فراتر از معادلات مادی

حسام‌الدین برومند/ هر آنچه که عیان یا پنهان به‌نظر می‌رسید به قوت و قدرت در رصد فرعون بود تا هیچ کودکی به دنیا نیاید یا در همان آغاز تولد، جان او را بستانند. فرمان فرعون، خیال هواداران و درباریان را راحت کرده بود که خطر موسی(ع) که منجمان و پیشگویان وعده داده بودند؛ دفع و رفع خواهد شد. اما اراده الهی بر این قرار گرفت که از قضا نه‌تنها موسی(ع) به دنیا بیاید بلکه در دربار و دیار فرعون بزرگ شد تا بت بزرگ را بشکند و الوهیت فرعونی را پایان دهد...
تاریخ اما در هر دوره‌ای کم نبوده از قدرت‌طلبانی که در صحنه و ساحت قدرت، فقط خود را دیده‌اند و پنداشته‌اند که فرمان آنها عینیت می‌یابد اما ناکام ماندند چون اراده الهی بر امر دیگری بود. «اسلام» هم که به میدان آمد همه فرعونیان زمان تمام قدرت و توان خود را به خدمت گرفتند تا بدان پایان دهند. دارالندوه همان اتاق فکر کفر بود که پس از تهدید‌ها و تحریم‌ها و تطمیع‌ها، نسخه ترور محمد(ص) را پیچید تا برای همیشه صدای عدالت و معنویت را خاموش نماید اما اسلام محمدی از کوران حوادث عبور کرد و در سده‌های مختلف، سد راه زراندوزان و زورگویان و تزویرپیشگان شد تا بشر بداند که اراده الهی بر معادلات دنیوی حاکم است و خدا اراده کرده است که «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه.»
عصر حاضر هم عصری است که قدرت‌ها همچنان هر صدایی را که مخالف فرعونیت و زیاده‌خواهی و باج‌طلبی آنها باشد برنمی‌تابند و بی‌محابا بر هر کسی یا هر حکومتی که در برابر آنها تسلیم نشود، می‌تازند و این را قاعده قرن جدید می‌دانند که خط آتش قدرت هژمون به کسی مجال نمی‌دهد.
جرم جمهوری اسلامی ایران، این است که به دیکتاتوری قدرت‌های هژمون، تن نداده است و باور دارد که اراده الهی، حامی کسانی است که پای دین، عدالت و معنویت ایستاده‌اند. گزینه و سناریویی نبوده که علیه جمهوری اسلامی به‌ کار نبندند تا آن را از پا درآورند. از یکسو، با جنگ سخت علیه ایران به میدان آمدند و از سوی دیگر، جنگ نرم را هم تدارک دیدند. از یکسو، ساز اسلام سکولار را نواختند و از سوی دیگر، اسلام سلفی و تکفیری را به جان منطقه و ایران انداختند چراکه نقطه تلاقی و مشترک «اسلام سکولار» و «اسلام سلفی» چیزی جز «اسلام امریکایی» و کرنش و تسلیم در برابر نظام سلطه و کدخدا نبود. از یکسو، تحریم‌های وحشیانه را علیه ملت ایران وضع و اعمال کردند و از سوی دیگر، دم از مذاکره و توافق زدند تا با فشار اقتصادی، باج سیاسی بگیرند. از یکسو، آشوب و ناامنی و ترور را به قصد براندازی در ایران کلید زدند و از سوی دیگر، ایران را به نقض حقوق بشر متهم کردند چون با برهم‌زنندگان امنیت مردم مقابله کرده است. نقشه کشیده‌اند و اراده کرده‌اند برای اینکه جمهوری اسلامی را از میان بردارند تا ایران بزرگ را تجزیه کنند و مرزهای جغرافیایی را به‌نفع نظم امریکایی و جلوگیری از نظم جدید جهانی تغییر دهند و برای همین است که در جنگ ترکیبی خود همزمان این شش‌ضلعی را چیده‌اند: 1- فشار اقتصادی و تحریم حداکثری 2- آشوب و ناامنی و اغتشاش و ترور 3- عملیات رسانه‌ای و روانی گسترده علیه ایران اسلامی 4- ناقض حقوق بشر خواندن ایران 5- تفرقه و دوقطبی‌سازی میان مردم ایران 6- جنگ فناوری و سایبری
اما باز هم شکست خورده‌اند و حتی «آهارون هالیوا» رئیس اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی با اشاره به وقایع و ناآرامی‌های اخیر در ایران به‌صراحت اعتراف می‌کند که خطری متوجه نظام جمهوری اسلامی نیست. همچنان‌که ژنرال «آمیت صعر» تحلیلگر ارشد اطلاعاتی رژیم صهیونیستی اخیراً در خلال نشستی که در اندیشکده «گازیت» از مراکز مطالعاتی وابسته به واحد اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی برگزار شد نیز اعتراف می‌کند که جمهوری اسلامی ایران به بقای خود ادامه خواهد داد. انقلاب مجازی بر پایه دروغ و فریب فروریخته است و عیار مدعیان دموکراسی و حقوق بشر عیان شده که چقدر بی‌منطق و دغلکارند. جاستین ترودو نخست‌وزیر دروغگوی کانادا در توئیتی مدعی شده بود که 15 هزار نفر در پی ناآرامی‌ها در ایران حکم اعدام گرفته‌اند! که بعد مجبور شد این توئیت را حذف کند. جاوید رحمان گزارشگر ویژه حقوق بشر، جانب اغتشاشگران و تروریست‌ها را می‌گیرد و ایران را به نقض حقوق بشر متهم می‌کند؛ در حالی‌که حمله تروریستی به حرم حضرت شاهچراغ توسط داعش را هم سانسور کرد!
جو بایدن، ناشیانه نقشه فتنه را لو می‌دهد و از آزادی ایران می‌گوید و بعد مقامات کاخ سفید مجبور شدند تا به نحوی گفته‌های این رئیس‌جمهور حواس‌پرت را رفع و رجوع کنند. جان بولتون صریحاً خبر می‌دهد که اپوزیسیون ایران را از طریق اقلیم کردستان عراق مسلح می‌کنیم ولی صدای هیچ مدعی حقوق بشری در نمی‌آید. اینها تنها نمونه‌هایی از مظلومیت جمهوری اسلامی در دنیای کراوات‌زده‌های تروریست‌پرور و جنتلمن‌های پشت تریبون‌ها و رسانه‌های تروریستی است که شرح آن مثنوی هفتاد من کاغذ است. اما آنچه که در مخیله تنگ و تاریک قدرت‌های دیکتاتوری نمی‌گنجد، این است که اراده خدا فراتر از معادلات مادی آنهاست و فرعون‌ها رو به افول و زوال هستند. مصاحبه اخیر «ریچارد هاس» رئیس شورای روابط خارجی و یکی از مقامات سابق کاخ سفید با شبکه الجزیره انگلیسی خواندنی است که به‌صراحت از افول امریکا می‌گوید.