راهکارهایی برای حل بحران اکران در گفتوگو با ابوالحسن داوودی
اکران بیمار با نسخه کوتاه مدت و تزریق سرمایه درمان نمیشود
نرگس عاشوری
خبرنگار
از پیامدهای بحران کرونا، تعطیلی سینماهاست که با خسارات مادی و معنوی زیادی برای سینماگران و سینماداران همراه بود. ضربه خوردن اقتصاد سینما از کرونا فقط محدود به دوران همهگیری این بیماری نمیشود. مهمترین چالش سینما در آینده صف طویل فیلمهای پشت خط اکران است. تولیدات سه سال سینمای ایران در انتظار عادی شدن شرایط و بازگشایی سالنهای سینماست. با وجود صدور مجوز فعالیت سینما در وضعیت قرمز کرونا و بازگشایی سالنهای سینما، آن هم در موقعیت اکران عید فطر، هیچکدام از صاحبان فیلمها تمایلی به اکران فیلمشان ندارند. تنها خروجی شورای صنفی نمایش در این هفته اضافه شدن «گل به خودی» ساخته احمد تجری به چرخه اکران است. مرتضی شایسته دبیر شورای صنفی نمایش از تهیهکنندهها درخواست کرده برای نمایش فیلمشان تقاضا دهند. او اعلام کرده که با مصوبه جدید ستاد ملی مبارزه با کرونا، دیگر تعطیلی سینماها را تهدید نمیکند. با وجود این به نظر میرسد صاحبان فیلمها اعتمادی به اکران فیلم ندارند. با حجم بالای فیلمهای در صف انتظار که خیلیهایشان به گفته کارشناسان، مناسب نمایش در سینما نیست، پیشبینی ابوالحسن داوودی از سرنوشت اکران تجربه بزرگترین فیلمسوزی تاریخ سینماست.
او به «ایران» میگوید: «در صورت عادی شدن شرایط با این سیستم کهنه جریان سینماداری فاجعه بدتری در انتظار تولیدات است. اکرانی که دو سه سال ضرر کرده و به قول معروف از جیب خورده است شروع به قلع و قمع آثاری میکند که پشت درِ اکران ماندهاند و این را حق طبیعی خود برای جبران خسارت بر میشمارد. به این ترتیب به نظر میرسد بزرگترین فیلمسوزی تاریخ سینمای ایران را در آینده شاهد خواهیم بود.» او معتقد است هیچ راهحل کوتاهمدتی قادر نیست مانع این سرنوشت شود چرا که به اعتقاد او معضلات اکران سینمای ایران فقط مختص شرایط اضطرار امروز نیست بلکه ماحصل دومینویی است از تصمیمات شتابزده و غلط که به مصایب بزرگتری منتهی میشود: «مهمترین این مصایب نبود سازمان صنعتی برای تولیدات سینمایی است، شبیه آن چیزی که در کشورهای صاحب سینما وجود دارد و در شرایط اضطرار میتواند به سرعت خودش را به یک موقعیت مطلوب بازیافت کند.»
تمرکز بر مبانی صنعت سینما، نه مطالبهگری التماسی
داوودی با اشاره به همهگیری بحران کرونا در سینمای جهان میگوید: «اختلال در سیستم اکران فقط محدود به سینمای ایران نبود، به نحوی همه جوامع دنیا با این مسأله دست به گریبان بودند، اما کشورهای صاحب صنعت سینما به خاطر مدیریت و توان تصمیمگیری مستقل توانستند از این دامچاله بزرگ خود را رها کنند. نظام اکران آنلاین متناسب با نیاز جامعه توسعه پیدا کرد. گسترش شرکتهایی مثل نتفلیکس، آمازون، اپل و... در طول دوران کرونا به شکل بیسابقهای چند برابر شد. آنها توانستند به خوبی خود را با شرایط هماهنگ کنند و تولیدات زمان کرونا را برعهده بگیرند و پخش مناسبی هم در دنیا داشته باشند.» این فیلمساز با تأکید بر موفقیت سیستم سنتی اکران - نمایش عمومی در سالنهای سینما - در این کشورها، در توضیحات تکمیلی میافزاید: «در امریکا غیر از سیستم اکران آنلاین، سیستم سنتی نیز به گونهای خود را بازسازی کرد که فروش فیلمها تقریباً به شرایط مطلوب برگشت. به عنوان مثال فیلم «گودزیلا علیه کینگ کونگ» رکورد فروش هفته اول اکران حتی قبل از کرونا را هم شکست. این اتفاق مهم گویای آن است که سینمای صنعتی و سینمایی که خود را از قالب قواعد دست و پاگیر دولتی و امر و نهیهای حاکمیتی خلاص کرده میتواند خود را با هر شرایط اضطراری بازسازی کند.» داوودی با مقایسه شرایط سینمای ایران در این وضعیت مشابه و تبعات آن میگوید: «غالب سینمادارهای ما فقط یاد گرفتهاند که دستشان را جلوی دولت دراز کنند و خسارتشان را از بیتالمال بخواهند. نظام آشفته صنفی عرصه تولید و تهیهکنندگی هم به جای پرداختن به برنامهریزی سازمان یافته بر اساس پیشبینی شرایط حال و آینده، در ادامه همین مطالبهگری التماسی قرار گرفته است. در اکران کهنه سنتی ما، آمیختگی جریان تهیهکنندگی با سینماداری بیشتر به نابودی این جریان منتهی شده است.» او در ادامه میافزاید: «جریان تولید در سینمای ایران به جای اینکه به استقلال مالی برسد، کمپانیهای فیلمسازی به عنوان شالوده صنعت سینما شکل بگیرد و مدیریت مستقل داشته باشد، در سالهای اخیر تقریباً یکسره در انحصار سرمایههای مشکوک یا جریانهای قدرت قرار گرفته است و طبیعی است که با چنین نظام اقتصادی، سرنوشت اکران روز به روز به قهقرا خواهد رفت. مدیریت و نظام اکران بیمار است و نمیتوان با نسخه کوتاه یا تزریق سرمایه آن را درمان کرد.»
قدرت یافتن اکران آنلاین با حذف انحصارطلبی و احترام به قانون کپیرایت
اکران کجدار و مریز سالنهای سینما در یک و نیم سال گذشته ثابت کرد که حتی با بازگشایی سالنهای سینما تا مدتها ممکن است مردم از نگرانی کرونا به سینما نروند. اقتصاد سینما و راهکاری برای جلوگیری از زیان، ضرورت اکران آنلاین را در شرایط کنونی برجسته میکند. با این حال ابوالحسن داوودی معتقد است به این امکان تازه در اکران با بیبرنامگیای که در مدیریت صنفی و دولتی وجود دارد هم چندان نمیتوان امید بست: «اکران آنلاین مسائل و مناسبات خاص خودش را دارد که با حذف برخی از آنها اجرایی شدن آن هیچوقت به نتیجه مطلوب نمیرسد. اکران آنلاین قبل از هر چیز به محترم شمردن قانون کپیرایت نیازمند است. به هیچ وجه نمیتوان با حذف این اصل اولیه به اکران آنلاین تکیه کرد چرا که فیلمها بلافاصله وارد عرصه قاچاق میشوند بدون اینکه مسئولان پلتفرم کمترین مسئولیتی را در این زمینه بپذیرند. قوت گرفتن این جریان پیش از بازسازی فنی و مدرنسازی به تعهد به قوانین بینالمللی نیاز دارد.» این فیلمساز انحصارطلبی در مدیریت پلتفرمها و بر هم ریختن قواعد رقابت سالم را از دیگر معضلات جدی اکران آنلاین میداند: «با حذف جریانهای انحصاری میتوان امید داشت رقابت سالم و سازنده شکل بگیرد و این رقابت آزاد منجر به سرمایهگذاریهای مستقل شود. سرمایهگذاریهایی که به مدیریتهای مستقل و مبتنی بر تخصص تکیه دارد و نه مدیریت متکی و پرورده جریانهای قدرت و تصمیمات سیاسی، در این صورت میشود انتظار داشت که این داستان به نوعی ختم به خیر شود.»
خبرنگار
از پیامدهای بحران کرونا، تعطیلی سینماهاست که با خسارات مادی و معنوی زیادی برای سینماگران و سینماداران همراه بود. ضربه خوردن اقتصاد سینما از کرونا فقط محدود به دوران همهگیری این بیماری نمیشود. مهمترین چالش سینما در آینده صف طویل فیلمهای پشت خط اکران است. تولیدات سه سال سینمای ایران در انتظار عادی شدن شرایط و بازگشایی سالنهای سینماست. با وجود صدور مجوز فعالیت سینما در وضعیت قرمز کرونا و بازگشایی سالنهای سینما، آن هم در موقعیت اکران عید فطر، هیچکدام از صاحبان فیلمها تمایلی به اکران فیلمشان ندارند. تنها خروجی شورای صنفی نمایش در این هفته اضافه شدن «گل به خودی» ساخته احمد تجری به چرخه اکران است. مرتضی شایسته دبیر شورای صنفی نمایش از تهیهکنندهها درخواست کرده برای نمایش فیلمشان تقاضا دهند. او اعلام کرده که با مصوبه جدید ستاد ملی مبارزه با کرونا، دیگر تعطیلی سینماها را تهدید نمیکند. با وجود این به نظر میرسد صاحبان فیلمها اعتمادی به اکران فیلم ندارند. با حجم بالای فیلمهای در صف انتظار که خیلیهایشان به گفته کارشناسان، مناسب نمایش در سینما نیست، پیشبینی ابوالحسن داوودی از سرنوشت اکران تجربه بزرگترین فیلمسوزی تاریخ سینماست.
او به «ایران» میگوید: «در صورت عادی شدن شرایط با این سیستم کهنه جریان سینماداری فاجعه بدتری در انتظار تولیدات است. اکرانی که دو سه سال ضرر کرده و به قول معروف از جیب خورده است شروع به قلع و قمع آثاری میکند که پشت درِ اکران ماندهاند و این را حق طبیعی خود برای جبران خسارت بر میشمارد. به این ترتیب به نظر میرسد بزرگترین فیلمسوزی تاریخ سینمای ایران را در آینده شاهد خواهیم بود.» او معتقد است هیچ راهحل کوتاهمدتی قادر نیست مانع این سرنوشت شود چرا که به اعتقاد او معضلات اکران سینمای ایران فقط مختص شرایط اضطرار امروز نیست بلکه ماحصل دومینویی است از تصمیمات شتابزده و غلط که به مصایب بزرگتری منتهی میشود: «مهمترین این مصایب نبود سازمان صنعتی برای تولیدات سینمایی است، شبیه آن چیزی که در کشورهای صاحب سینما وجود دارد و در شرایط اضطرار میتواند به سرعت خودش را به یک موقعیت مطلوب بازیافت کند.»
تمرکز بر مبانی صنعت سینما، نه مطالبهگری التماسی
داوودی با اشاره به همهگیری بحران کرونا در سینمای جهان میگوید: «اختلال در سیستم اکران فقط محدود به سینمای ایران نبود، به نحوی همه جوامع دنیا با این مسأله دست به گریبان بودند، اما کشورهای صاحب صنعت سینما به خاطر مدیریت و توان تصمیمگیری مستقل توانستند از این دامچاله بزرگ خود را رها کنند. نظام اکران آنلاین متناسب با نیاز جامعه توسعه پیدا کرد. گسترش شرکتهایی مثل نتفلیکس، آمازون، اپل و... در طول دوران کرونا به شکل بیسابقهای چند برابر شد. آنها توانستند به خوبی خود را با شرایط هماهنگ کنند و تولیدات زمان کرونا را برعهده بگیرند و پخش مناسبی هم در دنیا داشته باشند.» این فیلمساز با تأکید بر موفقیت سیستم سنتی اکران - نمایش عمومی در سالنهای سینما - در این کشورها، در توضیحات تکمیلی میافزاید: «در امریکا غیر از سیستم اکران آنلاین، سیستم سنتی نیز به گونهای خود را بازسازی کرد که فروش فیلمها تقریباً به شرایط مطلوب برگشت. به عنوان مثال فیلم «گودزیلا علیه کینگ کونگ» رکورد فروش هفته اول اکران حتی قبل از کرونا را هم شکست. این اتفاق مهم گویای آن است که سینمای صنعتی و سینمایی که خود را از قالب قواعد دست و پاگیر دولتی و امر و نهیهای حاکمیتی خلاص کرده میتواند خود را با هر شرایط اضطراری بازسازی کند.» داوودی با مقایسه شرایط سینمای ایران در این وضعیت مشابه و تبعات آن میگوید: «غالب سینمادارهای ما فقط یاد گرفتهاند که دستشان را جلوی دولت دراز کنند و خسارتشان را از بیتالمال بخواهند. نظام آشفته صنفی عرصه تولید و تهیهکنندگی هم به جای پرداختن به برنامهریزی سازمان یافته بر اساس پیشبینی شرایط حال و آینده، در ادامه همین مطالبهگری التماسی قرار گرفته است. در اکران کهنه سنتی ما، آمیختگی جریان تهیهکنندگی با سینماداری بیشتر به نابودی این جریان منتهی شده است.» او در ادامه میافزاید: «جریان تولید در سینمای ایران به جای اینکه به استقلال مالی برسد، کمپانیهای فیلمسازی به عنوان شالوده صنعت سینما شکل بگیرد و مدیریت مستقل داشته باشد، در سالهای اخیر تقریباً یکسره در انحصار سرمایههای مشکوک یا جریانهای قدرت قرار گرفته است و طبیعی است که با چنین نظام اقتصادی، سرنوشت اکران روز به روز به قهقرا خواهد رفت. مدیریت و نظام اکران بیمار است و نمیتوان با نسخه کوتاه یا تزریق سرمایه آن را درمان کرد.»
قدرت یافتن اکران آنلاین با حذف انحصارطلبی و احترام به قانون کپیرایت
اکران کجدار و مریز سالنهای سینما در یک و نیم سال گذشته ثابت کرد که حتی با بازگشایی سالنهای سینما تا مدتها ممکن است مردم از نگرانی کرونا به سینما نروند. اقتصاد سینما و راهکاری برای جلوگیری از زیان، ضرورت اکران آنلاین را در شرایط کنونی برجسته میکند. با این حال ابوالحسن داوودی معتقد است به این امکان تازه در اکران با بیبرنامگیای که در مدیریت صنفی و دولتی وجود دارد هم چندان نمیتوان امید بست: «اکران آنلاین مسائل و مناسبات خاص خودش را دارد که با حذف برخی از آنها اجرایی شدن آن هیچوقت به نتیجه مطلوب نمیرسد. اکران آنلاین قبل از هر چیز به محترم شمردن قانون کپیرایت نیازمند است. به هیچ وجه نمیتوان با حذف این اصل اولیه به اکران آنلاین تکیه کرد چرا که فیلمها بلافاصله وارد عرصه قاچاق میشوند بدون اینکه مسئولان پلتفرم کمترین مسئولیتی را در این زمینه بپذیرند. قوت گرفتن این جریان پیش از بازسازی فنی و مدرنسازی به تعهد به قوانین بینالمللی نیاز دارد.» این فیلمساز انحصارطلبی در مدیریت پلتفرمها و بر هم ریختن قواعد رقابت سالم را از دیگر معضلات جدی اکران آنلاین میداند: «با حذف جریانهای انحصاری میتوان امید داشت رقابت سالم و سازنده شکل بگیرد و این رقابت آزاد منجر به سرمایهگذاریهای مستقل شود. سرمایهگذاریهایی که به مدیریتهای مستقل و مبتنی بر تخصص تکیه دارد و نه مدیریت متکی و پرورده جریانهای قدرت و تصمیمات سیاسی، در این صورت میشود انتظار داشت که این داستان به نوعی ختم به خیر شود.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه