
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سخن روز
امام علی (ع):
چه بسا عزیزى که اخلاق بدش او را ذلیل و چه بسا ذلیلى که اخلاق خوبش او را عزیز کرد.
بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۹۶، ح ۷۹

اگر فراموشی داشت غصهدار پرویز پورحسینی نبود
در تعجبم که برخی رسانهها در فضای رسمی و مجازی از پدر من در شرایطی صحبت میکنند که در خانه سالمندان است و به آلزایمر دچار شده است. اینطور نیست و ایشان در منزل هستند و بیماری اصلیشان هم فقط پارکینسون است. اگر فراموشی داشتند که این روزها اینقدر غصه مرحوم پرویز پورحسینی و دیگر دوستان و همکارانشان را نمیخوردند. قابل ذکر است در زمانی که پدر بهدلیل مشکلات بیماری در بیمارستان بستری بودند قادر به حمایت از هیچ جناح سیاسی نبوده و اگر در فضای مجازی خلاف این امر وجود دارد، توسط اشخاص ثالث فرصتطلب و بهصورت جعلی منتشر و رصد میشود.
پاسخ آرتین فرزند فردوس کاویانی به برخی شایعهها در گفتوگو با ایسنا

شریف بود و شریف زیست
محمد میرزمانی
موسیقیدان و آهنگساز
احمدعلی راغب آهنگساز، نوازنده و نویسنده ایرانی درگذشت. او آهنگساز «همشاگردی سلام»، «بانگ آزادی»، «امریکا امریکا ننگ به نیرنگ تو»، «این پیروزی خجسته باد» و«جنگ، جنگ تا پیروزی» بود. اگرچه نام احمدعلی راغب خالق این آثار با کارهای انقلابی گره خورده است و او را یکی از ماندگارترین و شناختهشدهترین آهنگسازان و هنرمندان موسیقی انقلاب معرفی میکنند اما این هنرمند طی سالها زندگی هنری خود آثار بیشماری در سبکهای مختلف موسیقی چون فولکلور نواحی مختلف ایران ساخته است. احمدعلی راغب سهشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۹ در سن ۷۶ سالگی پس از مدتها مبارزه با بیماری سرطان، دارفانی را وداع گفت.
اوایل سال 1358 بود که با زنده یاد احمدعلی راغب آشنا شدم، آن زمان 25 ساله بود و در همان ابتدای آشنایی شیفته شخصیت و اخلاق و منش خوب او شدم. هنرمندی که در کنار هنر والای خود بسیار شریف بود و شریف زیست. ساز تخصصی آقای راغب عود بود و با مهارت بسیاری این ساز را مینواخت و علاوه بر آن در زمینه آهنگسازی و ملودیپردازی هم فعالیت چشمگیری داشت.
نخستین جلسه آشناییمان را هیچگاه فراموش نمیکنم، جلسهای با حضور آقای راغب و من، در آن دیدار علاوه بر صحبتهایی درباره شکلگیری یک همکاری خیلی خوب در آینده و بیان ایدهها و نقطه نظرات مختلف، درسهای بسیاری در چگونگی ضبط آثار و... از او آموختم و آن ملاقات منشأ کارهای بسیاری خوبی شد. زنده یاد راغب طی سالها فعالیت هنری خود توانست آثار جاودانهای در موسیقی ایران تولید و ارائه کند که هریک بازگوکننده بخشی از اتفاقات تاریخ موسیقی ایران بود و یادآور شرایط و حال و هوای دوران انقلاب است. آثاری که هر زمان به گوش برسد دلنشین و سرشار از احساس است و این زیبایی شاخصه کارهای راغب بود، ملودیهایی روان و سلیس و پر از احساس و زیبایی که بر مخاطبان تأثیر بسزایی داشت و ارتباط خوبی با آن برقرار میکردند. من نیز توفیق همکاری با آقای راغب را داشتهام و تنظیم تعدادی از کارهای او برای ارکستر را برعهده گرفتم که بهترین نمونه آن سرود «امریکا امریکا ننگ به نیرنگ تو» است. زنده یاد احمدعلی راغب انسانی بسیار مظلوم بود و همواره با متانت سخن میگفت. هیچگاه ندیدم در کار ترشرویی یا پرخاشگری کنند و بهراحتی میتوانستیم ایدهها و نقطه نظرات خود را بیان کنیم. همیشه برایشان احترام بسیاری قائل بودم و هستم و درسهای بسیاری از او فرا گرفتم، بویژه درس اخلاق و بر این باورم منش و اخلاق خوب، مهمترین وجهه و حسن یک هنرمند است و حتی ارجحتر از آثار هنری او ، آراسته بودن یک هنرمند به این صفات نیک در کارهای او بسیار تأثیرگذار بوده و این اثرگذاری هم به لحاظ اخلاقی و هم هنری در جامعه قطعاً بازخورد مثبتی خواهد داشت. اما از میان انبوه ملودیپردازیها و کارهای راغب که میتوان ساعتها درمورد آن صحبت کرد، سرود «بانگ آزادی» هم از شهرت و محبوبیت خاصی برخوردار بود، بویژه اوایل انقلاب که شور و هیجان عجیبی در دل مردم ایجاد کرد و همچنان در ایام فجر و پیروزی انقلاب اسلامی زمزمه میشود و این همان رمز ماندگاری سرودههای اوست، نکتهای که متأسفانه در این سالها به آن کمتر توجه شده و مغفول مانده است ،موسیقیهای ملودیک و تأثیرگذاری است که در دورهای ساخته شد و جاودانه گردیدند ولی حالا دیگر کمتر تولید میشود و این یکی از خصوصیاتی بود که راغب به زیبایی هرچه تمامتر به آن توجه داشت، ملودیهای زیبا و روان به گونهای که بهراحتی میتوانستید با آنها ارتباط برقرار کنید. طوری که هر فردی احساس میکرد خود صاحب اثر بوده چرا که این ملودیها در صدای مردم جای گرفته بود. از دیگر نکات بارز این ملودیها این بود که در عین سادگی، از گوشهها و مقامهایی استفاده میشد که ضمن اینکه روان بودند از تنوع لازم و پیچیدگیهای فنی هم برخوردار بود. از دیگر خصایص کاری راغب که کارهای او را برجستهتر میکرد، تنظیم آثار بود که اغلب توسط زندهیاد مجتبی میرزاده انجام میگرفت. میرزاده ذوق و استعداد شگرفی در این زمینه داشت و هرگاه تنظیم اثری را برعهده داشت، از آنچه بود یک روح دیگر در آن دمیده میشد و به آن آثار جلای خاصی میبخشید اما در این میان نمیتوان بخش شعر و ترانهها را نادیده گرفت، ضلع سوم یک اثر هنری که بیشک در ساخت یک ملودی نقش مهمی ایفا میکند. خدا استاد حمید سبزواری شاعر بزرگ انقلاب را رحمت کند. یکی از خصوصیات مشهود کارهای آقای راغب بهره بردن از اشعار زنده یاد حمید سبزواری بود. مرحوم سبزواری شناخت بسیار خوبی از ترانه و تصنیف داشت و آثارشان به لحاظ بیان کلمات ثقیل و سنگین نبود و در این زمینه ذوق بسیاری داشت و به نظرم بهترین فردی که در آن دوران توانست اشعار انقلابی بسراید که جاودانه شدند کارهای ایشان بود و خصوصیت سرودههای او و یکنواخت نبودن اوزان شعریاش، این امکان را در اختیار آهنگساز قرار میداد که ملودیهای خوب بسازد و تنوع بیشتری در آن ایجاد کند.

درمان روی صحنه تئاتر
شهرزاد عبدیه
روان شناس
تئاتر درمانی تلفیق هنر تئاتر و روان شناسی است. در این روش درمانی از شیوههای تئاتر مانند بداهه گویی و بازی برای شناخت خود و افزایش تواناییهای انسان استفاده میشود. این روش به فرد کمک میکند در یک محیط امن خودش بتواند زندگیهایی فراتر از زندگی خود را تجربه کند، فرد میتواند بهجای مادر یا فرزندش بازی کند، قادر است روی صحنه پلیس باشد یا در نقش یک پزشک ظاهر شود و.... بازی در نقش دیگران نگاه فرد را به جهان وسیعتر کرده وباعث میشود بهتر بتواند با مشکلاتش مقابله کند. از تئاتر درمانی در بسیاری از کشورهای دنیا برای آموزش کودکان استفاده میشود، یعنی از مقطع پیش دبستانی بسیاری از موضوعات مهم اخلاقی جامعه و حتی برخی از مسائل انتزاعی مانند موضوعات مذهبی را با استفاده از تئاتر درمانی برای کودکان مطرح میکنند چرا که بازی نقش مهمی در این شیوه دارد و بازی همواره برای کودکان و حتی بزرگسالان جذاب است. اگرچه تئاتردرمانی علاوه بر آموزش دارای کاربردهای درمانی نیز هست اما این روش در بیماران روان پریش(سایکوتیک) چندان مؤثر نیست چرا که بکارگیری آن نیازمند توانایی تمرکز در بیماران است. درتئاتر درمانی از روشهای مختلفی از جمله تک گویی و بداهه گویی استفاده میشود و در ابتدا افراد گروه خود را به یکدیگر معرفی میکنند و بعد مشکل شخص اصلی بیان میشود. سپس نوبت بازی است و روان درمانگر در تمام این مدت بازی را کنترل میکند و نظارت دارد. در حین بازی گروه؛ ممکن است روان درمانگر متوجه مشکلاتی در بیمار شود مثلاً ممکن است فرد در ایفای نقشها و بازی در گروه تا حدودی کمرو و خجالتی ظاهر شود و درمانگر با بررسی این امر درصدد راهی برای افزایش اعتماد به نفس شخص خواهد بود. اگرچه تئاتر درمانی به شکل امروزی نخستین بار توسط شخصی به نام «مورنو» پایهگذاری شد اما این شیوه فرآیندی نیست که تنها به او محدود شده باشد. امروزه در بسیاری از مدارس عقب ماندگان ذهنی در ایران از روش تئاتردرمانی در کمک به این کودکان استفاده میشود چرا که در بسیاری از موارد در قالب بازی به کودکان آموزش میدهند و این به نوعی تئاتر درمانی است، اگرچه ممکن است حتی معلم از آن تحت عنوان تئاتر درمانی یاد نکند. در حال حاضر در ایران از تئاتر درمانی بهعنوان یک شیوه مکمل در طب و هنر استفاده میشود.
روان شناس
تئاتر درمانی تلفیق هنر تئاتر و روان شناسی است. در این روش درمانی از شیوههای تئاتر مانند بداهه گویی و بازی برای شناخت خود و افزایش تواناییهای انسان استفاده میشود. این روش به فرد کمک میکند در یک محیط امن خودش بتواند زندگیهایی فراتر از زندگی خود را تجربه کند، فرد میتواند بهجای مادر یا فرزندش بازی کند، قادر است روی صحنه پلیس باشد یا در نقش یک پزشک ظاهر شود و.... بازی در نقش دیگران نگاه فرد را به جهان وسیعتر کرده وباعث میشود بهتر بتواند با مشکلاتش مقابله کند. از تئاتر درمانی در بسیاری از کشورهای دنیا برای آموزش کودکان استفاده میشود، یعنی از مقطع پیش دبستانی بسیاری از موضوعات مهم اخلاقی جامعه و حتی برخی از مسائل انتزاعی مانند موضوعات مذهبی را با استفاده از تئاتر درمانی برای کودکان مطرح میکنند چرا که بازی نقش مهمی در این شیوه دارد و بازی همواره برای کودکان و حتی بزرگسالان جذاب است. اگرچه تئاتردرمانی علاوه بر آموزش دارای کاربردهای درمانی نیز هست اما این روش در بیماران روان پریش(سایکوتیک) چندان مؤثر نیست چرا که بکارگیری آن نیازمند توانایی تمرکز در بیماران است. درتئاتر درمانی از روشهای مختلفی از جمله تک گویی و بداهه گویی استفاده میشود و در ابتدا افراد گروه خود را به یکدیگر معرفی میکنند و بعد مشکل شخص اصلی بیان میشود. سپس نوبت بازی است و روان درمانگر در تمام این مدت بازی را کنترل میکند و نظارت دارد. در حین بازی گروه؛ ممکن است روان درمانگر متوجه مشکلاتی در بیمار شود مثلاً ممکن است فرد در ایفای نقشها و بازی در گروه تا حدودی کمرو و خجالتی ظاهر شود و درمانگر با بررسی این امر درصدد راهی برای افزایش اعتماد به نفس شخص خواهد بود. اگرچه تئاتر درمانی به شکل امروزی نخستین بار توسط شخصی به نام «مورنو» پایهگذاری شد اما این شیوه فرآیندی نیست که تنها به او محدود شده باشد. امروزه در بسیاری از مدارس عقب ماندگان ذهنی در ایران از روش تئاتردرمانی در کمک به این کودکان استفاده میشود چرا که در بسیاری از موارد در قالب بازی به کودکان آموزش میدهند و این به نوعی تئاتر درمانی است، اگرچه ممکن است حتی معلم از آن تحت عنوان تئاتر درمانی یاد نکند. در حال حاضر در ایران از تئاتر درمانی بهعنوان یک شیوه مکمل در طب و هنر استفاده میشود.

ایمان به انسانیت
مانلی منوچهری
تصویرساز
فیلمی که اخیراً برای بار دوم دیدم و بسیار فیلم تأثیرگذاری ست، یک فیلم قدیمی و مربوط به سال 2006 و محصول کشور آلمان است با نام زندگی دیگران(The lives of others) که اولین فیلم بلند فلوریان هنکل فون دونرسمارک بوده است. این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان سال ۲۰۰۶ شد با اینکه این فیلم با بودجه کمی حدود ۲ میلیون دلار ساخته شد اما حدود ۱۰۰ میلیون دلار فروش داشته است. این فیلم بیش از ۳۰ جایزه به دست آورده و با استقبال منتقدان و مخاطبان بسیاری روبهرو شده است. «زندگی دیگران» یک فیلم خوش ساخت و تأثیرگذار است و در زمانی اتفاق میافتد که فضای خفقان در آلمان شرقی حکمفرما بوده است، قبل از اینکه دیوار برلین فرو بریزد و کمونیسم سقوط کند. وقایع این فیلم در سال 1980 اتفاق میافتد و ماجرای یک زوج هنری است که کار تئاتر میکنند. زن یک هنرپیشه است و مرد نمایشنامه نویس و کارگردان . پلیس امنیت آلمان شرقی اینها را زیر نظر میگیرد و در خانهشان دستگاه شنود میگذارد و بعدها معلوم میشود که این هنرپیشه زن بهعنوان خبرچین برای پلیس امنیت کار میکرده است. تمام زندگی و فعالیت شان حتی نمایشنامههایی که نوشته میشد، تحت کنترل بوده است تا بتوانند از آنها مدرکی به دست بیاورند. در واقع زمانی بوده که حکومت آلمان برای فردیت افراد ارزشی قائل نبوده است و تمام لحظات زندگی آدم ها را نظارت میکردند. در واقع آنچه که مانند عشق، زندگی و خلاقیت هنری باارزش بوده است، کم کم به سمت تباهی میرود و امیدها همه ناامید میشود. کسی که مأمور است زندگی این زوج را کنترل کند و یک مرد تنها و متعصب هم بوده است، زندگی اش را وقف حاکمیت کرده اما به تدریج تغییر و تحول در او رخ میدهد و به نتایج کارهایش شک میکند و از مقام بازجو به ناظر و در واقع به مقام حامی و نجات دهنده این دو نفر میرسد و این یک پیام انسانی دارد و آن این که پایان فیلم با ایمان به انسانیت تمام میشود.
تصویرساز
فیلمی که اخیراً برای بار دوم دیدم و بسیار فیلم تأثیرگذاری ست، یک فیلم قدیمی و مربوط به سال 2006 و محصول کشور آلمان است با نام زندگی دیگران(The lives of others) که اولین فیلم بلند فلوریان هنکل فون دونرسمارک بوده است. این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان سال ۲۰۰۶ شد با اینکه این فیلم با بودجه کمی حدود ۲ میلیون دلار ساخته شد اما حدود ۱۰۰ میلیون دلار فروش داشته است. این فیلم بیش از ۳۰ جایزه به دست آورده و با استقبال منتقدان و مخاطبان بسیاری روبهرو شده است. «زندگی دیگران» یک فیلم خوش ساخت و تأثیرگذار است و در زمانی اتفاق میافتد که فضای خفقان در آلمان شرقی حکمفرما بوده است، قبل از اینکه دیوار برلین فرو بریزد و کمونیسم سقوط کند. وقایع این فیلم در سال 1980 اتفاق میافتد و ماجرای یک زوج هنری است که کار تئاتر میکنند. زن یک هنرپیشه است و مرد نمایشنامه نویس و کارگردان . پلیس امنیت آلمان شرقی اینها را زیر نظر میگیرد و در خانهشان دستگاه شنود میگذارد و بعدها معلوم میشود که این هنرپیشه زن بهعنوان خبرچین برای پلیس امنیت کار میکرده است. تمام زندگی و فعالیت شان حتی نمایشنامههایی که نوشته میشد، تحت کنترل بوده است تا بتوانند از آنها مدرکی به دست بیاورند. در واقع زمانی بوده که حکومت آلمان برای فردیت افراد ارزشی قائل نبوده است و تمام لحظات زندگی آدم ها را نظارت میکردند. در واقع آنچه که مانند عشق، زندگی و خلاقیت هنری باارزش بوده است، کم کم به سمت تباهی میرود و امیدها همه ناامید میشود. کسی که مأمور است زندگی این زوج را کنترل کند و یک مرد تنها و متعصب هم بوده است، زندگی اش را وقف حاکمیت کرده اما به تدریج تغییر و تحول در او رخ میدهد و به نتایج کارهایش شک میکند و از مقام بازجو به ناظر و در واقع به مقام حامی و نجات دهنده این دو نفر میرسد و این یک پیام انسانی دارد و آن این که پایان فیلم با ایمان به انسانیت تمام میشود.

به نام تاریخ
20 آذر
تولدها
امیلی دیکنسون: شاعر امریکایی سال 1830 در چنین روزی به دنیا آمد. امیلی دیکنسون شاعر پرکاری بود اما کمتر از 12 شعرش در زمان حیاتش به چاپ رسید. شعرهایی مانند «کسی این رز کوچک را نمیشناسد»، «مار»، «خواب» و «شعله ور طلا و خواموش در بنفش». او از سال 1865 تا 1885 دست نوشتهها و کتابهایش را دوباره ویرایش کرد و 800 شعر از او در 40 جزوه حلاصه شد. نوشتههایی که تا قبل از مرگش کسی از آنها خبر نداشت و پس از اینکه خواهرش مجموعهای از اشعار او را پیدا کرد نخستین نسخه از شعرهایش 4 سال پس از مرگش در سال 1886 منتشر شد و اولین نسخه از اشعارش که شامل 115 شعر منتقدانه بود با موفقیت روبه رو شدند. او اکنون یکی از شخصیتهای فرهنگی و ماندگار امریکا محسوب میشود و سه مجموعه شعر «گزیده نامهها و اشعار امیلی دیکنسون»، «مزه میوه ممنوعه» و «رویش خاموش گدازه ها» از اشعار دیکنسون به فارسی ترجمه شدهاند.
سالروز تولد مسلم سلمانیان نمایشنامه نویس و کارگردان، حسین سبحانی نمایشنامه نویس و کارگردان، مانوئل د الیویرا فیلمساز پرتغالی، ژان لویی ترنتینیان بازیگر فرانسوی، مریم رئیس دانا داستان نویس و هادی قنبرزاده شاعر هم امروز است.
درگذشت
ابوالحسن دماوندی: امروز سالروز درگذشت یکی از خوانندگان قدیمی است که در کنار خواندن آواز با قدیمیترین اذان ضبط شده در ایران شناخته میشود. ابوالحسن دماوندی متولد 1250 بود و از نوجوانی به موسیقی علاقه پیدا کرد و خواندن آواز را آغاز کرد. صدای پراوج و تحریرهایش از او خوانندهای مشهور ساخت و پس از همکاری با آقا حسین قلی و به توصیه او در سنین نوجوانی دو صفحه ضبط کرد. او خواندن اذان را از استاد سیدجعفر لاهیجی آموخت و پس از آن به اصفهان رفت و شاگرد سیدرحیم اصفهانی یکی از استادان آواز آن زمان شد. گفته میشود اذان ابوالحسن دماوندی که سال 1308 خوانده شده احتمالاً قدیمیترین اذان ایرانی است که روی صفحه گرامافون ضبط شده است. بجز اذان یک صفحه آواز افشاری با تار آقامیرزا حسینقلی و یک صفحه آواز با تار حاجی علی اکبرخان شهنازی از او باقی مانده است. دماوندی سال 1359 درگذشت.
21 آذر
اولین شماره سینما ویدیو سال 1372 در چنین روزی منتشر شد.
هفته نامهای که از دی ماه 1387 با نام «سینما رسانه» چاپ میشد.
تولدها
احمد شاملو: شاعر و مترجم و پژوهشگر شاخص ایرانی سال 1304 در چنین روزی به دنیا آمد. احمد شاملو ابتدا اشعارش در سبک نیمایی بود اما پس از آشنایی با فریدون رهنما در سال 1330 دفتری بهنام «قطع نامه» منتشر کرد که شامل سرودههای بیوزن بود و با معیارهای شعر نیمایی هم همخوانی نداشت. همین باعث شد او بهعنوان یکی از نوآوران شعر معاصر فارسی و یکی از شاعران برجسته شعر سپید مطرح شود. «آهنگهای فراموش شده»، «هوای تازه»، «باغ آینه»، «لحظهها و همیشه»، «آیدا در آینه»، «آیدا، درخت و خنجر و خاطره»، «ققنوس در باران»، «شکفتن در مه»، «ابراهیم در آتش»، «مدایح بیصله» و «ترانههای کوچک غربت» مجموعه اشعار چاپ شده شاملو هستند. علاوه بر این، او درباره فرهنگ عامه هم پژوهشهای زیادی انجام داد که کتاب «کوچه» حاصل آن است و بهعنوان بزرگترین اثر پژوهشی در این زمینه محسوب میشود. شاملو در ترجمه هم بسیار فعال بود و سرودههای شاعرانی چون فدریکو گارسیا لورکا و مارگوت بیگل با ترجمه او منتشر شد و ترجمهاش از داستان «شازده کوچولو» هم بسیار مشهور است. او سال 1379 درگذشت.
نجیب محفوظ: نویسنده و نمایشنامه نویس مصری و برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۱۱ به دنیا آمد. نجیب محفوظ ابتدا داستانهایش را در فضای مصر باستان مینوشت مانند کتاب «رادیوبیس» که سال ۱۹۴۳ منتشر شد اما پس از آن شروع به نوشتن درباره جامعه جدید مصر کرد. «قاهره مدرن»، «کوچه مدق»، «سراب»، «کاخ ارزو»، «راه»، «میرامار» و «قهوه خانه اشباح» از کتابهای او هستند که بعضی از آنها مانند «کوچه مدق» بسیار مشهور شدند. او در سالهای فعالیتش ۳۰ کتاب داستان نوشت و سال ۱۹۸۸ بهعنوان اولین نویسنده عرب زبان برنده جایزه نوبل ادبیات شد. نجیب محفوظ سال ۲۰۰۶ درگذشت.
رضا براهنی شاعر، روبر لیپاژ کارگردان فرانسوی-کانادایی، یاسوجیرو اوزو فیلمساز ژاپنی، کریستین متز نظریه پرداز فرانسوی سینما، فرانک سیناترا خواننده امریکایی، توحید تیموری داستان نویس، عزت جلالی داستان نویس، هستی مهدوی فر بازیگر، مژده ساجدین داستان نویس، محمد مسعود کیایی داستان نویس و فیروزه میزانی شاعر هم متولد امروز هستند.

شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#واکسن_کرونا
تصویر تبلیغ یک تور مسافرتی به مقصد استانبول برای تزریق واکسن کرونا در شبکههای اجتماعی بارها بازنشر شد و خیلیها دربارهاش نوشتند. دیروز و پس از این سروصداها شرکت گردشگریای که مشخصاتش پای تبلیغ بود اعلام کرد که پوستر تبلیغاتی تور ترکیه آنها دستکاری شده و چنین توری ندارند و به پلیس فتای اهواز هم شکایت کرده است. در کنار بازنشر این خبر باز هم کاربران از سودجویی بعضی از افراد از شرایط بیماری کرونا مینوشتند: «کاسبی جدید. تور 5 روزه استانبول همراه با تزریق واکسن کرونا»، «جایی نوشته: تور استانبول، تزریق واکسن کرونا فقط ۱۲میلیون تومان، جای دیگر نوشته: نان نسیه نداریم، جای دیگر نوشته: نان نسیه با کارت ملی داده میشود. قدیما زندگیمان اینقدر تناقض نداشت، داشت؟»، «تور ویژه تزریق واکسن کرونا گذاشتن به استانبول. یعنی این حد از وقاحت، جسارت، پولدوستی، حیلهگری رو برنمیتابم.»، «تور استانبول ویژه تزریق واکسن کرونا دیگه چیه؟ نشستن اونجا هر توریستی میره واکسن میزنن براش؟»، «تبلیغ تور استانبول میگذارن با وعده واکسن کرونا از ۱۲ میلیون تومان؟! بعد ملت هم میخرند؟ یه جستوجو هم نمیکنند ببینند اصلاً چنین تور و امکانی نیست؟!»، «فردا پسفردا تور استانبول ویژه استفاده از اینترنت جهانی گذاشتن تعجب نکنید، مثلاً ۲۰ میلیون میگیرن میبرن وآن دایرکتاتونو چک میکنید یه پستم میذارید برمیگردید»، «تو رو خدا به تبلیغات تور استانبول برای زدن واکسن کرونا گوش نکنین، کلاهبرداریه کاملاً»، «بیاین بریم تور استانبول... واکسن بزنیم یه هوایی هم عوض کنیم یه باقلوایی هم بخوریم»، «۱۲میلیون ناقابل تور استانبول ویژه تزریق واکسن کرونا! به قول شیخ اجل: نه همین لباس زیباست نشان آدمیت...»، «ما خودمون که استانبول هستیم آنقدر دنبال واکسن نیستیم که هموطنان دنبال گرفتن تور هستند. چون اولویت ماها نیستیم»، «اصلاً واکسن رو مگه بقالیها میفروشن که اینا تور گذاشتن؟ چه مسخرهبازیایه... واکسن برای شهروندای اونجاست و اول به گروههای پرخطر و کادر درمان تزریق میشه.»
«نه» به نژادپرستی
توهین نژادپرستانه داور رومانیایی بازی تیمهای پاریسنژرمن و باشاک شهیر ترکیه در لیگ قهرمانان اروپا در فرانسه حسابی جنجالی شد و دیروز هم حرف و حدیث دربارهاش ادامه داشت. داور چهارم مسابقه در جریان بازی کمک مربی تیم باشاک شهیر را «نگرو» یا «سیاهه» نامید و تیم ترکیه در اعتراض از زمین خارج شد و تیم پاری سن ژرمن هم در حمایت از آنها به رختکن رفتند. عکسها و فیلمهای این اتفاق را در شبکههای اجتماعی زیاد دیدیم و خیلیها به بهانهاش درباره نژادپرستی نوشتند: «از زیباییهای فوتبال باشاک شهیر وPSG دیشب چیزی به گوشتان رسیده؟ آنجایی که بازیکنان هر دو تیم سر موضوع نژادپرستانه با هم متحد شدند و داور را بدون خونریزی کلهپا کردند؟ داور چهارم از دهانش در رفت و به یکی از کادر تیم باشاک گفت «اون سیاهه رو میگم»! بازیکنان زمین را ترک کردند.»، «شما هیچوقت نمیگید «این پسر سفید پوست»، میگید «این پسر». پس چرا وقتی به یک سیاهپوست میرسید، میگید «این پسر سیاهپوست»؟ بازی
پاری سن ژرمن و باشاک شهیر، بهخاطر همین موضوع و شبهه کلام نژادپرستانه داور چهارم، لغو شد.»، «بازی باشاک شهیر یه نادر دست نشان کم داشت که هی بپرسه: این داور چهارم بود؟!»، «توهینی که انجام شده: وقتی میخواست به داور بفهمونه که منظورش کیه تو گوشی بهش گفته: اون سیاهه رو میگم. چند نفر از ما میدونیم صرف گفتن «اون سیاهه» توهین نژادیه؟! اصلاً تو این زمینهها آموزشی دیدیم؟ یا گفتن بعضی حرفا خیلی روتینه واسمون»، بازی باشاک شهیر و پیاسجی بهخاطر توهین نژادپرستی داشت لغو میشد چیزی که توی ایران باید بهخاطرش کل لیگ تعطیل بشه»، «تو ایران هم هواداران یه تیم پایتختی 60 هزار نفری به یه ملت توهین می کنن آب از آب هم تکون نمی خوره»، «حالا فردا یه جلسه میذارن بهخاطر توهین نژادی داور چهارم بازی
پاری سن ژرمن و باشاک شهیر، 6 ماه دیگه آل کثیر رو محروم می کنن.»

عکس نوشت
یک تابلوی نقاشی که از دهه ۶۰ میلادی روی دیوارهای یکی از ساختمان های شهرداری بروکسل بلژیک آویخته شده بود به عنوان یکی از آثار اصل «جیکوب جورانز» نقاش مشهور فلاندری شناسایی شد.
کارشناسان با کمک روشهای مختلف اعلام کردند این تابلو نقاشی یکی از قدیمیترین نمونه نقاشیهای «خانواده مقدس» اثر «جوردانز» است و قدمت آن به اوایل قرن هفدهم میلادی بازمی گردد. قرار است این تابلو پس از اتمام پروژه مرمت، سال آینده در موزه هنرهای زیبای بروکسل به نمایش گذاشته شود./ایسنا
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
اگر فراموشی داشت غصهدار پرویز پورحسینی نبود
-
شریف بود و شریف زیست
-
درمان روی صحنه تئاتر
-
ایمان به انسانیت
-
به نام تاریخ
-
شهروند مجـــازی
-
عکس نوشت

اخبارایران آنلاین