ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
منابع خبری غرب از احتمال تشدید تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران به بهانه مسائل حقوق بشری و ادعای پهپادی خبر دادند
حرکت اروپا بر اساس نقشه امریکا
گــــــروه سیاســـــی / درست در روزهایی که تحولات پیرامون مذاکرات رفع تحریمها و روند همکاری ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی زیر سایه رویکرد انحرافی غرب در حال پیمودن بیراهه است، خبرهای جدیدی از اقدامات در دستور کار امریکا و شرکای اروپاییاش به بهانههایی غیر از موضوع هستهای در صدر اخبار جهانی نشسته است؛ از یک طرف نشریه «والاستریت ژورنال» از احتمال تشدید تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران به بهانه مسائل حقوق بشری و ادعای پهپادی خبر داده است و از سوی دیگر «ند پرایس»، سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا از تلاش برای به نتیجه رساندن پیشنویس قطعنامهای برای خارج کردن ایران از «کمیسیون وضعیت زنان سازمان ملل» که چند روز دیگر درباره آن رأیگیری خواهد شد، سخن به میان آورده است. او اما به سیاق هفتههای گذشته این موضع تکراری دولتش مبنی پایبندی به دیپلماسی را تکرار و باز بلافاصله تأکید کرده که تمرکز امریکا بر اغتشاشات داخل ایران قرار دارد و نه مذاکرات وین!
ابراز تمایل به پیگیری دیپلماسی برای حل پرونده هستهای ایران در حالی در یک نمایش تکراری مطرح شده است که مقامهای دیپلماتیک امریکا و اروپا طی هفتهها و ماههای اخیر از یک طرف اصرار عجیبی به نشان دادن پایبندی خود به مذاکره دارند و از طرف دیگر ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران را به بهانه اغتشاشات و آشوبهای سازماندهی شده هدف قرار دادهاند. از یک طرف میکوشند صفت «مدافع حقوق بشر بودن» را به خود متصف کنند و از طرف دیگر تحریمهای پی در پی از سوی آنها، ماهیت واقعی اقداماتی را نشان میدهد که بیش از هر چیز به «ضد بشر بودن» مشهورند. بگذارید یک بار دیگر این نکته به ظاهر ساده را یادآوری کنیم که «دیپلماسی» اگر برای همه جهانیان، برای رسانهایها، دیپلماتها و شهروندان جهان، یک رویکرد مسالمتآمیز است، برای ایرانیان سنجهای است از پارادوکس بزرگ غرب که میتوان چنین توصیفش کرد: «نقاب فریب و بی قانونی.»
گروگانگیری
در حالی که مذاکرات رفع تحریمها از سوی دولت امریکا به امید به ثمرنشستن جنگ روانی این کشور و شرکای اروپاییاش علیه ایران به گروگان گرفته شده است، دمیدن بر آتش پروژه این جنگ نیز اوج گرفته است. چه بازگشت به توافق 2015 به عنوان سیاستی که «جو بایدن» از آغاز مسئولیتش مورد تأکید قرار داد حالا به پاشنه آشیل او تبدیل شده و دولت او سعی دارد با فضاسازی تبلیغی و انجام اقدامات ایذایی، راهی جز مذاکره را برای بازگشت به این توافق اما مشروط به خواستههای زیادهطلبانهاش طی کند. اتهام واهی مشارکت ایران در جنگ اوکراین به بهانه فروش پهپاد نظامی به روسیه، چشم دوختن به اغتشاشات با امید به فروپاشی و تجزیه و در نهایت امید واهی به نتیجه بخشی سناریوی فشارهای جدید آژانس همه و همه برای زمینگیر کردن ایران در صحنه مذاکرات وین ارزیابی میشود. بسته تحریمی جدید برای بررسی در نشست آتی شورای وزرای امور خارجه کشورهای اروپایی که طبق «وال استریت ژورنال» ۱۰ شخصیت و نهاد ایرانی را به بهانه ارسال پهپاد به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین در فهرست تحریمها قرار داده، از جدیدترین اقدامات در دستور کار اروپا در همراهی با امریکا به شمار میآید. دور آتی نشست شورای وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا روز دوشنبه هفته آینده برگزار خواهد شد. این در حالی است که «پرایس» هم از امیدواری کشورش برای به اجرا درآوردن وجه دیگر عملیات روانی غرب یعنی حمایت از اغتشاشات سخن گفته و مدعی شده احتمال دارد قطعنامه اخراج ایران از «کمیسیون وضعیت زنان سازمان ملل» که یک هفته دیگر درباره آن رأیگیری خواهد شد، به تصویب برسد. این مقام امریکایی اما در بخش مهمی از سخنان اخیر خود در نشست خبری اخیرش به نگرانی دولت امریکا از غنی سازی ۶۰ درصدی ایران اشاره کرده و در حالی که آن را تحریک آمیز خوانده، مدعی شده است که چنین اقداماتی هیچ اهرم بیشتری برای تهران ایجاد نمی کند.
نگرانی از عواقب کارشکنی
اقدام ایران به آغاز غنی سازی 60 درصد در تأسیسات هستهای «فردو» فارغ از اینکه در متن جدال دیپلماتیک فرسایشی غرب به رهبری امریکا به وقوع پیوسته است و از عواقب ناگزیر آتشی است که این کشور با متوقف کردن مذاکرات وین و به اجرا درآوردن سناریوی روانی چند وجهی شعلهور کرده است؛ اما در نمای کلیتر تصویر عینی این واقعیت است که زیر پا گذاشتن منافع ملی ایران و برهم خوردن امنیت آن برای هیچ یک از بازیگران غربی حاشیه امنی باقی نمیگذارد. برای جمهوری اسلامی ایران در انجام اقدامات تلافی جویانه در عرصه فعالیتهای هستهای آنچه اهمیت دارد نه دامن زدن به تنش بیشتر که عبرتآموزی کشورهای طرف توافق است. ماههاست که مقامهای دولت سیزدهم در موضعگیریهای خود بر ضرورت حل دیپلماتیک اختلافات موجود در مذاکرات تأکیده کردهاند. اما به عنوان نمونه وقتی در واکنش به این رویکرد ایران، «رابرت مالی»، نماینده ویژه امریکا در امور ایران ادعا میکند که «باب دیپلماسی با ایران باز است اما به دلیل انتخابهای ایران درباره درخواستهای فرابرجامی، ارسال پهپاد به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین، تهدید و گروگانگیری امریکاییها، رسیدن به توافق در اولویت کاخ سفید نیست»، کشورش باید انتظار تقبل هزینههای گزافی را بابت این ادعاها و منحرف کردن مسیر مذاکرات داشته باشد. چنان که این انتظار و نگرانی در اظهارات اخیر سخنگوی وزارت خارجه امریکا که بدون اشاره به اقدامات تخریبی واشنگتن و غرب، مدعی شده است اقدامات تشدید کننده هستهای ایران مخرب است و تنها به هزینههای بیشتر منجر میشود، بازتاب یافته است. اقداماتی که نه تنها راه مذاکره را نمیپیماید که به جدالی فرسایشی میانجامد که حاصلی جز مسدود کردن آخرین روزنههای دیپلماسی از جمله همکاری ایران با آژانس ندارد.
شکست پروپاگاندای غرب
شاید از این روست که از همین حالا بتوان راهکار سیاستمداران هدایت کننده کاخ سفید برای تبلیغات منفی و واسپاری پروژههای تبلیغات سیاسی- رسانهای با محور ایران هراسی و نیز ایجاد برخی رویاروییهای ایذایی امنیتی - نظامی و در عین حال قدرتنمایی پوشالی علیه ایران را شکست خورده دانست. تردیدی وجود ندارد با ادامه این روند که جمهوری اسلامی نه تنها با ابتکار عمل، دست برتر را در مذاکرات دارد بلکه بر اساس راهبردهای بلندمدت دیپلماسی در مسیر تقویت بیش از پیش سیاست منطقهای و توسعه همهجانبه رابطه با چین و روسیه به عنوان دو عضو اصلی طرف مذاکرات قرار گرفته است، میتوان شکست پروپاگاندای رسانهای علیه ایران را برای جبهه غرب تصور کرد.
ابراز تمایل به پیگیری دیپلماسی برای حل پرونده هستهای ایران در حالی در یک نمایش تکراری مطرح شده است که مقامهای دیپلماتیک امریکا و اروپا طی هفتهها و ماههای اخیر از یک طرف اصرار عجیبی به نشان دادن پایبندی خود به مذاکره دارند و از طرف دیگر ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران را به بهانه اغتشاشات و آشوبهای سازماندهی شده هدف قرار دادهاند. از یک طرف میکوشند صفت «مدافع حقوق بشر بودن» را به خود متصف کنند و از طرف دیگر تحریمهای پی در پی از سوی آنها، ماهیت واقعی اقداماتی را نشان میدهد که بیش از هر چیز به «ضد بشر بودن» مشهورند. بگذارید یک بار دیگر این نکته به ظاهر ساده را یادآوری کنیم که «دیپلماسی» اگر برای همه جهانیان، برای رسانهایها، دیپلماتها و شهروندان جهان، یک رویکرد مسالمتآمیز است، برای ایرانیان سنجهای است از پارادوکس بزرگ غرب که میتوان چنین توصیفش کرد: «نقاب فریب و بی قانونی.»
گروگانگیری
در حالی که مذاکرات رفع تحریمها از سوی دولت امریکا به امید به ثمرنشستن جنگ روانی این کشور و شرکای اروپاییاش علیه ایران به گروگان گرفته شده است، دمیدن بر آتش پروژه این جنگ نیز اوج گرفته است. چه بازگشت به توافق 2015 به عنوان سیاستی که «جو بایدن» از آغاز مسئولیتش مورد تأکید قرار داد حالا به پاشنه آشیل او تبدیل شده و دولت او سعی دارد با فضاسازی تبلیغی و انجام اقدامات ایذایی، راهی جز مذاکره را برای بازگشت به این توافق اما مشروط به خواستههای زیادهطلبانهاش طی کند. اتهام واهی مشارکت ایران در جنگ اوکراین به بهانه فروش پهپاد نظامی به روسیه، چشم دوختن به اغتشاشات با امید به فروپاشی و تجزیه و در نهایت امید واهی به نتیجه بخشی سناریوی فشارهای جدید آژانس همه و همه برای زمینگیر کردن ایران در صحنه مذاکرات وین ارزیابی میشود. بسته تحریمی جدید برای بررسی در نشست آتی شورای وزرای امور خارجه کشورهای اروپایی که طبق «وال استریت ژورنال» ۱۰ شخصیت و نهاد ایرانی را به بهانه ارسال پهپاد به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین در فهرست تحریمها قرار داده، از جدیدترین اقدامات در دستور کار اروپا در همراهی با امریکا به شمار میآید. دور آتی نشست شورای وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا روز دوشنبه هفته آینده برگزار خواهد شد. این در حالی است که «پرایس» هم از امیدواری کشورش برای به اجرا درآوردن وجه دیگر عملیات روانی غرب یعنی حمایت از اغتشاشات سخن گفته و مدعی شده احتمال دارد قطعنامه اخراج ایران از «کمیسیون وضعیت زنان سازمان ملل» که یک هفته دیگر درباره آن رأیگیری خواهد شد، به تصویب برسد. این مقام امریکایی اما در بخش مهمی از سخنان اخیر خود در نشست خبری اخیرش به نگرانی دولت امریکا از غنی سازی ۶۰ درصدی ایران اشاره کرده و در حالی که آن را تحریک آمیز خوانده، مدعی شده است که چنین اقداماتی هیچ اهرم بیشتری برای تهران ایجاد نمی کند.
نگرانی از عواقب کارشکنی
اقدام ایران به آغاز غنی سازی 60 درصد در تأسیسات هستهای «فردو» فارغ از اینکه در متن جدال دیپلماتیک فرسایشی غرب به رهبری امریکا به وقوع پیوسته است و از عواقب ناگزیر آتشی است که این کشور با متوقف کردن مذاکرات وین و به اجرا درآوردن سناریوی روانی چند وجهی شعلهور کرده است؛ اما در نمای کلیتر تصویر عینی این واقعیت است که زیر پا گذاشتن منافع ملی ایران و برهم خوردن امنیت آن برای هیچ یک از بازیگران غربی حاشیه امنی باقی نمیگذارد. برای جمهوری اسلامی ایران در انجام اقدامات تلافی جویانه در عرصه فعالیتهای هستهای آنچه اهمیت دارد نه دامن زدن به تنش بیشتر که عبرتآموزی کشورهای طرف توافق است. ماههاست که مقامهای دولت سیزدهم در موضعگیریهای خود بر ضرورت حل دیپلماتیک اختلافات موجود در مذاکرات تأکیده کردهاند. اما به عنوان نمونه وقتی در واکنش به این رویکرد ایران، «رابرت مالی»، نماینده ویژه امریکا در امور ایران ادعا میکند که «باب دیپلماسی با ایران باز است اما به دلیل انتخابهای ایران درباره درخواستهای فرابرجامی، ارسال پهپاد به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین، تهدید و گروگانگیری امریکاییها، رسیدن به توافق در اولویت کاخ سفید نیست»، کشورش باید انتظار تقبل هزینههای گزافی را بابت این ادعاها و منحرف کردن مسیر مذاکرات داشته باشد. چنان که این انتظار و نگرانی در اظهارات اخیر سخنگوی وزارت خارجه امریکا که بدون اشاره به اقدامات تخریبی واشنگتن و غرب، مدعی شده است اقدامات تشدید کننده هستهای ایران مخرب است و تنها به هزینههای بیشتر منجر میشود، بازتاب یافته است. اقداماتی که نه تنها راه مذاکره را نمیپیماید که به جدالی فرسایشی میانجامد که حاصلی جز مسدود کردن آخرین روزنههای دیپلماسی از جمله همکاری ایران با آژانس ندارد.
شکست پروپاگاندای غرب
شاید از این روست که از همین حالا بتوان راهکار سیاستمداران هدایت کننده کاخ سفید برای تبلیغات منفی و واسپاری پروژههای تبلیغات سیاسی- رسانهای با محور ایران هراسی و نیز ایجاد برخی رویاروییهای ایذایی امنیتی - نظامی و در عین حال قدرتنمایی پوشالی علیه ایران را شکست خورده دانست. تردیدی وجود ندارد با ادامه این روند که جمهوری اسلامی نه تنها با ابتکار عمل، دست برتر را در مذاکرات دارد بلکه بر اساس راهبردهای بلندمدت دیپلماسی در مسیر تقویت بیش از پیش سیاست منطقهای و توسعه همهجانبه رابطه با چین و روسیه به عنوان دو عضو اصلی طرف مذاکرات قرار گرفته است، میتوان شکست پروپاگاندای رسانهای علیه ایران را برای جبهه غرب تصور کرد.
«ایران» در گفتوگو با عابد اکبری، اهمیت سفر امیرعبداللهیان به صربستان و بوسنیوهرزگوین را بررسی میکند
بالکان بازار اقتصادی جذاب برای تجار ایرانی
گــــــروه سیاســـــــی / صربســـــتان و بوسنیوهرزگوین، دو کشور مهم منطقه بالکان بهعنوان شرقیترین و بزرگترین شبهجزیره بزرگ اروپا، مقصد سفر اخیر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه بوده است. ظرفیت همکاری با کشورهای منطقه بالکان که از مرز صربستان و بلغارستان تا سواحل دریای سیاه امتداد یافته، در سالهای گذشته زیر سایه محصور شدن مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران به چند کشور اروپای مرکزی مغفول مانده است. این در حالی است که شاکله اقتصادی و دیگر اشتراکات سیاسی و فرهنگی میان ایران و کشورهای این حوزه، بستر مناسبی را برای به جریان انداختن تعاملات گسترده و همهجانبه فراهم کرده است؛ امری که دولت سیزدهم ذیل سیاست خارجی اقتصادمحور خود آن را مورد توجه قرار داده است و در شرایطی که شماری از کشورهای حوزه بالکان از جمله صربستان به تدریج در حال فاصله گرفتن از سیاست وابستگی به کشورهای بزرگ اروپا و امریکا هستند، میکوشد از امکانهای موجود برای توسعه همهجانبه روابط با این کشورها بهره ببرد. عابد اکبری، کارشناس مسائل اروپا در گفتوگو با «ایران» به بررسی این مهم پرداخته و تحول در رویکرد ایران در قبال کشورهای حوزه بالکان را در دولت سیزدهم مورد توجه قرار داده است.
کشورهای حوزه بالکان از منظر سیاسی و اقتصادی از چه جایگاهی در مناسبات بینالملل بهرهمند هستند؟
کشورهای غربی شامل امریکا و بسیاری از کشورهای بزرگ اروپا به بالکان و اروپایشرقی بهعنوان یک منطقه استراتژیک نگاه میکنند که میتوانند با نفوذ در آنجا تسلط خود را بر نواحی شرقیتر از جمله روسیه و حتی کشورهای اوراسیا بیشتر کنند.
اروپاییها پیش از جنگ جهانی اول به این ناحیه بهعنوان یک فضای حیاتی برای خود نگاه میکردند. آنها بعد از اینکه توانستند در دورههای استعمار و رقابت، نواحی موردنظرشان را در آفریقا و آسیایشرقی و مناطق مختلف استراتژیک دنیا تصاحب کنند، در نهایت تنها جایی که باقی مانده بود و جدالها در آنجا آغاز شد و همان جدالها سرمنشأ جنگهای اول و دوم جهانی شد، اروپایشرقی بود. از این حیث اروپایشرقی میتواند برای کشورهای مختلف اروپایی و غربی یک جایگاه استراتژیک داشته باشد.
برای جمهوری اسلامی ایران، ابعاد سیاسی و اقتصادی رابطه با کشورهای این حوزه در چه زمینههایی تعریف میشود؟
ایران همواره به بالکان و اروپایشرقی بهعنوان دروازه ورود به غرب نگاه میکند؛ یعنی مشخصاً ایران همواره اروپایشرقی را بهعنوان دروازه ورود به غرب اروپا نگاه میکرده است.
پیش از این، آقای امیرعبداللهیان به طور مشخص تعبیری را درباره اروپایشرقی و بالکان به کار بردند و گفتند: «این منطقه بخشی از شرق است که در غرب قرار دارد.» هرچند این یک تعبیر گفتمانی است اما از آنجایی که اروپایشرقی از لحاظ گفتمانی و فرهنگی قرابتهای زیادی با ایران دارد، کشورمان آنها را بخشی از شرق تلقی میکند ولی از لحاظ ژئوپلیتیک و حتی از نظر اقتصادی هم میتواند به اروپایشرقی و به طور مشخص بالکان بهعنوان دروازه ورود حتی کالاهای ایرانی و تبادلات اقتصادی با اروپا نگاه کند.
چرا با وجود قرابتهای فرهنگی و حتی دینی بسیار میان ایران و کشورهای این منطقه از جمله صربستان و بوسنیوهرزگوین، وجوه همکاریهای مشترک سیاسی و اقتصادی با این کشورها به طور جدی در سیاست خارجی کشور مورد توجه قرار نگرفته است؟
اگر بخواهیم نگاه کارشناسانه به اقتصاد سیاسی ایران در سالهای بعد از انقلاب داشته باشیم، باید گفت اولویتبندی تبادلات اقتصادی کشور خیلی بر اساس مسائل استراتژیک آن نبوده است؛ در حقیقت ما استراتژی اقتصاد بینالملل برای دیپلماسی اقتصادی نداشتیم و به همین دلیل شاهد نوعی عدم تمرکز یا شاید عدم اولویتبندی در این تبادلات بودهایم. این در حالی است که اگر میخواستیم بر اساس این استراتژی، مسائل اقتصادی خود را در مسائل بینالملل دنبال کنیم، شاید باید از این ظرفیت بالقوه خیلی بیشتر از اینها استفاده میکردیم.
اگر بخواهم به یک شاخص اشاره کنم، میتوان گفت ظرف یک سال گذشته بعد از روی کار آمدن دولت جدید با توجه به تغییر در اولویتبندیهای سیاست خارجی ایران که به وجود آمده است، ایران فقط با صربستان 50 درصد افزایش تبادلات داشته است و به راحتی با یک پیشبینی اولیه میتوان گفت این رقم تا نیمه اول 2023 به 100 درصد افزایش در حجم تبادلات تجاری با این کشور خواهد رسید.
در عرصه اقتصادی چه امکانهای مشترکی برای تقویت تبادلات دوجانبه ایران با مجموع کشورهای حوزه بالکان وجود دارد؟
اقتصاد ایران با اقتصاد ناحیه بالکان کاملاً یک اقتصاد مکمل است. ظرفیتهای خوبی در حوزه کشاورزی و انرژی میان ایران و منطقه بالکان وجود دارد. کشورهای این حوزه میتوانند در زمینههای مختلف کشاورزی به ایران کمک کنند و کشورمان هم با توجه به غنایی که در تولید و پخش انرژی در جهان دارد، میتواند به رفع آسیبپذیریای که بالکان از نظر انرژی دارد، کمک کرده و امنیت انرژی را در این منطقه تکمیل کند. در مجموع اقتصاد دو منطقه کاملاً مکمل است و هیچ نگرانیای بابت توسعه این روابط در میان این کشورها وجود ندارد.
سیاست راهبردی ایران برای ایجاد روابط سیاسی مؤثر با بالکان با تکیه بر چه مؤلفههایی طراحی شده و اجرا میشود؟
سیاست دولت سیزدهم، سیاست نگاه به «شرق» است. البته این «شرق» هم در تعبیری از سوی مقام معظم رهبری مورد توجه قرار گرفته و هم در سخنان رئیسجمهور در راستای تبیین گزارههایی مطرح شده است که شرق و غرب را از منظر مفهومی و گفتمانی مورد توجه قرار میدهد؛ یعنی ایران آماده است تبادلات سیاسی خود را با هر بخشی از جهان که در قبال نظام سلطه استقلال داشته باشد، توسعه دهد. بالکان و بهطور مشخصتر صربستان، از خود ظرفیتهای استقلالطلبانهای در قبال این نفوذ سلطهگرانه از سوی نظام سلطه نشان داده است. از این رو در همین یک سال گذشته سفرهای متعددی میان مقامات ایران و صربستان انجام شده است. در ماههای اخیر رئیس سازمان توسعه تجارت ایران و آقای علی باقری به صربستان سفر کردند. همچنین آقای رئیسی هم با رئیسجمهور صربستان در حاشیه اجلاس سران سازمان ملل دیدار دوجانبه داشتند. مجموع این دیدارها نشان میدهد، کشورهای بالکان ازجمله صربستان میخواهند نقش مستقلتری ایفا کنند. ایران هم متمایل است روابط دیپلماتیک خود را با همه کشورهای مستقل دنیا توسعه دهد، از این حیث معتقدم ظرفیت سیاسی بین دو کشور برای توسعه روابط بسیار بالاست. طبق توافقی که صورت گرفته است، تا قبل از عید نوروز رئیسجمهور صربستان بهعنوان اولین رئیسجمهور یک کشور اروپایی به ایران سفر میکند و با توجه به زمینهسازیهایی که در دستور کار دوطرف قرار دارد، انعقاد توافقنامههای همکاری مشترک در زمینههای مختلف، روابط اقتصادی و سیاسی به شکل جهشواری افزایش خواهد یافت.
برخلاف تلاش صربستان برای فاصله گرفتن از سیاستهای سلطهطلبانه بازیگران بزرگ غرب، آلبانی بهعنوان یکی دیگر از کشورهای مهم این حوزه، تحت نفوذ مستقیم امریکا و شرکای اروپاییاش قرار گرفته که این کشور را به محملی برای تقابل با جمهوری اسلامی تبدیل کردهاند، این را چطور میبینید؟
آلبانی کشوری است که اقداماتش برای ایرانیها تأسفبرانگیز است. این در حالی است که ایران با آلبانی قرابتهای فرهنگی بسیار زیادی دارد که از همه کشورهای دیگر بالکان بیشتر است. آلبانی یکی از کشورهایی است که نوروز در یونسکو به نام آن ثبت شده است. ولی امروزه استقلال سیاسی این کشور در حال از بین رفتن است، یعنی در سالهای گذشته روندی شکل گرفته که به معنای واقعی کلمه استقلال سیاسی این کشور را از بین برده است، به شکلی که یک سری از کشورهای غربی و گروهکهای سیاسی تروریستی برای هیأت حاکمه این کشور تصمیمگیری میکنند و همه رفتارهای سیاسی آلبانی بر اساس خواست این کشورها و گروهها شکل میگیرد. از این حیث، خیلی تأسفبرانگیز است که امروز استقلال سیاسی کشوری که از نظر فرهنگی این اندازه به ایران نزدیک است و ایرانیها به مردم آلبانی علاقهمند هستند، از دست رفته است. با فرایندی که این کشور طی میکند، نمیتوان چشمانداز مثبتی را برای آن تصور کرد.
دولت آقای رئیسی بر روند توسعه همهجانبه رابطه با کشورهایی که تا پیش از این خیلی در سیاست خارجی به آنها توجه نشده بود، تمرکز ویژهای کرده است. آیا سفرهای متعدد دیپلماتیک میان مسئولان کشور با کشورهای دارای اولویت را میتوان فراتر از رفت و آمدهای متعارف دیپلماتیک، در چهارچوب تحقق اهداف سیاسی و دیپلماسی اقتصادی دولت سیزدهم ارزیابی کرد؟
دقیقاً اتفاق ویژهای در حوزه سیاست خارجی در دولت سیزدهم رخ داده است. اگر بخواهم یک ارزیابی 20 ساله از سیاست خارجی ایران در یک جمله بگویم، تحولی که در یک سال گذشته اتفاق افتاده این است که ما فراتر از این سفرها و تعاملاتی که برقرار شده است، دارای یک سیاست خارجی دارای اولویت و با برنامه شدهایم. مثالی برای تأیید این گزاره میآورم؛ آفریقا منطقهای است که امروز در دنیا خیلی از کشورها هدفگذاری اقتصادی بسیاری برای آن داشتهاند. ما طی سالهای قبل از روی کار آمدن دولت سیزدهم تقریباً هیچ توجهی به آفریقا نداشتیم. در حالی که کشور رقیبی مانند ترکیه در منطقه در 13 سال گذشته بیشتر از 50 سفر در سطح رئیس دولت یا وزیر خارجه به منطقه آفریقا داشتهاند. خب ما هیچ وقت برای این منطقه برنامهریزی نکرده بودیم حتی در آسیای جنوبشرقی. به عنوان مثال کرهجنوبی تا قبل از اتفاقات سال 2017 جزو سه یا چهار کشور با بیشترین حجم تبادلات اقتصادی با ایران بود، ولی شاهدیم که طی 10 سال قبل از آن، هیچ سفری توسط مقامهای رسمی ایران به کرهجنوبی انجام نشده است. بنابراین دولت پیشین نمیدانست اولویتهایش در تبادلات دیپلماتیک و اقتصادی چیست؛ زیرا درگیر یک سری مسائل در سیاست خارجی بود که تمرکز خود را از مسائل کلیدی دور کرده بود، اما اتفاقی که در یک سال گذشته رخ داده این است که امروزه دولت سیزدهم با وجود همه محدودیتهای بینالمللی که توسط نظام سلطه برای کشور بهوجود آمده است، با برنامه و اولویتبندی کارهای خود را پیش میبرد و این خودش یک اتفاق بسیار امیدوارکننده است و چشمانداز روشنی را در عرصه سیاست خارجی نشان میدهد.
کشورهای حوزه بالکان از منظر سیاسی و اقتصادی از چه جایگاهی در مناسبات بینالملل بهرهمند هستند؟
کشورهای غربی شامل امریکا و بسیاری از کشورهای بزرگ اروپا به بالکان و اروپایشرقی بهعنوان یک منطقه استراتژیک نگاه میکنند که میتوانند با نفوذ در آنجا تسلط خود را بر نواحی شرقیتر از جمله روسیه و حتی کشورهای اوراسیا بیشتر کنند.
اروپاییها پیش از جنگ جهانی اول به این ناحیه بهعنوان یک فضای حیاتی برای خود نگاه میکردند. آنها بعد از اینکه توانستند در دورههای استعمار و رقابت، نواحی موردنظرشان را در آفریقا و آسیایشرقی و مناطق مختلف استراتژیک دنیا تصاحب کنند، در نهایت تنها جایی که باقی مانده بود و جدالها در آنجا آغاز شد و همان جدالها سرمنشأ جنگهای اول و دوم جهانی شد، اروپایشرقی بود. از این حیث اروپایشرقی میتواند برای کشورهای مختلف اروپایی و غربی یک جایگاه استراتژیک داشته باشد.
برای جمهوری اسلامی ایران، ابعاد سیاسی و اقتصادی رابطه با کشورهای این حوزه در چه زمینههایی تعریف میشود؟
ایران همواره به بالکان و اروپایشرقی بهعنوان دروازه ورود به غرب نگاه میکند؛ یعنی مشخصاً ایران همواره اروپایشرقی را بهعنوان دروازه ورود به غرب اروپا نگاه میکرده است.
پیش از این، آقای امیرعبداللهیان به طور مشخص تعبیری را درباره اروپایشرقی و بالکان به کار بردند و گفتند: «این منطقه بخشی از شرق است که در غرب قرار دارد.» هرچند این یک تعبیر گفتمانی است اما از آنجایی که اروپایشرقی از لحاظ گفتمانی و فرهنگی قرابتهای زیادی با ایران دارد، کشورمان آنها را بخشی از شرق تلقی میکند ولی از لحاظ ژئوپلیتیک و حتی از نظر اقتصادی هم میتواند به اروپایشرقی و به طور مشخص بالکان بهعنوان دروازه ورود حتی کالاهای ایرانی و تبادلات اقتصادی با اروپا نگاه کند.
چرا با وجود قرابتهای فرهنگی و حتی دینی بسیار میان ایران و کشورهای این منطقه از جمله صربستان و بوسنیوهرزگوین، وجوه همکاریهای مشترک سیاسی و اقتصادی با این کشورها به طور جدی در سیاست خارجی کشور مورد توجه قرار نگرفته است؟
اگر بخواهیم نگاه کارشناسانه به اقتصاد سیاسی ایران در سالهای بعد از انقلاب داشته باشیم، باید گفت اولویتبندی تبادلات اقتصادی کشور خیلی بر اساس مسائل استراتژیک آن نبوده است؛ در حقیقت ما استراتژی اقتصاد بینالملل برای دیپلماسی اقتصادی نداشتیم و به همین دلیل شاهد نوعی عدم تمرکز یا شاید عدم اولویتبندی در این تبادلات بودهایم. این در حالی است که اگر میخواستیم بر اساس این استراتژی، مسائل اقتصادی خود را در مسائل بینالملل دنبال کنیم، شاید باید از این ظرفیت بالقوه خیلی بیشتر از اینها استفاده میکردیم.
اگر بخواهم به یک شاخص اشاره کنم، میتوان گفت ظرف یک سال گذشته بعد از روی کار آمدن دولت جدید با توجه به تغییر در اولویتبندیهای سیاست خارجی ایران که به وجود آمده است، ایران فقط با صربستان 50 درصد افزایش تبادلات داشته است و به راحتی با یک پیشبینی اولیه میتوان گفت این رقم تا نیمه اول 2023 به 100 درصد افزایش در حجم تبادلات تجاری با این کشور خواهد رسید.
در عرصه اقتصادی چه امکانهای مشترکی برای تقویت تبادلات دوجانبه ایران با مجموع کشورهای حوزه بالکان وجود دارد؟
اقتصاد ایران با اقتصاد ناحیه بالکان کاملاً یک اقتصاد مکمل است. ظرفیتهای خوبی در حوزه کشاورزی و انرژی میان ایران و منطقه بالکان وجود دارد. کشورهای این حوزه میتوانند در زمینههای مختلف کشاورزی به ایران کمک کنند و کشورمان هم با توجه به غنایی که در تولید و پخش انرژی در جهان دارد، میتواند به رفع آسیبپذیریای که بالکان از نظر انرژی دارد، کمک کرده و امنیت انرژی را در این منطقه تکمیل کند. در مجموع اقتصاد دو منطقه کاملاً مکمل است و هیچ نگرانیای بابت توسعه این روابط در میان این کشورها وجود ندارد.
سیاست راهبردی ایران برای ایجاد روابط سیاسی مؤثر با بالکان با تکیه بر چه مؤلفههایی طراحی شده و اجرا میشود؟
سیاست دولت سیزدهم، سیاست نگاه به «شرق» است. البته این «شرق» هم در تعبیری از سوی مقام معظم رهبری مورد توجه قرار گرفته و هم در سخنان رئیسجمهور در راستای تبیین گزارههایی مطرح شده است که شرق و غرب را از منظر مفهومی و گفتمانی مورد توجه قرار میدهد؛ یعنی ایران آماده است تبادلات سیاسی خود را با هر بخشی از جهان که در قبال نظام سلطه استقلال داشته باشد، توسعه دهد. بالکان و بهطور مشخصتر صربستان، از خود ظرفیتهای استقلالطلبانهای در قبال این نفوذ سلطهگرانه از سوی نظام سلطه نشان داده است. از این رو در همین یک سال گذشته سفرهای متعددی میان مقامات ایران و صربستان انجام شده است. در ماههای اخیر رئیس سازمان توسعه تجارت ایران و آقای علی باقری به صربستان سفر کردند. همچنین آقای رئیسی هم با رئیسجمهور صربستان در حاشیه اجلاس سران سازمان ملل دیدار دوجانبه داشتند. مجموع این دیدارها نشان میدهد، کشورهای بالکان ازجمله صربستان میخواهند نقش مستقلتری ایفا کنند. ایران هم متمایل است روابط دیپلماتیک خود را با همه کشورهای مستقل دنیا توسعه دهد، از این حیث معتقدم ظرفیت سیاسی بین دو کشور برای توسعه روابط بسیار بالاست. طبق توافقی که صورت گرفته است، تا قبل از عید نوروز رئیسجمهور صربستان بهعنوان اولین رئیسجمهور یک کشور اروپایی به ایران سفر میکند و با توجه به زمینهسازیهایی که در دستور کار دوطرف قرار دارد، انعقاد توافقنامههای همکاری مشترک در زمینههای مختلف، روابط اقتصادی و سیاسی به شکل جهشواری افزایش خواهد یافت.
برخلاف تلاش صربستان برای فاصله گرفتن از سیاستهای سلطهطلبانه بازیگران بزرگ غرب، آلبانی بهعنوان یکی دیگر از کشورهای مهم این حوزه، تحت نفوذ مستقیم امریکا و شرکای اروپاییاش قرار گرفته که این کشور را به محملی برای تقابل با جمهوری اسلامی تبدیل کردهاند، این را چطور میبینید؟
آلبانی کشوری است که اقداماتش برای ایرانیها تأسفبرانگیز است. این در حالی است که ایران با آلبانی قرابتهای فرهنگی بسیار زیادی دارد که از همه کشورهای دیگر بالکان بیشتر است. آلبانی یکی از کشورهایی است که نوروز در یونسکو به نام آن ثبت شده است. ولی امروزه استقلال سیاسی این کشور در حال از بین رفتن است، یعنی در سالهای گذشته روندی شکل گرفته که به معنای واقعی کلمه استقلال سیاسی این کشور را از بین برده است، به شکلی که یک سری از کشورهای غربی و گروهکهای سیاسی تروریستی برای هیأت حاکمه این کشور تصمیمگیری میکنند و همه رفتارهای سیاسی آلبانی بر اساس خواست این کشورها و گروهها شکل میگیرد. از این حیث، خیلی تأسفبرانگیز است که امروز استقلال سیاسی کشوری که از نظر فرهنگی این اندازه به ایران نزدیک است و ایرانیها به مردم آلبانی علاقهمند هستند، از دست رفته است. با فرایندی که این کشور طی میکند، نمیتوان چشمانداز مثبتی را برای آن تصور کرد.
دولت آقای رئیسی بر روند توسعه همهجانبه رابطه با کشورهایی که تا پیش از این خیلی در سیاست خارجی به آنها توجه نشده بود، تمرکز ویژهای کرده است. آیا سفرهای متعدد دیپلماتیک میان مسئولان کشور با کشورهای دارای اولویت را میتوان فراتر از رفت و آمدهای متعارف دیپلماتیک، در چهارچوب تحقق اهداف سیاسی و دیپلماسی اقتصادی دولت سیزدهم ارزیابی کرد؟
دقیقاً اتفاق ویژهای در حوزه سیاست خارجی در دولت سیزدهم رخ داده است. اگر بخواهم یک ارزیابی 20 ساله از سیاست خارجی ایران در یک جمله بگویم، تحولی که در یک سال گذشته اتفاق افتاده این است که ما فراتر از این سفرها و تعاملاتی که برقرار شده است، دارای یک سیاست خارجی دارای اولویت و با برنامه شدهایم. مثالی برای تأیید این گزاره میآورم؛ آفریقا منطقهای است که امروز در دنیا خیلی از کشورها هدفگذاری اقتصادی بسیاری برای آن داشتهاند. ما طی سالهای قبل از روی کار آمدن دولت سیزدهم تقریباً هیچ توجهی به آفریقا نداشتیم. در حالی که کشور رقیبی مانند ترکیه در منطقه در 13 سال گذشته بیشتر از 50 سفر در سطح رئیس دولت یا وزیر خارجه به منطقه آفریقا داشتهاند. خب ما هیچ وقت برای این منطقه برنامهریزی نکرده بودیم حتی در آسیای جنوبشرقی. به عنوان مثال کرهجنوبی تا قبل از اتفاقات سال 2017 جزو سه یا چهار کشور با بیشترین حجم تبادلات اقتصادی با ایران بود، ولی شاهدیم که طی 10 سال قبل از آن، هیچ سفری توسط مقامهای رسمی ایران به کرهجنوبی انجام نشده است. بنابراین دولت پیشین نمیدانست اولویتهایش در تبادلات دیپلماتیک و اقتصادی چیست؛ زیرا درگیر یک سری مسائل در سیاست خارجی بود که تمرکز خود را از مسائل کلیدی دور کرده بود، اما اتفاقی که در یک سال گذشته رخ داده این است که امروزه دولت سیزدهم با وجود همه محدودیتهای بینالمللی که توسط نظام سلطه برای کشور بهوجود آمده است، با برنامه و اولویتبندی کارهای خود را پیش میبرد و این خودش یک اتفاق بسیار امیدوارکننده است و چشمانداز روشنی را در عرصه سیاست خارجی نشان میدهد.
دیگه چه خبر؟
فرمانده منطقه انتظامی انزلی بازداشت شد
خبر اول اینکه، وکیل اولیایدم مهران سماک، جوان اهل استان گیلان که در ناآرامیهای هفته گذشته در انزلی کشته شد، از بازداشت فرمانده انتظامی این شهر خبر داد. به گزارش تسنیم،احمدی در صفحه خود در فضای مجازی نوشت: پس از گذشت ۷ روز از فوت مهران سماک، با پیگیریهای مستمر و بررسی دلایل و مستندات نهایتاً جعفر جوانمردی فرمانده منطقه انتظامی بندرانزلی به اتهام عدم رعایت قانون نحوه بهکارگیری سلاح منجر به فوت مهران سماک در شعبه اول بازپرسی دادسرای نظامی گیلان تفهیم اتهام و با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان شد و در حال حاضر در زندان مرکزی رشت است. گفتنی است مهران سماک شامگاه سهشنبه پس از پایان بازی ایران- امریکا در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، بر اثر تیراندازی در انزلی کشته شد.
توضیحات طائب درباره ماجرای بولتنهای محرمانه
خبر دیگر اینکه، رئیس سابق سازمان اطلاعات سپاه توضیحاتی درباره ماجرای بولتنهای محرمانه منتسب به یکی از چهرههای مرتبط با خبرگزاری فارس ارائه کرد که گمانه خودسرانه و غیررسمی بودن این بولتنها را بیش از پیش تقویت میکند. حجتالاسلام طائب روز گذشته طی سخنرانی خود در دانشگاه زنجان به مناسبت روز دانشجو، با اشاره به اینکه پیش از این، چند بار به تهیهکننده این بولتنها تذکر داده شده بود، اظهار کرد: حتی این تذکرها به مرحله برخورد قضایی هم رسیده بود. وی با تفکیک میان خبررسانی و انشای خبر در کار رسانهای، کار انجام شده در این بولتنها را انشای خبر توصیف و تأکید کرد: این فرد انشای خبر میکرد، به این ترتیب که گاهی خبر منعکس میشود و گاهی هم چیزی که شنیده میشود، انشا میشود، این فرد هم آنچه میشنیده را انشا میکرده است. رئیس سابق سازمان اطلاعات سپاه با بیان اینکه به دنبال این رویکرد انشای خبر، با این فرد برخورد هم شده است، اضافه کرد: آخرین سمت این فرد قائممقام فارس نبود، از مقام قائممقامی فارس جابهجایش کردند، یک زمانی قائممقام فارس، مرتبط و فعال بوده، اما بولتن را خودش میگذاشته، یعنی مأموریتی برای تهیه بولتن نداشته، بلکه آن را تهیه میکرده و به دستگاههای مختلف یا میفروخته یا ارسال میکرده است. گفتنی است این بولتنها حاوی اخبار جعلی و غیرواقعی اغلب ضددولتی از شخصیتهای عالی نظام یا سران قوا بود که صرفاً براساس شنیدهها و روایتهای نادرست تهیه و تنظیم میشد. پیش از این مهدی فضائلی، عضو دفتر نشر آثار رهبر انقلاب نیز، اخباری که در این بولتن به نقل از رهبرانقلاب درج شده بود را جعلی خوانده و گفت: «علاوه بر آنکه اغلب اخبار و مواضع منسوب به رهبرمعظم انقلاب در بولتن خبری یک مجموعه رسانهای، به دلیل غیردقیق، ناقص و گاه جعلی بودن غیرمعتبر است، باید به اغراض شوم دشمن توجه داشت که اخباری دروغ را به عنوان اخبار این بولتن محرمانه مطرح می کند.»
ادعای جدید «سنتکام» درباره رویارویی
شناورهای سپاه با ناوهای امریکایی
شنیدیم که، سازمان تروریستی «ستاد فرماندهی مرکزی امریکا» موسوم به «سنتکام» بامداد چهارشنبه مدعی شد یک فروند شناور گشت نظامی ایران مواجهه «ناامن و غیرحرفهای» با کشتیهای جنگی امریکایی در تنگه هرمز داشت. به گزارش فارس طبق ادعای «سنتکام»، این شناور گشت ایرانی با «تاباندن نورافکن» به سمت کشتی نظامی «لوئیس پولر» و ناوشکن «سالیوانز» - که هزاران کیلومتر دورتر از خاک امریکا بهصورت غیرقانونی در آبهای غرب آسیا حرکت میکنند - سعی در کور کردن دید آنها داشت. در این بیانیه ادعا شده است که با وجود عبور شناور ایرانی از فاصله ۱۳۷ متری این کشتیها در تاریکی شب، اما آنها با هشدار صوتی و لیزرهای غیرمرگبار، بدون بروز حادثهای به حرکت خود در تنگه هرمز ادامه دادند.
واکنش بانک مرکزی
به ادعای عضو کمیسیون فرهنگی مجلس
با خبر شدیم که، علی صالحآبادی رئیسکل بانک مرکزی اعلام کرد: به هیچوجه موضوع (مسدودی حساب بانکی افراد بیحجاب) صحت ندارد و شبکه بانکی طبق روال گذشته در حال ارائه خدمات به هموطنان عزیز است. گفتنی است که حسین جلالی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، دو روز پیش در اظهاراتی در خصوص مراحل برخورد با بدحجابی و بیحجابی گفته بود: امکان دارد در قالب تذکری از طریق پیامک به افراد بیحجاب اعلام شود که شما حجاب رعایت نکردید و سعی کنید به قانون احترام بگذارید. بعد از تذکر، وارد مرحله اخطار میشویم و در مرحله سوم ممکن است حساب بانکی فرد بیحجاب مسدود شود.
اروپا پرستیوی را قطع کرد
خبر رسیده که، اپراتور ماهوارهای یوتلست، چند هفته پس از اعمال تحریمهای اتحادیه اروپا علیه پرس تیوی، این شبکه خبری انگلیسی زبان ایران را قطع کرد. به گزارش ایسنا، پرس تیوی در خبری اعلام کرده است: «اتحادیه اروپا در تاریخ ۱۴ نوامبر تعدادی از نهادها و افراد ایرانی از جمله شبکه پرس تیوی را بهدلیل ادعای نقض حقوق در پی ناآرامیها در ایران تحریم کرد و بر این اساس شرکت ماهوارهای فرانسوی یوتلست (Uutelsat) هم پخش شبکه انگلیسیزبان پرس تیوی را قطع کرده است.» در ادامه این مطلب آمده است: «کارشناسان بر این باورند که تحریمهای اعمال شده علیه پرس تیوی توسط اتحادیه اروپا و پیش از آن توسط دولت کانادا، با هدف از بین بردن آزادی بیان و دیدگاههای جایگزین است. آنها همچنین بر نقش پرس تیوی در جریان ناآرامیهای اخیر تأکید کردهاند، زیرا این شبکه خبری تلاش زیادی برای مقابله با روایتهای جعلی ایجادشده توسط رسانههای غربی انجام داده است.» یوتلست یک اپراتور ماهوارهای فرانسوی است که تمام قاره اروپا، خاورمیانه، آفریقا، آسیا و قاره امریکا را پوشش میدهد و سومین اپراتور ماهوارهای در جهان از نظر درآمد است.
اعتصاب غذای جداشدگان از منافقین در آلبانی
دست آخر اینکه، مدیر اجرایی انجمن آسیلا (انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی) اعلام کرد در اعتراض به بازداشت غیرقانونی یک ماههشان به اعتصاب غذا دست زدهاند. به گزارش ایرنا، حسن حیرانی با انتشار ویدیویی گفت: یک ماهی است با توطئه مریم رجوی و بخش فاسد دولت آلبانی در بازداشت غیرقانونی در کمپ بستهای هستیم که پرچم سازمان ملل را هم یدک میکشد. وکیل هم گرفتهایم اما پاسخی به ما نمیدهند و روز به روز فشارها را روی ما بیشتر کردهاند. وی افزود: تا این لحظه در این کمپ از هیچ سیستم گرمایشی برخوردار نبودهایم حتی اجازه هواخوری نداریم و کل یک ماه گذشته در یک اتاق و راهرو کوچکی تردد داشتهایم. حیرانی تأکید کرد: امروز کار خبیثانه دیگری در حق ما کرده و اجازه ملاقات با همسرانمان را لغو کردند. تنها کاری که از دست ما برمیآید اعتصاب غذا است تا شاید سازمان مللی که چشمهایش را به روی جنایتهای مریم رجوی بسته پاسخگوی شرایط باشد. وی تصریح کرد: ما یک ماه است شبانهروز با کاپشن اینجا هستیم و روز به روز فشارها را روی ما بیشتر میکنند تا بلکه بتوانند ما را شکسته و وادار به خیانت و وطنفروشی کنند ولی ما ذرهای کوتاه نیامده و از امروز اعتصاب غذایمان را شروع کردهایم. امیدوارم نتیجهبخش باشد.
خبر اول اینکه، وکیل اولیایدم مهران سماک، جوان اهل استان گیلان که در ناآرامیهای هفته گذشته در انزلی کشته شد، از بازداشت فرمانده انتظامی این شهر خبر داد. به گزارش تسنیم،احمدی در صفحه خود در فضای مجازی نوشت: پس از گذشت ۷ روز از فوت مهران سماک، با پیگیریهای مستمر و بررسی دلایل و مستندات نهایتاً جعفر جوانمردی فرمانده منطقه انتظامی بندرانزلی به اتهام عدم رعایت قانون نحوه بهکارگیری سلاح منجر به فوت مهران سماک در شعبه اول بازپرسی دادسرای نظامی گیلان تفهیم اتهام و با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان شد و در حال حاضر در زندان مرکزی رشت است. گفتنی است مهران سماک شامگاه سهشنبه پس از پایان بازی ایران- امریکا در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، بر اثر تیراندازی در انزلی کشته شد.
توضیحات طائب درباره ماجرای بولتنهای محرمانه
خبر دیگر اینکه، رئیس سابق سازمان اطلاعات سپاه توضیحاتی درباره ماجرای بولتنهای محرمانه منتسب به یکی از چهرههای مرتبط با خبرگزاری فارس ارائه کرد که گمانه خودسرانه و غیررسمی بودن این بولتنها را بیش از پیش تقویت میکند. حجتالاسلام طائب روز گذشته طی سخنرانی خود در دانشگاه زنجان به مناسبت روز دانشجو، با اشاره به اینکه پیش از این، چند بار به تهیهکننده این بولتنها تذکر داده شده بود، اظهار کرد: حتی این تذکرها به مرحله برخورد قضایی هم رسیده بود. وی با تفکیک میان خبررسانی و انشای خبر در کار رسانهای، کار انجام شده در این بولتنها را انشای خبر توصیف و تأکید کرد: این فرد انشای خبر میکرد، به این ترتیب که گاهی خبر منعکس میشود و گاهی هم چیزی که شنیده میشود، انشا میشود، این فرد هم آنچه میشنیده را انشا میکرده است. رئیس سابق سازمان اطلاعات سپاه با بیان اینکه به دنبال این رویکرد انشای خبر، با این فرد برخورد هم شده است، اضافه کرد: آخرین سمت این فرد قائممقام فارس نبود، از مقام قائممقامی فارس جابهجایش کردند، یک زمانی قائممقام فارس، مرتبط و فعال بوده، اما بولتن را خودش میگذاشته، یعنی مأموریتی برای تهیه بولتن نداشته، بلکه آن را تهیه میکرده و به دستگاههای مختلف یا میفروخته یا ارسال میکرده است. گفتنی است این بولتنها حاوی اخبار جعلی و غیرواقعی اغلب ضددولتی از شخصیتهای عالی نظام یا سران قوا بود که صرفاً براساس شنیدهها و روایتهای نادرست تهیه و تنظیم میشد. پیش از این مهدی فضائلی، عضو دفتر نشر آثار رهبر انقلاب نیز، اخباری که در این بولتن به نقل از رهبرانقلاب درج شده بود را جعلی خوانده و گفت: «علاوه بر آنکه اغلب اخبار و مواضع منسوب به رهبرمعظم انقلاب در بولتن خبری یک مجموعه رسانهای، به دلیل غیردقیق، ناقص و گاه جعلی بودن غیرمعتبر است، باید به اغراض شوم دشمن توجه داشت که اخباری دروغ را به عنوان اخبار این بولتن محرمانه مطرح می کند.»
ادعای جدید «سنتکام» درباره رویارویی
شناورهای سپاه با ناوهای امریکایی
شنیدیم که، سازمان تروریستی «ستاد فرماندهی مرکزی امریکا» موسوم به «سنتکام» بامداد چهارشنبه مدعی شد یک فروند شناور گشت نظامی ایران مواجهه «ناامن و غیرحرفهای» با کشتیهای جنگی امریکایی در تنگه هرمز داشت. به گزارش فارس طبق ادعای «سنتکام»، این شناور گشت ایرانی با «تاباندن نورافکن» به سمت کشتی نظامی «لوئیس پولر» و ناوشکن «سالیوانز» - که هزاران کیلومتر دورتر از خاک امریکا بهصورت غیرقانونی در آبهای غرب آسیا حرکت میکنند - سعی در کور کردن دید آنها داشت. در این بیانیه ادعا شده است که با وجود عبور شناور ایرانی از فاصله ۱۳۷ متری این کشتیها در تاریکی شب، اما آنها با هشدار صوتی و لیزرهای غیرمرگبار، بدون بروز حادثهای به حرکت خود در تنگه هرمز ادامه دادند.
واکنش بانک مرکزی
به ادعای عضو کمیسیون فرهنگی مجلس
با خبر شدیم که، علی صالحآبادی رئیسکل بانک مرکزی اعلام کرد: به هیچوجه موضوع (مسدودی حساب بانکی افراد بیحجاب) صحت ندارد و شبکه بانکی طبق روال گذشته در حال ارائه خدمات به هموطنان عزیز است. گفتنی است که حسین جلالی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، دو روز پیش در اظهاراتی در خصوص مراحل برخورد با بدحجابی و بیحجابی گفته بود: امکان دارد در قالب تذکری از طریق پیامک به افراد بیحجاب اعلام شود که شما حجاب رعایت نکردید و سعی کنید به قانون احترام بگذارید. بعد از تذکر، وارد مرحله اخطار میشویم و در مرحله سوم ممکن است حساب بانکی فرد بیحجاب مسدود شود.
اروپا پرستیوی را قطع کرد
خبر رسیده که، اپراتور ماهوارهای یوتلست، چند هفته پس از اعمال تحریمهای اتحادیه اروپا علیه پرس تیوی، این شبکه خبری انگلیسی زبان ایران را قطع کرد. به گزارش ایسنا، پرس تیوی در خبری اعلام کرده است: «اتحادیه اروپا در تاریخ ۱۴ نوامبر تعدادی از نهادها و افراد ایرانی از جمله شبکه پرس تیوی را بهدلیل ادعای نقض حقوق در پی ناآرامیها در ایران تحریم کرد و بر این اساس شرکت ماهوارهای فرانسوی یوتلست (Uutelsat) هم پخش شبکه انگلیسیزبان پرس تیوی را قطع کرده است.» در ادامه این مطلب آمده است: «کارشناسان بر این باورند که تحریمهای اعمال شده علیه پرس تیوی توسط اتحادیه اروپا و پیش از آن توسط دولت کانادا، با هدف از بین بردن آزادی بیان و دیدگاههای جایگزین است. آنها همچنین بر نقش پرس تیوی در جریان ناآرامیهای اخیر تأکید کردهاند، زیرا این شبکه خبری تلاش زیادی برای مقابله با روایتهای جعلی ایجادشده توسط رسانههای غربی انجام داده است.» یوتلست یک اپراتور ماهوارهای فرانسوی است که تمام قاره اروپا، خاورمیانه، آفریقا، آسیا و قاره امریکا را پوشش میدهد و سومین اپراتور ماهوارهای در جهان از نظر درآمد است.
اعتصاب غذای جداشدگان از منافقین در آلبانی
دست آخر اینکه، مدیر اجرایی انجمن آسیلا (انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی) اعلام کرد در اعتراض به بازداشت غیرقانونی یک ماههشان به اعتصاب غذا دست زدهاند. به گزارش ایرنا، حسن حیرانی با انتشار ویدیویی گفت: یک ماهی است با توطئه مریم رجوی و بخش فاسد دولت آلبانی در بازداشت غیرقانونی در کمپ بستهای هستیم که پرچم سازمان ملل را هم یدک میکشد. وکیل هم گرفتهایم اما پاسخی به ما نمیدهند و روز به روز فشارها را روی ما بیشتر کردهاند. وی افزود: تا این لحظه در این کمپ از هیچ سیستم گرمایشی برخوردار نبودهایم حتی اجازه هواخوری نداریم و کل یک ماه گذشته در یک اتاق و راهرو کوچکی تردد داشتهایم. حیرانی تأکید کرد: امروز کار خبیثانه دیگری در حق ما کرده و اجازه ملاقات با همسرانمان را لغو کردند. تنها کاری که از دست ما برمیآید اعتصاب غذا است تا شاید سازمان مللی که چشمهایش را به روی جنایتهای مریم رجوی بسته پاسخگوی شرایط باشد. وی تصریح کرد: ما یک ماه است شبانهروز با کاپشن اینجا هستیم و روز به روز فشارها را روی ما بیشتر میکنند تا بلکه بتوانند ما را شکسته و وادار به خیانت و وطنفروشی کنند ولی ما ذرهای کوتاه نیامده و از امروز اعتصاب غذایمان را شروع کردهایم. امیدوارم نتیجهبخش باشد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
حرکت اروپا بر اساس نقشه امریکا
-
بالکان بازار اقتصادی جذاب برای تجار ایرانی
-
دیگه چه خبر؟
اخبارایران آنلاین