گاهی چاره‌ای جز مراکز مراقبت از سالخوردگان نیست

خانه‌ای برای سالمندان


ترانه بنی‌یعقوب
گزارش‌نویس
خاله خانم این روزها تنهای تنها مانده. بی‌پناه و با حافظه‌ای که تقریباً پاک شده است. 28 ساله بود که شوهرش فوت کرد و در 40 سالگی تنها پسرش مرتضی را از دست داد. شوک خیلی بدی بود اما خاله خانم قوی بود و ازهم نپاشید. شوهرش شغل خوبی داشت و خانه‌ای برایش به جا گذاشته بود و حقوق بازنشستگی که کفاف زندگی‌اش را می‌داد. سال‌ها تنها زندگی کرد. خانه‌اش زیبا بود. خودش شیک پوش بود. سفر می‌رفت و هیچ وقت کسی نشنید که از تنهایی‌اش گلایه کند. تا اینکه این روزها در 80 سالگی خویشاوندانش یعنی خواهرزاده‌هایش که اتفاقاً آنها هم سن و سالی ازشان گذشته، فهمیده‌اند خاله خانم بدجوری تنها و مستأصل مانده و همسایه‌اش که به اسم کمک به او پا جلو گذاشته از او کلاهبرداری می‌کند. اوایل همه فکر می‌کردند زن و شوهر همسایه دوست خاله خانم هستند و او هم مغرورتر از آن بود که از فامیل کمک بخواهد. انگار می‌خواست هیچ وقت تصویر آن زن قوی و مستقل توی ذهن‌شان فرونریزد. خواهرزاده‌اش بعد از کمی تحقیق فهمید، زن و شوهر همسایه به بهانه کمک به او مدت‌هاست حساب بانکی‌اش را خالی می‌کنند.
کمی بیشتر که به خاله خانم نزدیک شدند، فهمیدند این روزها حافظه خوبی ندارد و تنها ماندنش دیگر جایز نیست. چند وقتی گذشت و خاله خانم با همان حافظه نیمه پاک شده برایشان گفت که مدتی بوده نمی‌توانسته از عهده امورش بربیاید و از زن و مرد همسایه برای درمان و این طرف و آن طرف رفتن کمک می‌گرفته است. خواهرزاده‌ها تصمیم گرفتند چند وقتی خاله را پیش خودشان ببرند. اما خواهر 70 ساله‌ بعد از مدتی گفت که توان نگهداری از خاله را ندارد، خودش سالمند است و نمی‌تواند رسیدگی مناسبی بکند.
برایش پرستاری گرفتند اما پرستار هم از عهده این‌کارها برنمی‌آید و آن یکی خواهرزاده هم اصلاً امکان نگهداری شبانه روزی از او را ندارد و حالا به مرکزی برای نگهداری از خاله خانم فکر می‌کنند اما عذاب وجدان هم دارند. یعنی بد نیست اگر خاله‌شان را به خانه سالمندان بفرستند؟ آیا این روزها که او کسی را ندارد این تصمیم در حق او ظلم نیست؟ چه باید بکنند؟ این روزها خاله خانم بیش از هر وقت دیگری یاد پسر جوانمرگش می‌افتد. مشکل خاله خانم، مشکل خیلی از خانواده‌هایی است که عزیزشان به سالمندی رسیده و نگهداری‌اش کار دشواری شده است. گاهی توان اقتصادی کافی برای نگهداری یا استخدام پرستار دائمی را ندارند. گاهی هم سالمند بیمار است و نگهداری از او یک کار واقعاً پردردسر و برای کسی که شاغل است، تقریباً غیرممکن. مثل معصومه که از مادر سالمندش مراقبت می‌کند. مادرش 83 ساله است و به خاطر دیابت، بینایی‌اش را هم از دست داده است. معصومه هیچ وقت ازدواج نکرد چون مادرش بجز او کسی را برای مراقبت نداشت. این روزها 55 ساله شده اما دیگر توان نگهداری از مادر را ندارد، چه کند؟ او این سؤال را هر روز از خودش می‌پرسد: سپردن مادر به مرکز نگهداری از سالمندان هنوز برای دیگر اعضای خانواده خط قرمز است. همه فکر می‌کنند این یعنی رها کردن مادر. اما درچنین شرایطی چه راه چاره‌ای دارد؟ شاید اگر معصومه چند ماهی استراحت کند، دوباره بتواند پذیرای مادرش باشد. آیا در برخی مواقع و در شرایط خاص هم نمی‌توانیم لااقل به طور موقت از این خدمات استفاده کنیم؟
 دکتر عالیه شکربیگی، جامعه شناس، عضوهیأت علمی دانشگاه تهران و پژوهشگر در حوزه سالمندی مسأله را این گونه تحلیل می‌کند: «ما در فرهنگی بزرگ می‌شویم که مودت و رحمت ویژگی بارز آن است. در این فرهنگ وجود سالمندان به مثابه سرمایه اجتماعی برای ما ارزشمند و حضورشان باعث انسجام است. سرمایه اجتماعی یعنی حضور سالمندان در خانه باارزش، اعتمادزا و مشارکت‌زاست و زمینه همدلی را برای سایر اعضای خانواده فراهم می‌کند. حالا اگر این افراد را به خانه سالمندان بسپاریم آیا کار درستی کرده‌ایم؟ من با آن موافق نیستم. یک سالمند را که فرزند و خویشاوند دارد جایی بفرستیم که بیشترین درد و ناراحتی یعنی احساس تنهایی را متحمل شود، جایز نیست. طبعاً با وجود خویشاوند این کار ظلم در حق سالمند است اما زمانی فرد سالمند کسی را ندارد و خودش هم توانمندی انجام کارهایش را ندارد مثلاً حتی نمی‌تواند غذایی برای خودش درست کند و کارهای شخصی‌اش را انجام دهد؛ آن موقع برای این فرد سرویس دهی ضروری است. آن وقت نیاز به محلی دارد که بتواند مایه آرامشش باشد. این وظیفه دولت است که این خدمات را به سالمند تنها ارائه دهد.در جامعه ما خانه سالمندان هنوز تابوست و به عنوان یک فرهنگ مدرن آن را نپذیرفته‌ایم. پس بهتراست نگوییم خانه سالمندان و بگوییم مرکزی برای مراقبت از سالمندانی که کسی را ندارند و تنها هستند. البته تا زمانی که سالمند خویشاوند دارد بهتر است آنها دائم به او سر بزنند و اگر امکانش هست در نهایت یک مراقب دائمی همراهش باشد و آن سالمند تنها نماند.»
دکتر بهنام شریعتی، روانپزشک و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران که در زمینه روانپزشکی سالمندان کار کرده، معتقد است: «ما باید یک اصل را درباره بحث نگهداری از سالمند در نظر داشته باشیم و آن هم حقوق و منافع سالمند است. سالمند اگر سالم باشد و نیاز به نگهداری و مراقبت فرد دیگر نداشته باشد و بتواند فعالیت‌های روزمره‌اش را انجام دهد نیازی به این مراکز ندارد و فقط نیازمند حمایت اجتماعی و خانوادگی است. اما درباره سالمندانی که به هر دلیل نیاز به مراقبت از نزدیک دارند، مسأله می‌تواند بر‌اساس نیازهای سالمند تعریف شود؛ مثلاً سالمندی که فعالیت‌های زندگی خودش را می‌تواند انجام دهد اما نمی‌تواند خرید کند یا غذا بپزد نیاز به کمک دارد. ممکن است کسی از این هم ناتوان‌تر باشد و نتواند فعالیت‌های پایه‌ای‌ مثل نظافت را انجام دهد. به این فرد باید در این فعالیت‌ها کمک شود. یک سالمند ممکن است سواد نداشته باشد یا چشم‌هایش مشکل داشته باشد و لازم باشد داروهایش چک شود. پس هر فردی به هر دلیلی دچار ناتوانی شود نیاز به مراقبت و حمایت دارد. ما باید منافع سالمند را در نظر داشته باشیم و به عنوان خویشاوندان سالمند تمام تلاش‌مان را بکنیم تا به او کمک کنیم.»
اگر سالمند کسی را نداشته باشد چه می‌توان کرد. آیا خانه سالمندان جای بدی است؟ او در پاسخ به این سؤال می‌گوید: «البته بستگی به مرکز نگهداری سالمندان دارد. ثانیاً بستگی به شرایط سالمند، شرایط خانواده و مراقبان دارد. بنابراین ما همین طوری نمی‌توانیم بگوییم یک جایی خوب یا بد است. باید شرایط را ارزیابی کنیم و ببینیم سالمند چه مراقبتی نیاز دارد و تا چه حد آن مراقبت را خانواده‌اش می‌تواند فراهم کند. بعد اگر دیدیم خانواده‌ قادر نیست، می‌شود از مراکز اقامتی روزانه و توانبخشی روزانه یا طولانی مدت استفاده کرد. پس مسأله صفر و صد نیست که بگوییم خانه سالمندان جای خوبی است یا نیست. ما معمولاً به لحاظ فرهنگی به خانه سالمندان به عنوان آخرین مرحله نگاه می‌کنیم، یعنی همیشه فکر می‌کنیم وقتی فرد به خانه سالمندان می‌رود، فراموش می‌شود. درحالی که می‌تواند این طور نباشد و سالمند در مقطعی نیاز به نگهداری 24 ساعته پیدا کند. نباید به خانه سالمندان به عنوان مکانی برای قبل از مرگ نگاه کرد. چنین جایی می‌تواند یک جای موقت برای نگهداری سالمند باشد تا خانواده بتواند خودش را مدیریت کند.»
اما آیا خانه‌های سالمندانی که ما در کشور داریم این نیازها را برآورده می‌کنند؟ یعنی محلی برای توانبخشی، توانمند‌سازی و مراقبت‌های پزشکی هستند؟ دکتر شریعتی در این باره می‌گوید: «من نمی‌توانم به این سؤال جواب کاملی بدهم چون اطلاعاتم دراین باره کافی نیست ولی فکر می‌کنم خانه‌های سالمندان استانداردهای کافی را برای مراقبت ندارند. البته آنها هم مشکلات خودشان را دارند. هزینه‌های زیاد و درآمد کمی دارند و حمایت‌های دولتی و بیمه هم به هیچ عنوان کافی نیست. بیمه‌های عمر که سالمندان از جوانی باید داشته باشند تا در دوران از کار افتادگی به کارشان بیاید، اندک است و این چرخه معیوب باعث می‌شود این مراکز به خانه‌هایی که فقط فرد را نگه می‌دارند و جنبه توانبخشی ندارند، تبدیل شوند. همه اینها موجب می‌شود برخی فکر کنند خانواده‌ای که سالمندش را به خانه سالمندان سپرده از او دست شسته و فراموشش کرده و در حقش کم لطفی کرده است. اما باید درهر مقطع زمانی به شرایط سالمند، وضعیت نگهداری و خانواده‌اش نگاه کنیم و ببینیم در چه محلی و به چه صورتی بهترین مراقبت از فرد انجام می‌شود و بر اساس آن عمل کنیم. بنابراین خانه سالمندانی که شرایط نگهداری مناسب داشته باشد از خانه‌ای که شرایط نامناسب دارد و فرد مورد غفلت واقع می‌شود حتماً می‌تواند بهتر باشد.»
خانواده‌ها چگونه باید به سالمندشان کمک کنند؟ وی در این باره می‌گوید: «همه باید کمک کنند و این طور نباشد که یک نفر از سالمند نگهداری کند و بقیه به فکر زندگی خودشان باشند. اگر یکی توان مالی دارد، دیگری توان نقل و انتقال و کمک پزشکی دارد یا یکی می‌تواند در خانه خودش از سالمند نگهداری کند. هرکس به سهم خودش و بر‌اساس توانایی خودش باید کاری انجام دهد و از کمک گرفتن از دیگران هم ابایی نداشته باشد. این کمک خواستن اگر در حلقه خانواده و فامیل باشد، می‌تواند خیلی مفید باشد. یعنی مراقبت کننده از دیگران بخواهد به او کمک کنند. همین طور بازهم تأکید می‌کنم که به مراکز مراقبتی گاه می‌توان به شکل موقت نگاه کرد. چون مراقبان هم نیاز به استراحت دارند تا بعد از استراحت یا سفر بتوانند دوباره به فرد سالمند یاری برسانند.»
خاله خانم این روزها حافظه و جانی برایش نمانده، اما آنچه برایش مهم است این است که تنها نماند، احساس تنهایی حتی بیشتر از خود « تنهایی» اذیتش می‌کند. خاله خانم این روزها جز دیدن خانواده و نگهداری مناسب خواسته دیگری ندارد.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7930/15/616222/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها