سیره رسول خدا(ص) - ۱۰

حق محوری شیوه رسول خاتم(ص)


 اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
 در دنیایى که در بیشتر اعصار، محل عرضه باطل به‌ نام حق بوده و مکاتب بسیارى حقیقت را فداى مصلحت اندیشی‌های مقطعی کرده و حق را با باطل درآمیخته‌اند پیامبر اکرم(ص) دعوتگر حقیقت محض است و هرگز باطلى را، هرچند در ظاهر به سود آیین نوظهورش باشد و مسیر دعوتش را هموار کند به دین حق وارد نمى‌سازد و چه دشوار است این جداسازى دقیق حق از باطل و تمیز صدق و کذب در جهانى که پر از مصلحت بینى و بى‌تفاوتى است. قطع نظر از پرهیز شخص پیامبر(ص) ازکذب و باطل، نکته مهمتر موضع‌گیرى‌هاى قاطع و تکان‌دهنده آن حضرت در مقابله با جریان‌هایى است که به ظاهر تقویت‌کننده دین و در واقع مخرب اساس دیانت است و رسول گرامى اسلام(ص) هرگز بنابر مصلحت بینى ظاهرگرایانه به وضع موجود، هر چند نسبتاً مطلوب می‌نمود راضى نمى‌شود یا مردم را از فریفتن و فریفته شدن و دستخوش فتنه شدن باز مى‌دارد و محور بودن حق و حقیقت را گوشزد مى نماید. این استراتژى را در جلوه‌هاى گوناگون در سیره آن حضرت(ص) مشاهده مى‌کنیم.
 تعیین محدوده وظایف و اختیارات خود
براى پیشگیرى از خلط حق و باطل و آمیختن حقیقت و مصلحت چه اقدامى بهتر و لازم‌تر از آنکه رسول خدا(ص) وظایف و اختیارات و قلمرو تصرفات خود را مشخص کند و بدین وسیله مرز دقیقى براى توقعات پیروان در امور دین و دنیا تعیین نماید. این اقدام به طور طبیعى مانع بسیارى از افراط‌ها، تفریط‌ها، انتظارات بى جا، آرزوهاى کاذب و شفاعت طلبى‌هاى بى‌مورد خواهد شد. بر این اساس پیامبر اکرم(ص) به‌عنوان بالاترین اسوه الهى ازجانب خداوند مأموریت مى یابد خود را اینگونه معرفى کند: «بگو، من بشرى هستم چون شما، جز اینکه به من وحى مى‌شود که خداى شما خدایى یگانه است.» (فصلت آیه ۴) و در جاى دیگر مى‌گوید: «بگو، پاک است پروردگار من آیا(من نیز) جز بشرى فرستاده هستم؟» (اسرا آیه۹۳) اولین محور در شناساندن صحیح شخصیت پیامبر به مردم تأکید بر بشر بودن آن حضرت است که غفلت از این جنبه از شخصیت پیامبران بسیار اتفاق افتاده و باعث انحراف در عقیده یا عمل شده است. از جمله نتایج این غفلت احساس جدایى و عدم هماهنگى با پیامبر یا عدم امکان تأسى به او یا داشتن انتظارهاى غیرمعقول از اوست. در حالى که یادآورى جنبه بشرى اسوه، باعث احساس قرابت و آمادگى براى پیروى بى‌چون و چرا از او مى شود. جلوه‌هاى دیگر تعیین شئون و محدوده وظایف را در آیات زیر مى‌یابیم: «(اى پیامبر) بگو، من تنها پروردگار خود را مى‌خوانم و کسى را با او شریک نمى‌گردانم. بگو، من براى شما اختیار زیان و هدایتى را ندارم. بگو، هرگز کسى مرا در برابر خدا پناه نمى‌دهد و هرگز پناهگاهى غیر از او نمى‌یابم (وظیفه من) تنها ابلاغى از جانب خدا و (رساندن) پیام‌هاى اوست. (سوره جن آیه 23 - 20)
 یا در جاى دیگر مى‌فرماید: «بگو، من فقط آنچه را از پروردگارم به من وحى مى‌شود پیروى مى‌کنم، این (قرآن) رهنمودى است از جانب پروردگار شما و براى گروهى که ایمان مى‌آورند هدایت و رحمت است.» (اعراف آیه۲۰۳) همچنین مى‌فرماید: «من مأمورم که تنها پروردگار این شهر که آن را مقدس شمرده و هر چیزى را که از آن اوست، پرستش کنم و مأمورم که از مسلمانان باشم و اینکه قرآن بخوانم. پس هر که راه یابد تنها به سوى خدا راه یافته است و هر که گمراه شود بگو، من فقط از هشداردهندگانم.» (نحل آیه۹۲ و ۹۱)
و در این راستا مى‌گوید: «بگو، به شما نمى‌گویم گنجینه‌هاى خدا نزد من است و غیب نیز نمى دانم و نمى‌گویم که من فرشته‌اى هستم.» (انعام آیه۵۰) یا مى‌فرماید: «بگو اى مردم! من براى شما فقط هشداردهنده‌اى آشکارم.» (حج آیه ۴۹) ادامه این بحث را در شماره بعد پیگیری کنید.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7746/16/589029/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها