و تسلیت چه واژه کوچکی است مقابل زخم آبادان...



متروپل که فروریخت، جان‌های عزیزی را دفن کرد. آبادان، قلب ایران سوگوار شد. ایران دوباره و چندباره در عزای آبادان گریست. زنان در خیابان امیری بر سر و سینه زدند. تکرار مدور سنج و دمام در شقیقه‌ها رسوخ می‌کند. چه مسلک عجیبی است که هم در عروسی هم در عزا دمام می‌زند. دمام زنی آیینی کهن است، اعلام خطر می‌کند و هوشیاری می‌طلبد. دمام زنی البته به جنوب ایران محدود نمی‌شود. در جنوب وقتی لنجی برنمی‌گردد دمام زنی می‌کنند. جنوبی‌ها لب ساحل جمع می‌شوند و از دریا می‌خواهند جنازه‌ها را پس بدهد. وقتی کودک به دنیا می‌آید دمام زنی می‌کنند. دمام زن‌ها این بار در آبادان می‌خواهند همه را از آن حادثه هولناک آگاه کنند. صدای دمام صدای آگاه باش خطاب به همه است. متروپل که فرویخت جان‌های عزیزی را پس نداد. دمام زن‌ها به صدا درآمدند تا جگرگوشه‌هایشان را پس بدهد! آبادان دوباره سوگوار است. و تسلیت چه واژه کوچکی است در مقابل زخم آبادان!
 




آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7918/17/614633/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها