ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ساعت 22:30 امشب؛ جنگ ستارگان بارسلونا و رئال دوباره از راه رسید
الکلاسیکو با چاشنی جنبش «سونامی دموکراسی»
حامد جیرودی
خبرنگار
جنگ ستارگان دوباره از راه رسید. دیداری میان بارسلونا و رئال مادرید که یک فوتبال ساده نیست؛ الکلاسیکو جدالی میان دو تفکر است. یک رویارویی تاریخی در اسپانیا که سالهاست نگاه علاقهمندان به فوتبال در جهان را به خود جلب کرده. دوئلی که در ایران طرفداران زیادی دارد و عادل فردوسیپور هم چند شب پیش با ویژهبرنامهای اینترنتی به نام «کلاسیکو» که تهیهکنندگی آن را برعهده داشت، با اجرای پژمان جمشیدی و با حضور چهرههایی نظیر علی دایی، وریا غفوری، امیر مهدی ژوله و یک ارتباط تصویری جالب با ژاوی آلونسو، هافبک سابق رئال مادرید به استقبال آن رفت.
تفاوتی که این الکلاسیکو با تقابلهای قبلی دو تیم دارد، ناآرامیهایی است که دوباره در بارسلون شدت گرفته و این بازی را تحت تأثیر اتفاقات سیاسی قرار داده است. داستان اختلاف و در واقع نفرت هواداران دو تیم از هم به دلایل مختلفی بازمیگردد. یکی از دلایل اختلاف بارسلونا و رئال مادرید مربوط به مناطقی است که هر یک از این دو تیم در آنها واقع شدهاند و منازعاتی که با هم داشتهاند. رئالیها در منطقه کاستیا حضور دارند و تیم رقیب در منطقه کاتالونیا. در واقع رقابت این دو تیم فوتبالی تا حد زیادی از اختلافات سیاسی بین کاستیاییها و کاتالانها ناشی میشود که آن را به عبارتی جنگ داخلی اسپانیا هم نامیدهاند. در طول حکومت ریورا و بخصوص ژنرال فرانکو (1975–1939)، بیشتر مذاهب و مردم نقاط مختلف اسپانیا بجز مردم کاستیا، تضعیف شدند. به همین دلیل بود که مردم کاتالان به تیمشان لقب «فراتر از یک باشگاه» را دادند. در این شرایط، آنها تنها راه مقابله با فرانکو و بیان کردن مخالفتهای خود را پیوستن به باشگاه بارسلونا میدانستند چون هم ریسک کمتری داشت و هم کاملاً قانونی بود. در دهه ۱۹۵۰، رقابت رئال مادرید و بارسلونا بسیار بیشتر از قبل شد. در آن روزها، آلفردو دی استفانو ستارهای بود که هر دو باشگاه قصد خریدش را داشتند. پس از درگیری فراوان، فدراسیون فوتبال اسپانیا این گونه رأی داد که این ستاره فقید آرژانتینی-اسپانیایی، سال اول را در رئال و سال دوم را در بارسلونا بازی کند اما در ادامه بارسا کنار کشید و سرانجام دی استفانو به رئال پیوست تا به یکی از اسطورههای تاریخ این باشگاه تبدیل شود. جالب اینکه دی استفانو که در سال 2014 در سن 88 سالگی درگذشت و سالها رئیس افتخاری رئال مادرید بود، ۱۸ گل در الکلاسیکوها به بارسلونا زد تا بعد از لیونل مسی 26 گله در رده دوم بهترین گلزنان تاریخ الکلاسیکوها باشد.
حالا هم هر از گاهی جداییطلبان کاتالان ساز جدایی کوک میکنند که البته دولت اسپانیا این موضوع را برنمیتابد و آشوبگران را سرکوب میکند ولی با این حال ورزشگاه «نیوکمپ» جایگاه مناسبی است تا آنها دوباره صدای اعتراض خود را به گوش همه بخصوص دولت مرکزی برسانند. مسابقه امشب در حالی پس از پایان هفته هفدهم لالیگا برگزار میشود که قرار بود حدود یک ماه و نیم پیش و از سری رقابتهای هفته دهم برگزار شود ولی با اوج گرفتن اعتراضات که به جنبش «سونامی دموکراسی» معروف شده، ال کلاسیکو هم به تعویق افتاد. این شرایط باعث شد تا رئالیها خواهان گرفتن تضمینهای امنیتی از نیروی پلیس محلی شوند و برای همین تدابیر امنیتی خاصی برای این دیدار که امشب ساعت 22:30 آغاز میشود، اتخاذ شد. به این ترتیب که بازیکنان و اعضای دو تیم در هتلی به نام «پرینسسا سوفیا» در شهر بارسلون مستقر میشوند. حسن این هتل این است که فقط 500 متر با نیوکمپ فاصله دارد و بازیکنان و کادر فنی دو تیم میتوانند سریع به استادیوم برسند و از تظاهرات سیاسی که در بسیاری از نقاط ایالت کاتالونیا از جمله بارسلون برقرار است، گزندی نبینند.
ال کلاسیکو امشب، دویست و هفتاد و ششمین تقابل بارسلونا و رئال مادرید است. در 275 بازی گذشته شامل تمام رقابتها، 115 برد سهم بارسا بوده و 99 پیروزی برای رئال به ثبت رسیده و 61 مسابقه نیز مساوی شده است. دو تیم در چارچوب رقابتهای لالیگا 178 مصاف داشتهاند که سهم هر تیم 72 پیروزی بوده و 34 مسابقه هم مساوی شده است. آخرین بازی دو تیم هم بازی برگشت فصل گذشته لالیگا بود که بارسا با گل ایوان راکیتیچ 1-0 رئال را از پیش رو برداشت. بهترین پیروزی آبی و اناریپوشان برابر قوهای سپید مادرید برد 7-0 در بازی دوستانه سال 1913 و بهترین برد کهکشانیها هم پیروزی معروف 11-1 در کوپا دل ری 1943 است. شاگردان ارنستو والورده در آخرین بازی خود در خانه رئال سوسیهداد به تساوی 2-2 رسیدند و شاگردان زینالدین زیدان هم در خانه والنسیا به تساوی 1-1 دست پیدا کردند تا هر دو تیم با تساوی به استقبال الکلاسیکو بروند. در حال حاضر بارسا و رئال هر دو از 16 بازی صاحب 35 امتیاز هستند و شاگردان والورده تنها به دلیل تفاضل گل بهتر در صدر قرار دارند و شاگردان زیدان در رده دوم جدول. بنابراین مصاف امشب درکنار تمام حساسیتهایی که پیشتر به آن اشاره شد، حساسیت جدولی هم دارد.
بــــرش
زیدان: آنها مسی دارند، ما هم سلاحهای خودمان را داریم
زینالدین زیدان دیروز در کنفرانس مطبوعاتی پیش از دیدار امشب مقابل بارسلونا حاضر شد.سرمربی فرانسوی رئال مادرید درباره نگرانیاش از لغو بازی، گفت:«خیلی چیزها گفته میشود اما مردم واقعاً میخواهند این بازی را ببینند. نگران هیچ چیز نیستم. میدانیم که آنها مسی را دارند اما ما هم سلاحهای خود را داریم. همگی خوشحالیم که میتوانیم در چنین مسابقهای بازی کنیم. دوران بازیهایم در ال کلاسیکو را به یاد میآورم که برای این مسابقه زندگی میکردیم. تنها روی بازی متمرکز هستیم.»
حکم اعدام مشرف به اتهام «خیانت بزرگ» صادر شد
<پرویز> در دسترس نیست
گروه جهان / پرویز مشرف، رئیسجمهوری سابق پاکستان که بدنامی ترور «بینظیر بوتو» در آخرین ماههای ریاست جمهوریاش رابه دوش میکشد، صبح دیروز بعد از سالها باز بودن پروندههای مربوط به وی در دادگاه عالی پاکستان، از سوی دادگاهی در اسلام آباد به اتهام خیانت به کشور به اعدام محکوم شد. این در حالی است که وی اکنون چند سال است تحت عنوان درمانهای پزشکی به دوبی رفته و در رفاه زندگی میکند. این اولین بار است که در تاریخ پاکستان، کشوری که ارتش قدرت برتر آن محسوب میشود، یک ژنرال حکم اعدام دریافت میکند.
به گزارش سایت روزنامه پاکستانی «داون»، دادگاه مقابله با تروریسم اسلام آباد، مطابق ماده 6 قانون اساسی پاکستان، «پرویز مشرف» را سزاوار دریافت حکم اعدام بهدلیل خیانت به کشور دانست. مطابق این ماده قانونی، «هر فردی که از قانون اساسی پاکستان سوءاستفاده کرده یا آن را زیر پا گذاشته یا تعلیق کند یا از قانون اساسی برای اعمال فشار استفاده کند، مرتکب خیانت شده و مجازات او حبس ابد یا مرگ است.» بنا بر این گزارش، کار قضاوت در این دادگاه را سه قاضی انجام میدادند: «وقار احمد»، قاضی دادگاه عالی پیشاور که ریاست دادگاه مربوط به «پرویز مشرف» را بر عهده داشت. «نظار اکبر»، قاضی دادگاه عالی سند و «شاهد کریم»، قاضی دادگاه عالی لاهور دیگر قضات حاضر در این دادگاه بودند. آنها «پرویز مشرف» را متهم کردند، سوم نوامبر سال 2007 (12 آبان 1386) در جریان انتخاباتی که «بینظیر بوتو»، کاندیدای آن بود و در یکی از کمپینهای خود ترور شد، اقدام به تعلیق قانون اساسی به نفع خود کردهاست. آنها این اقدام را سوءاستفاده از قدرت و نقض قوانین توصیف کرده و در نهایت رئیسجمهوری سابق پاکستان را در اتهام «خیانت بزرگ» مستحق مجازات دانستند. هرچند نظر آنها درباره نوع مجازات متفاوت بود، اما در نهایت دو نفر از این قضات رأی به اعدام «مشرف» دادند و اعلام کردند، جزئیات این دادگاه و حکم صادره طی 48 ساعت، یعنی تا صبح پنجشنبه اعلام خواهد شد. پرونده «مشرف» از 6 سال پیش در دادگاه عالی اسلام آباد مفتوح بود. اما با توجه به قدرت نظامیان در پاکستان، هیچگاه رسیدگی به آن به طور کامل انجام نشده بود. اما دادگاهی که دیروز حکم صادر کرد، از سه ماه پیش در میان هشدارهای دادگاه عالی اسلامآباد کار رسیدگی به پرونده را آغاز کرد و دیروز نیز حکم نهایی خود را صادر کرد.
بهگزارش سایت شبکه خبری «الجزیره» ژنرال «پرویز مشرف» که اکنون 74 ساله است، سال 1999 (1378) د رجریان کودتایی علیه «نواز شریف»، نخستوزیر سابق پاکستان، به قدرت رسید و 9 سال دراین کشور حکم راند. او در نهایت بعد از انتخابات پارلمانی 2007 پاکستان و ترور «بینظیر بوتو» که بسیاری وی را عامل اصلی آن میدانند، در اوت 2008 (28 مرداد 1387) از رسمت ریاست جمهوری پاکستان استعفا کرد. او پس از آن در تبعیدی خود خواسته به لندن و پس از آن به دوبی رفت و سال 2010 (1390) اقدام به تأسیس حزب «مسلم لیگ همه پاکستان» کرد. اما این حزب با اقبال مردم پاکستان که دیگر دل خوشی از «مشرف» نداشتند، مواجه نشد. او برای انتخابات پارلمانی 2013 به کراچی بازگشت اما حزبش در این انتخابات تنها یک کرسی به دست آورد. هرچند «مسلم لیگ همه پاکستان» در انتخابات 2018 نیز همان یک کرسی را هم از دست داد. «مشرف» دو سال بعد از شکست حزبش در انتخابات 2013 با وجود آنکه ممنوع الخروج بود، به بهانه بیماری و درمان به امارات عربی متحده رفت و در دوبی ساکن شدو دیگر به پاکستان بازنگشت.
به گزارش سایت روزنامه پاکستانی «داون»، دادگاه مقابله با تروریسم اسلام آباد، مطابق ماده 6 قانون اساسی پاکستان، «پرویز مشرف» را سزاوار دریافت حکم اعدام بهدلیل خیانت به کشور دانست. مطابق این ماده قانونی، «هر فردی که از قانون اساسی پاکستان سوءاستفاده کرده یا آن را زیر پا گذاشته یا تعلیق کند یا از قانون اساسی برای اعمال فشار استفاده کند، مرتکب خیانت شده و مجازات او حبس ابد یا مرگ است.» بنا بر این گزارش، کار قضاوت در این دادگاه را سه قاضی انجام میدادند: «وقار احمد»، قاضی دادگاه عالی پیشاور که ریاست دادگاه مربوط به «پرویز مشرف» را بر عهده داشت. «نظار اکبر»، قاضی دادگاه عالی سند و «شاهد کریم»، قاضی دادگاه عالی لاهور دیگر قضات حاضر در این دادگاه بودند. آنها «پرویز مشرف» را متهم کردند، سوم نوامبر سال 2007 (12 آبان 1386) در جریان انتخاباتی که «بینظیر بوتو»، کاندیدای آن بود و در یکی از کمپینهای خود ترور شد، اقدام به تعلیق قانون اساسی به نفع خود کردهاست. آنها این اقدام را سوءاستفاده از قدرت و نقض قوانین توصیف کرده و در نهایت رئیسجمهوری سابق پاکستان را در اتهام «خیانت بزرگ» مستحق مجازات دانستند. هرچند نظر آنها درباره نوع مجازات متفاوت بود، اما در نهایت دو نفر از این قضات رأی به اعدام «مشرف» دادند و اعلام کردند، جزئیات این دادگاه و حکم صادره طی 48 ساعت، یعنی تا صبح پنجشنبه اعلام خواهد شد. پرونده «مشرف» از 6 سال پیش در دادگاه عالی اسلام آباد مفتوح بود. اما با توجه به قدرت نظامیان در پاکستان، هیچگاه رسیدگی به آن به طور کامل انجام نشده بود. اما دادگاهی که دیروز حکم صادر کرد، از سه ماه پیش در میان هشدارهای دادگاه عالی اسلامآباد کار رسیدگی به پرونده را آغاز کرد و دیروز نیز حکم نهایی خود را صادر کرد.
بهگزارش سایت شبکه خبری «الجزیره» ژنرال «پرویز مشرف» که اکنون 74 ساله است، سال 1999 (1378) د رجریان کودتایی علیه «نواز شریف»، نخستوزیر سابق پاکستان، به قدرت رسید و 9 سال دراین کشور حکم راند. او در نهایت بعد از انتخابات پارلمانی 2007 پاکستان و ترور «بینظیر بوتو» که بسیاری وی را عامل اصلی آن میدانند، در اوت 2008 (28 مرداد 1387) از رسمت ریاست جمهوری پاکستان استعفا کرد. او پس از آن در تبعیدی خود خواسته به لندن و پس از آن به دوبی رفت و سال 2010 (1390) اقدام به تأسیس حزب «مسلم لیگ همه پاکستان» کرد. اما این حزب با اقبال مردم پاکستان که دیگر دل خوشی از «مشرف» نداشتند، مواجه نشد. او برای انتخابات پارلمانی 2013 به کراچی بازگشت اما حزبش در این انتخابات تنها یک کرسی به دست آورد. هرچند «مسلم لیگ همه پاکستان» در انتخابات 2018 نیز همان یک کرسی را هم از دست داد. «مشرف» دو سال بعد از شکست حزبش در انتخابات 2013 با وجود آنکه ممنوع الخروج بود، به بهانه بیماری و درمان به امارات عربی متحده رفت و در دوبی ساکن شدو دیگر به پاکستان بازنگشت.
به بهانه 18 دسامبر روز جهانی عاری از خشونت
پیادهروی روی اعصاب یکدیگر
یوسف حیدری
گزارش نویس
سازمان پزشکی قانونی میگوید نزاع خیابانی در تهران به نسبت سال قبل رشد 2.5 درصد داشته و سکوی قهرمانی نزاعهای خیابانی همچنان در اختیار این شهر بیدر و پیکر است. براساس گزارش این سازمان از ابتدای فروردین تا پایان شهریور ماه امسال 331 هزار و 152 نفر بهدلیل آسیبهای ناشی از نزاع به مراکز پزشکی مراجعه کردند و ناگفته پیداست که این تنها آمار رسمی و متعلق به کسانی است که به پزشکی قانونی مراجعه کردهاند. این از آمار و خشونت آشکار که برای دیدنش کافی است سر بچرخانید و دو سه نفری را درحال یقه کشی و مشت و لگدپرانی ببینید؛ اما دامنه خشونت تنها به اینها ختم نمیشود، آنچه امروز میتواند تهران را به جایگاهی دست نیافتنی و فراتر از مرزها برساند، خشونت پنهان است.
خشونتهای کلامی، درگیریهای لفظی، خشونت در فضای مجازی، اهانت با زبان بدن و... چیزی است که تقریباً همه ما در طول روز آن را تجربه میکنیم و بهعنوان تکمیلکننده این زنجیره، دیگرانی را هم مورد خشونت قرار میدهیم تا با اعصابی فرسوده به بستر برویم و فردا صبح با عجله وارد چرخه شویم.
با اینهمه ، پژوهشگرانی را هم می توان یافت که این چرخه خشونت را به شکل دیگری تحلیل می کنند.
دکتر سعید معیدفر جامعه شناس برخلاف برخی که نگران افزایش آمار خشونت در ایران هستند، معتقد است با توجه به آنومی یا ناهنجاریهای وحشتناکی که در جامعه موج میزند، میزان خشونت خیلی کم است. انگار جامعه در اوج رنج به نوعی همدلی نیز رسیده باشد: «وقتی ما به انسان بهعنوان موجودی اجتماعی نگاه میکنیم میبینیم نیازهای متعدد خودش را از کانال جامعه مرتفع میکند. یعنی در واقع اگر مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و محیط زیست را از طریق جامعه بتواند حل کند میتواند زندگی مسالمت آمیزی هم داشته باشد. بنابراین انسان از صفر تا صد زندگی، به جامعه و به یک سازمان اجتماعی نیازمند است. حال اگر قرار باشد جامعه در کوچکترین مشکلات به او کمک نکند و بهعبارتی آن قدر روابط اجتماعی بهم ریخته باشد و سازمان اجتماعی منحل، دستگاهها و سازمانهای اداری درگیر انواع فساد، بیکفایتی و ناکارآمدی باشد این فرد بر سر کوچکترین نیازها با مشکل مواجه میشود.
بهطور مثال اگر یک فرد هر روز 10 نیاز داشته باشد و برای برطرف کردن 9 نیاز آن درگیر شود و به نتیجه هم نرسد یا با مصیبت آن را برطرف کند وضع روحی و روانی او بهم میریزد. این فرد در چنین شرایطی نمیتواند کنترلی بر رفتار خودش داشته باشد؛ درگیر میشود و این درگیری با فحاشی و ضرب و شتم همراه میشود. درواقع کسانی که وضعیت اقتصادی زندگیشان مطلوب نیست و نمیتوانند حداقلهای زندگی را برآورده کنند کنترل عصبی برای اداره یک زندگی معمولی را ازدست میدهند.»
دکتر معیدفر با تشریح شرایط امروز جامعه میگوید: «در شرایط آشفته کنونی که روابط اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و فرهنگی آسیب دیده است بازهم بسیاری از مردم با وجود مشکلات روحی یک حداقلهایی از متانت و صبر را به شکلی خود انگیخته رعایت میکنند و واقعاً صبر و تحمل این مردم فوقالعاده است. ما آدمهای بدی نیستیم. من بهعنوان یک ایرانی که اینجا در شرایط اجتماعی بهم ریخته درگیر خشونت میشوم وقتی به کشور دیگری که سازمان اجتماعی محکمی دارد سفر میکنم به یکی از باهنجارترین افراد تبدیل میشوم. پس مشکل از من نیست بلکه مشکل سازمان اجتماعی فروریخته است.»
این جامعه شناس به یکی از مشکلاتی که امروزه بسیاری از مردم با آن دست به گریبان هستند اشاره میکند و با بیان نبود مدیریت درست در حل این مشکل میگوید: «اکسیژن که نیاز اولیه زیست است بهدلیل فروپاشی سازمانهای اجتماعی و مدیریت غلط با بحران مواجه شده است و این روزها شاهدیم که بارها مراکز آموزشی را تعطیل میکنند و این ناشی از مدیریت غلطی است که انبوه جامعه را از پراکندگی سنتی و تاریخی در چند نقطه کشور به حاشیه شهرها میکشاند. به لحاظ ژنتیکی فردا چه بلایی سر این مردم خواهد آمد و نسلهای آینده با این آلودگی و مشکلاتی که وجود دارد چه خواهند کرد؟ ما پاسخی برای این پرسش ساده نداریم.»
خشونت یک مقوله تهی است
پدیده خشونت شهری یکی از معضلات مهم دوران جدید در کلانشهرهای ایران و جهان است. تحلیل اجتماعی خشونت از زوایای مختلف مستلزم واکاوی کارکرد نهادهای مختلف اجتماعی مثل نهاد خانواده، مدرسه و نهادهای رسمی و غیررسمی است. دکتر یعقوب موسوی جامعه شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا معتقد است برای بررسی علل افزایش خشونت باید نهادهای اجتماعی را که مسئولیت مفاهمه و آرامش و مداراگرایی دارند، آسیب شناسی کرد. وی با بیان اینکه «کژ کارکردی» این نهادها تبعات و آثار فراوانی روی رفتار و شخصیت افراد میگذارد میگوید: «اگرچه از منظر روانشناسی تحلیل شخصیت افراد هم مهم است و باید چگونگی شکلگیری انگیزههایی را که منجر به بروز خشونت فیزیکی، کلامی و رفتاری میشود مدنظر قرار داد اما آنچه از منظر جامعه شناسی خشونت در شهر مهم است بیشتر معلول کژکارکردی نهادهای اجتماعی در شهر است. وقتی نهادها نتوانند وظایف خودشان را که یک نوع مداراگرایی در شهر است انجام بدهند شاهد خشونت بر سر منافع افراد خواهیم بود.
از نگاه دکتر موسوی خشونت به خودی خود، یک مقوله تهی است و چیزی در خودش ندارد: «خشونت تابع و وابسته شرایط مختلف درونی و بیرونی است. شرایط بیرونی یعنی کژکارکردی نهادهایی که به وظایف خودشان عمل نمیکنند. نهادهای عمومی مثل شهرداری که با وجود بودجه قابل ملاحظه در بخش فرهنگی به وظیفهاش عمل نمیکند. شهرداریها امروزه در دنیا مأموریت مهمی در خشونتزدایی از شهر دارند و بایست نقاط آسیب خیز را شناسایی و به کمک کارشناسان برنامههای فوقالعادهای برای حل مشکلات داشته باشند.»
به اعتقاد این جامعه شناس اگر کارکرد نهادهای رسمی و غیررسمی را که مسئولیت بهسازی رفتاری را برعهده دارند بررسی کنیم نمره آنها در زمینه خشونتزدایی بسیار پایین خواهد بود: «توسعه ناموزون و غیرعقلانی شهر، باعث شده تا امروز مشکلات اجتماعی بهصورت تصاعدی افزایش پیدا کند. حادثهای مثل افزایش قیمت سوخت یا مسابقات ورزشی زمینه را براحتی برای بروز خشونتهای جمعی فراهم میکند. کافی است یک حادثه کوچک در قسمتی از شهر مثل برخورد پلیس با چند نفر یا یک تجمع صورت گیرد تا خشم فروخفته و ناراحتی و نارضایتی عمومی بروز پیدا کند. اگر مردم نتوانند اعتراض خودشان به نهادهای رسمی را ابراز کنند و خشم فروخفته خود را بیرون نریزند، از نظر جامعه شناسی و روانشناسی زمینه برای بروز خشونت درون خانواده و جامعه فراهم میشود.»
خشونت میتواند مجازی باشد
فضای مجازی مستقل و مجزا از فضای واقعی نیست. وقتی در بیرون از فضای مجازی نتوانیم روابط جامعه را بهدلیل فروپاشی سازمان اجتماعی تنظیم کنیم چگونه میخواهیم آن را در فضای مجازی کنترل کنیم؟ به اعتقاد معیدفر فضای مجازی درحال حاضر عملاً به یک سوپاپ تخلیه انرژی بیجا تبدیل شده است و در واقع ابراز خشم در شبکههای اجتماعی روشی برای تخلیه انرژیهای مزاحم است تا لااقل به برخورد فیزیکی کشیده نشود: «اگر در ارتباطات رودررو ملاحظه یکدیگر را نکنیم، فضای مجازی به عرصهای برای تاخت و تاز و فحاشی تبدیل میشود. اگر میخواهیم فضای مجازی سالمی داشته باشیم باید فضای واقعی تعاملات سازنده را در بیرون از این فضا به وجود بیاوریم. باید افراد در انجمنها، تشکلها، احزاب و صنوف تربیت شوند و باهم تعامل سازنده پیدا کنند ولی الان مطالعات و بررسیها نشان میدهد همکاریهای جمعی در کشور بشدت سقوط کرده و هر روز بدتر میشود. وقتی شما هیچ عرصهای برای تعاملات سالم و اخلاقی نداشته باشید فضای مجازی هم خراب میشود.»
موسوی نیز در این زمینه میگوید: «در بسیاری از کشورهای دنیا شبکههای مجازی نمادی از توسعه اجتماعی و فرهنگی در کنار رشد عقلانی است و این شبکهها ابزاری برای مبادلات فکر است. متأسفانه در کشور خودمان گاهی شاهدیم که این شبکهها به جای آنکه کیفیت زندگی را بالا ببرند به محلی برای بیان خشونت کلامی و فحاشیهای عریان تبدیل میشود. در این فضای مجازی زشتترین ناسزاها بدون ملاحظه به افراد مختلف و بخصوص سلبریتیها داده میشود و این نشان میدهد که هنوز هم فرهنگ عمومی در استفاده از شبکههای مجازی پایین است.»
این استاد دانشگاه خشونتهای پنهان را برای یک جامعه خطرناک میداند و معتقد است چون ما جامعهای نیمه باز و نیمه بسته هستیم، مدیران و مسئولان با همه مشکلات اجتماعی متوجه میشوند که زیر پوست شهر چه خبر است و چه خشونتی متراکم شده. اما از مسئولان و نهادها که بگذریم، ضلع دیگر خشونت خود ما هستیم و اینکه تا چه اندازه بخواهیم این زنجیره را کامل یا در جایی آن را قطع کنیم.
گزارش نویس
سازمان پزشکی قانونی میگوید نزاع خیابانی در تهران به نسبت سال قبل رشد 2.5 درصد داشته و سکوی قهرمانی نزاعهای خیابانی همچنان در اختیار این شهر بیدر و پیکر است. براساس گزارش این سازمان از ابتدای فروردین تا پایان شهریور ماه امسال 331 هزار و 152 نفر بهدلیل آسیبهای ناشی از نزاع به مراکز پزشکی مراجعه کردند و ناگفته پیداست که این تنها آمار رسمی و متعلق به کسانی است که به پزشکی قانونی مراجعه کردهاند. این از آمار و خشونت آشکار که برای دیدنش کافی است سر بچرخانید و دو سه نفری را درحال یقه کشی و مشت و لگدپرانی ببینید؛ اما دامنه خشونت تنها به اینها ختم نمیشود، آنچه امروز میتواند تهران را به جایگاهی دست نیافتنی و فراتر از مرزها برساند، خشونت پنهان است.
خشونتهای کلامی، درگیریهای لفظی، خشونت در فضای مجازی، اهانت با زبان بدن و... چیزی است که تقریباً همه ما در طول روز آن را تجربه میکنیم و بهعنوان تکمیلکننده این زنجیره، دیگرانی را هم مورد خشونت قرار میدهیم تا با اعصابی فرسوده به بستر برویم و فردا صبح با عجله وارد چرخه شویم.
با اینهمه ، پژوهشگرانی را هم می توان یافت که این چرخه خشونت را به شکل دیگری تحلیل می کنند.
دکتر سعید معیدفر جامعه شناس برخلاف برخی که نگران افزایش آمار خشونت در ایران هستند، معتقد است با توجه به آنومی یا ناهنجاریهای وحشتناکی که در جامعه موج میزند، میزان خشونت خیلی کم است. انگار جامعه در اوج رنج به نوعی همدلی نیز رسیده باشد: «وقتی ما به انسان بهعنوان موجودی اجتماعی نگاه میکنیم میبینیم نیازهای متعدد خودش را از کانال جامعه مرتفع میکند. یعنی در واقع اگر مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و محیط زیست را از طریق جامعه بتواند حل کند میتواند زندگی مسالمت آمیزی هم داشته باشد. بنابراین انسان از صفر تا صد زندگی، به جامعه و به یک سازمان اجتماعی نیازمند است. حال اگر قرار باشد جامعه در کوچکترین مشکلات به او کمک نکند و بهعبارتی آن قدر روابط اجتماعی بهم ریخته باشد و سازمان اجتماعی منحل، دستگاهها و سازمانهای اداری درگیر انواع فساد، بیکفایتی و ناکارآمدی باشد این فرد بر سر کوچکترین نیازها با مشکل مواجه میشود.
بهطور مثال اگر یک فرد هر روز 10 نیاز داشته باشد و برای برطرف کردن 9 نیاز آن درگیر شود و به نتیجه هم نرسد یا با مصیبت آن را برطرف کند وضع روحی و روانی او بهم میریزد. این فرد در چنین شرایطی نمیتواند کنترلی بر رفتار خودش داشته باشد؛ درگیر میشود و این درگیری با فحاشی و ضرب و شتم همراه میشود. درواقع کسانی که وضعیت اقتصادی زندگیشان مطلوب نیست و نمیتوانند حداقلهای زندگی را برآورده کنند کنترل عصبی برای اداره یک زندگی معمولی را ازدست میدهند.»
دکتر معیدفر با تشریح شرایط امروز جامعه میگوید: «در شرایط آشفته کنونی که روابط اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و فرهنگی آسیب دیده است بازهم بسیاری از مردم با وجود مشکلات روحی یک حداقلهایی از متانت و صبر را به شکلی خود انگیخته رعایت میکنند و واقعاً صبر و تحمل این مردم فوقالعاده است. ما آدمهای بدی نیستیم. من بهعنوان یک ایرانی که اینجا در شرایط اجتماعی بهم ریخته درگیر خشونت میشوم وقتی به کشور دیگری که سازمان اجتماعی محکمی دارد سفر میکنم به یکی از باهنجارترین افراد تبدیل میشوم. پس مشکل از من نیست بلکه مشکل سازمان اجتماعی فروریخته است.»
این جامعه شناس به یکی از مشکلاتی که امروزه بسیاری از مردم با آن دست به گریبان هستند اشاره میکند و با بیان نبود مدیریت درست در حل این مشکل میگوید: «اکسیژن که نیاز اولیه زیست است بهدلیل فروپاشی سازمانهای اجتماعی و مدیریت غلط با بحران مواجه شده است و این روزها شاهدیم که بارها مراکز آموزشی را تعطیل میکنند و این ناشی از مدیریت غلطی است که انبوه جامعه را از پراکندگی سنتی و تاریخی در چند نقطه کشور به حاشیه شهرها میکشاند. به لحاظ ژنتیکی فردا چه بلایی سر این مردم خواهد آمد و نسلهای آینده با این آلودگی و مشکلاتی که وجود دارد چه خواهند کرد؟ ما پاسخی برای این پرسش ساده نداریم.»
خشونت یک مقوله تهی است
پدیده خشونت شهری یکی از معضلات مهم دوران جدید در کلانشهرهای ایران و جهان است. تحلیل اجتماعی خشونت از زوایای مختلف مستلزم واکاوی کارکرد نهادهای مختلف اجتماعی مثل نهاد خانواده، مدرسه و نهادهای رسمی و غیررسمی است. دکتر یعقوب موسوی جامعه شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا معتقد است برای بررسی علل افزایش خشونت باید نهادهای اجتماعی را که مسئولیت مفاهمه و آرامش و مداراگرایی دارند، آسیب شناسی کرد. وی با بیان اینکه «کژ کارکردی» این نهادها تبعات و آثار فراوانی روی رفتار و شخصیت افراد میگذارد میگوید: «اگرچه از منظر روانشناسی تحلیل شخصیت افراد هم مهم است و باید چگونگی شکلگیری انگیزههایی را که منجر به بروز خشونت فیزیکی، کلامی و رفتاری میشود مدنظر قرار داد اما آنچه از منظر جامعه شناسی خشونت در شهر مهم است بیشتر معلول کژکارکردی نهادهای اجتماعی در شهر است. وقتی نهادها نتوانند وظایف خودشان را که یک نوع مداراگرایی در شهر است انجام بدهند شاهد خشونت بر سر منافع افراد خواهیم بود.
از نگاه دکتر موسوی خشونت به خودی خود، یک مقوله تهی است و چیزی در خودش ندارد: «خشونت تابع و وابسته شرایط مختلف درونی و بیرونی است. شرایط بیرونی یعنی کژکارکردی نهادهایی که به وظایف خودشان عمل نمیکنند. نهادهای عمومی مثل شهرداری که با وجود بودجه قابل ملاحظه در بخش فرهنگی به وظیفهاش عمل نمیکند. شهرداریها امروزه در دنیا مأموریت مهمی در خشونتزدایی از شهر دارند و بایست نقاط آسیب خیز را شناسایی و به کمک کارشناسان برنامههای فوقالعادهای برای حل مشکلات داشته باشند.»
به اعتقاد این جامعه شناس اگر کارکرد نهادهای رسمی و غیررسمی را که مسئولیت بهسازی رفتاری را برعهده دارند بررسی کنیم نمره آنها در زمینه خشونتزدایی بسیار پایین خواهد بود: «توسعه ناموزون و غیرعقلانی شهر، باعث شده تا امروز مشکلات اجتماعی بهصورت تصاعدی افزایش پیدا کند. حادثهای مثل افزایش قیمت سوخت یا مسابقات ورزشی زمینه را براحتی برای بروز خشونتهای جمعی فراهم میکند. کافی است یک حادثه کوچک در قسمتی از شهر مثل برخورد پلیس با چند نفر یا یک تجمع صورت گیرد تا خشم فروخفته و ناراحتی و نارضایتی عمومی بروز پیدا کند. اگر مردم نتوانند اعتراض خودشان به نهادهای رسمی را ابراز کنند و خشم فروخفته خود را بیرون نریزند، از نظر جامعه شناسی و روانشناسی زمینه برای بروز خشونت درون خانواده و جامعه فراهم میشود.»
خشونت میتواند مجازی باشد
فضای مجازی مستقل و مجزا از فضای واقعی نیست. وقتی در بیرون از فضای مجازی نتوانیم روابط جامعه را بهدلیل فروپاشی سازمان اجتماعی تنظیم کنیم چگونه میخواهیم آن را در فضای مجازی کنترل کنیم؟ به اعتقاد معیدفر فضای مجازی درحال حاضر عملاً به یک سوپاپ تخلیه انرژی بیجا تبدیل شده است و در واقع ابراز خشم در شبکههای اجتماعی روشی برای تخلیه انرژیهای مزاحم است تا لااقل به برخورد فیزیکی کشیده نشود: «اگر در ارتباطات رودررو ملاحظه یکدیگر را نکنیم، فضای مجازی به عرصهای برای تاخت و تاز و فحاشی تبدیل میشود. اگر میخواهیم فضای مجازی سالمی داشته باشیم باید فضای واقعی تعاملات سازنده را در بیرون از این فضا به وجود بیاوریم. باید افراد در انجمنها، تشکلها، احزاب و صنوف تربیت شوند و باهم تعامل سازنده پیدا کنند ولی الان مطالعات و بررسیها نشان میدهد همکاریهای جمعی در کشور بشدت سقوط کرده و هر روز بدتر میشود. وقتی شما هیچ عرصهای برای تعاملات سالم و اخلاقی نداشته باشید فضای مجازی هم خراب میشود.»
موسوی نیز در این زمینه میگوید: «در بسیاری از کشورهای دنیا شبکههای مجازی نمادی از توسعه اجتماعی و فرهنگی در کنار رشد عقلانی است و این شبکهها ابزاری برای مبادلات فکر است. متأسفانه در کشور خودمان گاهی شاهدیم که این شبکهها به جای آنکه کیفیت زندگی را بالا ببرند به محلی برای بیان خشونت کلامی و فحاشیهای عریان تبدیل میشود. در این فضای مجازی زشتترین ناسزاها بدون ملاحظه به افراد مختلف و بخصوص سلبریتیها داده میشود و این نشان میدهد که هنوز هم فرهنگ عمومی در استفاده از شبکههای مجازی پایین است.»
این استاد دانشگاه خشونتهای پنهان را برای یک جامعه خطرناک میداند و معتقد است چون ما جامعهای نیمه باز و نیمه بسته هستیم، مدیران و مسئولان با همه مشکلات اجتماعی متوجه میشوند که زیر پوست شهر چه خبر است و چه خشونتی متراکم شده. اما از مسئولان و نهادها که بگذریم، ضلع دیگر خشونت خود ما هستیم و اینکه تا چه اندازه بخواهیم این زنجیره را کامل یا در جایی آن را قطع کنیم.
دیدار روحانی و «آبه» در چه شرایطی انجام می شود
دیپلماسی در شرق دور
روحانی:سیاست تحریم ایران ناپایدار خواهد بود
مریم سالاری
خبرنگار دیپلماسی
اولین سفر حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران به ژاپن که در بحبوحه کوشش کم سابقه و بیامان کاخ سفید برای افزایش فشار به جمهوری اسلامی انجام میشود، پدیدآورنده فرصت ویژهای است که میتواند نه تنها توسعه دهنده رابطه دوجانبه تهران- توکیو که گشایشی برای گرههای کور و مزمن برجام هم باشد. فرصتی که اغتنام از آن منوط به اتخاذ تصمیمی منطقی و به اجرا گذاشتن آن است که میتواند در فائق آمدن بر موانع رنگارنگ خود را نشان دهد. روحانی روز پنجشنبه بعد از حضور در نشست سران کشورهای اسلامی در مالزی راهی توکیو میشود. او قرار است روز جمعه با آبه شینزو، نخستوزیر ژاپن ملاقات مهمی را پشت سر بگذارد. ملاقاتی که هرچند خیلیها از حالا برای آن خط ونشان کشیدهاند اما میتواند طلیعه گشوده شدن اندک روزنه امید جهت نجات برجام باشد. برای درک اهمیت سفر روحانی به ژاپن کافی است نگاهی به وضعیت تحولات جاری سیاست خارجی در حد فاصل سفر نخستوزیر ژاپن به تهران که خرداد ماه گذشته انجام شد، تا سفر قریب الوقوع روحانی به توکیو داشته باشیم.
آبه اولین نخستوزیر ژاپن بود که در تاریخ چهل ساله جمهوری اسلامی به تهران سفر کرد. بسیاری این سفر را به تنش روزافزون ایران و امریکا مربوط کردند و از قصد نخستوزیر ژاپن برای میانجیگری میان تهران و واشنگتن پرده برداشتند. گرچه «آبه» هدف سفرش را تلاش برای کاهش تنشهای خاورمیانه اعلام کرده بود اما ناگفته پیدا بود که او برای رسیدن به این هدف، میکوشد آبی بر آتش مناسبات متشنج ایران و امریکا بریزد.
این در حالی است که امریکا با اعمال تحریمها و قدرت اقتصادیاش بر سیستم پولی جهان کوشیده تمامی تلاشهای اروپا و دیگر کشورها را برای کاهش فشار تحریمها روی ایران با شکست روبهرو و بتدریج دورنمای مبادلات اقتصادی ایران را پیچیدهتر کند. فشاری که در این سخنان بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران، تبلور یافت که «امریکا در تحریمهای هوشمند به بلوغ شیطانی رسیده است». سخنی که معنای ساده آن، این است که این بار، درها سخت روی ایران بسته شده است. آن طرف گرچه شرکای اروپایی برجام پس از اعلام خروج امریکا از این توافق، اعلام کردند که به همکاری با ایران ادامه خواهند داد و مانع از فروپاشی برجام خواهند شد اما با وجود پیگیری و طراحی سازوکارهای مالی چون «اینستکس» که عملاً تحت تأثیر تهدیدات مقامهای امریکایی بینتیجه ماند، نتوانستند تأثیر تحریمهای مالی و نفتی امریکا را کاهش دهند.
در چنین شرایطی ژاپن بهعنوان یکی از کشورهای نزدیک امریکا و مشتری مهم نفتی ایران پا پیش گذاشت تا برای تنشهای فزاینده تهران و واشنگتن گامی بردارد. تنشی که حاصل ملموس آن در ناامن شدن آبهای خلیج فارس و محل عبور و مرور نفتکشهای حامل انرژی مورد نیاز کشورهای منطقه و آسیایی از جمله ژاپن بروز یافته است. با این حال پیدا بود که ترامپ تحت تأثیر دکترینی که از زمان مبارزات انتخاباتی اش بر آن پای فشرده بود و ترس از ناپیدایی تبعات جنگ با تهران بهعنوان یکی از قدرتهای بانفوذ منطقه از ورود به درگیری نظامی احتراز میکرد. چه آثار این تفکر در عقب نشینی آشکار او در ماجرای ساقط شدن پهپاد امریکایی و حادثه حمله به تأسیسات نفتی عربستان با آنکه گفته بود «هدف گرفته و آماده شلیک هستیم»، خود را هویدا کرد. این موضع ترامپ بسیاری را به این باور رساند که ایران این امکان را خواهد داشت که با خطرپذیری کمتر بحرانهای منطقه را مدیریت شده دنبال کند.
در چنین فضایی بود که نخستوزیر ژاپن به تهران آمد با پیامی که گفته میشد همتای امریکاییاش از او خواسته به گوش مقامهای ایرانی برساند. این نگرانی توکیو که معتقد بود اگر بحران کنترل نشود بقیه دنیا از جمله ژاپن ضرر میکنند، باعث شد که این کشور دو روز بعد از اعلام تصمیم ایران در سالگرد خروج امریکا از برجام (۱۸ اردیبهشت) مبنی بر کاهش سطح تعهدات برجامی اش به طور رسمی از آمادگی خود برای میانجیگری بین تهران و واشنگتن خبر دهد. یک ماه بعد «آبه شینزو»، در حالی برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی به تهران سفر کرد که مهمترین دستور کارش برای مذاکرات صریح با رئیس جمهوری و رهبر جمهوری اسلامی را تلاش برای ایجاد کانال ارتباط میان تهران و واشنگتن تعریف کرده بود. «آبه» علاوه بر این درصدد پیگیری طرحی بود که بر پایه آن تهران میتوانست در ازای فروش نفت مورد نیاز توکیو، پول خود را بدون نگرانی از مجازات امریکا دریافت کند. شاید مقامهای ایرانی و ژاپنی کوشیدند از رهاورد این سفر، برای تقویت مناسبات سیاسی و اقتصادی بهره ببرند اما این موضع رهبری در دیدار نخستوزیر ژاپن که «تجربه تلخ مذاکره با امریکا را تکرار نخواهیم کرد»، آب پاکی بر دستان نخستوزیر ژاپن بود تا کورسوی امید خود را برای نقش آفرینی در یک رویداد تاریخی برباد رفته ببیند. بعد از همین سفر بود که سایر طرحهای مشابه میانجیگری از سوی رئیس جمهوری جوان فرانسه میان ایران و امریکا و پیگیری طرح چهارمادهای او به شکست انجامید تا در رابطه بحرانی ایران و امریکا همه چیز به اما و اگر منتهی شود.
ایران واکنش مناسب نشان دهد
روحانی در حالی به توکیو میرود که ایران بهدلیل ناکامی اروپا در جبران مافات، مکانیزم رفع اختلاف در برجام را به جریان انداخته و تمام مسیرهای تعبیه شده در آن را رفته و به نقطه پایان رسانده است و از سوی دیگر احتمال میرود برداشتن گام پنجم مبنی بر متوقف کردن بخش مهمی از تعهداتش در چارچوب برجام، این توافق را از کما به زمین مرگ بکشاند. بارزترین وجه این سفر به مناسبات ایران و امریکا باز میگردد. برخی ناظران بر این باورند که دولت فعلی امریکا گام هایی را در تصحیح سیاست خارجی جاری نسبت به ایران برداشته و آماده مذاکرات جدی با ایران است. گمانه زنی رسانههای بینالمللی هم از چراغ سبز ترامپ به ژاپن برای میزبانی این کشور از روحانی حکایت میکنند. چه پیش از این سفر تهران و واشنگتن در اوج تنشهای دیپلماتیک، زندانی، مبادله و برای ادامه این روند اعلام آمادگی کردند. برایان هوک، نماینده ویژه امریکا در امور ایران نیز که اخیراً در نشست اقتصادی دوحه حضور یافته بود، در گفتوگویی با «الجزیره» ضمن اشاره به تبادل زندانی میان ایران و امریکا گفت:«ما آمادهایم که تحریمهای ایران را برداریم و روابط دیپلماتیک با آن را از سر بگیریم در صورتی که به توافقی بهتر با آن دست پیدا کنیم». استیو منوچین، وزیر خزانهداری امریکا هم موضع مشابهی در دوحه گرفت و از آمادگی کشورش برای رفع تحریمها خبر داد.
پدیدار شدن چنین نشانههای مثبتی در آستانه سفر روحانی به ژاپن که این بار نیز مهمترین وجه آن در تلاش این کشور برای میانجیگری میان تهران و واشنگتن خلاصه میشود، ناظران را به این انتظار رسانده که ایران هم واکنش متناسب را ابراز دارد. هر چند فراز و فرودهای فرآیند مذاکرات بویژه در ماههای اخیر باید به قدر کافی روشن ساخته باشد که تغییر مسیر در سیاست بینالمللی چه اندازه پیچیده و دشوار است و هر گام مثبت ایران چه اندازه به ریسکپذیری بویژه در برابر رئیس جمهوری عهد شکن امریکا نیاز دارد و مقاومت دشمنان و تحرکهای تخریبی مخالفان مذاکره را در داخل و خارج برمیانگیزد اما آنچه نباید فراموش کرد اینکه رئیس جمهوری امریکا در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال آینده، به یک پیروزی دیپلماتیک نیاز دارد. خاصه آنکه روند تحولات نشان داده تصور کاخ سفید از تسلیم ایران در کوتاه مدت در برابر خواستههایش با سیاست فشار حداکثری اشتباه بوده است. آنچه پیداست ترامپ از درخواست برای گفتوگو با ایران اهداف انتخاباتی دارد و آنطور که رسانههای امریکایی هم به آن اذعان کردهاند، او صرفاً بهدنبال یک عکس تاریخی است تا خود را در قامت یک معاملهکننده بزرگ به تصویر بکشد. گرچه روند تبادل زندانی در اوج کشمکش دیپلماتیک ایران و امریکا را نمیتوان آغاز مذاکرات دو طرف درباره سایر مسائل اختلافی دانست اما با تغییر لحنی که به وضوح در ادبیات دولتمردان امریکایی در آستانه سفر روحانی به ژاپن صورت گرفته و از نیاز حیاتی ترامپ به ایجاد تحول در رابطه با ایران حکایت میکند، میتوان از تلاش دوباره «آبه» برای میانجیگری و تبادل زندانی میان ایران و امریکا بهعنوان نقطه عزیمتی برای اعتمادسازی در مسیر کاهش تنشها یاد کرد. فرصتی که روحانی نباید آن را از دست دهد. او چند روز پیش گفتوگوی تلفنی تاریخی اش با اوباما را عامل سرعت بخشیدن به لوکوموتیو مذاکرات هستهای دانسته بود و به نظر میرسد که حالا هم آماده ریسکپذیری دوباره برای بنبست شکنی از برجام باشد و چه چیز بهتر از اینکه ژاپن، رفیق خوشنام ایران و امریکا واسطه آن باشد.
پیام تندروها به روحانی؛ هاراگیری نکن
فقدان اعتماد متقابل میان ایران و امریکا در نتیجه گذشته تلخ فراموش ناشدنی که دوطرف از آن بدرستی یاد میکنند، تنها یک وجه از پیچیدگی بحران جاری در سیاست خارجی است. کشمکش جناحهای سیاسی در داخل کشورو ابراز پارهای تردیدها به رویکرد دیپلماتیک و صلح جویانه دولت روحانی، نگرانی قابل درک دیگری است. گروه هایی که حل و فصل هرگونه بحران با کشورهای منظومه غرب از جمله دگرگونی در روابط ایران و امریکا را تهدیدی جدی برای منافع خود میبینند. مخالفتهای دامنه دار با رویکرد تعاملی دولت روحانی و تلاش آنها برای بحرانی نگاه داشتن مناسبات بینالمللی ایران دراثر هر دگرگونی از همین آبشخور نشات میگیرد. از اینرو سفر روحانی به توکیو در این شرایط حساس، فرصتی استثنایی است برای هجمه قوایی که داغ نگاه داشتن تنور تخاصم ایران و امریکا را مأموریت خود تعریف کردهاند. چنانکه در روزهای اخیر با قطعی شدن این سفر، رسانهها و جریانهای دلواپس در مخالفت با انجام آن مدعی شدهاند که روحانی بازهم این بار از طریق ژاپن قصد دارد راه رفته را دوباره برود و یک استراتژی سوخته را دوباره بیازماید و در این بین همان مشوقانش که دولت را پیشتر در این بیراهه تشویق میکردند بازهم به جرگه تحریککنندگان پیوسته و برایش تیترهای اغواکننده میزنند.
روزنامه کیهان بهعنوان یکی از رسانههای منتسب به اصولگرایان در یادداشتی سفر قریب الوقوع روحانی به ژاپن را زیر سؤال برده و نوشته است: «با عنایت به واقعیت خیانت و عهدشکنی دولت امریکا بویژه در 19 ماه اخیر، سؤال مهم این است که چرا آقای روحانی با وجود همه اعترافات تلخ خود درباره کلاه بزرگ امریکاییها در مذاکرات برجام و اصرار ترامپ بر توهین و عهدشکنی، پالس مذاکره مجدد به دلالی ژاپن را میفرستد؟» این رسانه که در ماههای اخیر همواره بذر بدبینی به مذاکره را افکنده بیآنکه نسخه جایگزینی برای آن ارائه کند، حضور رئیس جمهوری ایران در توکیو را پوست خربزه جدیدی دانسته که زیر پای وزارت خارجه و دولت گذاشته شده است. خبرگزاری تسنیم نزدیک به سپاه نیز تمایل به مذاکره از سوی ایران را مسیر اشتباهی دانسته که به موضوعاتی مانند اعتراضات گسترده اخیر رسیده است و باور این رسانه اصولگرا تکرار این مسیر این بار از طریق ژاپن خطای مضاعفی است. خطایی که تسنیم آن را در حکم هاراگیری (خودکشی) دانسته که برای نجات از یک معضل و پایان دادن به ناامیدی به جای حل آن صورت میگیرد.
نکته اینجاست آنها که در گذشته با حمایتهای قلمی و رسانهای خود مانع از طرح هرگونه انتقادی نسبت به عملکرد سیاست خارجی دولت سابق میشدند، اکنون نیز همه اقدامات دولت روحانی را به باد تمسخر میگیرند و چنان وانمود میکنند که تیم ایرانی یک مأموریت بیشتر برای خود تعریف نکرده و آن این است که همه امتیازها را در طبق خیانت بگذارد و تقدیم امریکا کند. آنها شایعهای ساختهاند که دولت میخواهد در سفر به توکیو بدون هیچ اما و اگری به درخواست مذاکره امریکا چراغ سبز نشان دهد. جریانی که خود را پشت شعارهای مقدس و ارزشی انقلاب پنهان کردهاند و منافع زودگذر و دلخوشیهای کوبیدن رقیب، تا اندازهای برای آنها ارزش یافته که مسأله منافع ملی را تحتالشعاع بازیهای سیاسی خود قرار دادهاند. کسانی که وضعیت معیشتی مردم و موضوعات تأسفباری چون تورم کمرشکن، بیکاری، حذف نفت نه تنها از سفرههای مردم بلکه اساساً از خزانه کشور در ادبیات و سخنانشان جایی ندارد.
هجمه سخت به حضور روحانی در ژاپن و طرح این ادعا که دستگاه سیاستگذاری کاخ سفید، اکنون با توسل به میانجی گری ژاپن تلاش دارد ایران را به تسلیم و سازش
وادارد، این پرسش را مطرح میکند که این مدعیان منتقد چه چیزی هستند و چه نسخهای برای بنبست شکنی از تحولات بحرانی سیاست خارجی در آستین دارند. با این وصف حضور رئیس جمهوری ایران در ژاپن در این شرایط فرصتی استثنایی است برای مهار قوایی که تخریب چهره ایران و تشدید تخاصم ایران و امریکا را مأموریت خود تعریف کردهاند.
با هر معیار که سنجیده شود، روحانی باید در این سفر پیام متفاوتی از گذشته و متناسب با تصحیح سیاست امریکا بدهد.
برش
روحانی در آغاز سفر به دو کشور مالزی و ژاپن:
سیاست تحریم ایران ناپایدار خواهد بود
رئیس جمهوری ایران روز گذشته در چارچوب یکی از مهمترین سفرهای خارجی خود و به دعوت ماهاتیر محمد، نخست وزیر مالزی راهی این کشور شد.
حسن روحانی قرار است پس از حضور در اجلاس سران کوالالامپور که با حضور شمار زیادی از رهبران، مقامها، شخصیتهای سیاسی و اندیشمندان از ۵۲ کشور جهان برگزار میشود، روز پنجشنبه راهی ژاپن شود. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، رئیس جمهوری در فرودگاه مهرآباد درباره اهداف سفر به مالزی و ژاپن اعلام کرد: «سیاست نگاه به شرق و روابط نزدیکتر با کشورهای مهم آسیایی همواره جزو اهداف جمهوری اسلامی ایران بوده و سفر به کوالالامپور و توکیو که به دعوت مقامهای ارشد این دو کشور انجام میگیرد، در راستای این سیاست تهران است.»
روحانی درباره اهداف سفر به مالزی و ژاپن گفت: در مرحله نخست سفر که به دعوت آقای ماهاتیر محمد نخست وزیر مالزی انجام می گیرد، عمدتاً روابط چندجانبه دنیای اسلام مورد بررسی قرار میگیرد. رئیس جمهوری افزود : در اجلاس سران کوالالامپور، کشورهای مهمی از دنیای اسلام در سطح سران شرکت میکنند. ایران، ترکیه، پاکستان، قطر، مالزی و اندونزی، جزو کشورهایی هستند که در سطح سران در این اجلاس حضور دارند.
روحانی با بیان اینکه در مرحله نخست سفر عمدتاً روابط چندجانبه دنیای اسلام مورد بررسی قرار میگیرد، افزود: «تروریسم، جنگ و خونریزی، مداخلات خارجیها و عدم شرایط لازم برای توسعه مورد نیاز دنیای اسلام و فقر از جمله مشکلاتی است که دنیای اسلام با آنها مواجه است.»
رئیس جمهوری ایران افزود: «در ارتباط با این دو سیاست، در سالهای گذشته طرحهایی را اعلام کردم که اولین آن منجر به یک قطعنامه مهم در مجمع عمومی سازمان ملل متحد شد. دوبار این قطعنامه جهان عاری از خشونت تصویب شد که تحت عنوان امنیت و تعاملی که مدنظر ما است، مطرح میشود و امسال در سازمان ملل مسأله صلح هرمز مطرح شد.
این طرح تحت عنوان طرح امید، مورد استقبال بسیاری از کشورهای جهان و همچنین نخبگان و روشنفکران قرار گرفت.» رئیس جمهوری با بیان اینکه معتقدیم مسائل منطقه تنها از راه گفتوگو حل و فصل خواهد شد، افزود: «بنابراین، این یک قدم مهم و جدیدی برای دنیای اسلام است با یک ترکیب خاص از کشورهای بسیار مهم و تأثیرگذار در دنیای اسلام که میدانیم برخی از این کشورها از لحاظ توسعهای و نظامی و انرژی پیشرفتهاند و جایگاه خاصی دارند. در مجموع برای این اجلاس جهت دنیای اسلام، اهمیت فراوانی قائل هستیم.»
رئیس جمهوری در ادامه به سفرش به ژاپن اشاره کرده و با بیان اینکه در سال جاری این سومین دیدار با نخست وزیر ژاپن خواهد بود، گفت: «ژاپن بعد از انقلاب در ایران فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاریهای خوب و مهمی داشته است. الان هم راجع به مسائل زیست محیطی با هم مذاکرات تنگاتنگ و خوبی داریم.
اگر امروز کاهش روابطی میبینیم، این کاهش روابط موقت به دلیل فشار ظالمانه امریکا و تحریم غیرقانونی است.» رئیس جمهوری تصریح کرد: «این حرکت و تحریم، ناپایدار خواهد بود و همه کشورهای دنیا میخواهند با ایران رابطه نزدیک و خوب داشته باشند مخصوصاً کشورهایی که از لحاظ سنتی روابط خوبی با هم داشتهایم.» روحانی با بیان اینکه سفر به توکیو در راستای تسهیل در روابط دوجانبه و گفتوگو درباره مسائل مهم میان دو کشور است، گفت: «در مذاکرات با آقای آبه در نیویورک و تهران، یکی از مسائل مهم و مورد توجه ژاپن، امنیت منطقه و مخصوصاً امنیت کشتیرانی بود. قاعدتاً در این سفر راجع به امنیت منطقه و همچنین سایر مسائل مورد علاقه، گفتوگو میکنیم.»
در اجلاس سران کوالالامپور، کشورهای مهمی از دنیای اسلام در سطح سران شرکت میکنند. ایران، ترکیه، پاکستان، قطر، مالزی و اندونزی، جزو کشورهایی هستند که در سطح سران در این اجلاس حضور دارند.
شرکت کنندگان دراین اجلاس قرار است ضمن بحث و گفتوگو در مورد مهمترین چالشهای کشورهای اسلامی و مسائل تأثیرگذار در جهان اسلام، راهکارهایی را برای رفع این چالشها مطرح کنند. روحانی در مدت حضور در مالزی علاوه بر سخنرانی در جمع سران و مقامهای شرکت کننده در اجلاس کوالالامپور و تبیین و تشریح سیاستهای منطقهای و بینالمللی ایران، با برخی از سران و مقامهای شرکت کننده در این اجلاس دیدار و درخصوص مسائل مورد علاقه دوجانبه، منطقهای و بینالمللی گفتوگو خواهد کرد.
دیدار با ایرانیان مقیم مالزی از دیگر برنامههای روحانی در سفر به این کشور مسلمان خواهد بود. رئیس جمهوری ایران در پایان سفر سه روزه خود به مالزی، در پاسخ به دعوت رسمی آبه شینزو، نخست وزیر ژاپن برای سفر به این کشور از کوالالامپور عازم توکیو خواهد شد.
خبرنگار دیپلماسی
اولین سفر حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران به ژاپن که در بحبوحه کوشش کم سابقه و بیامان کاخ سفید برای افزایش فشار به جمهوری اسلامی انجام میشود، پدیدآورنده فرصت ویژهای است که میتواند نه تنها توسعه دهنده رابطه دوجانبه تهران- توکیو که گشایشی برای گرههای کور و مزمن برجام هم باشد. فرصتی که اغتنام از آن منوط به اتخاذ تصمیمی منطقی و به اجرا گذاشتن آن است که میتواند در فائق آمدن بر موانع رنگارنگ خود را نشان دهد. روحانی روز پنجشنبه بعد از حضور در نشست سران کشورهای اسلامی در مالزی راهی توکیو میشود. او قرار است روز جمعه با آبه شینزو، نخستوزیر ژاپن ملاقات مهمی را پشت سر بگذارد. ملاقاتی که هرچند خیلیها از حالا برای آن خط ونشان کشیدهاند اما میتواند طلیعه گشوده شدن اندک روزنه امید جهت نجات برجام باشد. برای درک اهمیت سفر روحانی به ژاپن کافی است نگاهی به وضعیت تحولات جاری سیاست خارجی در حد فاصل سفر نخستوزیر ژاپن به تهران که خرداد ماه گذشته انجام شد، تا سفر قریب الوقوع روحانی به توکیو داشته باشیم.
آبه اولین نخستوزیر ژاپن بود که در تاریخ چهل ساله جمهوری اسلامی به تهران سفر کرد. بسیاری این سفر را به تنش روزافزون ایران و امریکا مربوط کردند و از قصد نخستوزیر ژاپن برای میانجیگری میان تهران و واشنگتن پرده برداشتند. گرچه «آبه» هدف سفرش را تلاش برای کاهش تنشهای خاورمیانه اعلام کرده بود اما ناگفته پیدا بود که او برای رسیدن به این هدف، میکوشد آبی بر آتش مناسبات متشنج ایران و امریکا بریزد.
این در حالی است که امریکا با اعمال تحریمها و قدرت اقتصادیاش بر سیستم پولی جهان کوشیده تمامی تلاشهای اروپا و دیگر کشورها را برای کاهش فشار تحریمها روی ایران با شکست روبهرو و بتدریج دورنمای مبادلات اقتصادی ایران را پیچیدهتر کند. فشاری که در این سخنان بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران، تبلور یافت که «امریکا در تحریمهای هوشمند به بلوغ شیطانی رسیده است». سخنی که معنای ساده آن، این است که این بار، درها سخت روی ایران بسته شده است. آن طرف گرچه شرکای اروپایی برجام پس از اعلام خروج امریکا از این توافق، اعلام کردند که به همکاری با ایران ادامه خواهند داد و مانع از فروپاشی برجام خواهند شد اما با وجود پیگیری و طراحی سازوکارهای مالی چون «اینستکس» که عملاً تحت تأثیر تهدیدات مقامهای امریکایی بینتیجه ماند، نتوانستند تأثیر تحریمهای مالی و نفتی امریکا را کاهش دهند.
در چنین شرایطی ژاپن بهعنوان یکی از کشورهای نزدیک امریکا و مشتری مهم نفتی ایران پا پیش گذاشت تا برای تنشهای فزاینده تهران و واشنگتن گامی بردارد. تنشی که حاصل ملموس آن در ناامن شدن آبهای خلیج فارس و محل عبور و مرور نفتکشهای حامل انرژی مورد نیاز کشورهای منطقه و آسیایی از جمله ژاپن بروز یافته است. با این حال پیدا بود که ترامپ تحت تأثیر دکترینی که از زمان مبارزات انتخاباتی اش بر آن پای فشرده بود و ترس از ناپیدایی تبعات جنگ با تهران بهعنوان یکی از قدرتهای بانفوذ منطقه از ورود به درگیری نظامی احتراز میکرد. چه آثار این تفکر در عقب نشینی آشکار او در ماجرای ساقط شدن پهپاد امریکایی و حادثه حمله به تأسیسات نفتی عربستان با آنکه گفته بود «هدف گرفته و آماده شلیک هستیم»، خود را هویدا کرد. این موضع ترامپ بسیاری را به این باور رساند که ایران این امکان را خواهد داشت که با خطرپذیری کمتر بحرانهای منطقه را مدیریت شده دنبال کند.
در چنین فضایی بود که نخستوزیر ژاپن به تهران آمد با پیامی که گفته میشد همتای امریکاییاش از او خواسته به گوش مقامهای ایرانی برساند. این نگرانی توکیو که معتقد بود اگر بحران کنترل نشود بقیه دنیا از جمله ژاپن ضرر میکنند، باعث شد که این کشور دو روز بعد از اعلام تصمیم ایران در سالگرد خروج امریکا از برجام (۱۸ اردیبهشت) مبنی بر کاهش سطح تعهدات برجامی اش به طور رسمی از آمادگی خود برای میانجیگری بین تهران و واشنگتن خبر دهد. یک ماه بعد «آبه شینزو»، در حالی برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی به تهران سفر کرد که مهمترین دستور کارش برای مذاکرات صریح با رئیس جمهوری و رهبر جمهوری اسلامی را تلاش برای ایجاد کانال ارتباط میان تهران و واشنگتن تعریف کرده بود. «آبه» علاوه بر این درصدد پیگیری طرحی بود که بر پایه آن تهران میتوانست در ازای فروش نفت مورد نیاز توکیو، پول خود را بدون نگرانی از مجازات امریکا دریافت کند. شاید مقامهای ایرانی و ژاپنی کوشیدند از رهاورد این سفر، برای تقویت مناسبات سیاسی و اقتصادی بهره ببرند اما این موضع رهبری در دیدار نخستوزیر ژاپن که «تجربه تلخ مذاکره با امریکا را تکرار نخواهیم کرد»، آب پاکی بر دستان نخستوزیر ژاپن بود تا کورسوی امید خود را برای نقش آفرینی در یک رویداد تاریخی برباد رفته ببیند. بعد از همین سفر بود که سایر طرحهای مشابه میانجیگری از سوی رئیس جمهوری جوان فرانسه میان ایران و امریکا و پیگیری طرح چهارمادهای او به شکست انجامید تا در رابطه بحرانی ایران و امریکا همه چیز به اما و اگر منتهی شود.
ایران واکنش مناسب نشان دهد
روحانی در حالی به توکیو میرود که ایران بهدلیل ناکامی اروپا در جبران مافات، مکانیزم رفع اختلاف در برجام را به جریان انداخته و تمام مسیرهای تعبیه شده در آن را رفته و به نقطه پایان رسانده است و از سوی دیگر احتمال میرود برداشتن گام پنجم مبنی بر متوقف کردن بخش مهمی از تعهداتش در چارچوب برجام، این توافق را از کما به زمین مرگ بکشاند. بارزترین وجه این سفر به مناسبات ایران و امریکا باز میگردد. برخی ناظران بر این باورند که دولت فعلی امریکا گام هایی را در تصحیح سیاست خارجی جاری نسبت به ایران برداشته و آماده مذاکرات جدی با ایران است. گمانه زنی رسانههای بینالمللی هم از چراغ سبز ترامپ به ژاپن برای میزبانی این کشور از روحانی حکایت میکنند. چه پیش از این سفر تهران و واشنگتن در اوج تنشهای دیپلماتیک، زندانی، مبادله و برای ادامه این روند اعلام آمادگی کردند. برایان هوک، نماینده ویژه امریکا در امور ایران نیز که اخیراً در نشست اقتصادی دوحه حضور یافته بود، در گفتوگویی با «الجزیره» ضمن اشاره به تبادل زندانی میان ایران و امریکا گفت:«ما آمادهایم که تحریمهای ایران را برداریم و روابط دیپلماتیک با آن را از سر بگیریم در صورتی که به توافقی بهتر با آن دست پیدا کنیم». استیو منوچین، وزیر خزانهداری امریکا هم موضع مشابهی در دوحه گرفت و از آمادگی کشورش برای رفع تحریمها خبر داد.
پدیدار شدن چنین نشانههای مثبتی در آستانه سفر روحانی به ژاپن که این بار نیز مهمترین وجه آن در تلاش این کشور برای میانجیگری میان تهران و واشنگتن خلاصه میشود، ناظران را به این انتظار رسانده که ایران هم واکنش متناسب را ابراز دارد. هر چند فراز و فرودهای فرآیند مذاکرات بویژه در ماههای اخیر باید به قدر کافی روشن ساخته باشد که تغییر مسیر در سیاست بینالمللی چه اندازه پیچیده و دشوار است و هر گام مثبت ایران چه اندازه به ریسکپذیری بویژه در برابر رئیس جمهوری عهد شکن امریکا نیاز دارد و مقاومت دشمنان و تحرکهای تخریبی مخالفان مذاکره را در داخل و خارج برمیانگیزد اما آنچه نباید فراموش کرد اینکه رئیس جمهوری امریکا در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال آینده، به یک پیروزی دیپلماتیک نیاز دارد. خاصه آنکه روند تحولات نشان داده تصور کاخ سفید از تسلیم ایران در کوتاه مدت در برابر خواستههایش با سیاست فشار حداکثری اشتباه بوده است. آنچه پیداست ترامپ از درخواست برای گفتوگو با ایران اهداف انتخاباتی دارد و آنطور که رسانههای امریکایی هم به آن اذعان کردهاند، او صرفاً بهدنبال یک عکس تاریخی است تا خود را در قامت یک معاملهکننده بزرگ به تصویر بکشد. گرچه روند تبادل زندانی در اوج کشمکش دیپلماتیک ایران و امریکا را نمیتوان آغاز مذاکرات دو طرف درباره سایر مسائل اختلافی دانست اما با تغییر لحنی که به وضوح در ادبیات دولتمردان امریکایی در آستانه سفر روحانی به ژاپن صورت گرفته و از نیاز حیاتی ترامپ به ایجاد تحول در رابطه با ایران حکایت میکند، میتوان از تلاش دوباره «آبه» برای میانجیگری و تبادل زندانی میان ایران و امریکا بهعنوان نقطه عزیمتی برای اعتمادسازی در مسیر کاهش تنشها یاد کرد. فرصتی که روحانی نباید آن را از دست دهد. او چند روز پیش گفتوگوی تلفنی تاریخی اش با اوباما را عامل سرعت بخشیدن به لوکوموتیو مذاکرات هستهای دانسته بود و به نظر میرسد که حالا هم آماده ریسکپذیری دوباره برای بنبست شکنی از برجام باشد و چه چیز بهتر از اینکه ژاپن، رفیق خوشنام ایران و امریکا واسطه آن باشد.
پیام تندروها به روحانی؛ هاراگیری نکن
فقدان اعتماد متقابل میان ایران و امریکا در نتیجه گذشته تلخ فراموش ناشدنی که دوطرف از آن بدرستی یاد میکنند، تنها یک وجه از پیچیدگی بحران جاری در سیاست خارجی است. کشمکش جناحهای سیاسی در داخل کشورو ابراز پارهای تردیدها به رویکرد دیپلماتیک و صلح جویانه دولت روحانی، نگرانی قابل درک دیگری است. گروه هایی که حل و فصل هرگونه بحران با کشورهای منظومه غرب از جمله دگرگونی در روابط ایران و امریکا را تهدیدی جدی برای منافع خود میبینند. مخالفتهای دامنه دار با رویکرد تعاملی دولت روحانی و تلاش آنها برای بحرانی نگاه داشتن مناسبات بینالمللی ایران دراثر هر دگرگونی از همین آبشخور نشات میگیرد. از اینرو سفر روحانی به توکیو در این شرایط حساس، فرصتی استثنایی است برای هجمه قوایی که داغ نگاه داشتن تنور تخاصم ایران و امریکا را مأموریت خود تعریف کردهاند. چنانکه در روزهای اخیر با قطعی شدن این سفر، رسانهها و جریانهای دلواپس در مخالفت با انجام آن مدعی شدهاند که روحانی بازهم این بار از طریق ژاپن قصد دارد راه رفته را دوباره برود و یک استراتژی سوخته را دوباره بیازماید و در این بین همان مشوقانش که دولت را پیشتر در این بیراهه تشویق میکردند بازهم به جرگه تحریککنندگان پیوسته و برایش تیترهای اغواکننده میزنند.
روزنامه کیهان بهعنوان یکی از رسانههای منتسب به اصولگرایان در یادداشتی سفر قریب الوقوع روحانی به ژاپن را زیر سؤال برده و نوشته است: «با عنایت به واقعیت خیانت و عهدشکنی دولت امریکا بویژه در 19 ماه اخیر، سؤال مهم این است که چرا آقای روحانی با وجود همه اعترافات تلخ خود درباره کلاه بزرگ امریکاییها در مذاکرات برجام و اصرار ترامپ بر توهین و عهدشکنی، پالس مذاکره مجدد به دلالی ژاپن را میفرستد؟» این رسانه که در ماههای اخیر همواره بذر بدبینی به مذاکره را افکنده بیآنکه نسخه جایگزینی برای آن ارائه کند، حضور رئیس جمهوری ایران در توکیو را پوست خربزه جدیدی دانسته که زیر پای وزارت خارجه و دولت گذاشته شده است. خبرگزاری تسنیم نزدیک به سپاه نیز تمایل به مذاکره از سوی ایران را مسیر اشتباهی دانسته که به موضوعاتی مانند اعتراضات گسترده اخیر رسیده است و باور این رسانه اصولگرا تکرار این مسیر این بار از طریق ژاپن خطای مضاعفی است. خطایی که تسنیم آن را در حکم هاراگیری (خودکشی) دانسته که برای نجات از یک معضل و پایان دادن به ناامیدی به جای حل آن صورت میگیرد.
نکته اینجاست آنها که در گذشته با حمایتهای قلمی و رسانهای خود مانع از طرح هرگونه انتقادی نسبت به عملکرد سیاست خارجی دولت سابق میشدند، اکنون نیز همه اقدامات دولت روحانی را به باد تمسخر میگیرند و چنان وانمود میکنند که تیم ایرانی یک مأموریت بیشتر برای خود تعریف نکرده و آن این است که همه امتیازها را در طبق خیانت بگذارد و تقدیم امریکا کند. آنها شایعهای ساختهاند که دولت میخواهد در سفر به توکیو بدون هیچ اما و اگری به درخواست مذاکره امریکا چراغ سبز نشان دهد. جریانی که خود را پشت شعارهای مقدس و ارزشی انقلاب پنهان کردهاند و منافع زودگذر و دلخوشیهای کوبیدن رقیب، تا اندازهای برای آنها ارزش یافته که مسأله منافع ملی را تحتالشعاع بازیهای سیاسی خود قرار دادهاند. کسانی که وضعیت معیشتی مردم و موضوعات تأسفباری چون تورم کمرشکن، بیکاری، حذف نفت نه تنها از سفرههای مردم بلکه اساساً از خزانه کشور در ادبیات و سخنانشان جایی ندارد.
هجمه سخت به حضور روحانی در ژاپن و طرح این ادعا که دستگاه سیاستگذاری کاخ سفید، اکنون با توسل به میانجی گری ژاپن تلاش دارد ایران را به تسلیم و سازش
وادارد، این پرسش را مطرح میکند که این مدعیان منتقد چه چیزی هستند و چه نسخهای برای بنبست شکنی از تحولات بحرانی سیاست خارجی در آستین دارند. با این وصف حضور رئیس جمهوری ایران در ژاپن در این شرایط فرصتی استثنایی است برای مهار قوایی که تخریب چهره ایران و تشدید تخاصم ایران و امریکا را مأموریت خود تعریف کردهاند.
با هر معیار که سنجیده شود، روحانی باید در این سفر پیام متفاوتی از گذشته و متناسب با تصحیح سیاست امریکا بدهد.
برش
روحانی در آغاز سفر به دو کشور مالزی و ژاپن:
سیاست تحریم ایران ناپایدار خواهد بود
رئیس جمهوری ایران روز گذشته در چارچوب یکی از مهمترین سفرهای خارجی خود و به دعوت ماهاتیر محمد، نخست وزیر مالزی راهی این کشور شد.
حسن روحانی قرار است پس از حضور در اجلاس سران کوالالامپور که با حضور شمار زیادی از رهبران، مقامها، شخصیتهای سیاسی و اندیشمندان از ۵۲ کشور جهان برگزار میشود، روز پنجشنبه راهی ژاپن شود. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، رئیس جمهوری در فرودگاه مهرآباد درباره اهداف سفر به مالزی و ژاپن اعلام کرد: «سیاست نگاه به شرق و روابط نزدیکتر با کشورهای مهم آسیایی همواره جزو اهداف جمهوری اسلامی ایران بوده و سفر به کوالالامپور و توکیو که به دعوت مقامهای ارشد این دو کشور انجام میگیرد، در راستای این سیاست تهران است.»
روحانی درباره اهداف سفر به مالزی و ژاپن گفت: در مرحله نخست سفر که به دعوت آقای ماهاتیر محمد نخست وزیر مالزی انجام می گیرد، عمدتاً روابط چندجانبه دنیای اسلام مورد بررسی قرار میگیرد. رئیس جمهوری افزود : در اجلاس سران کوالالامپور، کشورهای مهمی از دنیای اسلام در سطح سران شرکت میکنند. ایران، ترکیه، پاکستان، قطر، مالزی و اندونزی، جزو کشورهایی هستند که در سطح سران در این اجلاس حضور دارند.
روحانی با بیان اینکه در مرحله نخست سفر عمدتاً روابط چندجانبه دنیای اسلام مورد بررسی قرار میگیرد، افزود: «تروریسم، جنگ و خونریزی، مداخلات خارجیها و عدم شرایط لازم برای توسعه مورد نیاز دنیای اسلام و فقر از جمله مشکلاتی است که دنیای اسلام با آنها مواجه است.»
رئیس جمهوری ایران افزود: «در ارتباط با این دو سیاست، در سالهای گذشته طرحهایی را اعلام کردم که اولین آن منجر به یک قطعنامه مهم در مجمع عمومی سازمان ملل متحد شد. دوبار این قطعنامه جهان عاری از خشونت تصویب شد که تحت عنوان امنیت و تعاملی که مدنظر ما است، مطرح میشود و امسال در سازمان ملل مسأله صلح هرمز مطرح شد.
این طرح تحت عنوان طرح امید، مورد استقبال بسیاری از کشورهای جهان و همچنین نخبگان و روشنفکران قرار گرفت.» رئیس جمهوری با بیان اینکه معتقدیم مسائل منطقه تنها از راه گفتوگو حل و فصل خواهد شد، افزود: «بنابراین، این یک قدم مهم و جدیدی برای دنیای اسلام است با یک ترکیب خاص از کشورهای بسیار مهم و تأثیرگذار در دنیای اسلام که میدانیم برخی از این کشورها از لحاظ توسعهای و نظامی و انرژی پیشرفتهاند و جایگاه خاصی دارند. در مجموع برای این اجلاس جهت دنیای اسلام، اهمیت فراوانی قائل هستیم.»
رئیس جمهوری در ادامه به سفرش به ژاپن اشاره کرده و با بیان اینکه در سال جاری این سومین دیدار با نخست وزیر ژاپن خواهد بود، گفت: «ژاپن بعد از انقلاب در ایران فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاریهای خوب و مهمی داشته است. الان هم راجع به مسائل زیست محیطی با هم مذاکرات تنگاتنگ و خوبی داریم.
اگر امروز کاهش روابطی میبینیم، این کاهش روابط موقت به دلیل فشار ظالمانه امریکا و تحریم غیرقانونی است.» رئیس جمهوری تصریح کرد: «این حرکت و تحریم، ناپایدار خواهد بود و همه کشورهای دنیا میخواهند با ایران رابطه نزدیک و خوب داشته باشند مخصوصاً کشورهایی که از لحاظ سنتی روابط خوبی با هم داشتهایم.» روحانی با بیان اینکه سفر به توکیو در راستای تسهیل در روابط دوجانبه و گفتوگو درباره مسائل مهم میان دو کشور است، گفت: «در مذاکرات با آقای آبه در نیویورک و تهران، یکی از مسائل مهم و مورد توجه ژاپن، امنیت منطقه و مخصوصاً امنیت کشتیرانی بود. قاعدتاً در این سفر راجع به امنیت منطقه و همچنین سایر مسائل مورد علاقه، گفتوگو میکنیم.»
در اجلاس سران کوالالامپور، کشورهای مهمی از دنیای اسلام در سطح سران شرکت میکنند. ایران، ترکیه، پاکستان، قطر، مالزی و اندونزی، جزو کشورهایی هستند که در سطح سران در این اجلاس حضور دارند.
شرکت کنندگان دراین اجلاس قرار است ضمن بحث و گفتوگو در مورد مهمترین چالشهای کشورهای اسلامی و مسائل تأثیرگذار در جهان اسلام، راهکارهایی را برای رفع این چالشها مطرح کنند. روحانی در مدت حضور در مالزی علاوه بر سخنرانی در جمع سران و مقامهای شرکت کننده در اجلاس کوالالامپور و تبیین و تشریح سیاستهای منطقهای و بینالمللی ایران، با برخی از سران و مقامهای شرکت کننده در این اجلاس دیدار و درخصوص مسائل مورد علاقه دوجانبه، منطقهای و بینالمللی گفتوگو خواهد کرد.
دیدار با ایرانیان مقیم مالزی از دیگر برنامههای روحانی در سفر به این کشور مسلمان خواهد بود. رئیس جمهوری ایران در پایان سفر سه روزه خود به مالزی، در پاسخ به دعوت رسمی آبه شینزو، نخست وزیر ژاپن برای سفر به این کشور از کوالالامپور عازم توکیو خواهد شد.
گزارش«ایران» از وضعیت زندگی مردم اهواز و آبادان پس از بارشهای اخیر
شهر در جدال با آب
شبکه فاضلاب شهری از پس بارش شدید خوزستان برنیامد
زهرا کشوری
خبرنگار
باران شدید و رگباری دوشنبه شب مردم اهواز و آبادان را غافلگیر کرد. بارانی که وارد شبکه فاضلاب شد تا فاضلاب را به خانههای مسکونی برگرداند و زندگی بسیاری از مردم بوی گند بگیرد. اهوازیها و آبادانیها به گفته برخی شهروندان سهشنبه آفتابی را تجربه کردند اما برخی مناطق اهواز مثل «کمپلو»، «کوت عبدالله»، «حصیرآباد» و... همچنان غرق در آب هستند. آبگرفتگی تنها در کوت عبدالله زندگی 50 هزار نفر را خیس کرد. این بارندگی کف فرودگاه آبادان را هم پر آب کرد. برخی شهروندان اهوازی هم شب را در محل کارشان به صبح رساندند. آنها از چند برابر شدن کرایههای تاکسی در زمان بارش و آبگرفتگی معابر میگویند. حسن روحانی رئیس جمهوری نیز در پیامی به مردم خوزستان اعلام کرد که در این حادثه طبیعی مثل سایر حوادث در کنار آنها خواهد بود. «غلامرضا شریعتی» استاندار خوزستان هم از قطع شدن برق برخی مناطق حادثهدیده خبر میدهد و علت آن را جلوگیری از خطر برقگرفتگی شهروندان عنوان میکند. «جمال عالمی نیسی» فرماندار اهواز هم مدارس، ادارات دولتی و بانکهای این شهر را تعطیل میکند تا شرایط برای حل معضل آبگرفتگی مساعد شود! «حمیدرضا خدابخشی» دستیار ویژه مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان در گفتوگو با«ایران» میگوید: «شبکه فاضلاب اهواز و آبادان نمیتواند جوابگوی این بارشها باشد و مسئولان باید هر چه سریعتر به سمت ایجاد شبکه جمعآوری آبهای سطحی بروند.» «علیرضا تطهیرمقدم» پایهگذار نظام مهندسی خوزستان هم در گفتوگو با خبرنگار ما آبگرفتگی اهواز را ناشی از غریبه بودن مسئولان با طبیعت خوزستان در طراحی شهری میداند.
سیل نبود آبگرفتگی بود
حمیدرضا خدابخشی باران تند دوشنبه خوزستان را «سیل» نمیداند. او از آن به «آبگرفتگی» یاد میکند و میگوید: «بارندگیها پاییندست سد و در دشت اتفاق افتاده است.» او پای تغییر اقلیم را پیش میکشد و اعتقاد دارد که دوباره هم این تجربه در شهرهای خوزستان اتفاق میافتد. این کارشناس باران باریده شده را بیش از میزان مورد انتظار و طراحی شهر اهواز برای دفع آبهای سطحی میداند و میگوید: «حد ظرفیت پذیرش اهواز از بارشها، 20 میلیمتر است که بهطور خودکار جذب میشود اما بیشتر از آن باعث «آبگرفتگی» میشود.» او سیل را به معنای رواناب میداند و میگوید: «در اهواز و آبادان گزارش سیل نداشتیم.» خدابخشی متوسط بارش در خوزستان را بین 40 تا 50 میلیمترمکعب آب میداند اما میگوید: «آمارهای لحظهای و نقطهای به دست آمده، متوسط بارش باران روز دوشنبه آبادان را 113 میلیمتر و اهواز را 70 میلیمتر میداند.» او مثل «غلامرضا شریعتی» استاندار خوزستان اعتقاد دارد که شبکه فاضلاب شهری اهواز و آبادان جوابگوی فاضلاب شهری نیست، بنابراین نباید انتظار داشت که این شبکه بتواند بارش تند و رگباری روز دوشنبه را هم پوشش دهد. خدابخشی این بارش را نتیجه تغییر اقلیم میداند. بارشی که بسیار بیشتر از حد انتظار اهوازیها بود. خدابخشی درباره شبکه فاضلاب شهری اهواز میگوید: «شبکه فاضلاب شهری اهواز کهنه است و شکستی دارد.» به گفته او این شبکه 30نقطه فوق بحرانی دارد که باید ترمیم شود. این شکستیها و نقاط بحرانی به گفته او در هر بارندگی بیشتر هم میشود. او میگوید: «شبکه دفع آبهای سطحی در اهواز وجود ندارد و شهرداری و وزارت کشور باید بودجه بگذارند و هرچه سریعتر کار را شروع کنند.» او درباره آبادان هم میگوید:«در مناطق قدیمی آبادان، شبکه دفع آبهای سطحی به صورت روباز وجود دارد اما برای مناطق جدید این سیستم پیشبینی نشده است!» خدابخشی اعتقاد دارد که باید هشدارهای تغییر اقلیم را جدی گرفت و در طراحیها بازنگری کرد تا بتوان با «پدیدههای حدی» روبهرو شد. او میگوید: «تمام دنیا با توجه به تغییر اقلیم و براساس معاهده پاریس وارد طراحیهای جدید قانونگذاری شدهاند.»
«مجتبی گهستونی» یکی از روزنامهنگاران اهوازی درباره باران روز دوشنبه میگوید:«در خیابانها موج دریا جاری بود. بخشی از ماشینها در آب گیر افتاده بودند. آب وارد خانهها شده و پارکینگهای زیرزمینی را با ماشینهای پارک شده دربر گرفت. زیر پلها، زیرگذرها و جادههای ساحلی آب جاری بود. آب از پنجرهها وارد برخی از خانهها شد.»
به طبیعت پشت کردیم
«فرامرز تطهیرمقدم» پایهگذار نظام مهندسی خوزستان و نویسنده پیشنویس نظام مهندسی کل کشور در گفتوگو با «ایران» وضعیت امروز اهواز و آبادان را در پشت کردن به قوانین طبیعت در شهرسازیها میداند. او حاصلخیزی خوزستان را ناشی از سیلابهایش در هزارههای گذشته میداند و میگوید: «سیل زمانی تبدیل به «بلا» شد و زندگی ما را به محاصره درآورد که نتوانستیم مثل هزاران سال گذشته با «طبیعت» مدارا کنیم.» او میگوید: «میلیونها سال است که در این منطقه باران میبارد و سیل میسازد.» به گفته او محاسبات باستانشناسی نشان میدهد که در طول دو هزار سال گذشته، سیلابها نزدیک به چهارونیم متر رسوب را روی زمین بار گذشته و سطح خوزستان را بالا آوردهاند. او به ساخت شهرک توسط انگلیسیها در زمان کشف نفت در آبادان اشاره میکند و میگوید: «آنها کف شهرک را دو ونیم تا سه متر از سطح شهر بالاتر آوردند و بعد در آن ساختمانسازی کردند.» او ساختمانهای این شهرک را به لحاظ معماری، اقلیمی و شهرسازی نمونه میداند و میگوید: «ما متأسفانه از این الگو استفاده نمیکنیم.» او به ساختوسازهای باستانی در خوزستان اشاره میکند و میگوید: «اجداد ما ساختوسازها را روی تپهها ایجاد کردند. حتی تدفینها را هم روی بلندی انجام دادند، اما فکر میکنیم با سدسازی میتوانیم جلوی آبگرفتگیها را بگیریم.»
هشدار درباره مترو اهواز
او ساخت مترو در اهواز را یک اشتباه میخواند و هشدار میدهد با افتتاح متروی اهواز شاهد خسارت جانی به شهروندان آن در بارندگیهای شدید خواهیم بود. تطهیرمقدم میگوید: «ورودی مترو اهواز براساس آبگرفتگی شهر ساخته نشده و اگر به بهرهبرداری برسد هر سال دچار خسارت جانی و مالی میشود.» او میگوید: «اولاً نباید مترو را میساختند. حالا که ساختند باید دهنه مترو را با داغ طغیان آب محاسبه کنند و مسیر، ضدآب شود تا تونلهای مترو در بارندگی زیر آب نرود.» او ساختوسازهای امروز را پر از خطا میداند و میگوید: «من بارها به نظام مهندسی گفتم که باید خودمان را با طبیعت تطبیق بدهیم.»
او به ساخت سازههای آبی و بند و پلبندهای شوشتر اشاره میکند و میگوید: «نیاکان ما طبیعت سیل خیز خوزستان را شناختند و برای رام کردن کارون این بندها و پلها را ساختند.» تطهیرمقدم به کاشت برنج در خوزستان که قدمتش هزار سال بیشتر از کشت گندم در مصب رودخانه نیل مصر است اشاره میکند و میگوید: «دشت خوزستان بدون سیل بیمعنا نیست اما این نکته در طراحیهای شهری فراموش شده است.»
این کارشناس به ایجاد پروژه شبکه فاضلاب شهر اهواز نقبی میزند و میگوید: «آن روز مشاور این پروژه اعلام کرد ما با «سیاست تأخیری» میخواهیم باران را از سطح شهر جذب و به شبکه فاضلاب تزریق کنیم. من گفتم سیاست تأخیر یعنی چه؟ اگر باران چند روز طول بکشد چه کار میکنید؟ چقدر طول میکشد تا این آبهای سطحی جمع شود؟ مخالفت کردم ولی متأسفانه طرح اجرا شد.» شبکه فاضلاب اهواز حتی قبل از باران شدید دوشنبه، هم گریبان بخش زیادی از شهروندان «کوت عبدالله» را گرفت و اعتراض بسیاری از کابران ایرانی در شبکههای اجتماعی را در پی داشت. هرچند این اعتراضها، هیچ واکنشی از سوی مسئولان شهر اهواز را در پی نداشت. تطهیرمقدم میگوید: «در آبادان هم با این مسائل رو به رو هستیم.»
«محسن خطیبی» یکی از اعضای جمعیت امام علی(ع) هم در گفتوگو با «ایران» از تخلیه برخی منازل در حصیرآباد و کوت عبدالله خبر میدهد و میگوید: «در بسیاری از مناطق اهواز آب فروکش کرده است اما همچنان مشکل فاضلاب پا برجاست.» البته آب در مناطق حصیرآباد و کوت عبدالله، کوی مندلی و کوی سلیم آباد اهواز همچنان سماجت میکند و خانههای مردم را به سمت ریزش میبرد. تردد برای مردم این مناطق سخت است. برخی روزنامهنگاران محلی از حبس شدن بیماران و پیران در خانههایشان در این مناطق خبر میدهند. خطیبی هم میگوید: «در برخی مناطق چکمه و پلاستیک به مردم دادیم.» اعضای جمعیت امام علی(ع) با پمپ کفکش سعی میکنند آب وارد شده به منازل را خارج کنند اما خطیبی میگوید: «در برخی مناطق از پمپ کفکشهای کوچک کاری برنمیآید و پمپ بزرگ نیاز است.»
خبرنگار
باران شدید و رگباری دوشنبه شب مردم اهواز و آبادان را غافلگیر کرد. بارانی که وارد شبکه فاضلاب شد تا فاضلاب را به خانههای مسکونی برگرداند و زندگی بسیاری از مردم بوی گند بگیرد. اهوازیها و آبادانیها به گفته برخی شهروندان سهشنبه آفتابی را تجربه کردند اما برخی مناطق اهواز مثل «کمپلو»، «کوت عبدالله»، «حصیرآباد» و... همچنان غرق در آب هستند. آبگرفتگی تنها در کوت عبدالله زندگی 50 هزار نفر را خیس کرد. این بارندگی کف فرودگاه آبادان را هم پر آب کرد. برخی شهروندان اهوازی هم شب را در محل کارشان به صبح رساندند. آنها از چند برابر شدن کرایههای تاکسی در زمان بارش و آبگرفتگی معابر میگویند. حسن روحانی رئیس جمهوری نیز در پیامی به مردم خوزستان اعلام کرد که در این حادثه طبیعی مثل سایر حوادث در کنار آنها خواهد بود. «غلامرضا شریعتی» استاندار خوزستان هم از قطع شدن برق برخی مناطق حادثهدیده خبر میدهد و علت آن را جلوگیری از خطر برقگرفتگی شهروندان عنوان میکند. «جمال عالمی نیسی» فرماندار اهواز هم مدارس، ادارات دولتی و بانکهای این شهر را تعطیل میکند تا شرایط برای حل معضل آبگرفتگی مساعد شود! «حمیدرضا خدابخشی» دستیار ویژه مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان در گفتوگو با«ایران» میگوید: «شبکه فاضلاب اهواز و آبادان نمیتواند جوابگوی این بارشها باشد و مسئولان باید هر چه سریعتر به سمت ایجاد شبکه جمعآوری آبهای سطحی بروند.» «علیرضا تطهیرمقدم» پایهگذار نظام مهندسی خوزستان هم در گفتوگو با خبرنگار ما آبگرفتگی اهواز را ناشی از غریبه بودن مسئولان با طبیعت خوزستان در طراحی شهری میداند.
سیل نبود آبگرفتگی بود
حمیدرضا خدابخشی باران تند دوشنبه خوزستان را «سیل» نمیداند. او از آن به «آبگرفتگی» یاد میکند و میگوید: «بارندگیها پاییندست سد و در دشت اتفاق افتاده است.» او پای تغییر اقلیم را پیش میکشد و اعتقاد دارد که دوباره هم این تجربه در شهرهای خوزستان اتفاق میافتد. این کارشناس باران باریده شده را بیش از میزان مورد انتظار و طراحی شهر اهواز برای دفع آبهای سطحی میداند و میگوید: «حد ظرفیت پذیرش اهواز از بارشها، 20 میلیمتر است که بهطور خودکار جذب میشود اما بیشتر از آن باعث «آبگرفتگی» میشود.» او سیل را به معنای رواناب میداند و میگوید: «در اهواز و آبادان گزارش سیل نداشتیم.» خدابخشی متوسط بارش در خوزستان را بین 40 تا 50 میلیمترمکعب آب میداند اما میگوید: «آمارهای لحظهای و نقطهای به دست آمده، متوسط بارش باران روز دوشنبه آبادان را 113 میلیمتر و اهواز را 70 میلیمتر میداند.» او مثل «غلامرضا شریعتی» استاندار خوزستان اعتقاد دارد که شبکه فاضلاب شهری اهواز و آبادان جوابگوی فاضلاب شهری نیست، بنابراین نباید انتظار داشت که این شبکه بتواند بارش تند و رگباری روز دوشنبه را هم پوشش دهد. خدابخشی این بارش را نتیجه تغییر اقلیم میداند. بارشی که بسیار بیشتر از حد انتظار اهوازیها بود. خدابخشی درباره شبکه فاضلاب شهری اهواز میگوید: «شبکه فاضلاب شهری اهواز کهنه است و شکستی دارد.» به گفته او این شبکه 30نقطه فوق بحرانی دارد که باید ترمیم شود. این شکستیها و نقاط بحرانی به گفته او در هر بارندگی بیشتر هم میشود. او میگوید: «شبکه دفع آبهای سطحی در اهواز وجود ندارد و شهرداری و وزارت کشور باید بودجه بگذارند و هرچه سریعتر کار را شروع کنند.» او درباره آبادان هم میگوید:«در مناطق قدیمی آبادان، شبکه دفع آبهای سطحی به صورت روباز وجود دارد اما برای مناطق جدید این سیستم پیشبینی نشده است!» خدابخشی اعتقاد دارد که باید هشدارهای تغییر اقلیم را جدی گرفت و در طراحیها بازنگری کرد تا بتوان با «پدیدههای حدی» روبهرو شد. او میگوید: «تمام دنیا با توجه به تغییر اقلیم و براساس معاهده پاریس وارد طراحیهای جدید قانونگذاری شدهاند.»
«مجتبی گهستونی» یکی از روزنامهنگاران اهوازی درباره باران روز دوشنبه میگوید:«در خیابانها موج دریا جاری بود. بخشی از ماشینها در آب گیر افتاده بودند. آب وارد خانهها شده و پارکینگهای زیرزمینی را با ماشینهای پارک شده دربر گرفت. زیر پلها، زیرگذرها و جادههای ساحلی آب جاری بود. آب از پنجرهها وارد برخی از خانهها شد.»
به طبیعت پشت کردیم
«فرامرز تطهیرمقدم» پایهگذار نظام مهندسی خوزستان و نویسنده پیشنویس نظام مهندسی کل کشور در گفتوگو با «ایران» وضعیت امروز اهواز و آبادان را در پشت کردن به قوانین طبیعت در شهرسازیها میداند. او حاصلخیزی خوزستان را ناشی از سیلابهایش در هزارههای گذشته میداند و میگوید: «سیل زمانی تبدیل به «بلا» شد و زندگی ما را به محاصره درآورد که نتوانستیم مثل هزاران سال گذشته با «طبیعت» مدارا کنیم.» او میگوید: «میلیونها سال است که در این منطقه باران میبارد و سیل میسازد.» به گفته او محاسبات باستانشناسی نشان میدهد که در طول دو هزار سال گذشته، سیلابها نزدیک به چهارونیم متر رسوب را روی زمین بار گذشته و سطح خوزستان را بالا آوردهاند. او به ساخت شهرک توسط انگلیسیها در زمان کشف نفت در آبادان اشاره میکند و میگوید: «آنها کف شهرک را دو ونیم تا سه متر از سطح شهر بالاتر آوردند و بعد در آن ساختمانسازی کردند.» او ساختمانهای این شهرک را به لحاظ معماری، اقلیمی و شهرسازی نمونه میداند و میگوید: «ما متأسفانه از این الگو استفاده نمیکنیم.» او به ساختوسازهای باستانی در خوزستان اشاره میکند و میگوید: «اجداد ما ساختوسازها را روی تپهها ایجاد کردند. حتی تدفینها را هم روی بلندی انجام دادند، اما فکر میکنیم با سدسازی میتوانیم جلوی آبگرفتگیها را بگیریم.»
هشدار درباره مترو اهواز
او ساخت مترو در اهواز را یک اشتباه میخواند و هشدار میدهد با افتتاح متروی اهواز شاهد خسارت جانی به شهروندان آن در بارندگیهای شدید خواهیم بود. تطهیرمقدم میگوید: «ورودی مترو اهواز براساس آبگرفتگی شهر ساخته نشده و اگر به بهرهبرداری برسد هر سال دچار خسارت جانی و مالی میشود.» او میگوید: «اولاً نباید مترو را میساختند. حالا که ساختند باید دهنه مترو را با داغ طغیان آب محاسبه کنند و مسیر، ضدآب شود تا تونلهای مترو در بارندگی زیر آب نرود.» او ساختوسازهای امروز را پر از خطا میداند و میگوید: «من بارها به نظام مهندسی گفتم که باید خودمان را با طبیعت تطبیق بدهیم.»
او به ساخت سازههای آبی و بند و پلبندهای شوشتر اشاره میکند و میگوید: «نیاکان ما طبیعت سیل خیز خوزستان را شناختند و برای رام کردن کارون این بندها و پلها را ساختند.» تطهیرمقدم به کاشت برنج در خوزستان که قدمتش هزار سال بیشتر از کشت گندم در مصب رودخانه نیل مصر است اشاره میکند و میگوید: «دشت خوزستان بدون سیل بیمعنا نیست اما این نکته در طراحیهای شهری فراموش شده است.»
این کارشناس به ایجاد پروژه شبکه فاضلاب شهر اهواز نقبی میزند و میگوید: «آن روز مشاور این پروژه اعلام کرد ما با «سیاست تأخیری» میخواهیم باران را از سطح شهر جذب و به شبکه فاضلاب تزریق کنیم. من گفتم سیاست تأخیر یعنی چه؟ اگر باران چند روز طول بکشد چه کار میکنید؟ چقدر طول میکشد تا این آبهای سطحی جمع شود؟ مخالفت کردم ولی متأسفانه طرح اجرا شد.» شبکه فاضلاب اهواز حتی قبل از باران شدید دوشنبه، هم گریبان بخش زیادی از شهروندان «کوت عبدالله» را گرفت و اعتراض بسیاری از کابران ایرانی در شبکههای اجتماعی را در پی داشت. هرچند این اعتراضها، هیچ واکنشی از سوی مسئولان شهر اهواز را در پی نداشت. تطهیرمقدم میگوید: «در آبادان هم با این مسائل رو به رو هستیم.»
«محسن خطیبی» یکی از اعضای جمعیت امام علی(ع) هم در گفتوگو با «ایران» از تخلیه برخی منازل در حصیرآباد و کوت عبدالله خبر میدهد و میگوید: «در بسیاری از مناطق اهواز آب فروکش کرده است اما همچنان مشکل فاضلاب پا برجاست.» البته آب در مناطق حصیرآباد و کوت عبدالله، کوی مندلی و کوی سلیم آباد اهواز همچنان سماجت میکند و خانههای مردم را به سمت ریزش میبرد. تردد برای مردم این مناطق سخت است. برخی روزنامهنگاران محلی از حبس شدن بیماران و پیران در خانههایشان در این مناطق خبر میدهند. خطیبی هم میگوید: «در برخی مناطق چکمه و پلاستیک به مردم دادیم.» اعضای جمعیت امام علی(ع) با پمپ کفکش سعی میکنند آب وارد شده به منازل را خارج کنند اما خطیبی میگوید: «در برخی مناطق از پمپ کفکشهای کوچک کاری برنمیآید و پمپ بزرگ نیاز است.»
معاون اول رئیس جمهوری:
اقتصاد ایران قرار بود فروبپاشد، اما سرپا ایستاد
در همین شرایط سخت تحریم، حجم مبادلات تجاری اقتصاد ایران بیش از 100 میلیارد دلار است
گروه اقتصادی / معاون اول رئیس جمهوری با تأکید بر کارنامه درخشان دولت در شش سال گذشته، گفت: عملکرد این دولت قابل مقایسه با هیچ دولتی در سالهای گذشته نیست و ما دستاوردهای بیشماری در حوزه کشاورزی، نفت و گاز و تأمین منابع برق و آب داشتهایم.
اسحاق جهانگیری در مراسم نکوداشت وتجلیل از خدمات محمود حجتی وزیر سابق جهاد کشاورزی با اشاره به افزایش ظرفیت، بهرهوری و تراز ارزآوری در زیر مجموعههای وزارت جهاد کشاورزی، اظهار داشت: با توجه به حساسیتهای موجود در تأمین امنیت غذایی کشور طرحهای بزرگی در غرب کشور و استانهایی نظیر خوزستان و سیستان و بلوچستان به اجرا در آمد که نتیجه آن افزایش میزان تولید گندم بود که قطعاً جزو افتخارات کشور است.
به گزارش ایسنا، وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به انتقادات ناروای برخی رسانهها به مدیران کشور و برداشت نادرست از سخنان مسئولان، گفت: برخی در صدد هستند به جامعه بقبولانند که مدیران کشور بیکفایت هستند در حالی که در بخش نفت و گاز کارهای بزرگی انجام شده که فقط یک نمونه آن گازرسانی به روستاهاست که تعداد روستاهای گازرسانی شده بیشتر از تمام روستاهای گازرسانی شده در سالهای پس از انقلاب است.
معاون اول رئیس جمهوری با بیان اینکه در بخش آب بیسابقهترین منابع به میزان هشت میلیارد دلار برای غرب کشور و تکمیل سدهای نیمه تمام و ایجاد شبکه آبیاری اختصاص یافت، ادامه داد: این دستاوردها در مقطعی بوده که میزان منابع مالی ورودی به سیستم همانند سالهای پیش از آن صد میلیارد دلار نبوده است و باید نسبت به مواضع کسانی که از واقعیت اقتصادی مطلع هستند تأسف خورد زیرا طوری سخن میگویند که گویی هیچ تفاوتی در شرایط اقتصادی کشور ایجاد نشده است.
جهانگیری افزود: بر اساس قانون 14 و نیم درصد از میزان فروش نفت به وزارت نفت برای تأمین هزینههای مختلف این وزارتخانه در بخشهای مختلف نظیر اکتشاف اختصاص مییابد اما باید این معادله را در نظر گرفت که تفاوت این رقم در درآمد یکصد میلیارد دلار و در درآمد چند ده میلیون دلار چقدر میشود، آن وقت به قضاوت عملکرد یک دستگاه پرداخت.
۱۰۰ میلیارد دلار مبادلات تجاری
معاون اول رئیس جمهوری، همچنین در مراسم دومین همایش ملی ایثار اجتماعی با اشاره به تلاشهای امریکا برای فروپاشی اقتصاد و نظام ایران اظهار داشت: در این مقطع همانند دوران دفاع مقدس به ایثار و فداکاری نیازمندیم و باید با همراهی یکدیگر کاری کنیم تا امریکا که این بار بهصورت مستقیم و رو در رو با ملت ایران وارد جنگ شده، با شکست مواجه شود.
معاون اول رئیس جمهوری افزود: اگر فرهنگ ایثار و شهادت در کشور عمومیت پیدا کند و همه افراد امور دیگران را به امور خود ترجیح دهند، ملت ایران میتواند در جنگ مستقیم و رو در رو با امریکا با سربلندی و سرافرازی پیروز شود.
وی در ادامه با بیان اینکه ایثارگری ملت ایران فقط محدود به دوران دفاع مقدس نیست و در این چهل سال صحنههای زیادی از ایثار و فداکاری مردم کشور به ثبت رسیده است، خاطرنشان کرد: ملت ایران در این دنیای پر تلاطم مظلومانه از خود دفاع کرده است و کشوری مانند امریکا که حدود 25 تا 30 درصد تولید ناخالص دنیا را در اختیار دارد و از ارتش و توان نظامی بالایی برخوردار است و حتی کشورهای به ظاهر بزرگ و مستقل از آن حساب میبرند، علیه ملت ایران اعلام جنگ اقتصادی کرده و بدون پرده پوشی اعلام میکند که هدف از این جنگ فروپاشی اقتصاد و نظام ایران است و میخواهد بیشترین درد را به جامعه ایران وارد کند تا مردم علیه نظام شورش کنند.
جنگ اقتصادی
جهانگیری افزود: امریکا جنگ اقتصادی خود را علیه ملت ایران از اوایل سال 97 آغاز کرد و اطمینان داشت که ملت ایران در بهمن سال 97 قادر نخواهد بود چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی را جشن بگیرد.
معاون اول رئیس جمهوری گفت: بهعنوان مسئول ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی اعلام میکنم که امریکا از تمام توان خود برای اینکه اقتصاد ایران را دچار فروپاشی کند استفاده کرد و هیچ کاری وجود نداشت که میتوانستند و انجام ندادند.
وی ادامه داد: گاهی بیان این سخنان باعث میشود که عدهای تصور کنند این حرفها به معنای علامت دادن به امریکا است اما این سخنان در حقیقت بیاعتبار کردن امریکاست چرا که منظور از این سخنان این است که امریکا چه کار دیگری میتوانست انجام دهد که انجام نداده است.
جهانگیری با اشاره به اینکه امریکا حتی به کشورهای دوست ایران نظیر چین، روسیه و ترکیه نیز فشارهای فراوانی را وارد کرده تا آنها را از همکاری اقتصادی با ایران منع کند، افزود: هیچ گاه تصور نمیکردیم که کشوری مانند هند که در استقلال و مبارزه با استعمار شهره است، حاضر شود از امریکا تبعیت و از خرید نفت ایران امتناع کند.
معاون اول رئیس جمهوری با اشاره به ادعای امریکا مبنی بر اینکه میزان فروش نفت ایران را به صفر خواهد رساند، تصریح کرد: عدهای مدیران و جوانان کشور پای کار ایستادند و روشهایی را طراحی کردند که اجازه ندهند امریکا بتواند به اهداف خود دست پیدا کنند.
وی با یادآوری تحریم کشتیرانی ایران از سوی امریکا و ممانعت از همکاری میان بنادر ایران و بنادر سایر کشورها تصریح کرد: با وجود همه تلاشهای امریکا در هشت ماه نخست سالجاری بیش از 100 میلیون تن کالا میان بنادر ایران و دیگر کشورها جابهجا شده و امریکا از این موضوع متحیر مانده است و کارشکنیهای خود را تا جایی پیگیری کرد که به تعقیب نفتکش ایران در جبل الطارق اقدام و به بهانههای مختلف این کشتی را توقیف کردند.
جهانگیری ادامه داد: ناخدای این نفتکش هندی بود و مقامات امریکا ایمیلهای متعددی برای او فرستاده بودند که در ازای پرداخت مبالغ هنگفت، این نفتکش را به بندری که مدنظر امریکاییها است هدایت کند.
معاون اول رئیس جمهوری همچنین با اشاره به تحریمها و محدودیتهای پیش روی نظام بانکی ایران برای جلوگیری از مبادلات تجاری با دیگر کشورها خاطرنشان کرد: در همین شرایط سخت تحریم، حجم مبادلات تجاری اقتصاد ایران بیش از 100 میلیارد دلار است و این یعنی با وجود فشارهای امریکا بر اقتصاد ایران، اقتصاد کشور همچنان روی پای خود ایستاده است.
وی ادامه داد: عدهای تصور میکنند که بیان این موضوعات به معنای رشد اقتصادی و سر حال بودن اقتصاد کشور است و گاهی تعابیری را بهکار میبرند و میگویند گویا فلانی خبر از وضع اقتصاد کشور ندارد اما باید به این نکته توجه کنند که اقتصاد ایران بر اساس برنامهریزیهای امریکا قرار بود که از هم بپاشد اما به فضل الهی و با همت مدیران و ایستادگی مردم ایران اقتصاد کشور همچنان سرپا ایستاده است.
جهانگیری با اشاره به تلاشها و اقدامات دلسوزانه بخش خصوصی و فعالان اقتصادی کشور گفت: بخش خصوصی کشور امروز در جنگ اقتصادی پا در میدان مبارزه گذاشته و با وجود آنکه گاهی قضاوتهای نادرستی در خصوص آنها میشود، صادرات و واردات کشور را انجام میدهد و برای جوانان کشور فرصتهای شغلی فراهم میکند و از تعطیلی واحدهای تولیدی جلوگیری مینماید.
معاون اول رئیس جمهوری تصریح کرد: امریکاییها تصور میکردند اگر تا پایان سال 97 اقتصاد ایران دچار فروپاشی نشود قطعاً ایران در سال 98 با قحطی کالا مواجه خواهد شد که خوشبختانه با همت فعالان اقتصادی و مردم این اتفاق رخ نداده است.
5 نکته
برخی در صدد هستند به جامعه بقبولانند که مدیران کشور بیکفایت هستند در حالی که در بخش نفت و گاز کارهای بزرگی انجام شده که فقط یک نمونه آن گازرسانی به روستاهاست که تعداد روستاهای گازرسانی شده بیشتر از تمام روستاهای گازرسانی شده در سالهای پس از انقلاب است
در بخش آب بیسابقهترین منابع به میزان هشت میلیارد دلار برای غرب کشور و تکمیل سدهای نیمه تمام و ایجاد شبکه آبیاری اختصاص یافت
در این مقطع همانند دوران دفاع مقدس به ایثار و فداکاری نیازمندیم و باید با همراهی یکدیگر کاری کنیم تا امریکا که این بار بهصورت مستقیم و
رو در رو با ملت ایران وارد جنگ شده، با شکست مواجه شود
امریکا از تمام توان خود برای اینکه اقتصاد ایران را دچار فروپاشی کند استفاده کرد و هیچ کاری وجود نداشت که میتوانستند و انجام ندادند
با وجود همه تلاشهای امریکا در هشت ماه نخست سالجاری بیش از 100 میلیون تن کالا میان بنادر ایران و دیگر کشورها جابهجا شده و امریکا از این موضوع متحیر مانده است
اسحاق جهانگیری در مراسم نکوداشت وتجلیل از خدمات محمود حجتی وزیر سابق جهاد کشاورزی با اشاره به افزایش ظرفیت، بهرهوری و تراز ارزآوری در زیر مجموعههای وزارت جهاد کشاورزی، اظهار داشت: با توجه به حساسیتهای موجود در تأمین امنیت غذایی کشور طرحهای بزرگی در غرب کشور و استانهایی نظیر خوزستان و سیستان و بلوچستان به اجرا در آمد که نتیجه آن افزایش میزان تولید گندم بود که قطعاً جزو افتخارات کشور است.
به گزارش ایسنا، وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به انتقادات ناروای برخی رسانهها به مدیران کشور و برداشت نادرست از سخنان مسئولان، گفت: برخی در صدد هستند به جامعه بقبولانند که مدیران کشور بیکفایت هستند در حالی که در بخش نفت و گاز کارهای بزرگی انجام شده که فقط یک نمونه آن گازرسانی به روستاهاست که تعداد روستاهای گازرسانی شده بیشتر از تمام روستاهای گازرسانی شده در سالهای پس از انقلاب است.
معاون اول رئیس جمهوری با بیان اینکه در بخش آب بیسابقهترین منابع به میزان هشت میلیارد دلار برای غرب کشور و تکمیل سدهای نیمه تمام و ایجاد شبکه آبیاری اختصاص یافت، ادامه داد: این دستاوردها در مقطعی بوده که میزان منابع مالی ورودی به سیستم همانند سالهای پیش از آن صد میلیارد دلار نبوده است و باید نسبت به مواضع کسانی که از واقعیت اقتصادی مطلع هستند تأسف خورد زیرا طوری سخن میگویند که گویی هیچ تفاوتی در شرایط اقتصادی کشور ایجاد نشده است.
جهانگیری افزود: بر اساس قانون 14 و نیم درصد از میزان فروش نفت به وزارت نفت برای تأمین هزینههای مختلف این وزارتخانه در بخشهای مختلف نظیر اکتشاف اختصاص مییابد اما باید این معادله را در نظر گرفت که تفاوت این رقم در درآمد یکصد میلیارد دلار و در درآمد چند ده میلیون دلار چقدر میشود، آن وقت به قضاوت عملکرد یک دستگاه پرداخت.
۱۰۰ میلیارد دلار مبادلات تجاری
معاون اول رئیس جمهوری، همچنین در مراسم دومین همایش ملی ایثار اجتماعی با اشاره به تلاشهای امریکا برای فروپاشی اقتصاد و نظام ایران اظهار داشت: در این مقطع همانند دوران دفاع مقدس به ایثار و فداکاری نیازمندیم و باید با همراهی یکدیگر کاری کنیم تا امریکا که این بار بهصورت مستقیم و رو در رو با ملت ایران وارد جنگ شده، با شکست مواجه شود.
معاون اول رئیس جمهوری افزود: اگر فرهنگ ایثار و شهادت در کشور عمومیت پیدا کند و همه افراد امور دیگران را به امور خود ترجیح دهند، ملت ایران میتواند در جنگ مستقیم و رو در رو با امریکا با سربلندی و سرافرازی پیروز شود.
وی در ادامه با بیان اینکه ایثارگری ملت ایران فقط محدود به دوران دفاع مقدس نیست و در این چهل سال صحنههای زیادی از ایثار و فداکاری مردم کشور به ثبت رسیده است، خاطرنشان کرد: ملت ایران در این دنیای پر تلاطم مظلومانه از خود دفاع کرده است و کشوری مانند امریکا که حدود 25 تا 30 درصد تولید ناخالص دنیا را در اختیار دارد و از ارتش و توان نظامی بالایی برخوردار است و حتی کشورهای به ظاهر بزرگ و مستقل از آن حساب میبرند، علیه ملت ایران اعلام جنگ اقتصادی کرده و بدون پرده پوشی اعلام میکند که هدف از این جنگ فروپاشی اقتصاد و نظام ایران است و میخواهد بیشترین درد را به جامعه ایران وارد کند تا مردم علیه نظام شورش کنند.
جنگ اقتصادی
جهانگیری افزود: امریکا جنگ اقتصادی خود را علیه ملت ایران از اوایل سال 97 آغاز کرد و اطمینان داشت که ملت ایران در بهمن سال 97 قادر نخواهد بود چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی را جشن بگیرد.
معاون اول رئیس جمهوری گفت: بهعنوان مسئول ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی اعلام میکنم که امریکا از تمام توان خود برای اینکه اقتصاد ایران را دچار فروپاشی کند استفاده کرد و هیچ کاری وجود نداشت که میتوانستند و انجام ندادند.
وی ادامه داد: گاهی بیان این سخنان باعث میشود که عدهای تصور کنند این حرفها به معنای علامت دادن به امریکا است اما این سخنان در حقیقت بیاعتبار کردن امریکاست چرا که منظور از این سخنان این است که امریکا چه کار دیگری میتوانست انجام دهد که انجام نداده است.
جهانگیری با اشاره به اینکه امریکا حتی به کشورهای دوست ایران نظیر چین، روسیه و ترکیه نیز فشارهای فراوانی را وارد کرده تا آنها را از همکاری اقتصادی با ایران منع کند، افزود: هیچ گاه تصور نمیکردیم که کشوری مانند هند که در استقلال و مبارزه با استعمار شهره است، حاضر شود از امریکا تبعیت و از خرید نفت ایران امتناع کند.
معاون اول رئیس جمهوری با اشاره به ادعای امریکا مبنی بر اینکه میزان فروش نفت ایران را به صفر خواهد رساند، تصریح کرد: عدهای مدیران و جوانان کشور پای کار ایستادند و روشهایی را طراحی کردند که اجازه ندهند امریکا بتواند به اهداف خود دست پیدا کنند.
وی با یادآوری تحریم کشتیرانی ایران از سوی امریکا و ممانعت از همکاری میان بنادر ایران و بنادر سایر کشورها تصریح کرد: با وجود همه تلاشهای امریکا در هشت ماه نخست سالجاری بیش از 100 میلیون تن کالا میان بنادر ایران و دیگر کشورها جابهجا شده و امریکا از این موضوع متحیر مانده است و کارشکنیهای خود را تا جایی پیگیری کرد که به تعقیب نفتکش ایران در جبل الطارق اقدام و به بهانههای مختلف این کشتی را توقیف کردند.
جهانگیری ادامه داد: ناخدای این نفتکش هندی بود و مقامات امریکا ایمیلهای متعددی برای او فرستاده بودند که در ازای پرداخت مبالغ هنگفت، این نفتکش را به بندری که مدنظر امریکاییها است هدایت کند.
معاون اول رئیس جمهوری همچنین با اشاره به تحریمها و محدودیتهای پیش روی نظام بانکی ایران برای جلوگیری از مبادلات تجاری با دیگر کشورها خاطرنشان کرد: در همین شرایط سخت تحریم، حجم مبادلات تجاری اقتصاد ایران بیش از 100 میلیارد دلار است و این یعنی با وجود فشارهای امریکا بر اقتصاد ایران، اقتصاد کشور همچنان روی پای خود ایستاده است.
وی ادامه داد: عدهای تصور میکنند که بیان این موضوعات به معنای رشد اقتصادی و سر حال بودن اقتصاد کشور است و گاهی تعابیری را بهکار میبرند و میگویند گویا فلانی خبر از وضع اقتصاد کشور ندارد اما باید به این نکته توجه کنند که اقتصاد ایران بر اساس برنامهریزیهای امریکا قرار بود که از هم بپاشد اما به فضل الهی و با همت مدیران و ایستادگی مردم ایران اقتصاد کشور همچنان سرپا ایستاده است.
جهانگیری با اشاره به تلاشها و اقدامات دلسوزانه بخش خصوصی و فعالان اقتصادی کشور گفت: بخش خصوصی کشور امروز در جنگ اقتصادی پا در میدان مبارزه گذاشته و با وجود آنکه گاهی قضاوتهای نادرستی در خصوص آنها میشود، صادرات و واردات کشور را انجام میدهد و برای جوانان کشور فرصتهای شغلی فراهم میکند و از تعطیلی واحدهای تولیدی جلوگیری مینماید.
معاون اول رئیس جمهوری تصریح کرد: امریکاییها تصور میکردند اگر تا پایان سال 97 اقتصاد ایران دچار فروپاشی نشود قطعاً ایران در سال 98 با قحطی کالا مواجه خواهد شد که خوشبختانه با همت فعالان اقتصادی و مردم این اتفاق رخ نداده است.
5 نکته
برخی در صدد هستند به جامعه بقبولانند که مدیران کشور بیکفایت هستند در حالی که در بخش نفت و گاز کارهای بزرگی انجام شده که فقط یک نمونه آن گازرسانی به روستاهاست که تعداد روستاهای گازرسانی شده بیشتر از تمام روستاهای گازرسانی شده در سالهای پس از انقلاب است
در بخش آب بیسابقهترین منابع به میزان هشت میلیارد دلار برای غرب کشور و تکمیل سدهای نیمه تمام و ایجاد شبکه آبیاری اختصاص یافت
در این مقطع همانند دوران دفاع مقدس به ایثار و فداکاری نیازمندیم و باید با همراهی یکدیگر کاری کنیم تا امریکا که این بار بهصورت مستقیم و
رو در رو با ملت ایران وارد جنگ شده، با شکست مواجه شود
امریکا از تمام توان خود برای اینکه اقتصاد ایران را دچار فروپاشی کند استفاده کرد و هیچ کاری وجود نداشت که میتوانستند و انجام ندادند
با وجود همه تلاشهای امریکا در هشت ماه نخست سالجاری بیش از 100 میلیون تن کالا میان بنادر ایران و دیگر کشورها جابهجا شده و امریکا از این موضوع متحیر مانده است
امشب دموکراتها در انتظار به وقوع پیوستن یک رویداد تاریخی هستند
مُهر استیضاح بر پیشانی «ترامپ»
امریکا دچار بی سابقه ترین شکاف در کنگره و جامعه خود شده است
بنفشه غلامی / کمیته قضایی مجلس نمایندگان امریکا، دوشنبه شب در حالی گزارش 658 صفحهای مربوط به استیضاح «دونالد ترامپ» را منتشر کرد که امشب، نمایندگان مجلس امریکا باید به دو بند استیضاح رئیسجمهوری امریکا رأی بدهند. اگر پاسخ آنها به این استیضاح آری باشد، تاجر کاخ سفید، چهارمین رئیسجمهوری امریکا خواهد بود که مهر استیضاح بر پیشانی او مینشیند.
بهگزارش سایت شبکه خبری «فاکس نیوز»، «جرالد نادلر»، رئیس کمیته قضایی مجلس نمایندگان امریکا دوشنبه شب با انتشار بیانیهای رسمی، گزارش 658 صفحهای نهاد زیر نظرش را منتشر کرد. او در این بیانیه بهطور رسمی نوشت و اعلام کرد: «دونالد ترامپ تهدیدی برای قانون اساسی امریکا است و باید از پستی که دارد، برکنار شود.»
گزارش کمیته قضایی مجلس نمایندگان امریکا، شامل دو بخش است. در یک بخش به اتهامات «دونالد ترامپ» در دو بند رسیدگی شدهاست. در بند اول، تأکید شدهاست، رئیس جمهوری امریکا با سوءاستفاده از قدرت خود، از کییف خواسته است، دست به تحقیقاتی گسترده درباره فعالیتهای اقتصادی «هانتر بایدن» در اوکراین بزند. «هانتر بایدن» پسر «جو بایدن»، رقیب انتخاباتی «ترامپ» در انتخابات 2020 است و افشای هر خطایی از سوی او میتواند بهضرر کمپین انتخاباتی پدرش تمام شود. در این بند گزارش همچنین تأکید شده، رئیس جمهوری امریکا با استفاده از یک مصوبه کنگره امریکا که طی آن با کمک نظامی به اوکراین موافقت شدهبود، دست به اعمال فشار علیه اوکراین زدهاست. این بند تأکید میکند، «ترامپ» رئیسجمهوری اوکراین را تهدید کرده اگر با درخواست او موافقت نکند، مانع رسیدن کمک نظامی امریکا به کییف میشود. در بند دوم اتهامات «ترامپ» تأکید شده، رئیسجمهوری امریکا بعد از آغاز به کار این کمیته دست به کارشکنیهای مختلف در مسیر این تحقیقات زده که در تاریخ امریکا بیسابقه است.
در بخش دیگری از این گزارش، روند رسیدگی به اتهامات «دونالد ترامپ» در چهار فصل تشریح شدهاست. فصل اول، اختصاص به تشریح فرآیند تحقیقات و تشکیل پرونده دارد. فصل دوم، استانداردهایی که در تشکیل این پرونده و روند تحقیقات وجود داشته، معرفی شدهاند. فصل سوم به جزئیات پرونده و شهادتها پرداخته و فصل چهارم هم مواردی که رئیسجمهوری امریکا نسبت به کار این کمیته بیاعتنایی کرده، تشریح شدهاست.
امریکا امشب در حالی یکی از مهمترین و حساسترین وقایع تاریخی خود را رقم میزند که این کشور روی گسلی از اختلافات به سر میبرد. در این شرایط از سویی شاهد دوپارگی در کنگره امریکا بر سر این استیضاح هستیم. در مجلس نمایندگان دموکراتها برای استیضاح «ترامپ» میکوشند و در سنای امریکا جمهوریخواهان میگویند رأی مجلس نمایندگان را تأیید نمیکنند. اما شکافها تنها به کنگره امریکا ختم نمیشود. در جامعه امریکا نیز شاهد شکافی مشابه هستیم. نظرسنجی جدید فاکس نیوز نشان میدهد ۵۰ درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی با استیضاح رئیس جمهوری خود و برکناری وی موافق هستند اما ۴۱ درصد مخالف استیضاح و برکناری «ترامپ» هستند. این در حالی است که ۴ درصد از استیضاح حمایت میکنند اما خواهان برکناری «ترامپ» نیستند.
بهگزارش سایت شبکه خبری «فاکس نیوز»، «جرالد نادلر»، رئیس کمیته قضایی مجلس نمایندگان امریکا دوشنبه شب با انتشار بیانیهای رسمی، گزارش 658 صفحهای نهاد زیر نظرش را منتشر کرد. او در این بیانیه بهطور رسمی نوشت و اعلام کرد: «دونالد ترامپ تهدیدی برای قانون اساسی امریکا است و باید از پستی که دارد، برکنار شود.»
گزارش کمیته قضایی مجلس نمایندگان امریکا، شامل دو بخش است. در یک بخش به اتهامات «دونالد ترامپ» در دو بند رسیدگی شدهاست. در بند اول، تأکید شدهاست، رئیس جمهوری امریکا با سوءاستفاده از قدرت خود، از کییف خواسته است، دست به تحقیقاتی گسترده درباره فعالیتهای اقتصادی «هانتر بایدن» در اوکراین بزند. «هانتر بایدن» پسر «جو بایدن»، رقیب انتخاباتی «ترامپ» در انتخابات 2020 است و افشای هر خطایی از سوی او میتواند بهضرر کمپین انتخاباتی پدرش تمام شود. در این بند گزارش همچنین تأکید شده، رئیس جمهوری امریکا با استفاده از یک مصوبه کنگره امریکا که طی آن با کمک نظامی به اوکراین موافقت شدهبود، دست به اعمال فشار علیه اوکراین زدهاست. این بند تأکید میکند، «ترامپ» رئیسجمهوری اوکراین را تهدید کرده اگر با درخواست او موافقت نکند، مانع رسیدن کمک نظامی امریکا به کییف میشود. در بند دوم اتهامات «ترامپ» تأکید شده، رئیسجمهوری امریکا بعد از آغاز به کار این کمیته دست به کارشکنیهای مختلف در مسیر این تحقیقات زده که در تاریخ امریکا بیسابقه است.
در بخش دیگری از این گزارش، روند رسیدگی به اتهامات «دونالد ترامپ» در چهار فصل تشریح شدهاست. فصل اول، اختصاص به تشریح فرآیند تحقیقات و تشکیل پرونده دارد. فصل دوم، استانداردهایی که در تشکیل این پرونده و روند تحقیقات وجود داشته، معرفی شدهاند. فصل سوم به جزئیات پرونده و شهادتها پرداخته و فصل چهارم هم مواردی که رئیسجمهوری امریکا نسبت به کار این کمیته بیاعتنایی کرده، تشریح شدهاست.
امریکا امشب در حالی یکی از مهمترین و حساسترین وقایع تاریخی خود را رقم میزند که این کشور روی گسلی از اختلافات به سر میبرد. در این شرایط از سویی شاهد دوپارگی در کنگره امریکا بر سر این استیضاح هستیم. در مجلس نمایندگان دموکراتها برای استیضاح «ترامپ» میکوشند و در سنای امریکا جمهوریخواهان میگویند رأی مجلس نمایندگان را تأیید نمیکنند. اما شکافها تنها به کنگره امریکا ختم نمیشود. در جامعه امریکا نیز شاهد شکافی مشابه هستیم. نظرسنجی جدید فاکس نیوز نشان میدهد ۵۰ درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی با استیضاح رئیس جمهوری خود و برکناری وی موافق هستند اما ۴۱ درصد مخالف استیضاح و برکناری «ترامپ» هستند. این در حالی است که ۴ درصد از استیضاح حمایت میکنند اما خواهان برکناری «ترامپ» نیستند.
سیزدهمین جشنواره سینما حقیقت به ایستگاه پایانی رسید
انتظامی: بودجه سینمای مستند بیشتر میشود
مراسم اختتامیه جشنواره سینما حقیقت عصر روز دوشنبه در تالار وحدت برگزار شد و دستاندرکاران سینمای مستند در کنار همدیگر از بیمها و امیدهایشان گفتند. سایه آلودگی هوای پایتخت روی سر مراسم سنگینی میکرد اما دلیلی برای از دست رفتن شور و شوق موجود در سالن نبود. آغازگر این مراسم، محمد حمیدی مقدم، دبیر جشنواره سینما حقیقت بود که توضیح داد: «امسال گامهایی برای استانداردسازی جشنواره برداشته شد تا بتوانیم در مسیر تحول قدم برداریم. سینما حقیقت نشان داد ایران فقط تهران نیست و فرصتی برای دیدهشدن همه فراهم کرد. برای اولین بار فروش بلیت داشتیم که اولین گام برای اقتصاد سینمای مستند را برداریم و از تجربههای این دوره برای دوره چهاردهم استفاده کنیم.» حمیدی مقدم، صحبتهایش را با این جمله به پایان رساند که : «برای داشتن سینمای ملی موفق باید به سینمای مستند توجه داشت، چرا که سینمای مستند، جهان بهتری میسازد.» پس از صحبتهای دبیر جشنواره، نوبت به اهدای جوایز در بخشهای مختلف رسید. مستندسازان جوان روی صحنه آمدند و از لحظات هیجانانگیزی گفتند که در طول ساخت فیلم با آن روبهرو بودهاند و از اتفاقاتی که در حال حاضر در جامعه روی میدهد. البته سهم تشکرهای ویژه از همه صحبتها بیشتر بود.
در ادامه همین مراسم بود که حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی روی سن حاضر شد و گفت: «امیدوارم سینمای مستند همیشه خوش بدرخشد. خوشبختانه، سینمای مستند در مسیری رو به رشد دارد.» انتظامی در مقایسهای مختصر، از تفاوت این جشنواره با دوره پیشین نیز صحبت کرد: «این جشنواره خط بطلان بر برخی باورها کشید؛ کیفیت آثار نسبت به سال قبل بهتر شده است. علاوه بر اینکه امسال آثار بسیاری را از سراسر کشور برای حضور در این جشنواره داشتیم که مسأله قابل توجهی بود که شعار «ایران تهران نیست» را پیش گرفته بود. مدتی است که فرهنگ فیلم مستند دیدن در جامعه رواج پیدا کرده است و همه باید تلاش کنیم این فرهنگ توسعه پیدا کند. برای سال آتی بودجههای مستند افزایش پیدا میکند اما همچنین تدوام رایزنی با نهادها برای گسترش سینمای مستند لازم است.»
بخش پایانی این مراسم به اهدای جوایز بهترین فیلم از نگاه تماشاگران اختصاص داشت. جایزهای که با انتخاب 21 هزار نفر در 160 سانس سینما و پس از جمعبندی 15 هزار برگه رأی برگزیده خود را شناخت. طبق این رأیگیری، سه فیلم پرمخاطب جشنواره، فیلمهای «جایی برای فرشتهها نیست»، «پروژه ازدواج» و «صحنههایی از یک جدایی» بودند. سه فیلم «جایی برای فرشتهها نیست»، «واکس چه» و «صحنههایی از یک جدایی» عنوان پرفروشترین را به خود اختصاص دادند و «جایی برای فرشتهها نیست» بهعنوان بهترین فیلم از نگاه تماشاگران انتخاب شد و جایزه ویژهاش را دریافت کرد. پس از این فیلم، «صحنههایی از یک جدایی»، «تارهای ممنوع»، «خط باریک قرمز» و «آدور» رتبههای دوم تا پنجم را به دست آوردند.
گزارش «ایران» از مشکلات مردم در استفاده از حمل و نقل عمومی
حمل و نقل پایتخت زیر فشار تقاضا
همراه با گفتارهایی از محسن هاشمی، مرتضی چایچی مطلق،
علی امام، مهدی جمالینژاد و مهدی حاج قاسمی
8و9
مالزی فرصتی برای دیپلماسی
بهرام امیراحمدیان
کارشناس مسائل آسیا
رئیس جمهوری ایران روز گذشته در شرایطی برای حضور در اجلاس سران کشورهای اسلامی به مالزی سفر کرده است که رهبران کشورهای مهم آسیایی و همسایگان از جمله پاکستان، قطر و ترکیه در این نشست حضور دارند و فرصتی برای گفتوگو و روشن کردن ابعاد چند موضوع مهم از سوی آقای روحانی در این سفر فراهم میشود که ناظر بر تحولات حساس کشور است.
- حضور در چنین اجلاسی در بحبوحه تحولات جاری سیاست خارجی جمهوری اسلامی، فراهم کننده فرصتی برای رؤسای جمهور کشورهاست تا فارغ از دشواریهای تنظیم برنامه برای رفت و آمدهای دوجانبه از نزدیک با یکدیگر گفتوگو کنند.
- آقای روحانی کمی بعد از آن راهی مالزی شده است که آقای ماهاتیر محمد، نخستوزیر مالزی در جدیدترین سخنرانی خود در نشست دوحه بسختی سیاستهای تحریمی امریکا علیه ایران را زیر سؤال برد و کشورهای منظومه غرب بویژه امریکا را متهم کرد که تحریمهای این کشور نه فقط ایران بلکه دامن کلیه کشورهایی را خواهد گرفت که با آن دارای تبادلات اقتصادی گستردهای هستند. این موضع خوب و بهنگام از سوی نخستوزیر مالزی نشان داد مالزی میتواند برای تنظیم روابط و اثبات تأثیرگذاری اقدامات مخرب امریکا علیه ایران در افکار عمومی و مناسبات بینالمللی حرفی برای گفتن داشته باشد.
- ایران و ترکیه به عنوان دو کشور همسایه و همپیمان اخیراً به دلیل حمله نظامی ترکیه به سوریه دچار مشکلاتی در روابط فی مابین شدهاند. این مشکلات بویژه میان روحانی و اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه بروز پیدا کرد؛ زیرا آقای روحانی مخالف حمله ترکیه به سوریه بود و اعتقاد داشت حمله آنکارا به سوریه حاکمیت این کشور را به چالش کشیده است. حضور آقای روحانی در اجلاس کوالالامپور میتواند فرصت دیدار مستقیم رؤسای جمهور ایران و ترکیه باشد و زمینه را برای گفتوگو و رفع کدورت فراهم کند.
- کشورهای آسیایی همواره در مواجهه با اعمال فشارهای اقتصادی قدرتهای بزرگ از جمله امریکا بر لزوم جستوجو و یافتن ابتکار عمل برای تبادل دوجانبه بر پایه ارزهای ملی تأکید کردهاند. در شرایطی که تحریم جمهوری اسلامی ایران میتواند مناسبات اقتصادی کشورمان با بسیاری از این کشورها را تحت تأثیر قرار دهد، دیدار مستقیم سران و نشان دادن عزم و اراده جدی آنها میتواند عامل مؤثری برای عملیاتی کردن ایدههای مبادلات بر اساس ارز ملی باشد. ایدههایی که اجرای آن تا سطح زیادی به مشارکت بخشهای خصوصی تحت تأثیر حمایت دولتها بستگی دارد. خاصه آنکه سران کشورهای حاضر در مالزی بارها بر الزامی بودن این حمایت و عملی کردن مبادلات بر پایه ارز ملی تأکید ویژه داشتهاند.
- سفر آقای روحانی کمی بعد از بروز برخی اغتشاشات و ناآرامیها در کشور ایران انجام شده است و این رویداد کمی تصویر کشور را در محیط بینالملل مخدوش کرده است. رسانههای بینالمللی این تحولات را جهت دار بازتاب داده و یک چهره منفی از کشور ترسیم کردهاند. رئیس جمهور میتواند در خلال این سفر درباره ابعاد پیدا و پنهان این رویداد با مقامهای کشورهای حاضر گفتوگو کند و نقش مؤثری در ترمیم و بهبود افکار عمومی جهانی از جمهوری اسلامی داشته باشد.
- رئیس جمهور بعد از مالزی در حالی راهی ژاپن میشود که شاید باید این سفر را در جهت تلطیف کردن فضایی دانست که بعد از سفر ناموفق «آبه شینزو»، نخستوزیر ژاپن به ایران ارزیابی کرد. «آبه» به عنوان رهبر یکی از چند کشور بزرگ اقتصاد جهانی در شرایطی به ایران آمد که دست خالی برگشت و تبعات منفی برای او در صحنه سیاست داخلی کشورش داشت. بنابراین تجدید دیدار رئیس جمهور ایران و نخستوزیر ژاپن میتواند در تعدیل این فضا و گشودن روزنه امید برای حل بنبست جاری برجام و مناسبات اقتصادی دو کشور مؤثر باشد.
تفاوت دو نگاه
اگر چه حل همه مسائل از جمله مسائل بهظاهر کوچک نیز وظیفه دولت و همه ما است، ولی در برخی از موارد لازم است که پیش از پرداختن به حل آن مسأله کوچک و یا حتی متوسط، نگاهی اساسیتر به آن داشته باشیم، شاید ریشه آن مسائل جزئی در وجود ایراد مهمتری باشد. ایراد مهمتری که ابتدا باید آن را حل کنیم. موضوعی که این روزها مطرح شده است، موتورسواری زنان است و اینکه آیا پلیس باید برای آنان گواهینامه صادر کند یا خیر؟ ظاهراً شعب دیوان عدالت اداری در پی شکایت خانمها، آرای متضادی را صادر کردهاند و باید هیأت عمومی رأی نهایی را صادر کند. نقد این رفتار که به خانمها گواهینامه رانندگی با موتور داده نمیشود از دو زاویه ممکن است. اول، زاویه حقوقی و جزئی است. طبعاً استدلالهای درستی مثل قائل به جنسیت نبودن رانندگی وسایل نقلیه در ایران یک دلیل مهم است. همانطور که برای رانندگی و خلبانی نیز چنین تبعیضی نیست. این مسأله بیشتر وجه فرهنگی دارد تا حقوقی. زمانی بود که در ذهن کسی نمیگنجید که خانمها راننده تریلی یا اتوبوس بینشهری و درونشهری شوند. ولی اکنون برخی از آنان هستند و مشکلی هم وجود ندارد. البته زیاد هم نیستند ولی اگر کسی ببیند که خانمی پشت فرمان اتوبوس نشسته احتمالاً احساس آرامش بیشتری در رانندگی او خواهد کرد تا اینکه نگران باشد. در خصوص موتورسواری نیز هیچ فرقی میان رانندگی با موتور و یا پشت آن نشستن وجود ندارد فقط راننده دو دسته موتور را میگیرد، در حالی که ترکنشین کمر راننده را! با این حال اصراری به ورود به بحث حقوقی نیست.
زاویه دوم نگاه کلی به حضور زنان در حوزه عمومی است. یک نگاه محافظهکارانه، شکاک و بدبین به تغییر است. این نگاه برای آنچه در گذشته دیده و به آن عادت کرده اصالت ابدی قائل است. طرفدار وضع موجود است و گمان میکند هر حضور دیگری در این وضع اخلال ایجاد میکند. این نگاه تا حدی بههمین دلایلی که گفته شد، ضد زن نیز هست. مشارکت و حضور آنان را نه فرصت که تهدید میداند. میکوشد که این حضور هرچه بیشتر محدود شود. برای او اصل بر عدم حضور است. کوششی بیفایده میکند، زیرا که تقاضا برای این حضور بیشتر و بیشتر میشود و اگر مانع آن شوند پشت سدهای اجتماعی جمع میگردد و یک باره سرریز میشود و در آن زمان چندان کاری برای جلوگیری از عوارض آن نخواهد شد. نگاه دیگر حضور و مشارکت زنان را نه یک تهدید که یک فرصت میداند. آن را ضروری و غیرقابل جلوگیری میداند. در بسیاری از موارد، حضور زنان را موجب تلطیف شدن فضای عمومی میداند. این حضور حتماً عوارضی هم دارد ولی این نگاه به ضرورت و منافع آن توجه دارد. منافعی که زیاد است. این نگاه تعادلبخش است. همچنان که در قضیه رانندگی اتوبوس و کامیون پیشآمد. نگاهی که در جریان حضور زنان در استادیومها نیز اثرات خود را نشان داد. تا هنگامی که تکلیف خود را با این دو نگاه متعارض روشن نکنیم، نمیتوانیم درباره مسائل موردی بویژه در موضوع زنان به راهحلهای اجماعی دست یابیم.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــــر مـــــردم
قطع رادیو فرهنگ در شهرستان مجن از توابع شاهرود / آقای حسین پور: مدت 10 روز است که رادیو فرهنگ در این منطقه قطع شده و طی تماس با صدا و سیمای منطقه، این مشکل هنوز برطرف نشده است.
مزاحمت کارخانه شن و ماسه خط 6 مترو تهران/ خانم عبدالهی: کارخانه شن و ماسه خط 6 مترو تهران واقع در امتداد پارک نهج البلاغه حدود 5 سال است که آرامش ساکنین 35 متری لاله در امتداد لالههای 1 الی 7 واقع در بلوار مرزداران را سلب کرده است. ما از ساکنان منطقه هستیم که این کارخانه علاوه بر ایجاد آلودگی صوتی، هوای این منطقه را نیز بسیار آلوده کرده است. آیا وقت آن نرسیده که مسئولان چارهای برای صدای گوشخراش سنگ شکنهای این کارگاه کنند و برای آن تصمیمگیری لازم داشته باشند!
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــــر مـــــردم
قطع رادیو فرهنگ در شهرستان مجن از توابع شاهرود / آقای حسین پور: مدت 10 روز است که رادیو فرهنگ در این منطقه قطع شده و طی تماس با صدا و سیمای منطقه، این مشکل هنوز برطرف نشده است.
مزاحمت کارخانه شن و ماسه خط 6 مترو تهران/ خانم عبدالهی: کارخانه شن و ماسه خط 6 مترو تهران واقع در امتداد پارک نهج البلاغه حدود 5 سال است که آرامش ساکنین 35 متری لاله در امتداد لالههای 1 الی 7 واقع در بلوار مرزداران را سلب کرده است. ما از ساکنان منطقه هستیم که این کارخانه علاوه بر ایجاد آلودگی صوتی، هوای این منطقه را نیز بسیار آلوده کرده است. آیا وقت آن نرسیده که مسئولان چارهای برای صدای گوشخراش سنگ شکنهای این کارگاه کنند و برای آن تصمیمگیری لازم داشته باشند!
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
الکلاسیکو با چاشنی جنبش «سونامی دموکراسی»
-
<پرویز> در دسترس نیست
-
پیادهروی روی اعصاب یکدیگر
-
دیپلماسی در شرق دور
-
شهر در جدال با آب
-
اقتصاد ایران قرار بود فروبپاشد، اما سرپا ایستاد
-
مُهر استیضاح بر پیشانی «ترامپ»
-
انتظامی: بودجه سینمای مستند بیشتر میشود
-
حمل و نقل پایتخت زیر فشار تقاضا
-
مالزی فرصتی برای دیپلماسی
-
تفاوت دو نگاه
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین