ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تمرینات منظمی در ارکستر سمفونیک تهران وجود ندارد
نصیر حیدریان: طبیعی است که هر ارکستری به بهترین نوازندههای آن کشور نیاز دارد؛ چراکه بهترین نوازندهها در ارکستر سمفونیک، فیلارمونیک یا اپرا مینوازند. نوازندگان فعلی ارکستر سمفونیک تهران پتانسیل پیشرفت و ارتقای سطح را دارند و نوازندگان خوبی هستند ولی به نظر میرسد، نوازندههای خوب دیگری هم خارج از ارکستر فعالیت میکنند که قبلاً به علت مشکلاتشان با رهبرهای پیشین و مسائل مالی، از ارکستر سمفونیک تهران رفتهاند. اگر بتوان این نوازندگان را هم به ارکستر بازگرداند، به بهبود وضعیت کمک خواهد کرد. نکته مهم دیگر نظم در تمرینات است. پشت سر هم نبودن تمرینات یک مشکل اساسی است و نوازندگان ارکستر سمفونیک هم به این مسأله واقف هستند. وقفه بین تمرینات باعث میشود نوازندگان نکات ذکر شده را فراموش کنند. در حال حاضر ارکستر سمفونیک تهران طی یک هفته سه روز؛ یکشنبه، سهشنبه و چهارشنبه تمرین میکند و پنجشنبه، جمعه و شنبه هم تعطیل است. ولی روش درست این است که ارکستر باید در هفته پنج یا شش روز پشت سر هم تمرین کند تا نتیجه بهتر شود.
بخشی از صحبتهای رهبر ارکستر سمفونیک تهران در گفتوگو با ایسنا
چند نکته درباره درخشش پژمان جمشیدی در فیلم سینمایی «علفزار»
شکوه بازپرس علفزار
بهاءالدین مرشدی
داستاننویس
چند روز پیش به سینما رفتیم و همینطوری یک فیلم انتخاب کردیم که به ساعت بیکاریمان میخورد. فیلم «علفزار» بود و کارگردانش و نویسندهاش کاظم دانشی. تهیهکننده هم نام بهرام رادان را یدک میکشید و بازیگرها هم بالاخره از خوبهای سینما بودند. قرار بود فیلم خوبی ببینیم، اما هنوز بعد از گذشتن چند روز از دیدن فیلم بلاتکلیفم که فیلم خوبی دیدهام یا فیلم خوبی ندیدهام. فیلمی که شروعی غافلگیرکننده داشت و یک قصه فرعی همراهیاش میکرد و کارگردان ترجیح داده بود قصه غافلگیرکننده ابتدای فیلم را رها و یک قصه دیگر روایت کند. یک آشفتهبازار که نشان میداد فیلمسازی که فیلم اولش را میخواسته بسازد و ایدهها به او هجوم آوردهاند و بعد گفته بگذار همه را یکجا تحویل مخاطب بدهم و دست به کار شده و همه را درهم کرده و خلاص. درصورتی که این فیلم از سه فیلم تشکیل شده بود با سه ایده متفاوت که دوتایش حقیقتاً میتوانست بهترین فیلمهای او باشند. یکی همان غافلگیری ابتدایی و یکی هم داستان فرعی. تکلیف داستان اصلی هم که معلوم است و در جشنواره فجر موفق شده نامزد شود و جایزه دریافت کند.
اما میخواهم از فیلم بگذرم و به بازیگر اصلی آن بپردازم. کسی که این روزها او را در بسیاری فیلمها و تئاترها و برنامههای تلویزیونی میبینیم. پژمان جمشیدی که از فوتبال به تلویزیون آمد و یکهو سودای بازیگری توی سرش پیچید و سینما و تئاتر را درنوردید. او بازیگر اصلی فیلم علفزار است، اما بازیگری که یک سر و گردن از زمانی که کارش را شروع کرده بالاتر است.
یک وقتی همان اولهایی که پا به تئاتر گذاشته بود با او گفتوگو و کلی او را بازخواست کردم که چرا پا به تئاتر گذاشته و اصلاً بازیگری بلد نیست و فکر نمیکند باید برود و آموزش ببیند؟ پژمان جمشیدی آن سالها با خوشرویی با من برخورد کرد و گفت شما بهعنوان منتقد باید به من خط بدهید و بگویید ایرادهایم کجاست تا این مسیر را طی کنم. نمیدانم چقدر این حرف جمشیدی از روی صداقت بود اما فکر میکنم بعد از گذشت بیش از 10 سال حرفش ردی از صداقت داشته. پژمان جمشیدی این روزها با تمرین توانسته به یکی از بازیگرهای موفق سینما تبدیل شود و وقتی بازیاش را میبینیم او را در نقش قبول میکنیم. در نقش بازپرس فیلم علفزار او را خوب باور میکنیم و اضطرابها و نگرانی و تعلیق و درونیات نقش را بهخوبی در بازی او میبینیم. بعد از آن گفتوگو هرگز با پژمان جمشیدی گفتوگو نکردم و اصلاً خبرنگاری را هم رها کردم و به سراغ حرفههای دیگری رفتم اما میخواهم بگویم اگر یکبار دیگر با پژمان جمشیدی گفتوگو کنم از بازی او در این فیلم تشکر میکنم که خوب توانسته نقش را از آن خودش کند و یک چهره همه فن حریف در سینمای این روزها باشد. بازیگری که هم فیلم طنز بازی میکند و هم فیلم جدی و در هر دو هم موفق است. همان روزها به او گفتم بهتر نیست آموزش بازیگری ببیند و او هم با ادب و احترام به من گفت لازم است اما وقت نمیکند. به گمان من سینما و تئاتر در این سالها برای او کلاسهای درس عملیای بوده و او شاگرد موفقی در این کلاسها بوده و حالا یک بازیگر قابل توجه در سینمای ایران است.
داستاننویس
چند روز پیش به سینما رفتیم و همینطوری یک فیلم انتخاب کردیم که به ساعت بیکاریمان میخورد. فیلم «علفزار» بود و کارگردانش و نویسندهاش کاظم دانشی. تهیهکننده هم نام بهرام رادان را یدک میکشید و بازیگرها هم بالاخره از خوبهای سینما بودند. قرار بود فیلم خوبی ببینیم، اما هنوز بعد از گذشتن چند روز از دیدن فیلم بلاتکلیفم که فیلم خوبی دیدهام یا فیلم خوبی ندیدهام. فیلمی که شروعی غافلگیرکننده داشت و یک قصه فرعی همراهیاش میکرد و کارگردان ترجیح داده بود قصه غافلگیرکننده ابتدای فیلم را رها و یک قصه دیگر روایت کند. یک آشفتهبازار که نشان میداد فیلمسازی که فیلم اولش را میخواسته بسازد و ایدهها به او هجوم آوردهاند و بعد گفته بگذار همه را یکجا تحویل مخاطب بدهم و دست به کار شده و همه را درهم کرده و خلاص. درصورتی که این فیلم از سه فیلم تشکیل شده بود با سه ایده متفاوت که دوتایش حقیقتاً میتوانست بهترین فیلمهای او باشند. یکی همان غافلگیری ابتدایی و یکی هم داستان فرعی. تکلیف داستان اصلی هم که معلوم است و در جشنواره فجر موفق شده نامزد شود و جایزه دریافت کند.
اما میخواهم از فیلم بگذرم و به بازیگر اصلی آن بپردازم. کسی که این روزها او را در بسیاری فیلمها و تئاترها و برنامههای تلویزیونی میبینیم. پژمان جمشیدی که از فوتبال به تلویزیون آمد و یکهو سودای بازیگری توی سرش پیچید و سینما و تئاتر را درنوردید. او بازیگر اصلی فیلم علفزار است، اما بازیگری که یک سر و گردن از زمانی که کارش را شروع کرده بالاتر است.
یک وقتی همان اولهایی که پا به تئاتر گذاشته بود با او گفتوگو و کلی او را بازخواست کردم که چرا پا به تئاتر گذاشته و اصلاً بازیگری بلد نیست و فکر نمیکند باید برود و آموزش ببیند؟ پژمان جمشیدی آن سالها با خوشرویی با من برخورد کرد و گفت شما بهعنوان منتقد باید به من خط بدهید و بگویید ایرادهایم کجاست تا این مسیر را طی کنم. نمیدانم چقدر این حرف جمشیدی از روی صداقت بود اما فکر میکنم بعد از گذشت بیش از 10 سال حرفش ردی از صداقت داشته. پژمان جمشیدی این روزها با تمرین توانسته به یکی از بازیگرهای موفق سینما تبدیل شود و وقتی بازیاش را میبینیم او را در نقش قبول میکنیم. در نقش بازپرس فیلم علفزار او را خوب باور میکنیم و اضطرابها و نگرانی و تعلیق و درونیات نقش را بهخوبی در بازی او میبینیم. بعد از آن گفتوگو هرگز با پژمان جمشیدی گفتوگو نکردم و اصلاً خبرنگاری را هم رها کردم و به سراغ حرفههای دیگری رفتم اما میخواهم بگویم اگر یکبار دیگر با پژمان جمشیدی گفتوگو کنم از بازی او در این فیلم تشکر میکنم که خوب توانسته نقش را از آن خودش کند و یک چهره همه فن حریف در سینمای این روزها باشد. بازیگری که هم فیلم طنز بازی میکند و هم فیلم جدی و در هر دو هم موفق است. همان روزها به او گفتم بهتر نیست آموزش بازیگری ببیند و او هم با ادب و احترام به من گفت لازم است اما وقت نمیکند. به گمان من سینما و تئاتر در این سالها برای او کلاسهای درس عملیای بوده و او شاگرد موفقی در این کلاسها بوده و حالا یک بازیگر قابل توجه در سینمای ایران است.
در نشست خبری آیین اختتامیه سیزدهمین جشنواره بینالمللی فارابی تأکید شد
گفتمانسازی در علوم انسانی
نفیسه امامی
خبرنگار
نشست خبری آیین اختـتامیه سیـزدهمین جشـــنـواره بــیــنالمللی فارابـــــی، بــــــا حضور دکــــــتــــــر عـــبــدالحسین کلانــــتــــــری، مـــــعــــاون وزیر علـــــوم،تحقیقات وفنـــــــــــــــاوری و دبیر جشنواره، حجتالاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، رئیس دبیرخانه جشنواره بینالمللی فارابی و رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و دکتر مهدی عباسزاده، دبیر شورای علمی جشنواره، سهشنبه ۷ تیرماه در تالار فارابی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار شد. عبدالحسین کلانتری معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در ابتدای این نشست گفت: جشنواره فارابی قابلیت تولید علم نافع را داراست و میتواند به صورت خاص در قامت قطب نمای فعالیتهای علوم انسانی در کشور عمل کند. دبیر جشنواره فارابی، این رویداد علمی را فرصتی برای بررسی فضای علوم انسانی کشور عنوان کرد و گفت: جشنواره بستری برای شناخت آسیبها و فرصتهای علوم انسانی است. این جشنواره باید حامی نوآوریها در حوزه علوم انسانی باشد و علوم انسانی را تکریم کند تا خروجی جشنواره به مرجعیت علوم انسانی کمک نماید.
حجتالاسلام والمسلمین رضا غلامی، رئیس دبیرخانه جشنواره بینالمللی فارابی و رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نیز در ادامه این نشست با اشاره به نقش جشنواره فارابی در ارتقای جایگاه علوم انسانی در کشور افزود: مطمئناً جشنواره بینالمللی فارابی، جدای از تکریم بزرگان علوم انسانی و اسلامی و تقدیر از آثار و خدمات علمی آنها، نقش مهمی در فرایند تقویت و کیفی سازی علوم انسانی و اسلامی و همچنین حمایت از نخبگان و استعدادهای برتر در مسیر نوآوری دارد. غلامی با تأکید بر تقویت و ارتقای ارتباطات بین المللی جشنواره توسط دبیرخانه جشنواره گفت: یکی دیگر از آثار این رویداد علمی، بسترسازی برای گسترش فرصتهای مساعد برای ارتباطات و تعاملات علمی با دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی در سایر کشورها و تقویت دیپلماسی علمی است. این جشنواره بینالمللی آثاری را از محققان خارجی دریافت و با دانشگاهها و مراکز علمی دیگر ارتباطاتی را برقرار میکند که میتواند فرصت خوبی را میان ما و دانشگاههای دیگر کشورها از نظر آکادمیک ایجاد کند.
مهدی عباسزاده دبیر شورای علمی جشنواره بینالمللی فارابی نیز در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه از 207 اثری که برای داوری جشنواره ارسال شده، 16 اثر برگزیده و شایسته تقدیر در دو بخش جوان و بزرگسال انتخاب شدند، گفت: در جوایز دو رتبه شایسته و برگزیده در سه سطح یک تا سه داریم، اما در این دوره برگزیده رتبه یک نداشتیم و بیشترین جوایز شامل برگزیدگان سطح سه شایسته تقدیر را شامل میشدند. وی با بیان اینکه جشنواره فارابی در دو بخش داخلی و بینالملل با فرایند خاص خود فعالیت دارد، عنوان کرد: در بخش داخلی مجموعه آثاری که در دوره سیزدهم در سامانه ثبت شد 3 هزار و 88 اثر بود که این تعداد قدری کمتر از دوره قبل است. شاید این کاهش تعداد به علت شیوع کرونا بوده است اما امید داریم که با تحول صورت گرفته تعداد آثار برای دوره بعد بیشتر شود.
آیین اختتامیه جشنواره بین المللی فارابی روز سهشنبه 14 تیرماه با حضور رئیس جمهور برگزار میشود.
خبرنگار
نشست خبری آیین اختـتامیه سیـزدهمین جشـــنـواره بــیــنالمللی فارابـــــی، بــــــا حضور دکــــــتــــــر عـــبــدالحسین کلانــــتــــــری، مـــــعــــاون وزیر علـــــوم،تحقیقات وفنـــــــــــــــاوری و دبیر جشنواره، حجتالاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، رئیس دبیرخانه جشنواره بینالمللی فارابی و رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و دکتر مهدی عباسزاده، دبیر شورای علمی جشنواره، سهشنبه ۷ تیرماه در تالار فارابی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار شد. عبدالحسین کلانتری معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در ابتدای این نشست گفت: جشنواره فارابی قابلیت تولید علم نافع را داراست و میتواند به صورت خاص در قامت قطب نمای فعالیتهای علوم انسانی در کشور عمل کند. دبیر جشنواره فارابی، این رویداد علمی را فرصتی برای بررسی فضای علوم انسانی کشور عنوان کرد و گفت: جشنواره بستری برای شناخت آسیبها و فرصتهای علوم انسانی است. این جشنواره باید حامی نوآوریها در حوزه علوم انسانی باشد و علوم انسانی را تکریم کند تا خروجی جشنواره به مرجعیت علوم انسانی کمک نماید.
حجتالاسلام والمسلمین رضا غلامی، رئیس دبیرخانه جشنواره بینالمللی فارابی و رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نیز در ادامه این نشست با اشاره به نقش جشنواره فارابی در ارتقای جایگاه علوم انسانی در کشور افزود: مطمئناً جشنواره بینالمللی فارابی، جدای از تکریم بزرگان علوم انسانی و اسلامی و تقدیر از آثار و خدمات علمی آنها، نقش مهمی در فرایند تقویت و کیفی سازی علوم انسانی و اسلامی و همچنین حمایت از نخبگان و استعدادهای برتر در مسیر نوآوری دارد. غلامی با تأکید بر تقویت و ارتقای ارتباطات بین المللی جشنواره توسط دبیرخانه جشنواره گفت: یکی دیگر از آثار این رویداد علمی، بسترسازی برای گسترش فرصتهای مساعد برای ارتباطات و تعاملات علمی با دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی در سایر کشورها و تقویت دیپلماسی علمی است. این جشنواره بینالمللی آثاری را از محققان خارجی دریافت و با دانشگاهها و مراکز علمی دیگر ارتباطاتی را برقرار میکند که میتواند فرصت خوبی را میان ما و دانشگاههای دیگر کشورها از نظر آکادمیک ایجاد کند.
مهدی عباسزاده دبیر شورای علمی جشنواره بینالمللی فارابی نیز در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه از 207 اثری که برای داوری جشنواره ارسال شده، 16 اثر برگزیده و شایسته تقدیر در دو بخش جوان و بزرگسال انتخاب شدند، گفت: در جوایز دو رتبه شایسته و برگزیده در سه سطح یک تا سه داریم، اما در این دوره برگزیده رتبه یک نداشتیم و بیشترین جوایز شامل برگزیدگان سطح سه شایسته تقدیر را شامل میشدند. وی با بیان اینکه جشنواره فارابی در دو بخش داخلی و بینالملل با فرایند خاص خود فعالیت دارد، عنوان کرد: در بخش داخلی مجموعه آثاری که در دوره سیزدهم در سامانه ثبت شد 3 هزار و 88 اثر بود که این تعداد قدری کمتر از دوره قبل است. شاید این کاهش تعداد به علت شیوع کرونا بوده است اما امید داریم که با تحول صورت گرفته تعداد آثار برای دوره بعد بیشتر شود.
آیین اختتامیه جشنواره بین المللی فارابی روز سهشنبه 14 تیرماه با حضور رئیس جمهور برگزار میشود.
نگاهی مختصر به فیلم کوتاه «تولدت مبارک»
شاهکاری تلخ از غافلگیری یک تولد
مینا نبئی
خبرنگار
بیشتر ما در چند دهه اخیر دستکم یک بار در موقعیتی قرار گرفتهایم که دوستان و عزیزانمان به مناسبتهایی چون تولد، غافلگیر و شگفتزدهمان کردهاند؛ یا خودمان دست به غافلگیر کردن عزیزانمان با همراهی دیگران زدهایم تا در میانه روزمرگیهای کسالتبارِ زندگی برای چند ساعت هم که شده حال خوشی را برای هم فراهم و در کنار هم تجربه کنیم.
ویژگی مهم این غافلگیریها، همواره حیرانیِ دوست داشتنی و شادمانهای است که گاه تا روزها، هفتهها، ماهها و سالها خاطره و حال خوشش باقی میماند. این بار میخواهم «تولدت مبارک» را معرفی کنم.
فیلمی یک دقیقهای که معنای غافلگیری یا همان سورپرایز فرنگیها را زیر و زبر کرد و شاید بتوان گفت شاهکاری تلخ از غافلگیری پشت غافلگیری بود.
این فیلم بسیار کوتاه و مینی مالیستی از مفهوم مصطلح سوپرایز، تنها حیرانیاش را داشت؛ اما نه شیرین، نه دل انگیز، نه زیبا بلکه تلخ و گزاینده و اسفبار. فیلمی که اگر فریدون مشیری، شاعر معاصر بود، میگفت:« صحبت از پژمردن یک برگ نیست؛ وای جنگل را بیابان میکند.... گفتوگو از مرگ انسانیت است.»
تولدت مبارک«Happy birthday» » درامی اجتماعی به کارگردانی «گاسپار پالاسیو» «Gaspar Palacio»، کارگردان جوان فرانسوی، است که در سال ۲۰۱۷ تولید شده است. برخلاف زمان کوتاهش، روشن است که حاصل تفکری ژرف و بلندمدت بوده است. در آغاز این فیلم، خانوادهای بعد از شنیدن آژیر خطر به سمت پناهگاه میروند.
داستان این فیلم، درباره تصمیم زنی است که میخواهد در روز تولد همسرش، او را با صدای ساختگی آژیر سورپرایز کند و مراسم تولد و غافلگیری را در فضای متفاوت پناهگاهی، که پدر خانواده ساخته است، انجام دهد؛ اما او و میهمانها که در پناهگاه پنهان شدهاند و منتظر لحظه غافلگیری هستند، به شکل باورناپذیری حیران و غافلگیر و ناامید میشوند.
ماجرا از این قرار است که بعد از شنیدن صدای آژیر خطر، خانواده 3 نفری آنها به سمت پناهگاه میروند تا نقشه غافلگیری را عملی کنند؛ اما رفتار غیرمنتظره پدر خانواده و اتفاقی که رخ میدهد، سبب میگردد تا پس از آن، دیگر هیچ چیز مانند قبل نشود.
در واقع پایان تکان دهنده فیلم 60 ثانیهای «تولدت مبارک» چونان آواری سهمناک بر سر تماشاگران بیرون از فیلم و گروه غافلگیرکنندگان داخل فیلم و پدر خانواده فرو میریزد و تماشاگر را به تأملی ژرف و دردناک فرو میبرد. به این اندیشه که وقتی نقابها برداشته میشوند و پردهها فرو میافتند، هر یک از ما چه کارهایم؟ و کدام بُعد از وجودمان در شرایط بحرانی و بزنگاههای خطرناک، بر ما حکمرانی میکند؟ چقدر توانستهایم نفسمان را پرورش دهیم تا در مسیر انسانیت و سلامت در یک بازی برنده برنده گام بردارد؟
این فیلم کوتاهِ مفهومی، شاید فرصتی است برای اندیشیدن به اینکه خود واقعی ما در شرایطی غیرمعمول و متفاوت کدام است؟ آیا آن هنگام که فکر میکنیم همه چیز تمام شده است، بی رحمانه تیشه برمیداریم و به ریشه تمام انسانیت خود و داراییهای معنویمان میزنیم؟ آیا وقتی که دیگر منافع ما توسط دیگری تأمین نمیشود، بی پروا پلهای پشت سر را ویران میکنیم؟ فروید، بنیانگذار دانش روانکاوی، میگوید: «سطح شخصیت هرکس به اندازه مشکلی است که میتواند او را از حالت منطقی خارج کند.» پس بد نیست که به احساسات، افکار، کنشها، واکنشها و نتیجه تصمیماتمان پیش از وقوع شرایط بحرانی مشابه بیندیشیم تا آن هنگام که خود واقعیمان نمایان میشود، شرمسار عملکردمان نباشیم. بد نیست که از حالا و در زمان حال برای آینده تمرین کنیم و شیوه زندگیمان را بر آن بنا نهیم که کمی با معرفتتر، کمی باشعورتر و کمی مهربانتر از دیگران باشیم.
تولدت مبارک
کارگردان: گاسپار پالاسیو
خبرنگار
بیشتر ما در چند دهه اخیر دستکم یک بار در موقعیتی قرار گرفتهایم که دوستان و عزیزانمان به مناسبتهایی چون تولد، غافلگیر و شگفتزدهمان کردهاند؛ یا خودمان دست به غافلگیر کردن عزیزانمان با همراهی دیگران زدهایم تا در میانه روزمرگیهای کسالتبارِ زندگی برای چند ساعت هم که شده حال خوشی را برای هم فراهم و در کنار هم تجربه کنیم.
ویژگی مهم این غافلگیریها، همواره حیرانیِ دوست داشتنی و شادمانهای است که گاه تا روزها، هفتهها، ماهها و سالها خاطره و حال خوشش باقی میماند. این بار میخواهم «تولدت مبارک» را معرفی کنم.
فیلمی یک دقیقهای که معنای غافلگیری یا همان سورپرایز فرنگیها را زیر و زبر کرد و شاید بتوان گفت شاهکاری تلخ از غافلگیری پشت غافلگیری بود.
این فیلم بسیار کوتاه و مینی مالیستی از مفهوم مصطلح سوپرایز، تنها حیرانیاش را داشت؛ اما نه شیرین، نه دل انگیز، نه زیبا بلکه تلخ و گزاینده و اسفبار. فیلمی که اگر فریدون مشیری، شاعر معاصر بود، میگفت:« صحبت از پژمردن یک برگ نیست؛ وای جنگل را بیابان میکند.... گفتوگو از مرگ انسانیت است.»
تولدت مبارک«Happy birthday» » درامی اجتماعی به کارگردانی «گاسپار پالاسیو» «Gaspar Palacio»، کارگردان جوان فرانسوی، است که در سال ۲۰۱۷ تولید شده است. برخلاف زمان کوتاهش، روشن است که حاصل تفکری ژرف و بلندمدت بوده است. در آغاز این فیلم، خانوادهای بعد از شنیدن آژیر خطر به سمت پناهگاه میروند.
داستان این فیلم، درباره تصمیم زنی است که میخواهد در روز تولد همسرش، او را با صدای ساختگی آژیر سورپرایز کند و مراسم تولد و غافلگیری را در فضای متفاوت پناهگاهی، که پدر خانواده ساخته است، انجام دهد؛ اما او و میهمانها که در پناهگاه پنهان شدهاند و منتظر لحظه غافلگیری هستند، به شکل باورناپذیری حیران و غافلگیر و ناامید میشوند.
ماجرا از این قرار است که بعد از شنیدن صدای آژیر خطر، خانواده 3 نفری آنها به سمت پناهگاه میروند تا نقشه غافلگیری را عملی کنند؛ اما رفتار غیرمنتظره پدر خانواده و اتفاقی که رخ میدهد، سبب میگردد تا پس از آن، دیگر هیچ چیز مانند قبل نشود.
در واقع پایان تکان دهنده فیلم 60 ثانیهای «تولدت مبارک» چونان آواری سهمناک بر سر تماشاگران بیرون از فیلم و گروه غافلگیرکنندگان داخل فیلم و پدر خانواده فرو میریزد و تماشاگر را به تأملی ژرف و دردناک فرو میبرد. به این اندیشه که وقتی نقابها برداشته میشوند و پردهها فرو میافتند، هر یک از ما چه کارهایم؟ و کدام بُعد از وجودمان در شرایط بحرانی و بزنگاههای خطرناک، بر ما حکمرانی میکند؟ چقدر توانستهایم نفسمان را پرورش دهیم تا در مسیر انسانیت و سلامت در یک بازی برنده برنده گام بردارد؟
این فیلم کوتاهِ مفهومی، شاید فرصتی است برای اندیشیدن به اینکه خود واقعی ما در شرایطی غیرمعمول و متفاوت کدام است؟ آیا آن هنگام که فکر میکنیم همه چیز تمام شده است، بی رحمانه تیشه برمیداریم و به ریشه تمام انسانیت خود و داراییهای معنویمان میزنیم؟ آیا وقتی که دیگر منافع ما توسط دیگری تأمین نمیشود، بی پروا پلهای پشت سر را ویران میکنیم؟ فروید، بنیانگذار دانش روانکاوی، میگوید: «سطح شخصیت هرکس به اندازه مشکلی است که میتواند او را از حالت منطقی خارج کند.» پس بد نیست که به احساسات، افکار، کنشها، واکنشها و نتیجه تصمیماتمان پیش از وقوع شرایط بحرانی مشابه بیندیشیم تا آن هنگام که خود واقعیمان نمایان میشود، شرمسار عملکردمان نباشیم. بد نیست که از حالا و در زمان حال برای آینده تمرین کنیم و شیوه زندگیمان را بر آن بنا نهیم که کمی با معرفتتر، کمی باشعورتر و کمی مهربانتر از دیگران باشیم.
تولدت مبارک
کارگردان: گاسپار پالاسیو
بهبهانه پایان جشنواره تئاتر کودک و نوجوان در همدان
شادی و پویایی، ارمغان بیستوهفتم
سمیه مظاهری
منتقد
جشنواره تئاتر کودک و نوجوان در ایستگاه بیست و هفتم با حال و هوای متفاوتی برگزار شد؛ رویدادی که لبخند را بر لب کودکان نشاند و جان تازهای در کالبد اهالی تئاتر دمید. رویدادی مهم که روح جامعه هنر را پس از دو سال درگیری با کرونا تازگی بخشید و شور و هیجان، پویایی و سرزندگی را به جامعه تزریق کرد. جشنواره تئاتر امید در ایستگاه بیست و هفتم، خود امید تازهای برای مردم بود. شاید وقتی سالها پیش اهالی تئاتر جشنواره امید را بنیان نهادند؛ هرگز تصور نمیکردند که این برنامه بیست و هفت ساله شود؛ برنامهای که بهانهای شد تا اهالی هنر داشتههای خود را به معرض دید عمومی گذاشته و به تبادل تجربه بپردازند. اولین بار سال 1370 بود که جرقه برگزاری جشنواره تئاتر کودک و نوجوان «امید» در همدان زده شد و کهنشهر آریایی 9 دوره میزبان این رویداد بود. جشنواره تئاتر امید در نوجوانی به زاهدان و سپس کرمان کوچ کرد؛ از دوره یازدهم تا شانزدهم هم اصفهان میزبان جشنواره بود. با اصرار اهالی هنر و مسئولان همدان و پس از برگزاری سه دوره از جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان در این استان، بار دیگر برگزاری جشنواره تئاتر امید به همدان واگذار شد. جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان سال 1389 به زادگاه بازگشت و از آن زمان تاکنون هر سال برگزار شده و مهمترین رویداد هنری در استان به شمار میرود. این بار هم جشنواره تئاتر در ایستگاه بیست و هفتم با میزبانی کهنشهر مادستان برگزار شد و لحظههای خوبی را پس از دو سال سخت کرونایی برای مردم رقم زد. بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان همدان با هدف تقویت مهارت، رشد، آگاهی و اعتماد به نفس فرزندان ایران زمین یکم تا ششم تیر با شعار «تئاتر، پرواز پروانههای خیال» و رقابت 76 اثر نمایشی داخلی و خارجی در کهنشهر همدان برگزار شده و در پایان از برگزیدگان تقدیر شد. هر چند دستور برگزاری جشنواره یکباره به همدان ابلاغ شد، اما تجربه موفق سالهای گذشته کمک کرد تا مسئولان استان بتوانند از پس این مأموریت برآیند. این بار حاصل تلاش هنرپیشگان نه تنها در سالنهای نمایش به معرض دید عموم گذاشته شد که پیادهراه مرکزی همدان هم میزبان گروههای هنری بوده و بازدید برای عموم آزاد بود. پروانههای تئاتر امید در ایستگاه بیست و هفتم به شهرستانها و مناطق حاشیهای استان همدان پر کشیده و 9 شهرستان به جز مرکز استان هم از اجرای نمایشها بهرهمند شدند. حرکت تریلی سیار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در شهرستانها، حضور عروسکهای غولپیکر در سطح شهر، رونمایی از هفت کتاب تاریخ شفاهی تولید بنیاد نمایش کودک و برگزاری دو بزرگداشت و سه نکوداشت از دیگر بخشهای جنبی جشنواره بیست و هفتم بود. تئاتر امید در روزهای آغازین گرمترین فصل سال، شادی را میهمان قلب کودکان و نوجوانان کرد؛ حرکتی که امید میرود آغازی بر رونق دوباره هنر نمایش و پویایی اهالی تئاتر باشد. بیشک فعالیت مداوم، اصولی و مبتنی بر دانش روز به غنای بیشتر جشنواره در دورههای بعد کمک کرده و این مهم در گرو توجه و حمایت مسئولان است.
منتقد
جشنواره تئاتر کودک و نوجوان در ایستگاه بیست و هفتم با حال و هوای متفاوتی برگزار شد؛ رویدادی که لبخند را بر لب کودکان نشاند و جان تازهای در کالبد اهالی تئاتر دمید. رویدادی مهم که روح جامعه هنر را پس از دو سال درگیری با کرونا تازگی بخشید و شور و هیجان، پویایی و سرزندگی را به جامعه تزریق کرد. جشنواره تئاتر امید در ایستگاه بیست و هفتم، خود امید تازهای برای مردم بود. شاید وقتی سالها پیش اهالی تئاتر جشنواره امید را بنیان نهادند؛ هرگز تصور نمیکردند که این برنامه بیست و هفت ساله شود؛ برنامهای که بهانهای شد تا اهالی هنر داشتههای خود را به معرض دید عمومی گذاشته و به تبادل تجربه بپردازند. اولین بار سال 1370 بود که جرقه برگزاری جشنواره تئاتر کودک و نوجوان «امید» در همدان زده شد و کهنشهر آریایی 9 دوره میزبان این رویداد بود. جشنواره تئاتر امید در نوجوانی به زاهدان و سپس کرمان کوچ کرد؛ از دوره یازدهم تا شانزدهم هم اصفهان میزبان جشنواره بود. با اصرار اهالی هنر و مسئولان همدان و پس از برگزاری سه دوره از جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان در این استان، بار دیگر برگزاری جشنواره تئاتر امید به همدان واگذار شد. جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان سال 1389 به زادگاه بازگشت و از آن زمان تاکنون هر سال برگزار شده و مهمترین رویداد هنری در استان به شمار میرود. این بار هم جشنواره تئاتر در ایستگاه بیست و هفتم با میزبانی کهنشهر مادستان برگزار شد و لحظههای خوبی را پس از دو سال سخت کرونایی برای مردم رقم زد. بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان همدان با هدف تقویت مهارت، رشد، آگاهی و اعتماد به نفس فرزندان ایران زمین یکم تا ششم تیر با شعار «تئاتر، پرواز پروانههای خیال» و رقابت 76 اثر نمایشی داخلی و خارجی در کهنشهر همدان برگزار شده و در پایان از برگزیدگان تقدیر شد. هر چند دستور برگزاری جشنواره یکباره به همدان ابلاغ شد، اما تجربه موفق سالهای گذشته کمک کرد تا مسئولان استان بتوانند از پس این مأموریت برآیند. این بار حاصل تلاش هنرپیشگان نه تنها در سالنهای نمایش به معرض دید عموم گذاشته شد که پیادهراه مرکزی همدان هم میزبان گروههای هنری بوده و بازدید برای عموم آزاد بود. پروانههای تئاتر امید در ایستگاه بیست و هفتم به شهرستانها و مناطق حاشیهای استان همدان پر کشیده و 9 شهرستان به جز مرکز استان هم از اجرای نمایشها بهرهمند شدند. حرکت تریلی سیار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در شهرستانها، حضور عروسکهای غولپیکر در سطح شهر، رونمایی از هفت کتاب تاریخ شفاهی تولید بنیاد نمایش کودک و برگزاری دو بزرگداشت و سه نکوداشت از دیگر بخشهای جنبی جشنواره بیست و هفتم بود. تئاتر امید در روزهای آغازین گرمترین فصل سال، شادی را میهمان قلب کودکان و نوجوانان کرد؛ حرکتی که امید میرود آغازی بر رونق دوباره هنر نمایش و پویایی اهالی تئاتر باشد. بیشک فعالیت مداوم، اصولی و مبتنی بر دانش روز به غنای بیشتر جشنواره در دورههای بعد کمک کرده و این مهم در گرو توجه و حمایت مسئولان است.
عکس نوشت
سردشت اولین شهر قربانی فاجعه شیمیایی است. هفتم و هشتم تیرماه ۱۳۶۶، هواپیماهای بمبافکن رژیم بعث عراق با بمبهای شیمیایی به چهار نقطه پرازدحام و متراکم جمعیتی شهر سردشت حمله کردند و مردم بیگناه بسیاری را در این شهرها مورد هدف گازهای کشنده و دهشتناک شیمیایی قرار دادند./ایسنا
هنرمندان در فضای مجازی
صفحات مجازی اهالی فرهنگ و هنر، از فعالیتهای تازه آنها خبر میدهد که با مخاطبانشان به اشتراک گذاشته اند
چهره ها
آتیلا پسیانی از انتشار و فروش دیویدی اجرای ضبط شده «گنگ خوابدیده» خبر داده؛ اثری که نویسنده، طراح و کارگردان آن را برعهده داشته است. دراماتورژ کارمحمد چرمشیربوده با حضور بازیگرانی چون ستاره پسیانی، فاطمه نقوی، آتیلا پسیانی و مهدی صدر (ضبط اجرای عرضه شده در دیویدی ،سال ۱۳۸۷ ازسوی شبکه چهار سیما انجام شد.)
گلاره عباسی از فیلم «بدون قرار قبلی» به کارگردانی بهروز شعیبی نوشته که قرار است در سینما آزادی اکران شود.
حسامالدین سراج قطعه زیبای «نیایش» را با مخاطبانش به اشتراک گذاشته. اثری به آهنگسازی فرهاد رحیمیان و شعری از حکیم سنایی با این مطلع: «ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که توام راه نمایی...»
مرتضی فرشباف کارگردان ایرانی با انتشارعکسی ازمجتبی پیرزاده بازیگر سینما یادی کرده از «یک روز خاطرهانگیز با فیلم تومان در پاریس.»
محمد کارت، کارگردان سریال نمایش خانگی یاغی، بهدلیل استقبال خوبی که ازفیلم انجام گرفت، به نمایندگی از گروه سازنده از مخاطبان و علاقهمندان تشکر کرده و نوشته: بزرگترین نعمت برای ما همین گره خوردنِ زلف عزیزِ شما به زلف یاغیِ ماست.همگی با جلای قلبمان تلاش کردیم به فکر و هوش و وقت شما احترام بگذاریم و بیمنت با جان و تمام باورمان «یاغی» را بسازیم. بدانید ماحصلش اگر ضعفی دارد از سر کم فروشی نیست این تمامِ همه ما تا به امروز است. امیدوارم با گذر زمان در پروژههای بعدی تلاش کنیم که قانع نباشیم و از خودمان عبور کنیم تا لایق مهر شما باقی بمانیم.
علیرضا عصار پس از کنسرتی که در تهران داشت، قرار است در ادامه این برنامهها 18 تیرماه اجرایی در اصفهان داشته باشد و دیداری با مخاطبانش تازه کند.
حمید عسگری دیگر خواننده موسیقی پاپ هم پس از مدت ها دوری از صحنه قرار است سوم مرداد ماه در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی روی صحنه برود. بلیت فروشی این کنسرت، آغاز شده است.
دیگه چه خبر!
در آستانه اکران فیلم سینمایی «بازیووو» به کارگردانی امیرحسین قهرایی و تهیه کنندگی سیدغلامرضا موسوی از پوستر این فیلم رونمایی شد؛ خبری که لیندا کیانی در صفحه شخصی اش منتشر کرده.«بازیووو» یکی از متفاوتترین تجربههای سینمای کودک و نوجوان در ایران، موفق به دریافت ٤ جایزه : پروانه زرین بهترین کارگردانی، دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه، جایزه ویژه کسب و کار و تندیس مرکز توسعه سینمای کودک از سی و دومین جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان شده است. پژمان بازغی، برزو ارجمند، محمد رضا هدایتی، لیندا کیانی، سحر زکریا، مجید افشاری و رضا شفیعی جم با همراهی بازیگران کودک: ایلیا نصراللهی، هلیا صمدزاده، آرین دهقاننژاد، محمدهادی جعفری، حنانه آجرلو، فربد احمدی، ویهان معراجی در این فیلم نقشآفرینی کردهاند.
در پی استقبال مخاطبان از بازپخش سریال «ستایش» از شبکه فیلم، تهیهکننده این سریال آرمان زرین کوب برای تولید فصل چهارم آن اعلام آمادگی کرد و دراین باره گفته« روزی نیست که ما در کوچه و خیابان با این درخواستِ مردم روبهرو نشویم که چرا ادامه «ستایش» ساخته نمیشود؟ ما هم پاسخ میدهیم که دستِ ما نیست و تلویزیون باید تصمیم بگیرد؛ شاید با مدیران تازه نفس و جدید این اتفاق بیفتد و سفارش فصل جدید بدهند».
فیلم سینمایی «زالاوا» به کارگردانی ارسلان امیری و تهیهکنندگی سمیرا و روحالله برادری از امروز(هشتم تیرماه) در سراسر کشور روی پرده میرود؛خبری که هدی زین العابدین بازیگر این فیلم اعلام کرده است. این فیلم سینمایی تاکنون منتخب سی و ششمین جشنواره بینالمللی همچون ونیز، تورنتو، روتردام، گوتنبرگ، کارلووی واری و … بوده و سال گذشته در جشنواره فیلم ونیز، جایزه بزرگ هفته منتقدین فیلم ونیز و جایزه فیپرشی بهترین فیلم سه بخش افقها، هفته منتقدین و روزهای ونیز را از نگاه داوران فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم، دریافت کرده است.
در دنیای کلمات
در صفحه شخصی مصطفی ملکیان، درباره بهترین ترجمههای فارسی نهجالبلاغه از دیدگاه این فیلسوف ایرانی صحبت شده که اشاره داشته بهترین ترجمهها را عزیزالله کاسب، سید محمد مهدی جعفری و سید علی فیضالاسلام انجام دادهاند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
تمرینات منظمی در ارکستر سمفونیک تهران وجود ندارد
-
شکوه بازپرس علفزار
-
گفتمانسازی در علوم انسانی
-
شاهکاری تلخ از غافلگیری یک تولد
-
شادی و پویایی، ارمغان بیستوهفتم
-
عکس نوشت
-
هنرمندان در فضای مجازی
اخبارایران آنلاین