در شصتمین طرح رعد 604 سارق زمین گیر شدند
کشف «گنج مادر» با اسلحه دست ساز
گروه حوادث- مرجان همایونی/ شصتمین مرحله طرح رعد پلیس پیشگیری تهران با دستگیری 14 باند که هر کدام کلکسیونی از جرایم را در پرونده خود دارند اجرا شد.
به گزارش «ایران»، فرمانده انتظامی تهران بزرگ در حاشیه این طرح گفت: طی شبانه روز گذشته با تلاش بی وقفه کلانتریهای تهران، 604 سارق به عنف، سارق منزل، زورگیر، خفتگیر و موبایل قاپ دستگیر شدند و ۱۴ باند سرقت نیز در این مرحله از طرح رعد شناسایی و منهدم و همچنین ۱۳ قبضه سلاح جنگی و شکاری نیز کشف شد.
سردار حسین رحیمی با بیان اینکه در این طرح به ۹۰۷ پرونده رسیدگی شده است، ادامه داد: ۲۳۸ خودرو و موتورسیکلت سرقتی در مخفیگاه سارقان کشف شده است. 2 هزار و 90 فقره اموال سرقتی نیز در این مرحله از طرح کشف شد که ارزش این اموال بالغ بر ۲۹ میلیارد تومان قیمتگذاری شده است.
رحیمی با اشاره به وضعیت دستگیری سارقان در این مرحله از طرح رعد اظهار داشت: ۲۰ درصد از سارقان که در این مرحله از طرح رعد دستگیر شدهاند، سارقان اماکن خصوصی و دولتی، ۱۹ درصد سارقان معابر، ۲۶ درصد سارقان قطعات و لوازم و تجهیزات وسایل نقلیه، ۷ درصد قاپ زنان و موبایل قاپان، ۱۴ درصد سارقان آپارتمان و ویلا و ۲۴ درصد جیب بر و سارق مغازه بودند.
رئیس پلیس پایتخت در پایان با اشاره به اینکه ۱۱ هزار قرص متادون غیرمجاز از سارقان کشف شده است، گفت: ۴۵ درصد از سارقانی که در این مرحله از طرح رعد دستگیر شدهاند، سابقه دار هستند و ۵۵ درصد سارق اولی به حساب میآیند.
رد مال 11 میلیاردی
4 سارق حرفهای نقشه سرقتهای مسلحانه از خانههای شمال تهران را اجرا میکردند. اما چند روز قبل زمانی که آخرین سرقت را انجام دادند، مأموران پلیس کلانتری 164 قائم متوجه آنها شده و درنهایت در یک تعقیب و گریز طولانی و تیراندازی از سوی هر دو طرف چهار متهم اصلی پرونده بازداشت شدند. یکی از متهمان درباره نحوه سرقتهایشان گفت: در خیابانهای شمال تهران پرسه میزدیم و با دیدن خانههایی که چراغشان خاموش است به سراغ خانه رفته و بعد هم به شیوه توپی زنی وارد ساختمانها شده و اقدام به سرقت میکردیم.
چه مدت است این کار را انجام میدهی؟
10 سال زندان بودم اما 4 ماه قبل اززندان آزاد شدم و سرقت را شروع کردیم.
چرا دوباره وارد کار خلاف شدی؟
باید رد مال میدادم. 11 میلیارد تومان رد مال دارم و برای تهیه این پول چارهای جز سرقت نبود.
مگر چی سرقت کرده بودی که این همه رد مال داری؟
10 سال قبل که به زندان افتادم طلا و سکه این مبلغ نبود، وسایل داخل خانه هم که ما سرقت کردیم به این گرانی نبود. باید به مبلغ سال رد مال داد.
سرقتهایت چه بود؟
از سرقت طلافروشی گرفته تا سرقت مسلحانه منزل. حدود 7 کیلو طلا از طلافروشی در جنوب تهران سرقت کردیم و مدتی بعد هم دستگیر شدیم. وقتی به خاطر سرقت طلافروشی بازداشت شدیم، ماجرای سرقت از خانهها هم رو شد.
با اعضای باند چطور آشنا شدی؟
در زندان، یکی از آنها 27 سال به اتهام مواد مخدر در زندان بود. در زندان نقشه سرقت را کشیدیم و بعد از آزادی دور هم جمع شدیم. همان همدستم که به خاطر مواد مخدر در زندان بود هم با گذاشتن وثیقه به بهانه مرخصی از زندان بیرون آمد تا سرقتها را انجام دهیم.
با چه خودروهایی برای سرقت میرفتید؟
پرشیا و 405، البته پلاک خودروها را عوض میکردیم.
سرقت با فندک اتمی
مرد معتاد در تمام مدت در حال چرت زدن است و حال خوبی ندارد.
به چه اتهامی بازداشت شدی؟
سرقت لوازم داخل خودرو اما قبلاً با فندک اتمی از خانهها سرقت میکردم.
یعنی چی؟
فندک اتمی را روی قفل که بگیری داغ میشود و قفل براحتی میشکند.
از سرقتها چقدر گیرت میآمد؟
قیمتها متفاوت است. مثلاً از یک خانه حدود 3 میلیارد تومان پول و طلا و سکه سرقت کردم. سکهها را به جای مهریه به همسرم میدادم. مجبور بودم هر سه ماه یکبار یک نیم سکه بدهم.
چند سرقت از خانه انجام دادی؟
100 تایی میشد. البته جرم من سرقت از خانه نیست. من این دفعه به خاطر سرقت لوازم داخل خودرو بازداشت شدهام، تخصص من سرقت خودرو است به ثانیه نرسیده سرقت را انجام میدهم. هر ماشینی بیاورید از بنز و بی ام و گرفته تا خودروهای داخلی را سرقت میکنم.
این شگردت را از کجا یاد گرفتی؟
سری قبل که به خاطر سرقت خانه افتادم زندان، همسلولیام به من یاد داد.
چی مصرف میکنی؟
هر چی دستم برسد، تریاک، حشیش، هروئین، گل، قرص... آنقدر مواد متفاوت کشیدهام که مغزم هنگ است و نمیدانم چیکار میکنم.
چطور دستگیر شدی؟
در پاتوقمان سمت رودخانه کن بودم که مأموران کلانتری کن بالای سرمان آمدند. خودم را در رودخانه کن انداختم، فکر کردم مأموران دست از سرم برمیدارند اما در همان حال دستگیر شدم.
گنج مادر
وقتی با اسلحه دستساز سوار بر وانت نیسان رنگ و رو رفتهاش از روستایشان راهی تهران شد، تصور نمیکرد مأموران گشت پلیس به او شک کنند و در بازرسی از خودرواش اسلحه دستساز را پیدا کنند.
اسلحه را از کجا آوردی؟
این اسلحهها خیلی معروف است. یک سری افراد هستند که سازهای مختلف مانند تمبک و سه تار میسازند، برخی شان این اسلحهها را درست میکنند. البته من آن را از یک چوپان گرفتم.
چرا چوپان به تو اسلحه داد؟
رفته بودم زادگاهم که با یک چوپان آشنا شدم. او گفت در آن حوالی کلی گنج است.
بعد هم آدرس گنج معروفی به نام مادر را به من داد، میگفت در همان حوالی میتوانم آن را پیدا کنم. اسلحه را هم داد دست من، گفت به دردت میخورد.
به گنج هم رسیدی؟
آمدم تهران تجهیزات بخرم و با آنها به شهرستان بروم تا گنج پیدا کنم که گیر افتادم.
اسلحههای 25 میلیونی
چند روز قبل ماموران کلانتری 120 سیدخندان مطلع شدند که مرد جوانی در خانهاش اقدام به فروش سلاح میکند. با اطلاع از این خبر مأموران راهی محل شده و با ورود به طبقه سوم ساختمانی در همان حوالی در بازرسی از آپارتمان، 5سلاح شکاری و فشنگهایش را کشف کردند.
فروشنده سلاحها در محل بازداشت شد و گفت: سلاحها را یکی از دوستانم به من داد و قرار شد برای او بفروشم. مدل اسلحهها متفاوت است و من برای هر کدام یک قیمتی گذاشتم. اما از 25 میلیون تومان قیمت فروش شروع میشود.تحقیقات برای این موضوع که سلاحهای شکاری از کجا آمده و آیا با آنها شلیک انجام شده یا خیر، ادامه دارد.
پسر نوجوان قربانی سرقت از موزه شد
گروه حوادث/ سارق نوجوان که هنگام سرقت از موزه پایش با شیشه بریده بود بر اثر شدت خونریزی جان باخت.
سرهنگ سعید فراهانی، فرمانده انتظامی شهرستان تفرش در تشریح این خبر بیان داشت: با اعلام مرکز فوریتهای پلیسی 110 مبنی بر جان باختن یک نوجوان هنگام سرقت از موزه شخصی در این شهرستان، بلافاصله مأموران پلیس به محل حادثه اعزام شدند.
با تحقیقات و بررسی به عمل آمده و بازبینی تصاویر دوربینهای مداربسته موزه توسط مأموران مشخص شد، سارق که یک نوجوان حدوداً ۱۶ ساله است، با همدستی شخص دیگری بوسیله یک طناب از قسمت مرتفع و گنبدی موزه، به قصد سرقت اشیای عتیقه، وارد موزه شده و برای شکستن شیشه ویترین و ربودن آثار باستانی، با پای خود ضرباتی را وارد میکند که مچ پای سارق، در اثر شکسته شدن شیشه ویترین، دچار جراحت و خونریزی شدید شده و سارق که تلاشهایش برای رها ساختن مچ پا از میان شیشه و فرار از مهلکه بیثمر میماند، در نهایت، بر اثر خونریزی زیاد بیهوش شده و جان خود را از دست میدهد.
وی با اشاره به ادامه تحقیقات در این زمینه، تصریح کرد: با هماهنگی مراجع قضایی جسد متوفی به پزشکی قانونی منتقل شد و مراتب با تشکیل پرونده برای بررسی و تحقیقات تکمیلی در دستور کار پلیس قرار گرفت.
پدر دختر دانشجوی بوشهری :
دخترم در تصادف جان باخت
گروه حوادث/ پدر دختر دانشجوی بوشهری در حالی علت مرگ دخترش را تصادف اعلام کرد که که رسانههای معاند مرگ وی را ضربات باتوم مأموران عنوان کرده بودند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز بوشهر، ۲۵ مهر امسال مرضیه دشمن زیاری دختر دانشجوی بوشهری اهل شهرستان دیلم که در رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه شیراز تحصیل میکرد، به همراه یکی از دوستان خود در حال عبور از یکی از خیابانهای شیراز بود که یک دستگاه خودروی سواری با سرعت به آنان برخورد میکند و در همان لحظه مرضیه جان می بازد.دوست او نیز با مصدومیت شدید به بیمارستان انتقال یافت، اما بعد از مدتی او هم جانش را از دست داد.
خانواده مرضیه پیکر او را به دیلم منتقل کردند و در آنجا به خاک سپردند.
اکنون در حالی که چند هفته از این واقعه گذشته است، صفحات معاندان در فضای مجازی از فوت این دختر دیلمی سوءاستفاده کرده و با شایعه سازی فوت او را بر اثر ضربات باتوم مأموران در اغتشاشات عنوان کردهاند.
عبدالرحیم دشمن زیاری پدر شادروان مرضیه دشمن زیاری به خبرنگار صداوسیما گفت: دخترمان دانشجوی دانشگاه شیراز بود و بیش از ۲۰ روز پیش بر اثر تصادف فوت کرد و همه مستندات آن وجود دارد و رانندهای که باعث این سانحه شده، در حال گذراندن مراحل قانونی است.
وی افزود: افراد فریب خورده و مغرض در فضای مجازی شایعهسازی میکنند که مرگ دخترم بر اثر تصادف نبوده که من این شایعه را بشدت تکذیب میکنم و از مقامهای قضایی درخواست رسیدگی و اشد مجازات برای این گونه افراد دارم.
مرگ پسر دانشجوی اهوازی به دست سارقان
گــــــــروه حوادث/ دانشجوی پردیس بینالملل دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز که با سارقان درگیر و مجروح شده بود، درگذشت.
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز صبح سهشنبه اعلام کرد: بشار فائق (باراگائی) دانشجوی واحد بینالملل این دانشگاه که چند روز پیش در پارکینگ شماره ۲ پارک ساحلی کیانپارس اهواز در جریان درگیری با سارقین و بر اثر ضربات چاقو به شدت مجروح شده بود با وجود تلاش تیمهای متعدد پزشکی بیمارستان امام خمینی(ره) اهواز و انجام چند عمل جراحی، بهدلیل شدت جراحات وارده دار فانی را وداع گفت.
محمد حسین سرمست، رئیس دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز با صدور پیامی درگذشت این دانشجو را تسلیت گفت.
سارقان گوشی خود را در محل ســـــرقت جا گذاشتند
گروه حوادث/سارقان تجهیزات مدارس غیرانتفاعی و آرایشگاههای زنانه وقتی گوشی تلفن همراه خود را در محل سرقت جا گذاشتند از سوی پلیس قم دستگیر شدند.
سردار «سید محمود میرفیضی» فرمانده انتظامی استان قم در اینباره گفت: در پی وقوع چند فقره سرقت تجهیزات اداری، نوشتافزار و شیرآلات از مدارس غیرانتفاعی، شناسایی و دستگیری سارقان و مهار سرقتها در دستور کار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی این فرماندهی قرار گرفت.
کارآگاهان در بررسی صحنه سرقت، یک دستگاه گوشی تلفن همراه به جا مانده از سارقان را کشف کردند و با بررسی فنی آن، اطلاعات سه سارق را به دست آوردند که دو نفرشان با اجرای یک عملیات غافلگیرانه دستگیر شدند. متهمان همگی تبعه یکی از کشورهای شرقی ایران هستند که در استان قم سکونت دارند.
وی بیان کرد: در بررسی از منزل یکی از متهمان در شهر سلفچگان، اقلام مسروقه از قبیل سه دستگاه لپ تاپ، انواع لوازم و تجهیزات آرایشی، نوشتافزار، هدفون، گوشی تلفن ثابت و اقلام رایانهای کشف شد.
کارآگاهان با استعلام از بانکهای اطلاعاتی، هویت آخرین متهم را نیز کشف کردند و مشخص شد وی قبلاً به اتهام قاچاق مواد مخدر دستگیر شده و در زندان به سر میبرد که با همکاری مطلوب دستگاه قضایی، متهم از زندان تحویل و بازجویی شد که با ارائه مستندات به ناچار لب به اعتراف گشوده و به 4 فقره سرقت از مدارس غیر انتفاعی 2 فقره سرقت از آرایشگاه زنانه و 3 فقره سرقت لوازم داخل خودرو(جمعاً 9 فقره) با همکاری همدستانش اعتراف کرد.
فرمانده انتظامی استان قم تصریح کرد: متهمان همراه پرونده تشکیل شده به مرجع قضایی معرفی و با صدور قرار مناسب روانه زندان شدند.
انهــــــدام 2 باند فروش دارو در فضای مجازی
گروه حوادث/ اعضای دو باند توزیع دارو در فضای مجازی که مبادرت به فروش داروهای قاچاق، تقلبی و کمیاب میکردند، توسط پلیس فتا دستگیر شدند.
سرهنگ رامین پاشایی، معاون فرهنگی،اجتمــــــــــــــــاعی پلیس فتای فراجا در تشریح این خبر اظهار داشت: به منظور اجرای طرح عملیاتی پلیس فتا علیه توزیعکنندگان داروهای غیرمجاز در فضای مجازی، اعضای دو باند فروش دارو در این فضا مورد شناسایی قرار گرفتند و برای سیر مراحل قانونی به محاکم قضایی معرفی شدند.
این مقام مسئول در ادامه از اجرای این طرح توسط کارگروه ویژه پلیس فتا خبر داد و گفت: بر اساس قوانین موجود، خرید و فروش محصولات دارویی در فضای مجازی عملی مجرمانه است و برای تهیه دارو باید به مراکز مجاز یعنی داروخانهها مراجعه شود، زیرا افراد سودجو با تبلیغ و فروش محصولات دارویی در فضای مجازی اقدام به کلاهبرداری از شهروندان میکنند.
در روزهای گذشته مقدار زیادی اقلام دارویی شامل داروهای کمیاب، بخصوص آنتیبیوتیکها از فروشندگان غیرمجاز دارو کشف و ضبط شد و این اقلام برای تعیینتکلیف در اختیار سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی قرار گرفت.
برابر بررسیهای کارشناسی صورت گرفته مشخص شد تعدادی از داروهای کشف شده تاریخ مصرف گذشته، غیرمجاز و تقلبی بوده است و نیز به دلیل عدم نگهداری در شرایط لازم فاسد شدهاند.
این مقام انتظامی ضمن تأکید بر اینکه فروش هرگونه داروی مجاز و غیرمجاز در فضای مجازی به علت اهمیت مقوله دارو و سلامت افراد ممنوع و غیرقانونی است، به عموم مردم توصیه کرد به منظور حفظ سلامت و تندرستی خود و خانواده برای دریافت هر گونه دارو و مشاوره هرگز به فضای سایبری و شبکههای اجتماعی متوسل نشوند.
کینه 10 ساله با خون پایان یافت
گروه حوادث- کامران علمدهی/ مرد افغانستانی که به اتهام قتل عمد با سلاح گرم پای میز محاکمه ایستاده بود مدعی شد مقتول 10 سال پیش همسر او را از افغانستان ربوده و به ایران آورده بود.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، مرداد سال 1400 گزارش یک درگیری خونین در یکی از مناطق جنوبی تهران آغاز شد. پس از آن مأموران به محل اعزام شدند و مشخص شد مرد جوانی با همدستی برادر و پسرخالهاش پس از ورود مخفیانه به خانه یک زوج، با آنها درگیر شده و مرد صاحبخانه و یکی از مهاجمان مجروح شده و به بیمارستان منتقل شدند.
ساعاتی بعد کادر درمان اعلام کردند که مرد صاحبخانه که با شلیک گلوله کلت کمری مجروح شده بود بر اثر شدت خونریزی تسلیم مرگ شده است.
پس از آن متهمان بازداشت شدند و یکی از آنها به نام مالک به قتل اعتراف کرد. وی در توضیح ماجرا به مأموران گفت: 10 سال قبل با دختری عقد کردم و قرار بود چند هفته بعد هم ازدواج کنیم اما فردای آن روز متوجه شدم مردی به نام حفیظ او را ربوده است.
من همه جا را به دنبالش گشتم اما نتوانستم آنها را پیدا کنم. تا اینکه با گذشت چند سال خبردار شدم که آنها به ایران فرار کرده و باهم زندگی میکنند. وقتی این خبر را شنیدم غیرقانونی به ایران آمدم خیلی تلاش کردم تا ردی از آنها پیدا کردم و متوجه شدم که آنها در ایران ازدواج کرده و صاحب 3 فرزند شدهاند.
وی در خصوص شب حادثه گفت: به سختی خانه آنها را پیدا کردم و با برادر و پسرخالهام به خانهشان رفتیم. چون میخواستم غافلگیرشان کنم از دیوار خانه بالا رفتم و بعد در را باز کردم و وارد خانه شدیم. همسرم در آشپزخانه بود و حفیظ هم روی یک پتو دراز کشیده بود. با دیدن او خشم این سالها در وجودم دوباره شعلهور شد و به محض ورود به او گفتم تو زن من را دزدیدی اما حالا آمدهام تا زنم را ببرم اما حفیظ ناگهان از زیر متکایش یک کلت در آورد و ما را تهدید کرد بعد هم وقتی دید من از تصمیم خودم کوتاه نمیآیم یک گلوله شلیک کرد که به پای برادرم خورد و مجروح شد بعد هم همسرم از آشپزخانه بیرون آمد و با چاقویی که در دست داشت ضربهای به سر برادرم زد. در حالی که حفیظ قصد داشت با فشردن گلوی برادرم او را بکشد من اسلحهام را بیرون آوردم و با شلیک 3 گلوله او را زدم.
متهم در پایان اعترافاتش گفت: برادر و پسرخالهام نقشی در قتل نداشتند و هر 3 گلوله را خودم شلیک کردم.
پس از اعترافات متهمان و تکمیل تحقیقات، پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه
در ابتدای جلسه، مادر مقتول برای مالک درخواست قصاص کرد. پس از آن زن جوان به جایگاه رفت و با رد ادعای متهم گفت: من هیچگاه با مالک عقد نکرده بودم حدود 10 سال قبل به عقد حفیظ درآمدم و به ایران آمدیم و 3 فرزند دارم. ما زندگی خوبی داشتیم اما این مرد شوهرم را کشت، من از او شکایت دارم.
پس از آن مالک به جایگاه رفت و گفت: من قصدم کشتن مقتول نبود. اگر میخواستم او را بکشم به محض ورود به خانهاش او را میکشتم. من رفته بودم تا زنم را ببرم. من عاشق زنم بودم و حالا هم او را میخواهم.
وی در پاسخ به این سؤال که در آن شب خودت عامل قتل بودهای یا همدستانت هم به تو کمک کردهاند، گفت: این دو نفر بیگناه هستند. من به تنهایی او را کشتم.بعد از آن وکیل متهم به جایگاه رفت و با نشان دادن برگه استعلام از سفارت افغانستان عنوان کرد: این برگه استعلام رسمی از سفارت افغانستان است که نشان میدهد این زن در حضور 2 شاهد که یکی از آنها دایی و دیگری برادرش هستند به عقد مالک درآمده است. یعنی موکل من دروغ نگفته است.
در همین هنگام قاضی تصویر دایی و برادر زن جوان را به او نشان داد و پرسید: این دو نفر را میشناسی؟
اما وی چند لحظهای به تصاویر نگاه کرد و گفت: نه
قاضی با تعجب گفت: شما دایی و برادرت را نمیشناسی؟
زن جوان جواب داد: من بیشتر از 10 سال است که از کشورم خارج شدهام و چهره آنها را به خاطر نمیآورم. ضمن اینکه اصلاً این برگه را قبول ندارم و جعلی است چون من با این مرد عقد نکردهام.
سپس متهم اصلی دوباره به جایگاه فراخوانده شد و در آخرین دفاعیاتش خاطرنشان کرد: آقای قاضی من برگه رسمی عقدم را آوردم، به او بگویید برگه عقد خودش را با حفیظ نشان دهد.
قاضی از زن جوان پرسید: شما را چه کسی عقد کرده که زن جوان پاسخ داد: اسمش را فراموش کردم و نمیدانم کجاست.
سپس پسرخاله مالک به جایگاه رفت و اظهاراتی مطرح کرد که پرونده وارد مرحله تازهای شد. او گفت: من برادر زن اول مقتول هستم او پیش از فرار، در افغانستان با خواهر من زندگی میکرد. اما خواهرم را با دو فرزندش در افغانستان تنها گذاشت و بدون اینکه طلاقش بدهد با این زن به ایران آمد. او یک پسر 6 ساله و یک دختر 4 ساله داشت که هر دوی آنها حالا بزرگ شدهاند اما از نعمت پدر بیبهره بودهاند. من در قتل شوهر خواهرم نقشی نداشتم اما او کار درستی نکرد.
با روشن شدن این موضوع که مقتول 2 فرزند دیگر هم دارد قضات برای ادامه رسیدگی به این پرونده وارد مذاکره شدند چرا که فرزندان مقتول هم به عنوان اولیای دم باید در دادگاه درخواست خود را مطرح کنند همچنین قاضی دستور بررسی برگه عقد متهم با زن جوان را نیز صادر کرد و بدین ترتیب رسیدگی به پرونده در جلسه دیگری ادامه خواهد یافت.
تصادف ساختگی برای سرقت 850 میلیون تومان
گروه حوادث/تصادف ساختگی شگردی بود تا مردان ناشناس 850 میلیون تومان پول و خودروی پژوی شاکی را به سرقت ببرند.به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، روز گذشته مرد جوانی به پلیس رفت و از ربوده شدن 850 میلیون تومان پولش خبر داد: میخواستم یک خودروی اتومات بخرم اما از آنجا که در شهرستانمان مورد مناسبی پیدا نشد به سفارش یکی از دوستانم به تهران آمدم. به همین دلیل راهی تهران شدم و در نهایت یک خودروی «جک» را انتخاب کردم که 850 میلیون تومان قیمت داشت.
او ادامه داد: به شهرمان برگشتم تا با فروش محصولات کشاورزی و گوسفندانم این مبلغ را فراهم کنم. روزی که میخواستم به تهران بیایم تا خودرو را بخرم صاحب نمایشگاه با من تماس گرفت و مدعی شد که صاحب خودرو پول نقد میخواهد و از من خواست تا 850 میلیون را به صورت نقدی ببرم. با دوستم که در تهران بود صحبت کردم و او هم گفت ایرادی ندارد و درنهایت پول را به صورت نقدی تهیه کردم و راهی تهران شدم، در یکی از خیابانهای شرق تهران بودم که دو خودرو که هر کدام سه سرنشین داشتند با خودروی پژوی من تصادف کردند. مجبور شدم توقف کنم که ناگهان سرنشینان با چوب و چماق به جان من افتادند و مرا بیهوش کردند. به هوش که آمدم متوجه شدم یک هفته در کما بودم. از خودروام و 850 میلیون تومان پول نقدی که داخل خودرو جاساز کرده بودم نیز خبری نبود.با شکایت مرد جوان، تحقیقات برای شناسایی سارقان به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت آغاز شد.