
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

باید به آینده هنرهای تجسمی امیدوار باشیم
سیدعباس صالحی: یکی از ویژگیهای جشنواره تجسمی فجر تنوع و حضور نسل جوان است. در سالهای اخیر کاملاً محسوس است که نسل جوان هنرمند ایرانی رو به افزایش و رشد جهشی است و این رشد در همه شاخههای هنر محسوس است. در هنرهایهای تجسمی در همه شاخهها هم شاهد این جهش هستیم. بنابراین وقتی شاهد این رشد هستیم باید به آینده این هنر امیدوار باشیم. اینکه پیشکسوتان برای هنر خود رهروانی نداشته باشند یک خطر در این حوزه به شمار میآید و موجب انقطاع نسلی میشود اما در همه شاخههای هنر شاهد پویایی و زنده بودن هنر در نسل جوان هستیم. تنوع مضمون از دیگر ویژگیهای این دوره از جشنواره است. خیلی مضامین متکثر شدهاند و این نشان دهنده خلاقیت به شکل وسیع است و در هنر ایرانی امیدواری ایجاد میکند. در این دوره مضمونها کمتر تکراری بودند و در هر تابلو و اثر ارائه شده، با یک مضمون تازه مواجه میشدیم.
بخشی از صحبتهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بازدید از جشنواره تجسمی فجر

رونق موزهها نشانه زنده بودن هنر است
حسین محجوبی
نقاش و معمار پیشکسوت
رونق موزهها نشانه زنده بودن هنر در دنیاست. بازگشایی موزه هنرهای معاصر تهران از جمله اتفاقات مهم و خوشایندی است که در این دوره به وقوع پیوست، چرا که آبروی هر کشور هنر آن است. تمام کشورهایی که هنر دیوار دارند به موضوع حفظ و نگهداری موزه و آثار آن اهمیت میدهند؛ در دنیا این هنر بسیار مرسوم و معمول است ،اما در ایران هنوز به جایگاه جهانی نرسیدهایم. اگر به تاریخچه هنر دیوار فرانسه نگاه کنیم بستر آثار مهمترین هنرمندان نقاشی و طراحی در فرانسه بوده است و اقتصاد هنر نیز در این کشور رونق بسیار خوبی دارد، مثلاً پیکاسو اگر اثری را 5000 فرانک امضا کرده است، همان اثر 50 هزار فرانک به فروش رسیده است و این یعنی رونق بازار هنر در فرانسه و اروپا. با اینکه 90 سال در این دنیا زندگی کردهام اما 60 سال است که هنر خلق کردهام و آثار بسیاری در موزههای چهار گوشه جهان از من وجود دارد. همچنین سالهاست که آثارم در موزه هنرهای معاصر تهران حفظ و نگهداری میشود و باید بگویم به خوبی هم تا کنون از آنها مراقبت شده است.
اهمیت و جایگاه موزه و هنر نقاشی و معماری در همه جای دنیا آنقدر زیاد است که توریستهای بسیاری به خاطر دیدنش حاضرند هزینه بسیار زیادی کنند تا آثار هنری جهان را از نزدیک ببینند. موزه یکی از مهمترین مراکز فرهنگی و هنری دنیا به شمار میرود. و در کل باید بگویم که هنرغذای روح انسان است، نه فقط هنر تجسمی بلکه، تئاتر، موسیقی و سینما هر یک غذای روح آدمی است. اکنون جوانان هنرمند ایرانی آثار خوبی خلق میکنند و من در گوشه گوشه ایران آثار خوب این هنرمندان را میبینم. ایران زادگاه و تمدن بشری است؛ آثار هنریای که در ایران خلق شده منحصر به فرد است.
قطعاً بهترین موزههای دنیا در امریکا و اروپا وجود دارد ،هم از نظر مدرن بودن و هم از نظر حفظ آثار و مرمت آنها، اما در ایران هم بجز موزه هنرهای معاصر و خانه هنرمندان و بسیاری از جاهای دیگر قابلیت موزه شدن دارد. این امر به این دلیل است که هنر غنی ایرانی از 2500 سال پیش تا دوره فردوسی و حافظ و سعدی و مولانا و تا کنون نیاز روحی انسان را برآورده کرده است؛ ذوق و قریحه آدمی را صیقل میدهد. یک شعر از مولانا که میخوانیم آنچنان انسان را منقلب میکند که انگار تمام عظمت دنیا را در همان چهار بیت مشاهده میکنید، یا شعر حافظ که آیین مهرورزی را به زیبایی بیان میکند. کل عالم هستی آنقدر زیبا و با نظم معماری و طراحی شده است که من بعد از 60 سال خلق اثر هنری نمیتوانم این معماری زیبای خداوندی را با کارم مقایسه کنم. این معماری از میوه روی درخت توجهم را جلب کرده تا قارههای عجیب و پهناور دنیا تا هر آنچه چشم آدمی را به خود معطوف میکند.
نقاش و معمار پیشکسوت
رونق موزهها نشانه زنده بودن هنر در دنیاست. بازگشایی موزه هنرهای معاصر تهران از جمله اتفاقات مهم و خوشایندی است که در این دوره به وقوع پیوست، چرا که آبروی هر کشور هنر آن است. تمام کشورهایی که هنر دیوار دارند به موضوع حفظ و نگهداری موزه و آثار آن اهمیت میدهند؛ در دنیا این هنر بسیار مرسوم و معمول است ،اما در ایران هنوز به جایگاه جهانی نرسیدهایم. اگر به تاریخچه هنر دیوار فرانسه نگاه کنیم بستر آثار مهمترین هنرمندان نقاشی و طراحی در فرانسه بوده است و اقتصاد هنر نیز در این کشور رونق بسیار خوبی دارد، مثلاً پیکاسو اگر اثری را 5000 فرانک امضا کرده است، همان اثر 50 هزار فرانک به فروش رسیده است و این یعنی رونق بازار هنر در فرانسه و اروپا. با اینکه 90 سال در این دنیا زندگی کردهام اما 60 سال است که هنر خلق کردهام و آثار بسیاری در موزههای چهار گوشه جهان از من وجود دارد. همچنین سالهاست که آثارم در موزه هنرهای معاصر تهران حفظ و نگهداری میشود و باید بگویم به خوبی هم تا کنون از آنها مراقبت شده است.
اهمیت و جایگاه موزه و هنر نقاشی و معماری در همه جای دنیا آنقدر زیاد است که توریستهای بسیاری به خاطر دیدنش حاضرند هزینه بسیار زیادی کنند تا آثار هنری جهان را از نزدیک ببینند. موزه یکی از مهمترین مراکز فرهنگی و هنری دنیا به شمار میرود. و در کل باید بگویم که هنرغذای روح انسان است، نه فقط هنر تجسمی بلکه، تئاتر، موسیقی و سینما هر یک غذای روح آدمی است. اکنون جوانان هنرمند ایرانی آثار خوبی خلق میکنند و من در گوشه گوشه ایران آثار خوب این هنرمندان را میبینم. ایران زادگاه و تمدن بشری است؛ آثار هنریای که در ایران خلق شده منحصر به فرد است.
قطعاً بهترین موزههای دنیا در امریکا و اروپا وجود دارد ،هم از نظر مدرن بودن و هم از نظر حفظ آثار و مرمت آنها، اما در ایران هم بجز موزه هنرهای معاصر و خانه هنرمندان و بسیاری از جاهای دیگر قابلیت موزه شدن دارد. این امر به این دلیل است که هنر غنی ایرانی از 2500 سال پیش تا دوره فردوسی و حافظ و سعدی و مولانا و تا کنون نیاز روحی انسان را برآورده کرده است؛ ذوق و قریحه آدمی را صیقل میدهد. یک شعر از مولانا که میخوانیم آنچنان انسان را منقلب میکند که انگار تمام عظمت دنیا را در همان چهار بیت مشاهده میکنید، یا شعر حافظ که آیین مهرورزی را به زیبایی بیان میکند. کل عالم هستی آنقدر زیبا و با نظم معماری و طراحی شده است که من بعد از 60 سال خلق اثر هنری نمیتوانم این معماری زیبای خداوندی را با کارم مقایسه کنم. این معماری از میوه روی درخت توجهم را جلب کرده تا قارههای عجیب و پهناور دنیا تا هر آنچه چشم آدمی را به خود معطوف میکند.

فرصتی برای بازاندیشی در ساختار سینما
ابوالحسن داوودی
فیلمساز
یک سال از شیوع کرونا در ایران میگذرد و طی این یک سال افراد زیادی راجع به تبعات همهگیری این ویروس بر بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و... صحبت کردهاند. کرونا بیدعوت و بیخبر آمد اما آرام آرام تأثیرش را برای لزوم ایجاد تغییرات اساسی در جزء جزء زندگی همه ما بهجا گذاشت. هیچ بخشی اززندگیمان از این آسیب اساسی مصون نماند. فارغ از تجربههای مشترک جمعی که براساس حرفه و شغل تجربه کردیم، کرونا آوردههای شخصیای هم برای هر کداممان داشت. از جمله خودم که از همان ابتدا احساس و دریافتم به من میگفت، به یقین دوران جدیدی آغاز شده که همه قراردادهای حرفهای ما اهالی سینما را بهکلی برهم میریزد. با گذشت زمان مشخص شد که این تغییرات الزامی است و قواعد و قراردادهای مرسوم شاید هیچ وقت به شکل قبلی خود برنگردد. از جمله این قراردادهای نقض شده که تبعات منفی و ناامیدکننده در حرفه سینما داشت بخش جلوی دوربین بود. بخشی که (بخصوص در حرفه ما) نمیتوانست به قواعد دست و پاگیری مثل پروتکلهای بهداشتی یا فاصلهگذاری اجتماعی و قرنطینه متکی باشد و طبعاً در خیلی از موارد کارها یا تعطیل شد یا به شکل کاملاً مشخصی در اجرا یا کیفیت آسیب دید.
در کنار تمام مشکلات و مصایب برآمده از شیوع کرونا، جنبه مثبت این تأثیرگذاری ایجاد فرصتی برای بازنگری اساسی در شیوه زندگی و قواعد کاری بود. من نیز پیش از اینها، همانند بسیاری از دستاندرکاران این حرفه مشکلاتی را درک کرده بودیم و احساسم این بود که حل ریشهای این مسائل حتی نیازمند نوعی جراحی است. این دوران فرصت خوبی بود برای این که این اتفاق بیفتد و بازنگری اساسی در سازوکار حرفهمان انجام پذیرد. در برخی موارد خود به خود این مهم با تبعات کرونا اتفاق افتاد. بهعنوان مثال روابط معیوب شکل گرفته در سینما عرصه توزیع و نمایش آشکارتر شد و نیازمندتعریف دوباره، اما خیلی موقعیتها هم برای اصلاح اساسی از دست رفت یا همچنان در حال از دست رفتن است. شک نیست که از این دوره کاملاً ایستایی که شکل گرفته باید برای اصلاح زیرساختها و بهره گرفتن از آنها به شکل پویاتر استفاده کرد. زیرساختهای سینمایی که در همه جای دنیا دچار تغییر شده است و شخصاً اعتقاد دارم به تبع شرایطی که در دنیا به وجود آمده در ایران هم ناگزیر این تغییر دیر یا زود صورت خواهد گرفت.
فیلمساز
یک سال از شیوع کرونا در ایران میگذرد و طی این یک سال افراد زیادی راجع به تبعات همهگیری این ویروس بر بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و... صحبت کردهاند. کرونا بیدعوت و بیخبر آمد اما آرام آرام تأثیرش را برای لزوم ایجاد تغییرات اساسی در جزء جزء زندگی همه ما بهجا گذاشت. هیچ بخشی اززندگیمان از این آسیب اساسی مصون نماند. فارغ از تجربههای مشترک جمعی که براساس حرفه و شغل تجربه کردیم، کرونا آوردههای شخصیای هم برای هر کداممان داشت. از جمله خودم که از همان ابتدا احساس و دریافتم به من میگفت، به یقین دوران جدیدی آغاز شده که همه قراردادهای حرفهای ما اهالی سینما را بهکلی برهم میریزد. با گذشت زمان مشخص شد که این تغییرات الزامی است و قواعد و قراردادهای مرسوم شاید هیچ وقت به شکل قبلی خود برنگردد. از جمله این قراردادهای نقض شده که تبعات منفی و ناامیدکننده در حرفه سینما داشت بخش جلوی دوربین بود. بخشی که (بخصوص در حرفه ما) نمیتوانست به قواعد دست و پاگیری مثل پروتکلهای بهداشتی یا فاصلهگذاری اجتماعی و قرنطینه متکی باشد و طبعاً در خیلی از موارد کارها یا تعطیل شد یا به شکل کاملاً مشخصی در اجرا یا کیفیت آسیب دید.
در کنار تمام مشکلات و مصایب برآمده از شیوع کرونا، جنبه مثبت این تأثیرگذاری ایجاد فرصتی برای بازنگری اساسی در شیوه زندگی و قواعد کاری بود. من نیز پیش از اینها، همانند بسیاری از دستاندرکاران این حرفه مشکلاتی را درک کرده بودیم و احساسم این بود که حل ریشهای این مسائل حتی نیازمند نوعی جراحی است. این دوران فرصت خوبی بود برای این که این اتفاق بیفتد و بازنگری اساسی در سازوکار حرفهمان انجام پذیرد. در برخی موارد خود به خود این مهم با تبعات کرونا اتفاق افتاد. بهعنوان مثال روابط معیوب شکل گرفته در سینما عرصه توزیع و نمایش آشکارتر شد و نیازمندتعریف دوباره، اما خیلی موقعیتها هم برای اصلاح اساسی از دست رفت یا همچنان در حال از دست رفتن است. شک نیست که از این دوره کاملاً ایستایی که شکل گرفته باید برای اصلاح زیرساختها و بهره گرفتن از آنها به شکل پویاتر استفاده کرد. زیرساختهای سینمایی که در همه جای دنیا دچار تغییر شده است و شخصاً اعتقاد دارم به تبع شرایطی که در دنیا به وجود آمده در ایران هم ناگزیر این تغییر دیر یا زود صورت خواهد گرفت.

شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#بایدن
سه اقدام امریکا درباره ایران در یک روز باعث شد بحثها درباره این تصمیمهای دولت بایدن و گمانهزنیها درباره برجام و سرنوشت آن در شبکههای اجتماعی دوباره سر زبانها بیفتد. کاربران درباره اعلام تمایل امریکا برای حضور در نشست ۱+۵، نامه امریکا به شورای امنیت و پس گرفتن فعال شدن مکانیسم ماشه و لغو محدودیتهای اعمال شده بر تردد دیپلماتهای ایرانی در نیویورک مینوشتند و از اینکه این کارها نتیجهای برای احیای برجام دارد یا نه میگفتند: «اقدام بایدن در پس گرفتن درخواست امریکا از شورای امنیت برای فعال شدن مکانیسم ماشه، گرچه برای ایران اهمیت مستقیمی ندارد ولی اعلام رسمی تغییر سیاست کاخ سفید درباره برجام محسوب میشود.»، «مکانیسم ماشه در عمل اجرایی نشده بود که لغو بشه (۱۳ عضو از ۱۵ عضو شورای امنیت با فعال کردنش مخالفت کرده بودن) درباره کاهش محدودیت تردد هم صرفاً محدودیتهای اضافی مصوب دولت ترامپ لغو شده و هنوز رفت و آمد نمایندگان ایران و کرهشمالی به خارج از محدوده ۲۵ مایلی از مرکز منهتن ممنوعه»، «میگفتند که مکانیسم ماشه ۳۰ روزه ایران را از پا درخواهد آورد. حالا افتادن به صرافت تحلیل بایدن»، «مکانیسم ماشه امریکا هیچ وقت بهصورت قانونی شروع نشده که حالا امریکا اونو پس گرفته. روغن ریخته نذر امامزاده میکنه»، «همان طور که فعالسازی مکانیسم ماشه از سوی ترامپ عملاً اثری مثبت یا منفی رو تحریمها نداشت تعلیق آن از سوی بایدن نیز صرفاً به معنای بازگشت امریکا به میز مذاکرات است.اینکه بر سر میز چه میخواهند باید صبر کرد...»، «مکانیسم ماشه، فعلاً پر»، دیشب گفتم خبرهای خوبی در راه است... سقوط قیمت دلار و سکه و خودرو پیشاپیش مبارک.»
بر مداری مریخ نورد؟
فرود مریخ نورد ناسا روی سطح مریخ پنجشنبه شب همه را هیجان زده کرد. واکنشها به این موفقیت و عکسهای این مریخ نورد که به استقامت مشهور است دیروز هم ادامه داشت. البته همراه شوخی با این ماجرا: «ما هم منقلب شدیم چه برسه خودشون»، «مریخ نورد ناسا الان تونست با موفقیت روی سطح مریخ فرود بیاد و در عرض ۳ دقیقه دوتا عکس از سیاره مریخ فرستاد به زمین. منم ده دقیقه طول کشید تا فیلترشکنم وصل بشه بیام اینو توئیت کنم»، «مریخنورد ناسا سه دقیقه بعد از فرود، دو تا عکس فرستاد زمین. ما سه روزه داریم تلاش میکنیم عکس تکالیف برادرم رو توی شاد برای معلمش بفرستیم»، «چرا تصاویر این مریخنورد جدید ناسا سیاه و سفید و بیکیفیته؟»، جمعآوری نمونه خاک مریخ خیلی جالبه: سال 2021 مریخ نورد استقامت خاک رو تو کانتینرهای کوچک پر میکنه و بستهبندی میکنه و روی سطح مریخ رها میکنه، سال 2026 یک مریخ نورد میاد و محفظهها رو به طرف یه ماهواره پرتاب میکنه، سال 2031 ماهواره نزدیک زمین میشه و اونا رو به طرف زمین پرتاب میکنه»، «مگه قرار بود چی یاد بگیریم، به جز استقامت؟ حالا درسته که ما را به سخت جانی خود فلان و بیسار... اما یه دلیلی داره اسم مریخنورد رو هم میذارن استقامت دیگه.»

2 کتاب برای علاقهمندان عرفان و فلسفه
عبدالجبار کاکایی
شاعر و منتقد ادبی
طی روزهایی که شاهد برپایی نمایشگاه مجازی کتاب تهران بودیم من هم نظیر دیگر علاقهمندان دست به تهیه فهرست کتابهایی برای خرید زدم، آثاری که «عرفان و مدرنیته» یکی از آنهاست که همین روزها مطالعهاش را به پایان رساندهام. در این کتاب که از سوی انتشارات «پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی» روانه کتابفروشیها شده، «عبدالحمید ضیایی» دست به بررسی امکان یا امتناع تأسیس اندیشه علمی و سیاسی بر مبنای اندیشه عرفانی در ایران زده است. نویسنده، مدرنیته و تفسیر عرفان از آن را در این کتاب مدنظر قرار داده است. از همین رو ضیایی دلایل ضعف و قوت عرفان را در تلفیق با اندیشههای نوین پیش روی مخاطبان گذاشته، اینکه امکان تلفیق آنها وجود دارد یا نه و از سویی اگر تلفیق شوند چه شرایطی خواهد داشت. او با نگاهی آسیب شناسانه به سراغ تجربههای عرفانی در این زمینه رفته و همچنین توصیههایی برای مخاطبان دارد، اینکه انسان امروز چگونه قادر به تطبیق زندگیاش در عصر مدرن با اندیشههای عرفانی خواهد بود. یکی از بخشهای خواندنی این کتاب برای خود من بررسی دیدگاه انسانشناسی عرفان از سوی نویسنده است؛ اینکه عرفان تا چه اندازه میتواند با علوم روز همچون روانشناسی تناسب پیدا کند. اما کتاب دیگری که مطالعه آن را هم به علاقهمندان پیشنهاد میدهم؛ «قلب فلسفه اسلامی» نوشته «ویلیام چیتیک» است که به ترجمه «شهابالدین عباسی» و از سوی نشر مروارید منتشرشده است. چیتیک در این کتاب درباره فلسفه «افضلالدین کاشانی» مشهور به بابا افضل نوشته است؛ ما ایرانیان بابا افضل را غالباً بهعنوان شاعر میشناسیم. اما اینکه چرا فارسیزبانها او را بیشتر شاعر میدانند تا فیلسوف از این مسأله نشأت گرفته که اغلب فلاسفه ما نظیر ابنسینا و فارابی آثارشان را به عربی نوشتهاند چراکه زبان فلسفه و علم درگذشته عربی بوده است. بابا افضل اما تجربههای فلسفیاش را به توصیه شاگردان خود به فارسی نوشته است. ویلیام چیتیک به دلایل گمنامی بابا افضل در کشورمان در بحث فلسفه پرداخته، اینکه چرا او را تنها به شاعریاش میشناسیم و نه فیلسوفیاش! ابتدای کتاب به این مسأله اختصاص داده شده و در فصلهای بعدی هم درباره فلسفه بابا افضل و تأثیری که از فلاسفهای همچون ارسطو و دیگران گرفته، آمده است.
شاعر و منتقد ادبی
طی روزهایی که شاهد برپایی نمایشگاه مجازی کتاب تهران بودیم من هم نظیر دیگر علاقهمندان دست به تهیه فهرست کتابهایی برای خرید زدم، آثاری که «عرفان و مدرنیته» یکی از آنهاست که همین روزها مطالعهاش را به پایان رساندهام. در این کتاب که از سوی انتشارات «پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی» روانه کتابفروشیها شده، «عبدالحمید ضیایی» دست به بررسی امکان یا امتناع تأسیس اندیشه علمی و سیاسی بر مبنای اندیشه عرفانی در ایران زده است. نویسنده، مدرنیته و تفسیر عرفان از آن را در این کتاب مدنظر قرار داده است. از همین رو ضیایی دلایل ضعف و قوت عرفان را در تلفیق با اندیشههای نوین پیش روی مخاطبان گذاشته، اینکه امکان تلفیق آنها وجود دارد یا نه و از سویی اگر تلفیق شوند چه شرایطی خواهد داشت. او با نگاهی آسیب شناسانه به سراغ تجربههای عرفانی در این زمینه رفته و همچنین توصیههایی برای مخاطبان دارد، اینکه انسان امروز چگونه قادر به تطبیق زندگیاش در عصر مدرن با اندیشههای عرفانی خواهد بود. یکی از بخشهای خواندنی این کتاب برای خود من بررسی دیدگاه انسانشناسی عرفان از سوی نویسنده است؛ اینکه عرفان تا چه اندازه میتواند با علوم روز همچون روانشناسی تناسب پیدا کند. اما کتاب دیگری که مطالعه آن را هم به علاقهمندان پیشنهاد میدهم؛ «قلب فلسفه اسلامی» نوشته «ویلیام چیتیک» است که به ترجمه «شهابالدین عباسی» و از سوی نشر مروارید منتشرشده است. چیتیک در این کتاب درباره فلسفه «افضلالدین کاشانی» مشهور به بابا افضل نوشته است؛ ما ایرانیان بابا افضل را غالباً بهعنوان شاعر میشناسیم. اما اینکه چرا فارسیزبانها او را بیشتر شاعر میدانند تا فیلسوف از این مسأله نشأت گرفته که اغلب فلاسفه ما نظیر ابنسینا و فارابی آثارشان را به عربی نوشتهاند چراکه زبان فلسفه و علم درگذشته عربی بوده است. بابا افضل اما تجربههای فلسفیاش را به توصیه شاگردان خود به فارسی نوشته است. ویلیام چیتیک به دلایل گمنامی بابا افضل در کشورمان در بحث فلسفه پرداخته، اینکه چرا او را تنها به شاعریاش میشناسیم و نه فیلسوفیاش! ابتدای کتاب به این مسأله اختصاص داده شده و در فصلهای بعدی هم درباره فلسفه بابا افضل و تأثیری که از فلاسفهای همچون ارسطو و دیگران گرفته، آمده است.

به نام تاریخ
2 اسفند
سال 1348 در چنین روزی مدرسه عالی تلویزیون و سینما تأسیس شد تا نیروهای مورد نیاز تلویزیون را تربیت کند. این مؤسسه کارش را با برگزاری یک دوره کوتاه مدت یک ساله آغاز کرد و اکنون با نام دانشگاه صدا و سیما فعالیت میکند.
تولدها
اسماعیل فصیح: نویسندهای که با کتابهایی چون «شراب خام» و «زمستان 62» او را میشناسید سال 1313 در چنین روزی به دنیا آمد. اسماعیل فصیح در امریکا در رشته ادبیات انگلیسی تحصیل کرد و در همان سالها با ارنست همینگوی دیدار کرد؛ درست یک ماه پیش از خودکشی همینگوی. پس از بازگشت به ایران با معرفی نامه صادق چوبک در مناطق نفت خیز جنوب مشغول به کار شد و به همین دلیل بسیاری از داستانهایش در جنوب ایران اتفاق میافتد. اولین کتابش را سال 1347 با نام «شراب خام» نوشت و پس از آن با مجموعه داستان «خاک آشنا» و رمان «دل کور» به دلیل نثر روان و سادهاش مورد توجه قرار گرفت و آثارش پرمخاطب شد. رمانهای «داستان جاوید»، «ثریا در اغما»، «درد سیاوش»، «زمستان 62»، «شهباز و جغدان»، «فرار فروهر»، «باده کهن»، «اسیر زمان»، «پناه بر حافظ»، «طشت خون»، «بازگشت به درخونگاه»، «کمدی تراژدی پاریس»، «لاله برافروخت»، «عشق و مرگ» و «تلخکام» و مجموعه داستانهای «خاک آشنا»، «دیدار در هند» و «کشته عشق» از جمله کارهای فصیح است؛ بسیاری از منتقدان او را از معدود نویسندگان ایرانی میدانند که آثارش هم در جذب مخاطب خاص موفق بوده هم در جذب مخاطب عام. او سال 1388 درگذشت.
سیدنی پواتیه: بازیگر امریکایی و نخستین بازیگر سیاهپوستی که اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را گرفت، سال 1927 در چنین روزی متولد شد. سیدنی پواتیه کارش را با تئاتر آغاز کرد و اوایل دهه 50 با فیلم «راه فراری نیست» وارد سینما شد. این فیلم از نخستین فیلمهای هالیوودی بود که به تعصب نژادی میپرداخت. پواتیه پس از بازی در «جنگل تخته سیاه»، «ستیزه جویان» و «پورگی و بس» با همین موضوع مورد توجه قرار گرفت و سال 1964 با بازی در «زنبقهای صحرایی» جایزه اسکار را گرفت و سال 1967 در فیلمهای «تقدیم با عشق»، «در گرمای شب» و «حدس بزن چه کسی برای شام میآید» درخشید. فیلمهای «بخشی از کار»، «شنبه شب در بالای شهر»، «تکان بخور دیوانه» و «شبح پدر» هم توسط او کارگردانی شدهاند. پواتیه به مروارید سیاه سینما شهرت دارد و سال 1999 مؤسسه فیلم امریکا او را میان بزرگترین ستارگان مرد سینمای کلاسیک هالیوود قرار داد.
ابن بواب: یکی از معروفترین خوشنویسان سده پنجم هجری سال 1022 شمسی در چنین روزی متولد شد. ابن بواب استاد خوشنویسی زمان خودش بود و تا 200 سال پس از او و تا حمله مغول به ایران شیوه خوشنویسی که پدیدآورده بود بیرقیب بود؛ قوانینی که برای خوشنویسی وضع کرد به «خط منسوب» شهرت دارد و قاعده میزان سنجش حروف او همچنان توسط خوشنویسان رعایت میشود. او نسخههای زیادی از قرآن را خطاطی کرد ،ضمن اینکه خوشنویسی او از شعر« سالمه بن جندل» در موزه «توپکاپی» ترکیه، خوشنویسی کتاب «بزوغ الهلال» در گنجینه اوقاف ترکیه، قرآنی به خوشنویسی او در کتابخانه آیتالله نجفی مرعشی و قرآن کامل با خط او در موزه «چستربیتی» دوبلین ایرلند نگهداری میشود. ابن بواب به «قبله الکتاب» مشهور بود.
سالروز تولد داوود جلایی نمایشنامه نویس و کارگردان، آرمان هوسپیان بازیگر و کارگردان، مرجانه گلچین بازیگر، رابرت آلتمن کارگردان امریکایی، مایک لی کارگردان انگلیسی، همایون علیآبادی منتقد و پژوهشگر، محمد حسینی داستاننویس، اسماعیل رها شاعر، کرت کوبین موسیقیدان و نوازنده امریکایی گیتار، آماندا بلیک بازیگر امریکایی و آنسل آدامز عکاس امریکایی هم امروز است.
درگذشتها
عبدالرحمن شرفکندی: شاعر، نویسنده و فرهنگ نویس کرد ایرانی سال 1369 در چنین روزی درگذشت. عبدالرحمن شرفکندی متولد سال 1300 بود و نخستین دیوان اشعارش را در سال 1325 با نام «آلکوک» و با تخلص «هژار» منتشر کرد؛ پس از آن به دلیل مسائل سیاسی زندانی شد و پس از فرار از زندان به عراق و بعد لبنان رفت و همان جا زبان و ادبیات عرب را آموخت و پس از بازگشت به ایران کتاب «قانون در طب» ابن سینا را به فارسی ترجمه کرد، کتابی که باعث شد او عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی شود. «شرح دیوان اشعار شیخ احمد جزیری»، «فرهنگ جامع لغات کردی به کردی و فارسی» و مجموعه شعر «بوکوردستان» و ترجمه کامل قرآن به زبان کردی از آثار او است.
سیدصادق طباطبایی روزنامه نگار و نویسنده و نادعلی همدانی مترجم و نویسنده هم در چنین روزی درگذشتند.

عکس نوشت
برخلاف اجراهای امسال جشنواره موسیقی فجر که همگی آنلاین هستند بخش سرودهای انقلابی این جشنواره در پهنه رودکی به صورت زنده با حضور اعضای گروه و تماشاگران با رعایت پروتکلهای بهداشتی اجرا میشود. سه گروه «فرزندان ایران» به رهبری مهرداد سیدا، گروه «شهید فرجی» به رهبری حسین نصیری و گروه «نور مشکات» به رهبری هادی قاسمی صبح و بعدازظهر و در ساعتهای ۱۱ و ۱۵ سرودهای انقلابی را برای مردم اجرا میکنند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
باید به آینده هنرهای تجسمی امیدوار باشیم
-
رونق موزهها نشانه زنده بودن هنر است
-
فرصتی برای بازاندیشی در ساختار سینما
-
شهروند مجـــازی
-
2 کتاب برای علاقهمندان عرفان و فلسفه
-
به نام تاریخ
-
عکس نوشت

اخبارایران آنلاین