ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گفتوگو با حسن ناهید نوازنده پیشکسوت ساز نی به بهانه تجلیل از این هنرمند در سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر
روایت نی و سالها دلدادگی
گفتوگوها: ندا سیجانی
خبرنگار
«77 سال ازسنم میگذرد اما پند استاد همچنان در گوشم زمزمه میشود، درسی که ازاستادم حسن کسایی آموختم این بود که هیچ گاه خود را دست بالا نگیرم و همیشه و همه حال فکر و حواسم روی کارم باشد و... .» سخن از استاد حسن ناهید است، موسیقیدان و نوازنده پیشکسوت و نام آشنای ساز نی؛ هنرمندی که با دممسیحاییاش براین خشک چوب حکایتهای بیشماری را روایت کرده و توانسته نام خود را در تاریخ موسیقی ایران به ثبت برساند و حال قراراست به پاس بیش از 60 سال تلاش حرفهای او درعرصه موسیقی درسی و ششمین جشنواره موسیقی فجرازمقام هنری این هنرمند تجلیل به عمل آید. حسن ناهید چندی پیش بهدلیل بیماری قلبی در بیمارستان بستری شد. این روزها در قرنطینه و مرور خاطرات گذشته بسرمیبرد، خاطراتی که همیشه در وجودش تازگی دارد و هرگاه به سراغ این مرد بزرگ زاده کویر بروید آنچنان با عشق و لذت از دوران طلایی زندگی هنری اش سخن میگوید که گویا همین چند سال پیش است و... .
«من متولد شهرکرمان هستم و در یک خانواده 6 نفره بزرگ شدم اما بهدلیل شغل پدرم که ارتشی بود به شیراز منتقل شدیم و تمام دوران کودکی و تحصیل در دبستان و دبیرستان ما دراین شهر سپری شد؛ آن دوران هیچ وسیله صوتی وجود نداشت و در خانه کمتر کسی رادیو پیدا میشد و دسترسی به رادیو یعنی همان زندگی اشرافی، البته درخانه ما هم یک رادیو بود که هیچ کدام از ما اجازه دست زدن به آن را نداشتیم و تنها همان گهگاهی که پدر رادیو را روشن میکرد میتوانستیم صدای موسیقی را بشنویم و این نغمهها از آن دوران آرام آرام در گوشم زمزمه شد و این لحظات کوتاه لذت خوب شنیدن، اشتیاقم را به رادیو و صدای موسیقی بیشتر و بیشتر کرد تا آنجا که روزهای یکشنبه که به یک برنامه خاص موسیقی اختصاص داشت، هنگام بازگشت از مدرسه جلوی درِ برخی از مغازهها که صدای موسیقی از رادیو آنها به گوش میرسید میایستادم و از همان دقایق کوتاه لذت میبردم، البته پدرم بهخاطر مذهبی بودنش مخالف شدید موسیقی بود؛ بالعکس مادر که یک رفیق تمام عیار بود و... پدر اکثراً حدود ساعت 4 بعدازظهر به خانه باز میگشت و تا فردای آن روز از منزل خارج نمیشد، از قضا یک روز صبح و زودتر از زمان همیشگی به خانه آمد و من درحیاط مشغول نواختن ساز بودم و نی را در دست من دید سؤال کرد: پسرم چه کاری انجام میدهی! گفتم ساز نی است و در دم سازم را شکست ومن هم شروع به گریه کردم تا آنکه مادرم با ناراحتی آمد و گفت چکار به این پسرداری؟! و پدر در پاسخ به مادر جواب داد این پسر صدای شیطان در میآورد و از آن روز به بعد متوجه شدم تا زمانی که پدرم در خانه است نباید صدایی از این ساز خارج شود؛ به یاد دارم یک روزمی خواستم یکی ازکارهای استاد کسایی را که قبل ترشنیده بودم تمرین کنم تا فراموش نشود اما چون پدر در خانه بود مجبور شدم دو- سه لحاف روی سرم بکشم و آرام آرام نی بنوازم و... .»
در جست وجوی استاد
حس ناهید به استادش حسن کسایی نابغه نی نواز موسیقی ایران علاقه بسیاری دارد و سحر جادوی سازاستاد، او را شیفته خود کرد تا آنجا که عزمش را جزم میکند به دیدار استاد برود و از نزدیک محضر او را درک کند: «صدای ساز نی استاد کسایی را بارها و بارها از رادیو شنیده بودم و شیفته این هنر و موسیقی شدم اما مشکل از آن روز شروع شد که تنها یک نوازنده نی در ایران وجود داشت و آن شخص هم آقای کسایی بود که در اصفهان زندگی میکرد و دسترسی به ایشان بسیار مشکل بود ،اما سرانجام تصمیم گرفتم با یکی از قوم و خویشانم به اصفهان سفر کنم. همسرخواهرم رئیس بانک سپه این شهر بود و زمانی که به آنجا رسیدم با همراهی خواهرم به یک مغازه ساز فروشی رفتیم و یک نی تهیه کردم. آن فروشنده نی را در لای دندان خود گذاشت و شروع به نواختن کرد و آن زمان بود که متوجه شدم شیوه نواختن این ساز به چه صورت است و بعد آن که به شیراز آمدم این روش را تمرین کردم تا 10 سالگی؛ در همان زمان نامهای برای استاد کسایی نوشتم البته چون آدرسی از ایشان نداشتم این نامه را به شورای رادیو تهران ارسال کردم بر این مبنا که علاقهمند به ساز و هنر شما هستم و آقای کسایی در نهایت لطف و بزرگواری من را راهنمایی کرد و دو سال بعد به دعوت ایشان به اصفهان رفتم. استاد کسایی شاگردی داشت به نام آقا رضا بیلیاردی که هم نوازنده و هم سازنده نی بود و دریکی از پاساژهای اصفهان مغازهای داشت و در مغازه دو میز بیلیارد بود و چون استاد علاقهمند به این ورزش بود با همراهی او به مغازه رضا بیلیاردی رفتیم. استاد به آن آقا اشاره کرد دو تا نی به من بدهند و راهنماییهای لازم هم انجام گرفت.ابتدا فکر میکردم برای نواختن این ساز، یک نی کافی است اما بعدها متوجه شدم برای کوکهای مختلف، نیهای متعدد وجود دارد و بعد ازآن دیدار فراموش نشدنی این رابطه شاگرد واستادی از طریق نامهنگاری یا تلفن ادامه داشت تا سال 1338 که در اردو رامسر نفر اول شدم و به مدت دو ماه به کشورهای اروپایی سفر کردم.»
نی حدیث پر خون میکند
در میان سازهای موسیقی ایران، کمتر کسی را میتوان یافت که با ساختار فیزیکی و نام ساز نی آشنایی نداشته باشد و نوای دلنشین آن بر دلش ننشسته باشد، چرا که نی حال و هوای غریبی دارد و به گفته حضرت مولانا «آتش است این بانگ نای و نیست باد /هر که این آتش ندارد نیست باد ... نی حدیث راه پر خون میکند/ قصههای عشق مجنون میکند» حسن ناهید بعد از آن دیدارروزها و شبها به تمرین ساز پرداخت و در خلال آن سالها، فرصتیهای دیگری به دست آورد تا به ملاقات استاد کسایی برود و آن طور که تعریف میکند یک زمان هم در سالروز بازگشایی آموزشگاه موسیقی استاد که «نغمه گشایش» نام داشت به دعوت آقای کسایی به اصفهان سفر کرد و در آن روز به یاد ماندنی تابلویی به دستخط استادش هدیه گرفت و همچنان خط به خط آن را از بر است واین هدیه با ارزش را بر دیوار رو به روی سالن پذیرایی اش نصب کرده تا خاطرات آن روزها را همچنان در ذهنش مرور کند.
از او سؤال میکنم بعد از این همه علاقه و شیفتگی چرا موسیقی را به صورت آکادمیک در هنرستان ادامه ندادید و او پاسخ میدهد: «دیگر از سن من گذشته بود، چرا که زمان ورود به هنرستان از ششم ابتدایی است اما خوشبختانه درآن دوران فرصتی پیش آمد تا با مرد نیک سیرتی بهنام مهدی کمالیان که استاد سه تار بود آشنا شوم. آقای کمالیان از من سؤال کرد نت میدانم پاسخ دادم نه و گفت تو را نزد استادی میبرم که کم نظیر است امیدوارم تو را بپذیرد و به خدمت استاد حسین دهلوی رفتیم. روحشان شاد مرد بسیارشریفی بود ودرآن سالها بدون آنکه یک دیناراز من دریافت کند تئوری موسیقی را به من آموخت، البته این لطف بزرگ را به خاطر آقای کمالیان و به شرط آنکه قول بدهم بازیگوشی نکنم و کارم را به صورت جدی انجام بدهم قبول کرد و از آن روز به بعد هفتهای یک روز خدمت استاد میرفتم تا مدتها گذشت و یک روز به من گفت به تالار فارابی برویم. این تالار در پشت ساختمان اداره هنرهای زیبا در خیابان بهارستان قرار داشت و در آنجا ارکسترها تمرین میکردند و آن روز استاد دهلوی من را به استاد نصرتالله گلپایگانی معرفی کرد. مرحوم گلپایگانی سرپرست این ارکستر بود و حدود 30 نوازنده داشت که این ارکستر زیر نظر اداره فرهنگ و هنر فعالیت میکرد و اعضای آن از استادان موسیقی زمانه بودند، مانند استادان هوشنگ ظریف، محمد حیدری، محمد اسماعیلی، ایزدی، خانمها افیلیا پرتو، سیمین آقا رضی و... این اولین فعالیت من درارکستر بود ،اما متأسفانه ایشان خیلی زود فوت کردند و بعد از فوتشان سرپرستی ارکستر به آقای مهدی مفتاح رسید، البته آقای مفتاح یک ارکستر دیگر هم در رادیو داشت به نام «درویش» و دراین ارکستر استادان بزرگی چون احمد عبادی، علی اصغر بهاری، روح افزا، سرخوش، اکبر محسنی و... حضور داشتند و من نیز به این ارکستر معرفی شدم...»
حکایت ارکسترها
حسن ناهید در طول فعالیت هنری اش در13 ارکستر فعالیت داشته است. ارکسترهایی همچون رودکی، پایور، درویش، فارابی، گلها و...و درکنار آن با گروههای کوچک موسیقی هم همکاری داشت که همه از بزرگان موسیقی ایران هستند: «آن زمان که درارکستر درویش فعالیت میکردم به ارکستر دیگری هم دررادیو دعوت شدم که استاد روحالله خالقی سرپرستی آن را برعهده داشت و ساز من را شنیده بود و خوشبختانه مورد رضایت شان قرار گرفت و نامهای به شورای موسیقی رادیو نوشت با این مضمون که ایشان علاوه براینکه نی خوب مینوازند با نت هم آشنایی کامل دارد و این نامه را به شورا ارسال کرد تا با تأیید و تصویب آنها در رادیو مشغول به کار شوم. آن زمان دستمزد همه نوازندگان رادیو جلسهای 70 تومان بود و دستمزد من جلسهای 100 تومان که به نسبت آن دوره مبلغ بسیاری بود و10جلسه آن 1000 تومان میشد که 500 تومان آن را برای پدرومادرم میفرستادم و 500 تومانش را خرج خودم میکردم.»
حسن ناهید به شرایط آن روزها اشاره دارد: «آن دوران در هیچ ارکستری نوازنده نی وجود نداشت حتی در ارکستر آقای دهلوی و من هم سولیست ارکستر بودم و هم نوازنده و هر نتی را که با سازهای دیگر نواخته میشد، اجرا میکردم و باعث تعجب کسانی بود که در ارکستر بودند که چطور یک پسر شهرستانی میتواند به این خوبی نی بنوازد. البته علاوه بررادیو، در تلویزیون هم فعالیت داشتم و هفتهای یک شب به یک کانال تلویزیونی میرفتم و به صورت زنده اجرای برنامه داشتیم.ناگفته نماند آن سالهایی که در ارکستر «درویش» آقای مفتاح کار میکردم در دو ارکستر دیگر رادیو هم فعالیت داشتم، یکی ارکستر «شاعران قصه میگویند» و دیگر ارکستر برنامه FM رادیو که به تازگی توسط استاد همایون خرم راهاندازی شده بود که به آن برنامه سوم هم گفته میشد چون برنامه اول رادیویی ایران بود و برنامه دوم تهران. ارکستر دیگری هم بود که آقای اسدالله ملک و منوچهر جهان بیگلو تأسیس کرده بودند بهنام «نوایی از موسیقی ملی» که خواننده آن محمودی خوانساری بود و یک کار معروف داشت بهنام «مرغ شباهنگ» که بسیار زیباست. بعد آن سالهای 43 -42 بود که استاد فرامرزپایور به تازگی از انگلیس به ایران آمد و نوازندگی و صدای ساز من را برسرتمرین ارکستر آقای مفتاح دید و شنیده بود و از کارم خوششان آمد و گفت میخواهم یک ارکستر ایرانی برپا کنم شما هم همکاری داشته باشید و من با اشتیاق و افتخار به این ارکستر رفتم البته قبلاً همدیگر را میشناختیم و در خیابان پالیزی همسایه بودیم اما از نظر کاری آشنایی چندانی به نوع فعالیت شان نداشتم.»
حسن ناهید در آن سالها که استاد حسن کسایی در اصفهان زندگی میکردند و دور از دسترس همگان بودند تنها نوازنده نی در برنامههای رادیویی و تلویزیونی بود و این توفیق سبب شد با ارکسترها و هنرمندان بسیاری آشنا شود و در مقابل مردم هم بیشتر و بیشتر با ساز او آشنا شوند و ابراز علاقه کنند:«مردم صدای ساز نی را بسیار دوست داشتند و حتی به پیشنهاد آقای دهلوی قرار شد در هنرستان موسیقی که ریاست آن را برعهده داشت تدریس کنم و نزدیک به 30 سال به آموزش موسیقی پرداختم. آقایان حسین علیزاده، داریوش طلایی، داریوش دولتشاهی، علی رهبری و... همه از شاگردان من هستند و آن زمان که در هنرستان تحصیل میکردند نی ساز دوم آنها بود اما این عزیزان نواختن نی را بهطور جدی دنبال نکردند و به ساز اول شان بیشتر علاقه نشان می دادند، البته ناگفته نماند نواختن ساز نی بسیار مشکل است چرا که باید از یک لوله وشش سوراخ تمامی دستگاههای آوازی ایران را اجرا کنید اما اجرای این کار با تار و سه تار ودیگر سازها کمی آسانتر است.»
این نوازنده پیشکسوت در ارکستر دیگری هم بهنام «رودکی» فعالیت داشت که آقای ابراهیم منصوری آن را تأسیس کرده بود و نوازندگان آن از استادان آن زمان بودند، استادانی همچون احمد عبادی، رضا ورزنده، حبیبالله بدیعی، اکبر محسنی و...و کارهای زیبایی با این گروه اجرا و ضبط شده که به گفته او سرنوشت این آثار فاخر معلوم نیست چه شده است!
البته درآن سالها استاد مرتضی حنانه ارکستری راهاندازی کرد بهنام ارکستر ایرانی که یک سال بعد از افتتاح تلویزیون ملی ایران تأسیس شد؛ سال 1348 با سرپرستی آقای حنانه که در این ارکستر آقایان زرین پنجه، صالحی، زندگانی و پدر آقای چشم آذر و... فعالیت داشتند. در کنار آن با گروههای کوچک موسیقی هم همکاری داشت مانند گروه آقای لطفالله مجد که دو، سه نفر از همین استادان حضور داشتند یا گروه مرحوم فرهنگ شریف. یک برنامه رادیویی هم اجرا میشد بهنام «هفت شهر عشق» که خانم فخری نیک زاد گوینده آن بود و سرپرست موسیقی آن بر عهده آقای اکبر محسنی بود.
او سالها بعد با همکاری حسین قوامی به ارکستر گلها راه پیدا کرد و به استاد پیرنیا معرفی شد. در این ارکستر استاد عبدالوهاب شهیدی هم حضور داشت و آشنایی او با این خواننده بزرگ موسیقی ایران در این ارکستر شکل گرفت و تاریخ این دوستی به بیش از 50 سال میرسد و همچنان رفیق گرمابه و گلستان یکدیگرهستند، هنرمندانی از نسل طلایی موسیقی ایران: «آقای شهیدی انسان بسیار شریفی است و جدا از برنامههای ارکسترال گلها در گروههای کوچک هم اجراهایی داشتهایم.»
ارکستر فرامرز پایور آخرین ارکستری بود که حسن ناهید در آن فعالیت داشت: «آقای پایور دو ارکستر داشت و من در هر دو ارکستر ساز مینواختم، یک ارکستر دیپلمهای اول هنرستان شرکت داشتند مانند آقایان هوشنگ ظریف، رحمتالله بدیعی، حسن منوچهری و محمد اسماعیلی و خانمها پروین صالح و پروین شکالور. یک ارکستر دیگر هم بود بهنام ارکستر استادان با حضور استادان حسین تهرانی، جلیل شهناز، علی اصغر بهاری و خود استاد پایور. این آخرین ارکستری بود که درآن حضور داشتم و بعد از آن انقلاب شد و آرام آرام ارکسترها منحل شدند.»
استاد حسن ناهید در کنار فعالیت موسیقی در ارکسترها کم و بیش در موسیقی فیلمها هم همکاری داشته است: «کارهای بسیاری با آقای لوریس چکناواریان انجام دادهام مانند فیلم «بیتا» و «تنگسیر» که نی آن را من نواختهام. همچنین «باله سیمرغ» که یک کار ارکسترال است.
حسن ناهید به این روزها و کارهایی که از صداوسیما پخش میشود انتقاد دارد: «آثاری که امروزه از صداوسیما پخش میشود محتوایی ندارد و بسیار متفاوت با کارهایی است که آن دوره از رادیو و تلویزیون پخش میشد حتی یک نفر ازهنرمندان آن شناخته شده نیستند و نمیتوان نام شاگردی برای آنها انتخاب کرد.»
جالب است بدانید با وجود امکانات آن دوران، ارکسترهای بسیاری برپا بودند و اعضای آن همه از نوازندگان سرشناس موسیقی ایران هستند اما دراین سالها تعداد ارکسترهایی که راهاندازی شد بسیار اندک و عمرشان کوتاه بود و پایداری چندانی نداشتند. استاد ناهید درباره معضلات ارکسترهای امروز میگوید: «نکته اول عشقی بود که موجب شد این ارکسترها سرپا بماند و مادیاتی مطرح نبود همه هنرمندان در حد امرار و معاش روزانه خود کار میکردند و حقوق میگرفتند و چند شغله نبودند. حقوق من ماهی 243 تومان بود و روزی 21 قران خرج میکردم که میشد 63 تومان و مابقی آن را پسانداز میکردم و زندگیمان براحتی سپری میشد. البته هزینه آن دوران با دخل و خرج امروز جور درنمیآید و با این درآمدها ارکستری باقی نخواهد ماند. البته نوازندههای خوب هم دیگر حضور ندارند و خوبان ارکسترها همه فوت کرده اند مانند سیروس حدادی، محمود ذوالفنون، سلیم فرزان و... و اگر تعداد معدود نوازنده خوب هم باشد به خارج ازایران میروند چرا که در کشور خود نه احترامی دارد و نه کارشان بازگشت مالی خواهد داشت با این حساب باید بگویم فاتحه موسیقی سالها پیش خوانده شده است.»
دپیلماسی فرهنگی با اجرای خارج از ایران
استاد حسن ناهید برای شناساندن موسیقی سنتی و اصیل ایران، مسافرتهایی همراه با خوانندگانی چون حسین قوامی، محمدرضا شجریان، محمود محمودی خوانساری و عبدالوهاب شهیدی به کشورهای ترکیه، بلغارستان، یوگسلاوی، ایتالیا، فرانسه، بلژیک، هلند، آلمان، اتریش انجام داده و در برنامههایی تحت عنوان کنسرت سازهای ملی ایران شرکت کرده است: «من تقریباً همه کشورهای دنیا را سفر کردهام ودر هرکشور چندین کنسرت اجرا داشتهایم بعد از انقلاب هم با همراهی یکی از ارکسترهای تلویزیون در خارج از ایران اجرای برنامه داشتیم و آقای حسن ریاحی هم حضور داشت؛ کشورهایی چون ژاپن، چین، سنگاپور، مالزی، هند، الجزایر و.... البته امروزبه نسبت گذشته شرایط بسیار بهتر است و اغلب کشورها با ساز نی ایران و موسیقی ایرانی آشنا هستند به این دلیل که هنرمندان بسیاری چون آقای کیهان کلهر تلاش کردند موسیقی ما را به دنیا معرفی کنند. اگرچه وظیفه این کار برعهده مسئولان فرهنگی است اما حمایتی صورت نمیگیرد؛ البته آن دوران هم موسیقی ما را بخوبی میشناختند و بسیاراستقبال میکردند به یاد دارم در سفری که به الجزایر داشتیم ارکستر «ام الکلثوم » هم آمده بود و اجرای برنامه داشتند با رهبری عبدالعزیز محمود. همه در یک هتل بودیم و دوستی و آشناییهایی صورت گرفت و گاهی درکنار هم ساز مینواختیم.شاید جالب باشد بدانید نی ایرانی با دندان نواخته میشود اما نی عربی با لب و آن روز هر در هتل ساز مینواختم؛ میگفتند: «حسن عجیبا غریبا» و برایشان جای تعجب بود که این صدا چگونه از لای دندان خارج میشود.»
استاد ناهید آشنایی و همکاری بسیاری با زندهیاد استاد محمدرضا شجریان داشت وحال خاطرات خوبی از آن دوران دارد: «آشنایی من و آقای شجریان به 60 سال قبل برمیگردد و درجشن هنر شیراز آشنا شدیم و بعد آن در ارکستر آقای پرویز مشکاتیان، فرامرز پایور و ارکستر تلویزیون، ارکستر رادیو و... همکاری داشتیم تا سالها قبل که کمی فاصله بین ما ایجاد شد اما این خاطرات همچنان درذهن وقلب من به یادگارثبت شده است وصد حیف وصد افسوس که چنین خواننده بزرگی دیگردربین ما نیست. آقای شجریان در حفظ و ترویج موسیقی آوازی ایران زحمات بسیاری کشید. به یاد دارم سالها قبل که به جشن هنر شیراز دعوت شده بودیم از تهران تا شیراز با یک ماشین همسفر شدیم و تا رسیدن به مقصد به طوردائم نوار کاستهای قمرالملوک وزیری، ظلی یا موسیقیهای قاجار گوش میداد و شاید تنها در هنگام صرف ناهار یا شام از شنیدن این کارها فارغ میشد و باید بگویم جای چنین هنرمند بزرگی در موسیقی ما بسیار خالی است ومادر دهر چنین فرزندی را دیگر نخواهد زایید. مکتب شجریان یک شیوهآوازی کاملاً اصولی و درست بود وحتی شاگردان او هم نمیتوانند ادامه دهند مسیر او باشند.
انتظار از جوانان
حسن ناهید از سال 39 تا 99 به فعالیت در حوزه موسیقی مشغول بود اگرچه چند سالی است بهدلیل ایمپلنت دندان نمیتواند ساز بنوازد اما همچنان جوانان را به شنیدن و آموختن موسیقی خوب تشویق ودعوت میکند ودراین سالها که عضو هیأت داوران جشنواره ملی موسیقی جوان بوده تلاش کرده این انگیزه در جوانان بارور شود تا با اشتیاق مسیر هنری و موسیقی را ادامه دهند و این هنر بزرگ و فاخر را بهجد پیگیری کنند: «ساز نی در کشورهای مختلف وجود دارد اما خاستگاه اصلی این ساز و شیوه نواختن با دندان مختص به ایران و از دوران نایب اسدالله ترویج پیدا کرده است البته استاد کسایی تحول بزرگی دراین ساز ایجاد کرد و این ساز را به کمال رساند و نیاز نیست فرم جدیدی دراین ساز ایجاد شود.»
سبک کاری او براساس تلاشش شکل گرفته است:«هیچ گاه از هنرمندی تقلید نکردهام و سبکی که دراین سالها در نی نوازی اجرا کردهام مختص به خودم بوده و حتی یک کار آقای کسایی را ننواختهام به این دلیل که آقای کسایی بهترینش را نواخته است من چه حرف جدیدی خواهم داشت البته کسانی که علاقهمند به این ساز و نوازندگان آن هستند کاملاً تفاوتها را تشخیص میدهند.»
با وجود بیش از 60 سال فعالیت در موسیقی تنها سه آلبوم از او به یادگار باقی مانده «گل نی»، «آوای نی» و «ابوعطا» و دراین سالها حتی شاگردان او تلاش نکردند آثاری که در محافل و مجالس اجرا شده است را بهصورت آلبوم جمعآوری کنند.او دلایل اینکه چرا درخصوص ساز نی آثارمکتوب چندانی به چاپ نرسیده و پژوهشها کمی صورت گرفته است، قدمت ساز نی را مهم تلقی کرد:«ساز نی قدمت طولانی ندارد واززمان نایب اسدالله به بعد بهصورت جدی به آن پرداخته شد اما آثار چندانی ازایشان باقی نمانده تا به نت تبدیل شود وبه نت تبدیل کردن این آثاربه کارامروزیها نخواهد آمد و قطعاً در سلیقه نسل امروز موسیقی نسل جوان نیست اما قراراست سبک نوازندگی آقای کسایی و من به نت تبدیل شود و آقایی به نام ابراهیمپور که اصالتاً اصفهانی هستند علاقهمند به انجام این کاربودهاند.»
آهنگساز «آوای نی» به فضای آموزشی موسیقی امیدواراست و نقش خانواده ها را بسیار تأثیرگذار عنوان میکند البته براین نظر است اگر در مراکز آموزشی ساز نی با هنرجویان بسیاری تدریس میشد امروز باید نوازندگان خوبی دراین ساز داشته باشیم مانند دیگر سازها همچون سه تار و تار اما چون استاد خوبی وجود ندارد این ساز همچنان مهجور مانده است.
او در یک سال گذشته و در شرایط کرونا هیچ فعالیتی نداشته است: «کسانی که در راه موسیقی کوشش میکنند سلامت و موفق باشند و برای آنها امکانات خوب فراهم شود تا شاگردان با استعداد پرورش پیدا کنند.البته محقق شدن این آرزو به کمک و حمایت مسئولان دولتی نیازاست. موسیقی مخالفان بسیاری دارد اما بااین وجود بسیار خوشحالم با دست و پنجه نرم کردن همچنان پابرجا مانده است.»
خبرنگار
«77 سال ازسنم میگذرد اما پند استاد همچنان در گوشم زمزمه میشود، درسی که ازاستادم حسن کسایی آموختم این بود که هیچ گاه خود را دست بالا نگیرم و همیشه و همه حال فکر و حواسم روی کارم باشد و... .» سخن از استاد حسن ناهید است، موسیقیدان و نوازنده پیشکسوت و نام آشنای ساز نی؛ هنرمندی که با دممسیحاییاش براین خشک چوب حکایتهای بیشماری را روایت کرده و توانسته نام خود را در تاریخ موسیقی ایران به ثبت برساند و حال قراراست به پاس بیش از 60 سال تلاش حرفهای او درعرصه موسیقی درسی و ششمین جشنواره موسیقی فجرازمقام هنری این هنرمند تجلیل به عمل آید. حسن ناهید چندی پیش بهدلیل بیماری قلبی در بیمارستان بستری شد. این روزها در قرنطینه و مرور خاطرات گذشته بسرمیبرد، خاطراتی که همیشه در وجودش تازگی دارد و هرگاه به سراغ این مرد بزرگ زاده کویر بروید آنچنان با عشق و لذت از دوران طلایی زندگی هنری اش سخن میگوید که گویا همین چند سال پیش است و... .
«من متولد شهرکرمان هستم و در یک خانواده 6 نفره بزرگ شدم اما بهدلیل شغل پدرم که ارتشی بود به شیراز منتقل شدیم و تمام دوران کودکی و تحصیل در دبستان و دبیرستان ما دراین شهر سپری شد؛ آن دوران هیچ وسیله صوتی وجود نداشت و در خانه کمتر کسی رادیو پیدا میشد و دسترسی به رادیو یعنی همان زندگی اشرافی، البته درخانه ما هم یک رادیو بود که هیچ کدام از ما اجازه دست زدن به آن را نداشتیم و تنها همان گهگاهی که پدر رادیو را روشن میکرد میتوانستیم صدای موسیقی را بشنویم و این نغمهها از آن دوران آرام آرام در گوشم زمزمه شد و این لحظات کوتاه لذت خوب شنیدن، اشتیاقم را به رادیو و صدای موسیقی بیشتر و بیشتر کرد تا آنجا که روزهای یکشنبه که به یک برنامه خاص موسیقی اختصاص داشت، هنگام بازگشت از مدرسه جلوی درِ برخی از مغازهها که صدای موسیقی از رادیو آنها به گوش میرسید میایستادم و از همان دقایق کوتاه لذت میبردم، البته پدرم بهخاطر مذهبی بودنش مخالف شدید موسیقی بود؛ بالعکس مادر که یک رفیق تمام عیار بود و... پدر اکثراً حدود ساعت 4 بعدازظهر به خانه باز میگشت و تا فردای آن روز از منزل خارج نمیشد، از قضا یک روز صبح و زودتر از زمان همیشگی به خانه آمد و من درحیاط مشغول نواختن ساز بودم و نی را در دست من دید سؤال کرد: پسرم چه کاری انجام میدهی! گفتم ساز نی است و در دم سازم را شکست ومن هم شروع به گریه کردم تا آنکه مادرم با ناراحتی آمد و گفت چکار به این پسرداری؟! و پدر در پاسخ به مادر جواب داد این پسر صدای شیطان در میآورد و از آن روز به بعد متوجه شدم تا زمانی که پدرم در خانه است نباید صدایی از این ساز خارج شود؛ به یاد دارم یک روزمی خواستم یکی ازکارهای استاد کسایی را که قبل ترشنیده بودم تمرین کنم تا فراموش نشود اما چون پدر در خانه بود مجبور شدم دو- سه لحاف روی سرم بکشم و آرام آرام نی بنوازم و... .»
در جست وجوی استاد
حس ناهید به استادش حسن کسایی نابغه نی نواز موسیقی ایران علاقه بسیاری دارد و سحر جادوی سازاستاد، او را شیفته خود کرد تا آنجا که عزمش را جزم میکند به دیدار استاد برود و از نزدیک محضر او را درک کند: «صدای ساز نی استاد کسایی را بارها و بارها از رادیو شنیده بودم و شیفته این هنر و موسیقی شدم اما مشکل از آن روز شروع شد که تنها یک نوازنده نی در ایران وجود داشت و آن شخص هم آقای کسایی بود که در اصفهان زندگی میکرد و دسترسی به ایشان بسیار مشکل بود ،اما سرانجام تصمیم گرفتم با یکی از قوم و خویشانم به اصفهان سفر کنم. همسرخواهرم رئیس بانک سپه این شهر بود و زمانی که به آنجا رسیدم با همراهی خواهرم به یک مغازه ساز فروشی رفتیم و یک نی تهیه کردم. آن فروشنده نی را در لای دندان خود گذاشت و شروع به نواختن کرد و آن زمان بود که متوجه شدم شیوه نواختن این ساز به چه صورت است و بعد آن که به شیراز آمدم این روش را تمرین کردم تا 10 سالگی؛ در همان زمان نامهای برای استاد کسایی نوشتم البته چون آدرسی از ایشان نداشتم این نامه را به شورای رادیو تهران ارسال کردم بر این مبنا که علاقهمند به ساز و هنر شما هستم و آقای کسایی در نهایت لطف و بزرگواری من را راهنمایی کرد و دو سال بعد به دعوت ایشان به اصفهان رفتم. استاد کسایی شاگردی داشت به نام آقا رضا بیلیاردی که هم نوازنده و هم سازنده نی بود و دریکی از پاساژهای اصفهان مغازهای داشت و در مغازه دو میز بیلیارد بود و چون استاد علاقهمند به این ورزش بود با همراهی او به مغازه رضا بیلیاردی رفتیم. استاد به آن آقا اشاره کرد دو تا نی به من بدهند و راهنماییهای لازم هم انجام گرفت.ابتدا فکر میکردم برای نواختن این ساز، یک نی کافی است اما بعدها متوجه شدم برای کوکهای مختلف، نیهای متعدد وجود دارد و بعد ازآن دیدار فراموش نشدنی این رابطه شاگرد واستادی از طریق نامهنگاری یا تلفن ادامه داشت تا سال 1338 که در اردو رامسر نفر اول شدم و به مدت دو ماه به کشورهای اروپایی سفر کردم.»
نی حدیث پر خون میکند
در میان سازهای موسیقی ایران، کمتر کسی را میتوان یافت که با ساختار فیزیکی و نام ساز نی آشنایی نداشته باشد و نوای دلنشین آن بر دلش ننشسته باشد، چرا که نی حال و هوای غریبی دارد و به گفته حضرت مولانا «آتش است این بانگ نای و نیست باد /هر که این آتش ندارد نیست باد ... نی حدیث راه پر خون میکند/ قصههای عشق مجنون میکند» حسن ناهید بعد از آن دیدارروزها و شبها به تمرین ساز پرداخت و در خلال آن سالها، فرصتیهای دیگری به دست آورد تا به ملاقات استاد کسایی برود و آن طور که تعریف میکند یک زمان هم در سالروز بازگشایی آموزشگاه موسیقی استاد که «نغمه گشایش» نام داشت به دعوت آقای کسایی به اصفهان سفر کرد و در آن روز به یاد ماندنی تابلویی به دستخط استادش هدیه گرفت و همچنان خط به خط آن را از بر است واین هدیه با ارزش را بر دیوار رو به روی سالن پذیرایی اش نصب کرده تا خاطرات آن روزها را همچنان در ذهنش مرور کند.
از او سؤال میکنم بعد از این همه علاقه و شیفتگی چرا موسیقی را به صورت آکادمیک در هنرستان ادامه ندادید و او پاسخ میدهد: «دیگر از سن من گذشته بود، چرا که زمان ورود به هنرستان از ششم ابتدایی است اما خوشبختانه درآن دوران فرصتی پیش آمد تا با مرد نیک سیرتی بهنام مهدی کمالیان که استاد سه تار بود آشنا شوم. آقای کمالیان از من سؤال کرد نت میدانم پاسخ دادم نه و گفت تو را نزد استادی میبرم که کم نظیر است امیدوارم تو را بپذیرد و به خدمت استاد حسین دهلوی رفتیم. روحشان شاد مرد بسیارشریفی بود ودرآن سالها بدون آنکه یک دیناراز من دریافت کند تئوری موسیقی را به من آموخت، البته این لطف بزرگ را به خاطر آقای کمالیان و به شرط آنکه قول بدهم بازیگوشی نکنم و کارم را به صورت جدی انجام بدهم قبول کرد و از آن روز به بعد هفتهای یک روز خدمت استاد میرفتم تا مدتها گذشت و یک روز به من گفت به تالار فارابی برویم. این تالار در پشت ساختمان اداره هنرهای زیبا در خیابان بهارستان قرار داشت و در آنجا ارکسترها تمرین میکردند و آن روز استاد دهلوی من را به استاد نصرتالله گلپایگانی معرفی کرد. مرحوم گلپایگانی سرپرست این ارکستر بود و حدود 30 نوازنده داشت که این ارکستر زیر نظر اداره فرهنگ و هنر فعالیت میکرد و اعضای آن از استادان موسیقی زمانه بودند، مانند استادان هوشنگ ظریف، محمد حیدری، محمد اسماعیلی، ایزدی، خانمها افیلیا پرتو، سیمین آقا رضی و... این اولین فعالیت من درارکستر بود ،اما متأسفانه ایشان خیلی زود فوت کردند و بعد از فوتشان سرپرستی ارکستر به آقای مهدی مفتاح رسید، البته آقای مفتاح یک ارکستر دیگر هم در رادیو داشت به نام «درویش» و دراین ارکستر استادان بزرگی چون احمد عبادی، علی اصغر بهاری، روح افزا، سرخوش، اکبر محسنی و... حضور داشتند و من نیز به این ارکستر معرفی شدم...»
حکایت ارکسترها
حسن ناهید در طول فعالیت هنری اش در13 ارکستر فعالیت داشته است. ارکسترهایی همچون رودکی، پایور، درویش، فارابی، گلها و...و درکنار آن با گروههای کوچک موسیقی هم همکاری داشت که همه از بزرگان موسیقی ایران هستند: «آن زمان که درارکستر درویش فعالیت میکردم به ارکستر دیگری هم دررادیو دعوت شدم که استاد روحالله خالقی سرپرستی آن را برعهده داشت و ساز من را شنیده بود و خوشبختانه مورد رضایت شان قرار گرفت و نامهای به شورای موسیقی رادیو نوشت با این مضمون که ایشان علاوه براینکه نی خوب مینوازند با نت هم آشنایی کامل دارد و این نامه را به شورا ارسال کرد تا با تأیید و تصویب آنها در رادیو مشغول به کار شوم. آن زمان دستمزد همه نوازندگان رادیو جلسهای 70 تومان بود و دستمزد من جلسهای 100 تومان که به نسبت آن دوره مبلغ بسیاری بود و10جلسه آن 1000 تومان میشد که 500 تومان آن را برای پدرومادرم میفرستادم و 500 تومانش را خرج خودم میکردم.»
حسن ناهید به شرایط آن روزها اشاره دارد: «آن دوران در هیچ ارکستری نوازنده نی وجود نداشت حتی در ارکستر آقای دهلوی و من هم سولیست ارکستر بودم و هم نوازنده و هر نتی را که با سازهای دیگر نواخته میشد، اجرا میکردم و باعث تعجب کسانی بود که در ارکستر بودند که چطور یک پسر شهرستانی میتواند به این خوبی نی بنوازد. البته علاوه بررادیو، در تلویزیون هم فعالیت داشتم و هفتهای یک شب به یک کانال تلویزیونی میرفتم و به صورت زنده اجرای برنامه داشتیم.ناگفته نماند آن سالهایی که در ارکستر «درویش» آقای مفتاح کار میکردم در دو ارکستر دیگر رادیو هم فعالیت داشتم، یکی ارکستر «شاعران قصه میگویند» و دیگر ارکستر برنامه FM رادیو که به تازگی توسط استاد همایون خرم راهاندازی شده بود که به آن برنامه سوم هم گفته میشد چون برنامه اول رادیویی ایران بود و برنامه دوم تهران. ارکستر دیگری هم بود که آقای اسدالله ملک و منوچهر جهان بیگلو تأسیس کرده بودند بهنام «نوایی از موسیقی ملی» که خواننده آن محمودی خوانساری بود و یک کار معروف داشت بهنام «مرغ شباهنگ» که بسیار زیباست. بعد آن سالهای 43 -42 بود که استاد فرامرزپایور به تازگی از انگلیس به ایران آمد و نوازندگی و صدای ساز من را برسرتمرین ارکستر آقای مفتاح دید و شنیده بود و از کارم خوششان آمد و گفت میخواهم یک ارکستر ایرانی برپا کنم شما هم همکاری داشته باشید و من با اشتیاق و افتخار به این ارکستر رفتم البته قبلاً همدیگر را میشناختیم و در خیابان پالیزی همسایه بودیم اما از نظر کاری آشنایی چندانی به نوع فعالیت شان نداشتم.»
حسن ناهید در آن سالها که استاد حسن کسایی در اصفهان زندگی میکردند و دور از دسترس همگان بودند تنها نوازنده نی در برنامههای رادیویی و تلویزیونی بود و این توفیق سبب شد با ارکسترها و هنرمندان بسیاری آشنا شود و در مقابل مردم هم بیشتر و بیشتر با ساز او آشنا شوند و ابراز علاقه کنند:«مردم صدای ساز نی را بسیار دوست داشتند و حتی به پیشنهاد آقای دهلوی قرار شد در هنرستان موسیقی که ریاست آن را برعهده داشت تدریس کنم و نزدیک به 30 سال به آموزش موسیقی پرداختم. آقایان حسین علیزاده، داریوش طلایی، داریوش دولتشاهی، علی رهبری و... همه از شاگردان من هستند و آن زمان که در هنرستان تحصیل میکردند نی ساز دوم آنها بود اما این عزیزان نواختن نی را بهطور جدی دنبال نکردند و به ساز اول شان بیشتر علاقه نشان می دادند، البته ناگفته نماند نواختن ساز نی بسیار مشکل است چرا که باید از یک لوله وشش سوراخ تمامی دستگاههای آوازی ایران را اجرا کنید اما اجرای این کار با تار و سه تار ودیگر سازها کمی آسانتر است.»
این نوازنده پیشکسوت در ارکستر دیگری هم بهنام «رودکی» فعالیت داشت که آقای ابراهیم منصوری آن را تأسیس کرده بود و نوازندگان آن از استادان آن زمان بودند، استادانی همچون احمد عبادی، رضا ورزنده، حبیبالله بدیعی، اکبر محسنی و...و کارهای زیبایی با این گروه اجرا و ضبط شده که به گفته او سرنوشت این آثار فاخر معلوم نیست چه شده است!
البته درآن سالها استاد مرتضی حنانه ارکستری راهاندازی کرد بهنام ارکستر ایرانی که یک سال بعد از افتتاح تلویزیون ملی ایران تأسیس شد؛ سال 1348 با سرپرستی آقای حنانه که در این ارکستر آقایان زرین پنجه، صالحی، زندگانی و پدر آقای چشم آذر و... فعالیت داشتند. در کنار آن با گروههای کوچک موسیقی هم همکاری داشت مانند گروه آقای لطفالله مجد که دو، سه نفر از همین استادان حضور داشتند یا گروه مرحوم فرهنگ شریف. یک برنامه رادیویی هم اجرا میشد بهنام «هفت شهر عشق» که خانم فخری نیک زاد گوینده آن بود و سرپرست موسیقی آن بر عهده آقای اکبر محسنی بود.
او سالها بعد با همکاری حسین قوامی به ارکستر گلها راه پیدا کرد و به استاد پیرنیا معرفی شد. در این ارکستر استاد عبدالوهاب شهیدی هم حضور داشت و آشنایی او با این خواننده بزرگ موسیقی ایران در این ارکستر شکل گرفت و تاریخ این دوستی به بیش از 50 سال میرسد و همچنان رفیق گرمابه و گلستان یکدیگرهستند، هنرمندانی از نسل طلایی موسیقی ایران: «آقای شهیدی انسان بسیار شریفی است و جدا از برنامههای ارکسترال گلها در گروههای کوچک هم اجراهایی داشتهایم.»
ارکستر فرامرز پایور آخرین ارکستری بود که حسن ناهید در آن فعالیت داشت: «آقای پایور دو ارکستر داشت و من در هر دو ارکستر ساز مینواختم، یک ارکستر دیپلمهای اول هنرستان شرکت داشتند مانند آقایان هوشنگ ظریف، رحمتالله بدیعی، حسن منوچهری و محمد اسماعیلی و خانمها پروین صالح و پروین شکالور. یک ارکستر دیگر هم بود بهنام ارکستر استادان با حضور استادان حسین تهرانی، جلیل شهناز، علی اصغر بهاری و خود استاد پایور. این آخرین ارکستری بود که درآن حضور داشتم و بعد از آن انقلاب شد و آرام آرام ارکسترها منحل شدند.»
استاد حسن ناهید در کنار فعالیت موسیقی در ارکسترها کم و بیش در موسیقی فیلمها هم همکاری داشته است: «کارهای بسیاری با آقای لوریس چکناواریان انجام دادهام مانند فیلم «بیتا» و «تنگسیر» که نی آن را من نواختهام. همچنین «باله سیمرغ» که یک کار ارکسترال است.
حسن ناهید به این روزها و کارهایی که از صداوسیما پخش میشود انتقاد دارد: «آثاری که امروزه از صداوسیما پخش میشود محتوایی ندارد و بسیار متفاوت با کارهایی است که آن دوره از رادیو و تلویزیون پخش میشد حتی یک نفر ازهنرمندان آن شناخته شده نیستند و نمیتوان نام شاگردی برای آنها انتخاب کرد.»
جالب است بدانید با وجود امکانات آن دوران، ارکسترهای بسیاری برپا بودند و اعضای آن همه از نوازندگان سرشناس موسیقی ایران هستند اما دراین سالها تعداد ارکسترهایی که راهاندازی شد بسیار اندک و عمرشان کوتاه بود و پایداری چندانی نداشتند. استاد ناهید درباره معضلات ارکسترهای امروز میگوید: «نکته اول عشقی بود که موجب شد این ارکسترها سرپا بماند و مادیاتی مطرح نبود همه هنرمندان در حد امرار و معاش روزانه خود کار میکردند و حقوق میگرفتند و چند شغله نبودند. حقوق من ماهی 243 تومان بود و روزی 21 قران خرج میکردم که میشد 63 تومان و مابقی آن را پسانداز میکردم و زندگیمان براحتی سپری میشد. البته هزینه آن دوران با دخل و خرج امروز جور درنمیآید و با این درآمدها ارکستری باقی نخواهد ماند. البته نوازندههای خوب هم دیگر حضور ندارند و خوبان ارکسترها همه فوت کرده اند مانند سیروس حدادی، محمود ذوالفنون، سلیم فرزان و... و اگر تعداد معدود نوازنده خوب هم باشد به خارج ازایران میروند چرا که در کشور خود نه احترامی دارد و نه کارشان بازگشت مالی خواهد داشت با این حساب باید بگویم فاتحه موسیقی سالها پیش خوانده شده است.»
دپیلماسی فرهنگی با اجرای خارج از ایران
استاد حسن ناهید برای شناساندن موسیقی سنتی و اصیل ایران، مسافرتهایی همراه با خوانندگانی چون حسین قوامی، محمدرضا شجریان، محمود محمودی خوانساری و عبدالوهاب شهیدی به کشورهای ترکیه، بلغارستان، یوگسلاوی، ایتالیا، فرانسه، بلژیک، هلند، آلمان، اتریش انجام داده و در برنامههایی تحت عنوان کنسرت سازهای ملی ایران شرکت کرده است: «من تقریباً همه کشورهای دنیا را سفر کردهام ودر هرکشور چندین کنسرت اجرا داشتهایم بعد از انقلاب هم با همراهی یکی از ارکسترهای تلویزیون در خارج از ایران اجرای برنامه داشتیم و آقای حسن ریاحی هم حضور داشت؛ کشورهایی چون ژاپن، چین، سنگاپور، مالزی، هند، الجزایر و.... البته امروزبه نسبت گذشته شرایط بسیار بهتر است و اغلب کشورها با ساز نی ایران و موسیقی ایرانی آشنا هستند به این دلیل که هنرمندان بسیاری چون آقای کیهان کلهر تلاش کردند موسیقی ما را به دنیا معرفی کنند. اگرچه وظیفه این کار برعهده مسئولان فرهنگی است اما حمایتی صورت نمیگیرد؛ البته آن دوران هم موسیقی ما را بخوبی میشناختند و بسیاراستقبال میکردند به یاد دارم در سفری که به الجزایر داشتیم ارکستر «ام الکلثوم » هم آمده بود و اجرای برنامه داشتند با رهبری عبدالعزیز محمود. همه در یک هتل بودیم و دوستی و آشناییهایی صورت گرفت و گاهی درکنار هم ساز مینواختیم.شاید جالب باشد بدانید نی ایرانی با دندان نواخته میشود اما نی عربی با لب و آن روز هر در هتل ساز مینواختم؛ میگفتند: «حسن عجیبا غریبا» و برایشان جای تعجب بود که این صدا چگونه از لای دندان خارج میشود.»
استاد ناهید آشنایی و همکاری بسیاری با زندهیاد استاد محمدرضا شجریان داشت وحال خاطرات خوبی از آن دوران دارد: «آشنایی من و آقای شجریان به 60 سال قبل برمیگردد و درجشن هنر شیراز آشنا شدیم و بعد آن در ارکستر آقای پرویز مشکاتیان، فرامرز پایور و ارکستر تلویزیون، ارکستر رادیو و... همکاری داشتیم تا سالها قبل که کمی فاصله بین ما ایجاد شد اما این خاطرات همچنان درذهن وقلب من به یادگارثبت شده است وصد حیف وصد افسوس که چنین خواننده بزرگی دیگردربین ما نیست. آقای شجریان در حفظ و ترویج موسیقی آوازی ایران زحمات بسیاری کشید. به یاد دارم سالها قبل که به جشن هنر شیراز دعوت شده بودیم از تهران تا شیراز با یک ماشین همسفر شدیم و تا رسیدن به مقصد به طوردائم نوار کاستهای قمرالملوک وزیری، ظلی یا موسیقیهای قاجار گوش میداد و شاید تنها در هنگام صرف ناهار یا شام از شنیدن این کارها فارغ میشد و باید بگویم جای چنین هنرمند بزرگی در موسیقی ما بسیار خالی است ومادر دهر چنین فرزندی را دیگر نخواهد زایید. مکتب شجریان یک شیوهآوازی کاملاً اصولی و درست بود وحتی شاگردان او هم نمیتوانند ادامه دهند مسیر او باشند.
انتظار از جوانان
حسن ناهید از سال 39 تا 99 به فعالیت در حوزه موسیقی مشغول بود اگرچه چند سالی است بهدلیل ایمپلنت دندان نمیتواند ساز بنوازد اما همچنان جوانان را به شنیدن و آموختن موسیقی خوب تشویق ودعوت میکند ودراین سالها که عضو هیأت داوران جشنواره ملی موسیقی جوان بوده تلاش کرده این انگیزه در جوانان بارور شود تا با اشتیاق مسیر هنری و موسیقی را ادامه دهند و این هنر بزرگ و فاخر را بهجد پیگیری کنند: «ساز نی در کشورهای مختلف وجود دارد اما خاستگاه اصلی این ساز و شیوه نواختن با دندان مختص به ایران و از دوران نایب اسدالله ترویج پیدا کرده است البته استاد کسایی تحول بزرگی دراین ساز ایجاد کرد و این ساز را به کمال رساند و نیاز نیست فرم جدیدی دراین ساز ایجاد شود.»
سبک کاری او براساس تلاشش شکل گرفته است:«هیچ گاه از هنرمندی تقلید نکردهام و سبکی که دراین سالها در نی نوازی اجرا کردهام مختص به خودم بوده و حتی یک کار آقای کسایی را ننواختهام به این دلیل که آقای کسایی بهترینش را نواخته است من چه حرف جدیدی خواهم داشت البته کسانی که علاقهمند به این ساز و نوازندگان آن هستند کاملاً تفاوتها را تشخیص میدهند.»
با وجود بیش از 60 سال فعالیت در موسیقی تنها سه آلبوم از او به یادگار باقی مانده «گل نی»، «آوای نی» و «ابوعطا» و دراین سالها حتی شاگردان او تلاش نکردند آثاری که در محافل و مجالس اجرا شده است را بهصورت آلبوم جمعآوری کنند.او دلایل اینکه چرا درخصوص ساز نی آثارمکتوب چندانی به چاپ نرسیده و پژوهشها کمی صورت گرفته است، قدمت ساز نی را مهم تلقی کرد:«ساز نی قدمت طولانی ندارد واززمان نایب اسدالله به بعد بهصورت جدی به آن پرداخته شد اما آثار چندانی ازایشان باقی نمانده تا به نت تبدیل شود وبه نت تبدیل کردن این آثاربه کارامروزیها نخواهد آمد و قطعاً در سلیقه نسل امروز موسیقی نسل جوان نیست اما قراراست سبک نوازندگی آقای کسایی و من به نت تبدیل شود و آقایی به نام ابراهیمپور که اصالتاً اصفهانی هستند علاقهمند به انجام این کاربودهاند.»
آهنگساز «آوای نی» به فضای آموزشی موسیقی امیدواراست و نقش خانواده ها را بسیار تأثیرگذار عنوان میکند البته براین نظر است اگر در مراکز آموزشی ساز نی با هنرجویان بسیاری تدریس میشد امروز باید نوازندگان خوبی دراین ساز داشته باشیم مانند دیگر سازها همچون سه تار و تار اما چون استاد خوبی وجود ندارد این ساز همچنان مهجور مانده است.
او در یک سال گذشته و در شرایط کرونا هیچ فعالیتی نداشته است: «کسانی که در راه موسیقی کوشش میکنند سلامت و موفق باشند و برای آنها امکانات خوب فراهم شود تا شاگردان با استعداد پرورش پیدا کنند.البته محقق شدن این آرزو به کمک و حمایت مسئولان دولتی نیازاست. موسیقی مخالفان بسیاری دارد اما بااین وجود بسیار خوشحالم با دست و پنجه نرم کردن همچنان پابرجا مانده است.»
محمد الهیاری مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگو با «ایران» از جشنواره موسیقی فجر میگوید
اجرای کار به صاحبان حقیقی سپرده شود
زنگ سیوششمین جشنواره موسیقی فجر نواخته شد؛ جشنوارهای که در عمر خود این بار شاهد تجربهای جدید است و نشان میدهد برگزارکنندگان اش با توجه به شرایط کشور و نیاز روحی مردم دست به انتخابی درست و آگاهانه زدهاند. سی وششمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر این دوره به شکل آنلاین و رایگان برگزار میشود تا هم حال جسم و هم روح مردم در سلامت به سر برد. با محمد الهیاری مدیرکل دفتر موسیقی در مورد این دوره و سیاستگذاری آن حرف زدهایم. که در ادامه میخوانید:
با توجه به شرایط متفاوت برگزاری سیوششمین جشنواره موسیقی فجر و پخش اجراها در بستر فضای مجازی، استقبال هنرمندان به چه صورت بود؟
تصمیمهایی که برای این دوره از جشنواره اتخاذ شد، متناسب با شرایط بهداشتی کشور و با هماهنگی ستاد ملی مقابله با کرونا انجام گرفت و براین اساس پیشبینی اولیه و خوشبینانه ما این بود تا زمان برگزاری جشنواره موسیقی، کرونا رخت بربسته باشد و این جشنواره بهصورت حضوری برگزار شود. اما این مهم محقق نشد و در این راستا سناریوهای دیگری مطرح گردید و تصمیم براین بود بخشی از جشنواره بهصورت حضوری و بخشی دیگر بر بستر پخش در فضای مجازی برگزار شود. سناریوی بعدی که متناسب با تداوم شیوع کرونا بود، برگزاری کامل جشنواره در فضای مجازی بود. در روزهای ابتدایی انتشار فراخوان جشنواره با وجود شرایط برگزاری متفاوت، آثار بسیاری به دبیرخانه ارسال شد و استقبال خوبی از سوی هنرمندان صورت گرفت و در این دوره 42 گروه در قالب 57 اجرا در بخش اجراهای صحنهای حضور دارند که اجراهایشان در بستر فضای مجازی پخش خواهد شد.
اجرای کنسرت یا برگزاری یک جشنواره موسیقی بسیار متفاوت از دیگر برنامههای هنری در بخشهایی چون تئاتر یا سینما است. چرا جشنواره موسیقی فجر مانند جشنوارههای فیلم و تئاتر بهصورت حضوری برگزار نشد؟
طبق آنچه ابتدا ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرده بود، فعالیتهای فرهنگی هنری با ظرفیت 30 درصد از سالن میتوانست برگزار شود اما چون سالنهای اجرای موسیقی بزرگ تر از سالنهای سینما و تئاتر است و بعضی از سالنها ظرفیتی بیش از 2000 نفردارد عملاً 30 درصد آن هم یک عدد بزرگ محاسبه میشود و براین اساس میبایست بین 700 تا 1500 نفر در سالنها گردهم میآمدند و قطعاً تجمع دراین شرایط به جهت دستورالعملهای بهداشتی ممکن بود خطر آفرین باشد اما محاسبه 30 درصد در یک سالن سینما و تئاتر بین 50 تا 100 نفر میشود. لذا تصمیم بر این شد بخش اجراهای صحنهای بر بستر فضای مجازی انجام شود. لازم به ذکر است ما برای برگزاری جشنواره موسیقی فجر به طور خاص مکاتباتی با ستاد ملی مقابله با کرونا داشتیم و مجوزی که صادر شد حداکثر حضور 100 نفر در سالنها بود و طبیعتاً این تعداد افراد برای بخش موسیقی پاپ جشنواره که با حضور گسترده مردم مواجه است، چندان قابل توجه نبود. نکته دیگر اینکه بیتردید با حضوراین تعداد اندک افراد، هیجان لازم برای گروه هنری و ارتباط با مردم فراهم نمیشود.اما درخصوص اجرای گونههای دیگر جشنواره، طبق آنچه هر سال شاهد بودهایم، این بخشها از جشنواره عمدتاً با حضور متخصصان آن حوزهها برگزار شده و کمتر عموم افراد شرکت داشتهاند و استقبال مردم بیشتر از سالنهای بزرگ با جمعیت فراوان بوده است به همین دلیل طبق نظر جمعی تصمیم بر این شد در این دوره از جشنواره تمامی اجراها بهصورت پخش در فضای مجازی صورت بگیرد.
اما موسیقی پاپ پیش از جشنواره و طی سال، تجربه اجرای کنسرت آنلاین داشته است آیا عدم حضور این گروهها در جدول جشنواره بهدلیل استقبال نشدن از سوی هنرمندان بوده است؟
چنانکه گفته شد قرار بود تعدادی از اجراهای موسیقی پاپ، دستگاهی و کلاسیک در جشنواره با حضور مخاطبان باشد و گروههایی نیز در بخش پاپ تعیین شده بود اما وقتی با ستاد ملی مقابله با کرونا مکاتبه و مذاکره شد و امکان حداکثر 100 نفر مخاطب در سالن داده شد، ستاد جشنواره تصمیم گرفت اجراهای بخش پاپ برگزار نشود.
نکته دیگر اینکه فروش بلیتهای بخش پاپ کمک و سودآوری بسیاری به بخش اقتصادی جشنواره بود که با رایگان برگزار شدن و حذف بخش پاپ از این سود چشمپوشی شده است. برای جبران این بخش چه کارهایی قرار است انجام بگیرد، آیا بودجهای دریافت کردهاید؟
جشنواره موسیقی فجر با اتکا بر بودجه حمایت از موسیقی برگزار میشود و امسال که جشنواره درآمدی از فروش بلیت ندارد، همه هزینهها از بودجه دولتی تأمین میشود.
با توجه به شرایط کرونا و آنلاین برگزار شدن جشنواره موسیقی فجر، آیا برای گروههایی که در جدول جشنواره قرار دارند امتیاز خاصی قائل خواهید شد؟
بخشی از گروههای حاضر در جدول جشنواره از طریق فراخوان انتخاب شدهاند. در واقع 100 گروه متقاضی اجرای برنامه بودند که از بین آنها گروههایی که به لحاظ کیفیت، اجرای بهتری داشتند توسط هیأت داوران معرفی شدند و بخش دیگری از گروهها نیز توسط هیأت داوران برای اجرا در جشنواره دعوت شدهاند. اما بهطور کلی گروهها از کیفیت خوبی برخوردار هستند چرا که هر دو گروه با نظر و انتخاب هیأت داوران در جدول جشنواره قرار گرفتهاند. البته گروههای دیگری هم مایل به حضور در جشنواره بودند اما محدودیت تعداد روزها و جدول جشنواره مانع از این شد که بتوانیم در خدمت همه گروهها باشیم. درباره حمایت از گروههایی که در جشنواره حضور دارند با توجه به امکان و توان جشنواره حمایتهایی از گروههایی که در جشنواره حضور دارند انجام میشود. اما در خصوص امتیازات خاص اجراهای موسیقی خارج از جشنواره هم باید بگویم دفترموسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هماهنگی و همکاریهای لازم را با بنیاد رودکی دارد و براین اساس حمایت از گروههای موسیقی انجام خواهد گرفت. مانند تخفیف در اجاره بهای سالن کنسرت که دراین رابطه همکاریهایی شده است. گروههای متقاضی اجرای کنسرت منوط به اجازه ستاد ملی مقابله با کرونا میتوانند اجراهای صحنهای خود را برگزار کنند.
آیا در سیوششمین جشنواره موسیقی فجر شعب انجمنهای موسیقی هم همکاری خواهند داشت؟
خیر. همان طور که اشاره شد تمامی اجراهای جشنواره از طریق فضای مجازی پخش میشود و براین اساس هر نقطه از کشور میتوانند از طریق اینترنت شاهد اجراهای جشنواره باشند بنابراین عملاً جشنواره شاخههای استانی نخواهد داشت و بهصورت ملی پخش خواهد شد چون جشنواره در استانها اجرا ندارد، ضرورتی به استفاده از انجمنهای موسیقی استانها در این دوره نبود. اما در دورههای قبل از توان و همکاری انجمنهای موسیقی استانها استفاده شده است.
دلیل حذف بخش موسیقی کودک چه بود؟
طبق طراحی ای که هیأت انتخاب سی وششمین جشنواره موسیقی فجر ارائه کرد، بخش خاصی از کودکی تا بزرگسالی در گروههای انتخابی در جدول جشنواره دید شده بود. بخشی با عنوان یا تم از هنرستان تا دانشگاه که دراین بخش شاهد حضور گروههای موسیقی از هنرستانهای موسیقی پسران و دختران و دانشگاههای مختلف در رشته موسیقی هستیم و حدود 7 گروه است که البته بخش ابتدایی این مسیر حضور گروههای کودک و نوجوان بود و دراین راستا دو گروه از سوی هیأت انتخاب برگزیده شده بودند. صحبتهایی هم با گروهها انجام گرفت اما مشکل دلنگرانی خانوادهها بود که نسبت به تمرین فرزندانشان در گروهها حساسیت داشتند بنابراین گروههای کودک و نوجوان نتوانستند در تمرین گروهها حضور داشته باشند.
نکته دیگر ارزیابی آلبومهای موسیقی پاپ است و طبق اعلام هیأت داوران طی دوسال گذشته 148 آلبوم ارسال و دربخش رقابتی شرکت داده شده و بیشتر فعالیتهای هنرمندان این حوزه در بخش تک آهنگ بوده است. با این حساب آیا در سالهای بعد بخش تک آهنگ به بخش رقابتی جشنواره افزوده خواهد شد؟
پرداختن به آلبومهای موسیقی در قالب جایزه باربد به این جهت بود تا توجه خود را به تولید آلبوم نشان بدهیم و این نگاه بیانگر ماندگاری بیشتر آلبوم موسیقی در مقایسه با سایر قالبهای تولید موسیقی است. چرا که معمولاً تک آهنگها تاریخ مصرف محدودی دارند و بعد از دو یا سه ماه از سوی مخاطبان خود فراموش میشوند. نکته دیگر اینکه به نسبت سایر بخشها و با وجود تعداد معدود آلبوم در بخش موسیقی پاپ داورها از کیفیت آلبومها رضایت کامل داشتند اما با این حساب پیشنهاد شده تا موضوع تک آهنگها به بخش داوری جایزه باربد اضافه شود و این موضوع و راهکار ارزیابی 4 هزار تک آهنگ سال آینده در شورای سیاستگذاری بررسی میشود.
سال گذشته هم ریاست جشنواره موسیقی فجر را برعهده داشتید اما در این دوره تصمیم گرفتید جایزه باربد را به جشنواره اضافه کنید، این ایده برچه اساسی شکل گرفت؟
شورای ارزیابی جشنواره موسیقی فجر سال گذشته و بعد از اتمام جشنواره اصلاحاتی در آیین نامه جشنواره لحاظ کرد و براین اساس شورای انتخاب دبیر حذف شد چرا که آن شورا بعد از انتخاب دبیر دیگر مسئولیتی نداشت اما یکی از مصوباتی که شورای سیاستگذاری پیشنهاد کرد افزوده شدن بخش رقابتی به جشنواره بود و من شخصاً فکر میکنم اگر بخش رقابتی تداوم پیدا کند میتواند آن جایگاهی که سیمرغ در سینما دارد، باربد در موسیقی پیدا کند، البته رسیدن به این جایگاه منوط به تداوم 6-5 سال این بخش و اعتماد بیشتر هنرمندان به داوریها و جشنواره است و این امر کمک میکند هنرمندان با رغبت بیشتری آثار خود را به جشنواره ارسال کنند. البته این موضوع در آیین نامه جشنواره موسیقی فجر قرار گرفته و با تغییر مدیریتها قطعاً توقف یا حذفی نخواهد داشت مگراینکه اصلاحاتی درآیین نامه انجام بگیرد و این امیدواری وجود دارد این تصمیم همچنان تداوم داشته باشد. لازم به ذکر است این تصمیم به جهت هویت بخشی بیشتر به جشنواره اتخاذ شده تا همانطور که اشاره کردم فضای اعتماد بین هنرمندان و جشنواره افزایش پیدا کند تا هم جشنواره موسیقی فجر به یک موقعیت ممتازتری دست یابد وهم هنرمندان مانند سایر حوزهها اعتماد و رغبت بیشتری به جشنواره بدهند.
برخی از اهالی موسیقی بر این نظر هستند که جشنواره موسیقی فجر به بخش خصوصی واگذار شود. بهعنوان مدیرکل دفتر موسیقی نظر شما در این باره چیست؟
بهصورت کلی آینده عمومی کشور در توسعه و واگذاری فعالیتها به بخش خصوصی همراه خواهد بود و باید به این سمت حرکت کرد و صنفها و تشکلها در حوزههای مختلف تقویت شوند و اداره امور در حوزههای مختلف موسیقی به خود مردم واگذار شود و امیدوار هستم این بلوغ و این آمادگی در بخش خصوصی و تشکلهای صنفی حوزه موسیقی فراهم شود تا بخش دولتی سیاستگذار و ناظر باشد و بهصورت حامی عمل کند و اجرای کار به خود صاحبان حقیقی کار سپرده شود.
با توجه به شرایط متفاوت برگزاری سیوششمین جشنواره موسیقی فجر و پخش اجراها در بستر فضای مجازی، استقبال هنرمندان به چه صورت بود؟
تصمیمهایی که برای این دوره از جشنواره اتخاذ شد، متناسب با شرایط بهداشتی کشور و با هماهنگی ستاد ملی مقابله با کرونا انجام گرفت و براین اساس پیشبینی اولیه و خوشبینانه ما این بود تا زمان برگزاری جشنواره موسیقی، کرونا رخت بربسته باشد و این جشنواره بهصورت حضوری برگزار شود. اما این مهم محقق نشد و در این راستا سناریوهای دیگری مطرح گردید و تصمیم براین بود بخشی از جشنواره بهصورت حضوری و بخشی دیگر بر بستر پخش در فضای مجازی برگزار شود. سناریوی بعدی که متناسب با تداوم شیوع کرونا بود، برگزاری کامل جشنواره در فضای مجازی بود. در روزهای ابتدایی انتشار فراخوان جشنواره با وجود شرایط برگزاری متفاوت، آثار بسیاری به دبیرخانه ارسال شد و استقبال خوبی از سوی هنرمندان صورت گرفت و در این دوره 42 گروه در قالب 57 اجرا در بخش اجراهای صحنهای حضور دارند که اجراهایشان در بستر فضای مجازی پخش خواهد شد.
اجرای کنسرت یا برگزاری یک جشنواره موسیقی بسیار متفاوت از دیگر برنامههای هنری در بخشهایی چون تئاتر یا سینما است. چرا جشنواره موسیقی فجر مانند جشنوارههای فیلم و تئاتر بهصورت حضوری برگزار نشد؟
طبق آنچه ابتدا ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرده بود، فعالیتهای فرهنگی هنری با ظرفیت 30 درصد از سالن میتوانست برگزار شود اما چون سالنهای اجرای موسیقی بزرگ تر از سالنهای سینما و تئاتر است و بعضی از سالنها ظرفیتی بیش از 2000 نفردارد عملاً 30 درصد آن هم یک عدد بزرگ محاسبه میشود و براین اساس میبایست بین 700 تا 1500 نفر در سالنها گردهم میآمدند و قطعاً تجمع دراین شرایط به جهت دستورالعملهای بهداشتی ممکن بود خطر آفرین باشد اما محاسبه 30 درصد در یک سالن سینما و تئاتر بین 50 تا 100 نفر میشود. لذا تصمیم بر این شد بخش اجراهای صحنهای بر بستر فضای مجازی انجام شود. لازم به ذکر است ما برای برگزاری جشنواره موسیقی فجر به طور خاص مکاتباتی با ستاد ملی مقابله با کرونا داشتیم و مجوزی که صادر شد حداکثر حضور 100 نفر در سالنها بود و طبیعتاً این تعداد افراد برای بخش موسیقی پاپ جشنواره که با حضور گسترده مردم مواجه است، چندان قابل توجه نبود. نکته دیگر اینکه بیتردید با حضوراین تعداد اندک افراد، هیجان لازم برای گروه هنری و ارتباط با مردم فراهم نمیشود.اما درخصوص اجرای گونههای دیگر جشنواره، طبق آنچه هر سال شاهد بودهایم، این بخشها از جشنواره عمدتاً با حضور متخصصان آن حوزهها برگزار شده و کمتر عموم افراد شرکت داشتهاند و استقبال مردم بیشتر از سالنهای بزرگ با جمعیت فراوان بوده است به همین دلیل طبق نظر جمعی تصمیم بر این شد در این دوره از جشنواره تمامی اجراها بهصورت پخش در فضای مجازی صورت بگیرد.
اما موسیقی پاپ پیش از جشنواره و طی سال، تجربه اجرای کنسرت آنلاین داشته است آیا عدم حضور این گروهها در جدول جشنواره بهدلیل استقبال نشدن از سوی هنرمندان بوده است؟
چنانکه گفته شد قرار بود تعدادی از اجراهای موسیقی پاپ، دستگاهی و کلاسیک در جشنواره با حضور مخاطبان باشد و گروههایی نیز در بخش پاپ تعیین شده بود اما وقتی با ستاد ملی مقابله با کرونا مکاتبه و مذاکره شد و امکان حداکثر 100 نفر مخاطب در سالن داده شد، ستاد جشنواره تصمیم گرفت اجراهای بخش پاپ برگزار نشود.
نکته دیگر اینکه فروش بلیتهای بخش پاپ کمک و سودآوری بسیاری به بخش اقتصادی جشنواره بود که با رایگان برگزار شدن و حذف بخش پاپ از این سود چشمپوشی شده است. برای جبران این بخش چه کارهایی قرار است انجام بگیرد، آیا بودجهای دریافت کردهاید؟
جشنواره موسیقی فجر با اتکا بر بودجه حمایت از موسیقی برگزار میشود و امسال که جشنواره درآمدی از فروش بلیت ندارد، همه هزینهها از بودجه دولتی تأمین میشود.
با توجه به شرایط کرونا و آنلاین برگزار شدن جشنواره موسیقی فجر، آیا برای گروههایی که در جدول جشنواره قرار دارند امتیاز خاصی قائل خواهید شد؟
بخشی از گروههای حاضر در جدول جشنواره از طریق فراخوان انتخاب شدهاند. در واقع 100 گروه متقاضی اجرای برنامه بودند که از بین آنها گروههایی که به لحاظ کیفیت، اجرای بهتری داشتند توسط هیأت داوران معرفی شدند و بخش دیگری از گروهها نیز توسط هیأت داوران برای اجرا در جشنواره دعوت شدهاند. اما بهطور کلی گروهها از کیفیت خوبی برخوردار هستند چرا که هر دو گروه با نظر و انتخاب هیأت داوران در جدول جشنواره قرار گرفتهاند. البته گروههای دیگری هم مایل به حضور در جشنواره بودند اما محدودیت تعداد روزها و جدول جشنواره مانع از این شد که بتوانیم در خدمت همه گروهها باشیم. درباره حمایت از گروههایی که در جشنواره حضور دارند با توجه به امکان و توان جشنواره حمایتهایی از گروههایی که در جشنواره حضور دارند انجام میشود. اما در خصوص امتیازات خاص اجراهای موسیقی خارج از جشنواره هم باید بگویم دفترموسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هماهنگی و همکاریهای لازم را با بنیاد رودکی دارد و براین اساس حمایت از گروههای موسیقی انجام خواهد گرفت. مانند تخفیف در اجاره بهای سالن کنسرت که دراین رابطه همکاریهایی شده است. گروههای متقاضی اجرای کنسرت منوط به اجازه ستاد ملی مقابله با کرونا میتوانند اجراهای صحنهای خود را برگزار کنند.
آیا در سیوششمین جشنواره موسیقی فجر شعب انجمنهای موسیقی هم همکاری خواهند داشت؟
خیر. همان طور که اشاره شد تمامی اجراهای جشنواره از طریق فضای مجازی پخش میشود و براین اساس هر نقطه از کشور میتوانند از طریق اینترنت شاهد اجراهای جشنواره باشند بنابراین عملاً جشنواره شاخههای استانی نخواهد داشت و بهصورت ملی پخش خواهد شد چون جشنواره در استانها اجرا ندارد، ضرورتی به استفاده از انجمنهای موسیقی استانها در این دوره نبود. اما در دورههای قبل از توان و همکاری انجمنهای موسیقی استانها استفاده شده است.
دلیل حذف بخش موسیقی کودک چه بود؟
طبق طراحی ای که هیأت انتخاب سی وششمین جشنواره موسیقی فجر ارائه کرد، بخش خاصی از کودکی تا بزرگسالی در گروههای انتخابی در جدول جشنواره دید شده بود. بخشی با عنوان یا تم از هنرستان تا دانشگاه که دراین بخش شاهد حضور گروههای موسیقی از هنرستانهای موسیقی پسران و دختران و دانشگاههای مختلف در رشته موسیقی هستیم و حدود 7 گروه است که البته بخش ابتدایی این مسیر حضور گروههای کودک و نوجوان بود و دراین راستا دو گروه از سوی هیأت انتخاب برگزیده شده بودند. صحبتهایی هم با گروهها انجام گرفت اما مشکل دلنگرانی خانوادهها بود که نسبت به تمرین فرزندانشان در گروهها حساسیت داشتند بنابراین گروههای کودک و نوجوان نتوانستند در تمرین گروهها حضور داشته باشند.
نکته دیگر ارزیابی آلبومهای موسیقی پاپ است و طبق اعلام هیأت داوران طی دوسال گذشته 148 آلبوم ارسال و دربخش رقابتی شرکت داده شده و بیشتر فعالیتهای هنرمندان این حوزه در بخش تک آهنگ بوده است. با این حساب آیا در سالهای بعد بخش تک آهنگ به بخش رقابتی جشنواره افزوده خواهد شد؟
پرداختن به آلبومهای موسیقی در قالب جایزه باربد به این جهت بود تا توجه خود را به تولید آلبوم نشان بدهیم و این نگاه بیانگر ماندگاری بیشتر آلبوم موسیقی در مقایسه با سایر قالبهای تولید موسیقی است. چرا که معمولاً تک آهنگها تاریخ مصرف محدودی دارند و بعد از دو یا سه ماه از سوی مخاطبان خود فراموش میشوند. نکته دیگر اینکه به نسبت سایر بخشها و با وجود تعداد معدود آلبوم در بخش موسیقی پاپ داورها از کیفیت آلبومها رضایت کامل داشتند اما با این حساب پیشنهاد شده تا موضوع تک آهنگها به بخش داوری جایزه باربد اضافه شود و این موضوع و راهکار ارزیابی 4 هزار تک آهنگ سال آینده در شورای سیاستگذاری بررسی میشود.
سال گذشته هم ریاست جشنواره موسیقی فجر را برعهده داشتید اما در این دوره تصمیم گرفتید جایزه باربد را به جشنواره اضافه کنید، این ایده برچه اساسی شکل گرفت؟
شورای ارزیابی جشنواره موسیقی فجر سال گذشته و بعد از اتمام جشنواره اصلاحاتی در آیین نامه جشنواره لحاظ کرد و براین اساس شورای انتخاب دبیر حذف شد چرا که آن شورا بعد از انتخاب دبیر دیگر مسئولیتی نداشت اما یکی از مصوباتی که شورای سیاستگذاری پیشنهاد کرد افزوده شدن بخش رقابتی به جشنواره بود و من شخصاً فکر میکنم اگر بخش رقابتی تداوم پیدا کند میتواند آن جایگاهی که سیمرغ در سینما دارد، باربد در موسیقی پیدا کند، البته رسیدن به این جایگاه منوط به تداوم 6-5 سال این بخش و اعتماد بیشتر هنرمندان به داوریها و جشنواره است و این امر کمک میکند هنرمندان با رغبت بیشتری آثار خود را به جشنواره ارسال کنند. البته این موضوع در آیین نامه جشنواره موسیقی فجر قرار گرفته و با تغییر مدیریتها قطعاً توقف یا حذفی نخواهد داشت مگراینکه اصلاحاتی درآیین نامه انجام بگیرد و این امیدواری وجود دارد این تصمیم همچنان تداوم داشته باشد. لازم به ذکر است این تصمیم به جهت هویت بخشی بیشتر به جشنواره اتخاذ شده تا همانطور که اشاره کردم فضای اعتماد بین هنرمندان و جشنواره افزایش پیدا کند تا هم جشنواره موسیقی فجر به یک موقعیت ممتازتری دست یابد وهم هنرمندان مانند سایر حوزهها اعتماد و رغبت بیشتری به جشنواره بدهند.
برخی از اهالی موسیقی بر این نظر هستند که جشنواره موسیقی فجر به بخش خصوصی واگذار شود. بهعنوان مدیرکل دفتر موسیقی نظر شما در این باره چیست؟
بهصورت کلی آینده عمومی کشور در توسعه و واگذاری فعالیتها به بخش خصوصی همراه خواهد بود و باید به این سمت حرکت کرد و صنفها و تشکلها در حوزههای مختلف تقویت شوند و اداره امور در حوزههای مختلف موسیقی به خود مردم واگذار شود و امیدوار هستم این بلوغ و این آمادگی در بخش خصوصی و تشکلهای صنفی حوزه موسیقی فراهم شود تا بخش دولتی سیاستگذار و ناظر باشد و بهصورت حامی عمل کند و اجرای کار به خود صاحبان حقیقی کار سپرده شود.
جشنواره به روایت آمار
۴۳ گروه موسیقی در بخشهای موسیقی دستگاهی، نواحی، کلاسیک، بینالملل، ارکسترال و تلفیقی در سیو ششمین جشنواره موسیقی فجر شرکت دارند. این دوره شاهد 57 اجرا خواهد بود. با توجه به شرایط کرونا و محدودیتهای حضور مخاطبان در سالنهای اجرای موسیقی و به جهت همراهی با مصوبات ستاد ملی کرونا، تمامی اجراها ضبط و از طریق سایتهای جشنواره موسیقی فجر(fajrmusicfestival.com)، انجمن موسیقی ایران(nay.ir) و تیوال (tiwall.com) که بهعنوان بسترهای پخش مجازی جشنواره معرفی شدهاند پخش خواهند شد و مخاطبان میتوانند براساس زمانبندی مشخصشده در جدول، بهصورت رایگان اجراهای صحنهای سیوششمین جشنواره موسیقی فجر را مشاهده کنند.
گروههای بخش موسیقی نواحی:
«ایستیم» از خراسان با هنرمندی مهرداد باغچی و شاهین علیزاده، گروه «آواری اصلان کتول» از گلستان با هنرمندی علی اصلانی کتولی، گروه موسیقی «دالاهو» از کرمانشاه با هنرمندی هوشنگ امیران، گروه «هاوا» از کردستان با هنرمندی ناصح بهرام بیگی، گروه «آیریتین» از ترکمن باهنرمندی تاج محمد یلقی، گروه «انوارجام» از تربت جام با هنرمندی محمدفاروق درپور و گروه موسیقی «وحید اسدالهی» از آذربایجان.
گروههای بخش موسیقی دستگاهی:
«سپندار» با هنرمندانی چون حسین علیشاپورونوید توسلی، گروه «به یاداستاد» مظفر شفیعی و حسام اینانلو، گروه موسیقی «اقبال آذر» با سرپرستی سبحان مهدیپور، گروه «ژآو» به هنرمندی امیر ناصر رنجبر و نوید نوروزی، گروه «همنوازان فاخته» به سرپرستی خشایار پارسا، گروه موسیقی «بانگ نو» با هنرمندی نسترن هاشمی و مهیار شادوران، گروه موسیقی«نوای سیمره» به سرپرستی و خوانندگی مهران غضنفری، گروه موسیقی «همنوازان چکاد» با هنرمندی مجتبی عسگری و حامد خدامی، گروه موسیقی «خاوران» با هنرمندی علی حق شناس.
گروههای بخش موسیقی ارکسترال:
ارکستر ملی ایران به رهبری بردیا کیارس و خوانندگی پوریا اخواص، ارکستر سمفونیک تهران به رهبری نصیرحیدریان، ارکستر «پارسوآ» به رهبری احمد مقدسی زاده.
گروههای بخش موسیقی بینالملل:
تکنوازی ویلنسل مارتین ملندز از کوبا، دوئت سان موس(دونوازی گیتار و ویلنسل) از اتریش، دوئت ویلا مادلنا(دونوازی آکاردئون و کلارینت و ساکسوفون) از اتریش، تریوی جز فولبرشت(سه نوازی ساکسوفون، آوا و الکتریک و گیتار) از آلمان و تکنوازی پیانو موریس ارنست از آلمان و دوئت فراتا دی پالما(دونوازی پیانو و ویلن) از ایتالیا.
گروههای بخش موسیقی تلفیقی:
اجرای گروه ماهیما با خوانندگی حجت اشرفزاده، گروه موسیقی رستاک به سرپرستی سیامک سپهری، میلاد درخشانی، گروه ترانه باران با خوانندگی قاسم افشار، حمید غلامعلی.
گروههای بخش موسیقی کلاسیک:
اجرای «نگاهی از کنج» به سرپرستی ربکا آشوقیان، گروه کرشهرتهران به رهبری مهدی قاسمی، گروه کر اردیبهشت به هنرمندی حمید عسگری، اجرای «آنسامبل نیواک» با نوازندگی گلریز و ژابیز زربخش، اجرای سوئیت برای قیچک و قانون وکوئیتت زهی رسپینا با هنرمندی بهزاد عبدی، اجرای «کوارتت زهی نماد» با سرپرستی ستاره بهشتی، اجرای هنرستان موسیقی دختران وهنرستان موسیقی پسران، رسیتال پیانو دانشگاه آزاد و دانشگاه علمی کاربردی.
گروههای بخش موسیقی نواحی:
«ایستیم» از خراسان با هنرمندی مهرداد باغچی و شاهین علیزاده، گروه «آواری اصلان کتول» از گلستان با هنرمندی علی اصلانی کتولی، گروه موسیقی «دالاهو» از کرمانشاه با هنرمندی هوشنگ امیران، گروه «هاوا» از کردستان با هنرمندی ناصح بهرام بیگی، گروه «آیریتین» از ترکمن باهنرمندی تاج محمد یلقی، گروه «انوارجام» از تربت جام با هنرمندی محمدفاروق درپور و گروه موسیقی «وحید اسدالهی» از آذربایجان.
گروههای بخش موسیقی دستگاهی:
«سپندار» با هنرمندانی چون حسین علیشاپورونوید توسلی، گروه «به یاداستاد» مظفر شفیعی و حسام اینانلو، گروه موسیقی «اقبال آذر» با سرپرستی سبحان مهدیپور، گروه «ژآو» به هنرمندی امیر ناصر رنجبر و نوید نوروزی، گروه «همنوازان فاخته» به سرپرستی خشایار پارسا، گروه موسیقی «بانگ نو» با هنرمندی نسترن هاشمی و مهیار شادوران، گروه موسیقی«نوای سیمره» به سرپرستی و خوانندگی مهران غضنفری، گروه موسیقی «همنوازان چکاد» با هنرمندی مجتبی عسگری و حامد خدامی، گروه موسیقی «خاوران» با هنرمندی علی حق شناس.
گروههای بخش موسیقی ارکسترال:
ارکستر ملی ایران به رهبری بردیا کیارس و خوانندگی پوریا اخواص، ارکستر سمفونیک تهران به رهبری نصیرحیدریان، ارکستر «پارسوآ» به رهبری احمد مقدسی زاده.
گروههای بخش موسیقی بینالملل:
تکنوازی ویلنسل مارتین ملندز از کوبا، دوئت سان موس(دونوازی گیتار و ویلنسل) از اتریش، دوئت ویلا مادلنا(دونوازی آکاردئون و کلارینت و ساکسوفون) از اتریش، تریوی جز فولبرشت(سه نوازی ساکسوفون، آوا و الکتریک و گیتار) از آلمان و تکنوازی پیانو موریس ارنست از آلمان و دوئت فراتا دی پالما(دونوازی پیانو و ویلن) از ایتالیا.
گروههای بخش موسیقی تلفیقی:
اجرای گروه ماهیما با خوانندگی حجت اشرفزاده، گروه موسیقی رستاک به سرپرستی سیامک سپهری، میلاد درخشانی، گروه ترانه باران با خوانندگی قاسم افشار، حمید غلامعلی.
گروههای بخش موسیقی کلاسیک:
اجرای «نگاهی از کنج» به سرپرستی ربکا آشوقیان، گروه کرشهرتهران به رهبری مهدی قاسمی، گروه کر اردیبهشت به هنرمندی حمید عسگری، اجرای «آنسامبل نیواک» با نوازندگی گلریز و ژابیز زربخش، اجرای سوئیت برای قیچک و قانون وکوئیتت زهی رسپینا با هنرمندی بهزاد عبدی، اجرای «کوارتت زهی نماد» با سرپرستی ستاره بهشتی، اجرای هنرستان موسیقی دختران وهنرستان موسیقی پسران، رسیتال پیانو دانشگاه آزاد و دانشگاه علمی کاربردی.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
روایت نی و سالها دلدادگی
-
اجرای کار به صاحبان حقیقی سپرده شود
-
جشنواره به روایت آمار
اخبارایران آنلاین