یک کارشناس بازار سرمایه در گفت وگو با «ایران» بیان کرد
میانگین بازدهی بازار سهام در 30 سال؛ سالی 55 درصد
مجید میرزاحیدری
خبرنگار
شاخص کل بورس تهران در پایان معاملات دیروز با ۱۴هزار و 97 واحد افزایش در ارتفاع یک میلیون و ۵۳۲ هزار واحدی ایستاد و رنگ سبز به خود گرفت. این افزایش 14هزار واحدی شاخص کل باعث شد تا حجم معاملات خرد بازار نسبت به روز قبل از آن دستکم 23 درصد افزایش یابد. از قرار معلوم، ارزش فروش حقیقیها هم نسبت به روز قبل از آن حدود 19 درصد کاهش یافت و تعداد فروشندگان حقیقی هم در روز مورد گزارش با یک شیب نزولی همراه شد. به نظر میرسد حقیقیهای بازار با تحلیل و دقت بیشتری روند بازار معاملات را دنبال میکنند، اتفاقی که در نوع خود حائز اهمیت است؛ چرا که نشان میدهد هیجان در بازار معاملات سهام بشدت فروکش کرده و بازاری آرام و تا حدودی باثبات شکل گرفته است. اما آیا بازار سهام به روند آرام و توأم با تعقل خود در روزهای آتی ادامه خواهد داد؟ «قاسم مالکی»، مدیرعامل گروه سرمایهگذاری امیر در گفتوگو با «ایران» به سؤالات مهم پیرامون وضعیت بازار سهام پاسخ داده که با هم مرور میکنیم.
به نسبت سایر بازارهای موازی، جذابیت بازار سهام در میانمدت و بلندمدت چگونه است؟
دو اصل مهم که یک سرمایهگذار باید به آنها توجه کند این است که سرمایهگذاری یک فرایند بلندمدت است. به جزسه گروه دارایی (مسکن، سپردهگذاری در بانک، سرمایهگذاری در بازار سرمایه) که دارای بازدهی نقدی هستند، سایر گروههای دارایی ارزش داراییها را نسبت به تورم و نوسانات اقتصادی «هج» میکنند. با توجه به این اصول، براساس آمار منتشره، سرمایهگذاری در بازار سهام بیشترین بازدهی را طی ۳۰ سال گذشته نصیب سرمایهگذاران خود کرده است.
پس از سهام، سکه و طلا دومین گروه دارایی با بازدهی بالا و سپس مسکن قرار داشته است. به عنوان مثال در 10 سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ با وجود رکود نسبی بازار سرمایه طی سالهای ۹۳,۹۵,۹۶ میانگین بازدهی این بازار سالی ۵۵ درصد بوده که نسبت به سایر بازارها بیشترین بازدهی را داشته است. براین اساس، حضور در بازار سرمایه هم منافع ملی و هم منافع شخصی را در بلندمدت تأمین میکند؛ چرا که سرازیر شدن نقدینگی در سایر بازارها مانند مسکن، طلا و ارز، عملاً به سفتهبازی کمک کرده و اقتصاد کشور را با مشکل مواجه میکند. با توجه به وضعیت نرخ تورم در سالجاری و نرخ ارز که حتی با وجود توافق در برجام قیمتهای پایینتر از ۲۴ یا ۲۵ را نمیتوان برای آن متصور شد و از طرف دیگر شاهد رشد کامودیتیها از یک طرف و همچنین حجم نقدینگی نسبت به دو سال گذشته افزایشی بوده، به نظر میرسد که با سرمایهگذاری در این بازار و خرید سهامهایی که ارزش ذاتی آنها از ارزش بازاری آنها بیشتر است، در بلندمدت و حتی میانمدت این بازار میتواند سرمایهگذاران خود را راضی و خرسند کند.
آیا جذاب بودن بازارهای موازی، برخی از معاملهگران حقیقی را برای خروج از بازار دچار وسوسه کرده است؟
اصولاً در شرایطی که برخی ریسکها افزایش پیدا میکند، تنها بازارهایی که جذابیت بالایی برای سرمایهگذاران پیدا میکند بازار طلا و ارز است. در گروه دارایی ارز، با توجه به مشکلات قانونی و محدودیتهای عرضه در بازار ارز بویژه در زمان کنونی، این کلاسه دارایی به عنوان یک رقیب جدی جذب نقدینگی محسوب نمیشود و حقیقیها، بازار سکه و طلا را مناسبترین کلاسه دارایی برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند. طبیعتاً بازار املاک و مستغلات نیز با توجه به کاهش قدرت خرید مردم و بالا بودن p/r جذابیت چندانی ندارد. از طرف دیگر، پارک نقدینگی در سپردههای بانکی یا صندوقهای با درآمد ثابت نیز با توجه به انتظارات تورمی با ذائقه سرمایهگذاران در شرایط کنونی همخوانی ندارد، بنابراین در شرایط کنونی فقط طلا و سهام نسبت به سایر گروهها میتواند بیشتر مورد توجه باشد. همان طور که اشاره شد با توجه به ابهامات فضای سیاسی، بیشتر سرمایهگذاران با رویکرد محافظهکاران، بازار سکه و طلا را نسبت به حضور در بازار سرمایه ترجیح میدهند.
یکی از سیاستهای بازارساز، عمقدهی به بازار است، در شرایط فعلی چه اقدامات مهمی را برای عمقدهی به بازار میتوان انجام داد؟
عرضههای اولیه و افزایش سرمایه از محل آورده جهت تکمیل طرحهای توسعهای شرکتها از مهمترین فاکتورها برای عمقدهی به بازار به حساب میآیند. با توجه به شرایط کنونی که خروج حقیقیها از بازار را به دنبال دارد، عرضههای اولیه باید مدیریت شده صورت گیرد تا نفس بازار را به شمارش نیندازد. کمک به سرعت بخشیدن به طرحهای توسعهای شرکتها و افزایش ظرفیت تولید آنها در شرایط کنونی از مهمترین اولویتهای مدیران جهت رونق بازار خواهد بود.
آیا هنوز هم تردیدهایی در بازار سرمایه وجود دارد، در این صورت، راهکار اعتمادسازی در بازار سرمایه چیست؟
الف)حذف تصمیمات خلقالساعه و رویکردهای فانکشنال ب)اقدامات و تصمیمات در نهادهای رگلاتور براساس کار تیمی، بهینهکاوی، نگاه فرایندی و بهرهگیری از دانش و تجربیات گذشته باشد.
به عبارت دیگر، سازمانهای ما باید سازمانهای یادگیرنده باشند، ولی متاسفانه این طور نیست. حضور، شناخت و دانش و انتظار مردم از بازار سرمایه نسبت به ۱۰سال گذشته، رشد بسیار خیرهکنندهای داشته، اما سازمان بورس و اوراق بهادار و سایر نهادهای وابسته با وجود تلاش برای حرکت رو به جلو، متناسب با این انتظار بحق مردم، رشد قابل قبولی را تجربه نکردهاند؛ نه از منظر زیرساختی و فناوری، نه از منظر سرمایههای انسانی و جانشینپروری، نه از منظر سازمانی و آییننامهای، نه از منظر حاکمیتی، و نه از منظر دانشی.
عدم پایداری در مدیریت یکی از دلایل اساسی این عقبماندگی است، طی چهار سال گذشته چند مدیر سازمان را تغییر دادهایم؟
اگر افراد شایسته را انتخاب میکنیم، باید فرصت کافی برای اجرای چرخه معروف مدیریتی دمینگ یعنی برنامهریزی، اجرا، ارزیابی، و تعریف پروژه بهبود را داشته باشند. از مدیری که فرصتی برای ارزیابی اقدامات خود نداشته باشد و در کمتر از یکسال تغییر کند، نمیتوانیم انتظار روند مثبت در رشد سازمان را داشته باشیم .
با توجه به پافشاری شاخص کل در دامنه 1500 آیا این کفسازی، مقدمه یک جهش در شاخص کل است؟
شخصاً برای تحلیلهای تکنیکالی بویژه روی شاخص بورس وزن زیادی قائل نیستم. یک سرمایهگذار که بر اساس تحلیل بنیادی (سودآوریهای آتی، پتانسیلها و طرحهای توسعهای شرکت) ارزش ذاتی یک سهام را استخراج میکند و ازطرف دیگر نگاه کوتاهمدت به سرمایهگذاری نداشته باشد، کمتر تحت تأثیر روند شاخص بورس خود را قرار میدهد. اینگونه سرمایهگذاران ارزش سهام را در نظر میگیرند نه قیمت را. اگر هم بخواهند دید نوسانی روی قیمت یک سهام داشته باشند، تحلیل تکنیکال را روی قیمت سهام بنیادی مورد نظر خود اعمال میکنند نه روی شاخص؛ چرا که با ریزش شاخص یک سهم خوب و بنیادی میتواند ریزش نداشته یا ریزش شارپی را برایش متصور نیستیم ضمن اینکه هر ریزشی میتواند فرصتی برای ورود به آن سهم ارزیابی شود.
نتیجهگیری آنکه؛ الف) شاخص بورس خطکش درستی برای ورود یا خروج از بازار سرمایه بهحساب نمیآید. ب) نمادهای شاخصساز با توجه به ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک چند ماه گذشته تاکنون به اندازه کافی ریزشها را پیشخور کردهاند و در میانمدت تا زمانی که به یک پایداری و کاهش ریسک اقتصادی و سیاسی دست پیدا نکنیم، در همین حدود، اندکی بالا یا پایین شاخص نوسان دارد، ولی در بلندمدت قطعا شاهد رشد خواهیم بود.
خبرنگار
شاخص کل بورس تهران در پایان معاملات دیروز با ۱۴هزار و 97 واحد افزایش در ارتفاع یک میلیون و ۵۳۲ هزار واحدی ایستاد و رنگ سبز به خود گرفت. این افزایش 14هزار واحدی شاخص کل باعث شد تا حجم معاملات خرد بازار نسبت به روز قبل از آن دستکم 23 درصد افزایش یابد. از قرار معلوم، ارزش فروش حقیقیها هم نسبت به روز قبل از آن حدود 19 درصد کاهش یافت و تعداد فروشندگان حقیقی هم در روز مورد گزارش با یک شیب نزولی همراه شد. به نظر میرسد حقیقیهای بازار با تحلیل و دقت بیشتری روند بازار معاملات را دنبال میکنند، اتفاقی که در نوع خود حائز اهمیت است؛ چرا که نشان میدهد هیجان در بازار معاملات سهام بشدت فروکش کرده و بازاری آرام و تا حدودی باثبات شکل گرفته است. اما آیا بازار سهام به روند آرام و توأم با تعقل خود در روزهای آتی ادامه خواهد داد؟ «قاسم مالکی»، مدیرعامل گروه سرمایهگذاری امیر در گفتوگو با «ایران» به سؤالات مهم پیرامون وضعیت بازار سهام پاسخ داده که با هم مرور میکنیم.
به نسبت سایر بازارهای موازی، جذابیت بازار سهام در میانمدت و بلندمدت چگونه است؟
دو اصل مهم که یک سرمایهگذار باید به آنها توجه کند این است که سرمایهگذاری یک فرایند بلندمدت است. به جزسه گروه دارایی (مسکن، سپردهگذاری در بانک، سرمایهگذاری در بازار سرمایه) که دارای بازدهی نقدی هستند، سایر گروههای دارایی ارزش داراییها را نسبت به تورم و نوسانات اقتصادی «هج» میکنند. با توجه به این اصول، براساس آمار منتشره، سرمایهگذاری در بازار سهام بیشترین بازدهی را طی ۳۰ سال گذشته نصیب سرمایهگذاران خود کرده است.
پس از سهام، سکه و طلا دومین گروه دارایی با بازدهی بالا و سپس مسکن قرار داشته است. به عنوان مثال در 10 سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ با وجود رکود نسبی بازار سرمایه طی سالهای ۹۳,۹۵,۹۶ میانگین بازدهی این بازار سالی ۵۵ درصد بوده که نسبت به سایر بازارها بیشترین بازدهی را داشته است. براین اساس، حضور در بازار سرمایه هم منافع ملی و هم منافع شخصی را در بلندمدت تأمین میکند؛ چرا که سرازیر شدن نقدینگی در سایر بازارها مانند مسکن، طلا و ارز، عملاً به سفتهبازی کمک کرده و اقتصاد کشور را با مشکل مواجه میکند. با توجه به وضعیت نرخ تورم در سالجاری و نرخ ارز که حتی با وجود توافق در برجام قیمتهای پایینتر از ۲۴ یا ۲۵ را نمیتوان برای آن متصور شد و از طرف دیگر شاهد رشد کامودیتیها از یک طرف و همچنین حجم نقدینگی نسبت به دو سال گذشته افزایشی بوده، به نظر میرسد که با سرمایهگذاری در این بازار و خرید سهامهایی که ارزش ذاتی آنها از ارزش بازاری آنها بیشتر است، در بلندمدت و حتی میانمدت این بازار میتواند سرمایهگذاران خود را راضی و خرسند کند.
آیا جذاب بودن بازارهای موازی، برخی از معاملهگران حقیقی را برای خروج از بازار دچار وسوسه کرده است؟
اصولاً در شرایطی که برخی ریسکها افزایش پیدا میکند، تنها بازارهایی که جذابیت بالایی برای سرمایهگذاران پیدا میکند بازار طلا و ارز است. در گروه دارایی ارز، با توجه به مشکلات قانونی و محدودیتهای عرضه در بازار ارز بویژه در زمان کنونی، این کلاسه دارایی به عنوان یک رقیب جدی جذب نقدینگی محسوب نمیشود و حقیقیها، بازار سکه و طلا را مناسبترین کلاسه دارایی برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند. طبیعتاً بازار املاک و مستغلات نیز با توجه به کاهش قدرت خرید مردم و بالا بودن p/r جذابیت چندانی ندارد. از طرف دیگر، پارک نقدینگی در سپردههای بانکی یا صندوقهای با درآمد ثابت نیز با توجه به انتظارات تورمی با ذائقه سرمایهگذاران در شرایط کنونی همخوانی ندارد، بنابراین در شرایط کنونی فقط طلا و سهام نسبت به سایر گروهها میتواند بیشتر مورد توجه باشد. همان طور که اشاره شد با توجه به ابهامات فضای سیاسی، بیشتر سرمایهگذاران با رویکرد محافظهکاران، بازار سکه و طلا را نسبت به حضور در بازار سرمایه ترجیح میدهند.
یکی از سیاستهای بازارساز، عمقدهی به بازار است، در شرایط فعلی چه اقدامات مهمی را برای عمقدهی به بازار میتوان انجام داد؟
عرضههای اولیه و افزایش سرمایه از محل آورده جهت تکمیل طرحهای توسعهای شرکتها از مهمترین فاکتورها برای عمقدهی به بازار به حساب میآیند. با توجه به شرایط کنونی که خروج حقیقیها از بازار را به دنبال دارد، عرضههای اولیه باید مدیریت شده صورت گیرد تا نفس بازار را به شمارش نیندازد. کمک به سرعت بخشیدن به طرحهای توسعهای شرکتها و افزایش ظرفیت تولید آنها در شرایط کنونی از مهمترین اولویتهای مدیران جهت رونق بازار خواهد بود.
آیا هنوز هم تردیدهایی در بازار سرمایه وجود دارد، در این صورت، راهکار اعتمادسازی در بازار سرمایه چیست؟
الف)حذف تصمیمات خلقالساعه و رویکردهای فانکشنال ب)اقدامات و تصمیمات در نهادهای رگلاتور براساس کار تیمی، بهینهکاوی، نگاه فرایندی و بهرهگیری از دانش و تجربیات گذشته باشد.
به عبارت دیگر، سازمانهای ما باید سازمانهای یادگیرنده باشند، ولی متاسفانه این طور نیست. حضور، شناخت و دانش و انتظار مردم از بازار سرمایه نسبت به ۱۰سال گذشته، رشد بسیار خیرهکنندهای داشته، اما سازمان بورس و اوراق بهادار و سایر نهادهای وابسته با وجود تلاش برای حرکت رو به جلو، متناسب با این انتظار بحق مردم، رشد قابل قبولی را تجربه نکردهاند؛ نه از منظر زیرساختی و فناوری، نه از منظر سرمایههای انسانی و جانشینپروری، نه از منظر سازمانی و آییننامهای، نه از منظر حاکمیتی، و نه از منظر دانشی.
عدم پایداری در مدیریت یکی از دلایل اساسی این عقبماندگی است، طی چهار سال گذشته چند مدیر سازمان را تغییر دادهایم؟
اگر افراد شایسته را انتخاب میکنیم، باید فرصت کافی برای اجرای چرخه معروف مدیریتی دمینگ یعنی برنامهریزی، اجرا، ارزیابی، و تعریف پروژه بهبود را داشته باشند. از مدیری که فرصتی برای ارزیابی اقدامات خود نداشته باشد و در کمتر از یکسال تغییر کند، نمیتوانیم انتظار روند مثبت در رشد سازمان را داشته باشیم .
با توجه به پافشاری شاخص کل در دامنه 1500 آیا این کفسازی، مقدمه یک جهش در شاخص کل است؟
شخصاً برای تحلیلهای تکنیکالی بویژه روی شاخص بورس وزن زیادی قائل نیستم. یک سرمایهگذار که بر اساس تحلیل بنیادی (سودآوریهای آتی، پتانسیلها و طرحهای توسعهای شرکت) ارزش ذاتی یک سهام را استخراج میکند و ازطرف دیگر نگاه کوتاهمدت به سرمایهگذاری نداشته باشد، کمتر تحت تأثیر روند شاخص بورس خود را قرار میدهد. اینگونه سرمایهگذاران ارزش سهام را در نظر میگیرند نه قیمت را. اگر هم بخواهند دید نوسانی روی قیمت یک سهام داشته باشند، تحلیل تکنیکال را روی قیمت سهام بنیادی مورد نظر خود اعمال میکنند نه روی شاخص؛ چرا که با ریزش شاخص یک سهم خوب و بنیادی میتواند ریزش نداشته یا ریزش شارپی را برایش متصور نیستیم ضمن اینکه هر ریزشی میتواند فرصتی برای ورود به آن سهم ارزیابی شود.
نتیجهگیری آنکه؛ الف) شاخص بورس خطکش درستی برای ورود یا خروج از بازار سرمایه بهحساب نمیآید. ب) نمادهای شاخصساز با توجه به ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک چند ماه گذشته تاکنون به اندازه کافی ریزشها را پیشخور کردهاند و در میانمدت تا زمانی که به یک پایداری و کاهش ریسک اقتصادی و سیاسی دست پیدا نکنیم، در همین حدود، اندکی بالا یا پایین شاخص نوسان دارد، ولی در بلندمدت قطعا شاهد رشد خواهیم بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه