ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نادر مرتضیپور: خروجی جشنواره میتواند تربیت نوازندگان نخبه
تا امروز حمایتی از برگزیدگان دورههای مختلف جشنواره صورت نگرفته است در صورتی که با ترکیب برگزیدگانی که خوب ساز میزدند ۱۴ ارکسترسمفونیک تشکیل میدادیم و به واسطه خروجی جشنواره میتوانستیم نوازندگان نخبهای داشته باشیم که در ارکسترهای مختلف ایران و دیگر کشورها درجایگاه سولیست فعالیت میکردند. براین اساس جشنواره میتواند گروههای سازی مختلفی برای موسیقی کلاسیک تشکیل دهد و نوازندگان برگزیده را در این ترکیبها دور هم جمع کند. این اتفاق در جشنوارههای خارجی بسیار رخ میدهد که برگزارکنندگان جشنواره خودشان اقدام به تشکیل گروه های موسیقی و اجراهای مختلف میکنند.
بخشی از صحبتهای این رهبر ارکستر و داوربخش کنترباس پانزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان/روابط عمومی جشنواره باشد
بخشی از صحبتهای این رهبر ارکستر و داوربخش کنترباس پانزدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان/روابط عمومی جشنواره باشد
اصالت موسیقی اقوام، با استفاده از سازهای غربی به مخاطره میافتد
محمد علی مرآتی
استاد دانشگاه و دبیر چهاردهمین جشنواره موسیقی نواحی
موسیقی در اقوام به آن شکلی که در زندگی شهری است مفهومی ندارد. بلکه بخشی از زندگی و رفتار قومیتی آنها محسوب میشود. آنجایی که شاد هستند و یا غمگینند آیین خاصی دارند و برای آن موسیقی اجرا میکنند. آنچه که بهعنوان خلأ در بحث موسیقی نواحی به چشم میخورد تداوم و حمایت از این موسیقی است که باید به نحوی توسط خردمندان این حوزه انجام شود. یکی از این راهها که توانسته تاحدودی کمک کند، جشنوارهها هستند. روند فراخوان و ثبتنام در جشنواره موسیقی نواحی بخصوص جشنواره چهاردهم که در حال انجام است، نشان میدهد که جوانها از فراخوان این جشنواره استقبال خوبی کردند. این جشنواره توانسته این ارتباط را با جوانها برقرار کند تا تداوم موسیقی که از پدرانشان سینه به سینه منتقل شده حفظ شود و بنظرم این انگیزه ایجاد شده است. البته جشنواره جوان هم انگیزه بسیاری در نسل جوان به وجود آورده است. اما شاید مهمترین مسأله در بحث انگیزشی اهمیت دادن جامعه امروز ایران به این نوع موسیقی است. دفتر موسیقی و انجمن موسیقی گامهای بسیار خوبی طی این سالها برداشته است، اما باید این تفکر بهصورت همافزایی در ارگانهای دیگر هم وجود داشته باشد. متأسفانه رسانه ملی حمایت جدی از موسیقی اقوام ندارد یا بهتر است بگویم در اولویتش نیست تا این موسیقی بهتر شنیده شود و انگیزه بیشتری بخصوص در نسل جوان به وجود بیاید. برای معرفی این موسیقی باید در رسانه ملی گامهای بلندی برداشته شود.
جامعه موسیقی اقوام از شریفترین مردمان سرزمین ایران هستند و متأسفانه بیماری کرونا خلل زیادی در معیشت و زندگی این بزرگان ایجاد کرده است.
از دیگر مشکلات بحث فرهنگپذیری و تغییراتی است که خیلی همسو با تغییرات طبیعی سنتها نیست. یکی از آن فرهنگ پذیریها در موسیقی تلفیقی است که امروز خیلی شنیده میشود و در آن تلفیق سازهای غربی در ترکیب یا بجای سازهای موسیقی اقوام ایران قرار میگیرد. با این انگیزه که قرار است اینها بیشتر دیده شوند و جذابتر شوند. اما به دلایل مختلف آسیب ها و خللهای جدی در موسیقی اقوام بهوجود میآورد، چرا که در موسیقی تلفیقی معمولاً ما با تعدیل فواصل مواجه هستیم که تغییر فواصل از آن سازها با سازهای دیجیتال و تامپره به نوعی، اضمحلال به وجود میآورد. این فرهنگ پذیریها از نسل جوان میخواهد که سازش را با گیتار، کاخن و... تلفیق کند بدون توجه به اینکه این سازها در اجرا از منظر بافت، فواصل، زیبایی شناسی و دیگر عناصر موسیقایی متفاوت هستند و براحتی نمیتوانند در کنار هم قرار بگیرند. در واقع در موسیقیهای تلفیقی آن چیزی که شالوده موسیقی قومی است مجبور است بهسادهگرایی بینجامد تا بتواند خود را در ترکیب موسیقی غربی توجیه پذیر کند. فرهنگ پذیری، اصالت را که بهعنوان معیار و زیبایی شناسی درون قومی است تغییر میدهد و برای آن فرهنگ آسیب جدی به حساب میآید.
جشنواره چهاردهم قصد دارد با تکیه بر سنت و هویت اقوام که با زبان و فرهنگ و ارزشهای آن قوم هماهنگ است، برای نسل جوان انگیزه ایجاد کند تا بهدنبال آثار اصیل باشند. امسال دو محور در جشنواره ایجاد کردیم تا بتوانیم تغییر و تحولات خوشایند را هم رصد کنیم. این دو محور یکی آفرینشهای درون قومی است و دیگری آفرینشهای بین قومی است. یعنی آفرینشهایی که مورد قبول روح نهفته اقوام است و توسط نوازندگان برتر آنها به وجود میآید. از طرفی تبادل فرهنگ موسیقایی بین شهرها آثاری به وجود آورده که بسیار دلچسب است.
یک عاشقانه تاریخی زیر سایه سبلان
اتابک نادری
بازیگر و کارگردان
بهتازگی رمان «پشت چلهخانه شیخ صفی» نوشته ساناز حاجی محمد حسین نویسنده بااستعداد کشورمان را خواندهام که بسیار هم مورد توجهم قرار گرفت. در معرفی کتاب میتوانم بگویم کتاب داستانی عاشقانه و البته تاریخی دارد که در جغرافیای آذربایجان و اردبیل اتفاق میافتد. در طول خواندن کتاب به این فکر میکردم که روایت عشق چه روایتی است که با آنکه رفاقتها و دوستیها در آن مدام تکرار میشود اما باز خواندن دربارهاش روح و فکر آدمی را تلنگر میزند تا انسان بهتری باشیم. این رمان حکایت عباسقلی نوازنده آکاردئونی ست از خانوادهای اشرافی که به کار پدریاش کفشدوزی و کفش فروشی مشغول است و ماجرا از دیدار اتفاقی او با دختری از محلات فقیرنشین و عاشق شدنش در بستر تاریخی اردبیل دهه سی و سنتهای رایج مردمان آن دوره شروع میشود. ماجراهای این رمان با وقایع تاریخی مثل کشف حجاب، ممنوعیت عزاداری، کودتای بیست و هشت مرداد و... تلاقی پیدا میکنند. رمان تضاد طبقاتی سنتی ایران را در زمان شاه به تصویر میکشد و آیینهای تمام نما از شخصیتهای تاریخی حقیقی اردبیل با پیرنگهایی خیالی روبهروی خواننده میگذارد. در «پشت چله خانه شیخ صفی» به این دلیل که سر و کار نویسنده با عموم مردم است از زبانی ساده و عامیانه استفاده شده اما در عین سادگی، پیچیدگیهای خود را نیز داراست چرا که میخواهد با مطالب و تناسبات تاریخی همخوان باشد و برای این همخوانی بیشک نویسنده بهدنبال مدارک و مستندات تاریخی رفته تا تاریخی تحریف شده یا اشتباه را پیش روی خواننده نگذارد و همین موضوع نشان میدهد که نویسنده برای این کار بسیار زحمت کشیده و انرژی بسیاری صرف کرده است. خواننده با خواندن این اثر خود را میهمان رسم و رسوم و فرهنگ و سنتهای نیاکانش میبیند و چه بسا دلش میگیرد از اینکه چرا دیگر آن همه سادگی و بود و نبودهای زیبا جایش خالی است.
نویسنده: ساناز حاجی محمد حسینی
تاریخ نشر: 1398
ناشر: هزاره ققنوس
بازیگر و کارگردان
بهتازگی رمان «پشت چلهخانه شیخ صفی» نوشته ساناز حاجی محمد حسین نویسنده بااستعداد کشورمان را خواندهام که بسیار هم مورد توجهم قرار گرفت. در معرفی کتاب میتوانم بگویم کتاب داستانی عاشقانه و البته تاریخی دارد که در جغرافیای آذربایجان و اردبیل اتفاق میافتد. در طول خواندن کتاب به این فکر میکردم که روایت عشق چه روایتی است که با آنکه رفاقتها و دوستیها در آن مدام تکرار میشود اما باز خواندن دربارهاش روح و فکر آدمی را تلنگر میزند تا انسان بهتری باشیم. این رمان حکایت عباسقلی نوازنده آکاردئونی ست از خانوادهای اشرافی که به کار پدریاش کفشدوزی و کفش فروشی مشغول است و ماجرا از دیدار اتفاقی او با دختری از محلات فقیرنشین و عاشق شدنش در بستر تاریخی اردبیل دهه سی و سنتهای رایج مردمان آن دوره شروع میشود. ماجراهای این رمان با وقایع تاریخی مثل کشف حجاب، ممنوعیت عزاداری، کودتای بیست و هشت مرداد و... تلاقی پیدا میکنند. رمان تضاد طبقاتی سنتی ایران را در زمان شاه به تصویر میکشد و آیینهای تمام نما از شخصیتهای تاریخی حقیقی اردبیل با پیرنگهایی خیالی روبهروی خواننده میگذارد. در «پشت چله خانه شیخ صفی» به این دلیل که سر و کار نویسنده با عموم مردم است از زبانی ساده و عامیانه استفاده شده اما در عین سادگی، پیچیدگیهای خود را نیز داراست چرا که میخواهد با مطالب و تناسبات تاریخی همخوان باشد و برای این همخوانی بیشک نویسنده بهدنبال مدارک و مستندات تاریخی رفته تا تاریخی تحریف شده یا اشتباه را پیش روی خواننده نگذارد و همین موضوع نشان میدهد که نویسنده برای این کار بسیار زحمت کشیده و انرژی بسیاری صرف کرده است. خواننده با خواندن این اثر خود را میهمان رسم و رسوم و فرهنگ و سنتهای نیاکانش میبیند و چه بسا دلش میگیرد از اینکه چرا دیگر آن همه سادگی و بود و نبودهای زیبا جایش خالی است.
نویسنده: ساناز حاجی محمد حسینی
تاریخ نشر: 1398
ناشر: هزاره ققنوس
وقتی سنگ و چوب، اسباببازی میشوند
زهره نیلی
روزنامهنگار
بچهها همان اندازه که به خوراک و پوشاک و آموزش و پرورش احتیاج دارند بههمان اندازه نیازمند بازی و سرگرمی هستند. کودکان در قالب بازی میتوانند هنر با هم زیستن را یاد بگیرند و از بودن در کنار یکدیگر لذت ببرند؛ بازی به آنها یاد میدهد با پدر و مادر و بزرگترها چطور رفتار کنند و برخوردشان با خواهر و برادر و بچههای کوچکتر از خود چگونه باشد.
راستی شما جزو کدام دسته از پدرها و مادرها هستید؟ اگر در شمار پدرها و مادرهایی هستید که برایتان مهم است، فرزندان سالم و شاداب داشته باشید زمانی را به بازی با آنها و سرگرم کردنشان اختصاص دهید. آن هم در این روزها که به خاطر کرونا، بچهها زمان بیشتری را در خانه میگذرانند و به مهد کودک و پیش دبستانی هم نمیروند.
حالا ممکن است با خود بگویید: معلوم است که دلمان میخواهد فرزندان شاد و سرحال داشته باشیم و با آنها بازی کنیم اما نمیدانیم چطور و چگونه؟ راستش را بخواهید کتابهای زیادی منتشر شده که به پدرها و مادرها یاد میدهد چگونه با بچههای خود بازی کنند. باز هم ممکن است از خود بپرسید: در این اوضاع و احوال اقتصادی، امکان و توانی برای خرید اسباببازی باقی نمیماند؛ باز هم کتابها و مجموعههایی هستند که بازی با سادهترین و دردسترسترین چیزها را به بچهها و حتی بزرگترها آموزش میدهند.
«بازی با ابزارهای ساده» از جمله مجموعههایی است که به ما یاد میدهد چطور با سنگ و چوب و هرچه در اطرافمان پیدا میشود بازی کنیم. مثل همان روزگاری که بچهها اسباببازیهای مدرن و گرانقیمت نداشتند اما بیشتر از امروز بازی میکردند و لذت میبردند. مثلاً با یک تکه سنگ صیقلی شده، ساعتها لیلی میکردند و لذت میبردند. پس تو هم میتوانی با این ابزارهای ساده سرگرم و خوشحال شوی.
باز هم ممکن است از خودت بپرسی: چگونه میتوان از بچههای امروز با این همه اسباببازیهای جورواجور و رنگارنگ انتظار داشت با سنگ و چوب بازی کنند؟ شاید نکته مهم و قابل تأمل همین باشد. همین ارزش دادن به دردسترسترین چیزها. اصلاً جادوی بازی است که به سادهترینها، اعتبار و معنایی فراتر از آنچه هست میبخشد.
معصومه پورطاهریان نویسنده و وانا نبیپور تصویرگر این مجموعه است که «بازیهای طناب، سنگ و چوب» را شامل میشود. راستی بسیار شنیدهایم که کدام بازی برای کدام گروه سنی مناسب است یا بازیها، چه مهارتهایی را در بچهها پرورش میدهند اما در مجموعه «بازی با ابزارهای ساده» بههیچکدام از این موارد اشاره نشده است. چراکه خود بچهها، حتی بزرگترها با خواندن این کتابها میتوانند بازی مناسب خود را پیدا و آن را سادهتر یا پیچیدهتر کنند.
مجموعه «بازی با ابزارهای ساده» نوشته معصومه پورطاهریان را انتشارات شهر قلم منتشر کرده تا لذت بازی کردن را با هرچه در دسترسمان وجود دارد، تجربه کنیم.
روزنامهنگار
بچهها همان اندازه که به خوراک و پوشاک و آموزش و پرورش احتیاج دارند بههمان اندازه نیازمند بازی و سرگرمی هستند. کودکان در قالب بازی میتوانند هنر با هم زیستن را یاد بگیرند و از بودن در کنار یکدیگر لذت ببرند؛ بازی به آنها یاد میدهد با پدر و مادر و بزرگترها چطور رفتار کنند و برخوردشان با خواهر و برادر و بچههای کوچکتر از خود چگونه باشد.
راستی شما جزو کدام دسته از پدرها و مادرها هستید؟ اگر در شمار پدرها و مادرهایی هستید که برایتان مهم است، فرزندان سالم و شاداب داشته باشید زمانی را به بازی با آنها و سرگرم کردنشان اختصاص دهید. آن هم در این روزها که به خاطر کرونا، بچهها زمان بیشتری را در خانه میگذرانند و به مهد کودک و پیش دبستانی هم نمیروند.
حالا ممکن است با خود بگویید: معلوم است که دلمان میخواهد فرزندان شاد و سرحال داشته باشیم و با آنها بازی کنیم اما نمیدانیم چطور و چگونه؟ راستش را بخواهید کتابهای زیادی منتشر شده که به پدرها و مادرها یاد میدهد چگونه با بچههای خود بازی کنند. باز هم ممکن است از خود بپرسید: در این اوضاع و احوال اقتصادی، امکان و توانی برای خرید اسباببازی باقی نمیماند؛ باز هم کتابها و مجموعههایی هستند که بازی با سادهترین و دردسترسترین چیزها را به بچهها و حتی بزرگترها آموزش میدهند.
«بازی با ابزارهای ساده» از جمله مجموعههایی است که به ما یاد میدهد چطور با سنگ و چوب و هرچه در اطرافمان پیدا میشود بازی کنیم. مثل همان روزگاری که بچهها اسباببازیهای مدرن و گرانقیمت نداشتند اما بیشتر از امروز بازی میکردند و لذت میبردند. مثلاً با یک تکه سنگ صیقلی شده، ساعتها لیلی میکردند و لذت میبردند. پس تو هم میتوانی با این ابزارهای ساده سرگرم و خوشحال شوی.
باز هم ممکن است از خودت بپرسی: چگونه میتوان از بچههای امروز با این همه اسباببازیهای جورواجور و رنگارنگ انتظار داشت با سنگ و چوب بازی کنند؟ شاید نکته مهم و قابل تأمل همین باشد. همین ارزش دادن به دردسترسترین چیزها. اصلاً جادوی بازی است که به سادهترینها، اعتبار و معنایی فراتر از آنچه هست میبخشد.
معصومه پورطاهریان نویسنده و وانا نبیپور تصویرگر این مجموعه است که «بازیهای طناب، سنگ و چوب» را شامل میشود. راستی بسیار شنیدهایم که کدام بازی برای کدام گروه سنی مناسب است یا بازیها، چه مهارتهایی را در بچهها پرورش میدهند اما در مجموعه «بازی با ابزارهای ساده» بههیچکدام از این موارد اشاره نشده است. چراکه خود بچهها، حتی بزرگترها با خواندن این کتابها میتوانند بازی مناسب خود را پیدا و آن را سادهتر یا پیچیدهتر کنند.
مجموعه «بازی با ابزارهای ساده» نوشته معصومه پورطاهریان را انتشارات شهر قلم منتشر کرده تا لذت بازی کردن را با هرچه در دسترسمان وجود دارد، تجربه کنیم.
سیره رسول خدا(ص)- 13
تدبیر برای حفظ اجتماع مسلمانان
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
یک مبلغ حکیم وظیفه دارد ضمن حفظ روحیه پشتکار و تلاش بیوقفه و پیگیری اهداف مقطعی، نگاه اصلی را متوجه هدف نهایی گرداند و این مهم مستلزم اتخاذ شیوههای انعطاف پذیر و قابل تغییر در مسیر دعوت است.
پیامبر اکرم(ص) براین اساس در هر مقطع با در پیش گرفتن شیوههای جدید موجبات گسترش دعوت را فراهم میآورد. آن گاه که به هیچ روی امکان تبلیغ دین نبود، تنها با رفتار موحدانه خود و عبادت حنیفانه و بیاعتنایی به بتها و التزام به فضایل اخلاقی به تبلیغ عملی میپرداخت و آن زمان که ابلاغ دین به تک تک افراد میسر شد، این کار را آغاز کرد. کما اینکه درابتدای رسالت اظهار دین میسر نبود، اما پس از مدتی آن حضرت توانست برخی از مظاهر مسلمانی از جمله طواف و نماز به شیوه مخصوص را در کنار کعبه به نمایش بگذارد. رسول اکرم(ص) آنگاه که به حمایت معنوی ابوطالب و حمایت مالی خدیجه پشتگرم بود به نیکی از آن بهره برد و چون آنها را از دست داد نوعی هجرت را برای حفظ انجمن نومسلمانان مقرر کرد و به شعب پناه برد که آن گونه که تاریخ میگوید، استقامت مسلمانان در محاصره اقتصادی شعب ابیطالب تا حدودی مشرکان را تحت تأثیر قرار داد. زمان دیگری که خطر همهجانبه مسلمین را تهدید میکرد، رسول خدا(ص) ناچار شد راه گریزی به بیرون از قلمرو مشرکان بیابد، براین اساس عدهای از آنان را به حبشه فرستاد تا از گزند مشرکان در امان بمانند که این اقدام نشان از شناخت کامل حضرت رسول(ص) از اوضاع پیرامون خود بود.
آن حضرت پس از نومیدی از ایمان مردم مکه و طائف، در شیوه تبلیغی خود تجدیدنظر نموده و درصدد بسط دعوت در مناطق دیگر شبه جزیره عربستان و خروج از بنبست محدوده قبایل قریش برآمد. اما این کار نیز به خاطر هم پیمانیهای متعدد آنان با قریش و بییاور بودن رسول اکرم(ص) اقدامی خطرناک به شمار میرفت. از اینرو پیامبر اکرم(ص) تصمیم گرفت در موسم حج به قبایل مختلف مراجعه کند تا در پناه بنی هاشم و بقیه تازه مسلمانان تبلیغ مؤثرتری انجام دهد.
ابتکار عمل و انعطاف پذیری
از جمله اقدامات رسول اکرم(ص) که مصداق بارز سیره عملی آن حضرت است، ابتکار عمل و انعطافپذیری در اتخاذ شیوه و استفاده از فرصتها بود. پیامبر اکرم(ص) در ماجرای هجرت به مبلغان دین آموزش داد که چگونه از شرایط فشار و اختناق، راهی به چشماندازهای دعوت آزادانه بگشایند و با ماندن در محیط فشار راضی به رکود دعوت نشوند. زمانی که همه عرصهها بر پیامبر تنگ شد و خود را بدون پشتوانه احساس کرد و دندانهای اشراف قریش را تیزتر دید، با روشن بینی و مطالعه دقیق شرایط مکه و مناطق مجاور، چگونگی اجرای این شیوه را با احتیاط سنجید و در نهایت گروه نخست مهاجران را به حبشه فرستاد و پس از وفات خدیجه و ابوطالب خود در سفری هجرت وار به طائف رفت که از آن نتیجهای نگرفت و حتی با دشواری به مکه بازگشت.
حضرت میخواست یاران او مدتی از آزار و اذیت و تعقیب سران قریش در امان باشند تا شاید زمانی فرارسد که عده مسلمانان بیشتر و برای اسلام و تبلیغ آن محیط امن تری بهوجود آید.
هجرت پیامبر به مدینه نیز پس از زمینهسازی و آمادگی کامل و دقیق و در شرایطی بسیار حساس و تعیین کننده صورت گرفت؛ موقعیتی که هجرت را یکی از مراحل خط سیر دعوت الهی اسلام قرار داد.چه، عکس العملها و اقدامات قریش در مکه، عملاً به رکود نسبی دعوت اسلامی انجامیده بود. هر چند افرادی، پیوسته وارد اسلام میشدند. بدین ترتیب رسول خدا(ص) جایگاهی دیگر غیر از مکه را نیاز داشت که حامی این اعتقاد و عاملی برای خروج از دوران بحران تبلیغ باشد و آزادی پیروان را تأمین کند و این مهمترین و نخستین عامل هجرت پیامبراسلام(ص) بود. بنابراین مسلمانان برای حفظ جانشان به هجرت نرفتند بلکه برای ایجاد پایگاه و انتقال دعوت روانه شدند، چون همگی دارای قبیله و پشتوانه اجتماعی و حقوقی نیز بودند.
رسول خدا(ص) با این اقدام، گامهای اولیه را برای گسترش دعوت به تمام مناطق با استواری برداشت. اما مسلمانان مهاجر، پس از چند ماه ترویج آیین مسلمانی با شنیدن خبر دروغین سجده قریش و اسلام آوردن آنان به مکه بازگشتند. لکن بنا به روایت واقدی: «پس از بازگشت مسلمانان، قریش برایشان بیشتر سخت گرفت، حتی خویشان ایشان به آنان ظلم و ستم روا داشتند و مسلمانان آزار و سختی دیدند. پس از آن رسول خدا(ص) اجازه فرمود که برای بار دوم به حبشه مهاجرت کنند اما این خروج دوم پررنجتر بود.»
هجرت به مدینه که در سال سیزدهم بعثت صورت گرفت به سبب عدم امنیت برای ادامه دعوت، بویژه به خطر افتادن جان پیامبر و مرکزیت دعوت با توطئه مردان قبایل مختلف مکه بود. انتخاب یثرب نیز پس از بررسی و مطالعه دقیق بود که بایستی در آن تمام ملاحظات اجتماعی و سیاسی در نظر گرفته میشد و شد.
دبیر گروه پایداری
یک مبلغ حکیم وظیفه دارد ضمن حفظ روحیه پشتکار و تلاش بیوقفه و پیگیری اهداف مقطعی، نگاه اصلی را متوجه هدف نهایی گرداند و این مهم مستلزم اتخاذ شیوههای انعطاف پذیر و قابل تغییر در مسیر دعوت است.
پیامبر اکرم(ص) براین اساس در هر مقطع با در پیش گرفتن شیوههای جدید موجبات گسترش دعوت را فراهم میآورد. آن گاه که به هیچ روی امکان تبلیغ دین نبود، تنها با رفتار موحدانه خود و عبادت حنیفانه و بیاعتنایی به بتها و التزام به فضایل اخلاقی به تبلیغ عملی میپرداخت و آن زمان که ابلاغ دین به تک تک افراد میسر شد، این کار را آغاز کرد. کما اینکه درابتدای رسالت اظهار دین میسر نبود، اما پس از مدتی آن حضرت توانست برخی از مظاهر مسلمانی از جمله طواف و نماز به شیوه مخصوص را در کنار کعبه به نمایش بگذارد. رسول اکرم(ص) آنگاه که به حمایت معنوی ابوطالب و حمایت مالی خدیجه پشتگرم بود به نیکی از آن بهره برد و چون آنها را از دست داد نوعی هجرت را برای حفظ انجمن نومسلمانان مقرر کرد و به شعب پناه برد که آن گونه که تاریخ میگوید، استقامت مسلمانان در محاصره اقتصادی شعب ابیطالب تا حدودی مشرکان را تحت تأثیر قرار داد. زمان دیگری که خطر همهجانبه مسلمین را تهدید میکرد، رسول خدا(ص) ناچار شد راه گریزی به بیرون از قلمرو مشرکان بیابد، براین اساس عدهای از آنان را به حبشه فرستاد تا از گزند مشرکان در امان بمانند که این اقدام نشان از شناخت کامل حضرت رسول(ص) از اوضاع پیرامون خود بود.
آن حضرت پس از نومیدی از ایمان مردم مکه و طائف، در شیوه تبلیغی خود تجدیدنظر نموده و درصدد بسط دعوت در مناطق دیگر شبه جزیره عربستان و خروج از بنبست محدوده قبایل قریش برآمد. اما این کار نیز به خاطر هم پیمانیهای متعدد آنان با قریش و بییاور بودن رسول اکرم(ص) اقدامی خطرناک به شمار میرفت. از اینرو پیامبر اکرم(ص) تصمیم گرفت در موسم حج به قبایل مختلف مراجعه کند تا در پناه بنی هاشم و بقیه تازه مسلمانان تبلیغ مؤثرتری انجام دهد.
ابتکار عمل و انعطاف پذیری
از جمله اقدامات رسول اکرم(ص) که مصداق بارز سیره عملی آن حضرت است، ابتکار عمل و انعطافپذیری در اتخاذ شیوه و استفاده از فرصتها بود. پیامبر اکرم(ص) در ماجرای هجرت به مبلغان دین آموزش داد که چگونه از شرایط فشار و اختناق، راهی به چشماندازهای دعوت آزادانه بگشایند و با ماندن در محیط فشار راضی به رکود دعوت نشوند. زمانی که همه عرصهها بر پیامبر تنگ شد و خود را بدون پشتوانه احساس کرد و دندانهای اشراف قریش را تیزتر دید، با روشن بینی و مطالعه دقیق شرایط مکه و مناطق مجاور، چگونگی اجرای این شیوه را با احتیاط سنجید و در نهایت گروه نخست مهاجران را به حبشه فرستاد و پس از وفات خدیجه و ابوطالب خود در سفری هجرت وار به طائف رفت که از آن نتیجهای نگرفت و حتی با دشواری به مکه بازگشت.
حضرت میخواست یاران او مدتی از آزار و اذیت و تعقیب سران قریش در امان باشند تا شاید زمانی فرارسد که عده مسلمانان بیشتر و برای اسلام و تبلیغ آن محیط امن تری بهوجود آید.
هجرت پیامبر به مدینه نیز پس از زمینهسازی و آمادگی کامل و دقیق و در شرایطی بسیار حساس و تعیین کننده صورت گرفت؛ موقعیتی که هجرت را یکی از مراحل خط سیر دعوت الهی اسلام قرار داد.چه، عکس العملها و اقدامات قریش در مکه، عملاً به رکود نسبی دعوت اسلامی انجامیده بود. هر چند افرادی، پیوسته وارد اسلام میشدند. بدین ترتیب رسول خدا(ص) جایگاهی دیگر غیر از مکه را نیاز داشت که حامی این اعتقاد و عاملی برای خروج از دوران بحران تبلیغ باشد و آزادی پیروان را تأمین کند و این مهمترین و نخستین عامل هجرت پیامبراسلام(ص) بود. بنابراین مسلمانان برای حفظ جانشان به هجرت نرفتند بلکه برای ایجاد پایگاه و انتقال دعوت روانه شدند، چون همگی دارای قبیله و پشتوانه اجتماعی و حقوقی نیز بودند.
رسول خدا(ص) با این اقدام، گامهای اولیه را برای گسترش دعوت به تمام مناطق با استواری برداشت. اما مسلمانان مهاجر، پس از چند ماه ترویج آیین مسلمانی با شنیدن خبر دروغین سجده قریش و اسلام آوردن آنان به مکه بازگشتند. لکن بنا به روایت واقدی: «پس از بازگشت مسلمانان، قریش برایشان بیشتر سخت گرفت، حتی خویشان ایشان به آنان ظلم و ستم روا داشتند و مسلمانان آزار و سختی دیدند. پس از آن رسول خدا(ص) اجازه فرمود که برای بار دوم به حبشه مهاجرت کنند اما این خروج دوم پررنجتر بود.»
هجرت به مدینه که در سال سیزدهم بعثت صورت گرفت به سبب عدم امنیت برای ادامه دعوت، بویژه به خطر افتادن جان پیامبر و مرکزیت دعوت با توطئه مردان قبایل مختلف مکه بود. انتخاب یثرب نیز پس از بررسی و مطالعه دقیق بود که بایستی در آن تمام ملاحظات اجتماعی و سیاسی در نظر گرفته میشد و شد.
عکس نوشت
نقاشی تپههای گندم اثر «ونسان ونگوگ» که زمانی توسط نیروهای نازی به سرقت رفته بود، در حراجی کریستیز به مزایده گذاشته میشود. این نقاشی که با آبرنگ کشیده شده در سال ۱۸۸۸ روی بوم آمد و در جریان جنگ جهانی دوم به دست نیروهای نازی افتاد و از سال ۱۹۰۵ میلادی تاکنون برای عموم به نمایش درنیامده بود، قرار است ماه آینده در نیویورک چکش بخورد. کارشناسان کریستیز ارزش تخمینی آن را حدود ۲۰ تا ۳۰ میلیون دلار برآورد کردهاند.
هنرمندان در فضای مجازی
فرهنگی/ روزهای پایانی مهرماه، روزهای پرمناسبتی برای اهالی سینما است و تعداد چهرههای سینمایی متولد این ماه زیاد است. باران کوثری، مهتاب کرامتی و سحر مصیبی زاده متولد 25 مهر هستند و به همین بهانه شادباش سالروز تولد آنها پست مشترک اهالی سینما در روز گذشته بود. گلاره عباسی، ساره بیات، مستانه مهاجر، هومن بهمنش، ستاره پسیانی، تینا پاکروان، محمدرضا غفاری، علی شادمان، احسان کرمی، آرمان درویش و ... از جمله اهالی سینما بودند که تولد آنها را تبریک گفتند.
گلاب آدینه با انتشار عکسی در صفحه اینستاگرامش از خوشحالی دریافت مجوز اجرای نمایش «بانوی محبوب من» خبر داده است. نمایش «بانوی محبوب من» به کارگردانی و بازنگری گلاب آدینه و با تهیهکنندگی حمیدرضا علینژاد قرار است آبان ماه در مجموعه تئاتر شهر اجرا شود. این نمایش بر اساس فیلم «بانوی زیبای من» به کارگردانی جرج کیوکر و فیلمنامهای از آلن جی لرنر با اقتباس از نمایشنامه «پیگمالیون» اثر جرج برنارد شاو به صحنه می رود. نورا هاشمی و کامبیز امینی نقشهای اصلی این اثر را ایفا میکنند. «بانوی محبوب من» داستان دختر گل فروشی را روایت میکند که قرار است براساس یک شرط بندی به بانویی دلفریب در میهمانیهای اشرافی تبدیل شود.
دانش اقباشاوی کارگردان سینما هم مخاطبان را به تماشای آثار سرجیو لئونه کارگردان مطرح ایتالیایی ترغیب کرده است. او با این عبارات دنبال کنندگان صفحهاش را به تماشای آثار این فیلمساز ترغیب کرده است: «او از نوزده تا سی سالگی؛ دستیار کارگردان فیلم های زیادی از «دزد دوچرخه» ویتوریو دسیکا تا «بن هور» ویلیام وایلر بود .او از سی و دو سالگی تا پنجاه و پنج سالگی هشت فیلم ساخت . او در شصت سالگی و در زمان پیش تولید آخرین فیلمش بر اثر سکته قلبی مرد .او سرجیو لئونه است ؛ خالق فیلم اثیری « روزی روزگاری در غرب» و نوآر پست مدرن «روزی روزگاری در امریکا». میگویند: دان سیگل، سرجیو لئونه و راجر کورمن به همراه پکینپا در دهه شصت میلادی، موجی از فیلمهای خشن را عرضه کردند که فرانسیس فورد کاپولا، اسکورسیزی و دی پالما در دهههای بعد دنباله روی این شیوه سینمایی شدند .او یکی از پدر بزرگان سینمای ناب بود . از لئونه فیلم ببینیم که میارزد.»
فرزاد مؤتمن، فیلمساز و مدرس سینما که در فضای مجازی هم مباحث جدی سینما را مطرح کرد و به نوعی به رسالت آموزش بیش از سرگرمی پایبند است، تصاویری از آخرین صحنه فیلم «تس» رومن پولانسکی را منتشر کرده و توجه علاقه مندان جدی سینما را به پایان بندی تأثیرگذار این فیلم جلب کرده است. او نوشته است: «در آخرین صحنه از فیلم «تس» (رومن پولانسکى /١٩٧٩) بر پایه رمان «تس از دوربورویل» (تامس هـاردى / ١٨٩٢)، سحرگاه خورشید از پشت ستون هـاى سنگى معبد استونهـنج (محرابى که حدود ٣٠٠٠ تا ٢٠٠٠ سال پیش از میلاد در انگلستان ساخته شد و یک «قربانگاه» محسوب می شد) سر بر میآورد. تس (ناستازیا کینسکى) که با لباسى به سرخى خون، که لکه اى از خون بر دامنش مشاهـده میشود (یادگارى از قتل الک)، در محراب خوابش برده، بیدار میشود ، آفتاب بالاتر میآید ، هـوا روشن میشود و از پشت مه غلیظى که اطراف را پوشانده، مأموران ظاهـر میشوند . آنهـا تس را در حالی که دستهـایش دستبند خوردهاند با خود به درون مه میبرند و ناپدید میشوند تا او را به طناب اعدام بسپارند. این فینال ، آگاهـانه یا غیرآگاهـانه، به هـر روى که نگاهـش کنى بد جورى بوى «میترائیسم» میدهـد . صحنه اى که در رمان وجود ندارد و پولانسکى آن را پرداخته است.»
احمد آرام از نام آشناترین نویسنــــــــــدگان معاصر، تصویری از کتاب «پرده آهنین» علی شروقی را استوری کرده و از برگزیده شدن این اثر در بخش رمان جایزه ادبی «هفت اقلیم» خبر داده است. برگزیدگان دهمین دوره جایزه ادبی هفتاقلیم در مراسمی برخط، عصر روز شنبه (۲۴ مهر) معرفی شدند و بر اساس اعلام داوران، پرده آهنین علی شروقی، از نشر ثالث برگزیده اول بخش رمان شد.
مازیار میری که پخش اولین تجربه سریالسازیاش در شبکه نمایش خانگی از شامگاه جمعه آغاز شده، موزیک ویدیو «کجا بودی» با صدای محسن چاوشی برای این سریال را بازنشر کرده است. این قطعه عاشقانه با ترانه حسین غیاثی و تنظیم اشکان عرب با اقبال خوبی رو به رو شده است. «خسوف» به کارگردانی مازیار میری و تهیهکنندگی همایون اسعدیان هر جمعه به صورت اختصاصی از نماوا پخش میشود.
بابک جهانبخش با انتشار ویدیویی از اجرای کنسرت تازه اش خبر داده است. او پنجشنبه 29 مهرماه در جزیره کیش اجرای زنده دارد. در کامنتهای مرتبط با این خبر تعداد زیادی از علاقه مندان موسیقی برای برگزاری کنسرت ها در تهران اظهار امیدواری کردهاند.
گلاب آدینه با انتشار عکسی در صفحه اینستاگرامش از خوشحالی دریافت مجوز اجرای نمایش «بانوی محبوب من» خبر داده است. نمایش «بانوی محبوب من» به کارگردانی و بازنگری گلاب آدینه و با تهیهکنندگی حمیدرضا علینژاد قرار است آبان ماه در مجموعه تئاتر شهر اجرا شود. این نمایش بر اساس فیلم «بانوی زیبای من» به کارگردانی جرج کیوکر و فیلمنامهای از آلن جی لرنر با اقتباس از نمایشنامه «پیگمالیون» اثر جرج برنارد شاو به صحنه می رود. نورا هاشمی و کامبیز امینی نقشهای اصلی این اثر را ایفا میکنند. «بانوی محبوب من» داستان دختر گل فروشی را روایت میکند که قرار است براساس یک شرط بندی به بانویی دلفریب در میهمانیهای اشرافی تبدیل شود.
دانش اقباشاوی کارگردان سینما هم مخاطبان را به تماشای آثار سرجیو لئونه کارگردان مطرح ایتالیایی ترغیب کرده است. او با این عبارات دنبال کنندگان صفحهاش را به تماشای آثار این فیلمساز ترغیب کرده است: «او از نوزده تا سی سالگی؛ دستیار کارگردان فیلم های زیادی از «دزد دوچرخه» ویتوریو دسیکا تا «بن هور» ویلیام وایلر بود .او از سی و دو سالگی تا پنجاه و پنج سالگی هشت فیلم ساخت . او در شصت سالگی و در زمان پیش تولید آخرین فیلمش بر اثر سکته قلبی مرد .او سرجیو لئونه است ؛ خالق فیلم اثیری « روزی روزگاری در غرب» و نوآر پست مدرن «روزی روزگاری در امریکا». میگویند: دان سیگل، سرجیو لئونه و راجر کورمن به همراه پکینپا در دهه شصت میلادی، موجی از فیلمهای خشن را عرضه کردند که فرانسیس فورد کاپولا، اسکورسیزی و دی پالما در دهههای بعد دنباله روی این شیوه سینمایی شدند .او یکی از پدر بزرگان سینمای ناب بود . از لئونه فیلم ببینیم که میارزد.»
فرزاد مؤتمن، فیلمساز و مدرس سینما که در فضای مجازی هم مباحث جدی سینما را مطرح کرد و به نوعی به رسالت آموزش بیش از سرگرمی پایبند است، تصاویری از آخرین صحنه فیلم «تس» رومن پولانسکی را منتشر کرده و توجه علاقه مندان جدی سینما را به پایان بندی تأثیرگذار این فیلم جلب کرده است. او نوشته است: «در آخرین صحنه از فیلم «تس» (رومن پولانسکى /١٩٧٩) بر پایه رمان «تس از دوربورویل» (تامس هـاردى / ١٨٩٢)، سحرگاه خورشید از پشت ستون هـاى سنگى معبد استونهـنج (محرابى که حدود ٣٠٠٠ تا ٢٠٠٠ سال پیش از میلاد در انگلستان ساخته شد و یک «قربانگاه» محسوب می شد) سر بر میآورد. تس (ناستازیا کینسکى) که با لباسى به سرخى خون، که لکه اى از خون بر دامنش مشاهـده میشود (یادگارى از قتل الک)، در محراب خوابش برده، بیدار میشود ، آفتاب بالاتر میآید ، هـوا روشن میشود و از پشت مه غلیظى که اطراف را پوشانده، مأموران ظاهـر میشوند . آنهـا تس را در حالی که دستهـایش دستبند خوردهاند با خود به درون مه میبرند و ناپدید میشوند تا او را به طناب اعدام بسپارند. این فینال ، آگاهـانه یا غیرآگاهـانه، به هـر روى که نگاهـش کنى بد جورى بوى «میترائیسم» میدهـد . صحنه اى که در رمان وجود ندارد و پولانسکى آن را پرداخته است.»
احمد آرام از نام آشناترین نویسنــــــــــدگان معاصر، تصویری از کتاب «پرده آهنین» علی شروقی را استوری کرده و از برگزیده شدن این اثر در بخش رمان جایزه ادبی «هفت اقلیم» خبر داده است. برگزیدگان دهمین دوره جایزه ادبی هفتاقلیم در مراسمی برخط، عصر روز شنبه (۲۴ مهر) معرفی شدند و بر اساس اعلام داوران، پرده آهنین علی شروقی، از نشر ثالث برگزیده اول بخش رمان شد.
مازیار میری که پخش اولین تجربه سریالسازیاش در شبکه نمایش خانگی از شامگاه جمعه آغاز شده، موزیک ویدیو «کجا بودی» با صدای محسن چاوشی برای این سریال را بازنشر کرده است. این قطعه عاشقانه با ترانه حسین غیاثی و تنظیم اشکان عرب با اقبال خوبی رو به رو شده است. «خسوف» به کارگردانی مازیار میری و تهیهکنندگی همایون اسعدیان هر جمعه به صورت اختصاصی از نماوا پخش میشود.
بابک جهانبخش با انتشار ویدیویی از اجرای کنسرت تازه اش خبر داده است. او پنجشنبه 29 مهرماه در جزیره کیش اجرای زنده دارد. در کامنتهای مرتبط با این خبر تعداد زیادی از علاقه مندان موسیقی برای برگزاری کنسرت ها در تهران اظهار امیدواری کردهاند.
سخن روز
برای زنان بهتر آن است که نه مردان(نامحرم) را ببینند نه مردان آنان را. حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیه
العوالم، ج 11، ص 179
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
نادر مرتضیپور: خروجی جشنواره میتواند تربیت نوازندگان نخبه
-
اصالت موسیقی اقوام، با استفاده از سازهای غربی به مخاطره میافتد
-
یک عاشقانه تاریخی زیر سایه سبلان
-
وقتی سنگ و چوب، اسباببازی میشوند
-
تدبیر برای حفظ اجتماع مسلمانان
-
عکس نوشت
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
سخن روز
اخبارایران آنلاین