تالار سخنرانی موزه ایران باستان، سخنرانی جامع و فاضلانهای درباره موزه و اهمیت آن کرد. سخنرانی او دلیلی است بر توجه دولتمردان آن روزگار به تأسیسات تمدنی جدید.در سال 1301ش انجمن آثار ملی به اراده و همت جمعی از رجال ایراندوست ایجاد شد و گامهای مؤثری برای پاسداشت و حفاظت میراث فرهنگی ایران برداشت. مقصود این انجمن «پرورش علاقه عامه به آثار قدیمه علمی و صنعتی ایران و سعی در نگاهداری صنایع مستظرفه و صنایع دستی و حفظ و شیوه قدیم آنها [بوده] است». این انجمن از کارشناسان و متخصصان اروپایی برای مقاصد خود بهره گرفت و با همکاری آنان در سال 1304ش «فهرست مختصری از آثار و ابنیه تاریخی ایران» ارائه کرد و خطابههایی درباره آثار ملی توسط دانشمندانی چون محمدعلی فروغی، علی هانیبال، ارنست هرتسفلد و آرتور اپهام پوپ ارائه شد. همان سالها، بنابر توافقهای دولت ایران و فرانسه، صندلی ریاست باستانشناسی و حفظ آثار تاریخی (که آن روزها عتیقات گفته میشد) برای سالهای دراز به آندره گدار فرانسوی سپرده شد.از آن روزها تاکنون بیش از یکصد سال میگذرد. تجارب بیش از یک قرن پاسداری میراث فرهنگی در جهان، صاحبنظران و نخبگان امر را به اینجا رسانده که نباید از مبانی و روشهای بومی و سنتی در پاسداری میراث فرهنگی غفلت کرد. این قبیل مبانی، دانشها و مهارتهای بومی و سنتی، علاوه بر این که در بسیاری از موارد آزموده و کارآمد است، خود بخشی از میراث فرهنگی به شمار میروند و زنده نگاه داشتن آنها به حفاظت کلی میراث فرهنگی میانجامد. برنارد فیلدن از صاحبنظران معروف در زمینه حفاظت بناهای تاریخی گفته است که بسیاری از کشورها این فرصت را دارند که از دانش و تجارب بومی خود برای حفظ میراث فرهنگیشان بهره ببرند و از خطاهایی که در ممالک اروپایی رخ داده برکنار بمانند.غرض از گفتن این حرف ها این نیست که به تجارب ارزشمند جهانی پشت کنیم، بلکه آن است که نسبت به تجارب بومی و دانشها و مهارتهای سنتی خودمان آگاهانه و مسئولانهتر عمل کنیم.
از این سموم که بر طرف بوستان بگذشت/ عجب که رنگ گلی ماند و بوی نسترنی
حافظ
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه