تابآوری در زندگی روزمره(5)
راهکارهایی برای دوام آوردن در بحرانها
آزاده سهرابی
روانشناس
واقعیتش این است که تابآوری شکلی از نگاه به خود است؛ موضوع فقط اعتماد به نفس و عزت نفس نیست! موضوع فراتر از هر تک ویژگیهای شخصیتی است. موضوع بیشتر به سبک زندگی باز میگردد. سبک زندگی که در فراخنای زندگی فرد «انتخاب» میکند و در این دایره سبک زندگی یک «من» منسجم با تأکید بر ویژگیهای مثبت شخصیتی ایستاده است. بله به همین دلیل است که میتوان تابآوری را از طریق مراحلی در افراد افزایش داد چون در واقع هدف یاد دادن مهارت تابآوری و تغییر سبک زندگی است که بهصورت مشخص تری نگرش به «خود» را در افراد تغییر میدهد. همین الان شما میتوانید تصمیم بگیرید زندگی بهتری داشته باشید. شروع کنید به فهرست کردن دلایل مثبت برای زندگی کردن و مرور یادآوری دلایل کوچک و بزرگ زندگی. بنویسید به طور مشخص نحوه زندگی کردنتان چه پیامدهایی در ابعاد جسمی، خانوادگی، شغلی و معنویتان دارد. آیا فرد خوشبینی هستید؟ آیا برای هر مشکلی در زندگی عوامل بیرونی را مقصر میدانید یا بهصورت کامل خوتان را مسئول هر اتفاق ناخوشایندی میدانید یا به صورتی عادلانه این سهمها را تقسیم میکنید؟ آیا به خودتان در روبهرو شدن با تجربیات جدید فرصت یادگیری میدهید؟آیا برای یاد گرفتن از زندگی گوش میدهید؟ آیا اهل مبارزه برای تغییر هستید؟ اصلاً چیزی درباره حل مسأله شنیدهاید؟ نسبت به خودتان و اهدافتان چقدر مسئولیت احسای میکنید؟ آیا احساسات خود را میشناسید و میتوانید آنها را بهصورت تفکیک شده درونتان تجربه کنید؟
ممکن است بپرسید در تابآوری فرد دقیقاً چهکاری انجام میدهد؟ میتوان گفت فرد تابآور، نحوه استدلال و نگرش متفاوتی در مواجهه با شرایط ناگوار اتخاذ میکند؛ بهجای فاجعه ساختن از مشکل و گرفتار شدن در تبعات آن به خود و تواناییهایش توجه بیشتری میکند. مثلاً چنین شخصی ممکن است یک موقعیت پرمخاطره را یک فرصت در نظر بگیرد نه یک تهدید و در دشواریها بهجای اضطراب موفقیت را تجربه کند. بنابراین تابآوری موجب سازگاری مناسب در مواجهه با مشکلات میشود و این چیزی بیش از اجتناب ساده از پیامدهای منفی است. حالا دوباره جواب سؤالهای بالا را مرور کنید. روان شناسان حیطه خلاقیت میگویند برای ساختن هر چیزی و خلاقانه ساختن آن نیاز است که یک ویرانی رخ بدهد. افراد تابآور در واقع رابطه بین بحران و آسیب را ویران میکنند و جای آن بحران و بالندگی را جایگزین میکنند. آنها ذهن خود را رشد دادهاند تا بهصورت شرطی شده بعد از هر بحران دنبال این باشند که چه رشدی کردهاند نه اینکه چقدر آسیب دیدهاند! اما این شرطیسازی براحتی رخ نداده است. قدم به قدم افراد به همان سؤالهای بالا پاسخ دادهاند. اگر در اولین قدمهای ایجاد تابآوری در خود قرار دارید از این مراحل استفاده کنید:
*در زندگی خود معنا و هدف داشته باشید. افرادی که در زندگی هدف مشخصی ندارند و معنای مهمی برای زندگی خود نیافتهاند، با هر سختی و مشکلی، از هم میپاشند و انگیزه خود را از دست میدهند. یک ارزش برای زندگی خود تعیین کنید. از خودتان بپرسید هر زمان که از دنیا رفتید دوست دارید دیگران با چه جملهای شما را به یاد بیاورند؟
*ارتباطات خود را توسعه دهید. گذراندن بحران بدون پشتوانه زندگی بیمعناست. این پشتوانهها را هم در فضای مجازی جستوجو نکنید که به جایی نمیرسید.
*تمام سعی خود را بکنید تا نسبت به تغییرات انعطافپذیر باشید. زندگی جز بر مدار تغییر نمیچرخد. همین الان در ذهن خود مرور کنید با وجود تمام مقاومت هایتان چقدر زندگیتان متحول شده است. کنترل گری و توهم داشتن کنترل بر شرایط باعث میشود شما در یک بیم و هراس دائمی باشید و یک بحران کوچک شما را از پا بیندازد.
*از قدیم گفتهاند عقل سالم در بدن سالم است. پس برای آنکه بهتر تصمیم بگیرید بهتر به جسم خود توجه کنید. ورزش و تغذیه دو عنصر مهم است.
*مهارتهای سالم برای مقابله با مشکلات را بیاموزید. اگر مقابلههای مسأله مدار و هیجان مدار سالم را بشناسید (در سلسله یادداشتهای مجزایی درباره شان بحث خواهیم کرد) هنگام مواجهه با مشکلات زندگی خود را بهتر محک میزنید.
*خوشبین باشید. خوشبینی بیخیالی افراطی نیست بلکه داشتن نگاه واقع بینانه اما توأم با مثبت اندیشی است. بعد از هر بحران جمله اولی که به خودتان میگوید یک خوراک جدی برای تمام طول مبارزه شما با پیامدهای بحران است.
و در انتها اینکه معنویت را در خود تقویت کنید. افرادی که ایمان قوی دارند و در مشکلات و سختیها ضمن تلاش و تعقل به خداوند توکل میکنند، آرامش و امنیت وصفناپذیری را تجربه میکنند.
روانشناس
واقعیتش این است که تابآوری شکلی از نگاه به خود است؛ موضوع فقط اعتماد به نفس و عزت نفس نیست! موضوع فراتر از هر تک ویژگیهای شخصیتی است. موضوع بیشتر به سبک زندگی باز میگردد. سبک زندگی که در فراخنای زندگی فرد «انتخاب» میکند و در این دایره سبک زندگی یک «من» منسجم با تأکید بر ویژگیهای مثبت شخصیتی ایستاده است. بله به همین دلیل است که میتوان تابآوری را از طریق مراحلی در افراد افزایش داد چون در واقع هدف یاد دادن مهارت تابآوری و تغییر سبک زندگی است که بهصورت مشخص تری نگرش به «خود» را در افراد تغییر میدهد. همین الان شما میتوانید تصمیم بگیرید زندگی بهتری داشته باشید. شروع کنید به فهرست کردن دلایل مثبت برای زندگی کردن و مرور یادآوری دلایل کوچک و بزرگ زندگی. بنویسید به طور مشخص نحوه زندگی کردنتان چه پیامدهایی در ابعاد جسمی، خانوادگی، شغلی و معنویتان دارد. آیا فرد خوشبینی هستید؟ آیا برای هر مشکلی در زندگی عوامل بیرونی را مقصر میدانید یا بهصورت کامل خوتان را مسئول هر اتفاق ناخوشایندی میدانید یا به صورتی عادلانه این سهمها را تقسیم میکنید؟ آیا به خودتان در روبهرو شدن با تجربیات جدید فرصت یادگیری میدهید؟آیا برای یاد گرفتن از زندگی گوش میدهید؟ آیا اهل مبارزه برای تغییر هستید؟ اصلاً چیزی درباره حل مسأله شنیدهاید؟ نسبت به خودتان و اهدافتان چقدر مسئولیت احسای میکنید؟ آیا احساسات خود را میشناسید و میتوانید آنها را بهصورت تفکیک شده درونتان تجربه کنید؟
ممکن است بپرسید در تابآوری فرد دقیقاً چهکاری انجام میدهد؟ میتوان گفت فرد تابآور، نحوه استدلال و نگرش متفاوتی در مواجهه با شرایط ناگوار اتخاذ میکند؛ بهجای فاجعه ساختن از مشکل و گرفتار شدن در تبعات آن به خود و تواناییهایش توجه بیشتری میکند. مثلاً چنین شخصی ممکن است یک موقعیت پرمخاطره را یک فرصت در نظر بگیرد نه یک تهدید و در دشواریها بهجای اضطراب موفقیت را تجربه کند. بنابراین تابآوری موجب سازگاری مناسب در مواجهه با مشکلات میشود و این چیزی بیش از اجتناب ساده از پیامدهای منفی است. حالا دوباره جواب سؤالهای بالا را مرور کنید. روان شناسان حیطه خلاقیت میگویند برای ساختن هر چیزی و خلاقانه ساختن آن نیاز است که یک ویرانی رخ بدهد. افراد تابآور در واقع رابطه بین بحران و آسیب را ویران میکنند و جای آن بحران و بالندگی را جایگزین میکنند. آنها ذهن خود را رشد دادهاند تا بهصورت شرطی شده بعد از هر بحران دنبال این باشند که چه رشدی کردهاند نه اینکه چقدر آسیب دیدهاند! اما این شرطیسازی براحتی رخ نداده است. قدم به قدم افراد به همان سؤالهای بالا پاسخ دادهاند. اگر در اولین قدمهای ایجاد تابآوری در خود قرار دارید از این مراحل استفاده کنید:
*در زندگی خود معنا و هدف داشته باشید. افرادی که در زندگی هدف مشخصی ندارند و معنای مهمی برای زندگی خود نیافتهاند، با هر سختی و مشکلی، از هم میپاشند و انگیزه خود را از دست میدهند. یک ارزش برای زندگی خود تعیین کنید. از خودتان بپرسید هر زمان که از دنیا رفتید دوست دارید دیگران با چه جملهای شما را به یاد بیاورند؟
*ارتباطات خود را توسعه دهید. گذراندن بحران بدون پشتوانه زندگی بیمعناست. این پشتوانهها را هم در فضای مجازی جستوجو نکنید که به جایی نمیرسید.
*تمام سعی خود را بکنید تا نسبت به تغییرات انعطافپذیر باشید. زندگی جز بر مدار تغییر نمیچرخد. همین الان در ذهن خود مرور کنید با وجود تمام مقاومت هایتان چقدر زندگیتان متحول شده است. کنترل گری و توهم داشتن کنترل بر شرایط باعث میشود شما در یک بیم و هراس دائمی باشید و یک بحران کوچک شما را از پا بیندازد.
*از قدیم گفتهاند عقل سالم در بدن سالم است. پس برای آنکه بهتر تصمیم بگیرید بهتر به جسم خود توجه کنید. ورزش و تغذیه دو عنصر مهم است.
*مهارتهای سالم برای مقابله با مشکلات را بیاموزید. اگر مقابلههای مسأله مدار و هیجان مدار سالم را بشناسید (در سلسله یادداشتهای مجزایی درباره شان بحث خواهیم کرد) هنگام مواجهه با مشکلات زندگی خود را بهتر محک میزنید.
*خوشبین باشید. خوشبینی بیخیالی افراطی نیست بلکه داشتن نگاه واقع بینانه اما توأم با مثبت اندیشی است. بعد از هر بحران جمله اولی که به خودتان میگوید یک خوراک جدی برای تمام طول مبارزه شما با پیامدهای بحران است.
و در انتها اینکه معنویت را در خود تقویت کنید. افرادی که ایمان قوی دارند و در مشکلات و سختیها ضمن تلاش و تعقل به خداوند توکل میکنند، آرامش و امنیت وصفناپذیری را تجربه میکنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه