گفتوگوی«ایران» با جلال چراغپور درباره لیگ بیستم
پرسپولیس تمام آیتمها برای موفقیت را دارد
حامد جیرودی / بیستمین دوره لیگ برتر فوتبال ایران در حالی به پایان رسید که پرسپولیس برای پنجمین بار پیاپی توانست عنوان قهرمانی این رقابتها را بهدست آورد. مسابقاتی که در آن تیمهای دیگری مانند سپاهان هم تا روز آخر مدعی بودند ولی در نهایت این سرخپوشان پایتخت بودند که جام را بالای سر بردند. جلال چراغپور کارشناس فوتبال درباره شرایط لیگ بیستم به خبرنگار «ایران» چنین توضیح داد:«برای بررسی لیگ ایران باید از زاویههای مختلفی به آن نگاه کرد. شما فرض کنید به فروشگاهی برای خرید میروید که اجناس محدودی برای فروش دارد. اگر 20 نفر برای خرید وجود داشته باشند، چه کسانی بیشترین و بهترین خرید را انجام میدهند؟ کسانی که زودتر وارد آنجا شده باشند و اگر کسانی که دیرتر آمده باشند، دیگر آن جنس خاص برای خرید وجود ندارد. فوتبال ما همچنین وضعیتی دارد. فوتبال ما یک ظرف بسته است با تعدادی بازیکن. درست است که حدود 550 بازیکن شاغل وجود دارند اما از بین آنها 50 بازیکن تعیین کننده هستند. مثلاً 6 دفاع تعیین کننده وجود دارند. حالا هر تیمی زودتر به بازار برود و این مدافعان را بخرد یا از قبل داشته باشد، به طور قطع گل کمتری میخورد. مثلاً اگر 5 دروازهبان خوب داشته باشیم، دروازهبان ششم دیگر در هر بازی دو اشتباه را دارد. 7، 6 هافبک هستند که دوندگی خوبی داشته باشند و خطای کمتری انجام دهند و پاسهای خوبی بدهند. سانتر فوروارد یا گلزن هم خیلی کم داریم. به طوری که چند تیم مهاجمان خارجی دارند. شیمبا در فولاد بود. شیخ دیاباته در استقلال، گادوین منشا در گلگهر و استنلی کی روش در سپاهان. پس لیگ ما ظرف بستهای است ولی لیگهای دیگر این طور نیستند و این اولین تفاوت لیگ ما با بقیه جاهاست.»
او درباره اینکه پرسپولیس چطور توانسته 5 دوره پیاپی قهرمان شود، چنین نظر داد:«مورد دیگر لیگ ما این است که چه تیمی در این فروشگاه زودتر خرید کند و مدیریت، وضعیت مالی و کاریزمای خود تیم در این شرایط مؤثر است. یعنی اینکه خود بازیکن میل داشته باشد در چه تیمی بازی کند. مثلاً اگر ماشینسازی و پرسپولیس به یک اندازه پول بدهند، بازیکن دوست دارد در کدام تیم بازی کند. یا اینکه وقتی دو تیم هم عرض وجود دارند و یکی 50 میلیون بیشتر بدهد، بازیکن آن تیمی را که پول بیشتر بدهد انتخاب میکند. حالا اگر تیمی بازیکن سطح بالا نداشته باشد، یک بازیکن ملی پوش میرود به تنهایی برای آن بازی کند؟ نه. چون خطر باختن و سقوط دارد. این کاریزمای درون است. پرسپولیس اما تمام آیتمها را برای موفقیت دارد. جاذبه ملی دارد. از بازیکنان ملی پوش بهره میبرد. در لیگ قهرمانان آسیا حضور دارد. سابقه قهرمانی دارد. قیمت بازیکن در این تیم بالا میرود. پول بازیکن را صاف و صادقتر میدهد. برای همین وقتی دیر و زود میشود، بازیکنانش به خاطر کاریزماهای دیگر کمتر شکایت میکنند. کاریزمای دیگر، تماشاچی و احتمال دعوت شدن بازیکن به تیم ملی است و برای همین وقتی پرسپولیس دست روی بازیکنی که میخواهد میگذارد، او را میگیرد.»
چراغپور یادآور شد: «شبیه این کاریزما را استقلال در زمان امیر قلعه نویی داشت. او هم تقریباً روی هر بازیکنی که دست میگذاشت میگرفت و بازیکنانی مثل فابیو جانواریو، رضا عنایتی، خود فرهاد مجیدی، سیاوش اکبرپور و مجتبی جباری در آن بازی میکردند. الان کشش استقلال برای جذب بازیکن با اتفاقهایی که در مدیریت این باشگاه در این سالها افتاد، کمتر شد. الان سپاهان به سکون و آرامشی رسیده و کاریزمای مربیگری و شهرتش را هم دارد و به نتایج خوبی هم رسید. پس این بازیکنها هستند که لیگ را تعریف میکنند. پس اگر لیست تیمها را کنار هم قرار دهیم و سیستم بچینیم میشود پیشبینی کرد که 5 تیم اول چه تیمهایی هستند و 3 تای آخر چه تیمهایی هستند.»
سرمربی سابق تیم ملی در دهه 60 درباره حضور مربیانی از نسل جام جهانی 2006 نظیر یحیی گل محمدی، محرم نویدکیا و رحمان رضایی در کنار مربیان دیگری مانند مجیدی و محمد ربیعی چنین صحبت کرد:«این افرادی که مثال زدید، نمیتوانند تعیین کننده حوادث جدول باشند. یحیی امسال اول شد و پارسال هم در ابتدا گابریل کالدرون در پرسپولیس حضور داشت. قبل از آن هم برانکو 3 سال این تیم را قهرمان کرد. او چه کار میکرد؟ برانکو هم بموقع هر بازیکنی را که میخواست به خدمت میگرفت اما شما سؤال را این طور میتوانید مطرح کنید که چرا برخی تیمهای دیگر که بموقع خرید میکنند نمیتوانند نتیجه بگیرند؟ مثلاً تراکتور آمد و گفت از بازیکنان جام جهانی کی روش 5 بازیکن را جذب کنم، اول میشوم. آنها مسعود شجاعی، احسان حاج صفی و اشکان دژاگه را گرفتند اما چرا موفق نشدند، چون پتانسیلی که تیم در کنار تجربه این بازیکنان لازم داشت، نبود. اما درباره نسل جدید مربیان باید بگویم که قبول دارم آنها تفاوتهای اساسی با نسل قبلی مربیان دارند و لیگ و شکل بازیها را عوض کردهاند. حالتی که آقای فرکی، کربکندی، ناصر ابراهیمی یا مجید جلالی، پرویز مظلومی یا منصور ابراهیمزاده تیم میبستند، دیگر نیست و علت آن هم به خاطر مطبوعات و هم به خاطر فوتبالهای خارجی است که پخش مستقیم میشود. برنامههای اینترنتی و جوان بودن خود مربیان هم عوامل دیگری برای تفاوت آنهاست.»
چراغپور درباره درخشش بازیکنانی مانند احمد نوراللهی در پرسپولیس یا سجاد شهباززاده که آقای گل شد، گفت:«بین تک ستارهها با بازیکنانی که در پروسه رشد قرار میگیرند تفاوتهایی وجود دارد. مثلاً مهدی قایدی یک ستاره بزرگ شد اما شاید این آخرین حد رشدش باشد و وقتی سنش بالاتر برود، ممکن است دیگر نتواند آن دور زدنها و استارتهای درجا را بزند. اما نوراللهی در پروسه رشد است و بزودی احتمالاً لژیونر خواهد شد. شهباززاده هم جزو بازیکنانی بود که رشد کرد. البته حضور بازیکنانی مانند میلاد سرلک، احسان پهلوان و مهدی ترابی هم به رشد نوراللهی کمک کرد. در این شرایط است که میفهمیم چرا محمد نادری از پرسپولیس رفت؟ او میخواست 60 متر را تنهایی بدود ولی سبک پرسپولیس این طور است که بازیکنانش با 5 پاس آن 60 متر را طی میکنند.»
او درباره اینکه پرسپولیس چطور توانسته 5 دوره پیاپی قهرمان شود، چنین نظر داد:«مورد دیگر لیگ ما این است که چه تیمی در این فروشگاه زودتر خرید کند و مدیریت، وضعیت مالی و کاریزمای خود تیم در این شرایط مؤثر است. یعنی اینکه خود بازیکن میل داشته باشد در چه تیمی بازی کند. مثلاً اگر ماشینسازی و پرسپولیس به یک اندازه پول بدهند، بازیکن دوست دارد در کدام تیم بازی کند. یا اینکه وقتی دو تیم هم عرض وجود دارند و یکی 50 میلیون بیشتر بدهد، بازیکن آن تیمی را که پول بیشتر بدهد انتخاب میکند. حالا اگر تیمی بازیکن سطح بالا نداشته باشد، یک بازیکن ملی پوش میرود به تنهایی برای آن بازی کند؟ نه. چون خطر باختن و سقوط دارد. این کاریزمای درون است. پرسپولیس اما تمام آیتمها را برای موفقیت دارد. جاذبه ملی دارد. از بازیکنان ملی پوش بهره میبرد. در لیگ قهرمانان آسیا حضور دارد. سابقه قهرمانی دارد. قیمت بازیکن در این تیم بالا میرود. پول بازیکن را صاف و صادقتر میدهد. برای همین وقتی دیر و زود میشود، بازیکنانش به خاطر کاریزماهای دیگر کمتر شکایت میکنند. کاریزمای دیگر، تماشاچی و احتمال دعوت شدن بازیکن به تیم ملی است و برای همین وقتی پرسپولیس دست روی بازیکنی که میخواهد میگذارد، او را میگیرد.»
چراغپور یادآور شد: «شبیه این کاریزما را استقلال در زمان امیر قلعه نویی داشت. او هم تقریباً روی هر بازیکنی که دست میگذاشت میگرفت و بازیکنانی مثل فابیو جانواریو، رضا عنایتی، خود فرهاد مجیدی، سیاوش اکبرپور و مجتبی جباری در آن بازی میکردند. الان کشش استقلال برای جذب بازیکن با اتفاقهایی که در مدیریت این باشگاه در این سالها افتاد، کمتر شد. الان سپاهان به سکون و آرامشی رسیده و کاریزمای مربیگری و شهرتش را هم دارد و به نتایج خوبی هم رسید. پس این بازیکنها هستند که لیگ را تعریف میکنند. پس اگر لیست تیمها را کنار هم قرار دهیم و سیستم بچینیم میشود پیشبینی کرد که 5 تیم اول چه تیمهایی هستند و 3 تای آخر چه تیمهایی هستند.»
سرمربی سابق تیم ملی در دهه 60 درباره حضور مربیانی از نسل جام جهانی 2006 نظیر یحیی گل محمدی، محرم نویدکیا و رحمان رضایی در کنار مربیان دیگری مانند مجیدی و محمد ربیعی چنین صحبت کرد:«این افرادی که مثال زدید، نمیتوانند تعیین کننده حوادث جدول باشند. یحیی امسال اول شد و پارسال هم در ابتدا گابریل کالدرون در پرسپولیس حضور داشت. قبل از آن هم برانکو 3 سال این تیم را قهرمان کرد. او چه کار میکرد؟ برانکو هم بموقع هر بازیکنی را که میخواست به خدمت میگرفت اما شما سؤال را این طور میتوانید مطرح کنید که چرا برخی تیمهای دیگر که بموقع خرید میکنند نمیتوانند نتیجه بگیرند؟ مثلاً تراکتور آمد و گفت از بازیکنان جام جهانی کی روش 5 بازیکن را جذب کنم، اول میشوم. آنها مسعود شجاعی، احسان حاج صفی و اشکان دژاگه را گرفتند اما چرا موفق نشدند، چون پتانسیلی که تیم در کنار تجربه این بازیکنان لازم داشت، نبود. اما درباره نسل جدید مربیان باید بگویم که قبول دارم آنها تفاوتهای اساسی با نسل قبلی مربیان دارند و لیگ و شکل بازیها را عوض کردهاند. حالتی که آقای فرکی، کربکندی، ناصر ابراهیمی یا مجید جلالی، پرویز مظلومی یا منصور ابراهیمزاده تیم میبستند، دیگر نیست و علت آن هم به خاطر مطبوعات و هم به خاطر فوتبالهای خارجی است که پخش مستقیم میشود. برنامههای اینترنتی و جوان بودن خود مربیان هم عوامل دیگری برای تفاوت آنهاست.»
چراغپور درباره درخشش بازیکنانی مانند احمد نوراللهی در پرسپولیس یا سجاد شهباززاده که آقای گل شد، گفت:«بین تک ستارهها با بازیکنانی که در پروسه رشد قرار میگیرند تفاوتهایی وجود دارد. مثلاً مهدی قایدی یک ستاره بزرگ شد اما شاید این آخرین حد رشدش باشد و وقتی سنش بالاتر برود، ممکن است دیگر نتواند آن دور زدنها و استارتهای درجا را بزند. اما نوراللهی در پروسه رشد است و بزودی احتمالاً لژیونر خواهد شد. شهباززاده هم جزو بازیکنانی بود که رشد کرد. البته حضور بازیکنانی مانند میلاد سرلک، احسان پهلوان و مهدی ترابی هم به رشد نوراللهی کمک کرد. در این شرایط است که میفهمیم چرا محمد نادری از پرسپولیس رفت؟ او میخواست 60 متر را تنهایی بدود ولی سبک پرسپولیس این طور است که بازیکنانش با 5 پاس آن 60 متر را طی میکنند.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه