پیشنهادی برای حفاظت از آثار درخشان معماری در دزفول
سیدنظامالدین امامی فر
پژوهشگر هنر
بشر اولیه از فضاهای باز مثل جنگلها و بیابانها به کوهها و غارها پناه برد؛ و شاید همین اتفاق، سرفصلی بود که بحث معماری از همانجا شروع شود. بشر در کوهها حفریاتی انجام داد و با توجه به مصالح آن زمان توانست آنها را استخراج کند و معماری بهعنوان یکی از اشکال تمدن خودش معرفی کند. معماریهای بزرگ و قابل بحث به نوعی تمدن، نوع هویت و ساختار زندگی و روابط انسانها را مشخص میکند. در تمدنها بشر سعی میکند، پیرامون خود مصالح را پیدا کند و از آن علاوهبر سرپناه، نشانی بهعنوان هویت به کار برد. یکی از فضاهای معماری منازل مسکونی هستند که با توجه به اقلیم آن سرزمین و بحث جغرافیا و دادوستد آن شکل میگیرد. هستههای بازار مثل منازل و دسترسیها، کوچهها و خیابانها شکل میگیرند به صورتی که این روابط با هم تعریف میشود. در مناطق گرم و خشک مثل دزفول و شوشتر نیز بناهایی با استفاده از مصالح ارزانقیمت به وجود آمدهاند. مصالحی مثل آجر که از نوع خاصی گل رس فراهم آمده از سرچشمههای رود دز ترکیب شده و به وجود آمده است. آجر همان خشتی است که حرارت دیده و بهعنوان سلولهای معماری شهرهای کویری مثل دزفول شکل گرفتند و بهعنوان بخشی از گنجینه معماری ایران قابل بحث است. گنجینههایی که سالها بر اساس تجربه و علم معماران چیرهدست دزفولی با توجه به مصالح، شکل گرفتند و فضاهای مختلفی مانند شوادون، شبستون، مطبخها و اندرونی، بیرونی، هشتی و سعباطها را تشکیل دادند. در شهری مثل دزفول و اقلیم بسیار گرمش این معماری کارکرد خود را نشان میدهد و موضوعی برای مطالعه دانشمندان و محققان است. شما وقتی در کوچههای قدیمی و تنگ دزفول قدم میزنید، تنگی کوچهها و مصالحی که به کار برده شده و نیز استفاده از نور و سایه را می بینید. آدمهایی که از آن کوچه میگذرند، محیط برای در امان بودن گرمای سخت را مشاهده میکنند. تزئین دیوارها در معماری دزفول در بخش «خوون» یا پیشانی بنا در نظر گرفته شده علاوهبر ترکیب پس و پیش آجرها در سطح دیوار قائم و ایجاد سایه در بخشهایی از روز ترکیبات زیبایی از هنر آجرکاری را به نمایش گذاشتند و همین طرحهای زیبا میتواند منبع لایزالی از اشکالی باشد که هنرمندان آجرکار یا آجرتراش یا خوون چین به آن مشغول بودند. علاوهبر فضاهای درونی و اندرونی وجود درخت و حوضی در میان فضای حیاط خانهها بخش دیگری از معماری بودند که فضا را تلطیف میکردند. آثار تاریخی بهجای مانده از دورههای ساسانی (پل قدیم دزفول) و منازل و ابنیه تاریخی بهجای مانده از دورههای تیموری و صفویان متأسفانه مورد هجوم و تخریب سازمان یافته به اسم نوسازی و بازسازی قرار گرفتند. قابل توجه است که اغلب خانههای تخریب شده دارای شناسنامه و ثبت ملی بودهاند. شاید بالغ بر 200 هکتار از بافت قدیمی دزفول وجود داشته که خیابان کشیها و دسترسیهای جدید و تعرضات جدید به وسیله ارگانهای خدماتی از بین رفتهاند. از سازمانهای فعال در اینامر میتوان از شهرداری (ساخت پاساژ و اماکن خرید) و اداره اوقاف (طرح توسعه حرم سبزقبا) نام برد. اگر از تخریب نام ببریم متأسفانه در این چهل سال اخیر وضعیت آنقدر ناگوار بوده که بخشهای عظیمی از بافت تاریخی باارزش دزفول که میتواند مورد مطالعه علمی گردشگران و حتی بخش اقتصادی قرار بگیرد، نابود شده است. اگر فضاهایی که راجع به آن صحبت میکنیم، تسهیلات یا شهرداری بافت قدیم داشتند مانند سایر شهرهای باارزش مثل شیراز، اصفهان، کاشان و یزد و... میتوانستند آن را نجات دهند. شاید تأسیس شهرداری بافت قدیم دزفول بتواند آثار بهجای مانده را تا حدودی حفظ کند. البته نقش مردم هم در این میان قابل ارزش است، چرا که درون آنها اگر زندگی نباشد رو به تخریب و زوال میرود. جا دارد به تمام ارگانهای مرتبط با مسأله بافت قدیم شهر دزفول تذکر داده شود تا بتوانند خانههای اصلی را حفظ کنند، چرا که هویت مردم شهر در بناهای معماری متجلی است به صورتی که مادام ژان دیولافوا یکی از باستان شناسان دهههای اخیر، دزفول را بهعنوان آمفی تئاتر بزرگی از نمایش معماری معرفی کرده است. روند تخریب آثار با ارزش معماری دزفول از دوره پهلوی برای دسترسی به خیابانها شروع شد. بعد از انقلاب هم به اوج خود رسید. قیمت زمین و عدم نگهداری مالکان و عدم سرویسدهی توسط میراث فرهنگی چیزی جز مخروبهای از ساختمانها بهجای نگذاشته است. دو ارگان شهرداری و اداره اوقاف دزفول به نوعی در وضعیت امروز این بناهای باارزش مؤثرند. تنها راه نجات این ساختمانهای باارزش بحث تأسیس شهرداری بافت قدیم دزفول است.
پژوهشگر هنر
بشر اولیه از فضاهای باز مثل جنگلها و بیابانها به کوهها و غارها پناه برد؛ و شاید همین اتفاق، سرفصلی بود که بحث معماری از همانجا شروع شود. بشر در کوهها حفریاتی انجام داد و با توجه به مصالح آن زمان توانست آنها را استخراج کند و معماری بهعنوان یکی از اشکال تمدن خودش معرفی کند. معماریهای بزرگ و قابل بحث به نوعی تمدن، نوع هویت و ساختار زندگی و روابط انسانها را مشخص میکند. در تمدنها بشر سعی میکند، پیرامون خود مصالح را پیدا کند و از آن علاوهبر سرپناه، نشانی بهعنوان هویت به کار برد. یکی از فضاهای معماری منازل مسکونی هستند که با توجه به اقلیم آن سرزمین و بحث جغرافیا و دادوستد آن شکل میگیرد. هستههای بازار مثل منازل و دسترسیها، کوچهها و خیابانها شکل میگیرند به صورتی که این روابط با هم تعریف میشود. در مناطق گرم و خشک مثل دزفول و شوشتر نیز بناهایی با استفاده از مصالح ارزانقیمت به وجود آمدهاند. مصالحی مثل آجر که از نوع خاصی گل رس فراهم آمده از سرچشمههای رود دز ترکیب شده و به وجود آمده است. آجر همان خشتی است که حرارت دیده و بهعنوان سلولهای معماری شهرهای کویری مثل دزفول شکل گرفتند و بهعنوان بخشی از گنجینه معماری ایران قابل بحث است. گنجینههایی که سالها بر اساس تجربه و علم معماران چیرهدست دزفولی با توجه به مصالح، شکل گرفتند و فضاهای مختلفی مانند شوادون، شبستون، مطبخها و اندرونی، بیرونی، هشتی و سعباطها را تشکیل دادند. در شهری مثل دزفول و اقلیم بسیار گرمش این معماری کارکرد خود را نشان میدهد و موضوعی برای مطالعه دانشمندان و محققان است. شما وقتی در کوچههای قدیمی و تنگ دزفول قدم میزنید، تنگی کوچهها و مصالحی که به کار برده شده و نیز استفاده از نور و سایه را می بینید. آدمهایی که از آن کوچه میگذرند، محیط برای در امان بودن گرمای سخت را مشاهده میکنند. تزئین دیوارها در معماری دزفول در بخش «خوون» یا پیشانی بنا در نظر گرفته شده علاوهبر ترکیب پس و پیش آجرها در سطح دیوار قائم و ایجاد سایه در بخشهایی از روز ترکیبات زیبایی از هنر آجرکاری را به نمایش گذاشتند و همین طرحهای زیبا میتواند منبع لایزالی از اشکالی باشد که هنرمندان آجرکار یا آجرتراش یا خوون چین به آن مشغول بودند. علاوهبر فضاهای درونی و اندرونی وجود درخت و حوضی در میان فضای حیاط خانهها بخش دیگری از معماری بودند که فضا را تلطیف میکردند. آثار تاریخی بهجای مانده از دورههای ساسانی (پل قدیم دزفول) و منازل و ابنیه تاریخی بهجای مانده از دورههای تیموری و صفویان متأسفانه مورد هجوم و تخریب سازمان یافته به اسم نوسازی و بازسازی قرار گرفتند. قابل توجه است که اغلب خانههای تخریب شده دارای شناسنامه و ثبت ملی بودهاند. شاید بالغ بر 200 هکتار از بافت قدیمی دزفول وجود داشته که خیابان کشیها و دسترسیهای جدید و تعرضات جدید به وسیله ارگانهای خدماتی از بین رفتهاند. از سازمانهای فعال در اینامر میتوان از شهرداری (ساخت پاساژ و اماکن خرید) و اداره اوقاف (طرح توسعه حرم سبزقبا) نام برد. اگر از تخریب نام ببریم متأسفانه در این چهل سال اخیر وضعیت آنقدر ناگوار بوده که بخشهای عظیمی از بافت تاریخی باارزش دزفول که میتواند مورد مطالعه علمی گردشگران و حتی بخش اقتصادی قرار بگیرد، نابود شده است. اگر فضاهایی که راجع به آن صحبت میکنیم، تسهیلات یا شهرداری بافت قدیم داشتند مانند سایر شهرهای باارزش مثل شیراز، اصفهان، کاشان و یزد و... میتوانستند آن را نجات دهند. شاید تأسیس شهرداری بافت قدیم دزفول بتواند آثار بهجای مانده را تا حدودی حفظ کند. البته نقش مردم هم در این میان قابل ارزش است، چرا که درون آنها اگر زندگی نباشد رو به تخریب و زوال میرود. جا دارد به تمام ارگانهای مرتبط با مسأله بافت قدیم شهر دزفول تذکر داده شود تا بتوانند خانههای اصلی را حفظ کنند، چرا که هویت مردم شهر در بناهای معماری متجلی است به صورتی که مادام ژان دیولافوا یکی از باستان شناسان دهههای اخیر، دزفول را بهعنوان آمفی تئاتر بزرگی از نمایش معماری معرفی کرده است. روند تخریب آثار با ارزش معماری دزفول از دوره پهلوی برای دسترسی به خیابانها شروع شد. بعد از انقلاب هم به اوج خود رسید. قیمت زمین و عدم نگهداری مالکان و عدم سرویسدهی توسط میراث فرهنگی چیزی جز مخروبهای از ساختمانها بهجای نگذاشته است. دو ارگان شهرداری و اداره اوقاف دزفول به نوعی در وضعیت امروز این بناهای باارزش مؤثرند. تنها راه نجات این ساختمانهای باارزش بحث تأسیس شهرداری بافت قدیم دزفول است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه