نبرد گلادیاتورها
یوسف حاتمیکیا / کارگردان «شب طلایی»
خیلی دوست دارم برای توصیف ورود یک فیلمساز تازه نفس یک تعبیر شاعرانه پیدا کنم اما چیزی جز زمین نبرد گلادیاتورها که برای زنده ماندن میجنگند، بهذهنم خطور نمیکند؛ کما اینکه اعتقاد دارم این جنگ تا آخرین روز فیلمساز ادامه دارد. او یا از میدان حذف میشود یا اینکه تا آخرین نبردش زنده میماند و خودخواسته و شکوهمند آن را ترک میکند.جلب اعتماد یک سرمایهگذار و تهیهکننده بخش خصوصی برای یک فیلمساز اول کاری بسیار جانکاه است.
نیمی از راه زمانی طی میشود که فیلمنامه شما به دلشان بنشیند و قسمت دیگری را نمونه کارهای کوتاه تان هموار میکند تا مطمئن شوند شما پولشان را بهباد نمیدهید و آخرین مرحله هم، بمباران کلامی شماست برای اینکه آنها را قانع کنید شما برگ برنده آنها هستید. البته باید در خلوت خودتان هم با وجدانتان کلنجار بروید که قرار نیست کسی را ورشکسته کنید، لبخند بزنید و سعی کنید ترس ساخت فیلم اولتان را پنهان کنید و بهآنها امید بدهید که همه چیز تحت کنترل است. همیشه ورود به هر عرصه سخت است و سینما نیز از این قاعده مستثنی نیست. من هم به مانند شما این کلامهای رنگین حمایت از فیلمساز اول را شنیده بودم اما خوب یا بد، روی خوشی از آن ندیدم. چندین سال تلاش کردم وارد عرصه ساخت فیلم بلند سینمایی بشوم. هر بار تا یک قدمی ساخته شدن فیلمنامه هایم پیش رفتم اما هر دفعه بهدلایل مالی پروژه متوقف میشد. هر شکست را بهمنزله یک تجربه نگاه میکردم. با خودم تکرار میکردم که اگر مرد این میدان هستی نباید متوقف بشوی. در این بین شرایط اقتصادی کشور هم رو به وخامت رفته و روز به روز فیلمسازی امر پرریسکتری بهحساب میآمد.
تیر آخر زمانی بود که سایه شوم کرونا بر جهان گسترده شد و گرد ناامیدی سراسر ایران و جهان را پوشاند. خب، بهنظرم سیاهترین دورانی بود که میشد تصور کرد یک فیلمساز اول بخواهد در آن شروع بهکار کند ولی این اتفاق، برای من در یکی از تلخترین روزهای کرونایی، در یک عصر پاییزی رخ داد. دوستانم، بهراد مهرجو، اویس طوفانی و امیرحسین اسدبیگی در دورانی که هیچ امیدی به امکان فیلمسازی نداشتم، کنارم ایستادند و همچون من، فیلمنامهام را دغدغه خودشان دیدند و بلیت ورود به میدان گلادیاتورها را برای من صادر کردند.
هر فیلمساز تازهنفسی که در هر دورهای نگاهها را به سمت خود جلب میکند و بهنوعی جریانساز میشود، بزرگترین شانس را بهفیلمسازان اول دیگری میدهد که در صف انتظار ایستادهاند و منتظر نگاه مهربان تهیهکنندگانی هستند که بهآنها اعتماد کنند. در واقع، فیلمسازان اول جریانساز، باعث میشوند که تهیهکنندگان بهیاد بیاورند تمام این نامهای آشنایی که میشناسند، روزی گمنام بودهاند.
ورای نگاه منفی شما بهفیلمسازان اول که اجازه بدهید آن را قبول نداشته باشم، باید بگویم بهنظر من هیچ توقعی از فیلمسازان نسل نو نمیتوان داشت، جز آنکه خودشان باشند و حرف و دغدغهای برای گفتن داشته باشند. دغدغهای که آنقدر برایشان مهم است که حاضر باشند برای بازگو کردن آن، مراحل دشوار ساخت فیلم را به جان بخرند و آن را بر پرده نقرهای به نمایش بگذارند. کما اینکه سینما در وهله اول سرگرمی است و تریبونی برای بیانیه دادن نیست. باید مخاطب از دیدن فیلم ما لذت ببرد. پس باید تلاش کنیم حرفمان را در کادوی زیبایی بپیچیم تا بر دل مخاطب بنشیند و احساس نکند در حال شنیدن سخنرانی است.
دغدغه هر فیلمسازی با دیگری فرق دارد و نمیتوان همه آنها را زیر یک چتر خلاصه کرد. هر کدام براساس زیستی که داشتهاند، جهان را از یک زاویه میبینند. همین زاویه نگاهشان است که جهانبینی آنها را تعریف میکند و باعث شکلگیری سلایق متنوع میشود، اما بهلحاظ نحوه بیان آن نگاه، با نسلی از فیلمسازان مواجه هستیم که بسیار به تکنیک مسلط هستند و به بهترین شکل حرفشان را بهتصویر میکشند.
زمانی که اعلام کردند بخش نگاه نو در جشنواره امسال وجود ندارد، خوشحال شدم. این بخش را موهبتی برای فیلمسازان اول نمیدانستم، چرا که وقتی این بخش وجود داشت، تنها سه فیلم اول اجازه ورود بهبخش اصلی را پیدا میکرد اما اکنون شاهد این هستیم که هفت فیلم اولی در بخش اصلی راه پیدا کرده و بهوضوح میتوان دریافت که این تصمیم خوبی برای فیلمسازان اول بوده است. یادمان باشد که برای مخاطب مهم نیست شما فیلم اولتان را ساختهاید یا چندمین اثر کارنامهتان است، بلکه باید درست داستان بگویید و کاری کنید که او از پول و وقتی که صرف کرده، پشیمان نشود.
بهعلاوه، اینکه فیلمم در کنار آثار فیلمسازانی چون آقایان کیمیایی و میرکریمی قرار گرفته، برای من افتخار است و امیدوارم با وجود این عزیزان جشنواره گرم و پرشوری داشته باشیم.
نویسنده و کارگردان: یوسف حاتمی کیا
تهیهکننده: ابراهیم حاتمیکیا
بازیگران: حسن معجونی، مریم سعادت، یکتا ناصر، بهناز جعفری، مسعود کرامتی و سوگل خلیق
موضوع فیلم، روابط پیچیده درون یک خانواده است که در دوران کرونا با بحرانی جدی مواجه میشوند.
خیلی دوست دارم برای توصیف ورود یک فیلمساز تازه نفس یک تعبیر شاعرانه پیدا کنم اما چیزی جز زمین نبرد گلادیاتورها که برای زنده ماندن میجنگند، بهذهنم خطور نمیکند؛ کما اینکه اعتقاد دارم این جنگ تا آخرین روز فیلمساز ادامه دارد. او یا از میدان حذف میشود یا اینکه تا آخرین نبردش زنده میماند و خودخواسته و شکوهمند آن را ترک میکند.جلب اعتماد یک سرمایهگذار و تهیهکننده بخش خصوصی برای یک فیلمساز اول کاری بسیار جانکاه است.
نیمی از راه زمانی طی میشود که فیلمنامه شما به دلشان بنشیند و قسمت دیگری را نمونه کارهای کوتاه تان هموار میکند تا مطمئن شوند شما پولشان را بهباد نمیدهید و آخرین مرحله هم، بمباران کلامی شماست برای اینکه آنها را قانع کنید شما برگ برنده آنها هستید. البته باید در خلوت خودتان هم با وجدانتان کلنجار بروید که قرار نیست کسی را ورشکسته کنید، لبخند بزنید و سعی کنید ترس ساخت فیلم اولتان را پنهان کنید و بهآنها امید بدهید که همه چیز تحت کنترل است. همیشه ورود به هر عرصه سخت است و سینما نیز از این قاعده مستثنی نیست. من هم به مانند شما این کلامهای رنگین حمایت از فیلمساز اول را شنیده بودم اما خوب یا بد، روی خوشی از آن ندیدم. چندین سال تلاش کردم وارد عرصه ساخت فیلم بلند سینمایی بشوم. هر بار تا یک قدمی ساخته شدن فیلمنامه هایم پیش رفتم اما هر دفعه بهدلایل مالی پروژه متوقف میشد. هر شکست را بهمنزله یک تجربه نگاه میکردم. با خودم تکرار میکردم که اگر مرد این میدان هستی نباید متوقف بشوی. در این بین شرایط اقتصادی کشور هم رو به وخامت رفته و روز به روز فیلمسازی امر پرریسکتری بهحساب میآمد.
تیر آخر زمانی بود که سایه شوم کرونا بر جهان گسترده شد و گرد ناامیدی سراسر ایران و جهان را پوشاند. خب، بهنظرم سیاهترین دورانی بود که میشد تصور کرد یک فیلمساز اول بخواهد در آن شروع بهکار کند ولی این اتفاق، برای من در یکی از تلخترین روزهای کرونایی، در یک عصر پاییزی رخ داد. دوستانم، بهراد مهرجو، اویس طوفانی و امیرحسین اسدبیگی در دورانی که هیچ امیدی به امکان فیلمسازی نداشتم، کنارم ایستادند و همچون من، فیلمنامهام را دغدغه خودشان دیدند و بلیت ورود به میدان گلادیاتورها را برای من صادر کردند.
هر فیلمساز تازهنفسی که در هر دورهای نگاهها را به سمت خود جلب میکند و بهنوعی جریانساز میشود، بزرگترین شانس را بهفیلمسازان اول دیگری میدهد که در صف انتظار ایستادهاند و منتظر نگاه مهربان تهیهکنندگانی هستند که بهآنها اعتماد کنند. در واقع، فیلمسازان اول جریانساز، باعث میشوند که تهیهکنندگان بهیاد بیاورند تمام این نامهای آشنایی که میشناسند، روزی گمنام بودهاند.
ورای نگاه منفی شما بهفیلمسازان اول که اجازه بدهید آن را قبول نداشته باشم، باید بگویم بهنظر من هیچ توقعی از فیلمسازان نسل نو نمیتوان داشت، جز آنکه خودشان باشند و حرف و دغدغهای برای گفتن داشته باشند. دغدغهای که آنقدر برایشان مهم است که حاضر باشند برای بازگو کردن آن، مراحل دشوار ساخت فیلم را به جان بخرند و آن را بر پرده نقرهای به نمایش بگذارند. کما اینکه سینما در وهله اول سرگرمی است و تریبونی برای بیانیه دادن نیست. باید مخاطب از دیدن فیلم ما لذت ببرد. پس باید تلاش کنیم حرفمان را در کادوی زیبایی بپیچیم تا بر دل مخاطب بنشیند و احساس نکند در حال شنیدن سخنرانی است.
دغدغه هر فیلمسازی با دیگری فرق دارد و نمیتوان همه آنها را زیر یک چتر خلاصه کرد. هر کدام براساس زیستی که داشتهاند، جهان را از یک زاویه میبینند. همین زاویه نگاهشان است که جهانبینی آنها را تعریف میکند و باعث شکلگیری سلایق متنوع میشود، اما بهلحاظ نحوه بیان آن نگاه، با نسلی از فیلمسازان مواجه هستیم که بسیار به تکنیک مسلط هستند و به بهترین شکل حرفشان را بهتصویر میکشند.
زمانی که اعلام کردند بخش نگاه نو در جشنواره امسال وجود ندارد، خوشحال شدم. این بخش را موهبتی برای فیلمسازان اول نمیدانستم، چرا که وقتی این بخش وجود داشت، تنها سه فیلم اول اجازه ورود بهبخش اصلی را پیدا میکرد اما اکنون شاهد این هستیم که هفت فیلم اولی در بخش اصلی راه پیدا کرده و بهوضوح میتوان دریافت که این تصمیم خوبی برای فیلمسازان اول بوده است. یادمان باشد که برای مخاطب مهم نیست شما فیلم اولتان را ساختهاید یا چندمین اثر کارنامهتان است، بلکه باید درست داستان بگویید و کاری کنید که او از پول و وقتی که صرف کرده، پشیمان نشود.
بهعلاوه، اینکه فیلمم در کنار آثار فیلمسازانی چون آقایان کیمیایی و میرکریمی قرار گرفته، برای من افتخار است و امیدوارم با وجود این عزیزان جشنواره گرم و پرشوری داشته باشیم.
نویسنده و کارگردان: یوسف حاتمی کیا
تهیهکننده: ابراهیم حاتمیکیا
بازیگران: حسن معجونی، مریم سعادت، یکتا ناصر، بهناز جعفری، مسعود کرامتی و سوگل خلیق
موضوع فیلم، روابط پیچیده درون یک خانواده است که در دوران کرونا با بحرانی جدی مواجه میشوند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه