ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام علی علیهالسلام :
کسى که به ماندگارى و پایدارى آخرت یقین دارد، سزاوار است که براى آن کار کند. غررالحکم : ج ۶ ص ۴۴۲ ح ۱۰۹۳۴
کسى که به ماندگارى و پایدارى آخرت یقین دارد، سزاوار است که براى آن کار کند. غررالحکم : ج ۶ ص ۴۴۲ ح ۱۰۹۳۴
باید شأنمان را حفظ کنیم
اصغر تقیزاده: یک بازیگر ضرر مالی تحمل کند، بهتر از این است که با پذیرش مداوم نقشهای کوتاه، گذشتهاش را از بین ببرد. اغلب برای نقشهای کوتاه و تکراری با من تماس میگیرند و من قبول نمیکنم. سن و سالم بالا رفته و گویا در حال فِید شدن و کنار رفتن هستیم. طی این مدت خیلی نقش کاراکتر پدر به من پیشنهاد میشود اما در حد یکروزه و حتی بعضاً نقشهایی که تنها دو ساعته هستند و من هم قبول نمیکنم چون معتقدم اگر بخواهم نقشهای کوتاه قبول کنم گذشتهای که داریم از بین میرود، پس همان بهتر که حد و اندازه خودمان را حفظ کنیم. من گذشتهای به نام «آژانس شیشهای» و «وضعیت سفید» را دارم که میتوان به دو حالت با این گذشته برخورد کرد؛ یک راه این است که آن را حفظ کنیم تا کمکم کنار برویم و دوم اینکه میتوانیم آنقدر نقشهای کوتاه یک ساعته و یکروزه قبول کنیم تا کنار برویم و نگاه مردم هم دربارهمان عوض شود.
بخشی از صحبتهای این بازیگر در گفتوگو با ایسنا
بخشی از صحبتهای این بازیگر در گفتوگو با ایسنا
هنرمندان در فضای مجازی
خاطرات علی دهکردی از فیلم «از کرخه تا راین»، بسته شدن پرونده سریال «ستایش» و فروش چشمگیر انیمیشن لوپتو از اخبار حوزه فرهنگ و هنر هنرمندان در فضای مجازی است که منتشر شده است.
نما و رسانه
موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله برنامههای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «علی دهکردی» بازیگر سینما و تلویزیون بخشهایی از گفتوگوی این هنرمند را منتشر کرده است که در بخشی از این گفتوگو علی دهکردی درباره حضورش در فیلم از کرخه تا راین اشاره داشته و گفته: آقای عظیمپور در تولید از کرخه تا راین دستیار ابراهیم حاتمی کیا بود و من توسط ایشان برای حضور در فیلم معرفی شده بودم. تعداد زیادی برای ایفای نقش من معرفی شده بودند تا جایی که ما گاهی همدیگر را میدیدیم و حاتمیکیا این گفتوگوها را ضبط میکرد تا دوباره ببیند و آنالیز کند... من شاهد بودم که ابراهیم حاتمیکیا تکههای جان، قلب و روحش را برای تولید فیلم از کرخه تا راین گذاشت و مهره مهم ساخته شدن فیلم زندهیاد سیفالله داد بود. یادم میآید در آن زمان نگران بودم که خانواده شهدا و رزمندگان بعد از دیدن نقش واکنش بدی نشان ندهند اما در نهایت کار را بدون اینکه بدانیم سرانجام چه خواهد شد، شروع کردیم. باید بگویم نقش سعید در فیلم «از کرخه تا راین» برایم اتفاق مهم و بزرگی بود.
سعید مطلبی نویسنده فیلمنامه سریال «ستایش» هم عنوان کرده امکان ساخت فصل چهارم این مجموعه وجود ندارد چراکه پرونده این سریال کاملاً بسته شده است و دیگر حرفی برای گفتن ندارد. واقعیت این است که خود من تمایلی برای نگارش فصل بعدی این سریال ندارم.
انیمیشن «لوپتو» با فروش ۳۱۰۰ بلیت موفق شد به صدرنشینی دو ماهه «پسر دلفینی» در سینماهای کشور خاتمه دهد. لوپتو در کمتر از یک هفته از آغاز نمایش خود، موفق شد پسر دلفینی را پس از ۲ ماه صدرنشینی، به رتبه دوم جدول فروش روزانه سینماها بکشاند. لوپتو در ۶ روز نخست نمایش خود، حدود ۲۱ هزار بلیت فروخت و گیشه ۵۷۰ میلیون تومانی را برای خود رقم زد. این برای نخستین بار در سینمای کشور است که صدرنشینی جدول فروش روزانه سینماهای کشور، توسط ۲ انیمیشن قرق شده است.
فرزاد مؤتمن هم حدود یک سال پس از درخواست پروانه نمایش برای فیلم «شبگرد» سرانجام مجوز اکران عمومی این فیلم را دریافت کرد. فیلم سینمایی «شبگرد» به کارگردانی فرزاد مؤتمن و تهیهکنندگی مرتضی شایسته سال ۱۴۰۰ ساخته شد و سازندگانش متقاضی جشنواره فیلم فجر بودند که البته از سد هیأت انتخاب نتوانستند رد شوند. در این فیلم امیر آقایی، روشنک گرامی، احسان امانی، مهشید افشارزاده، بهناز پورفلاح، نازنین صلح جو، یاسر جعفری، حسین امیدی، شبیر پرستار، شیوا کریمی، پیام احمدینیا و امیرحسین فتحی بازی کردهاند.
هنرهای تجسمی
مسابقه نقاشی دانشآموزی «رنگ خیال» با اولویت کشیدن نقاشی با موضوع ۱۳ آبان برگزار و طی آن بیش از ۱۰۰ اثر خلق شد. برگزیدگان این مسابقه امروز در فرهنگسرای اندیشه معرفی میشوند. نمایشگاه «رنگ خیال»، ۷۰ نقاشی منتخب، در معرض دید عموم علاقهمندان قرار گرفته است.
تصاویر بسیار بزرگ از بازیکنان منتخب تیمهای ملی راه یافته به جام جهانی ۲۰۲۲، روی پوسترهایی عظیم بر آسمانخراشهای قطر نقش بستند. بر این پوسترها تصاویری از نیمار (مهاجم مطرح تیم ملی فوتبال برزیل)، آندره آیو (بازیکن مطرح تیم ملی غنا) و دوشان تادیچ (بازیکن فوتبال اهل صربستان) به چشم میخورد. سایت The Peninsula به نقل از ESPN، با اشاره به این پوسترها، درباره معیار انتخاب بازیکنان، آورده است: «گفته شده هر تیمی که در جام جهانی ۲۰۲۲ بازی میکند، یک بازیکن را انتخاب خواهد کرد که یک بیلبورد غولپیکر ۷۵ فوتی بر فراز برجهای دوحه از او نصب شود.»
در این مطلب به حذف کریستیانو رونالدو از پوستر انتخابی تیم ملی پرتغال هم اشاره شده است و اینکه بسیاری از نادیده گرفتن بازیکنی که سال گذشته بهترین گلزن بینالمللی تاریخ شد، شگفتزده خواهند شد.
گشتی در دنیای ادبیات
«دادِستان دینی» کتابی که فرهنگ معاصر آن را منتشر کرده، جشننامه استاد دکتر محمود جعفریدهقی است که به کوشش امین شایستهدوست گردآوری شده است. این کتاب در حوزه ایران و ایرانشناسی، زبان، اسطوره و تاریخ، با ۱۸ مقاله تخصصی (فارسی) و ۱۷ مقاله انگلیسی، پاسداشتی است در مقام علمی دکتر محمود جعفریدهقی که سالهای بسیار از عمر گرانمایه خود را – در دانشگاههای ایران و اقصی نقاط جهان – صرف علماندوزی درباره وطن فرهنگی خویش کرده است. در مقدمه کتاب به قلم شایستهدوست و همچنین مقاله علی شهیدی به زندگی پرفرازونشیب جعفری دهقی پرداخته شده و به مرارتهایی که او کشیده است (تا نسخ باقی مانده از ایران باستان و میانه را گرد آورد) اشاره میشود.
موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله برنامههای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «علی دهکردی» بازیگر سینما و تلویزیون بخشهایی از گفتوگوی این هنرمند را منتشر کرده است که در بخشی از این گفتوگو علی دهکردی درباره حضورش در فیلم از کرخه تا راین اشاره داشته و گفته: آقای عظیمپور در تولید از کرخه تا راین دستیار ابراهیم حاتمی کیا بود و من توسط ایشان برای حضور در فیلم معرفی شده بودم. تعداد زیادی برای ایفای نقش من معرفی شده بودند تا جایی که ما گاهی همدیگر را میدیدیم و حاتمیکیا این گفتوگوها را ضبط میکرد تا دوباره ببیند و آنالیز کند... من شاهد بودم که ابراهیم حاتمیکیا تکههای جان، قلب و روحش را برای تولید فیلم از کرخه تا راین گذاشت و مهره مهم ساخته شدن فیلم زندهیاد سیفالله داد بود. یادم میآید در آن زمان نگران بودم که خانواده شهدا و رزمندگان بعد از دیدن نقش واکنش بدی نشان ندهند اما در نهایت کار را بدون اینکه بدانیم سرانجام چه خواهد شد، شروع کردیم. باید بگویم نقش سعید در فیلم «از کرخه تا راین» برایم اتفاق مهم و بزرگی بود.
سعید مطلبی نویسنده فیلمنامه سریال «ستایش» هم عنوان کرده امکان ساخت فصل چهارم این مجموعه وجود ندارد چراکه پرونده این سریال کاملاً بسته شده است و دیگر حرفی برای گفتن ندارد. واقعیت این است که خود من تمایلی برای نگارش فصل بعدی این سریال ندارم.
انیمیشن «لوپتو» با فروش ۳۱۰۰ بلیت موفق شد به صدرنشینی دو ماهه «پسر دلفینی» در سینماهای کشور خاتمه دهد. لوپتو در کمتر از یک هفته از آغاز نمایش خود، موفق شد پسر دلفینی را پس از ۲ ماه صدرنشینی، به رتبه دوم جدول فروش روزانه سینماها بکشاند. لوپتو در ۶ روز نخست نمایش خود، حدود ۲۱ هزار بلیت فروخت و گیشه ۵۷۰ میلیون تومانی را برای خود رقم زد. این برای نخستین بار در سینمای کشور است که صدرنشینی جدول فروش روزانه سینماهای کشور، توسط ۲ انیمیشن قرق شده است.
فرزاد مؤتمن هم حدود یک سال پس از درخواست پروانه نمایش برای فیلم «شبگرد» سرانجام مجوز اکران عمومی این فیلم را دریافت کرد. فیلم سینمایی «شبگرد» به کارگردانی فرزاد مؤتمن و تهیهکنندگی مرتضی شایسته سال ۱۴۰۰ ساخته شد و سازندگانش متقاضی جشنواره فیلم فجر بودند که البته از سد هیأت انتخاب نتوانستند رد شوند. در این فیلم امیر آقایی، روشنک گرامی، احسان امانی، مهشید افشارزاده، بهناز پورفلاح، نازنین صلح جو، یاسر جعفری، حسین امیدی، شبیر پرستار، شیوا کریمی، پیام احمدینیا و امیرحسین فتحی بازی کردهاند.
هنرهای تجسمی
مسابقه نقاشی دانشآموزی «رنگ خیال» با اولویت کشیدن نقاشی با موضوع ۱۳ آبان برگزار و طی آن بیش از ۱۰۰ اثر خلق شد. برگزیدگان این مسابقه امروز در فرهنگسرای اندیشه معرفی میشوند. نمایشگاه «رنگ خیال»، ۷۰ نقاشی منتخب، در معرض دید عموم علاقهمندان قرار گرفته است.
تصاویر بسیار بزرگ از بازیکنان منتخب تیمهای ملی راه یافته به جام جهانی ۲۰۲۲، روی پوسترهایی عظیم بر آسمانخراشهای قطر نقش بستند. بر این پوسترها تصاویری از نیمار (مهاجم مطرح تیم ملی فوتبال برزیل)، آندره آیو (بازیکن مطرح تیم ملی غنا) و دوشان تادیچ (بازیکن فوتبال اهل صربستان) به چشم میخورد. سایت The Peninsula به نقل از ESPN، با اشاره به این پوسترها، درباره معیار انتخاب بازیکنان، آورده است: «گفته شده هر تیمی که در جام جهانی ۲۰۲۲ بازی میکند، یک بازیکن را انتخاب خواهد کرد که یک بیلبورد غولپیکر ۷۵ فوتی بر فراز برجهای دوحه از او نصب شود.»
در این مطلب به حذف کریستیانو رونالدو از پوستر انتخابی تیم ملی پرتغال هم اشاره شده است و اینکه بسیاری از نادیده گرفتن بازیکنی که سال گذشته بهترین گلزن بینالمللی تاریخ شد، شگفتزده خواهند شد.
گشتی در دنیای ادبیات
«دادِستان دینی» کتابی که فرهنگ معاصر آن را منتشر کرده، جشننامه استاد دکتر محمود جعفریدهقی است که به کوشش امین شایستهدوست گردآوری شده است. این کتاب در حوزه ایران و ایرانشناسی، زبان، اسطوره و تاریخ، با ۱۸ مقاله تخصصی (فارسی) و ۱۷ مقاله انگلیسی، پاسداشتی است در مقام علمی دکتر محمود جعفریدهقی که سالهای بسیار از عمر گرانمایه خود را – در دانشگاههای ایران و اقصی نقاط جهان – صرف علماندوزی درباره وطن فرهنگی خویش کرده است. در مقدمه کتاب به قلم شایستهدوست و همچنین مقاله علی شهیدی به زندگی پرفرازونشیب جعفری دهقی پرداخته شده و به مرارتهایی که او کشیده است (تا نسخ باقی مانده از ایران باستان و میانه را گرد آورد) اشاره میشود.
به بهانه ۱۸ آبانماه، زادروز علامه محمد اقبال لاهوری
اقبال زبان فارسی
دکترمهدی رحیمپور
عضو هیأتعلمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
محمد اقبال در سال 1877 میلادی در شهر سیالکوت ایالت پنجاب متولد شد. نیاکان او از برهمنان و پاندیتهای کشمیری بودند که به اسلام گرویده بودند. در 24 سالگی لیسانس خود را از کالج مبلغان اسکاتلندی گرفت و راهی لاهور شد و به مدت 5 سال در دانشگاه پنجاب به تقویت زبان اردو و فارسی پرداخت. در سال 1905م. از لاهور عازم اروپا شد و در سال 1908م. مجدداً به لاهور بازگشت. وی پس از سفرهای بسیار به نواحی مختلف هند و اروپا و ایراد خطابهها و نوشتن آثار گوناگون پس از یک دوره بیماری در سال 1938م. درگذشت. آثاری که از اقبال برجایمانده به زبان فارسی، اردو و انگلیسی است. آثار فارسی او عبارتند از: اسرار خودی، رموز بیخودی، پیام شرق، زبور عجم، جاویدنامه، ارمغان حجاز، مثنوی پس چه باید کرد ای اقوام شرق.
اقبال از سال 1915 تا 1935 میلادی زبان فارسی را برای بیان رسالت ادبی و فلسفی انقلابی و اجتماعی خود در جهان اسـلام بـرگزید. دلیل انتخاب زبان فارسی این بود که وی افق بهکارگیری زبان مادری را محدود به بخشهایی از هندوستان مـیدید و چـون مـیخواست در افق وسیعتری از جهان شرق بهمعرفی نظرات خود بـپردازد، فارسی را که سابقه استعمال 800ساله در هندوستان داشت و هنوز کسانی که در هند به آن آشـنا بـودند، انتخاب کرد تا از نتیجه افکار او بـرخوردار شوند و دیدگاههایش به خارج از شبهقاره گسترش یابد. میتوان گفت که زبـان عـربی بـرای اقبال، زبان دین بود و زبان انگلیسی زبان دنیا و علم جدید، درصورتیکه زبان فارسی، زبان دل، شعر، عواطف و شور و حال و احساسات او بود. او نخواست همچون تاگور شاعر و فیلسوف هند به زبان بومی محل خود شـعر بـگوید و سـپس خود آن را به انگلیسی نقل کند، بلکه میخواست با زبانی که شعر خود را بـر مـردم عرضه میدارد، همه احساسات و عواطف خود را بهطورمستقیم بیان دارد و این برای صاحبان ذوق هـندوستان تـا اواخر قرن نوزدهم همان زبان فارسی بود که از اندیشه و خیال هندوستان به دور نیفتاده بود. بههمینخاطر اقـبال زبان فارسی را برگزید و بدان شعر سرود و درین سخنسرایی قسمت اعظم دوره بلوغ عـقلی خـود را گـذراند و ثروتی گرانمایه و کمنظیر برای ادبیات فارسی به میراث گذاشت. مردم ایران عموماً و طـبقه شـعرشناس و ادبدوست خصوصاً مقام اقبال را در شعر و شاعری مانند مقام امیرخسرو دهـلوی و حسن دهلوی محترم میدارند؛ با ایـن تـفاوت که شعر اقبال مظهر فرهنگ و تمدن جدیدی است که مردم ایران هـمچون اهالی شبهقاره در آن شرکت فکری دارند.
اقبال در آثار خود تـحتتأثیر برخی از شعرا و گویندگان زبانفارسی بویژه مولوی بوده و از آثار او سخت متأثر گردیده است. اقبال، آشنایی با جلالالدین محمد مولوی و شمس تبریزی را برای خود مایه فضیلت و بـرتری دانسته و بدینجهت برخود بالیده است: «مرا بنگر که در هندوستان دیگر نمیبینی/ برهمنزادهای رمزآشنای روم و تبریز است.»
صـرفنظر از ایـن حقیقت که تمام مثنویهای اقبال به استثنای گلشن راز، در بحر رمل مسدس محذوف (وزن مثنوی) سروده شده، چندین جا از بلندی فکر و باریکبینی مولانا تجلیل کرده و ابیاتی را از مـثنوی گرفته و تضمین کرده است. همچنین گفتنی است که دیوان «اسـرار خـودی» و «رمـوز بیخودی» از جهت سبک، شباهت زیادی به مثنویمـعنوی دارد و اقـبال به پیروی از مولوی برای روشن کردن مطلب از داسـتان و تـمثیل اسـتفاده کرده است. علاوهبراینها از اقبال آثار متعدد چاپ شده و چاپ نشدهای باقی مانده که نشان دهنده گستردگی آثار او در زمینههای مختلف فکری، سیاسی، اجتماعی و ادبی است.
عضو هیأتعلمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
محمد اقبال در سال 1877 میلادی در شهر سیالکوت ایالت پنجاب متولد شد. نیاکان او از برهمنان و پاندیتهای کشمیری بودند که به اسلام گرویده بودند. در 24 سالگی لیسانس خود را از کالج مبلغان اسکاتلندی گرفت و راهی لاهور شد و به مدت 5 سال در دانشگاه پنجاب به تقویت زبان اردو و فارسی پرداخت. در سال 1905م. از لاهور عازم اروپا شد و در سال 1908م. مجدداً به لاهور بازگشت. وی پس از سفرهای بسیار به نواحی مختلف هند و اروپا و ایراد خطابهها و نوشتن آثار گوناگون پس از یک دوره بیماری در سال 1938م. درگذشت. آثاری که از اقبال برجایمانده به زبان فارسی، اردو و انگلیسی است. آثار فارسی او عبارتند از: اسرار خودی، رموز بیخودی، پیام شرق، زبور عجم، جاویدنامه، ارمغان حجاز، مثنوی پس چه باید کرد ای اقوام شرق.
اقبال از سال 1915 تا 1935 میلادی زبان فارسی را برای بیان رسالت ادبی و فلسفی انقلابی و اجتماعی خود در جهان اسـلام بـرگزید. دلیل انتخاب زبان فارسی این بود که وی افق بهکارگیری زبان مادری را محدود به بخشهایی از هندوستان مـیدید و چـون مـیخواست در افق وسیعتری از جهان شرق بهمعرفی نظرات خود بـپردازد، فارسی را که سابقه استعمال 800ساله در هندوستان داشت و هنوز کسانی که در هند به آن آشـنا بـودند، انتخاب کرد تا از نتیجه افکار او بـرخوردار شوند و دیدگاههایش به خارج از شبهقاره گسترش یابد. میتوان گفت که زبـان عـربی بـرای اقبال، زبان دین بود و زبان انگلیسی زبان دنیا و علم جدید، درصورتیکه زبان فارسی، زبان دل، شعر، عواطف و شور و حال و احساسات او بود. او نخواست همچون تاگور شاعر و فیلسوف هند به زبان بومی محل خود شـعر بـگوید و سـپس خود آن را به انگلیسی نقل کند، بلکه میخواست با زبانی که شعر خود را بـر مـردم عرضه میدارد، همه احساسات و عواطف خود را بهطورمستقیم بیان دارد و این برای صاحبان ذوق هـندوستان تـا اواخر قرن نوزدهم همان زبان فارسی بود که از اندیشه و خیال هندوستان به دور نیفتاده بود. بههمینخاطر اقـبال زبان فارسی را برگزید و بدان شعر سرود و درین سخنسرایی قسمت اعظم دوره بلوغ عـقلی خـود را گـذراند و ثروتی گرانمایه و کمنظیر برای ادبیات فارسی به میراث گذاشت. مردم ایران عموماً و طـبقه شـعرشناس و ادبدوست خصوصاً مقام اقبال را در شعر و شاعری مانند مقام امیرخسرو دهـلوی و حسن دهلوی محترم میدارند؛ با ایـن تـفاوت که شعر اقبال مظهر فرهنگ و تمدن جدیدی است که مردم ایران هـمچون اهالی شبهقاره در آن شرکت فکری دارند.
اقبال در آثار خود تـحتتأثیر برخی از شعرا و گویندگان زبانفارسی بویژه مولوی بوده و از آثار او سخت متأثر گردیده است. اقبال، آشنایی با جلالالدین محمد مولوی و شمس تبریزی را برای خود مایه فضیلت و بـرتری دانسته و بدینجهت برخود بالیده است: «مرا بنگر که در هندوستان دیگر نمیبینی/ برهمنزادهای رمزآشنای روم و تبریز است.»
صـرفنظر از ایـن حقیقت که تمام مثنویهای اقبال به استثنای گلشن راز، در بحر رمل مسدس محذوف (وزن مثنوی) سروده شده، چندین جا از بلندی فکر و باریکبینی مولانا تجلیل کرده و ابیاتی را از مـثنوی گرفته و تضمین کرده است. همچنین گفتنی است که دیوان «اسـرار خـودی» و «رمـوز بیخودی» از جهت سبک، شباهت زیادی به مثنویمـعنوی دارد و اقـبال به پیروی از مولوی برای روشن کردن مطلب از داسـتان و تـمثیل اسـتفاده کرده است. علاوهبراینها از اقبال آثار متعدد چاپ شده و چاپ نشدهای باقی مانده که نشان دهنده گستردگی آثار او در زمینههای مختلف فکری، سیاسی، اجتماعی و ادبی است.
بسط فرهنگ شهادت و ایثار به کمک هنر
مصطفی محدثیخراسانی
دبیر ششمین جشنواره ملی فانوس
اگرچه انقلاب اسلامی به لحاظ تاریخی قبل از دفاع مقدس رخ داده است و جنگ تحمیلی بهطور کل از تبعات خارجی پیروزی انقلاب بوده و بر همین اساس جهان استکبار برای شکست دادن انقلاب اسلامی متوسل به تجاوز شده و جنگ را بر ما تحمیل کرد، هرچند این دفاع مقدس بود که هم موجبات قوام واستحکام بنیانهای انقلاب را فراهم آورد و هم نهال انقلاب اسلامی را به گونهای با خون حماسه و عشق و عرفان آبیاری و آن را به درخت تنومندی تبدیل کرد که آفت هیچ خزانی و وزیدن هیچ طوفان مسمومی کوچکترین آسیبی نتوانست و نخواهد توانست به آن وارد کند.
دفاع مقدس، انقلاب اسلامی را هرچه بیشتر به سرچشمه اصلی آن که فرهنگ عاشورا بود پیوند داد و ما در آن هشت فصل عاشقی به عینه کربلا و عاشورا را با تمام وجوه صورتی و سیرتی آن تجربه کردیم و مقیم اردوگاه حسین(ع) بودیم.
شهادت هنر مردان خدا بود و امروز هنرمندانی، هنرمند فرهنگ شهادت و ایثار قلمداد می شوند که تکمیل کننده صفوف رزمندگان و مجاهدان عرصه دفاع مقدس و ادامه دهنده آن مسیرعشق و حماسه و ایثارند.
دفاع مقدس منظومه بیکران حکمت و معرفت و تمامی فضیلتهایی است که برای سعادتمندی انسان در زندگی فردی و اجتماعی و رستگاری در دنیا و آخرت متصور است و هرچه زمان میگذرد بر گوهرهای این گنیجینه لایزال الهی افزوده میشود. هنر در شقوق مختلف آن کارآمدترین ابزار برای بهرهمندی از این گنجینه و تعمیق و گسترش آن در جان هستی است.
بسط فرهنگ شهادت و ایثار و بهرهمندسازی جانهای شیفته از آن و نیز انتقال این فرهنگ از نسلی به نسل دیگر جز بر محمل ملکوتی هنر امکانپذیر نیست. امروز که بیش از هر زمان دیگری در مهندسی فرهنگی انقلاب ضرورت پرداختن به هنر بر همه آشکار شده و دشمن نیز بیشترین سرمایهگذاری خود را برای مقابله با پیشرفت انقلاب بر این ابزار متمرکز کرده است، بر ماست که با گسترش و تقویت و ترویج گفتمان هنر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ضمن پیشبرد این فرهنگ متعالی، موانعی را که دشمن ایجاد کرده و میکند از سر راه برداریم. انسجام هرچه بیشتر هنرمندان با تقویت تشکلهای موجود و برنامهریزی برای ایجاد سازکارهای ملی در افق فرارو که توان و ظرفیت جذب این گنجینه و بسط و گسترش آن را در سطح کشور و حوزه مقاومت اسلامی و بینالملل داشته باشد از ضروریترین راهبردهایی است که لازم است در دستور کار متولیان نظام فرهنگی و هنری کشور باشد. جشنواره ملی فانوس ویژه آثار هنری حوزه مفهومی دفاع مقدس در همین راستا و با هدف ایجاد شور و انگیزه و حمایت از هنرمندان شیفته فرهنگ شهادت و ایثار توسط سازمان هنری و امور سینمایی دفاع مقدس در سطح کشور و خصوصاً استانهای کمبرخوردار طراحی و در حال برگزاری ششمین دوره خویش است که آیین اختتامیه آن در بیست و پنجم آبان ماه جاری مقارن با روز حماسه و ایثار مردم اصفهان در این شهر برگزار خواهد شد. روند رو به رشد این جشنواره به لحاظ کمی و کیفی و استقبال گسترده هنرمندان در بخشهای مختلف آن ازجمله آثار سینمایی و تلویزیونی، تولیدات رادیویی، موسیقی و سرود، هنرهای نمایشی و هنرهای تجسمی، نشان از وجود ظرفیت بالای نهفته در بطن جامعه هنری کشور دارد که امید میرود با برنامهریزیهای کارشناسانه و تمهید ضمانتهای پشتیبانی و اجرایی لازم توسط نهادها و سازمانهای مرتبط روز به روز شاهد رونق و شکوفایی و ثمردهی بیشتر در فضای هنری دفاع مقدس و فرهنگ شهادت و ایثار باشیم.
دبیر ششمین جشنواره ملی فانوس
اگرچه انقلاب اسلامی به لحاظ تاریخی قبل از دفاع مقدس رخ داده است و جنگ تحمیلی بهطور کل از تبعات خارجی پیروزی انقلاب بوده و بر همین اساس جهان استکبار برای شکست دادن انقلاب اسلامی متوسل به تجاوز شده و جنگ را بر ما تحمیل کرد، هرچند این دفاع مقدس بود که هم موجبات قوام واستحکام بنیانهای انقلاب را فراهم آورد و هم نهال انقلاب اسلامی را به گونهای با خون حماسه و عشق و عرفان آبیاری و آن را به درخت تنومندی تبدیل کرد که آفت هیچ خزانی و وزیدن هیچ طوفان مسمومی کوچکترین آسیبی نتوانست و نخواهد توانست به آن وارد کند.
دفاع مقدس، انقلاب اسلامی را هرچه بیشتر به سرچشمه اصلی آن که فرهنگ عاشورا بود پیوند داد و ما در آن هشت فصل عاشقی به عینه کربلا و عاشورا را با تمام وجوه صورتی و سیرتی آن تجربه کردیم و مقیم اردوگاه حسین(ع) بودیم.
شهادت هنر مردان خدا بود و امروز هنرمندانی، هنرمند فرهنگ شهادت و ایثار قلمداد می شوند که تکمیل کننده صفوف رزمندگان و مجاهدان عرصه دفاع مقدس و ادامه دهنده آن مسیرعشق و حماسه و ایثارند.
دفاع مقدس منظومه بیکران حکمت و معرفت و تمامی فضیلتهایی است که برای سعادتمندی انسان در زندگی فردی و اجتماعی و رستگاری در دنیا و آخرت متصور است و هرچه زمان میگذرد بر گوهرهای این گنیجینه لایزال الهی افزوده میشود. هنر در شقوق مختلف آن کارآمدترین ابزار برای بهرهمندی از این گنجینه و تعمیق و گسترش آن در جان هستی است.
بسط فرهنگ شهادت و ایثار و بهرهمندسازی جانهای شیفته از آن و نیز انتقال این فرهنگ از نسلی به نسل دیگر جز بر محمل ملکوتی هنر امکانپذیر نیست. امروز که بیش از هر زمان دیگری در مهندسی فرهنگی انقلاب ضرورت پرداختن به هنر بر همه آشکار شده و دشمن نیز بیشترین سرمایهگذاری خود را برای مقابله با پیشرفت انقلاب بر این ابزار متمرکز کرده است، بر ماست که با گسترش و تقویت و ترویج گفتمان هنر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ضمن پیشبرد این فرهنگ متعالی، موانعی را که دشمن ایجاد کرده و میکند از سر راه برداریم. انسجام هرچه بیشتر هنرمندان با تقویت تشکلهای موجود و برنامهریزی برای ایجاد سازکارهای ملی در افق فرارو که توان و ظرفیت جذب این گنجینه و بسط و گسترش آن را در سطح کشور و حوزه مقاومت اسلامی و بینالملل داشته باشد از ضروریترین راهبردهایی است که لازم است در دستور کار متولیان نظام فرهنگی و هنری کشور باشد. جشنواره ملی فانوس ویژه آثار هنری حوزه مفهومی دفاع مقدس در همین راستا و با هدف ایجاد شور و انگیزه و حمایت از هنرمندان شیفته فرهنگ شهادت و ایثار توسط سازمان هنری و امور سینمایی دفاع مقدس در سطح کشور و خصوصاً استانهای کمبرخوردار طراحی و در حال برگزاری ششمین دوره خویش است که آیین اختتامیه آن در بیست و پنجم آبان ماه جاری مقارن با روز حماسه و ایثار مردم اصفهان در این شهر برگزار خواهد شد. روند رو به رشد این جشنواره به لحاظ کمی و کیفی و استقبال گسترده هنرمندان در بخشهای مختلف آن ازجمله آثار سینمایی و تلویزیونی، تولیدات رادیویی، موسیقی و سرود، هنرهای نمایشی و هنرهای تجسمی، نشان از وجود ظرفیت بالای نهفته در بطن جامعه هنری کشور دارد که امید میرود با برنامهریزیهای کارشناسانه و تمهید ضمانتهای پشتیبانی و اجرایی لازم توسط نهادها و سازمانهای مرتبط روز به روز شاهد رونق و شکوفایی و ثمردهی بیشتر در فضای هنری دفاع مقدس و فرهنگ شهادت و ایثار باشیم.
جنگ بشر علیه خود
دکتر مهدی
نیک عهد
پژوهشگر حوزه کودک و رسانه
انیمیشن کوتاه و انتقادی انسان (MAN)، محصول سال 2012، اثری تأملبرانگیز و انتقادی از «استیوکاتس» (Steve Cutts)، هنرمند انگلیسی است. کاتس، در این اثر از موجود خطرناکی برای محیط زیست و حیات گیاهی و جانوری یا بهطور کلی کره زمین، به نام انسان، رونمایی میکند و در زمانی کوتاه آنچه را این موجود بر سر این جهان و کره خاکی آورده است، به نمایش میگذارد.
در این انیمیشن سعی شده در فضایی استعاری و انتزاعی از هزاران سال پیش زندگی بشر را روی کره خاکی و مواجهه آن با سایر موجودات، جانداران و محیط زیست روایت کند و در فضایی فانتزی آنچه را انسان پیروزمندانه و فاتحانه در کره زمین رقم زده است، نمایش دهد.همچنین در پایان انیمیشن، این موجود ویرانگر از فتح طبیعت و سایر جانداران به عنوان فاتح، مغرورانه بر تخت پادشاهی این کره خاکی تکیه میزند؛ غافل از اینکه بر انبوهی از آلودگیها و زبالهها و ناپاکیهایی که به وجود آورده، نشسته است و اینجاست که کارگردان در فضایی نمادین، نابودی و تباهی انسان را نمایش میدهد.
اخیراً مقامات ارشد سازمان جهانی بهداشت چندین بار هشدارهایی درباره تبعات دستاندازی بشر و تغییرات اقلیمی و زیستی متأثر از آن دادهاند و بیتوجهی به این مقوله و ادامه این روند را جنگ بشر علیه خودش و بقایش دانستهاند؛ جنگی که پیشاپیش بشر در آن محکوم به شکست است. انسانها در تئوری و در نتیجه آگاهی از تبعات صنعتی شدن و انقلاب صنعتی، سالهاست به تغییر رویه و صلح با طبیعت روی آوردهاند؛ اما به نظر میرسد گفتمانهای سیاسی و اقتصادی و منافع دولتها مانع از پیشگیری از این رویه است وعملاً اقدامات زیادی در جهت حفظ محیط زیست و پیشگیری از دست درازی بیش از حد بشر صورت نمیگیرد. گمانههایی وجود دارد که برخی بیماریها حتی، نظیر کرونا بخشی از پاسخ زیستی طبیعت است که اولین هشدارها را در نتیجه مشاهده تغییرات زیستبومی در سواحل استرالیا طی سالهای پیش به دنبال داشته است. علاوه بر حوزههای ژنتیکی و بیماریها که شاید اثبات آنها نیازمند تحقیقات بیشتر است، کمآبی، خشکسالی، تأثیرات گرد و غبار و آلودگیهای شهرها نمونههایی از رویدادهایی است که به طور ملموس و در زندگی روزمره اکثر ما احساس میشود و رنج آن را از نزدیک تجربه کردهایم. آنچه مسلم است طبیعت و زیستبوم ما پیش از این با شکاف لایه اوزون، گرم شدن کره زمین و ذوب شدن یخچالهای قطبی، تغییرات آب و هوایی و آلودگیهای آب و هوایی، فرسایش خاک و آلوده شدن روزافزون آب دریاها و صدها تغییر و تحول اینچنینی، هشدارهای لازم را به ما انسانها داده است و گمان میرود این ما انسانها هستیم که با تصمیمات خیلی جدی و گسترده باید به سمت آشتی با طبیعت و محیط زیست گام برداریم، زیرا که این حس فاتحانه انسان در مواجهه با طبیعت و سایر جانداران، به نظر میرسد پایان خوشی برای زندگی انسان روی این کره خاکی به ارمغان نیاورد. شاید انیمیشن کاتس فانتزی و انتزاعی به نظر برسد؛ اما دیدن آن از این جهت مهم است که تلنگری به ما میزند که چطور خودخواهانه و برای منافع، مصارف و حتی زندگی تجملاتی و مصرفگرایانه خود، طبیعت و سایر جانداران را قربانی و تباه کردهایم.
نیک عهد
پژوهشگر حوزه کودک و رسانه
انیمیشن کوتاه و انتقادی انسان (MAN)، محصول سال 2012، اثری تأملبرانگیز و انتقادی از «استیوکاتس» (Steve Cutts)، هنرمند انگلیسی است. کاتس، در این اثر از موجود خطرناکی برای محیط زیست و حیات گیاهی و جانوری یا بهطور کلی کره زمین، به نام انسان، رونمایی میکند و در زمانی کوتاه آنچه را این موجود بر سر این جهان و کره خاکی آورده است، به نمایش میگذارد.
در این انیمیشن سعی شده در فضایی استعاری و انتزاعی از هزاران سال پیش زندگی بشر را روی کره خاکی و مواجهه آن با سایر موجودات، جانداران و محیط زیست روایت کند و در فضایی فانتزی آنچه را انسان پیروزمندانه و فاتحانه در کره زمین رقم زده است، نمایش دهد.همچنین در پایان انیمیشن، این موجود ویرانگر از فتح طبیعت و سایر جانداران به عنوان فاتح، مغرورانه بر تخت پادشاهی این کره خاکی تکیه میزند؛ غافل از اینکه بر انبوهی از آلودگیها و زبالهها و ناپاکیهایی که به وجود آورده، نشسته است و اینجاست که کارگردان در فضایی نمادین، نابودی و تباهی انسان را نمایش میدهد.
اخیراً مقامات ارشد سازمان جهانی بهداشت چندین بار هشدارهایی درباره تبعات دستاندازی بشر و تغییرات اقلیمی و زیستی متأثر از آن دادهاند و بیتوجهی به این مقوله و ادامه این روند را جنگ بشر علیه خودش و بقایش دانستهاند؛ جنگی که پیشاپیش بشر در آن محکوم به شکست است. انسانها در تئوری و در نتیجه آگاهی از تبعات صنعتی شدن و انقلاب صنعتی، سالهاست به تغییر رویه و صلح با طبیعت روی آوردهاند؛ اما به نظر میرسد گفتمانهای سیاسی و اقتصادی و منافع دولتها مانع از پیشگیری از این رویه است وعملاً اقدامات زیادی در جهت حفظ محیط زیست و پیشگیری از دست درازی بیش از حد بشر صورت نمیگیرد. گمانههایی وجود دارد که برخی بیماریها حتی، نظیر کرونا بخشی از پاسخ زیستی طبیعت است که اولین هشدارها را در نتیجه مشاهده تغییرات زیستبومی در سواحل استرالیا طی سالهای پیش به دنبال داشته است. علاوه بر حوزههای ژنتیکی و بیماریها که شاید اثبات آنها نیازمند تحقیقات بیشتر است، کمآبی، خشکسالی، تأثیرات گرد و غبار و آلودگیهای شهرها نمونههایی از رویدادهایی است که به طور ملموس و در زندگی روزمره اکثر ما احساس میشود و رنج آن را از نزدیک تجربه کردهایم. آنچه مسلم است طبیعت و زیستبوم ما پیش از این با شکاف لایه اوزون، گرم شدن کره زمین و ذوب شدن یخچالهای قطبی، تغییرات آب و هوایی و آلودگیهای آب و هوایی، فرسایش خاک و آلوده شدن روزافزون آب دریاها و صدها تغییر و تحول اینچنینی، هشدارهای لازم را به ما انسانها داده است و گمان میرود این ما انسانها هستیم که با تصمیمات خیلی جدی و گسترده باید به سمت آشتی با طبیعت و محیط زیست گام برداریم، زیرا که این حس فاتحانه انسان در مواجهه با طبیعت و سایر جانداران، به نظر میرسد پایان خوشی برای زندگی انسان روی این کره خاکی به ارمغان نیاورد. شاید انیمیشن کاتس فانتزی و انتزاعی به نظر برسد؛ اما دیدن آن از این جهت مهم است که تلنگری به ما میزند که چطور خودخواهانه و برای منافع، مصارف و حتی زندگی تجملاتی و مصرفگرایانه خود، طبیعت و سایر جانداران را قربانی و تباه کردهایم.
به بهانه روز کیفیت
حضور کیفی، جایگزین کمبودنها و کمبودها
مینا نبئی
روزنامهنگار
چند روز پیش در آسانسور اداره با یکی از همکاران دقایقی همصحبت شدم که اتفاقاً همسر ایشان هم از دوستان قدیمی من است. به ایشان گفتم: «همسرتان را خیلی کم میبینم. فقط گاهی آنهم در حد یک سلام و احوالپرسی گذرا» آقای همکار گفت: «ما خودمان هم همدیگر را نمیبینیم» و من به طنز پاسخ دادم: «مگر زن و شوهرها هم قرار است همدیگر را ببینند؟!» همکار دیگری که در آسانسور کنار ما ایستاده بود: لبخند معناداری زد و گفت: «عجب جمله شگفتانگیزی! واقعاً راست گفتید. ما هم همدیگر را نمیبینیم.» لحظاتی بعد با جمله «روز خوبی داشته باشید» از آسانسور بیرون آمدم؛ اما به شکل غریبی در سکوتی تلخ فرو رفتم. با خودم فکرکردم که با چنین رویهای تکتک ما کمکم بیدرنگ بهگونهای دردناک از هم فاصله میگیریم و به درون خود تبعید میشویم؛ آن زمان است که دیگر حرفی برای گفتن و نغمهای برای زمزمهکردن در گوش شریک عاطفی خود نخواهیم داشت و از هر قصه و حکایت و گفتوشنودی خالی میشویم. در همین لحظات بود که به یاد یکی از مجریان قدیمی صدا و سیما افتادم. جملاتی که میخواهم نقلکنم، آنقدر روی من تأثیر گذاشت که با گذشت سالها هنوز از خاطرم نرفتهاند. این آقای مجری، که اتفاقاً بسیار سرزنده بود، وقتی که در برنامهای با او مصاحبه میکردند، در پاسخ سؤالی گفت: «من خیلی کم در منزل حضور دارم؛ اما حضورم باکیفیت است. بهگونهای که فضای خانه کاملاً با حضورم دگرگون میشود و عشق و احساس و امنیت را با تمام وجود به خانوادهام هدیه میدهم. کسی اخم مرا نمیبیند؛ سرزنش و تلخی نمیکنم و صدایم را بالا نمیبرم. دلم میخواهد دل خانوادهام به این حضور حداقلی بهگونهای گرمشود که کمبودنهایم و کمبودهایشان را از یاد ببرند.»
هرم نیازها
اما چگونه حضوری باکیفیت در خانه و خانواده خود داشته باشیم؟ براساس «هرم نیازهای مازلو» آدمها نیازهای متفاوتی دارند، که پایینترین سطح آن نیاز به بقا، یعنی نیازهای فیزیولوژی و ابتدایی مانند نیاز به آب و غذا و... است و در طبقات دیگر نیازهای ثانویهای چون نیاز به عشق و تعلق، امنیت، آموزش، معنویت و... و خودشکوفایی وجود دارد. در واقع یک رابطه کیفی، رابطهای است که از نیازهای ابتدایی گذر کند و هریک از طرفین طی آن به نیازهای ثانویه طرفهای عاطفی خود چون همسر و فرزندان، پاسخ دهند و درست مثل شارژر عمل کنند و این کار دشواری نیست. کافی است کمی هوشیارانهتر رفتارکنیم.
زمان باکیفیت
پریسا عزیزی، روانشناس، میگوید: گاهی شرایط زندگی دشوار میشود و خانوادهها و همسران فرصتهای کمی برای با هم بودن دارند. در این شرایط ما نیاز به «زمان باکیفیت» داریم. زمان باکیفیت یعنی در همین فرصتهای ناچیز به خواستهها و نیازهای هم مانند نیاز به گفتوگو، توجه، عشق و نوازش، آگاهانه توجهکنیم؛ این نیازها، درست مانند نیاز به بقا، سبب بقای رابطه ما میشوند.
درواقع پس از تأهل و تعهد، رابطه خانوادگی متولد میشود و وقتی ما در چنین رابطهای قرار میگیریم، دیگر نمیتوانیم تنها به نیازهای خود فکر کنیم و میبایست به نیازهای طرف دیگر رابطه هم توجهکنیم. رابطه درست مثل کودکی نیاز به رسیدگی و مراقبت دارد. همانگونه که اگر کودک ما نیمه شب با تب بالا بیدار شود و گریه کند، نمیتوانیم بگوییم من خستهام یا وقت و حوصله ندارم و بلافاصله باید نیاز او به درمان را پاسخ دهیم، اگر آگاه باشیم، میدانیم که با تمام خستگیهایمان باید برای بقا و سلامت رابطه خود زمان بگذاریم.
تجویز راهبردی
گفتوگوهای صمیمانه، نوازشهای کلامی و غیرکلامی، دیدن قسمتی از یک سریال با هم حتی در حال صرف غذا و گفتن یکی دو جمله محبتآمیز، حال رابطه را خوب میکند. خانمها خوب است که به بدرقه و استقبال همسرشان بروند، آقایان زیباست اگر از همسر خود بخواهند که برای چند دقیقه هم که شده، آشپزخانه را رها کند و در کنار هم فیلم یا اخبار ببینند یا تنقلاتی میل کنند؛ یا به خانم بگویند بعدش با هم غذا درست میکنیم یا ظرفها را میشوییم. اعضای خانواده خوب است هر شب ساعتی با هم بازیکنند یا به فضای بیرون از خانه برای قدمزدن یا خوردن یک بستنی یا آبمیوه بروند. اینها نکات بسیار کوچکی است؛ اما همگی نشان از توجه و مراقبت دارد. حتی در زمان عصبانیت هم ما باید به کیفیت رابطه فکر کنیم یعنی از خودمان بپرسیم که با هر کنش یا واکنشی، چه چیزی به رابطه ما اضافه یا چه چیزی از آن کم میشود؟ داریم از رابطه مراقبت میکنیم و نیازهای رابطه را برآورده میسازیم یا به آن آسیب میزنیم؟
این روانشناس میگوید: زمان باکیفیت، با ارضای نیازهای ثانویه، ضمن تقویت ارتباط مثبت و مؤثر، تابآوری خانوادهها را در برابر مشکلات افزایش میدهد. در واقع زمان باکیفیت، حضور کامل و حداکثری با ذهنآگاهی، تمرکز و انرژی کافی در کنار عزیزانمان است.
روزنامهنگار
چند روز پیش در آسانسور اداره با یکی از همکاران دقایقی همصحبت شدم که اتفاقاً همسر ایشان هم از دوستان قدیمی من است. به ایشان گفتم: «همسرتان را خیلی کم میبینم. فقط گاهی آنهم در حد یک سلام و احوالپرسی گذرا» آقای همکار گفت: «ما خودمان هم همدیگر را نمیبینیم» و من به طنز پاسخ دادم: «مگر زن و شوهرها هم قرار است همدیگر را ببینند؟!» همکار دیگری که در آسانسور کنار ما ایستاده بود: لبخند معناداری زد و گفت: «عجب جمله شگفتانگیزی! واقعاً راست گفتید. ما هم همدیگر را نمیبینیم.» لحظاتی بعد با جمله «روز خوبی داشته باشید» از آسانسور بیرون آمدم؛ اما به شکل غریبی در سکوتی تلخ فرو رفتم. با خودم فکرکردم که با چنین رویهای تکتک ما کمکم بیدرنگ بهگونهای دردناک از هم فاصله میگیریم و به درون خود تبعید میشویم؛ آن زمان است که دیگر حرفی برای گفتن و نغمهای برای زمزمهکردن در گوش شریک عاطفی خود نخواهیم داشت و از هر قصه و حکایت و گفتوشنودی خالی میشویم. در همین لحظات بود که به یاد یکی از مجریان قدیمی صدا و سیما افتادم. جملاتی که میخواهم نقلکنم، آنقدر روی من تأثیر گذاشت که با گذشت سالها هنوز از خاطرم نرفتهاند. این آقای مجری، که اتفاقاً بسیار سرزنده بود، وقتی که در برنامهای با او مصاحبه میکردند، در پاسخ سؤالی گفت: «من خیلی کم در منزل حضور دارم؛ اما حضورم باکیفیت است. بهگونهای که فضای خانه کاملاً با حضورم دگرگون میشود و عشق و احساس و امنیت را با تمام وجود به خانوادهام هدیه میدهم. کسی اخم مرا نمیبیند؛ سرزنش و تلخی نمیکنم و صدایم را بالا نمیبرم. دلم میخواهد دل خانوادهام به این حضور حداقلی بهگونهای گرمشود که کمبودنهایم و کمبودهایشان را از یاد ببرند.»
هرم نیازها
اما چگونه حضوری باکیفیت در خانه و خانواده خود داشته باشیم؟ براساس «هرم نیازهای مازلو» آدمها نیازهای متفاوتی دارند، که پایینترین سطح آن نیاز به بقا، یعنی نیازهای فیزیولوژی و ابتدایی مانند نیاز به آب و غذا و... است و در طبقات دیگر نیازهای ثانویهای چون نیاز به عشق و تعلق، امنیت، آموزش، معنویت و... و خودشکوفایی وجود دارد. در واقع یک رابطه کیفی، رابطهای است که از نیازهای ابتدایی گذر کند و هریک از طرفین طی آن به نیازهای ثانویه طرفهای عاطفی خود چون همسر و فرزندان، پاسخ دهند و درست مثل شارژر عمل کنند و این کار دشواری نیست. کافی است کمی هوشیارانهتر رفتارکنیم.
زمان باکیفیت
پریسا عزیزی، روانشناس، میگوید: گاهی شرایط زندگی دشوار میشود و خانوادهها و همسران فرصتهای کمی برای با هم بودن دارند. در این شرایط ما نیاز به «زمان باکیفیت» داریم. زمان باکیفیت یعنی در همین فرصتهای ناچیز به خواستهها و نیازهای هم مانند نیاز به گفتوگو، توجه، عشق و نوازش، آگاهانه توجهکنیم؛ این نیازها، درست مانند نیاز به بقا، سبب بقای رابطه ما میشوند.
درواقع پس از تأهل و تعهد، رابطه خانوادگی متولد میشود و وقتی ما در چنین رابطهای قرار میگیریم، دیگر نمیتوانیم تنها به نیازهای خود فکر کنیم و میبایست به نیازهای طرف دیگر رابطه هم توجهکنیم. رابطه درست مثل کودکی نیاز به رسیدگی و مراقبت دارد. همانگونه که اگر کودک ما نیمه شب با تب بالا بیدار شود و گریه کند، نمیتوانیم بگوییم من خستهام یا وقت و حوصله ندارم و بلافاصله باید نیاز او به درمان را پاسخ دهیم، اگر آگاه باشیم، میدانیم که با تمام خستگیهایمان باید برای بقا و سلامت رابطه خود زمان بگذاریم.
تجویز راهبردی
گفتوگوهای صمیمانه، نوازشهای کلامی و غیرکلامی، دیدن قسمتی از یک سریال با هم حتی در حال صرف غذا و گفتن یکی دو جمله محبتآمیز، حال رابطه را خوب میکند. خانمها خوب است که به بدرقه و استقبال همسرشان بروند، آقایان زیباست اگر از همسر خود بخواهند که برای چند دقیقه هم که شده، آشپزخانه را رها کند و در کنار هم فیلم یا اخبار ببینند یا تنقلاتی میل کنند؛ یا به خانم بگویند بعدش با هم غذا درست میکنیم یا ظرفها را میشوییم. اعضای خانواده خوب است هر شب ساعتی با هم بازیکنند یا به فضای بیرون از خانه برای قدمزدن یا خوردن یک بستنی یا آبمیوه بروند. اینها نکات بسیار کوچکی است؛ اما همگی نشان از توجه و مراقبت دارد. حتی در زمان عصبانیت هم ما باید به کیفیت رابطه فکر کنیم یعنی از خودمان بپرسیم که با هر کنش یا واکنشی، چه چیزی به رابطه ما اضافه یا چه چیزی از آن کم میشود؟ داریم از رابطه مراقبت میکنیم و نیازهای رابطه را برآورده میسازیم یا به آن آسیب میزنیم؟
این روانشناس میگوید: زمان باکیفیت، با ارضای نیازهای ثانویه، ضمن تقویت ارتباط مثبت و مؤثر، تابآوری خانوادهها را در برابر مشکلات افزایش میدهد. در واقع زمان باکیفیت، حضور کامل و حداکثری با ذهنآگاهی، تمرکز و انرژی کافی در کنار عزیزانمان است.
عکس نوشت
تعداد زیادی از هنرمندان با نوآوریهای خود به بازسازی زندگی میانه زمین در «ارباب حلقهها» کمک کردند. این هنرمندان وظیفه داشتند دنیایی را به تصویر بکشند که اگرچه مخاطبان این سریال فکر میکردند میشناسند، اما بخشهای زیادی از آن را ندیده بودند، یا حداقل آنها را اینقدر قدیمی، ندیدهاند. / هنرآنلاین
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
باید شأنمان را حفظ کنیم
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
اقبال زبان فارسی
-
بسط فرهنگ شهادت و ایثار به کمک هنر
-
جنگ بشر علیه خود
-
حضور کیفی، جایگزین کمبودنها و کمبودها
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین