چگونه سازمانهای صهیونیستی سرنوشت سیاست در امریکا را تعیین میکنند؟
«آیپک» علیه دموکراسی نیم بند
امیر فرشباف
روزنامهنگار
جامعه امریکا، جامعهای پر از تناقض است. فارغ از نگاه ارزشگذارانه، باید این تعارضات را برآمده از چندپارگی ذاتی جامعه ایالات متحده دانست. اساساً تحلیل مفهوم «ایالات متحده» هم متضمن این کثرتها و گسستگیهای تاریخی در سطوح مختلف ازجمله در فرهنگ، اقتصاد و سیاست است. یکی از عوامل بنیادی در بازتولید و تعمیق این گسستهای اجتماعی در امریکا، نفوذ تعیین کننده صهیونیستها در این کشور است؛ این چندپارگی و کثرتزدگی و اتحادناپذیری، مختص به صورتی تاریخی از یهودیگری است که امروزه در قالب «صهیونیسم» متعین شده است. تمام ویژگیهای جامعه امریکایی در تمام سطوح - از فرهنگ و سبک زندگی تا اقتصاد و سیاست - ریشه در الهیات یهودی دارد که صهیونیستها سعی دارند خود را به آن نسبت دهند و تفصیل آن در اینجا قابل بحث نیست؛ اجمالاً در همین حد اشاره میشود که ویژگیهایی همچون زیاده خواهی، مال دوستی، نژادپرستی، خشونت طلبی، بیقراری و تشتت مواردی هستند که به لحاظ نظری میتوان آنها را ذیل الهیات و کلام یهودی صهیونیستها سعی دارند خود را به آن نسبت دهند، تحلیل کرد. اعمال نفوذ و دخالت مستقیم سازمانها و اشخاص متنفذ صهیونیست مسألهای نیست که معلول گمانهزنی و حدس مؤلف باشد؛ بلکه امری مسلّم و مورد پذیرش و اذعان همگان ازجمله خود صهیونیستها است؛ موضوعی که عمیقاً در تعارض با هرگونه صورتی از مردم سالاری ازجمله دموکراسی ادعایی امریکاییهاست. در یادداشتی که روث مسینجر و میک مور به تازگی برای فارن پالسی نوشته اند و در زیر خواهید خواند، ابعاد این موضوع بررسی شده است. این اعمال نفوذ به اشکال متعددی صورت میگیرد که نویسندگان امریکایی مقاله به بخشی از آنها تا حد امکان اشاره کردهاند. اعترافات و انتقادات نویسندگان به این دخالتهای آشکار در روندهای سیاسی ایالات متحده ازجمله در انتخابات را ذیل سه سرفصل میتوان جمعبندی و ملاحظه کرد: نخست، بحث پول پاشی سازمانهای صهیونیستی همچون آیپک در سیاست که عملاً نظام انتخاباتی امریکا را بیمعنا و صوری میکند. نکته قابل ذکر در این بخش از مقدمه این است که از نظر نویسندگان مقاله، سازمانهای صهیونیستی برخلاف این درک عامیانه که لابی صهیونیسم تنها از جمهوریخواهان حمایت میکند، به پشتیبانی این سازمانها از هر دو طیف جمهوریخواه و دموکرات ذیل یک ساختار صوری اذعان میکنند. دوم، پشتیبانی از افراط گرایی در امریکا که این سرفصل، شامل مباحث بسیار گسترده اجتماعی، سیاسی و اخلاقی ازجمله قوانین حمل سلاح، حمایت از راست افراطی و نژادپرستی و حمایت از شورشگران و اوباش در بزنگاهها و مانند آن میشود و سومین سرفصل به سرکوب عریان و بیرودربایستی منتقدان صهیونیسم بازمی گردد که نمودهای آن را در حساسیت مفرط صهیونیستها نسبت به کمپینهای ضدصهیونیستی و حامی فلسطین در اروپا، آسیا و سایر نقاط جهان بخصوص امریکا میتوان مشاهده کرد.
«پولهای کثیف» در انتخابات امریکا
مزایای دموکراسی در ایالات متحده هرگز به طور مساوی تقسیم نشده است؛ به رغم لفاظیهای مداومی که مدعی برابری هستند؛ گروههای متعددی مانند امریکاییهای آفریقاییتبار، زنان، گروههای مهاجر، زندانیان سابق و سایر جمعیتهای حاشیهنشین در دورههای مختلف از شهروندی برابر محروم شدهاند.برخی از فعالترین اشخاص و سازمانهای متعلق به یهودیان امریکا، از جمله آیپک و متحدانش اقداماتی را انجام میدهند که عملاً دموکراسی ما را تضعیف میکند. آنها این اقدامات را به وسیله صرف هزینههای نامحدود برای غلبه بر نامزدهای غیرهمسو و محدود کردن آزادی بیان درصورت انتقاد از اسرائیل انجام میدهند.موضوع پول پاشی یهودیان صهیونیست در سیاست نگران کننده است؛ چراکه یکی از مهمترین راههایی است که آنها در ایالات متحده بر سیاستهای عمومی و نتایج انتخابات تأثیر میگذارند. در امریکا بسیاری از مردم بر این باورند که صهیونیستها در پشت پرده اداره جامعه قرار داشته و با دوپینگهای سیاسی و مالی بزرگ، نفوذی نامشروع در سیاست دارند.
دیوان عالی [امریکا] با رأی خود در سال 2010 در پرونده Citizens United علیه کمیسیون انتخابات فدرال، راه را برای صرف هزینههای تقریباً نامحدود در انتخابات باز کرد. هر کسی که «جیب گشاد تری» دارد میتواند یک «کمیته اقدام سیاسی» (PAC) ایجاد کند و میلیونها دلار برای هر مسابقهای، از مبهمترین تا پرمخاطبترین رقابت، سرمایهگذاری کند. مجموعهای متشکل از پروپاگاندای تلویزیونی، رادیویی و شبکههای اجتماعی، ایمیلها و سایر ابزارهای ارتباطی که میتواند افکار عمومی را بسرعت تغییر دهد. صَرف این هزینههای بیحساب و کتاب و هنگفت برای دموکراسی بد است.
آیپک پس از سالها اصرار به تعریف خود بهعنوان «یک سازمان دو حزبی متمرکز بر لابی با کنگره و کاخ سفید که علاقهای به دخالت مستقیم در انتخابات ندارد»، تصمیم گرفت مستقیماً در انتخابات ورود کند. با مخالفت افکار عمومی علیه حمایت این گروه از سیاستهای اسرائیل، قابل درک بود که آیپک از مرزی عبور کند که زمانی غیرقابل نقض به نظر میرسید. ابتدا یک «کمیته اجرایی سیاسی» (PAC) به نام AIPAC و سپس یک ابَر PAC به نام «پروژه دموکراسی متحد» (UDP) تأسیس کرد تا از نامزدهای مطلوبش حمایت مالی بکند.به رغم جمعآوری بودجه قابل توجه از جمهوریخواهان، UDP (پروژه دموکراسی متحد) در انتخابات مقدماتی به نفع دموکراتهای همسو پول خرج میکند و از دموکراتهای همسو با آیپک در برابر نامزدهای دموکراتی که بیشتر از سیاست اسرائیل انتقاد میکنند حمایت میکند.بهعنوان نمونه، سناتور اندی لوین از میشیگان، با پیشینه حمایت از کارگران و رسیدگی به نقض حقوق بشر بینالمللی، مانند نقد اشغالگری اسرائیل، به خاطر هجوم عظیم پولهای سازماندهی شده توسط آیپک، در انتخابات مقدماتی دوم آگوست 2022 شکست خورد و آیپک آن را بهعنوان یک پیروزی برای آرمان «طرفداران اسرائیل» اعلام کرد! آیپک با صدور بیانیههای مطبوعاتی و توئیتهایی علیه اندی لوین به خاطر سابقهاش در مورد اسرائیل و فلسطین به او حمله میکرد.سامر لی، کاندیدای طبقه کارگر مجلس نمایندگان ایالات متحده از پنسیلوانیا نیز که با وجود هزینه سرسامآور آیپک علیه او توانست برنده شود، در توئیتی اخیراً این موضوع را اینگونه افشا کرد: «منتظرم به نحوی میلیونها دلار جمعآوری کنم تا از حملات چند میلیون دلاری جلوگیری کنم... شرکتهای بیحساب و کتاب و پولهای کثیف در انتخابات، به طور عینی زشت و در تضاد با ایجاد یک دموکراسی واقعی است.»
حمایت از راست افراطی و اوباش
همچنین برای حکومت مدعی دموکراسی بد است که شورشیان در آن بهدنبال لغو انتخابات عادلانه باشند. احتمالاً آنها (طرفداران ترامپ) را از روزی که به ساختمان کنگره هجوم بردند، به خاطر دارید که بهدنبال جلوگیری از صدور گواهینامه سلامت انتخابات 2020 و هموار کردن راه برای دومین دوره ریاست جمهوری ترامپ بودند. همچنین ممکن است به یاد داشته باشید که چگونه، در اواخر همان شب، 147 عضو جمهوریخواه کنگره به عدم تأیید انتخابات رأی دادند، که نشان دهنده انزجار آنها از حاکمیت قانون و روند انتخابات ما بود و شما شاهد بودهاید که بسیاری از اعضای فعلی و رقبای کنونی در سطوح فدرال و ایالتی، همچنان اصرار دارند که در انتخابات گذشته تقلب شده و واقعه «ششم ژانویه» یک عمل میهن پرستانه قوی بوده است!
آیپک همچنین از 109 نفر از این شورشیان، از جمله اسکات پری، نماینده پنسیلوانیا، حمایت کرد. ممکن است به یاد داشته باشید که پری از جلسه کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان برای تبلیغ توطئهای استفاده کرد که توسط نژادپرستان سفیدپوست پذیرفته شده بود؛ توطئهای مبنی بر اینکه مهاجران به ایالات متحده هجوم میآورند تا «جایگزین» امریکاییهای بومی بشوند. پری همچنین به تأیید انتخاب بایدن رأی منفی داد.شما فکر میکنید یک ابَر PAC با کلمه «دموکراسی» در عنوان خود (پروژه دموکراسی متحد) که برای حمایت از کشوری تشکیل شده که آن را «تنها دموکراسی در خاورمیانه» (رژیم صهیونیستی) میداند، به نامزدهایی که در فضای دموکراسی لیبرال امریکا پرورش یافتهاند، اهمیت میدهد؟! شما اشتباه میکنید؛ ایشان دشمن دموکراسی هستند.
سرکوب منتقدان صهیونیسم
نمونه تلاش دیگر برای تضعیف لیبرال دموکراسی در ایالات متحده، حمله به سخنرانان سیاسی منتقد اسرائیل است. رهبران جامعه یهودیان صهیونیست برای مخالفت با کمپین «بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل» (BDS) از مرزها عبور کردهاند. علاوهبر حمایت از قوانین ضد BDS که آزادی بیان سیاسی را سرکوب میکند، بازجویی از مواضع کاندیداها در مورد این کمپین، بر گفتمان پیرامون انتخابات در هر سطح از حکومت مسلط شده است.
آیپک، همراه با بسیاری از سازمانها و رأی دهندگان دیگر، این حق را دارد که بفهمد یک نامزد در مورد BDS چه موضعی دارد؟ اما اگر مطبوعات صهیونیستی را بخوانید، فکر میکنید که این مهمترین دغدغه جامعه یهودی است. در شهر نیویورک، جایی که ما هر دو (نویسندگان) زندگی میکنیم، در یک مقاله «آژانس تلگراف یهودی»، 14 پاراگراف به یک سؤال در مورد BDS اختصاص یافته، درحالی که تنها 9 پاراگراف به پنج سؤال دیگر اختصاص داده شده بود!
ترس جمعی یهودیان از BDS (کمپین بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل) با سرکوب آزادی بیان و تحریف اولویتهای جمعی، ما را به مسیری خطرناک سوق داده است؛ چراکه حامیان BDS یا کسانی که از فلسطین [در برابر رژیم صهیونیستی] دفاع میکنند، اغلب با برچسبهایی همچون «یهودی ستیز» معرفی میشوند. این نوع لفاظیهای مسموم، که توسط رهبران جامعه تأیید شده است، اختلاف نظرهای سیاسی را به نفرت پراکنی و انجمنهای تحقیق را به محل تفتیش عقاید تبدیل میکنند.آیپک میخواهد برنده شود و این قابل درک است. همه ما که مدافع دیدگاههای متفاوت هستیم، اهدافی داریم که میخواهیم به آنها برسیم، مانند تغییراتی که میخواهیم ایجاد کنیم یا سیاستهایی که به آنها اعتقاد داریم؛ اما مهمتر از پیروزی در هر مبارزه، حفظ یک سیستم عادلانه است که در آن افراد مخالف میتوانند بارها و بارها برای کسب قدرت در یک زمین بازی برابر به رقابت بپردازند.