گزارش «ایران» از جلسه فرهنگیان کشور با رئیسجمهوری به مناسبت گرامیداشت روز معلم
ایرانیان قدردان معلمان هستند
هدی هاشمی
خبرنگار
اسفند ماه ٩٨ وقتی دانشآموزان بهدلیل شیوع کرونا خانه نشین شدند خانوادهها یک نگرانی بزرگ برای قرنطینه فرزندانشان داشتند و آن دغدغه این بود که تکلیف درس و مشق دانشآموزان چه می شود؟
همان روزهای اول قرنطینه دانشآموزان، معلمان بدون آنکه بخشنامهای از سوی وزارت آموزش و پرورش برایشان صادر شود، خودشان آستین بالا زدند و کاری کردند کارستان. هر یک در شبکه اجتماعی که داشتند کار آموزش را آغاز کردند. با اینکه اپلیکیشنهای ساخت ویدئو و کلیپهای آموزشی نیاز به آموزش داشت اما معلمان فرصت یادگیری نداشتند، آنان مجبور بودند به شکل آزمون و خطا با این ابزار کار کنند تا بتوانند نحوه استفاده از آنها را یاد بگیرند. برخی هم اصلاً نمیدانستند که چگونه در فضای مجازی آموزش دهند آنان از معلمان دیگر کمک گرفتند، خانههایشان را کلاس درس کردند و نگذاشتند چراغ آموزش خاموش شود. البته در مناطق محروم معلمان کارشان را با تولید جزوات آموزشی پیش بردند، تا خیال خانوادهها بابت درس و مشق فرزندانشان راحت باشد.
امسال سال سختی برای معلمان بود. در این یک سال کسی متوجه نشد که معلمان چه روزهای پراسترسی را داشتند.
از یک طرف فشار روحی و روانی کرونا بر زندگیشان حاکم بود و از طرف دیگر همه دغدغه آموزش را داشتند. خیلیها میگویند که از صبح تا آخر شب گوشی به دست درگیر تدریس در فضای مجازی می شدند.آنها هم باید تولید محتوا می کردند و هم باید به سؤالات دانشآموزان و خانوادههایشان پاسخ میدادند و در نهایت هم مورد بیمهری قرار گرفتند.
حالا بعد از یک سال و دو ماه معلمان در جلسهای که به مناسبت بزرگداشت روز معلم در حضور رئیس جمهوری برگزار شد از مشکلات و دغدغهها و مطالباتشان گفتند. برخی از معلمان ازشرایط و سختیهای آموزش مجازی گفتند و خواستند تا آموزشها برای سال تحصیلی آینده حضوری شود. عدهای از معلمان هم از نقش مهمشان در جامعه گفتند، اینکه در این سال کرونایی خانوادهها فهمیدند که معلمی چیزی بیش از تدریس است. در حقیقت معلمان نشان دادند که فقط در نقش یک مربی آموزشی نیستند بلکه باید در نقش یک روان شناس، یکی ولی، یک حامی و حتی یک متخصص فناوری اطلاعات در خانه و فضای مجازی ظاهر شوند. برخی از معلمان هم یک مطالبه جدی از رئیسجمهوری داشتند و آن اینکه دولت راه ادامه تحصیل را برای معلمان هموارتر کند.
ضرورت تخصیص اعتبارات بیشتر برای آموزش
زینب یوسفی فر
معلم کلاس اول ابتدایی و نفر برگزیده طرح جلوههای معلمی در زیست بوم جدید
تا بهمن 98 وقتی پا به کلاس گذاشتیم ما بودیم و خدایمان و دانشآموزان عزیزمان. ناگهان کرونا آمد و کلاسهای درس تعطیل شد. ما باید با همه توان آموزش را ادامه میدادیم. ما معلمان باید سریع میآموختیم که چگونه در فضای مجازی تدریس کنیم، فرصت کم بود و خستگی معنایی نداشت.
نگرانی از آینده در همه و شاید در اولیا و خانوادهها بیشتر به چشم میخورد . معلم باید با دریایی از تحمل، ایمان و دانش میهمان خانههای دانشآموزان میشد بدون آنکه مجالی برای اشتباه کردن داشته باشد. در این مدت معلم، قضاوت میشد بدون آنکه فرصتی برای دفاع از خود داشته باشد.
معلم باید تابآوری خود را بالا میبرد زیرا او سفیر دوستی، مهربانی و شادی در خانوادهها بود. حتی وقت برای خانواده خود را هم باید به آموزش و پاسخگویی به دانشآموزان اختصاص میداد چرا که نگران آموزش بود و آرامش این مسافران تعلیم و تربیت و خانوادههایشان در اولویت قرار داشت. بعد از گذشت سالیان متوالی خانوادهها دریافتند که معلمی کردن چیزی بیش از تدریس است، معلم نشان داد که تنها در نقش یک مربی بلکه باید در نقش یک روانشناس، یکی ولی، یک حامی و حتی یک متخصص فناوری اطلاعات در خانه و فضای مجازی ظاهر شود تا بتواند رسالت خویش را به نحو احسنت انجام دهد.
در این فضای ارتباطی عمیق، وسیع و تأثیرگذار معلم با دانشآموز و اولیا میتوان از نقش کاربردی معلم و جایگاه وی در برنامهها، طرحها و اندیشههای نو بهره گرفت که لازمه آن حفظ شأن معلم، جایگاه وی و پویایی او در ارتباطات با دستگاههای اجرایی کشور است. اولیا هم بهعنوان حمایت کنندگان و ناظران به آموزش باید به لحاظ علمی توانمند شوند تا بتوانند نقش خود را به درستی ایفا کنند. کرونا نشان داد که اولیای باسواد و با انگیزه حمایتگران قابل تری هستند. همچنین تولید محتوای با کیفیت، تدریس رضایتبخش در فضای مجازی و ارتباط سازنده در سایه تجهیزاتی مؤثر است که معلمها از حداقلهای آن بهرهمند باشند. لذا تخصیص اعتبارات لازم جهت حمایت از آموزش میتواند به قابلیتها و توانمندیهای موجود بیفزاید.
ره صد ساله را یک شبه رفتیم
رضا زینل لنگرودی
سرگروه درس زبان انگلیسی، مدرس برگزیده مدرسه تلویزیون و شاد، معلم موفق در تولید و انتشار محتوای آموزشی
از اسفند ماه سال ٩٨ که موضوع کرونا پیش آمد همکاران ما هیچ کدام منتظر نماندند که دستوری برسد یا بخشنامهای صادر شود و از همان ابتدا سعی کردند با هر وسیله ارتباطی با استفاده از شبکههای اجتماعی و پلتفرمهایی که در اختیار داشتند، کار آموزش را آغاز کنند. وقتی کار آموزش شروع شد متوجه شدیم بسیاری از فاکتورهای آموزش حضوری را در آموزش مجازی نداریم. فاکتورهایی مثل ارتباط چهره به چهره، ارتباط عاطفی و برخی تجهیزات مانند تخته سیاه از دسترس معلمان خارج شد با این حال چاره چه بود؟ ما بهعنوان معلم باید تولید محتواهای آموزشی می کردیم و برای این کار هم لازم بود همکاران ما آموزش خودشان را در این زمینه به روز کنند. همه همکاران با هر توانی که داشتند فعالیت شان را شروع کردند. وبینارهای زیادی بهصورت خودجوش ایجاد شد. وزارت آموزش و پرورش از طریق مدرسه تلویزیونی ایران یک جهادی را برای یادگیری فناوریهای مورد نیاز ایجاد کرد و گزاف نیست که بگویم در این زمینه ما یک شبه ره صد ساله را رفتیم البته برای رسیدن به آن قسمتهایی که باید برسیم فاصله زیادی داریم. با این همه همکاران در حال یادگیری فناوریهای نوین برای آموزش مجازی هستند تا بتوانند در این فضا تولید محتوا کنند.
در این مدت هم ظاهر قضیه این بود که مدارس تعطیل است اما واقعیت داستان این بود که هر خانه تبدیل به مدرسه شد. اگر تولید آموزشی در مدرسه ٣٠ دقیقه زمان میبرد، تولید یک محتوا در منزل ساعتها وقت و انرژی گرفت و معلمان با همت کار را جلو بردند و به جرأت می گویم که ساعت کاری همکاران ما از یک نیم روز به یک روز کامل گسترش یافت. این موضوع کمتر در رسانهها بازتاب داشت.
نکته دوم را که بهعنوان مطالبه دارم، اینکه ما در آموزش و پرورش میدانیم که مهمترین رکن و نظام آموزشی، معلمان آن سیستم هستند و در میان این معلمها کسانی هستند که ما به آنها میگوییم معلمهای تولید کننده. این معلمان لحظه به لحظه دنبال یادگیری هستند و بر این باورند که معلم دیروز نمیتواند دانشآموزان فردا را آموزش دهد، این معلمها مرتب میآموزند و محتوا تولید می کنند. میخواهم بگویم سیستمی برای تشویق اینها مهیا شود که همکاران دیده شوند و پویایی شان بیشتر شود.
٧٧ سال است که معلم هستم
حسین وحیدی
چهره ماندگار معلمی و مؤلف ده ها کتاب و مقاله
از سال 23 و در سن 19 سالگی مشغول کار معلمی بودم. مهر ماه امسال 77 سال است که افتخار کار معلمی را دارم.هنوز هم از کار معلمی خسته نشدم. فکر نمیکنم روز و ماهی گذشته باشد و بنده تدریس نداشته باشم. اگر هر روز هم نباشد حداقل هفتهای یک روز را باید تدریس کنم. خوشحالم از اینکه دانشآموزانی که در خدمتشان بودم مقام های خوبی پیدا کردند و حتی به مقام ریاست جمهوری هم رسیدند. نمیخواهم از اسم شان سوء استفاده کنم. فقط میخواهم بگویم که اکثر دانشآموزانم موفق بودهاند.گاهی که تشریف میآورند میگویم که من خودم را بهعنوان معلم نمیدانم. معلم باید مربی باشد و معلم بودن به تنهایی کافی نیست. شرط معلمی مربی بودن است و علت اینکه بنده حس میکنم مورد علاقه قرار گرفتهام به این دلیل بوده که فقط معلم کلاس نبودم و کار مربیگری را هم انجام میدادم. هنوز هم همین وضعیت را دارم. امیدوارم تا موقعی که نفس دارم در کار معلمی خودم موفق باشم. هنوز کوتاهی نکردم و کوتاهی نمیکنم. عشق من و کار من معلمی است از شما خواهش میکنم بیشتر به فکر معلم باشید، معلم آسایش داشته باشد، فداکاری بیشتری میکند، معلم رفاه داشته باشد و دغدغه نداشته باشد از جان خودش مایه میگذارد.شادم که جوانان پژوهنده علم به اجتماع ایران تحویل دادم و میخواهم که معلمان تشویق شوند.
راه ادامه تحصیل را برای معلمان هموارتر کنید
امین اسماعیلی
برگزیده مسابقات مهارتهای دانشگاه فرهنگیان و مدرس موفق مدارس سمپاد که بهصورت داوطلب و اختیاری بخشی از ساعتهای کار خودش را در یک مدرسه روستایی تدریس کرده است
به یاد دارم آن زمان که دوری از کلاس درس شروع شد در کارزاری قرار گرفتیم که نمی دانستیم نامش چیست؟ جنسش چیست و تا به کی ادامه دارد. تمام قد میایستم به احترام همکاران پیشکسوتم. همانهایی که بدون شناختن شنا در دریایی از فناوریهای عجیب و غریب غوطهور شدند؛ دریایی مواج که دستورات و بخشنامههای دست و پا گیرش امان از آنها برده بود، درود بر شرفتان که مرز تغییرات را شکستید و برای رساندن خود به ایدهآلهای دنیای آموزش مجازی از هیچ تلاشی فروگذار نکردید. هر که از من می پرسید با کلاسهای مجازی چه می کنید میگفتم هر چه در این ١٤ سال سابقهام تلاش کردهام زنگ تفریحی بود در برابر این ١٤ ماه آموزش مجازی. بگذریم، سال ٨٧ بود که خبر آمد قانون بورسیه تحصیلی معلمان را برداشتند. گفته بودند اگر می خواهید درس بخوانید، بخوانید ولی باید کامل تدریس خود را انجام دهید قبول کردیم بعد از آن قانون آمد که معلمان مانند دیگر کارمندان نباید ادامه تحصیل دهند همان یک بار که مدرک شان اعمال شده کافیست. اصلاً چرا معلم باید درس بخواند؟ چه معنی دارد. اگر هم کسی مدرکی گرفت حکایت آب است و کوزه. گمان می کردم اگر بدخواهان در کشورهای پیشرفته این خبر را می شنیدند به معلمان ایران می گفتند آفرین عالی ست ادامه دهید. رشد نکن، هیچ کتابی نخوان، هیچ آموزشی نبین تو بزودی برای من کار خواهی کرد.روزی یکی از همکاران از من پرسید اگر تو وزیر بودی چه میکردی؟ گفتم لقب معلم تمام وقت را به معلمی میدادم که با تمام سختیهای پیش رو درس میخواند، رشد میکند و میآموزد. حمایتش میکردم تا تضمین کنم آسایش اش را.چرا که این آموختهها چندین نسل بار خواهند داد. میدانید در جواب چه خواهند گفت: «بودجه نداریم.» ناراحت میشوم وقتی یادم میآید که از زمستان ٨٦ که متولی وقت آموزش و پرورش در رسانه اعلام کرد آموزش و پرورش دستگاه مصرف کننده است و سودی به لحاظ مادی ندارد. حالا چند ماهی است که پی به این نکته بردهایم که معلمان فرق میکنند، معلم باید بیاموزد تا بیاموزاند. معلم امروز به درد دانشآموز فردا نمیخورد. بهعنوان یک معلم تقاضا دارم ابتدا راه ادامه تحصیل را برای معلمان هموارتر کنید تا تأثیر این سرمایهگذاری، آینده ایران را تضمین کند.ایجاد رشته محلهای جدید در دانشگاههای معتبر سراسر کشور مخصوص معلمان و نیز اختصاص سهمیه برای دبیران رسمی و پیمانی در رشتههایی که ارتباط مستقیم با مهارت معلمی دارد و تأثیر شگرفی بر کیفیت کار معلم می گذارد مانند رشته تکنولوژی آموزشی که اصلیترین دستاورد آن پرورش معلم همه فن حریف در آموزش مجازی است. این موضوع موجب میشود که معلمان بتوانند بنا به نیازشان و نیاز فراگیرشان تحصیلات خود را ادامه دهند تا با منابع و مراجع روز دنیا آشنا شوند و بتوانند دوباره خودشان را به سطح کیفی برسانند. بنا به فرموده رهبرمان در سال مانع زدایی سنگها را بردارید تا آموزش و پرورش پویا داشته باشیم، رکود معلم تیر خلاص است به آینده آموزش و آینده تمام صنایع سازنده کشور.
خانه معلمان کلاس درس شد
لیلا توکلی
معلم و مدرس برگزیده آموزش قرآن و تولید محتوای الکترونیکی و مدرس موفق تلویزیونی ایران و شاد
اواخر بهمن سال ٩٨ با ورود کرونا مدارس تعطیل شد و تمام معادلات آموزش، یادگیری و ارتباط بین معلم و دانشآموز از بین رفت اما خوشبختانه من و همکارانم بدون از دست دادن یک روز با سرعت و مدیریتی عالی، با عشق و وجدان کاری در حالی که هنوز هیچ بخشنامهای به ما نداده بودند، کار را شروع کردیم تا در یادگیری دانشآموزانمان خللی وارد نشود. به این صورت بود که خانه همه معلمان تبدیل به کلاس درس شد؛ کلاسهای درسی که گاهی محدود و خیلی کوچک بود. ما یک میز کار کوچک و یک تخته خالی داشتیم و گاهی هم خانههایمان به استودیوی فیلمبرداری شبیه بود. با وجود اینکه امکاناتمان کم بود اما در این مسیر شبانه روزی قدم برداشتیم به طوری که شاهد رشد خلاقیتها و توانمندیهای معلمان بودیم. خوشحالم که بهعنوان عضو کوچکی از جامعه فرهنگیان تدریسهای خانگیام در فضای مجازی منتشر شد و نه تنها دانشآموزان کلاس خودم بلکه دانشآموزانی در دیگر نقاط کشور و همچنین همکاران و معلمان دیگر از این تدریسها بهره مند شدند. با وجود همه اینها تبدیل خانه به کلاس درس با مشکلات بسیاری همراه بود. آنچه که میخواهم بگویم و از دید جامعه پنهان مانده است، موضوع مهم نقش خانوادههای ما معلمان بود. زمانی مردان غیور در دفاع از دین و میهن در جبههها می جنگیدند و این خانوادهها بودند که با صبوری و ایثار در پشت جبههها از مردانشان پشتیبانی می کردند، گزاف نیست که بگویم امروز ما هم به نوعی شاهد خلق همان صحنهها بودیم. زمانی بود که من بهعنوان یک معلم از خانه خارج می شدم و به مدرسه می رفتم و خانوادهام می دانستند که من دیگر در خانه نیستم اما در این مدت در خانه بودم و نمیتوانستم به نیازهای فرزندانم و خانوادهام پاسخ دهم. فرزندانم وقت گفتوگو و تعامل با من را نداشتند و در زمان تدریس که گاهی ساعتها طول می کشید قادر به پاسخگویی به نیازهای خانوادهام نبودم اما با صبوری و از خودگذشتگی نه تنها توقعات خودشان را پایین آوردند بلکه حتی در بسیاری از مراحل تدریس کمک حالم نیز بودند. در این مدت آنچه که دغدغه من و همکارانم بود، محدودیتهایی بود که ما با دانشآموزانمان داشتیم. به همین دلیل بود که ما از هر موقعیتی برای دیدار حضوری با دانشآموزان استفاده میکردیم. ارتباط حقیقی و آموزش حضوری با آموزش مجازی قابل قیاس نیست. مطالبهای که دارم این است شرایط حضور دانشآموزان و معلمان را در سال تحصیلی آینده حضوری فراهم کنید.
رنج معلمان روستایی از نبود زیرساخت ها
سیدمحمود قربانی
مدیر آموزگار مدرسه عشایری دروک
استان چهارمحال و بختیاری و طراح کمد آرزوها و اتاق یادگیری
معلمان در ایام کرونا افتخار آفریدند و در ایام بیماری، جامعه فرهنگیان شأن و جایگاه تعلیم و تربیت را ارتقا بخشیدند. در حقیقت معلمان کاری کردند کارستان. به اغراق همگان معلمان بار دیگر ثابت کردند شأن و جایگاه و کارکرد آموزش و پرورش برای توسعه و سعادت واقعی ملت، بدیل و همتایی ندارد. در این میان معلمان روستایی و عشایری علاوه بر بحران کرونا از بحران نبود زیرساختها و امکانات نیز رنج میبردند و عرصه بر آنها تنگتر میشد اما این معلمان که افتخار نمایندگی آنها در این جلسه ارزشمند را دارم کاری ستودنی کردند که تاریخ هرگز فراموش نمیکند. برگزاری کلاسهای حضوری در سختترین شرایط، برگزاری کلاس در صعب العبورترین مسیرها، رساندن درس نامهها و محتواهای آموزشی به روز و بموقع به دست دانشآموزان منتظر و محروم، تهیه وسایل ضدعفونی کننده و ماسک و دستکش با هزینههای شخصی و روشن نگاه داشتن مشعل فروزان تعلیم و تربیت در همه نقاط کشور از دیگر اقدامات معلمان روستایی است. همه این ایثارگریها مانع درخواست عدالت بویژه عدالت آموزشی در منطقه محروم و عشایری نیست. با توجه به افتخارآفرینی نظام اسلامی در توسعه آموزش و پرورش که هرگز فراموش نخواهد شد اما هنوز مدارس عشایری بویژه مدارس عشایری کوچ رو از مشکلات زیادی رنج میبرند که مهمترین آنها در بحث نیروی انسانی متخصص، فضا و امکانات آموزشی، توسعه مدارس شبانه روزی و دستیابی به فناوریهای نوین است که همین جا از ریاست جمهوری میخواهم برای مدارس عشایری استانم که با کمبود امکانات و فناوریهای نوین آموزشی دست و پنجه نرم می کنند، تسهیلاتی داشته باشند. آخرین خواهشم این است که به دوره ابتدایی توجه کنیم. بنابر بر آموزههای دین مبین اسلام، اصول مترقی قانون اساسی و یافتههای پژوهشی، دوران ابتدایی مهمترین دوران است.برای ارتقای کشور و تحقق توسعه واقعی نیازمند ارتقای نگاه به آموزش و پرورش بخصوص ارتقای نگاه به دوره ابتدایی هستیم.