
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تروریسم رسانهای علیه ایذه
گروه سیاسی/ شامگاه 25 آبان ماه گروهی ناشناس در حوالی بازار مرکزی شهر ایذه به سمت مأموران نیروی انتظامی، بسیج و مردمی که در حوالی آنها بودند، آتش گشودند. در جریان این اقدام هفت نفر شهید و هشت نفر نیز مجروح شدند. ساعتی پیش از این حادثه، آشوبگران حوزه علمیه این شهر را به آتش کشیده بودند.
تلاش دشمن برای شکاف قومیتی
این اقدام در شرایطی رخ داد که فراخوانهای ضدانقلاب برای اعتصاب سراسری در روزهای 24 ام تا 26 آبان ماه در کشور با عدم استقبال بازاریان روبهرو شده بود. با این حال این حادثه تروریستی در شهری که ساکنان آن از قوم بختیاری هستند پس از حوادث مشابه در شهرهای کردنشین، بلوچنشین و مناطق آذریزبان نشان دهنده سرمایهگذاری بالای دشمنان برای فعالسازی و به خدمت گرفتن شکافهای قومی و مذهبی در مناطق عمدتاً مرزی برای تکمیل پروژه سوریه سازی کشور است.
تصاویر دوربینها از آغاز ناامنی در ایذه
اولین تصاویر از حادثه ایذه ساعتی قبل از جنایت نشان میدهد تروریستها راکبان مسلح دو موتورسیکلت هستند که قبل از ارتکاب به جنایت با شلیک به سمت دوربینهای نظارتی در سطح شهر تلاش دارند آنها را از دسترس خارج کرده و مانع ثبت اقدام تروریستیشان شود. بررسی حسابهای فضای مجازی نیز حکایت از هدایت لحظه به لحظه جنایت ایذه توسط تروریستها در بستر اینستاگرام و صفحهای به نام «قیام ایذه» دارد. این صفحه که تا پیش از اغتشاشات اخیر با نام دیگری به هدایت اعتصابات کارگری در بوشهر مشغول بود، هدایت و تحریک لحظه به لحظه عملیات تروریستی ایذه را انجام داده بود. این صفحه با حدود 130هزار دنبال کننده در لحظات پیش از اقدام تروریستی مینویسد: «یک نفر با کلت به سمت مأموران شلیک کرد! هر کس میتواند سلاح بیاورد» با انجام شدن اقدام تروریستی این صفحه اینستاگرامی با ذوق زدگی خبر میدهد «دمتون گرم، دوتا موتور سر فلکه مأمورها رو به رگبار گرفتن» تروریستها همچنین با خوشحالی از اقدام جنایتکارانه خود استوری «الان شرایط برای تصرف کلانتری مهیاست» و «آمبولانسها را آتش بزنید» منتشر کردند. پس از مشخص شدن کشته شدن دو کودک 9 و 13 ساله در این جنایت، این دست صفحات با حذف خوشحالی خود، تیراندازی را به مأموران حافظ امنیت منتسب کردند.
مراسم تشییع شهدای ترور با حضور دولتمردان
روز گذشته مراسم تشییع و خاکسپاری 5 شهید حادثه تروریستی در ایذه با حضور هزاران نفر از مردم و مسئولان استانی و کشوری برگزار شد.
محسن رضایی پیش از ظهر دیروز در مراسم تشییع شهدای حادثه تروریستی ایذه اظهار داشت: سه نفر از جنایتگران این حادثه که قصد فرار از مرز ماکو را داشتند، دستگیر و در حال انتقال به اهواز هستند و مردم ایران مطمئن باشند همه عوامل این حادثه جانسوز شناسایی و دستگیر خواهند شد. وی افزود: بنده از مسئولان قضایی تقاضا دارم افراد جنایتکار این حادثه تروریستی را به ایذه آورده و در ایذه در مقابل مردم این شهرستان مجازات و محاکمه بشوند تا بدانند ایذه قهرمان همیشه بر سر پای خودش است و با تقدیم کردن چند شهید خم نمیشود و مسیر تاریخی خودش را ادامه میدهد. رضایی گفت: در امر شناسایی این مجرمان هیچ کوتاهی صورت نخواهد گرفت. معاون اقتصاد رئیس جمهور با بیان اینکه مردم ایذه همیشه یکی از کانونهای قوم بختیاری بودهاند، گفت: ایذه قهرمان، تاریخسازی خودش را در تاریخ ایران اسلامی دنبال خواهد کرد.
ابهامات در ادعای مادر کیان
در مراسم خاکسپاری شهید کیان پیرفلک، کودک 9 سالهای که قربانی این حادثه تروریستی شد، مادر وی به سخنرانی پرداخت. خانم مولایی در ابتدای صحبتهای خود میگوید که به همسرش گفته برای بازگشت از روستا به سمت شهر زودتر حرکت کنند که «ساعت شش تیراندازی آغاز میشود.» وی در روایت این حادثه میگوید که در مقابل هلالاحمر ایذه در حال حرکت با خودرو به سمت منزل خود بودهاند که به خاطر ناامنی و شلوغی جمعیت، مأموران نیروی انتظامی از آنها میخواهند تغییر مسیر دهند. وی ادامه میدهد که آنها با خودروی خود دور زده و برمیگردند و چون شیشههای ماشین بالا بوده «نمیدانم فکر میکردند میخواهیم تیراندازی بکنیم یا هر چیز» خودروی آنها توسط «اشخاص لباس شخصی» به رگبار بسته میشود.
یک شاهد عینی حادثه تروریستی ایذه در گفتوگو با ایرنا با اشاره به روایت مادر کیان پیرفلک شهید حادثه تروریستی ایذه در مراسم تشییع و خاکسپاری پیکر این شهید از نحوه شهادت مظلومانه این کودک 9 ساله گفت: در شب حادثه خانواده پیرفلک سوار بر یک دستگاه خودروی سواری در خیابان بودند که از سوی مأمورین امنیتی و انتظامی به آنها گوشزد میشود که به سمت محلهای درگیری و اغتشاش نروند و دور بزنند که آنها به این توصیه مأمورین گوش نداده و به سمت محل درگیری و تجمع اغتشاشگران ادامه مسیر میدهند. با رفتن خودروی خانواده پیرفلک به سمت محل تجمع اغتشاشگران و عوامل تروریستی، مجدداً تصمیم به دور زدن میگیرند و در حین دور زدن بودند که عناصر تروریست با انگیزه نامعلوم و شاید با تصور اینکه این خودرو متعلق به مأموران امنیتی و انتظامی برای شناسایی آنها است و پس از شناسایی در حال دور زدن است، آن را به رگبار میبندند. این شاهد عینی که در صحنه حادثه حضور داشته به نحوه اصابت گلوله ها به خودروی خانواده پیرفلک اشاره کرده و افزود: طبیعی است که سرنشینان خودرو که انتظار چنین اتفاقی را نداشتهاند، در آن لحظه دقیقاً متوجه نشوند که تیراندازی از کدام سمت اتفاق افتاده است.
اگر مأموران امنیتی قصد شلیک به خودرو را داشتند، از همان ابتدا اجازه عبور به آنها را نمیدانند یا در همان لحظات اولیه تیراندازی میکردند این در حالی است که همان طوری که مادر محترم و داغدار کیان گفته است، نیروهای امنیتی از آنها خواسته بودند به سمت اغتشاشگران نروند. با این حال پس از حرکت اولیه خانواده کیان به سمت اغتشاشگران و تغییر تصمیم در میانه راه به بازگشت به سمت نیروهای امنیتی، تروریستها اقدام به تیراندازی میکنند. وی تأکید کرد در جریان این تیراندازیها تعدادی از نیروهای بسیجی هم در کنار خانواده کیان زخمی و شهید شدهاند. در همین حال یک مقام آگاه امنیتی در استان خوزستان نیز به خبرنگار ایرنا اعلام کرد: صحنه جنایت برای ما کاملاً روشن است و تصاویر محل حادثه در حال بررسی برای شناسایی عوامل این جنایت است.
پس از انتقال مجروحین و شهدا به بیمارستان ایذه، عدهای از نبود نیروهای امنیتی در بیمارستان سوء استفاده کرده و به آنجا حمله میکنند و با ایجاد درگیری، چند نفر از بسیجیان را در بیمارستان با چاقو زخمی کرده و پیکر کیان هم به زور از سردخانه خارج میشود که پس از اطلاع پدربزرگ کیان، پیکر پاک این شهید مجدداً به سردخانه منتقل شده است. این مقام امنیتی استان از تمرکز ویژه برای بررسی ابعاد امنیتی، قضایی و پزشکی این حادثه خبر داد و اعلام کرد بزودی نتایج تحقیقات به اطلاع مردم خواهد رسید.
جزئیات حادثه از زبان یکی از جانبازان
شب گذشته ویدیوی یکی از نیروهای حافظ امنیت بستری در بیمارستان که در حادثه تروریستی ایذه مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود نیز منتشر شد. این فرد اظهار داشت: پیش از این حادثه طبق دستور به ما اعلام کرده بودند که در چهارراه هلال احمر مستقر شویم، در حالی که هیچ نوع سلاح جنگی نداشتیم و صرفاً برای درگیری احتمالی «پینت بال» و تنها یک عدد «وینچستر»(اسلحه ساچمهای) به همراه خود برده بودیم. مدتی پس از استقرار از فاصلهای صدای تیراندازی آمد و تعدادی موتورسوار نیز به سمت ما در حرکت بودند. وی افزود: در همین حین فرمانده میدان به نیروها دستور داد که برای متفرق کردن مردم حاضر در خیابان و جلوگیری از اصابت گلوله به آنها، به سمت خیابان حرکت کنید. این درحالی بود که افراد مسلح همچنان در حال تیراندازی بودند و شاید بیش از 30 گلوله شلیک شد.
جانباز حادثه اضافه کرد: در تلاش بودیم تا همه حاضران در خیابان را متفرق سازیم که ناگهان فرد مسلح به کلاشنیکف وارد معرکه شد و من خطاب به نیروهای خودی فریاد زدم برگردید و مواظب باشید و در حین همین اتفاق، وقتی گلوله به گردنم اصابت کرد دیگر بیهوش شدم.
سخنان دایی و پدر بزرگ کیان پیرفلک
اما برخلاف سخنان مادر کیان، سایر بستگان شهید کیان پیرفلک روایت دیگری ارائه دادهاند. دایی کیان پیرفلک در گفتوگویی تصریح کرده که این حادثه شبیه به حادثه تروریستی شاهچراغ بوده است. وی با بیان اینکه شهادت پسرخواهرم دل همه را به درد آورد، میگوید: انتظار ما از نیروهای امنیتی این است، هرچه زودتر قاتلان را شناسایی و به اشد مجازات برسانند تا مادر، خانواده و ایل دیگری دچار مصیبت نشوند. پدربزرگ کیان نیز با بیان اینکه کیان بی گناه بود خواستار پیگیری و برخورد با عوامل این حادثه تروریستی شد. وی گفته است: باید مشخص شود اینها چرا اینکار را کردند. اینها میخواستند به خانه خود بروند که
به گلوله بسته شدند.
دستگیری 11 نفر از عوامل
روز گذشته صادق خلیلیان استاندار خوزستان در تشریح حمله تروریستی ایذه خبر داد: بعد از این حمله، دستگیری عاملان در دستور کار نیروهای انتظامی و امنیتی قرار گرفت که 11 نفر از افرادی که در این قضایا دست داشتند، دستگیر شدند. وی با بیان اینکه یکی از این افراد تروریست در مرزهای شمال غربی دستگیر شده است، تصریح کرد: این فرد میخواست با خروج از مرزهای شمال غرب خودش را به اروپا و یکی از کشورهای غربی برساند که دستگیر شد.
قابل ذکر است در روزهای پنجشنبه و جمعه، صدها متن در فضای مجازی تولید شده که نیروهای امنیتی را عامل حمله به خودروی خانواده پیرفلک معرفی میکند.
تلاش دشمن برای شکاف قومیتی
این اقدام در شرایطی رخ داد که فراخوانهای ضدانقلاب برای اعتصاب سراسری در روزهای 24 ام تا 26 آبان ماه در کشور با عدم استقبال بازاریان روبهرو شده بود. با این حال این حادثه تروریستی در شهری که ساکنان آن از قوم بختیاری هستند پس از حوادث مشابه در شهرهای کردنشین، بلوچنشین و مناطق آذریزبان نشان دهنده سرمایهگذاری بالای دشمنان برای فعالسازی و به خدمت گرفتن شکافهای قومی و مذهبی در مناطق عمدتاً مرزی برای تکمیل پروژه سوریه سازی کشور است.
تصاویر دوربینها از آغاز ناامنی در ایذه
اولین تصاویر از حادثه ایذه ساعتی قبل از جنایت نشان میدهد تروریستها راکبان مسلح دو موتورسیکلت هستند که قبل از ارتکاب به جنایت با شلیک به سمت دوربینهای نظارتی در سطح شهر تلاش دارند آنها را از دسترس خارج کرده و مانع ثبت اقدام تروریستیشان شود. بررسی حسابهای فضای مجازی نیز حکایت از هدایت لحظه به لحظه جنایت ایذه توسط تروریستها در بستر اینستاگرام و صفحهای به نام «قیام ایذه» دارد. این صفحه که تا پیش از اغتشاشات اخیر با نام دیگری به هدایت اعتصابات کارگری در بوشهر مشغول بود، هدایت و تحریک لحظه به لحظه عملیات تروریستی ایذه را انجام داده بود. این صفحه با حدود 130هزار دنبال کننده در لحظات پیش از اقدام تروریستی مینویسد: «یک نفر با کلت به سمت مأموران شلیک کرد! هر کس میتواند سلاح بیاورد» با انجام شدن اقدام تروریستی این صفحه اینستاگرامی با ذوق زدگی خبر میدهد «دمتون گرم، دوتا موتور سر فلکه مأمورها رو به رگبار گرفتن» تروریستها همچنین با خوشحالی از اقدام جنایتکارانه خود استوری «الان شرایط برای تصرف کلانتری مهیاست» و «آمبولانسها را آتش بزنید» منتشر کردند. پس از مشخص شدن کشته شدن دو کودک 9 و 13 ساله در این جنایت، این دست صفحات با حذف خوشحالی خود، تیراندازی را به مأموران حافظ امنیت منتسب کردند.
مراسم تشییع شهدای ترور با حضور دولتمردان
روز گذشته مراسم تشییع و خاکسپاری 5 شهید حادثه تروریستی در ایذه با حضور هزاران نفر از مردم و مسئولان استانی و کشوری برگزار شد.
محسن رضایی پیش از ظهر دیروز در مراسم تشییع شهدای حادثه تروریستی ایذه اظهار داشت: سه نفر از جنایتگران این حادثه که قصد فرار از مرز ماکو را داشتند، دستگیر و در حال انتقال به اهواز هستند و مردم ایران مطمئن باشند همه عوامل این حادثه جانسوز شناسایی و دستگیر خواهند شد. وی افزود: بنده از مسئولان قضایی تقاضا دارم افراد جنایتکار این حادثه تروریستی را به ایذه آورده و در ایذه در مقابل مردم این شهرستان مجازات و محاکمه بشوند تا بدانند ایذه قهرمان همیشه بر سر پای خودش است و با تقدیم کردن چند شهید خم نمیشود و مسیر تاریخی خودش را ادامه میدهد. رضایی گفت: در امر شناسایی این مجرمان هیچ کوتاهی صورت نخواهد گرفت. معاون اقتصاد رئیس جمهور با بیان اینکه مردم ایذه همیشه یکی از کانونهای قوم بختیاری بودهاند، گفت: ایذه قهرمان، تاریخسازی خودش را در تاریخ ایران اسلامی دنبال خواهد کرد.
ابهامات در ادعای مادر کیان
در مراسم خاکسپاری شهید کیان پیرفلک، کودک 9 سالهای که قربانی این حادثه تروریستی شد، مادر وی به سخنرانی پرداخت. خانم مولایی در ابتدای صحبتهای خود میگوید که به همسرش گفته برای بازگشت از روستا به سمت شهر زودتر حرکت کنند که «ساعت شش تیراندازی آغاز میشود.» وی در روایت این حادثه میگوید که در مقابل هلالاحمر ایذه در حال حرکت با خودرو به سمت منزل خود بودهاند که به خاطر ناامنی و شلوغی جمعیت، مأموران نیروی انتظامی از آنها میخواهند تغییر مسیر دهند. وی ادامه میدهد که آنها با خودروی خود دور زده و برمیگردند و چون شیشههای ماشین بالا بوده «نمیدانم فکر میکردند میخواهیم تیراندازی بکنیم یا هر چیز» خودروی آنها توسط «اشخاص لباس شخصی» به رگبار بسته میشود.
یک شاهد عینی حادثه تروریستی ایذه در گفتوگو با ایرنا با اشاره به روایت مادر کیان پیرفلک شهید حادثه تروریستی ایذه در مراسم تشییع و خاکسپاری پیکر این شهید از نحوه شهادت مظلومانه این کودک 9 ساله گفت: در شب حادثه خانواده پیرفلک سوار بر یک دستگاه خودروی سواری در خیابان بودند که از سوی مأمورین امنیتی و انتظامی به آنها گوشزد میشود که به سمت محلهای درگیری و اغتشاش نروند و دور بزنند که آنها به این توصیه مأمورین گوش نداده و به سمت محل درگیری و تجمع اغتشاشگران ادامه مسیر میدهند. با رفتن خودروی خانواده پیرفلک به سمت محل تجمع اغتشاشگران و عوامل تروریستی، مجدداً تصمیم به دور زدن میگیرند و در حین دور زدن بودند که عناصر تروریست با انگیزه نامعلوم و شاید با تصور اینکه این خودرو متعلق به مأموران امنیتی و انتظامی برای شناسایی آنها است و پس از شناسایی در حال دور زدن است، آن را به رگبار میبندند. این شاهد عینی که در صحنه حادثه حضور داشته به نحوه اصابت گلوله ها به خودروی خانواده پیرفلک اشاره کرده و افزود: طبیعی است که سرنشینان خودرو که انتظار چنین اتفاقی را نداشتهاند، در آن لحظه دقیقاً متوجه نشوند که تیراندازی از کدام سمت اتفاق افتاده است.
اگر مأموران امنیتی قصد شلیک به خودرو را داشتند، از همان ابتدا اجازه عبور به آنها را نمیدانند یا در همان لحظات اولیه تیراندازی میکردند این در حالی است که همان طوری که مادر محترم و داغدار کیان گفته است، نیروهای امنیتی از آنها خواسته بودند به سمت اغتشاشگران نروند. با این حال پس از حرکت اولیه خانواده کیان به سمت اغتشاشگران و تغییر تصمیم در میانه راه به بازگشت به سمت نیروهای امنیتی، تروریستها اقدام به تیراندازی میکنند. وی تأکید کرد در جریان این تیراندازیها تعدادی از نیروهای بسیجی هم در کنار خانواده کیان زخمی و شهید شدهاند. در همین حال یک مقام آگاه امنیتی در استان خوزستان نیز به خبرنگار ایرنا اعلام کرد: صحنه جنایت برای ما کاملاً روشن است و تصاویر محل حادثه در حال بررسی برای شناسایی عوامل این جنایت است.
پس از انتقال مجروحین و شهدا به بیمارستان ایذه، عدهای از نبود نیروهای امنیتی در بیمارستان سوء استفاده کرده و به آنجا حمله میکنند و با ایجاد درگیری، چند نفر از بسیجیان را در بیمارستان با چاقو زخمی کرده و پیکر کیان هم به زور از سردخانه خارج میشود که پس از اطلاع پدربزرگ کیان، پیکر پاک این شهید مجدداً به سردخانه منتقل شده است. این مقام امنیتی استان از تمرکز ویژه برای بررسی ابعاد امنیتی، قضایی و پزشکی این حادثه خبر داد و اعلام کرد بزودی نتایج تحقیقات به اطلاع مردم خواهد رسید.
جزئیات حادثه از زبان یکی از جانبازان
شب گذشته ویدیوی یکی از نیروهای حافظ امنیت بستری در بیمارستان که در حادثه تروریستی ایذه مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود نیز منتشر شد. این فرد اظهار داشت: پیش از این حادثه طبق دستور به ما اعلام کرده بودند که در چهارراه هلال احمر مستقر شویم، در حالی که هیچ نوع سلاح جنگی نداشتیم و صرفاً برای درگیری احتمالی «پینت بال» و تنها یک عدد «وینچستر»(اسلحه ساچمهای) به همراه خود برده بودیم. مدتی پس از استقرار از فاصلهای صدای تیراندازی آمد و تعدادی موتورسوار نیز به سمت ما در حرکت بودند. وی افزود: در همین حین فرمانده میدان به نیروها دستور داد که برای متفرق کردن مردم حاضر در خیابان و جلوگیری از اصابت گلوله به آنها، به سمت خیابان حرکت کنید. این درحالی بود که افراد مسلح همچنان در حال تیراندازی بودند و شاید بیش از 30 گلوله شلیک شد.
جانباز حادثه اضافه کرد: در تلاش بودیم تا همه حاضران در خیابان را متفرق سازیم که ناگهان فرد مسلح به کلاشنیکف وارد معرکه شد و من خطاب به نیروهای خودی فریاد زدم برگردید و مواظب باشید و در حین همین اتفاق، وقتی گلوله به گردنم اصابت کرد دیگر بیهوش شدم.
سخنان دایی و پدر بزرگ کیان پیرفلک
اما برخلاف سخنان مادر کیان، سایر بستگان شهید کیان پیرفلک روایت دیگری ارائه دادهاند. دایی کیان پیرفلک در گفتوگویی تصریح کرده که این حادثه شبیه به حادثه تروریستی شاهچراغ بوده است. وی با بیان اینکه شهادت پسرخواهرم دل همه را به درد آورد، میگوید: انتظار ما از نیروهای امنیتی این است، هرچه زودتر قاتلان را شناسایی و به اشد مجازات برسانند تا مادر، خانواده و ایل دیگری دچار مصیبت نشوند. پدربزرگ کیان نیز با بیان اینکه کیان بی گناه بود خواستار پیگیری و برخورد با عوامل این حادثه تروریستی شد. وی گفته است: باید مشخص شود اینها چرا اینکار را کردند. اینها میخواستند به خانه خود بروند که
به گلوله بسته شدند.
دستگیری 11 نفر از عوامل
روز گذشته صادق خلیلیان استاندار خوزستان در تشریح حمله تروریستی ایذه خبر داد: بعد از این حمله، دستگیری عاملان در دستور کار نیروهای انتظامی و امنیتی قرار گرفت که 11 نفر از افرادی که در این قضایا دست داشتند، دستگیر شدند. وی با بیان اینکه یکی از این افراد تروریست در مرزهای شمال غربی دستگیر شده است، تصریح کرد: این فرد میخواست با خروج از مرزهای شمال غرب خودش را به اروپا و یکی از کشورهای غربی برساند که دستگیر شد.
قابل ذکر است در روزهای پنجشنبه و جمعه، صدها متن در فضای مجازی تولید شده که نیروهای امنیتی را عامل حمله به خودروی خانواده پیرفلک معرفی میکند.

14 شهید امنیت در آشوب 24 25 26
در فراخوان ضدانقلاب به منظور آشوب، اعتصاب و ایجاد ناامنی در روزهای سهشنبه، چهارشنبه و پنجشنبه هفته گذشته 14 نفر از نیروهای حافظ امنیت و مردم در شهرهای مختلف به شهادت رسیدند. پنجشنبه گذشته در مشهد مقدس، 2 بسیجی مدافع امنیت با ضربات چاقوی یکی از آشوبگران به شهادت رسیدند. شهیدان «حسین زینالزاده» و «دانیال حسینزاده»، از شهدای مدافع امنیت بسیج مشهد، هر دو دانشجو بودند. شهید زینالزاده دانشجوی دانشگاه شهید منتظری و شهید حسینزاده نیز دانشجوی دانشکده فنی همین دانشگاه بوده است. شهید دانیالزاده، تک فرزند بوده است که در آستانه فرارسیدن اولین سالگرد ازدواجش به شهادت رسید.
چهارشنبه گذشته نیز 3 نفر از نیروهای حافظ امنیت در اصفهان طی یک حمله تروریستی، مورد اصابت گلولههای سلاح جنگی قرار گرفته و به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. سرهنگ شهید «اسماعیل چراغی» از فرماندهان یگان ویژه فراجا و همچنین شهیدان بسیجی «محسن حمیدی» و «محمدحسین کریمی»، هنگام تأمین امنیت در منطقه خانه اصفهان، در یک حمله تروریستی به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
صفحات 2 و16 را بخوانید
چهارشنبه گذشته نیز 3 نفر از نیروهای حافظ امنیت در اصفهان طی یک حمله تروریستی، مورد اصابت گلولههای سلاح جنگی قرار گرفته و به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. سرهنگ شهید «اسماعیل چراغی» از فرماندهان یگان ویژه فراجا و همچنین شهیدان بسیجی «محسن حمیدی» و «محمدحسین کریمی»، هنگام تأمین امنیت در منطقه خانه اصفهان، در یک حمله تروریستی به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
صفحات 2 و16 را بخوانید

افزایش 38 درصدی خرید اینترنتی در مهرماه
گروه اقتصادی/ بر اساس رصد و برآوردهای اتاق بازرگانی تهران، در ۷ ماه نخست امسال حدود ۶۳۴ هزار میلیارد تومان خرید اینترنتی انجام شده که نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش ۱۶ درصدی داشته است. پیش از این گفته میشد که با فیلترینگ برخی از اپلیکیشنها چون اینستاگرام و واتس اپ، تجارت الکترونیکی و خرید الکترونیکی ایران بشدت تنزل پیدا میکند، اما آمارهای رسمی نشان میدهد که اکثر خریدهای الکترونیکی ایران از پلتفرمهای داخلی بوده است. در این میان وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام کرده که تجارت الکترونیکی در کشور یکهزار و ۳۰۰ هزار میلیارد تومان (همت) است که این عدد بسیار کلیدی و حیاتی است، چرا که این امر نشان میدهد اقتصاد ایران رو به رشد است و از اقتصاد سنتی در حال فاصله گرفتن یا به تعبیری دیگر سبک خرید مردم در حال تغییر است.
اما تغییرات صورت گرفته، به واسطه حضور پلتفرمهای خارجی چون اینستاگرام، واتس اپ و تلگرام نبوده، بلکه پلتفرمهای داخلی میل و کشش خرید اینترنتی را بین مردم آورده است. بر پایه آمارها 97 درصد تجارت الکترونیکی کشور روی پلتفرم و سامانههای داخلی انجام میشود. محمدحسن مرتضوی، عضو اتاق بازرگانی ایران درباره تجارت الکترونیکی و خرید اینترنتی مردم به «ایران» گفت: طی چند سال اخیر با توسعه پلتفرمهای داخلی و خارجی، خرید اینترنتی مردم ایران افزایش یافته است. البته با فیلترینگ پلتفرمهای اینستاگرام و واتس اپ از حجم خریدهای اینترنتی کاسته شده اما این کاهش خیلی محسوس نیست.
او ادامه داد: پلتفرمهای داخلی، مدتها است که فعالیت خود را آغاز کردهاند و با توجه به وجود نماد اعتماد الکترونیکی و شاپرک، اعتماد به خرید آنلاین افزایش یافته است. این عضو اتاق بازرگانی تأکید کرد: مدتها است که در خرید و فروش آنلاین به پلتفرمهای خارجی وابستگی نداریم و بیش از 90 درصد از تجارت الکترونیکی در بستر پلتفرمهای داخلی انجام میشود. او گفت: معتقدم افرادی که کسبوکار خود را تنها بر بستر پلتفرمهای خارجی گذاشتهاند، اشتباه کردند. این افراد اگر از بسترهای داخلی استفاده میکردند میتوانستند فروش خود را افزایش بیشتری دهند. باید پذیرفت که خیلی از مردم پلتفرمهای خارجی و واریز وجه در قالب کارت به کارت بدون دریافت هیچ سند و مدرکی را ریسک میدانند و به سمت آن نمیروند اما در بسترهای قانونی و داخلی، اطمینان بسیار بیشتر است چرا که فرد میداند در صورت بروز مشکل میتواند بهراحتی پیگیری قانونی کند.
این عضو اتاق بازرگانی ایران اذعان داشت: در نیمه دوم سالجاری میزان فروشهای آنلاین بیشتر خواهد شد چرا که بخشی از مردم به دلیل اغتشاشات اخیر، ترجیح میدهند از پلتفرمهای داخلی خرید اینترنتی انجام دهند.
او گفت: توصیه میکنم افرادی که در گذشته در پلتفرم اینستاگرام و واتس اپ مشغول فروش کالا بودند سراغ پلتفرمهای داخلی بروند تا دوباره کسبوکارشان رونق بگیرد.
این عضو اتاق بازرگانی ایران با تأکید بر اینکه 80 درصد کسبوکارها از شبکههای اجتماعی برای فروش کالای خود استفاده میکنند، تصریح کرد: از آنجا که دولت گذشته در ایجاد شغل و مهار تورم ناکام بود و نتوانست برای گروههای مختلف جامعه اشتغالزایی کند، برخی از مردم و افرادی که خوشفکر بودند به سمت کسبوکارهای اینترنتی رفتند و سعی کردند با گرفتن مجوزهای قانونی فروش آنلاین را دنبال کنند. از همین رو به مرور زمان این نوع از مشاغل در بین مردم جای خود را پیدا کرد.
او تأکید کرد: در خیلی از کشورها خرید و فروش اینترنتی صاحب جایگاه است و در ایران نیز شاهد بلوغ کسبوکارهای اینترنتی و آنلاین هستیم. در این میان بررسی اتاق بازرگانی تهران از وضعیت خرید اینترنتی در مهرماه سالجاری نشان میدهد، در این ماه حدود ۹۶ هزار میلیارد تومان خرید اینترنتی انجام شده که سهم ۱۳.۶ درصدی از کل تراکنشها دارد. خرید اینترنتی در مهرماه نسبت به ماه قبل (شهریورماه) با کاهش ۴ درصدی مواجه شده اما در عین حال نسبت به مهرماه سال قبل ۳۸ درصد افزایش یافته است. طبق بررسیهای انجام شده، سهم استان تهران از کل خرید اینترنتی در کشور طی هفت ماهه سالجاری ۸۹ درصد بوده است.
همچنین برآوردهای اتاق بازرگانی تهران نشان میدهد که روند عمومی نزولی کل تراکنشهای خرید (موبایل- اینترنتی- پایانه فروشگاهی) از مردادماه سال ۹۹ آغاز شده است که همین تجربه مشابه را برای خریدهای اینترنتی با نوساناتی کمتر داشتهایم.
افت کل تراکنشهای خرید واقعی در شهریورماه با منفی ۲۵.۶ درصد تشدید شده است و شاهد کاسته شدن از نرخ افت در مهرماه به حدود ۲۱ درصد هستیم. همچنین خرید اینترنتی واقعی در شهریورماه ۲۳.۳ درصد افت کرده است که شاهد استمرار رشد منفی در مهرماه با رقم ۷.۲ درصد بودهایم.
وزارت صمت اعلام کرده است، حجم کل تجارت الکترونیکی کشور بسیار بزرگ و نقش آن در زنجیره تأمین کالا و خدمات کشور، بسیار مهم است؛ لذا این امر نشان میدهد که فضای مجازی اهمیت دارد. بر این اساس نقش فضای مجازی در انواع روشهای تجارت غیر قابل انکار است.
در برخی کشورها کل فرایند که شامل پرداخت پول و پیگیری ارسال کالا میشود روی شبکه اجتماعی قابل انجام است، اما در کشور ما معمولاً این فرایندها روی سایر پلتفرمهای داخلی انجام میشود و هماکنون پلتفرمهای بسیار خوبی در کشور داریم که مردم با خیال راحت روی آنها پرداخت امن انجام میدهند و فرایند ارسال کالا را مشاهده میکنند و امکان شکایت هم دارند. در این میان چندی پیش، علیرضا شاهمیرزایی، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت با اشاره به رشد قابل قبول ایران در زمینه تجارت الکترونیکی، گفته بود: اساساً شروع فعالیت کسبوکارها نیاز به مجوزهای سنگین ندارد و ما در همین راستا اینماد بیستاره را برای تسهیل کسبوکارها فراهم کردهایم. در ۶ ماه اول سالجاری بیش از ۲۵ هزار اینماد ثبت شده و در امضای دیجیتال تا ۱۲۰ درصد رشد داشتهایم. ضمن اینکه عنصر اعتماد از اساسیترین ارکان رشد تجارت الکترونیکی است که کاربران از طریق آن میتوانند به خرید اینترنتی اعتماد کنند. از این رو چون اعتماد مفهومی نسبی است ما آن را در قالب بیستاره تا پنج ستاره ارائه میدهیم.
برش
1- سهم استان تهران از کل خرید اینترنتی در کشور طی هفت ماهه سالجاری ۸۹ درصد بوده است
2- توصیه میشود افرادی که در گذشته در پلتفرم اینستاگرام و واتس اپ مشغول فروش کالا بودند، سراغ پلتفرمهای داخلی بروند تا دوباره کسبوکارشان رونق بگیرد
3- در نیمه دوم سالجاری میزان فروشهای آنلاین بیشتر خواهد شد چرا که بخشی از مردم به دلیل اغتشاشات اخیر، ترجیح میدهند از پلتفرمهای داخلی خرید اینترنتی انجام دهند
4- مدتها است که در خرید و فروش آنلاین به پلتفرمهای خارجی وابستگی نداریم و بیش از 90 درصد از تجارت الکترونیکی در بستر پلتفرمهای داخلی انجام میشود
5- تجارت الکترونیکی در کشور یکهزار و ۳۰۰ هزار میلیارد تومان است که این عدد نشان میدهد اقتصاد ایران رو به رشد است
اما تغییرات صورت گرفته، به واسطه حضور پلتفرمهای خارجی چون اینستاگرام، واتس اپ و تلگرام نبوده، بلکه پلتفرمهای داخلی میل و کشش خرید اینترنتی را بین مردم آورده است. بر پایه آمارها 97 درصد تجارت الکترونیکی کشور روی پلتفرم و سامانههای داخلی انجام میشود. محمدحسن مرتضوی، عضو اتاق بازرگانی ایران درباره تجارت الکترونیکی و خرید اینترنتی مردم به «ایران» گفت: طی چند سال اخیر با توسعه پلتفرمهای داخلی و خارجی، خرید اینترنتی مردم ایران افزایش یافته است. البته با فیلترینگ پلتفرمهای اینستاگرام و واتس اپ از حجم خریدهای اینترنتی کاسته شده اما این کاهش خیلی محسوس نیست.
او ادامه داد: پلتفرمهای داخلی، مدتها است که فعالیت خود را آغاز کردهاند و با توجه به وجود نماد اعتماد الکترونیکی و شاپرک، اعتماد به خرید آنلاین افزایش یافته است. این عضو اتاق بازرگانی تأکید کرد: مدتها است که در خرید و فروش آنلاین به پلتفرمهای خارجی وابستگی نداریم و بیش از 90 درصد از تجارت الکترونیکی در بستر پلتفرمهای داخلی انجام میشود. او گفت: معتقدم افرادی که کسبوکار خود را تنها بر بستر پلتفرمهای خارجی گذاشتهاند، اشتباه کردند. این افراد اگر از بسترهای داخلی استفاده میکردند میتوانستند فروش خود را افزایش بیشتری دهند. باید پذیرفت که خیلی از مردم پلتفرمهای خارجی و واریز وجه در قالب کارت به کارت بدون دریافت هیچ سند و مدرکی را ریسک میدانند و به سمت آن نمیروند اما در بسترهای قانونی و داخلی، اطمینان بسیار بیشتر است چرا که فرد میداند در صورت بروز مشکل میتواند بهراحتی پیگیری قانونی کند.
این عضو اتاق بازرگانی ایران اذعان داشت: در نیمه دوم سالجاری میزان فروشهای آنلاین بیشتر خواهد شد چرا که بخشی از مردم به دلیل اغتشاشات اخیر، ترجیح میدهند از پلتفرمهای داخلی خرید اینترنتی انجام دهند.
او گفت: توصیه میکنم افرادی که در گذشته در پلتفرم اینستاگرام و واتس اپ مشغول فروش کالا بودند سراغ پلتفرمهای داخلی بروند تا دوباره کسبوکارشان رونق بگیرد.
این عضو اتاق بازرگانی ایران با تأکید بر اینکه 80 درصد کسبوکارها از شبکههای اجتماعی برای فروش کالای خود استفاده میکنند، تصریح کرد: از آنجا که دولت گذشته در ایجاد شغل و مهار تورم ناکام بود و نتوانست برای گروههای مختلف جامعه اشتغالزایی کند، برخی از مردم و افرادی که خوشفکر بودند به سمت کسبوکارهای اینترنتی رفتند و سعی کردند با گرفتن مجوزهای قانونی فروش آنلاین را دنبال کنند. از همین رو به مرور زمان این نوع از مشاغل در بین مردم جای خود را پیدا کرد.
او تأکید کرد: در خیلی از کشورها خرید و فروش اینترنتی صاحب جایگاه است و در ایران نیز شاهد بلوغ کسبوکارهای اینترنتی و آنلاین هستیم. در این میان بررسی اتاق بازرگانی تهران از وضعیت خرید اینترنتی در مهرماه سالجاری نشان میدهد، در این ماه حدود ۹۶ هزار میلیارد تومان خرید اینترنتی انجام شده که سهم ۱۳.۶ درصدی از کل تراکنشها دارد. خرید اینترنتی در مهرماه نسبت به ماه قبل (شهریورماه) با کاهش ۴ درصدی مواجه شده اما در عین حال نسبت به مهرماه سال قبل ۳۸ درصد افزایش یافته است. طبق بررسیهای انجام شده، سهم استان تهران از کل خرید اینترنتی در کشور طی هفت ماهه سالجاری ۸۹ درصد بوده است.
همچنین برآوردهای اتاق بازرگانی تهران نشان میدهد که روند عمومی نزولی کل تراکنشهای خرید (موبایل- اینترنتی- پایانه فروشگاهی) از مردادماه سال ۹۹ آغاز شده است که همین تجربه مشابه را برای خریدهای اینترنتی با نوساناتی کمتر داشتهایم.
افت کل تراکنشهای خرید واقعی در شهریورماه با منفی ۲۵.۶ درصد تشدید شده است و شاهد کاسته شدن از نرخ افت در مهرماه به حدود ۲۱ درصد هستیم. همچنین خرید اینترنتی واقعی در شهریورماه ۲۳.۳ درصد افت کرده است که شاهد استمرار رشد منفی در مهرماه با رقم ۷.۲ درصد بودهایم.
وزارت صمت اعلام کرده است، حجم کل تجارت الکترونیکی کشور بسیار بزرگ و نقش آن در زنجیره تأمین کالا و خدمات کشور، بسیار مهم است؛ لذا این امر نشان میدهد که فضای مجازی اهمیت دارد. بر این اساس نقش فضای مجازی در انواع روشهای تجارت غیر قابل انکار است.
در برخی کشورها کل فرایند که شامل پرداخت پول و پیگیری ارسال کالا میشود روی شبکه اجتماعی قابل انجام است، اما در کشور ما معمولاً این فرایندها روی سایر پلتفرمهای داخلی انجام میشود و هماکنون پلتفرمهای بسیار خوبی در کشور داریم که مردم با خیال راحت روی آنها پرداخت امن انجام میدهند و فرایند ارسال کالا را مشاهده میکنند و امکان شکایت هم دارند. در این میان چندی پیش، علیرضا شاهمیرزایی، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت با اشاره به رشد قابل قبول ایران در زمینه تجارت الکترونیکی، گفته بود: اساساً شروع فعالیت کسبوکارها نیاز به مجوزهای سنگین ندارد و ما در همین راستا اینماد بیستاره را برای تسهیل کسبوکارها فراهم کردهایم. در ۶ ماه اول سالجاری بیش از ۲۵ هزار اینماد ثبت شده و در امضای دیجیتال تا ۱۲۰ درصد رشد داشتهایم. ضمن اینکه عنصر اعتماد از اساسیترین ارکان رشد تجارت الکترونیکی است که کاربران از طریق آن میتوانند به خرید اینترنتی اعتماد کنند. از این رو چون اعتماد مفهومی نسبی است ما آن را در قالب بیستاره تا پنج ستاره ارائه میدهیم.
برش
1- سهم استان تهران از کل خرید اینترنتی در کشور طی هفت ماهه سالجاری ۸۹ درصد بوده است
2- توصیه میشود افرادی که در گذشته در پلتفرم اینستاگرام و واتس اپ مشغول فروش کالا بودند، سراغ پلتفرمهای داخلی بروند تا دوباره کسبوکارشان رونق بگیرد
3- در نیمه دوم سالجاری میزان فروشهای آنلاین بیشتر خواهد شد چرا که بخشی از مردم به دلیل اغتشاشات اخیر، ترجیح میدهند از پلتفرمهای داخلی خرید اینترنتی انجام دهند
4- مدتها است که در خرید و فروش آنلاین به پلتفرمهای خارجی وابستگی نداریم و بیش از 90 درصد از تجارت الکترونیکی در بستر پلتفرمهای داخلی انجام میشود
5- تجارت الکترونیکی در کشور یکهزار و ۳۰۰ هزار میلیارد تومان است که این عدد نشان میدهد اقتصاد ایران رو به رشد است

پاسخ «نه» ۹۶ کشور به پروژه ضد ایرانی
به قطعنامه ضد ایرانی کانادا ۲۸کشور رأی مخالف و 68کشور رأی ممتنع دادند
گروه سیاسی/ نشست بحثبرانگیز کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل ۲۵ آبان ماه (چهارشنبه هفته گذشته) قطعنامه پیشنهادی کانادا درباره وضعیت حقوق بشر در ایران را به رأی گذاشت که در آن جلب حمایت اعضای سازمان ملل را از آشوبهای ایران جستوجو میکرد؛ اما این قطعنامه که با هدف فریب افکار عمومی و انحراف از واقعیات پنهان در رویکرد ظالمانه غرب مبنی بر اعمال تحریمهای غیرانسانی پیشنهاد داده شده بود، تنها توانست رأی موافق ۷۹ کشور را شامل امریکا، اتحادیه اروپا و همپیمانان غرب بهدست آورد. ۲۸ کشور به آن رأی مخالف و ۶۸ کشور نیز رأی ممتنع دادند. به این ترتیب با وجود تلاش همه جانبه کانادا برای جلب موافقت اعضای سازمان ملل به منظور همراهی با این قطعنامه ضد ایرانی، ۹۶ کشور با رأی منفی و ممتنع خود به سناریوی ضد ایرانی «نه» گفتند. این درحالی است که سال گذشته، قطعنامهای مشابه از سوی دولتهای غربی علیه ایران تنظیم شد که در آن نیز 79 رأی مثبت به آن داده شد. 100 کشور نیز به آن قطعنامه رأی منفی یا ممتنع داده بودند.
رأی قاطع همسایگان به دسیسههای غرب
گفتنی است قریب به اتفاق کشورهای آسیایی و همسایه با مواضع ادعایی طرح شده در این قطعنامه به مخالفت برخاستند و حاضر به همراهی با فضاسازیهای واهی علیه جمهوری اسلامی نشدند. ایران، چین، روسیه، هند، عمان، ارمنستان، پاکستان، لبنان، سوریه، عراق، فیلیپین، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان، ویتنام، برونئی، بنگلادش، کره شمالی، سریلانکا، نیکاراگوئه، اندونزی، بلاروس، اریتره، کوبا، زیمباوه، و بولیوی، ۲۸ کشوری بودند که به این قطعنامه رأی منفی دادند. در فهرست کشورهایی که با رأی ممتنع خود در کنار طراحان قطعنامه ضد ایرانی قرار نگرفتند، نام بسیاری از کشورهای همسایه ایران در منطقه و شمار زیادی از کشورهای قاره آسیا و آفریقا دیده میشود که ازجمله آنها میتوان به امارات، قطر، اردن، مصر، کویت، مالزی، سنگاپور، غنا، نیجریه، لیبی و آفریقای جنوبی اشاره کرد.
توصیه چین به توقف دخالت در امور ایران
این قطعنامه ادعایی که در آن ایران به نقض حقوق بشر در جریان حوادث و ناآرامیهای اخیر متهم شده است، به تصویب «کمیته مسائل اجتماعی، انسانی و فرهنگی» مجمع عمومی سازمان ملل، موسوم به کمیته سوم رسیده و برای تصویب نهایی ماه آینده به مجمع عمومی ارسال خواهد شد. این در حالی است که نماینده چین در جریان بررسی این طرح ضد ایرانی خواستار متوقف شدن دخالت کشورهای غربی در امور داخلی ایران شد و تأکید کرد که این کشورها باید بدون تأخیر، تمهیدات یکجانبه و قهرآمیز علیه ایران را لغو کنند. نماینده روسیه در سازمان ملل نیز در این نشست، قطعنامه پیشنهادی در مورد ایران را بیارتباط به وضعیت حقوق بشر در کشورمان دانست و یادآور شد که نامگذاری سیاسی روی تعدادی از کشورها به اعتبار سازمان ملل صدمه میزند.
کمیته سوم مجمع عمومی در حالی این قطعنامه را به تصویب رسانده که بر خلاف قطعنامههای شورای امنیت، انضباطی یا الزامآور نیست و از آن با عنوان تدابیر توصیهای یاد میشود.
حال آنکه محتوای این قطعنامه در مشابهت با ادعاهای حقوق بشری کشورهای غربی قرار دارد که به طور معمول با پیگیری یک رویکرد هدفمند با استانداردهای دوگانه و بیتوجه به رعایت اصل بیطرفی، از یک سو ارزشها و فرهنگ جاری در کشور هدف را نادیده میگیرد و از سوی دیگر منافع و خواستههای سیاسی خود را ذیل شعارهای نمایشی همچون دفاع از حقوق بشر مورد پیگیری قرار میدهد.
پروژه ایرانهراسی
نمایندگی ایران در سازمان ملل در واکنش به اقدامات ضد ایرانی که در پیگیری قطعنامه به اصطلاح حقوق بشری بازتاب یافته است، اعلام کرد که کشورهای حامی این قطعنامه از جمله کانادا، ایالات متحده، انگلیس، اسرائیل و آلمان، بهرغم سابقه ریاکاری آشکار، وحشیگری، نسلکشی و پاکسازی قومی، حقوق بشر را تبلیغ میکنند. نمایندگی کشورمان در نیویورک تأکید کرد که کشورهای بانی قطعنامه حقوق بشر ایران، در پوشش حمایت از حقوق زنان، از همه امکانات خود ازجمله انتشار اطلاعات گمراهکننده و نادرست، تحریک افکار عمومی، ارائه آموزش اقدامات خرابکارانه و همچنین حمایت مالی و نظامی از گروههای تروریستی استفاده میکنند تا اعتراضات مسالمتآمیز را به خشونت بکشانند. نماینده ایران همچنین اعلام کرد که ادامه روند قطعنامههای خاص کشورها گفتوگوی سازنده را تضعیف میکند.
واکنش دستگاه سیاست خارجی
سخنگوی وزارت امور خارجه نیز قطعنامه تصویب شده را تکرار ادعاهای بیاساس مبتنی بر اطلاعات نادرست دانست و تعمیمهای غیرصادقانه را فاقد وجاهت قانونی و از اساس مردود شمرد. ناصر کنعانی گفت: «چنین اقدامات غیرسازندهای نه تنها کمکی به ارتقای وضعیت حقوق بشر در سطح جهانی نمیکند، بلکه صرفاً موجب استمرار توسل به کلیشهسازیهای منفی و برچسبزنی سیاسی علیه کشورهای مستقل میشود.» او تهیه و تصویب این قطعنامه را در راستای پروژه ایرانهراسی و بدنامسازی ایران توصیف کرد و کشورهای تهیهکننده و حامی این قطعنامه را ناقض سیستماتیک حقوق بشر دانست و گفت، این کشورها در جایگاهی قرار ندارند که به دولت و مردم ایران توصیههای حقوقبشری داشته باشند.
پیش از تصویب این قطعنامه، شورای حقوق بشر سازمان ملل در ادامه روند مداخلهجویانه خود اعلام کرده بود که روز سوم آذر ماه یک نشست اضطراری درباره وضعیت ایران برگزار خواهد کرد. تصمیم برای برگزاری این نشست، پس از درخواست سفیران آلمان و ایسلند در دفتر سازمان ملل متحد در ژنو اتخاذ شده است.
رأی قاطع همسایگان به دسیسههای غرب
گفتنی است قریب به اتفاق کشورهای آسیایی و همسایه با مواضع ادعایی طرح شده در این قطعنامه به مخالفت برخاستند و حاضر به همراهی با فضاسازیهای واهی علیه جمهوری اسلامی نشدند. ایران، چین، روسیه، هند، عمان، ارمنستان، پاکستان، لبنان، سوریه، عراق، فیلیپین، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان، ویتنام، برونئی، بنگلادش، کره شمالی، سریلانکا، نیکاراگوئه، اندونزی، بلاروس، اریتره، کوبا، زیمباوه، و بولیوی، ۲۸ کشوری بودند که به این قطعنامه رأی منفی دادند. در فهرست کشورهایی که با رأی ممتنع خود در کنار طراحان قطعنامه ضد ایرانی قرار نگرفتند، نام بسیاری از کشورهای همسایه ایران در منطقه و شمار زیادی از کشورهای قاره آسیا و آفریقا دیده میشود که ازجمله آنها میتوان به امارات، قطر، اردن، مصر، کویت، مالزی، سنگاپور، غنا، نیجریه، لیبی و آفریقای جنوبی اشاره کرد.
توصیه چین به توقف دخالت در امور ایران
این قطعنامه ادعایی که در آن ایران به نقض حقوق بشر در جریان حوادث و ناآرامیهای اخیر متهم شده است، به تصویب «کمیته مسائل اجتماعی، انسانی و فرهنگی» مجمع عمومی سازمان ملل، موسوم به کمیته سوم رسیده و برای تصویب نهایی ماه آینده به مجمع عمومی ارسال خواهد شد. این در حالی است که نماینده چین در جریان بررسی این طرح ضد ایرانی خواستار متوقف شدن دخالت کشورهای غربی در امور داخلی ایران شد و تأکید کرد که این کشورها باید بدون تأخیر، تمهیدات یکجانبه و قهرآمیز علیه ایران را لغو کنند. نماینده روسیه در سازمان ملل نیز در این نشست، قطعنامه پیشنهادی در مورد ایران را بیارتباط به وضعیت حقوق بشر در کشورمان دانست و یادآور شد که نامگذاری سیاسی روی تعدادی از کشورها به اعتبار سازمان ملل صدمه میزند.
کمیته سوم مجمع عمومی در حالی این قطعنامه را به تصویب رسانده که بر خلاف قطعنامههای شورای امنیت، انضباطی یا الزامآور نیست و از آن با عنوان تدابیر توصیهای یاد میشود.
حال آنکه محتوای این قطعنامه در مشابهت با ادعاهای حقوق بشری کشورهای غربی قرار دارد که به طور معمول با پیگیری یک رویکرد هدفمند با استانداردهای دوگانه و بیتوجه به رعایت اصل بیطرفی، از یک سو ارزشها و فرهنگ جاری در کشور هدف را نادیده میگیرد و از سوی دیگر منافع و خواستههای سیاسی خود را ذیل شعارهای نمایشی همچون دفاع از حقوق بشر مورد پیگیری قرار میدهد.
پروژه ایرانهراسی
نمایندگی ایران در سازمان ملل در واکنش به اقدامات ضد ایرانی که در پیگیری قطعنامه به اصطلاح حقوق بشری بازتاب یافته است، اعلام کرد که کشورهای حامی این قطعنامه از جمله کانادا، ایالات متحده، انگلیس، اسرائیل و آلمان، بهرغم سابقه ریاکاری آشکار، وحشیگری، نسلکشی و پاکسازی قومی، حقوق بشر را تبلیغ میکنند. نمایندگی کشورمان در نیویورک تأکید کرد که کشورهای بانی قطعنامه حقوق بشر ایران، در پوشش حمایت از حقوق زنان، از همه امکانات خود ازجمله انتشار اطلاعات گمراهکننده و نادرست، تحریک افکار عمومی، ارائه آموزش اقدامات خرابکارانه و همچنین حمایت مالی و نظامی از گروههای تروریستی استفاده میکنند تا اعتراضات مسالمتآمیز را به خشونت بکشانند. نماینده ایران همچنین اعلام کرد که ادامه روند قطعنامههای خاص کشورها گفتوگوی سازنده را تضعیف میکند.
واکنش دستگاه سیاست خارجی
سخنگوی وزارت امور خارجه نیز قطعنامه تصویب شده را تکرار ادعاهای بیاساس مبتنی بر اطلاعات نادرست دانست و تعمیمهای غیرصادقانه را فاقد وجاهت قانونی و از اساس مردود شمرد. ناصر کنعانی گفت: «چنین اقدامات غیرسازندهای نه تنها کمکی به ارتقای وضعیت حقوق بشر در سطح جهانی نمیکند، بلکه صرفاً موجب استمرار توسل به کلیشهسازیهای منفی و برچسبزنی سیاسی علیه کشورهای مستقل میشود.» او تهیه و تصویب این قطعنامه را در راستای پروژه ایرانهراسی و بدنامسازی ایران توصیف کرد و کشورهای تهیهکننده و حامی این قطعنامه را ناقض سیستماتیک حقوق بشر دانست و گفت، این کشورها در جایگاهی قرار ندارند که به دولت و مردم ایران توصیههای حقوقبشری داشته باشند.
پیش از تصویب این قطعنامه، شورای حقوق بشر سازمان ملل در ادامه روند مداخلهجویانه خود اعلام کرده بود که روز سوم آذر ماه یک نشست اضطراری درباره وضعیت ایران برگزار خواهد کرد. تصمیم برای برگزاری این نشست، پس از درخواست سفیران آلمان و ایسلند در دفتر سازمان ملل متحد در ژنو اتخاذ شده است.

مخالفت چین و روسیه با قطعنامه امریکایی
گروه سیاسی/ پس از مانور سیاسی و تبلیغاتی کشورهای غربی عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران، شورای حکام آژانس پنجشنبه گذشته از دومین قطعنامه ضدایرانی خود در سال جاری رونمایی کرد. این قطعنامه که با ۲ رأی مخالف چین و روسیه، ۲۶ رأی موافق و ۵ رأی ممتنع به تصویب این شورای ۳۵ عضوی رسید، از ایران خواسته است که فوراً با تحقیقات بازرسان آژانس در مورد ذرات پیدا شده اورانیوم در تأسیسات اعلام نشده خود همکاری کند. این قطعنامه در حالی به تصویب رسید که موضعگیری صریح امریکا و سه کشور اروپایی فرانسه، انگلیس و آلمان در قبال ادعای آژانس در مورد منشأ اورانیوم در سه مکان اعلام نشده ایران از چند ماه پیش دستاویز فشارهای سیاسی این کشورها علیه ایران قرار گرفته و حائز اهمیت ویژهای برای بازتاب یافتن در نشست اخیر شورای حکام آژانس شده بود. با این حال گمانهای که تا پیش از تصویب این قطعنامه در اذهان تقویت شد، نتیجه بخشی همکاری سازنده تهران و پاسخ مثبت به درخواست آژانس برای سفر بازرسانش در روزهای آتی به ایران بود که میتوانست عاملی برای ممانعت از صدور این قطعنامه باشد. اما آنچه در نشست اخیر آژانس رقم خورد فارغ از توجه اعضای غربی شورای حکام به رویکرد مبتنی بر حسننیت ایران بود که نهایت همکاری خود را برای ابهامزدایی از خواستههای ادعایی آژانس به منصه ظهور رسانده بود. واضح بود که این اقدام ضدایرانی با واکنش مقامهای کشورمان روبهرو میشود؛ چنانکه در گام نخست، تهران اعلام کرد که دیگر دلیلی برای سفر بازرسان آژانس به ایران نمیبیند و اقدامات تلافیجویانه دیگر نیز متعاقب این تصمیم اعلام خواهد شد.
مخالفت مسکو و پکن
نمایندگان چین و روسیه به عنوان دو کشوری که به قطعنامه اخیر شورای حکام رأی منفی دادند، این اقدام را در ضدیت با مسیر همکاریهای دیپلماتیک تهران و آژانس توصیف کردند. «وانگ چانگ»، معاون نماینده چین در شورای حکام آژانس گفت که اعمال فشار بر ایران کمکی به حل مسأله هستهای این کشور نمیکند و تنها نتیجه معکوس خواهد داشت. پیش از آن نیز «میخائیل اولیانوف»، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین در پیامی توئیتری پیش از تصویب قطعنامه به مخالفت کشورش با این اقدام اشاره و تأکید کرده بود که هیچ اتفاق نظری درباره متن این قطعنامه وجود ندارد.
واکنش تهران
نتیجهای که در نشست شورای حکام با تصویب قطعنامه جدید علیه ایران با لحن تند و آمرانه رقم خورد، در نخستین واکنش به لغو سفر بازرسان آژانس به ایران انجامید. محمد اسلامی درباره این موضوع گفت: «این سفر برای وقتی بود که از سیاست فشار استفاده نکنند، حرکتهای سیاسی و آوردن عبارات غیرواقعی و غیرحرفهای در شرایطی که گفتوگو وجود دارد و مذاکرات مسیر خودش را طی کرده است، در راستای همان سیاست شکستخورده فشار حداکثری است که از نظر ما مردود است.»
محسن نذیریاصل، نماینده کشورمان در آژانس نیز قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام را مردود خواند و گفت که اهداف سیاسی بانیان این قطعنامه ضدایرانی محقق نخواهد شد، اما تصویب آن میتواند بر روند همکاری و تعاملات سازنده ایران با آژانس اثرگذار باشد. سفیر ایران در آژانس یادآور شد که در جریان بررسی موضوعات ادعایی، حامیان پیشنویس قطعنامه اطلاعات ساختگی و ادعاهای بیاساسی برای توجیه رویکرد غیرسازنده خود به شورای حکام ارائه کرده و کوشیدند این نشست را به ابزاری برای پیگیری اهداف کوتهبینانه سیاسی خود و فراتر از چهارچوب وظایف و اختیارات آژانس تبدیل کنند.
او با بیان اینکه برخی از این ابهامات مربوط به موضوعات گذشته میان ایران و آژانس است که در سال ۲۰۱۵ برای همیشه توسط شورای حکام بسته شدهاند، تأکید کرد: «جمهوری اسلامی ضمن پایبندی به اصل وفای به عهد در اجرای تعهدات بینالمللی خود، در دفاع از منافع و حقوق کشور و مقابله با فشارها و زیادهخواهیهای امریکا و کشورهای غربی مصمم و پایدار خواهد بود.»
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه هم در واکنش به صدور قطعنامه جدید گفت که امریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان به عنوان بانیان اصلی این قطعنامه ضدایرانی با سوءاستفاده از شرایط اخیر، صرفاً با انگیزه و هدف اعمال فشار سیاسی بر ایران، پیشنهاد تصویب این قطعنامه را به شورای حکام دادهاند که تأثیر منفی بر روند حل و فصل فنی موضوعات مدنظر آژانس خواهد گذاشت.
دلایل استمرار پرونده ادعایی
صدور قطعنامه جدید علیه ایران ریشه در پروندهای دارد که آژانس بر پایه اسناد ارائه شده توسط رژیم صهیونیستی بازگشایی کرده بود. این پرونده ادعاهایی را درباره چهار مکان «جابربن حیان»، «شیان»، «ورامین» (تورقوزآباد) و «مریوان» مطرح میکرد که پیشتر در پی توافق 2015 در قالب پرونده موسوم به مطالعات ادعایی خاتمه پیدا کرده بود، اما فشارهای مجدد اسرائیل تحت هدایت ایالات متحده سبب شد آژانس به رغم پایبندی تمام و کمال ایران به تعهدات برجامی خود، تصمیم به بازگشایی این پرونده بگیرد و بکوشد درباره این ادعاها بدون دستیابی به مدارک غیرقابل استناد تحقیقاتی را آغاز کند. این در حالی بود که دولت حسن روحانی، رئیس جمهور پیشین در اواخر دوره خود به رغم همکاری همهجانبه با کشورهای طرف مذاکره و اجرای تام و تمام پروتکل الحاقی که داوطلبانه انجام آن را پذیرفته بود، حاضر به مواجهه اثرگذار در برابر این فشارها نشد و به جای پیگیری حقوقی و اجرایی این پرونده بار دیگر به بازرسان آژانس اجازه داد برای پیگیری ادعاهای خود به ایران سفر و از برخی مراکز مورد ادعا بازدید کنند.
به این ترتیب مقامهای دولت پیشین به انجام خواسته آژانس چراغ سبز نشان داده و به این وعده امریکا در شورای حکام دل خوش کرده بودند که اگر دسترسی به دو مکان به بازرسان آژانس داده شود، دیگر ادعایی علیه ایران مطرح نخواهد شد. یکی از این مکانها سایت «جابربن حیان» بود که بازرسان آژانس از آن بازدید کردند و وقتی کار خود را به پایان رساندند و هیچ مورد اختلافبرانگیزی نیافتند خواستار بازدید از مکان دیگر شدند. مجوز دسترسی به مکان دوم هم در دولت روحانی برای فرستادگان آژانس صادر شد، اما در نهایت و به رغم عدم یافتن هیچ مورد اختلافی نتیجهای در حل و فصل پرونده ادعایی نداشت.
تغییر رویکرد فنی و ممانعت از باج سیاسی
اما رویکرد خصومتجویانه آژانس و پیگیری این ادعاها با روی کار آمدن دولت سیزدهم پاسخی درخور گرفت. چنانکه وقتی «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس در گزارشی که پیش از نشست خردادماه سال جاری بیاعتنا به همکاری سازنده دولت سیزدهم مبنی بر ابهامزدایی از پرونده ادعایی منتشر کرد و سببساز تصویب قعطنامه شورای حکام در نشست خردادماه شد، ایران با توقف فعالیت دوربینهای فراپادمانی و نصب ماشینهای سانتریفیوژ جدید و شروع گازدهی به آن، واکنش قاطع خود را نشان داد؛ اقدام تلافیجویانهای که پیشتر در دولت روحانی تجربه نشده بود.
گفتنی است، قطع دسترسیهای فراپادمانی هم در پی به اجرا درآمدن قانون راهبردی برای لغو تحریمها صورت گرفت که بر مبنای آن باید اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی متوقف میشد. با وجود این مواجهه عملی، مقامهای دولت سیزدهم برای نشان دادن حسننیت خود جهت حل و فصل دیپلماتیک پرونده اختلافی بار دیگر به تفاهم موقتی با مدیرکل آژانس دست یافتند که در جریان سفر مهرماه گذشته محمد اسلامی، مدیر سازمان انرژی اتمی حاصل شد. بعد از این تفاهم قرار شد که بازرسان آژانس در هفتههای آینده راهی ایران شوند تا در یک روند دیپلماتیک برای پرونده ادعایی چارهجویی شود. اما کشورهای غربی عضو شورای حکام فارغ از جاری بودن مسیر همکاری ایران و آژانس، در نشست هفته گذشته خود قطعنامه جدیدی را علیه تهران به تصویب رساندند تا این واقعیت بیش از پیش معلوم شود که هدف اصلی آنها تداوم بخشیدن به پروندهسازیهای مجعول با هدف تحقق خواستههای نامشروعشان است.
مخالفت مسکو و پکن
نمایندگان چین و روسیه به عنوان دو کشوری که به قطعنامه اخیر شورای حکام رأی منفی دادند، این اقدام را در ضدیت با مسیر همکاریهای دیپلماتیک تهران و آژانس توصیف کردند. «وانگ چانگ»، معاون نماینده چین در شورای حکام آژانس گفت که اعمال فشار بر ایران کمکی به حل مسأله هستهای این کشور نمیکند و تنها نتیجه معکوس خواهد داشت. پیش از آن نیز «میخائیل اولیانوف»، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین در پیامی توئیتری پیش از تصویب قطعنامه به مخالفت کشورش با این اقدام اشاره و تأکید کرده بود که هیچ اتفاق نظری درباره متن این قطعنامه وجود ندارد.
واکنش تهران
نتیجهای که در نشست شورای حکام با تصویب قطعنامه جدید علیه ایران با لحن تند و آمرانه رقم خورد، در نخستین واکنش به لغو سفر بازرسان آژانس به ایران انجامید. محمد اسلامی درباره این موضوع گفت: «این سفر برای وقتی بود که از سیاست فشار استفاده نکنند، حرکتهای سیاسی و آوردن عبارات غیرواقعی و غیرحرفهای در شرایطی که گفتوگو وجود دارد و مذاکرات مسیر خودش را طی کرده است، در راستای همان سیاست شکستخورده فشار حداکثری است که از نظر ما مردود است.»
محسن نذیریاصل، نماینده کشورمان در آژانس نیز قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام را مردود خواند و گفت که اهداف سیاسی بانیان این قطعنامه ضدایرانی محقق نخواهد شد، اما تصویب آن میتواند بر روند همکاری و تعاملات سازنده ایران با آژانس اثرگذار باشد. سفیر ایران در آژانس یادآور شد که در جریان بررسی موضوعات ادعایی، حامیان پیشنویس قطعنامه اطلاعات ساختگی و ادعاهای بیاساسی برای توجیه رویکرد غیرسازنده خود به شورای حکام ارائه کرده و کوشیدند این نشست را به ابزاری برای پیگیری اهداف کوتهبینانه سیاسی خود و فراتر از چهارچوب وظایف و اختیارات آژانس تبدیل کنند.
او با بیان اینکه برخی از این ابهامات مربوط به موضوعات گذشته میان ایران و آژانس است که در سال ۲۰۱۵ برای همیشه توسط شورای حکام بسته شدهاند، تأکید کرد: «جمهوری اسلامی ضمن پایبندی به اصل وفای به عهد در اجرای تعهدات بینالمللی خود، در دفاع از منافع و حقوق کشور و مقابله با فشارها و زیادهخواهیهای امریکا و کشورهای غربی مصمم و پایدار خواهد بود.»
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه هم در واکنش به صدور قطعنامه جدید گفت که امریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان به عنوان بانیان اصلی این قطعنامه ضدایرانی با سوءاستفاده از شرایط اخیر، صرفاً با انگیزه و هدف اعمال فشار سیاسی بر ایران، پیشنهاد تصویب این قطعنامه را به شورای حکام دادهاند که تأثیر منفی بر روند حل و فصل فنی موضوعات مدنظر آژانس خواهد گذاشت.
دلایل استمرار پرونده ادعایی
صدور قطعنامه جدید علیه ایران ریشه در پروندهای دارد که آژانس بر پایه اسناد ارائه شده توسط رژیم صهیونیستی بازگشایی کرده بود. این پرونده ادعاهایی را درباره چهار مکان «جابربن حیان»، «شیان»، «ورامین» (تورقوزآباد) و «مریوان» مطرح میکرد که پیشتر در پی توافق 2015 در قالب پرونده موسوم به مطالعات ادعایی خاتمه پیدا کرده بود، اما فشارهای مجدد اسرائیل تحت هدایت ایالات متحده سبب شد آژانس به رغم پایبندی تمام و کمال ایران به تعهدات برجامی خود، تصمیم به بازگشایی این پرونده بگیرد و بکوشد درباره این ادعاها بدون دستیابی به مدارک غیرقابل استناد تحقیقاتی را آغاز کند. این در حالی بود که دولت حسن روحانی، رئیس جمهور پیشین در اواخر دوره خود به رغم همکاری همهجانبه با کشورهای طرف مذاکره و اجرای تام و تمام پروتکل الحاقی که داوطلبانه انجام آن را پذیرفته بود، حاضر به مواجهه اثرگذار در برابر این فشارها نشد و به جای پیگیری حقوقی و اجرایی این پرونده بار دیگر به بازرسان آژانس اجازه داد برای پیگیری ادعاهای خود به ایران سفر و از برخی مراکز مورد ادعا بازدید کنند.
به این ترتیب مقامهای دولت پیشین به انجام خواسته آژانس چراغ سبز نشان داده و به این وعده امریکا در شورای حکام دل خوش کرده بودند که اگر دسترسی به دو مکان به بازرسان آژانس داده شود، دیگر ادعایی علیه ایران مطرح نخواهد شد. یکی از این مکانها سایت «جابربن حیان» بود که بازرسان آژانس از آن بازدید کردند و وقتی کار خود را به پایان رساندند و هیچ مورد اختلافبرانگیزی نیافتند خواستار بازدید از مکان دیگر شدند. مجوز دسترسی به مکان دوم هم در دولت روحانی برای فرستادگان آژانس صادر شد، اما در نهایت و به رغم عدم یافتن هیچ مورد اختلافی نتیجهای در حل و فصل پرونده ادعایی نداشت.
تغییر رویکرد فنی و ممانعت از باج سیاسی
اما رویکرد خصومتجویانه آژانس و پیگیری این ادعاها با روی کار آمدن دولت سیزدهم پاسخی درخور گرفت. چنانکه وقتی «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس در گزارشی که پیش از نشست خردادماه سال جاری بیاعتنا به همکاری سازنده دولت سیزدهم مبنی بر ابهامزدایی از پرونده ادعایی منتشر کرد و سببساز تصویب قعطنامه شورای حکام در نشست خردادماه شد، ایران با توقف فعالیت دوربینهای فراپادمانی و نصب ماشینهای سانتریفیوژ جدید و شروع گازدهی به آن، واکنش قاطع خود را نشان داد؛ اقدام تلافیجویانهای که پیشتر در دولت روحانی تجربه نشده بود.
گفتنی است، قطع دسترسیهای فراپادمانی هم در پی به اجرا درآمدن قانون راهبردی برای لغو تحریمها صورت گرفت که بر مبنای آن باید اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی متوقف میشد. با وجود این مواجهه عملی، مقامهای دولت سیزدهم برای نشان دادن حسننیت خود جهت حل و فصل دیپلماتیک پرونده اختلافی بار دیگر به تفاهم موقتی با مدیرکل آژانس دست یافتند که در جریان سفر مهرماه گذشته محمد اسلامی، مدیر سازمان انرژی اتمی حاصل شد. بعد از این تفاهم قرار شد که بازرسان آژانس در هفتههای آینده راهی ایران شوند تا در یک روند دیپلماتیک برای پرونده ادعایی چارهجویی شود. اما کشورهای غربی عضو شورای حکام فارغ از جاری بودن مسیر همکاری ایران و آژانس، در نشست هفته گذشته خود قطعنامه جدیدی را علیه تهران به تصویب رساندند تا این واقعیت بیش از پیش معلوم شود که هدف اصلی آنها تداوم بخشیدن به پروندهسازیهای مجعول با هدف تحقق خواستههای نامشروعشان است.

فشار حداکثری و اولویت راهبردی ایران
یادداشت
حسامالدین برومند
این روزها دشمنان جمهوری اسلامی با تمام توان و با استفاده از تمام گزینههای ممکن به صحنه آمدهاند. مجموعه این استراتژی دشمنان همان «جنگ ترکیبی» (Hybrid War) است که در واقع تلفیقی از نبردهای آشکار و پنهان، متعارف و نامتعارف، سیاسی، اقتصادی، رسانهای، سایبری، روانی، فرهنگی و اطلاعاتی را در خود جای میدهد. اگر در شرایط فعلی بخواهیم نمونههای متعددی برای اضلاع جنگ ترکیبی دشمن فهرست کنیم، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- امریکا بر گزینه تحریم علیه ملت ایران پافشاری دارد و در تازهترین اتفاق «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه این کشور در توئیتی نوشت: «ما همچنان در تلاشیم در مسیر دور زدن تحریمها علیه ایران اختلال ایجاد کنیم. وزارت خزانهداری ایالاتمتحده در حال تعیین شرکتهای مختلفی است که در امور پتروشیمی و نفت با ایران مشارکت دارند. هر کسی در تسهیل این مبادلات دخیل باشد، تحریمهای ایالاتمتحده را تهدید میکند.» 2- شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی پنجشنبه گذشته با تصویب قطعنامهای، ایران را به عدم همکاری با آژانس متهم کرد! گفتنی است آژانس انرژی اتمی همچنان با رویکردی سیاسی و جهتدار بهعنوان ابزار مذاکراتی امریکا علیه ایران عمل میکند.
3- به موازات تحریمهای اقتصادی و پروندهسازی هستهای، غرب تلاش میکند ایران اسلامی را به نقض حقوق بشر متهم کند و در پوشش حقوق بشر، وجهه ایران اسلامی را مخدوش نماید. از همین رو کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل (کمیته مسائل اجتماعی، انسانی و فرهنگی ) چهارشنبه گذشته قطعنامه کانادا درباره «وضعیت حقوق بشر در ایران» را به تصویب رساند. البته خاطرنشان میشود این قطعنامه، قطعنامهای ضعیف و متزلزل بود و بیش از نیمی از اعضای سازمان ملل متحد با قطعنامه حقوق بشری در مجمع عمومی سازمان ملل علیه ایران همراهی نکردند.
4- امریکاییها همزمان عملیات روانی را با خلق اخبار دروغ به پیوست تحرکات اقتصادی، سیاسی و حقوق بشری علیه ایران در دستور کار دارند. از جمله اینکه سخنگوی ناوگان پنجم امریکا در منطقه، مدعی ارسال محموله 70 تنی سوخت موشک از سوی ایران به مقصد یمن شد که این ادعا از سوی نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل متحد در نیویورک به طور رسمی تکذیب شد.
5- از سوی دیگر صهیونیستها هم در عملیاتی رسانهای این خط خبری را داغ کردند که تانکر نفتی «پاسیفیک زیرکُن » با پرچم لیبریا، هدف حمله پهپادی قرار گرفته واین نفتکش تحت نظر شرکت «ایسترن پاسیفیک شیپینگ» فعالیت میکند؛ شرکتی که مالکیت آن برعهده ایدان اوفر، یک صهیونیست میلیاردر است که از سوی پهپادهای ایرانی مورد حمله قرار گرفته است.
6- حمله تروریستی که در ایذه،اصفهان و مشهد رخ داد نیز در ادامه همان جنگ ترکیبی دشمن است که در واقع فاز مسلحانه آشوب و اغتشاش را در دستور کار قرار داده است. چند روز قبل از آن، جان بولتون به صراحت گفته بود اپوزیسیون ایران- بخوانید آشوبگران- از طریق کردستان عراق مسلح شدهاند و در حال مسلح کردن آنها هستیم. اما درباره این صحنهآرایی دشمنان علیه جمهوری اسلامی و مردم ایران باید گفت؛ اول اینکه فشار اقتصادی و تحریمها علیه ایران شکست خورده است. تحریمهایی که در روزهای اخیر، خبری شده و حتی دو خبرنگار صداوسیما را هم تحریم کردهاند، نشان میدهد امریکاییها به یک نمایش سیاسی روی آوردهاند. استیصال امریکاییها به این برمیگردد که نظام جمهوری اسلامی ایران مسیر خنثیسازی تحریمها را شناسایی کرده و پیچ و مهره ماشین تحریم را با سیاست خارجی متوازن، عضویت در شانگهای، قراردادهای راهبردی با چین و روسیه، تقویت سیاست همسایگی و نظایر آن بشدت شل کرده است و امریکاییها از این مسأله عصبانیاند. حالا تحریم پشت تحریم آنها همان داستان طبل توخالی است. دوم اینکه امریکاییها در قصه مذاکرات هستهای یک رویه غیرقابل انکار را دنبال کردهاند. در حالی که در عیان و جلوت از تمرکز بر آشوب در ایران گزارش میدهند تا این را القا کنند که از توافق هستهای با ایران دور شدهاند، در پیامهای مستقیم و در خلوت، اصرار به مذاکره با ایران دارند. وزیر امور خارجه کشورمان هفته قبل این سناریو و ترفند امریکاییها را با استناد به اخبار دقیق و معتبر، سوزاند. سوم اینکه بازی حقوق بشری امریکاییها علیه ایران بازی ناشیانهای است و امروز دست امریکاییها در حمایت از داعش و تروریستها بیش از گذشته برملا شده است. چهارم اینکه عملیات روانی امریکاییها با درج اخباری دروغ و جهتدار علیه ایران، هم نشانه استیصال واشنگتن است و هم نشانه اینکه از تولید قدرت مقاومت در منطقه هراسان هستند. پنجم اینکه تقلای صهیونیستها علیه ایران اسلامی در ذیل پازل پلید آنها موسوم به پروژه هزار خنجر است که به زعم خود میپندارند با ضربات متعدد میتوانند ایران را تضعیف کنند. ششم اینکه زنجیره تحریم، هستهای، حقوق بشر، عملیات رسانهای و روانی و بالاخره ترور و تسلیح اپوزیسیون ایران، همگی محکوم به شکست است، چون ایران قدرتی تولید کرده که آن قدرت، کاملاً بومی و مختص به خودش است و میتواند با گزینههای متعدد دشمن مقابله کند و پشتوانه اصلی این قدرت، آحاد مردم ایران هستند که حتی هنگامی که برخی خواص هم در بزنگاهها مردود میشوند، آنها از جمهوری اسلامی دفاع میکنند. به قول فارین پالیسی، مشکل غرب این است که نمیتواند ایران را تحلیل کند و به تعبیر اندیشکده بروکینگز، «واشنگتن آنجا که باید کم آورده است: ایجاد تغییرات اساسی در رفتار ایران، چون ایران در طول تاریخ نشان داده است که ظرفیت مقابله با مشکلات را برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود دارد.» واقعیت این است که ایران اسلامی و قوی بار دیگر پروژه امریکاییها را به شکست کشانده و به دنبال آن است که در نظم جدید جهانی، به جایگاه معتبر و مهمی دست پیدا کند که نباید از این اولویت راهبردی کشور غافل شد.
حسامالدین برومند
این روزها دشمنان جمهوری اسلامی با تمام توان و با استفاده از تمام گزینههای ممکن به صحنه آمدهاند. مجموعه این استراتژی دشمنان همان «جنگ ترکیبی» (Hybrid War) است که در واقع تلفیقی از نبردهای آشکار و پنهان، متعارف و نامتعارف، سیاسی، اقتصادی، رسانهای، سایبری، روانی، فرهنگی و اطلاعاتی را در خود جای میدهد. اگر در شرایط فعلی بخواهیم نمونههای متعددی برای اضلاع جنگ ترکیبی دشمن فهرست کنیم، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- امریکا بر گزینه تحریم علیه ملت ایران پافشاری دارد و در تازهترین اتفاق «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه این کشور در توئیتی نوشت: «ما همچنان در تلاشیم در مسیر دور زدن تحریمها علیه ایران اختلال ایجاد کنیم. وزارت خزانهداری ایالاتمتحده در حال تعیین شرکتهای مختلفی است که در امور پتروشیمی و نفت با ایران مشارکت دارند. هر کسی در تسهیل این مبادلات دخیل باشد، تحریمهای ایالاتمتحده را تهدید میکند.» 2- شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی پنجشنبه گذشته با تصویب قطعنامهای، ایران را به عدم همکاری با آژانس متهم کرد! گفتنی است آژانس انرژی اتمی همچنان با رویکردی سیاسی و جهتدار بهعنوان ابزار مذاکراتی امریکا علیه ایران عمل میکند.
3- به موازات تحریمهای اقتصادی و پروندهسازی هستهای، غرب تلاش میکند ایران اسلامی را به نقض حقوق بشر متهم کند و در پوشش حقوق بشر، وجهه ایران اسلامی را مخدوش نماید. از همین رو کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل (کمیته مسائل اجتماعی، انسانی و فرهنگی ) چهارشنبه گذشته قطعنامه کانادا درباره «وضعیت حقوق بشر در ایران» را به تصویب رساند. البته خاطرنشان میشود این قطعنامه، قطعنامهای ضعیف و متزلزل بود و بیش از نیمی از اعضای سازمان ملل متحد با قطعنامه حقوق بشری در مجمع عمومی سازمان ملل علیه ایران همراهی نکردند.
4- امریکاییها همزمان عملیات روانی را با خلق اخبار دروغ به پیوست تحرکات اقتصادی، سیاسی و حقوق بشری علیه ایران در دستور کار دارند. از جمله اینکه سخنگوی ناوگان پنجم امریکا در منطقه، مدعی ارسال محموله 70 تنی سوخت موشک از سوی ایران به مقصد یمن شد که این ادعا از سوی نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل متحد در نیویورک به طور رسمی تکذیب شد.
5- از سوی دیگر صهیونیستها هم در عملیاتی رسانهای این خط خبری را داغ کردند که تانکر نفتی «پاسیفیک زیرکُن » با پرچم لیبریا، هدف حمله پهپادی قرار گرفته واین نفتکش تحت نظر شرکت «ایسترن پاسیفیک شیپینگ» فعالیت میکند؛ شرکتی که مالکیت آن برعهده ایدان اوفر، یک صهیونیست میلیاردر است که از سوی پهپادهای ایرانی مورد حمله قرار گرفته است.
6- حمله تروریستی که در ایذه،اصفهان و مشهد رخ داد نیز در ادامه همان جنگ ترکیبی دشمن است که در واقع فاز مسلحانه آشوب و اغتشاش را در دستور کار قرار داده است. چند روز قبل از آن، جان بولتون به صراحت گفته بود اپوزیسیون ایران- بخوانید آشوبگران- از طریق کردستان عراق مسلح شدهاند و در حال مسلح کردن آنها هستیم. اما درباره این صحنهآرایی دشمنان علیه جمهوری اسلامی و مردم ایران باید گفت؛ اول اینکه فشار اقتصادی و تحریمها علیه ایران شکست خورده است. تحریمهایی که در روزهای اخیر، خبری شده و حتی دو خبرنگار صداوسیما را هم تحریم کردهاند، نشان میدهد امریکاییها به یک نمایش سیاسی روی آوردهاند. استیصال امریکاییها به این برمیگردد که نظام جمهوری اسلامی ایران مسیر خنثیسازی تحریمها را شناسایی کرده و پیچ و مهره ماشین تحریم را با سیاست خارجی متوازن، عضویت در شانگهای، قراردادهای راهبردی با چین و روسیه، تقویت سیاست همسایگی و نظایر آن بشدت شل کرده است و امریکاییها از این مسأله عصبانیاند. حالا تحریم پشت تحریم آنها همان داستان طبل توخالی است. دوم اینکه امریکاییها در قصه مذاکرات هستهای یک رویه غیرقابل انکار را دنبال کردهاند. در حالی که در عیان و جلوت از تمرکز بر آشوب در ایران گزارش میدهند تا این را القا کنند که از توافق هستهای با ایران دور شدهاند، در پیامهای مستقیم و در خلوت، اصرار به مذاکره با ایران دارند. وزیر امور خارجه کشورمان هفته قبل این سناریو و ترفند امریکاییها را با استناد به اخبار دقیق و معتبر، سوزاند. سوم اینکه بازی حقوق بشری امریکاییها علیه ایران بازی ناشیانهای است و امروز دست امریکاییها در حمایت از داعش و تروریستها بیش از گذشته برملا شده است. چهارم اینکه عملیات روانی امریکاییها با درج اخباری دروغ و جهتدار علیه ایران، هم نشانه استیصال واشنگتن است و هم نشانه اینکه از تولید قدرت مقاومت در منطقه هراسان هستند. پنجم اینکه تقلای صهیونیستها علیه ایران اسلامی در ذیل پازل پلید آنها موسوم به پروژه هزار خنجر است که به زعم خود میپندارند با ضربات متعدد میتوانند ایران را تضعیف کنند. ششم اینکه زنجیره تحریم، هستهای، حقوق بشر، عملیات رسانهای و روانی و بالاخره ترور و تسلیح اپوزیسیون ایران، همگی محکوم به شکست است، چون ایران قدرتی تولید کرده که آن قدرت، کاملاً بومی و مختص به خودش است و میتواند با گزینههای متعدد دشمن مقابله کند و پشتوانه اصلی این قدرت، آحاد مردم ایران هستند که حتی هنگامی که برخی خواص هم در بزنگاهها مردود میشوند، آنها از جمهوری اسلامی دفاع میکنند. به قول فارین پالیسی، مشکل غرب این است که نمیتواند ایران را تحلیل کند و به تعبیر اندیشکده بروکینگز، «واشنگتن آنجا که باید کم آورده است: ایجاد تغییرات اساسی در رفتار ایران، چون ایران در طول تاریخ نشان داده است که ظرفیت مقابله با مشکلات را برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود دارد.» واقعیت این است که ایران اسلامی و قوی بار دیگر پروژه امریکاییها را به شکست کشانده و به دنبال آن است که در نظم جدید جهانی، به جایگاه معتبر و مهمی دست پیدا کند که نباید از این اولویت راهبردی کشور غافل شد.

مالیات صفر از خانههای خالی و لوکس!
گروه اقتصادی/ بر اساس قانون مالیات بر خانههای خالی مصوب سال 1400، اگر واحد مسکونی در شهرهای بالای ۱۰۰ هزار نفر بیش از ۱۲۰ روز خالی از سکنه باشد، مشمول مالیات میشود و به ازای هر ماه بیش از زمان مذکور، ماهانه مشمول مالیاتی بر مبنای مالیات بر درآمد اجاره به شرح ضرایب سال اول معادل 6 برابر مالیات متعلقه، سال دوم معادل ۱۲ برابر مالیات متعلقه و سال سوم به بعد معادل ۱۸ برابر مالیات متعلقه خواهد شد. آمارهای رسمی وجود 2.5 میلیون واحد خالی از سکنه در کشور را تأیید میکند که البته تخمین زده میشود در سالهای اخیر (از سال 95 تا کنون که آخرین سرشماری نفوس و مسکن انجام شده)، با افزایش قیمت مسکن و عدم دسترسی مالی متقاضیان برای خرید، تعداد واحدهای خالی بیشتر از رقم مورد نظر است.
با توجه به تعداد بالای مسکن خالی در کشور، قانونگذار، با هدف عرضه این واحدها در شرایطی که بازار با کمبود مسکن برای خرید و اجاره مواجه است، دریافت مالیات از خانههای خالی را تصویب کرد تا با این اهرم قانونی مالکان را برای عرضه واحدها به بازار مصرف متقاعد کند. هرچند کسب درآمد هدف اولیه و اصلی از مالیاتگذاری برای مسکنهای خالی نیست، اما رقم این نوع مالیات نشان میدهد اجرای قانون چقدر موفقیت داشته است.
آمار سازمان امور مالیاتی از دریافتی هفت ماهه امسال مالیات خانههای خالی رقم آن را یک میلیارد و ۴۰۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان نشان میدهد که با توجه به آمار بالای واحدهای خالی عددی ناچیز محسوب میشود، به این ترتیب میتوان گفت که اجرای قانون مالیات بر واحدهای خالی، دو سال بعد از تصویب، موفق نبوده است. شناسایی خانههای خالی بر عهده وزارت راه و شهرسازی و از طریق سامانه املاک و اسکان است. این وزارتخانه با راهاندازی سامانه املاک و اسکان نسبت به ثبت اطلاعات سکونتی افراد اقدام میکند و کسانی که نتوانند اطلاعات را ثبت کنند، خانه آنها بهعنوان خانه خالی از سوی وزارت راه و شهرسازی به سازمان امور مالیاتی معرفی میشود. همین موضوع یک نقص مهم در شناسایی واحدهای خالی محسوب میشود، زیرا از واحدهایی که وزارت راه و شهرسازی بهعنوان واحد خالی به سازمان امور مالیاتی معرفی کرده است، بیشتر آنها خالی نبوده و با اعتراض مالکان به حکم مالیاتی همراه بوده است. به همین دلیل بیشتر انتقادها از قانون مالیات بر خانههای خالی متوجه نحوه شناسایی واحدها است. انتقادات ناشی از روند شناسایی واحدهای مسکونی خالی تا اخذ مالیات از آنها از آنجا است که وزارت راه و شهرسازی بهعنوان نهاد مربوطه برای شناسایی خانههای خالی عملکردی ضعیف دارد.
داوود منظور، رئیس سازمان امور مالیاتی با انتقاد از نحوه شناسایی واحدهای خالی معتقد است: «با خوداظهاری نمیتوان خانههای خالی را شناسایی کرد. تعریف خانههای خالی غلط است. تاکنون ۵۲۰ هزار رکورد خانه خالی توسط وزارت راه و شهرسازی ثبت شد که از این میزان ۲۱۶ هزار اعتراض صورت گرفت که همگی وارد بوده است.» به این ترتیب نزدیک به نیمی از واحدهای شناسایی شده بهعنوان واحد خالی در واقع خالی نبوده و سازمان امور مالیاتی نتوانسته است بر حسب قانون از مالکان آن مالیاتستانی داشته باشد.
با اینکه هدف اولیه مالیات بر خانههای خالی کسب درآمد نیست، اما در قانون تأسیس صندوق ملی مسکن، که تأمینکننده منابع نهضت ملی مسکن برای ساخت 4 میلیون مسکن است، درآمدهای مالیاتی حاصل از مالیات خانههای خالی و لوکس، بهعنوان بخشی از منابع صندوق در جهت تأمین مالی نهضت ملی مسکن در نظر گرفته شده است. به گفته مسعود رهنما رئیس هیأت عامل صندوق ملی مسکن، تاکنون 6 هزار و 600 میلیارد تومان منابع صندوق ملی مسکن تأمین شده که از خزانه و بازپرداخت تسهیلات مسکن مهر است، به این ترتیب عملاً صندوق ملی مسکن دریافتی از مالیات خانههای خالی یا لوکس ندارد. این در حالی است که برای تأمین مالی ساخت سالانه یک میلیون واحد مسکونی 400 هزار میلیارد تومان منابع مورد نیاز است. در شش ماهه نخست امسال مالیات واحدهای لوکس 12 میلیارد و 775 میلیون تومان بوده است. در ابتدای تشکیل صندوق ملی مسکن، مالیاتهای بخش مسکن و ساختمان بهعنوان مهمترین مجوزهای تأمین مالی مطرح شد، حال اما شاهد عملکرد تقریباً صفر در تأمین منابع صندوق از محل مالیات بر خانههای خالی و لوکس هستیم. درخصوص خانههای گرانقیمت هدف اولیه دریافت مالیات، سوق دادن سرمایه به سمت تولید مسکن است، سرمایه زیادی در خانههای خالی یا لوکس که بعضاً خالی هستند، راکد مانده است که این سرمایه اگر با اهرم مالیاتی به سمت تولید مسکن برود، علاوه بر تأمین بخشی از مسکن مورد نیاز در کشور، اشتغالزایی و ارزش افزوده اقتصادی نیز بهدنبال دارد.
رضا عزیزمحمدی، معاون دفتر طراحی سازمان امور مالیاتی کشور، هدف از وضع مالیات بر خانههای خالی و لوکس را تغییر انگیزه مصرف این واحدها میداند که به گفته او «رسیدن به این نتیجه زمانبر است.» او پایه مالیاتی خانههای خالی و لوکس را مالیاتی جدید دانست که برای اجرای آن باید اطلاعات جمعآوری و سپس بررسی شود.
به گفته او، هنوز راهکارهای مربوط به جمعآوری اطلاعات مربوط به خانههای خالی نهایی نشده است. او میگوید: «سازمان امور مالیاتی و سایر دستگاهها با یک پدیده جدید روبهرو شدند که پیشزمینههای لازم را برای اجرای آن نداشتند.» اما او تأکید میکند: «آمار مالیاتی خانههای خالی و لوکس سال ۱۴۰۱ نسبت به آمار سال ۱۴۰۰ از لحاظ جمعآوری اطلاعات رشد قابل ملاحظهای دارد.» او میافزاید: «بحث تشخیص ما در زمینه مالیات خانههای خالی و گرانقیمت این است که ملک مورد نظر را دقیقاً شناسایی کنیم، یک بحث دیگر این است که مالک را دقیق شناسایی کنیم، بحث سوم این است که ارزشگذاری باید دقیق انجام شود.» براساس قانون، ارزشگذاری واحدهای لوکس برای دریافت مالیات در سال 1401 به این نحو است که اگر ملک تا 15 میلیارد تومان قیمت داشته باشد معاف از مالیات است و هر چه قیمت ملک مازاد بر 15 میلیارد تومان باشد، مالیات مبلغ مازاد محاسبه میشود و نه مالیات کل ارزش ملک. با توجه به اینکه در نهضت ملی مسکن، تأمین منابع مالی، محور مهم پیشبرد طرح و ساخت 4 میلیون مسکن است، به نظر میرسد که اجرای درست و دقیق مالیات بر خانههای خالی، در جهت تأمین بخشی از منابع مالی ساخت نهضت ملی مسکن، اهمیت دارد.
با توجه به تعداد بالای مسکن خالی در کشور، قانونگذار، با هدف عرضه این واحدها در شرایطی که بازار با کمبود مسکن برای خرید و اجاره مواجه است، دریافت مالیات از خانههای خالی را تصویب کرد تا با این اهرم قانونی مالکان را برای عرضه واحدها به بازار مصرف متقاعد کند. هرچند کسب درآمد هدف اولیه و اصلی از مالیاتگذاری برای مسکنهای خالی نیست، اما رقم این نوع مالیات نشان میدهد اجرای قانون چقدر موفقیت داشته است.
آمار سازمان امور مالیاتی از دریافتی هفت ماهه امسال مالیات خانههای خالی رقم آن را یک میلیارد و ۴۰۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان نشان میدهد که با توجه به آمار بالای واحدهای خالی عددی ناچیز محسوب میشود، به این ترتیب میتوان گفت که اجرای قانون مالیات بر واحدهای خالی، دو سال بعد از تصویب، موفق نبوده است. شناسایی خانههای خالی بر عهده وزارت راه و شهرسازی و از طریق سامانه املاک و اسکان است. این وزارتخانه با راهاندازی سامانه املاک و اسکان نسبت به ثبت اطلاعات سکونتی افراد اقدام میکند و کسانی که نتوانند اطلاعات را ثبت کنند، خانه آنها بهعنوان خانه خالی از سوی وزارت راه و شهرسازی به سازمان امور مالیاتی معرفی میشود. همین موضوع یک نقص مهم در شناسایی واحدهای خالی محسوب میشود، زیرا از واحدهایی که وزارت راه و شهرسازی بهعنوان واحد خالی به سازمان امور مالیاتی معرفی کرده است، بیشتر آنها خالی نبوده و با اعتراض مالکان به حکم مالیاتی همراه بوده است. به همین دلیل بیشتر انتقادها از قانون مالیات بر خانههای خالی متوجه نحوه شناسایی واحدها است. انتقادات ناشی از روند شناسایی واحدهای مسکونی خالی تا اخذ مالیات از آنها از آنجا است که وزارت راه و شهرسازی بهعنوان نهاد مربوطه برای شناسایی خانههای خالی عملکردی ضعیف دارد.
داوود منظور، رئیس سازمان امور مالیاتی با انتقاد از نحوه شناسایی واحدهای خالی معتقد است: «با خوداظهاری نمیتوان خانههای خالی را شناسایی کرد. تعریف خانههای خالی غلط است. تاکنون ۵۲۰ هزار رکورد خانه خالی توسط وزارت راه و شهرسازی ثبت شد که از این میزان ۲۱۶ هزار اعتراض صورت گرفت که همگی وارد بوده است.» به این ترتیب نزدیک به نیمی از واحدهای شناسایی شده بهعنوان واحد خالی در واقع خالی نبوده و سازمان امور مالیاتی نتوانسته است بر حسب قانون از مالکان آن مالیاتستانی داشته باشد.
با اینکه هدف اولیه مالیات بر خانههای خالی کسب درآمد نیست، اما در قانون تأسیس صندوق ملی مسکن، که تأمینکننده منابع نهضت ملی مسکن برای ساخت 4 میلیون مسکن است، درآمدهای مالیاتی حاصل از مالیات خانههای خالی و لوکس، بهعنوان بخشی از منابع صندوق در جهت تأمین مالی نهضت ملی مسکن در نظر گرفته شده است. به گفته مسعود رهنما رئیس هیأت عامل صندوق ملی مسکن، تاکنون 6 هزار و 600 میلیارد تومان منابع صندوق ملی مسکن تأمین شده که از خزانه و بازپرداخت تسهیلات مسکن مهر است، به این ترتیب عملاً صندوق ملی مسکن دریافتی از مالیات خانههای خالی یا لوکس ندارد. این در حالی است که برای تأمین مالی ساخت سالانه یک میلیون واحد مسکونی 400 هزار میلیارد تومان منابع مورد نیاز است. در شش ماهه نخست امسال مالیات واحدهای لوکس 12 میلیارد و 775 میلیون تومان بوده است. در ابتدای تشکیل صندوق ملی مسکن، مالیاتهای بخش مسکن و ساختمان بهعنوان مهمترین مجوزهای تأمین مالی مطرح شد، حال اما شاهد عملکرد تقریباً صفر در تأمین منابع صندوق از محل مالیات بر خانههای خالی و لوکس هستیم. درخصوص خانههای گرانقیمت هدف اولیه دریافت مالیات، سوق دادن سرمایه به سمت تولید مسکن است، سرمایه زیادی در خانههای خالی یا لوکس که بعضاً خالی هستند، راکد مانده است که این سرمایه اگر با اهرم مالیاتی به سمت تولید مسکن برود، علاوه بر تأمین بخشی از مسکن مورد نیاز در کشور، اشتغالزایی و ارزش افزوده اقتصادی نیز بهدنبال دارد.
رضا عزیزمحمدی، معاون دفتر طراحی سازمان امور مالیاتی کشور، هدف از وضع مالیات بر خانههای خالی و لوکس را تغییر انگیزه مصرف این واحدها میداند که به گفته او «رسیدن به این نتیجه زمانبر است.» او پایه مالیاتی خانههای خالی و لوکس را مالیاتی جدید دانست که برای اجرای آن باید اطلاعات جمعآوری و سپس بررسی شود.
به گفته او، هنوز راهکارهای مربوط به جمعآوری اطلاعات مربوط به خانههای خالی نهایی نشده است. او میگوید: «سازمان امور مالیاتی و سایر دستگاهها با یک پدیده جدید روبهرو شدند که پیشزمینههای لازم را برای اجرای آن نداشتند.» اما او تأکید میکند: «آمار مالیاتی خانههای خالی و لوکس سال ۱۴۰۱ نسبت به آمار سال ۱۴۰۰ از لحاظ جمعآوری اطلاعات رشد قابل ملاحظهای دارد.» او میافزاید: «بحث تشخیص ما در زمینه مالیات خانههای خالی و گرانقیمت این است که ملک مورد نظر را دقیقاً شناسایی کنیم، یک بحث دیگر این است که مالک را دقیق شناسایی کنیم، بحث سوم این است که ارزشگذاری باید دقیق انجام شود.» براساس قانون، ارزشگذاری واحدهای لوکس برای دریافت مالیات در سال 1401 به این نحو است که اگر ملک تا 15 میلیارد تومان قیمت داشته باشد معاف از مالیات است و هر چه قیمت ملک مازاد بر 15 میلیارد تومان باشد، مالیات مبلغ مازاد محاسبه میشود و نه مالیات کل ارزش ملک. با توجه به اینکه در نهضت ملی مسکن، تأمین منابع مالی، محور مهم پیشبرد طرح و ساخت 4 میلیون مسکن است، به نظر میرسد که اجرای درست و دقیق مالیات بر خانههای خالی، در جهت تأمین بخشی از منابع مالی ساخت نهضت ملی مسکن، اهمیت دارد.

برای بازجویی نرفتم
گروه فرهنگی/ توجه به وقایع اجتماعی ازجمله ضرورتهای نویسندگیاست، مسألهای که برخی اهالی قلم بیتفاوت از کنارش میگذرند. البته در این بین نویسندگانی هم هستند که بنای خلق کتابهای خود را بر همین اساس استوار کردهاند و آثارشان برآمده از واقعیتهایی است که به نوعی تجربهشان کردهاند؛ نظیر محمدعلی جعفری و نوشتههایش از گرفتاریهایی که کرونا رقم زد تا شرایطی که سوریها با آن مواجه بودند و به تازگی هم ماجرای ناآرامیهای کشور خودمان. این نویسنده یزدی اخیراً پای صحبت با برخی بازداشتیهای اخیر نشسته و روایتی از این گفتوگوها را در صفحه شخصیاش منتشر کرده و قصد انتشار مابقی آن را در قالب کتاب دارد. در گپوگفت امروز «ایران» با محمدعلی جعفری درباره این نوشتهها و همچنین ضرورت توجه نویسندگان به وقایع اجتماعی روز میخوانید.
به تازگی روایتهایی به قلم شما در صفحه شخصیتان در فضای مجازی منتشر شده، پیرامون گفتوگوییهایی که با برخی زندانیهای ناآرامیهای اخیر داشتهاید؛ نوشتههایی دیالوگمحور، به سبک و سیاق داستانی اما مبتنی بر واقعیت. ابتدا درباره انگیزهتان از این کار بگویید.
راستش این کار بابت دغدغه شخصی خودم بود. همزمان با شروع اتفاقاتی که در کشورمان رخ داده سؤالی در ذهنم شکل گرفت. اینکه فضای فکری افرادی که برخی از آنها به عنوان معترض قدم در خیابان میگذارند و تعدادی هم قصد ناآرام کردن شرایط را دارند چیست! دنبال این بودم که بدانم حرف دل افرادی که در این دو دسته قرار میگیرند چیست. اصلاً چرا به این شکل حرف خود را میزنند و... انجام این گفتوگوها بیشتر از جهت مردمشناسی و کسب اطلاعات شخصی برایم مهم بود.
چرا زندان؟
خب تنها جایی که امکان گفتوگوی راحت با جمع کثیری از آنان فراهم بود همین زندان است.
برای کسب مجوزهای لازم با مشکلی روبهرو نشدید؟
این دفعه نه. اما چند سال قبل که بحث افزایش قیمت بنزین و حاشیههای آن بود به هیچ طریقی نتوانستم به زندان راه پیدا کنم. برای همین این دفعه تلاش کردم تا بالاخره راهی برای ورود به زندان به دست آورم.
این کار فقط از جهت کنجکاوی بوده یا پیرو همان بحث قدیمی است که نویسندگان در مواجهه با مسائل اجتماعی رسالتی برعهده دارند؟
راستش هر دو مورد. به عنوان نویسنده، خودم را موظف به بررسیهایی در این خصوص و صحبت با دستگیرشدگان میدیدم؛ البته همانطور که گفتم منکر کنجکاوی شخصیام نمیشوم. متأسفانه رسانههای داخلی در چنین مواقعی چندان قوی عمل نمیکنند و کمتر با تصاویری واقعی از آنچه رخ داده روبهرو میشویم. بهجای اکتفا به اطلاعرسانی کلی و کلیشهای تصمیم گرفتم خودم دست به کار بشوم. شاید تا حدی هم بتوان گفت که تقصیری ندارند. بُعد امنیتی و ضرورتهای سیاسی- نظامی در چنین مواقعی آنقدر بالاست که نمیتوان هر چیزی را منعکس کرد. این سبب بروز ضعف در تحلیلهای جامعهشناختی و مردمشناختی میشود.
طی این رفتوآمدها موفق به انجام چه تعداد گفتوگو شدید؟
دقیق به خاطرم نیست. اما بارها به زندان رفتم، هم پای صحبت با زندانیهای مرد نشستم و هم گفتههای بند زنان را شنیدم. فضای گفتوگوی یک به یک با بازداشتیها فراهم نبود. اغلبشان در بندهای گروهی بودند، جمعهای بیست- سی نفری. برای صحبت با اینها به بندها میرفتم، از صبح تا شب کنارشان بودم. با هم چایی میخوردیم، حرف میزدیم و زندگی میکردیم.
به چه عنوان در جمعشان حاضر شده بودید؟
نمیخواستم کار پنهانی کنم! گفتم قصدم چیست. ابتدا به من و سؤالاتم گارد داشتند. اما کمکم رفیق میشدیم و باورشان میشد که فقط یک نویسندهام. واقعیت هم داشت. برای بازجویی که نرفته بودم. توضیح میدادم که فقط دنبال بررسیهای جامعهشناختی هستم و در این بین حاضر بودم پلی بین آنان با مسئولان بشوم که بدانند چرا معترض شدهاند و... با یکسری گفتوگوهای گروهی داشتم. با برخی هم امکان صحبت تکنفره پیدا کردم. صحبتهای اختصاصیتر را با لیدرها داشتم که سوژههای خاصتری به شمار میآمدند. با اینها حداقل یکی- دو ساعتی حرف زدم.
از انجام این گفتوگوها به چه نتایجی دست پیدا کردید؟
مهمترینش اینکه دیگر نمیتوان آدمها را صفر تا صدی ارزیابی کرد، حتی نمیتوان بهطور دقیق مشخص کرد که هر یک از دستگیرشدگان در کدامیک از دو گروهی که اشاره شد جای میگیرند. البته بحث لیدرها یا آنهایی که وابستگی خارجی داشتند فرق دارد. سؤالات بسیاری در ذهن اغلب افرادی که با آنان مصاحبه کردم بود که پاسخشان را نیافته بودند. خب طبیعی است که این دلمشغولیها بالاخره یکجایی فوران کند و اتفاقی رخ بدهد که شاهد بودیم؛ چیزی که پیشتر باید تدبیر درستی برای آن اندیشیده میشد.
تصمیمی برای انتشار کتاب از روایتهای مذکور دارید؟
بله، اما نه به شکل داستان کوتاه و رمان. اگر در چنین قالبهایی برود دیگر بُعد مستندگونهاش را از دست میدهد. ترجیح خودم به انتشار روایتگونه و بیکم و کاست آنها است. حواشی این ماجرا با انتشار در قالب کتاب دیگر آنگونه که باید دیده نمیشوند.
اگر قرار به انتشار این مطالب در قالب کتاب باشد به احتمال بسیار با ملاحظاتی از جهت ممیزی روبهرو میشوید!
بله و همین است که انتشار در فضای مجازی اولویتم بوده و هست. حواشی را در صفحه خودم و اصل ماجرا را بعدتر به شکل کتاب در اختیار علاقهمندان قرار میدهم. در این صورت، بخشی که کتاب میشود هم با احتمال ممیزی کمتری روبهرو میشود. از این بحث که بگذریم انتشار به روز این مشاهدات برای من اهمیت زیادی داشت. وقتی اثری وارد چرخه نشر میشود، هرچقدرهمه مراحل سریع طی شود باز زمان قابل توجهی میگذرد تا روانه کتابفروشیها شود. به نظرم حالا وقت انتشارشان بود. در ارتباط با کتابی که قرار است منتشر کنم هم باید دید کار چگونه پیش میرود، امیدوارم دوستان ممیز تا حد ممکن کاری به محتوای نوشتهام نداشته باشند.
در انجام گفتوگوها با چه دشواریهایی هم از جهت مسئولان و هم مصاحبهشوندهها روبهرو شدید؟
در درجه نخست تلاشی که باید برای اقناع مسئولان به خرج میدادم! برای مسئولان مهم بود که بدانند چه هدفی دارم. چه چیزی قرار است بنویسم و برای که! خب در ابتدای کار من خودم هم نمیدانستم که قرار است چه چیزی بنویسم. اینطور آثار تا وقتی کار شروع نشود نتیجهاش معلوم نیست. به مسئولان گفتم من به فضای زندان میروم، با زندانیها صحبت میکنم و آن چیزی را که دیدم و شنیدم،مینویسم. ممکن است نتیجه کار باب دلتان شود و شاید هم نه! رسالتم این بود که بروم و بنویسم که رفتم و نوشتم. خدا رو شکر با همراهی دادستان یزد مشکلی پیش نیامد، اعتماد کرد و اجازه ورود پیدا کردم.
تجربه مشابهی از نوشتن درباره وقایع اجتماعی یا اتفاقات روز را دارید؟
توجه به مسائل و اتفاقات اجتماعی یکی از مهمترین دغدغههای من برای نوشتن است. سال 1396 در اوج مسائلی که سوریه با آن روبهرو بود به این کشور سفر کردم. فضای سوریه را دیدم و مشاهداتم را در قالب کتابی با عنوان «جاده یوتیوب» نوشتم که از سوی نشر معارف در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. در دوره کرونا هم کار مشابهی کردم، البته به غیر از آن دورههایی که قرنطینه اعلام شدند. به اغلب تشکلها و جمعهایی که برای غلبه به این پاندمی تلاش میکردند رفتم، از جمع نیروهای جهادی که به رایگان دست به تولید ماسک میزدند گرفته تا مراکز درمانی و بیمارستانها. حتی پای صحبت با بیماران هم نشستم. الان شرایط عوض شده و آن هیبت کرونا ریخته، وگرنه زمانی که من بررسیهایم رو شروع کردم واقعه ترسناکی بود.
این را هم در قالب کتاب نوشتید؟
بله، «دل پلاس» عنوان کتابی است که درباره کارهای مردمی و جهادگرانه مرتبط با کرونا نوشتم و نشر شهید کاظمی آن را منتشر کرد. همین چند ماه قبل که یزد سیل آمد هم باز به جمع گروههای جهادی رفتم و مشاهداتی هم در آن رابطه داشتم.
با توجه به اینکه عمده تمرکز شما با وقایع اجتماعی روز است، اینها را برای مردم مینویسید یا هدفتان این است که نادیدههای مسئولان را به گوششان برسانید؟
من برای مردم مینویسم. چه وقتی که مثل حالا بحث ناآرامیها است، چه آن موقع که کرونا یا سیل آمد؛ درباره همه اینها نوشتم تا مشاهداتم را بخوانند. در همین بحث سیل، دنبال این بودم کاری کنم که حال مردم خوب شود. در آن شرایطی که بخش عمده خبرها درباره خرابیها بود دنبال این بودم که آن بخش مثبت ماجرا را نشان بدهم؛ اینکه حتی در آن شرایط دشوار هم برخی تمام هموغمشان کمک به دیگران است. این اتفاقی بود که در ارتباط با کرونا هم بارها دربارهاش شنیدیم و خواندیم. به جرأت تأکید میکنم که موقع شیوع جهانی کرونا در هیچ یک از کشورهای غربی، مشابه آن نوعدوستیهایی که در ایران شاهد بودیم، رخ نداد. اینجا مردم، فارغ از اینکه از چه طبقه و قشری باشند برای کمک به هم میکوشیدند. جوانانی که بیمزد و مواجب هر کاری از دستشان برآمد کردند و اینها اتفاقات بزرگی است. حرف من این است که اگر ما درباره زشتیها و فجایع مینویسیم درباره اتفاقات خوب هم باید اطلاعرسانی کنیم. این کاری است که از عهده اهالی قلم ساخته است، اینکه امیدبخشی کنیم و نشان بدهیم که در کنار زشتیها هنوز خوبی هم وجود دارد.
در آخر درباره این بگویید که توجه نویسندگان به وقایع اجتماعی، فارغ از اینکه چه حوزهای را شامل بشود چقدر به پرهیز آثار از تکرار کمک میکند؟
بخشی از گرفتاری ادبیات داستانی امروزمان نشأت گرفته از بیتوجهی نویسندگان به اتفاقات کشورمان و چه بسا که جهان است. نویسندهای که به اطلاعات اندک و از طرفی چند کتابی که خوانده اکتفا نکند بیشک آثاری خواندنیتر خلق میکند. البته تحقق این مسأله به شرط رعایت دیگر ملزومات خلق یک اثر داستانی است.
به تازگی روایتهایی به قلم شما در صفحه شخصیتان در فضای مجازی منتشر شده، پیرامون گفتوگوییهایی که با برخی زندانیهای ناآرامیهای اخیر داشتهاید؛ نوشتههایی دیالوگمحور، به سبک و سیاق داستانی اما مبتنی بر واقعیت. ابتدا درباره انگیزهتان از این کار بگویید.
راستش این کار بابت دغدغه شخصی خودم بود. همزمان با شروع اتفاقاتی که در کشورمان رخ داده سؤالی در ذهنم شکل گرفت. اینکه فضای فکری افرادی که برخی از آنها به عنوان معترض قدم در خیابان میگذارند و تعدادی هم قصد ناآرام کردن شرایط را دارند چیست! دنبال این بودم که بدانم حرف دل افرادی که در این دو دسته قرار میگیرند چیست. اصلاً چرا به این شکل حرف خود را میزنند و... انجام این گفتوگوها بیشتر از جهت مردمشناسی و کسب اطلاعات شخصی برایم مهم بود.
چرا زندان؟
خب تنها جایی که امکان گفتوگوی راحت با جمع کثیری از آنان فراهم بود همین زندان است.
برای کسب مجوزهای لازم با مشکلی روبهرو نشدید؟
این دفعه نه. اما چند سال قبل که بحث افزایش قیمت بنزین و حاشیههای آن بود به هیچ طریقی نتوانستم به زندان راه پیدا کنم. برای همین این دفعه تلاش کردم تا بالاخره راهی برای ورود به زندان به دست آورم.
این کار فقط از جهت کنجکاوی بوده یا پیرو همان بحث قدیمی است که نویسندگان در مواجهه با مسائل اجتماعی رسالتی برعهده دارند؟
راستش هر دو مورد. به عنوان نویسنده، خودم را موظف به بررسیهایی در این خصوص و صحبت با دستگیرشدگان میدیدم؛ البته همانطور که گفتم منکر کنجکاوی شخصیام نمیشوم. متأسفانه رسانههای داخلی در چنین مواقعی چندان قوی عمل نمیکنند و کمتر با تصاویری واقعی از آنچه رخ داده روبهرو میشویم. بهجای اکتفا به اطلاعرسانی کلی و کلیشهای تصمیم گرفتم خودم دست به کار بشوم. شاید تا حدی هم بتوان گفت که تقصیری ندارند. بُعد امنیتی و ضرورتهای سیاسی- نظامی در چنین مواقعی آنقدر بالاست که نمیتوان هر چیزی را منعکس کرد. این سبب بروز ضعف در تحلیلهای جامعهشناختی و مردمشناختی میشود.
طی این رفتوآمدها موفق به انجام چه تعداد گفتوگو شدید؟
دقیق به خاطرم نیست. اما بارها به زندان رفتم، هم پای صحبت با زندانیهای مرد نشستم و هم گفتههای بند زنان را شنیدم. فضای گفتوگوی یک به یک با بازداشتیها فراهم نبود. اغلبشان در بندهای گروهی بودند، جمعهای بیست- سی نفری. برای صحبت با اینها به بندها میرفتم، از صبح تا شب کنارشان بودم. با هم چایی میخوردیم، حرف میزدیم و زندگی میکردیم.
به چه عنوان در جمعشان حاضر شده بودید؟
نمیخواستم کار پنهانی کنم! گفتم قصدم چیست. ابتدا به من و سؤالاتم گارد داشتند. اما کمکم رفیق میشدیم و باورشان میشد که فقط یک نویسندهام. واقعیت هم داشت. برای بازجویی که نرفته بودم. توضیح میدادم که فقط دنبال بررسیهای جامعهشناختی هستم و در این بین حاضر بودم پلی بین آنان با مسئولان بشوم که بدانند چرا معترض شدهاند و... با یکسری گفتوگوهای گروهی داشتم. با برخی هم امکان صحبت تکنفره پیدا کردم. صحبتهای اختصاصیتر را با لیدرها داشتم که سوژههای خاصتری به شمار میآمدند. با اینها حداقل یکی- دو ساعتی حرف زدم.
از انجام این گفتوگوها به چه نتایجی دست پیدا کردید؟
مهمترینش اینکه دیگر نمیتوان آدمها را صفر تا صدی ارزیابی کرد، حتی نمیتوان بهطور دقیق مشخص کرد که هر یک از دستگیرشدگان در کدامیک از دو گروهی که اشاره شد جای میگیرند. البته بحث لیدرها یا آنهایی که وابستگی خارجی داشتند فرق دارد. سؤالات بسیاری در ذهن اغلب افرادی که با آنان مصاحبه کردم بود که پاسخشان را نیافته بودند. خب طبیعی است که این دلمشغولیها بالاخره یکجایی فوران کند و اتفاقی رخ بدهد که شاهد بودیم؛ چیزی که پیشتر باید تدبیر درستی برای آن اندیشیده میشد.
تصمیمی برای انتشار کتاب از روایتهای مذکور دارید؟
بله، اما نه به شکل داستان کوتاه و رمان. اگر در چنین قالبهایی برود دیگر بُعد مستندگونهاش را از دست میدهد. ترجیح خودم به انتشار روایتگونه و بیکم و کاست آنها است. حواشی این ماجرا با انتشار در قالب کتاب دیگر آنگونه که باید دیده نمیشوند.
اگر قرار به انتشار این مطالب در قالب کتاب باشد به احتمال بسیار با ملاحظاتی از جهت ممیزی روبهرو میشوید!
بله و همین است که انتشار در فضای مجازی اولویتم بوده و هست. حواشی را در صفحه خودم و اصل ماجرا را بعدتر به شکل کتاب در اختیار علاقهمندان قرار میدهم. در این صورت، بخشی که کتاب میشود هم با احتمال ممیزی کمتری روبهرو میشود. از این بحث که بگذریم انتشار به روز این مشاهدات برای من اهمیت زیادی داشت. وقتی اثری وارد چرخه نشر میشود، هرچقدرهمه مراحل سریع طی شود باز زمان قابل توجهی میگذرد تا روانه کتابفروشیها شود. به نظرم حالا وقت انتشارشان بود. در ارتباط با کتابی که قرار است منتشر کنم هم باید دید کار چگونه پیش میرود، امیدوارم دوستان ممیز تا حد ممکن کاری به محتوای نوشتهام نداشته باشند.
در انجام گفتوگوها با چه دشواریهایی هم از جهت مسئولان و هم مصاحبهشوندهها روبهرو شدید؟
در درجه نخست تلاشی که باید برای اقناع مسئولان به خرج میدادم! برای مسئولان مهم بود که بدانند چه هدفی دارم. چه چیزی قرار است بنویسم و برای که! خب در ابتدای کار من خودم هم نمیدانستم که قرار است چه چیزی بنویسم. اینطور آثار تا وقتی کار شروع نشود نتیجهاش معلوم نیست. به مسئولان گفتم من به فضای زندان میروم، با زندانیها صحبت میکنم و آن چیزی را که دیدم و شنیدم،مینویسم. ممکن است نتیجه کار باب دلتان شود و شاید هم نه! رسالتم این بود که بروم و بنویسم که رفتم و نوشتم. خدا رو شکر با همراهی دادستان یزد مشکلی پیش نیامد، اعتماد کرد و اجازه ورود پیدا کردم.
تجربه مشابهی از نوشتن درباره وقایع اجتماعی یا اتفاقات روز را دارید؟
توجه به مسائل و اتفاقات اجتماعی یکی از مهمترین دغدغههای من برای نوشتن است. سال 1396 در اوج مسائلی که سوریه با آن روبهرو بود به این کشور سفر کردم. فضای سوریه را دیدم و مشاهداتم را در قالب کتابی با عنوان «جاده یوتیوب» نوشتم که از سوی نشر معارف در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. در دوره کرونا هم کار مشابهی کردم، البته به غیر از آن دورههایی که قرنطینه اعلام شدند. به اغلب تشکلها و جمعهایی که برای غلبه به این پاندمی تلاش میکردند رفتم، از جمع نیروهای جهادی که به رایگان دست به تولید ماسک میزدند گرفته تا مراکز درمانی و بیمارستانها. حتی پای صحبت با بیماران هم نشستم. الان شرایط عوض شده و آن هیبت کرونا ریخته، وگرنه زمانی که من بررسیهایم رو شروع کردم واقعه ترسناکی بود.
این را هم در قالب کتاب نوشتید؟
بله، «دل پلاس» عنوان کتابی است که درباره کارهای مردمی و جهادگرانه مرتبط با کرونا نوشتم و نشر شهید کاظمی آن را منتشر کرد. همین چند ماه قبل که یزد سیل آمد هم باز به جمع گروههای جهادی رفتم و مشاهداتی هم در آن رابطه داشتم.
با توجه به اینکه عمده تمرکز شما با وقایع اجتماعی روز است، اینها را برای مردم مینویسید یا هدفتان این است که نادیدههای مسئولان را به گوششان برسانید؟
من برای مردم مینویسم. چه وقتی که مثل حالا بحث ناآرامیها است، چه آن موقع که کرونا یا سیل آمد؛ درباره همه اینها نوشتم تا مشاهداتم را بخوانند. در همین بحث سیل، دنبال این بودم کاری کنم که حال مردم خوب شود. در آن شرایطی که بخش عمده خبرها درباره خرابیها بود دنبال این بودم که آن بخش مثبت ماجرا را نشان بدهم؛ اینکه حتی در آن شرایط دشوار هم برخی تمام هموغمشان کمک به دیگران است. این اتفاقی بود که در ارتباط با کرونا هم بارها دربارهاش شنیدیم و خواندیم. به جرأت تأکید میکنم که موقع شیوع جهانی کرونا در هیچ یک از کشورهای غربی، مشابه آن نوعدوستیهایی که در ایران شاهد بودیم، رخ نداد. اینجا مردم، فارغ از اینکه از چه طبقه و قشری باشند برای کمک به هم میکوشیدند. جوانانی که بیمزد و مواجب هر کاری از دستشان برآمد کردند و اینها اتفاقات بزرگی است. حرف من این است که اگر ما درباره زشتیها و فجایع مینویسیم درباره اتفاقات خوب هم باید اطلاعرسانی کنیم. این کاری است که از عهده اهالی قلم ساخته است، اینکه امیدبخشی کنیم و نشان بدهیم که در کنار زشتیها هنوز خوبی هم وجود دارد.
در آخر درباره این بگویید که توجه نویسندگان به وقایع اجتماعی، فارغ از اینکه چه حوزهای را شامل بشود چقدر به پرهیز آثار از تکرار کمک میکند؟
بخشی از گرفتاری ادبیات داستانی امروزمان نشأت گرفته از بیتوجهی نویسندگان به اتفاقات کشورمان و چه بسا که جهان است. نویسندهای که به اطلاعات اندک و از طرفی چند کتابی که خوانده اکتفا نکند بیشک آثاری خواندنیتر خلق میکند. البته تحقق این مسأله به شرط رعایت دیگر ملزومات خلق یک اثر داستانی است.

حق خوری از تالابها!
بیتا میرعظیمی
خبرنگار
چند سالی است که حال تالابهای کشور خوب نیست؛ اگر چه کارشناسان محیط زیست، بارها بر نتایج مخرب خشکیدگی این اکوسیستمهای ارزشمند و تبدیل آنها به منشأ گرد وغبار هشدار دادهاند اما در عمل نتیجهای حاصل نشده است؛ هر سال بدتر از سال بعد! طبق آخرین آمار منتشر شده، 42 تالاب ارزشمند این مرز و بوم به منشأ گرد وغبار تبدیل شده و 43 درصد دیگرنیز پتانسیل تبدیل شدن به منشأ گرد وغبار را دارند. این در حالی است که با استناد به ماده 2 قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالابهای کشور، سازمان حفاظت محیط زیست مکلف است نیاز آبی زیستمحیطی تالابها را تعیین کرده و وزارت نیرو باید ضمن تدوین و اجرای برنامه مدون، به تخصیص و تأمین آن اقدام کند؛ بر اساس قانون حفاظت و احیای تالابها، پرداخت حقابههای زیست محیطی پس از مصرف شرب باید در اولویت وزارت نیرو باشد، اما وضعیت تالابهای کشور نشان میدهد که این قانون به رغم نادیده گرفته شدن، نقض نیز شده است!
پیگیر وضعیت حقابه هستیم
وضعیت بیآبی تالابها و عدم تأمین حقابه آنها به اندازهای بحرانی شده است که چندی پیش «محمد مخبر» معاون اول رئیس جمهور در نامهای به وزیر کشور خواهان ارائه گزارش فعالیتهای انجام شده پیرامون مدیریت زیست بومی تالابهای کشور شد. این در حالی است که پیشتر «علی سلاجقه» رئیس سازمان محیط زیست کشور گفته بود که ما پیگیر وضعیت حقابه از وزارت نیرو هستیم و این وزارتخانه مکلف است وظیفهاش را در این خصوص انجام دهد. اما آیا وزارت نیرو تاکنون به وظیفه قانونی خود مبنی بر تأمین حقابه زیست محیطی تالابهای کشور عمل کرده است؟ سؤال بسیاری از فعالان و کارشناسان محیط زیست این است که چرا وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست تاکنون شفاف عمل نکرده و عدد و آمارهای پرداخت حقابهها را در اختیار رسانهها نگذاشته است؟
طبق گفته «صدیقه مدرس طباطبایی» رئیس گروه منابع آب، پایش و آینده پژوهشی تالابهای سازمان محیط زیست، وضعیت فعلی تالابهای کشور بیانگر نبود اراده برای تأمین نیاز آبی آنها توسط شرکتهای آب منطقهای وابسته به وزارت نیرو بوده و باوجود جلسات، مکاتبات و پیگیریهای انجام شده، همکاری ثمربخشی از سوی وزارت نیرو صورت نپذیرفته است؛ بعضاً نیز چنانچه اقدامی صورت گرفته، پاسخگوی تأمین نیاز محیط زیستی تالابها و جلوگیری از آثار تخریبی بلندمدت در آنها نبوده است.
برداشت بیرویه آب
مسعود باقرزاده کریمی کارشناس تالابها و مشاور آب و فاضلاب کشور، به «ایران» میگوید: وزارت نیرو در تأمین حقابه تالابهای کشور طبق سند تخصیص عمل میکند اما دو عامل مهم (کاهش بارندگی و برداشتهای غیرمجاز آب) مانع رسیدن آب به تالابها میشود. در حقیقت وزارت نیرو، رهاسازی آب را انجام داده است اما در مسیر تالابها توسط کشاورزان به شکل بیرویهای برداشت شده است. این وضعیت پیشتر به اعتراض رئیس سازمان حفاظت محیط زیست منجر شده بود. علی سلاجقه از وزارت نیرو خواسته است که حقابه تالابها را از سر تالابها بدهد و برداشت کشاورزان را به پای پرداخت حقابه تالابها ننویسد.
باقرزاده کریمی برای خلاصی از خشکیدگی تالابها و تأمین حقابه آنها چند راهکار ارائه میدهد؛ اول اینکه حقابه تالابها در زمستان تأمین شود تا کشاورزان نتوانند این آب را برداشت کنند. از طرفی باید با تمام ابزارهای قانونی و اجرایی، جلوی برداشت غیرمجاز آبهای سطحی و زیرزمینی گرفته شود. در صورت رعایت این دو مؤلفه میتوان به تأمین حقابه تالابها امید بست.
حقابه بهصورت کامل تأمین نشده است
در همین ارتباط، یدالله آذرهوا رئیس اداره حفاظت و احیای تالابهای آذربایجان شرقی نیز به «ایران» میگوید: سالهاست که حقابه تالابهای حوضه دریاچه ارومیه بهصورت کامل تأمین نشده است؛ نمود این موضوع نیز در تالابهای قوری گل و قره قشلاق مشاهده میشود. بخش دیگر وضعیت بد آبی تالابها به عملکرد سایر دستگاهها مانند بخش جهاد کشاورزی و امور اراضی بازمیگردد. از سویی دیگر شاهدیم هیچ برخورد اصولی با تغییر کاربریها در کنارههای تالاب انجام نمیشود. شاهدیم که به رغم پیگیری و تعیین حقابه تالابها، هنوز با حفر چاههای غیرمجاز مقابله نمیشود. کشاورزی ناپایدار و احداث سدها نیز مزید بر علت شده است، اما راهکار این است که سازمان محیط زیست نیاز آبی تالابها را بهصورت مشخص تعیین کرده و پس از ابلاغ به وزارت نیرو، تأمین نیاز آبی مشخص شده را نیز پیگیری کند. حقیقت آن است که بخش کشاورزی نقش بسیار بزرگی در تأمین حقابه تالابها دارد که اگر تدبیری صحیح اندیشیده نشود با مشکلات جدی از جمله خشکیدگی کامل تالابها در سالهای آتی مواجه خواهیم شد.
رفتارهای دوگانه وزارت نیرو!
هژیر کیانی دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیط زیست استان خوزستان و فعال محیط زیست نیز به «ایران» میگوید: برای پاسخگویی به تأمین یا عدم تأمین حقابه تالابهای کشور توسط وزارت نیرو باید مروری بر رفتار این وزارتخانه با منابع آبی، رودها و تالابهای کشور داشته باشیم. در حقیقت از وزارتخانهای که به شکل کلان در مخالفت با سند ملی حفاظت محیط زیست حداقل در یک دهه اخیر قدم برداشته و از بدو فعالیتهایش برخلاف اصل پنجاهم قانون اساسی بدون ارزیابیهای مستقل و علمی زیست محیطی و پیوستهای اجتماعی عمل کرده و هر جایی که خواسته اقدام به سدسازی کرده است، چگونه میتوان انتظار تأمین حقابه داشت؟ این در حالی است که سدسازیها یعنی جریان طبیعی حقابهها را محدود کردند! آیا با مشاهده رفتارهای دوگانه وزارت نیرو با محیط زیست و منابع طبیعی، میتوان امیدی به تأمین حقابه تالابهای کشور داشت؟
به گفته کیانی، وزارت نیرو در مقاطعی ادعا کرده است که رهاسازی آب به تالابها را انجام داده؛ این در حالی است که همین میزان آب بهدلیل آورد رودخانهها و... تأمین شده و در حقیقت مجبور به رهاسازی آب شده است. سازمانهای مردمنهاد هرگز به چشم خود ندیدهاند که حقابه تالاب شادگان و میانگران و هورالعظیم و... به منظور مقابله با آسیبهای جدی که متوجه تنوع زیستی تالاب هاست، به شکل تدریجی رهاسازی شود. نتیجه این اقدامات نیز این است که به جای تأمین حقابه تالابها و احیای بخش نابود شده سند ملی حفاظت محیط زیست، تالابها به مراکز عمدهای از ریزگردها تبدیل شده و همه ساله بر وسعت آنها افزوده میشود. مادامی که فرهنگ بیکیفری رواج داشته و جرمانگاری محیط زیستی در تخلفات و کم کاریها انجام نمیشود، ترک فعل وزارت نیرو در تأمین حقابه تالابهای کشور از جمله تالابهای خوزستان که همه ساله بر خشکیدگی آنها افزوده میشود، ادامه داشته و تازه سودای اجرای پروژههای انتقال آب مانند خرسان و کوهرنگ 3 و... را نیز در سر خواهند پروراند.
خبرنگار
چند سالی است که حال تالابهای کشور خوب نیست؛ اگر چه کارشناسان محیط زیست، بارها بر نتایج مخرب خشکیدگی این اکوسیستمهای ارزشمند و تبدیل آنها به منشأ گرد وغبار هشدار دادهاند اما در عمل نتیجهای حاصل نشده است؛ هر سال بدتر از سال بعد! طبق آخرین آمار منتشر شده، 42 تالاب ارزشمند این مرز و بوم به منشأ گرد وغبار تبدیل شده و 43 درصد دیگرنیز پتانسیل تبدیل شدن به منشأ گرد وغبار را دارند. این در حالی است که با استناد به ماده 2 قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالابهای کشور، سازمان حفاظت محیط زیست مکلف است نیاز آبی زیستمحیطی تالابها را تعیین کرده و وزارت نیرو باید ضمن تدوین و اجرای برنامه مدون، به تخصیص و تأمین آن اقدام کند؛ بر اساس قانون حفاظت و احیای تالابها، پرداخت حقابههای زیست محیطی پس از مصرف شرب باید در اولویت وزارت نیرو باشد، اما وضعیت تالابهای کشور نشان میدهد که این قانون به رغم نادیده گرفته شدن، نقض نیز شده است!
پیگیر وضعیت حقابه هستیم
وضعیت بیآبی تالابها و عدم تأمین حقابه آنها به اندازهای بحرانی شده است که چندی پیش «محمد مخبر» معاون اول رئیس جمهور در نامهای به وزیر کشور خواهان ارائه گزارش فعالیتهای انجام شده پیرامون مدیریت زیست بومی تالابهای کشور شد. این در حالی است که پیشتر «علی سلاجقه» رئیس سازمان محیط زیست کشور گفته بود که ما پیگیر وضعیت حقابه از وزارت نیرو هستیم و این وزارتخانه مکلف است وظیفهاش را در این خصوص انجام دهد. اما آیا وزارت نیرو تاکنون به وظیفه قانونی خود مبنی بر تأمین حقابه زیست محیطی تالابهای کشور عمل کرده است؟ سؤال بسیاری از فعالان و کارشناسان محیط زیست این است که چرا وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست تاکنون شفاف عمل نکرده و عدد و آمارهای پرداخت حقابهها را در اختیار رسانهها نگذاشته است؟
طبق گفته «صدیقه مدرس طباطبایی» رئیس گروه منابع آب، پایش و آینده پژوهشی تالابهای سازمان محیط زیست، وضعیت فعلی تالابهای کشور بیانگر نبود اراده برای تأمین نیاز آبی آنها توسط شرکتهای آب منطقهای وابسته به وزارت نیرو بوده و باوجود جلسات، مکاتبات و پیگیریهای انجام شده، همکاری ثمربخشی از سوی وزارت نیرو صورت نپذیرفته است؛ بعضاً نیز چنانچه اقدامی صورت گرفته، پاسخگوی تأمین نیاز محیط زیستی تالابها و جلوگیری از آثار تخریبی بلندمدت در آنها نبوده است.
برداشت بیرویه آب
مسعود باقرزاده کریمی کارشناس تالابها و مشاور آب و فاضلاب کشور، به «ایران» میگوید: وزارت نیرو در تأمین حقابه تالابهای کشور طبق سند تخصیص عمل میکند اما دو عامل مهم (کاهش بارندگی و برداشتهای غیرمجاز آب) مانع رسیدن آب به تالابها میشود. در حقیقت وزارت نیرو، رهاسازی آب را انجام داده است اما در مسیر تالابها توسط کشاورزان به شکل بیرویهای برداشت شده است. این وضعیت پیشتر به اعتراض رئیس سازمان حفاظت محیط زیست منجر شده بود. علی سلاجقه از وزارت نیرو خواسته است که حقابه تالابها را از سر تالابها بدهد و برداشت کشاورزان را به پای پرداخت حقابه تالابها ننویسد.
باقرزاده کریمی برای خلاصی از خشکیدگی تالابها و تأمین حقابه آنها چند راهکار ارائه میدهد؛ اول اینکه حقابه تالابها در زمستان تأمین شود تا کشاورزان نتوانند این آب را برداشت کنند. از طرفی باید با تمام ابزارهای قانونی و اجرایی، جلوی برداشت غیرمجاز آبهای سطحی و زیرزمینی گرفته شود. در صورت رعایت این دو مؤلفه میتوان به تأمین حقابه تالابها امید بست.
حقابه بهصورت کامل تأمین نشده است
در همین ارتباط، یدالله آذرهوا رئیس اداره حفاظت و احیای تالابهای آذربایجان شرقی نیز به «ایران» میگوید: سالهاست که حقابه تالابهای حوضه دریاچه ارومیه بهصورت کامل تأمین نشده است؛ نمود این موضوع نیز در تالابهای قوری گل و قره قشلاق مشاهده میشود. بخش دیگر وضعیت بد آبی تالابها به عملکرد سایر دستگاهها مانند بخش جهاد کشاورزی و امور اراضی بازمیگردد. از سویی دیگر شاهدیم هیچ برخورد اصولی با تغییر کاربریها در کنارههای تالاب انجام نمیشود. شاهدیم که به رغم پیگیری و تعیین حقابه تالابها، هنوز با حفر چاههای غیرمجاز مقابله نمیشود. کشاورزی ناپایدار و احداث سدها نیز مزید بر علت شده است، اما راهکار این است که سازمان محیط زیست نیاز آبی تالابها را بهصورت مشخص تعیین کرده و پس از ابلاغ به وزارت نیرو، تأمین نیاز آبی مشخص شده را نیز پیگیری کند. حقیقت آن است که بخش کشاورزی نقش بسیار بزرگی در تأمین حقابه تالابها دارد که اگر تدبیری صحیح اندیشیده نشود با مشکلات جدی از جمله خشکیدگی کامل تالابها در سالهای آتی مواجه خواهیم شد.
رفتارهای دوگانه وزارت نیرو!
هژیر کیانی دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیط زیست استان خوزستان و فعال محیط زیست نیز به «ایران» میگوید: برای پاسخگویی به تأمین یا عدم تأمین حقابه تالابهای کشور توسط وزارت نیرو باید مروری بر رفتار این وزارتخانه با منابع آبی، رودها و تالابهای کشور داشته باشیم. در حقیقت از وزارتخانهای که به شکل کلان در مخالفت با سند ملی حفاظت محیط زیست حداقل در یک دهه اخیر قدم برداشته و از بدو فعالیتهایش برخلاف اصل پنجاهم قانون اساسی بدون ارزیابیهای مستقل و علمی زیست محیطی و پیوستهای اجتماعی عمل کرده و هر جایی که خواسته اقدام به سدسازی کرده است، چگونه میتوان انتظار تأمین حقابه داشت؟ این در حالی است که سدسازیها یعنی جریان طبیعی حقابهها را محدود کردند! آیا با مشاهده رفتارهای دوگانه وزارت نیرو با محیط زیست و منابع طبیعی، میتوان امیدی به تأمین حقابه تالابهای کشور داشت؟
به گفته کیانی، وزارت نیرو در مقاطعی ادعا کرده است که رهاسازی آب به تالابها را انجام داده؛ این در حالی است که همین میزان آب بهدلیل آورد رودخانهها و... تأمین شده و در حقیقت مجبور به رهاسازی آب شده است. سازمانهای مردمنهاد هرگز به چشم خود ندیدهاند که حقابه تالاب شادگان و میانگران و هورالعظیم و... به منظور مقابله با آسیبهای جدی که متوجه تنوع زیستی تالاب هاست، به شکل تدریجی رهاسازی شود. نتیجه این اقدامات نیز این است که به جای تأمین حقابه تالابها و احیای بخش نابود شده سند ملی حفاظت محیط زیست، تالابها به مراکز عمدهای از ریزگردها تبدیل شده و همه ساله بر وسعت آنها افزوده میشود. مادامی که فرهنگ بیکیفری رواج داشته و جرمانگاری محیط زیستی در تخلفات و کم کاریها انجام نمیشود، ترک فعل وزارت نیرو در تأمین حقابه تالابهای کشور از جمله تالابهای خوزستان که همه ساله بر خشکیدگی آنها افزوده میشود، ادامه داشته و تازه سودای اجرای پروژههای انتقال آب مانند خرسان و کوهرنگ 3 و... را نیز در سر خواهند پروراند.

پاسخ جهانبخش و انصاریفرد به خبرنگار انگلیسی
یک ساعت قبل از تمرین دیروز 2بازیکن با حضور در کنفرانس مطبوعاتی پاسخگوی سؤالات خبرنگاران بودند. یکی از این ملی پوشان، علیرضا جهانبخش بود که ابتدا سؤالات را با زبان فارسی جواب میداد اما در ادامه جواب یکی از خبرنگاران را با زبان انگلیسی داد و آرین قاسمی ترجمهاش کرد.
عکس: مهدی بلوریان / ایرنا
صفحه 17را بخوانید
عکس: مهدی بلوریان / ایرنا
صفحه 17را بخوانید
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
تروریسم رسانهای علیه ایذه
-
14 شهید امنیت در آشوب 24 25 26
-
افزایش 38 درصدی خرید اینترنتی در مهرماه
-
پاسخ «نه» ۹۶ کشور به پروژه ضد ایرانی
-
مخالفت چین و روسیه با قطعنامه امریکایی
-
فشار حداکثری و اولویت راهبردی ایران
-
مالیات صفر از خانههای خالی و لوکس!
-
برای بازجویی نرفتم
-
حق خوری از تالابها!
-
پاسخ جهانبخش و انصاریفرد به خبرنگار انگلیسی

اخبارایران آنلاین