به مناسبت هفتم صفر که به روایتی سالگرد شهادت امام حسن مجتبی(ع) است
الگوی شکیبایی و مدارا
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
اندیشمندان امتیاز جوامع بدوى را به نیروى بدنى آنها مىدانند و چون به تمدن رسیدند برترى آنان را به دانش و در آخرین حد ارتقا و تکامل به فضایل اخلاقى مى شناسانند.
اهمیت اخلاق از آن جهت است که اگر فضایل نیکو در جان آدمى نقش بندد دیگر شرى از او سرنمىزند وخود محوریها و خودخواهىها جاى خود را به خیرخواهى براى دیگران و ایثار و فداکارى مىدهد و شرارت مغلوب نوعدوستى مىشود.از اینرو اخلاق از مهمترین عوامل امنیت و ثبات جوامع انسانى وبنیان زندگى آرام و بدون دغدغه جمعى است.
بر این اساس رسول گرامى اسلام درباره علت بعثت آسمانى و هدف مقدس نبوت خود فرموده است: من براى تکمیل اخلاق نیکو برگزیده شدم.
خداى حکیم هم اخلاق نیکوى پیامبرش را از مهمترین صفات بارز آن حضرت برشمرده و فرموده است: «وانک لعلى خلق عظیم» یعنى همانا تو به اخلاق بزرگ ممتازى.
امام حسن مجتبى(ع) نمونه کامل اخلاق اسلامى امتیازات و ارزشهاى جاویدى از خود براى بشریت باقى گذاشت که رایحه معنوى آن جانها را نوازش مىدهد وهر انسان کمالجو و فضیلتخواهى را به سوى خود مىکشد.
سیره نیکوى آن حضرت(ع) سرشار از فضایل انسانى و داراى مزایاى عالى و بزرگواریها و مقوم روابط اجتماعى ونوامیس انسانى است.امام حسن مجتبى(ع) کمالات اخلاقى و فضایل ممتاز را از جد بزرگوارش و پدر و مادرش به ارث برده بود و بحق حسن یعنى کسى که داراى خلق نیکو ست نامیده شد.
آن حضرت با وجود مراتب والاى معنوى و موقعیت ممتاز اجتماعى با فقرا حشر و نشر داشت و زانو به زانوى آنان مىنشست و از غذاى آنان مى خورد. روزى امام حسن(ع) به گروهى از فقرا برخورد که بر خاک نشسته بودند و با تکه هاى نان خشک خود را سیر مى کردند.آنان از حضرت خواستند تا همسفره آنها شود. امام حسن(ع) دعوتشان را پذیرفت سپس آنان را به خانه برد و به آنان غذا و لباس داد.
فروتنى امام حسن(ع) که نشانه کمال و بلندى مقام آن حضرت بود موجب شده بود با صبر و بردبارى با اطرافیان برخورد کند و تقصیر و زشتکارى افراد را با احسان و نیکویى جبران کند.
روزى یکى از اطرافیان پاى گوسفندى را که متعلق به آن حضرت بود شکست. وقتى حضرت علت را پرسید با گستاخى پاسخ داد براى اینکه تو را ناراحت کنم! امام حسن(ع) با تبسم فرمود: من هم در عوض تو را شادمان مىکنم وخیر و احسانم را بر تو ارزانى مىدارم.
امام حسن(ع) در احترام به شخصیت افراد هیچ ملاحظه خاصى را در نظر نمىگرفتند و برای همه طبقات اجتماعى بهطور یکسان احترام قائل بودند.در سیره آن حضرت آوردهاند؛ روزى امام حسن(ع) مىخواست از مجلسى برخیزد که مرد فقیرى وارد شد.امام حسن(ع) به احترام آن فرد مجلس را ترک نگفت و پس از آنکه قدرى نشست از آن مرد فقیر اجازه گرفت و فرمود: در حال رفتن بودم که آمدى و به احترام شما نشستم حال اجازه مىدهى بروم.همنشینى با طبقات مختلف اجتماع و احترام به شخصیت آنان از جمله سجایایى است که در هیچ یک از فرمانروایان دیده نشده است اما ائمه معصومین که رسالتى غیر از حکومت کردن بر مردم دارند همنشین مردم عادى بودند و با آنان حشر و نشر داشتند.
امام حسن(ع) قلبى رئوف و مهربان داشت. تا آنجا که مهر و عطوفت آن حضرت شامل دشمنان هم مىشد. به نقل از سیرهنویسان آن حضرت به بدخواهان خویش هم نیکى مىکرد و پاسخ بدى را با احسان و خوبى مىداد و گذشت و اغماض روش همیشگى او بود.به واقع تجسم عینى این آیه کریمه بود که مى فرماید: «ادفع بالتى هى احسن فإذا الذی بینک و بینه عداوة کانه ولى حمیم» یعنى بدىها را به نیکى پاسخ داده و با آن کس که با تو دشمنى مى کند دوست و یاور باش.
صبر و نیکویى آن حضرت تا آنجا بود که افرادى از بنىامیه بدان اعتراف کرده و پس از شهادت امام حسن(ع) و روزى که پیکر مقدس آن حضرت را براى دفن به بقیع مىبردند، مروان بن حکم پیش آمد و تابوت امام را بر دوش گرفت.امام حسین(ع) خطاب به مروان فرمود: دیروز خشم و اندوه به جانش مىریختى، امروز پیکرش را به دوش مىکشى؟! مروان در پاسخ امام حسین(ع) گفت: این ارادت را به کسى مىورزم که شکیبایىاش به سنگینى کوهها بود.شهادت اسوه صبر و پایدارى و اخلاق نیکو امام حسن مجتبى (ع) بر عموم دوستداران آن حضرت و فضیلتخواهان تسلیت باد.
دبیر گروه پایداری
اندیشمندان امتیاز جوامع بدوى را به نیروى بدنى آنها مىدانند و چون به تمدن رسیدند برترى آنان را به دانش و در آخرین حد ارتقا و تکامل به فضایل اخلاقى مى شناسانند.
اهمیت اخلاق از آن جهت است که اگر فضایل نیکو در جان آدمى نقش بندد دیگر شرى از او سرنمىزند وخود محوریها و خودخواهىها جاى خود را به خیرخواهى براى دیگران و ایثار و فداکارى مىدهد و شرارت مغلوب نوعدوستى مىشود.از اینرو اخلاق از مهمترین عوامل امنیت و ثبات جوامع انسانى وبنیان زندگى آرام و بدون دغدغه جمعى است.
بر این اساس رسول گرامى اسلام درباره علت بعثت آسمانى و هدف مقدس نبوت خود فرموده است: من براى تکمیل اخلاق نیکو برگزیده شدم.
خداى حکیم هم اخلاق نیکوى پیامبرش را از مهمترین صفات بارز آن حضرت برشمرده و فرموده است: «وانک لعلى خلق عظیم» یعنى همانا تو به اخلاق بزرگ ممتازى.
امام حسن مجتبى(ع) نمونه کامل اخلاق اسلامى امتیازات و ارزشهاى جاویدى از خود براى بشریت باقى گذاشت که رایحه معنوى آن جانها را نوازش مىدهد وهر انسان کمالجو و فضیلتخواهى را به سوى خود مىکشد.
سیره نیکوى آن حضرت(ع) سرشار از فضایل انسانى و داراى مزایاى عالى و بزرگواریها و مقوم روابط اجتماعى ونوامیس انسانى است.امام حسن مجتبى(ع) کمالات اخلاقى و فضایل ممتاز را از جد بزرگوارش و پدر و مادرش به ارث برده بود و بحق حسن یعنى کسى که داراى خلق نیکو ست نامیده شد.
آن حضرت با وجود مراتب والاى معنوى و موقعیت ممتاز اجتماعى با فقرا حشر و نشر داشت و زانو به زانوى آنان مىنشست و از غذاى آنان مى خورد. روزى امام حسن(ع) به گروهى از فقرا برخورد که بر خاک نشسته بودند و با تکه هاى نان خشک خود را سیر مى کردند.آنان از حضرت خواستند تا همسفره آنها شود. امام حسن(ع) دعوتشان را پذیرفت سپس آنان را به خانه برد و به آنان غذا و لباس داد.
فروتنى امام حسن(ع) که نشانه کمال و بلندى مقام آن حضرت بود موجب شده بود با صبر و بردبارى با اطرافیان برخورد کند و تقصیر و زشتکارى افراد را با احسان و نیکویى جبران کند.
روزى یکى از اطرافیان پاى گوسفندى را که متعلق به آن حضرت بود شکست. وقتى حضرت علت را پرسید با گستاخى پاسخ داد براى اینکه تو را ناراحت کنم! امام حسن(ع) با تبسم فرمود: من هم در عوض تو را شادمان مىکنم وخیر و احسانم را بر تو ارزانى مىدارم.
امام حسن(ع) در احترام به شخصیت افراد هیچ ملاحظه خاصى را در نظر نمىگرفتند و برای همه طبقات اجتماعى بهطور یکسان احترام قائل بودند.در سیره آن حضرت آوردهاند؛ روزى امام حسن(ع) مىخواست از مجلسى برخیزد که مرد فقیرى وارد شد.امام حسن(ع) به احترام آن فرد مجلس را ترک نگفت و پس از آنکه قدرى نشست از آن مرد فقیر اجازه گرفت و فرمود: در حال رفتن بودم که آمدى و به احترام شما نشستم حال اجازه مىدهى بروم.همنشینى با طبقات مختلف اجتماع و احترام به شخصیت آنان از جمله سجایایى است که در هیچ یک از فرمانروایان دیده نشده است اما ائمه معصومین که رسالتى غیر از حکومت کردن بر مردم دارند همنشین مردم عادى بودند و با آنان حشر و نشر داشتند.
امام حسن(ع) قلبى رئوف و مهربان داشت. تا آنجا که مهر و عطوفت آن حضرت شامل دشمنان هم مىشد. به نقل از سیرهنویسان آن حضرت به بدخواهان خویش هم نیکى مىکرد و پاسخ بدى را با احسان و خوبى مىداد و گذشت و اغماض روش همیشگى او بود.به واقع تجسم عینى این آیه کریمه بود که مى فرماید: «ادفع بالتى هى احسن فإذا الذی بینک و بینه عداوة کانه ولى حمیم» یعنى بدىها را به نیکى پاسخ داده و با آن کس که با تو دشمنى مى کند دوست و یاور باش.
صبر و نیکویى آن حضرت تا آنجا بود که افرادى از بنىامیه بدان اعتراف کرده و پس از شهادت امام حسن(ع) و روزى که پیکر مقدس آن حضرت را براى دفن به بقیع مىبردند، مروان بن حکم پیش آمد و تابوت امام را بر دوش گرفت.امام حسین(ع) خطاب به مروان فرمود: دیروز خشم و اندوه به جانش مىریختى، امروز پیکرش را به دوش مىکشى؟! مروان در پاسخ امام حسین(ع) گفت: این ارادت را به کسى مىورزم که شکیبایىاش به سنگینى کوهها بود.شهادت اسوه صبر و پایدارى و اخلاق نیکو امام حسن مجتبى (ع) بر عموم دوستداران آن حضرت و فضیلتخواهان تسلیت باد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه