رژیمصهیونیستی مسئولیت حمله به تانکرهای سوخت ایران در مرزهای سوریه و عراق را برعهده گرفت
کابوس صهیونیستها از چابهار تا مدیترانه
گروه سیاسی/ رئیس ستاد ارتش رژیمصهیونیستی به طور رسمی اعلام کرد که هدف قرار دادن تانکرهای حامل سوخت ایران در مرزهای سوریه و عراق کار این رژیم بوده است. به گزارش ایسنا به نقل از روسیا الیوم، آویو کوخاوی، رئیس ستاد ارتش رژیمصهیونیستی دیروز(چهارشنبه) در اظهاراتی ادعا کرد که جنگندههای این رژیم چند هفته پیش «کاروان حامل اسلحه» در مرزهای سوریه و عراق را هدف قرار دادند. وی مدعی شد ارتش رژیمصهیونیستی اطلاعات کاملی داشته که از میان ۲۵ تانکر حامل سوخت، تانکر شماره ۸ حامل سلاح ایرانی بوده است و باید آن را هدف قرار دهد. کوخاوی همچنین مدعی شد رژیمصهیونیستی طرح ایران برای ارسال 100 فروند موشک زمین به هوا به سوریه و لبنان را شکست داده است. رئیس ستاد ارتش رژیمصهیونیستی خاطرنشان کرد که این یکی از جنگهایی است که ارتش صهیونیستی وارد آن شد اما نتوانست به خوبی آن را مدیریت کند زیرا ایران برخی اوقات توانسته به سوریه و حزبالله لبنان سلاح ارسال کند اما رؤیای ایران در تأسیس حزبالله جدید در بلندیهای جولان شکست خورد.
ماجرا از چه قرار بود؟
این ادعاها در حالی است که اواسط آبانماه امسال بود که جبار المعموری، یکی از رهبران چهارچوب هماهنگی شیعیان عراق در گفتوگو با پایگاه خبری بغدادالیوم تأکید کرد که سه پهپاد اسرائیلی تانکرهای حامل سوخت ایرانی را در نزدیکی گذرگاه القائم واقع در غرب عراق هدف قرار دادند. وی گفت که این تانکرهای حامل سوخت در راه لبنان و برای فروش به این کشور بودند. این مسئول عراقی تأکید کرد که اطلاعات به دست آمده نشان میدهد حمله پهپادی صهیونیستها خسارتهای انسانی و مادی به همراه داشته است. عضو چهارچوب هماهنگی شیعیان عراق خاطرنشان کرد که این اقدام در چهارچوب سیاست تلآویو و همپیمانانش برای گرسنه نگه داشتن ملتها و ممانعت از رسیدن فروش سوخت به بیروت و دیگر شهرهای لبنانی است که از بحران سوخت رنج میبرند. وی گفت که وجود پهپادها در مرزهای عراق نشان میدهد ما نیازمند اتخاذ اقدامات بیشتر برای محافظت از حریم هوایی این کشور هستیم. بر اساس گزارش خبرنگار صداوسیما از ۲۲ تانکر حامل گازوئیل که قصد داشتند از مرز القائم عراق وارد سوریه شوند ۲ تانکر توسط دشمنان هدف قرار گرفتند و همین مسأله باعث شد ۱۴ تانکر حامل سوخت در خاک عراق متوقف شوند. این اتفاق همراه با ادعاهای مطرح شده توسط صهیونیستها اما نکاتی قابل تأمل را در خود دارد.
درسی که صهیونیستها باید از شکست امریکا بگیرند
یکم؛ رژیمصهیونیستی در حالی رسماً مسئولیت این حمله را برعهده گرفته است که به گفته سخنگوی اداره گذرگاههای مرزی عراق، ورود و خروج این تانکرها کاملاً رسمی و قانونی و بر اساس توافق سه کشور ایران، سوریه و عراق بوده است. به بیان بهتر رژیمصهیونیستی از یک همکاری قانونی و متحدانه مشترک جلوگیری کرده که میتواند در محاکم قانونی بینالمللی مورد مؤاخذه قرار بگیرد. هر چند این رژیم نامشروع به دلیل حمایتهای امریکا از ابتدای شکلگیری تاکنون از هرگونه پاسخگویی درخصوص جنایتهای خود فرار کرده و مصونیت داشته است اما «واقعیت میدان» و پاسخ دادن به عوامل بیثبات کننده در منطقه چیزی نیست که قدرتهای زورگو بتوانند آن را از ایران و نیروهای مقاومت بگیرند. همین یک هفته قبل بود که بنیگانتز، وزیر جنگ رژیمصهیونیستی مدعی شد جمهوری اسلامی ایران در پنج سال گذشته حداقل 16 حمله جداگانه به کشتیهای منتسب به این رژیم در خلیجفارس و دریای سرخ انجام داده است. دو روز قبل نیز سردار تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به عملیاتهای موفق ایران علیه دشمنان ایران اعلام کرد: «۲ بار امریکاییها و ۲ بار انگلیسیها در خلیجفارس به زانو درآمدند. ما در مقابله با امریکاییها ۹ شهید دادیم، اما از آنها بیش از ۵۰ کشته گرفتیم. در قبال این ۹ شهید، امریکاییها ۹ سیلی خوردند.» این سخنان به خوبی نشان میدهد وقتی ایران در مقابله با بزرگترین پشتیبانان جهانی رژیمصهیونیستی چنین برخورد مقتدرانهای دارد، بازیگر جعلی و دستچندم آنها در منطقه، توان رویارویی با جمهوری اسلامی ایران را در خواب هم نخواهد دید و اقدامات اخیرشان پاسخی قدرتمند در پی دارد.
فرار امریکا از مسئولیت حمله
دوم؛ با انتشار خبر حمله به تانکرهای سوخت ایرانی، انگشت اتهام در مرحله اول توسط رسانههای منطقه به سوی نیروهای امریکایی گرفته شد اما ستاد فرماندهی نیروهای امریکا سراسیمه اعلام کرد این حملات هوایی که در منطقه ابوکمال - القائم در مرز عراق و سوریه روی داده کار آنها نبوده است. امریکاییها به خوبی میدانند ایران و گروههای مقاومت به تحرکات ضد خود با قدرت پاسخ میدهند و ناامن شدن حضور امریکاییها در منطقه گواه همین مسأله است. به همین دلیل ایالاتمتحده تلاش دارد با برائت از این موضوع مانع از گسترش تحرکات علیه نیروهای غیرقانونی این کشور در منطقه شود.
ادعای انتقال سلاح
سوم؛ رژیمصهیونیستی تلاش دارد با ادعای آنکه در یکی از تانکرها سلاح بوده است، برای اقدام خود مشروعیت درست کند. فارغ از بررسی صحت و سقم این ادعا، مقامات این رژیم به خوبی میدانند جمهوری اسلامی ایران که دست مقاومت در مناطق کاملاً محاصره شده فلسطینی را پر کرده و بارها رژیمصهیونیستی را به پذیرش شکست در برابر این گروههای مردمی مجبور کرده است، برای کمک کردن به جریانهای ضدصهیونیستی هیچ محدودیتی نداشته و از هرگونه راه ممکن پروژه خود را در برابر اشغالگران پیش میبرد؛ بنابراین نگرانی صهیونیستها نه از حضور سلاحهای ادعایی که اتفاقاً مربوط به مسأله مهمتر دیگری است که به آن پرداخته خواهد شد.
پل زمینی یا محور مقاومت
چهارم؛ آویو کوخاوی، رئیس ستاد ارتش رژیمصهیونیستی که صراحتاً مسئولیت حمله به تانکرهای سوخت توسط این رژیم را برعهده گرفته است، تلاش دارد مخالفت این رژیم جعلی با همکاریهای ترانزیتی و رو به توسعه ایران، عراق، سوریه و لبنان را به نمایش بگذارد. صهیونیستها و شرکای امریکایی آنها این نگرانی را دارند که اگر ایرانیها اراده کنند، میتوانند با خودروی شخصی خود از تهران تا مدیترانه و پشت مرزهای رژیم جعلی رانندگی کنند. مشابه این نگرانی را آنها بارها در اتاقهای فکر خود تکرار کردهاند. اصطلاحاتی مانند «پل زمینی» (Land Bridge) یا «کریدور زمینی» (Land Corridor) که توسط رسانهها و کارشناسان صهیونیست و امریکایی استفاده میشود،سالها است که به جای واژه ادعایی «هلال شیعی» استفاده میشود. هلال شیعی اصطلاحی بود که بیشتر بار مذهبی داشت و احتمالاً دیگر برای ترساندن کشورهای منطقه ظرفیت خود را از دست داده است. اکنون واقعیات ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک منطقه و دسترسی زمینی ایران به سمت کشورهای غربی، خود باعث شده واژه «پل زمینی» جایگزین مفاهیم قبلی توسط آنها شود.بنیاد صهیونیستی «دفاع از دموکراسی» قبلاً در گزارش خود از این واژه به عنوان جایگزین محور مقاومت استفاده کرده و نوشته بود:«هنوز مشخص نیست طرز تفکر رهبران ایران درباره مسأله «پل زمینی» چیست؛ عبارتی که آنها به کار نمیبرند، بلکه به جایش درباره یک «محور مقاومت» صحبت میکنند که ایران را با حزبالله لبنان، حکومت بشار اسد و سایر بازیگران همفکر با آنها متحد میکند. ایران پیشاپیش یک مسیر را تا مدیترانه باز کرده است و تقویت کنترلش روی این مسیر و مسیرهای دیگری که تهران را به بغداد، دمشق و بیروت متصل میکنند، مزایای استراتژیک واقعیای را برای این کشور به ارمغان میآورد. با این حال ساختن پل زمینی تنها یک عنصر از استراتژی تهران برای محکم کردن جای پایش بهعنوان قدرت مسلط در خاورمیانه است. اگرچه مسیرهای لجستیک ضروری هستند، اما شباهتهای سیاسی و ایدئولوژیک هستند که اساس محور مقاومت را تشکیل میدهند.»شواهد نشان میدهد کریدوری که میتواند بین اقتصاد و امنیت کشورهای منطقه پیوند برقرار کند و در نگاهی کلانتر، محور مواصلاتی میان شبه قاره، آسیای مرکزی و چین با اروپا و شمال آفریقا را به صورت زمینی برقرار کند، موجب وحشت رژیمصهیونیستی شده است؛ هرچند تقلای آنها برای ناامنسازی این محور با ورود مقتدرانه ایران و کشورهای دارای منافع، محکوم به شکست است.
ماجرا از چه قرار بود؟
این ادعاها در حالی است که اواسط آبانماه امسال بود که جبار المعموری، یکی از رهبران چهارچوب هماهنگی شیعیان عراق در گفتوگو با پایگاه خبری بغدادالیوم تأکید کرد که سه پهپاد اسرائیلی تانکرهای حامل سوخت ایرانی را در نزدیکی گذرگاه القائم واقع در غرب عراق هدف قرار دادند. وی گفت که این تانکرهای حامل سوخت در راه لبنان و برای فروش به این کشور بودند. این مسئول عراقی تأکید کرد که اطلاعات به دست آمده نشان میدهد حمله پهپادی صهیونیستها خسارتهای انسانی و مادی به همراه داشته است. عضو چهارچوب هماهنگی شیعیان عراق خاطرنشان کرد که این اقدام در چهارچوب سیاست تلآویو و همپیمانانش برای گرسنه نگه داشتن ملتها و ممانعت از رسیدن فروش سوخت به بیروت و دیگر شهرهای لبنانی است که از بحران سوخت رنج میبرند. وی گفت که وجود پهپادها در مرزهای عراق نشان میدهد ما نیازمند اتخاذ اقدامات بیشتر برای محافظت از حریم هوایی این کشور هستیم. بر اساس گزارش خبرنگار صداوسیما از ۲۲ تانکر حامل گازوئیل که قصد داشتند از مرز القائم عراق وارد سوریه شوند ۲ تانکر توسط دشمنان هدف قرار گرفتند و همین مسأله باعث شد ۱۴ تانکر حامل سوخت در خاک عراق متوقف شوند. این اتفاق همراه با ادعاهای مطرح شده توسط صهیونیستها اما نکاتی قابل تأمل را در خود دارد.
درسی که صهیونیستها باید از شکست امریکا بگیرند
یکم؛ رژیمصهیونیستی در حالی رسماً مسئولیت این حمله را برعهده گرفته است که به گفته سخنگوی اداره گذرگاههای مرزی عراق، ورود و خروج این تانکرها کاملاً رسمی و قانونی و بر اساس توافق سه کشور ایران، سوریه و عراق بوده است. به بیان بهتر رژیمصهیونیستی از یک همکاری قانونی و متحدانه مشترک جلوگیری کرده که میتواند در محاکم قانونی بینالمللی مورد مؤاخذه قرار بگیرد. هر چند این رژیم نامشروع به دلیل حمایتهای امریکا از ابتدای شکلگیری تاکنون از هرگونه پاسخگویی درخصوص جنایتهای خود فرار کرده و مصونیت داشته است اما «واقعیت میدان» و پاسخ دادن به عوامل بیثبات کننده در منطقه چیزی نیست که قدرتهای زورگو بتوانند آن را از ایران و نیروهای مقاومت بگیرند. همین یک هفته قبل بود که بنیگانتز، وزیر جنگ رژیمصهیونیستی مدعی شد جمهوری اسلامی ایران در پنج سال گذشته حداقل 16 حمله جداگانه به کشتیهای منتسب به این رژیم در خلیجفارس و دریای سرخ انجام داده است. دو روز قبل نیز سردار تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به عملیاتهای موفق ایران علیه دشمنان ایران اعلام کرد: «۲ بار امریکاییها و ۲ بار انگلیسیها در خلیجفارس به زانو درآمدند. ما در مقابله با امریکاییها ۹ شهید دادیم، اما از آنها بیش از ۵۰ کشته گرفتیم. در قبال این ۹ شهید، امریکاییها ۹ سیلی خوردند.» این سخنان به خوبی نشان میدهد وقتی ایران در مقابله با بزرگترین پشتیبانان جهانی رژیمصهیونیستی چنین برخورد مقتدرانهای دارد، بازیگر جعلی و دستچندم آنها در منطقه، توان رویارویی با جمهوری اسلامی ایران را در خواب هم نخواهد دید و اقدامات اخیرشان پاسخی قدرتمند در پی دارد.
فرار امریکا از مسئولیت حمله
دوم؛ با انتشار خبر حمله به تانکرهای سوخت ایرانی، انگشت اتهام در مرحله اول توسط رسانههای منطقه به سوی نیروهای امریکایی گرفته شد اما ستاد فرماندهی نیروهای امریکا سراسیمه اعلام کرد این حملات هوایی که در منطقه ابوکمال - القائم در مرز عراق و سوریه روی داده کار آنها نبوده است. امریکاییها به خوبی میدانند ایران و گروههای مقاومت به تحرکات ضد خود با قدرت پاسخ میدهند و ناامن شدن حضور امریکاییها در منطقه گواه همین مسأله است. به همین دلیل ایالاتمتحده تلاش دارد با برائت از این موضوع مانع از گسترش تحرکات علیه نیروهای غیرقانونی این کشور در منطقه شود.
ادعای انتقال سلاح
سوم؛ رژیمصهیونیستی تلاش دارد با ادعای آنکه در یکی از تانکرها سلاح بوده است، برای اقدام خود مشروعیت درست کند. فارغ از بررسی صحت و سقم این ادعا، مقامات این رژیم به خوبی میدانند جمهوری اسلامی ایران که دست مقاومت در مناطق کاملاً محاصره شده فلسطینی را پر کرده و بارها رژیمصهیونیستی را به پذیرش شکست در برابر این گروههای مردمی مجبور کرده است، برای کمک کردن به جریانهای ضدصهیونیستی هیچ محدودیتی نداشته و از هرگونه راه ممکن پروژه خود را در برابر اشغالگران پیش میبرد؛ بنابراین نگرانی صهیونیستها نه از حضور سلاحهای ادعایی که اتفاقاً مربوط به مسأله مهمتر دیگری است که به آن پرداخته خواهد شد.
پل زمینی یا محور مقاومت
چهارم؛ آویو کوخاوی، رئیس ستاد ارتش رژیمصهیونیستی که صراحتاً مسئولیت حمله به تانکرهای سوخت توسط این رژیم را برعهده گرفته است، تلاش دارد مخالفت این رژیم جعلی با همکاریهای ترانزیتی و رو به توسعه ایران، عراق، سوریه و لبنان را به نمایش بگذارد. صهیونیستها و شرکای امریکایی آنها این نگرانی را دارند که اگر ایرانیها اراده کنند، میتوانند با خودروی شخصی خود از تهران تا مدیترانه و پشت مرزهای رژیم جعلی رانندگی کنند. مشابه این نگرانی را آنها بارها در اتاقهای فکر خود تکرار کردهاند. اصطلاحاتی مانند «پل زمینی» (Land Bridge) یا «کریدور زمینی» (Land Corridor) که توسط رسانهها و کارشناسان صهیونیست و امریکایی استفاده میشود،سالها است که به جای واژه ادعایی «هلال شیعی» استفاده میشود. هلال شیعی اصطلاحی بود که بیشتر بار مذهبی داشت و احتمالاً دیگر برای ترساندن کشورهای منطقه ظرفیت خود را از دست داده است. اکنون واقعیات ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک منطقه و دسترسی زمینی ایران به سمت کشورهای غربی، خود باعث شده واژه «پل زمینی» جایگزین مفاهیم قبلی توسط آنها شود.بنیاد صهیونیستی «دفاع از دموکراسی» قبلاً در گزارش خود از این واژه به عنوان جایگزین محور مقاومت استفاده کرده و نوشته بود:«هنوز مشخص نیست طرز تفکر رهبران ایران درباره مسأله «پل زمینی» چیست؛ عبارتی که آنها به کار نمیبرند، بلکه به جایش درباره یک «محور مقاومت» صحبت میکنند که ایران را با حزبالله لبنان، حکومت بشار اسد و سایر بازیگران همفکر با آنها متحد میکند. ایران پیشاپیش یک مسیر را تا مدیترانه باز کرده است و تقویت کنترلش روی این مسیر و مسیرهای دیگری که تهران را به بغداد، دمشق و بیروت متصل میکنند، مزایای استراتژیک واقعیای را برای این کشور به ارمغان میآورد. با این حال ساختن پل زمینی تنها یک عنصر از استراتژی تهران برای محکم کردن جای پایش بهعنوان قدرت مسلط در خاورمیانه است. اگرچه مسیرهای لجستیک ضروری هستند، اما شباهتهای سیاسی و ایدئولوژیک هستند که اساس محور مقاومت را تشکیل میدهند.»شواهد نشان میدهد کریدوری که میتواند بین اقتصاد و امنیت کشورهای منطقه پیوند برقرار کند و در نگاهی کلانتر، محور مواصلاتی میان شبه قاره، آسیای مرکزی و چین با اروپا و شمال آفریقا را به صورت زمینی برقرار کند، موجب وحشت رژیمصهیونیستی شده است؛ هرچند تقلای آنها برای ناامنسازی این محور با ورود مقتدرانه ایران و کشورهای دارای منافع، محکوم به شکست است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه