تأملی پیرامون «الهیات خدمت»
فقـه امـداد
حجتالاسلام احمد مبلغی
عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس مرکز پژوهشهای دینی تطبیقی التجدید در لبنان
1 مباحث فقهی انواعی دارند که یکی از آنها مسائل دارای هسته قدیمی با ابعاد جدید است. وقتی میخواهیم یک مسأله را از جهت فقهی بررسی کنیم باید در مرحله نخست به جایابی آن در فقه بپردازیم و بررسی کنیم که این مسأله در ذیل کدام قاعده فقهی قرار میگیرد. واقعیت این است که نقصها و کاستیهایی در فقه موجود داریم که باید محل تأمل قرار گرفته و برطرف شود. مادامی که این مهم در دستور کار قرار نگیرد، برای بسیاری از مسائل جایی پیدا نمیکنیم؛ البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که شریعت ما کامل است و این نقایص تنها در فقه ما وجود دارد.
از جمله این کاستیها به این نکته برمیگردد که فقه ما به نظام کنشگری اجتماعی، مسائل آن و ساختاری که ذیل سنن الهی در جامعه شکل میگیرد، نزدیک نشده است. اگر ما پدیدهای را بدون توجه به تأثیری که ساختارهای اجتماعی بر آن داشته مورد مطالعه قرار دهیم، به نتیجه جامعالاطراف و درستی نخواهیم رسید. سنن الهی ثابت هستند اما ساختارهای اجتماعی پیچیدگی دارند. واقعیت این است که ورود سراسیمهوار فقهی نسبت به مسائل جدید، ولو اینکه ریشه در مسائل قدیم داشته باشند، اشتباه است. فقه نباید انتزاعی باشد بلکه باید معطوف به کارکردها باشد. بنابراین شناخت کارکردهای اجتماعی موضوعات، ضرورت دارد و باید حتماً کارکردهای موضوعات اجتماعی و پدیدههای مختلف را بشناسیم تا بتوانیم بر اساس سنن الهی و ساختارهای اجتماعی روز، آنها را تبیین کرده و به بررسی بگذاریم.
2 یکی از مشکلات جدی ما در عرصه فقهی، فقدان «فقه اجتماع» است و مقصود از آن، پرداختن به آن دسته از رفتارهای اجتماعی است که بر اساس ساختارها شکل میگیرند. «امداد اجتماعی» به فقه الاجتماع، فقه فرهنگی و حوزههای دیگری از فقه مرتبط است و در این فضا، «مسئولیت» در امر امداد اجتماعی موضوعی محوری است و باید «مسئولیت» را بهعنوان یک مسأله فقهی مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
«امداد اجتماعی» به دو صورت و در دو ساحت خود را نشان میدهد؛ یک نوع آن مربوط به زمانی است که فرد یا افرادی در جامعه با مشکل یا بحرانی مواجه شده باشند و حالت دوم آن، کمکهای معمول به افراد جامعه در شرایط غیربحرانی را شامل میشود، اما برخی از تعریفها «امر امداد» را فراتر از این برده و آن را همردیف رفاه قرار میدهند؛ به تعبیری، امداد را مساعدت در جهت ارتقای سطح زندگی و رساندن آن به سطح مطلوب تلقی میکنند. بنابراین اگر این تعریف را بپذیریم، باید سطوح مختلفی برای مفهوم امداد در نظر بگیریم؛ بر این اساس امداد سه سطح را شامل میشود: نخست، امداد به گروه یا فرد مواجه با بحران، دوم، امداد به کسی که بهدلیل نداشتن امکانات، از قدرت لازم برای گذران زندگی مادی برخوردار نیست و سوم، امداد به فردی که وضعیت مرفهی ندارد و به تعبیر قرآن از سطح زندگی گوارایی برخوردار نیست.
3 «امداد» امر متأخر و جدیدی نیست؛ تا بشر بوده و جامعه وجود داشته، همواره افرادی نیاز به دستگیری داشتهاند ولی آن چیزی که امداد را به موضوعی معاصر و متأخر بدل میکند، ابعاد جدیدی است که امروز پیدا کرده است. واقعیت این است که جامعه بهدلیل متداخل شدن و وجود تأثیر و تأثرمتقابل بین پدیدهها و انسانها، در وضعیت خاصی قرار گرفته است؛ این تأثیر و تأثر تا جایی پیش رفته که مسائل را جز از رهگذر مطالعات بینارشتهای نمیتوان تحلیل و بررسی کرد و مسأله امداد و متعلقات آن نیز از این قاعده مستثنی نیست. مشکلات و بحرانهای امروزی دارای ابعاد مختلفی هستند که بر یکدیگر تأثیرگذارند؛ بهعنوان مثال ممکن است هسته اصلی بحرانی، فرهنگی باشد اما ابعاد اقتصادی- سیاسی نیز داشته باشد، طبیعتاً در این فضا، از مطالعات بینارشتهای برای عملیاتی کردن امدادرسانی اجتماعی گریزی نیست. همچنین بحرانهای امروزی به راحتی از حالت فردی به حالتی اجتماعی منتقل میشوند و همین امر شناخت امداد در ساحت اجتماعی و علم به غیر بسیط بودن آن را ضرورت میبخشد. به طور کلی بحرانهای امروزی، اجتماعی هستند و امدادرسانی در مقابله با آنها هم باید با نگاه و عملکرد اجتماعی همراه باشد؛ چراکه اساساً امداد با مسئولیت اجتماعی مردم ملازم و همراه است.
4 نکته دیگر اینکه اساساً «امداد» امری دینی است؛ اما در فقه ما به نحو شایستهای به تشریح و بررسی فقهی گذاشته نشدهاند. «فقه اجتماع» و «فقه دولت» دو خلأ در فقه موجود است و ما باید در مسائل فقهی بهصورت اجتماعی بیندیشیم. متأسفانه ذهن فقهی ما شخصی و فردی است اما مسائل روز عمدتاً اجتماعی هستند؛ فرهنگ، اقتصاد، قانون و سیاست همه جنبه اجتماعی دارند. از اینرو و در شرایط کنونی جامعه اسلامی باید در جهت تبیین این موضوعات فقهی اهتمامی ویژه انجام دهد.
*مکتوب حاضر، متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین احمد مبلغی است که در دومین پیشنشست همایش «الهیات خدمت» با موضوع «فقه امداد» به همت پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ارائه شد.
عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس مرکز پژوهشهای دینی تطبیقی التجدید در لبنان
1 مباحث فقهی انواعی دارند که یکی از آنها مسائل دارای هسته قدیمی با ابعاد جدید است. وقتی میخواهیم یک مسأله را از جهت فقهی بررسی کنیم باید در مرحله نخست به جایابی آن در فقه بپردازیم و بررسی کنیم که این مسأله در ذیل کدام قاعده فقهی قرار میگیرد. واقعیت این است که نقصها و کاستیهایی در فقه موجود داریم که باید محل تأمل قرار گرفته و برطرف شود. مادامی که این مهم در دستور کار قرار نگیرد، برای بسیاری از مسائل جایی پیدا نمیکنیم؛ البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که شریعت ما کامل است و این نقایص تنها در فقه ما وجود دارد.
از جمله این کاستیها به این نکته برمیگردد که فقه ما به نظام کنشگری اجتماعی، مسائل آن و ساختاری که ذیل سنن الهی در جامعه شکل میگیرد، نزدیک نشده است. اگر ما پدیدهای را بدون توجه به تأثیری که ساختارهای اجتماعی بر آن داشته مورد مطالعه قرار دهیم، به نتیجه جامعالاطراف و درستی نخواهیم رسید. سنن الهی ثابت هستند اما ساختارهای اجتماعی پیچیدگی دارند. واقعیت این است که ورود سراسیمهوار فقهی نسبت به مسائل جدید، ولو اینکه ریشه در مسائل قدیم داشته باشند، اشتباه است. فقه نباید انتزاعی باشد بلکه باید معطوف به کارکردها باشد. بنابراین شناخت کارکردهای اجتماعی موضوعات، ضرورت دارد و باید حتماً کارکردهای موضوعات اجتماعی و پدیدههای مختلف را بشناسیم تا بتوانیم بر اساس سنن الهی و ساختارهای اجتماعی روز، آنها را تبیین کرده و به بررسی بگذاریم.
2 یکی از مشکلات جدی ما در عرصه فقهی، فقدان «فقه اجتماع» است و مقصود از آن، پرداختن به آن دسته از رفتارهای اجتماعی است که بر اساس ساختارها شکل میگیرند. «امداد اجتماعی» به فقه الاجتماع، فقه فرهنگی و حوزههای دیگری از فقه مرتبط است و در این فضا، «مسئولیت» در امر امداد اجتماعی موضوعی محوری است و باید «مسئولیت» را بهعنوان یک مسأله فقهی مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
«امداد اجتماعی» به دو صورت و در دو ساحت خود را نشان میدهد؛ یک نوع آن مربوط به زمانی است که فرد یا افرادی در جامعه با مشکل یا بحرانی مواجه شده باشند و حالت دوم آن، کمکهای معمول به افراد جامعه در شرایط غیربحرانی را شامل میشود، اما برخی از تعریفها «امر امداد» را فراتر از این برده و آن را همردیف رفاه قرار میدهند؛ به تعبیری، امداد را مساعدت در جهت ارتقای سطح زندگی و رساندن آن به سطح مطلوب تلقی میکنند. بنابراین اگر این تعریف را بپذیریم، باید سطوح مختلفی برای مفهوم امداد در نظر بگیریم؛ بر این اساس امداد سه سطح را شامل میشود: نخست، امداد به گروه یا فرد مواجه با بحران، دوم، امداد به کسی که بهدلیل نداشتن امکانات، از قدرت لازم برای گذران زندگی مادی برخوردار نیست و سوم، امداد به فردی که وضعیت مرفهی ندارد و به تعبیر قرآن از سطح زندگی گوارایی برخوردار نیست.
3 «امداد» امر متأخر و جدیدی نیست؛ تا بشر بوده و جامعه وجود داشته، همواره افرادی نیاز به دستگیری داشتهاند ولی آن چیزی که امداد را به موضوعی معاصر و متأخر بدل میکند، ابعاد جدیدی است که امروز پیدا کرده است. واقعیت این است که جامعه بهدلیل متداخل شدن و وجود تأثیر و تأثرمتقابل بین پدیدهها و انسانها، در وضعیت خاصی قرار گرفته است؛ این تأثیر و تأثر تا جایی پیش رفته که مسائل را جز از رهگذر مطالعات بینارشتهای نمیتوان تحلیل و بررسی کرد و مسأله امداد و متعلقات آن نیز از این قاعده مستثنی نیست. مشکلات و بحرانهای امروزی دارای ابعاد مختلفی هستند که بر یکدیگر تأثیرگذارند؛ بهعنوان مثال ممکن است هسته اصلی بحرانی، فرهنگی باشد اما ابعاد اقتصادی- سیاسی نیز داشته باشد، طبیعتاً در این فضا، از مطالعات بینارشتهای برای عملیاتی کردن امدادرسانی اجتماعی گریزی نیست. همچنین بحرانهای امروزی به راحتی از حالت فردی به حالتی اجتماعی منتقل میشوند و همین امر شناخت امداد در ساحت اجتماعی و علم به غیر بسیط بودن آن را ضرورت میبخشد. به طور کلی بحرانهای امروزی، اجتماعی هستند و امدادرسانی در مقابله با آنها هم باید با نگاه و عملکرد اجتماعی همراه باشد؛ چراکه اساساً امداد با مسئولیت اجتماعی مردم ملازم و همراه است.
4 نکته دیگر اینکه اساساً «امداد» امری دینی است؛ اما در فقه ما به نحو شایستهای به تشریح و بررسی فقهی گذاشته نشدهاند. «فقه اجتماع» و «فقه دولت» دو خلأ در فقه موجود است و ما باید در مسائل فقهی بهصورت اجتماعی بیندیشیم. متأسفانه ذهن فقهی ما شخصی و فردی است اما مسائل روز عمدتاً اجتماعی هستند؛ فرهنگ، اقتصاد، قانون و سیاست همه جنبه اجتماعی دارند. از اینرو و در شرایط کنونی جامعه اسلامی باید در جهت تبیین این موضوعات فقهی اهتمامی ویژه انجام دهد.
*مکتوب حاضر، متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین احمد مبلغی است که در دومین پیشنشست همایش «الهیات خدمت» با موضوع «فقه امداد» به همت پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ارائه شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه