ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
رسول اکرم(ص):
صله رحم، خوش اخلاقى و خوش همسایگى، شهرها را آباد و عمرها را زیاد مى کند.
(نهج الفصاحه، ح 1839)
هایده حائری: بازیگران پرکار امروز قدرتمند نیستند
بسیاری از بازیگران پرکار امروز سینما شاگردان من بودهاند، من میدانم که آنها بازیگران قدرتمندی نیستند اما سیستم سرمایهداری به نوعی پیش رفته که همه نقشها به آنها میرسد. البته بازیگران پرکار امروز سینما بدانند که روزی به وضعیت ما دچار میشوند و این قدرت همیشگی نیست.
بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر در گفتوگو با میزان از شرایط حاکم بر انتخاب بازیگران گله کرد.
تلاش برای توسعه انحصار صدا و سیما
کامبیز نوروزی
حقوقدان
قانونگذاری عملی مبتنی بر ضرورت است یعنی در جامعه و امور مختلف آن باید نقصی یا نقصانی باشد که جز با قانونگذاری نتوان آن را برطرف کرد. باید یک قانون تصویب شود تا با مقررات تازه مشکلی را برطرف کند. این پایه هر عمل قانونگذاری است. اخیراً 26 نماینده مجلس طرحی را تنظیم و تقدیم کردهاند به نام «اصلاح بند ۲۹ ماده ۲ قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مصوب ۱۲/۱۲/۱۳۶۵.»
به موجب این طرح «صدور هرگونه مجوز و نظارت بر فرآیند تولید و پخش کلیه برنامههای رادیویی و تلویزیونی از جمله ساختارهای مستند، مسابقات، انیمیشن، سریال، برنامههای گفتوگومحور و ترکیبی برعهده سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران میباشد» سادهترش این است که در صورت تصویب این طرح تولید و پخش تمامی تولیدات سینمای خانگی و اینترنتی تحت نظارت و مدیریت سازمان صدا و سیما درخواهد آمد. بر متن این طرح ایرادات متعددی وارد است. مثلاً اولین ایراد از عنوان طرح شروع میشود. عنوان طرح اصلاح قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. این طرح در قانون وظایف و اهداف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وظیفه سازمان صدا و سیما را تعیین کرده است. این یک خطای فاحش است که بیانگر میزان دقت طرح و توجه آن به اصول حقوقی است. هر دستور باید در مقام خودش بیان شود . قانون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مقام بیان اختیارات و وظایف سازمان صدا و سیما نیست. اما فارغ از بقیه ایرادات حقوقی طرح به بنیاد حقوقی آن نظری بیفکنیم که اساساً چه ضرورتی موجب تنظیم و تقدیم این طرح شده است؟ از دیدگاه نویسندگان طرح چه نقد یا ایرادی به مقررات موجود نمایش خانگی وجود دارد که خواستهاند با چنین طرحی آن را جبران کنند؟ در مقدمه توجیهی طرح فقط به ذکر این جمله بسنده شده است که این طرح «به منظور ساماندهی حوزه انتشار محتوا...» تنظیم شده است. این عبارت آنقدر کلی است که هیچ معنا و مفهومی از آن قابل ادراک نیست. وقتی از کلمه ساماندهی استفاده میکنند، لابد به این معناست که الان حوزه تولید محتوا ، از جمله نمایش خانگی که توسط وزارت ارشاد در سازمان سینمایی مدیریت میشود «بی سامان» است. سؤال دقیقاً اینجاست که این بی سامانی چیست؟ مقدمه توجیهی طرح هیچ پاسخی به این سؤال نمیدهد. وقتی که از نظر اصول قانون نگاری اولین قاعده این است که ضرورتها و ایرادات شمرده شوند و قانون راه حل آنها را تعیین کند، طراحان باید مشخص کنند که چه بی سامانی در تولید و انتشار محصولات خانگی وجود دارد که حالا باید آنها را سامان بدهند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطابق با مقررات موجود طی مراحل مختلف با بررسی فیلمنامهها و محصول نهایی مجوزهای لازم را صادر میکند. این فرآیند کاملاً روشن است و عمل میشود و سر و سامان دارد. یک نظم حقوقی برآن حاکم است. گاهی رسیدگیها چنان است که صدای فیلمسازان را هم در میآورد . طراحان باید به این پرسش پاسخ دهند که کجای وضعیت حقوقی موجود دچار بیسامانی است که فقط با انتقال اختیارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سازمان صدا و سیما سر و سامان پیدا میکند. فرض کنیم که جاهایی از وضع موجود دچار مشکلاتی است، چرا آن را در خود وزارت ارشاد درست نمیکنند و راهحل را فقط در انتقال کلی این وظایف به صدا و سیما میبینند. نوع نگاه طرح به این موضوع شبیه آن است که کسی به اتوبوسرانی داخل شهری ایراد داشته باشد و بعد برای حل مشکل بگوید اتوبوسرانی داخل شهری را به اتوبوسرانی بین شهری بسپارید. روح حاکم بر این طرح و بنیاد حقوقی آن حکایت از این دارد که مسأله اصلی نویسندگان طرح، سامانمندی یا بیسامانی وضعیت نمایش خانگی و تولیدات اینترنتی نیست. مشکل اصلی طرح این است که چرا این امور در انحصار سازمان صدا و سیما نیست. به بیان دیگر هدف اصلی این طرح ،ساماندهی محصولات نمایش خانگی و اینترنتی نیست، بلکه انتقال این وظایف از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سازمان صدا و سیماست و توسعه انحصار این سازمان بر فعالیتهای صوتی و تصویری است. این هدف با سیاست ضد انحصار که در کشور دنبال میشود در تعارض کامل است. ممکن است گفته شود به مجوز قانون اساسی نمایندگان حق دارند در کلیه امور مملکتی قانونگذاری کنند. سخن درستی است. اما این را هم باید درنظر داشت که این حق، مقید به اصولی بنیادین است. قانونگذاری باید منطبق با منافع عمومی باشد نه منافع حزبی. قانونگذاری باید منطبق با منطق و روشها و اصول حقوقی باشد. جابه جا کردن مسئولیتها از یک وزارتخانه به یک سازمان دیگر باید مبتنی بر مجموعهای از دلایل و ضرورتها باشد. بدون کشف و تحلیل و اعلام ضرورتها قانون ناقص خواهد ماند و به جای آنکه در خدمت منافع عمومی قرار گیرد، به مسیر دیگری خواهد افتاد. مجلس از مظاهر مهم و اساسی حق حاکمیت ملی است و بنا به مقتضای اصل 56 قانون اساسی یکی از نهادهای مجری حق حاکمیت ملت باید باشد. در ادامه همین اصل میخوانیم که «هیچ کس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند و در خدمت منافع فردی و گروهی خاص قراردهد.»
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#دلار
افزایش قیمت دلار در بازار آزاد سوژه دیروز کاربران شبکههای اجتماعی بود. دیروز ظهر دلار به قیمت ۲۵۲۰۰ تومان رسید و خیلیها پیشبینی کردند که بیشتر هم میشود. عکسها و فیلمهایی از صف خرید دلار مقابل صرافیها منتشر میشد و کاربران دلیل این گرانی را میپرسیدند: «هر چه رقم بالاتر میرود، صفهای مقابل صرافیها، بلندتر میشود.»، «تصور اینکه اگه دلار هنوز چهار تومن بود؛ بهترین لپتاپها رو میشد با ۴ میلیون تومن خرید یا گوشیهای پرچمدار حدود ۵ میلیون تومن بودن و ساعتهای هوشمند کمتر از یک میلیون تومن؛ دیوونهم میکنه»، «امیدوارم اینایی که دارن دلار میخورن باز اگر دو روز قیمتش اومد پایین نیان مثل بورسبازها بگن دولت باید دلار ما رو گرون بخره که ضرر نکنیم.»، «ظاهراً موج بعدی رشد بازارها داره شروع میشه»، «قابل توجه اقتصاددانان محترم بورس یک ماهه که داره میریزه و در همین مدت مسکن، خودرو و دلار وارد رالی پرسرعتی شدهاند هنوز هم معتقدید بورس عامل تورم بهشمار میاد؟»، «از چند ساعت پیش با افزایش قیمت دلار تقریباً اکثر فروشندههای لوازم دیجیتال، موبایل، شبکه اگر اجناس رو ناموجود نکرده باشند، ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزارتومن به قیمت اضافه کردند... زیبا نیست؟»، «شمایی کهداری دلار میخری میبری گوشه کمد خونهداری از جیب مایی که هر ماه باید ارز تهیه کنیم پول برمیداری شماره کارت بدی برات سودش رو واریز میکنیم بشینی سر جات.»، «قیمت دلار شده مثل شمارش تعداد بازدیدکنندگان سایتهای دولتی ایرانی که با هر بار رفرش چند تا بهش اضافه میشد»، «خیلی دوست داشتم من هم یک دلار داشتم»، «دلار ۲۵ تومن شده ملت صف کشیدن بخرن.. واقعاً چی میشه گفت؟» ، «باورم نمیشه تو یه دوره از زندگیم پراید ٧ تومن بود و دلار هزار تومن»، «خلاصه خیز دلار برای ۲۶ هزار»، «آرزوهام دارن تو قیمت دلار گم میشن.»، «لطفاً قوه قضائیه با جدیت تمام با اخلالگران در بازار بورس و دلار و طلا، برخورد کند. این نمیشود که چند دلال با روشهای گوناگون تبلیغاتی، سرمایه مردم را به سمت بورس هدایت کنند و آنها پس از فروش سهامهایی که از قبل خریداری کرده بودند، در بازار دلار و... اخلال ایجاد کنند»، «جناب همتی نظری درباره قیمت دلار ندارید؟»، «این صف برای خرید دلار تشکیل شده اما علتش اختلاف قیمتیه که بین بازار آزاد و صرافیهای بانکی وجود داره. مردم سهمیه ارزشون رو میخرن تو بازار آزاد میفروشن. چهار میلیون سود میکنن»، «تویی که میری دلار میخری واسه سودت تا حالا مریض سرطانی داشتی؟ تا حالا شرمندگی پدرتو دیدی؟ اشک مادرتو دیدی؟ همه چیز با دلار تغییر میکنه. مردم نون شب ندارن. پول دارو ندارن».
مربی را برگردانید
دیروز طرفداران تیم فوتبال استقلال یکصدا خواهان بازگشت استراماچونی، مربی ایتالیایی به تیمشان شدند. حتی توئیتها و نوشتههایی به زبانهای انگلیسی و عربی در این باره نوشته میشد تا توجه جهانی به این خواسته استقلالیها جلب شود: «اینهمه هوادار میخواد که استراماچونی را برگردانید. کدوم دست پشت پرده نمیخواد که برگرده؟»، «برای بالا رفتن اعتبار فوتبال آسیا استراماچونی را برگردانید»، «طرفداران استقلال هشتگ استراماچونی را برگردانید را ترند کردهاند. آنها خواستار لغو منع بهکارگیری مربی و بازیکنان خارجی هستند تا تیمشان از لحاظ فنی و مالی ضرر نکند.
به جای وضع قوانین صفر و صدی (منع استخدام مربی و بازیکن خارجی) بر مفاد قراردادشان نظارت کنید تا هم سطح فوتبال رشد کند هم بیکیفیتهای داخلی پرایدگونه در بازار جولان ندهند، اگر واقعاً دغدغه جلوگیری از حیف و میل بیت المال را دارید اجازه دهید استراماچونی برگردد.»، «من پرسپولیسیام ولی هیچ علاقهای ندارم که استقلال مربی سطح بالا نداشته باشه. سرمربی به این کاردرستی برگرده استقلال، قطعاً لیگ مزخرفمونو یه لوِل میکشه بالا! رقیبِ قویتر پرسپولیس رو هم قویتر میکنه. حمایت میکنم از خواسته استقلالیا»، «استراماچونی با اختلاف یکی از محبوبترین سرمربیهای استقلال بوده و هست...این همه محبوبیت و عشق بین هوادارا و سرمربی خیلی قشنگه»، «دارم فکر میکنم به اون روزی که استراماچونی برگرده استقلال و نتیجه نگیره»، «استراماچونی را برگردانید. چرا لجبازی میکنید؟»، «بحث، حسادت به بازگشت استراماچونی نیست. اتفاقاً بعیده هواداری مخالف بازگشت استراماچونی باشه! صحبت سر این قانونه که تصویب شد. ۱۵ تا تیم ملزم به رعایت کردنش شدن و تیمشون رو با همون قانون بستند ولی ۱ تیم براحتی اونو دور میزنه! بدیهیات رو هم باید توضیح بدیم به یه سری»، «حتماً استراماچونی باید بیاد. این فریاد حق خواهی ماست شاید و اگر و اما نداره. دست بر نمیداریم اینبار»، «او به ما هواداران قول داده بود اما بار قبلی نگذاشتید بماند و فراریش دادید، به حرمت 30 میلیون هوادار عاشق این بار باید استراماچونی را برگردانید»، «بهعنوان یه پرسپولیسی، واسم بردن تیمی که فکر میکنه قویتره ارزش بیشتری داره تا تیمی که قبل از سوت شروع بهونههای باختش رو میزه، واسه داشتن یه دربی بیحرف و حدیث دیگه استراماچونی را برگردانید»، «تنها راه کسب ستاره سوم، بازگشت استراماچونی.»
شعر در شعر در شعر
بهاءالدین مرشدی
داستاننویس
آن روز که داشتم انقلابگردی میکردم، رفیقم را دیدم. کلی از دیدن هم خوشحال شدیم. قدمی زدیم و بعد میخواست کتاب بخرد. رفت توی کتابفروشی و «آیات منتخب از کلام الله مجید» را خرید و آمد بیرون. کتابی که بنیاد موقوفات دکتر افشار منتشر کرده با همراهی انتشارات سخن. چشمم کتاب را گرفت آیاتی با ترجمه بدیعالزمان فروزانفر.
بعد بود که من هم رفتم و کتاب را خریدم. کتابی که یک دریغ بزرگ است. دریغ از ترجمهای است که فروزانفر از قرآن کرده و گم شده است. همین است که میگویم دریغ بزرگ. عنایتالله مجیدی، وقتی قرآن ترجمه فروزانفر را پیدا نکرده تصمیم میگیرد ترجمههایی که بدیعالزمان جابهجا از قرآن داشته، جمعآوری کند. همینقدر از ترجمه هم یک غنیمت است که به دست ما رسیده. اینکه یک ترجمه کاملاً گم بشود اندوه دارد. از این ماجراها در ادبیات فارسی باز هم داریم. شرح گم شدن و پیدا نشدن ترجمه را مجیدی در انتهای این کتاب منتخب آورده و خودش ماجرایی است پر آب چشم. ترجمهای که محمدرضا شفیعی کدکنی از آن خاطرهای نقل کرده. همان وقتی که به دیدن فروزانفر میرود و از اهمیت یکی از ترجمه ها و تفسیر سورآبادی حرف میزند و با ترجمههای قدیم قرآن مقایسه میکند و بعد فروزانفر به شفیعی میگوید: ترجمه ما را ندیدهای. انگار این ندیدن سرنوشت این ترجمه بوده است. بعضی سرنوشتها اینطوری هستند. سرنوشتهایی نادیدنی. ناخواندنی و به قول آن شاعر همان پرآب چشم. اما هنوز هم میشود امید داشت که ترجمه پیدا شود. درست مثل کتاب شعر هوشنگ بادیهنشین با نام «ای تاریخ ما را به یاد داشته باش» که زمانی برای خواندن به یدالله رویایی میدهد و در خانه رویایی بیش از چهل سال گم میشود. بادیهنشین میمیرد تا بالاخره رویایی این کتاب را پیدا میکند و چاپ میکند. اول بار بخشهایی از آن را در مجله نوشتا منتشر کرد. آن وقتها توی نوشتا کار میکردم و نسخه کپی کتاب به دستم رسید. وقتی کتاب را میخواندم از شعر شگفتزده شده بودم. اینکه این شعر به این قدرت چطور میشود که شاعرش چاپ شدنش را نمیبیند. این کتاب نایاب است و بعد از یکبار چاپ شدن هرگز چاپ نشد. یا من از آن بیخبرم. اما همان روزها کتاب را خریدم. یکی از رفقا کتاب را گرفت. گفتم برای خودت، من یکی دیگر میخرم. نخریدم. نخریدم. آنقدر نخریدم که چاپ کتاب تمام شد و من آن کتاب را نخریدم. درست عین حالا که برای داشتن این منتخبات فروزانفر کتاب را خریدم تا بعدها حسرتش را نخورم و با این امید که بالاخره ترجمه اصلی پیدا شود روزی. منتخبات فروزانفر آنهایی است که جسته و گریخته برای جاهای مختلف ترجمه کرده است و آن ترجمه اصلی نیست، ترجمهای که در اوج پختگی انجام داده، نیست اما وقتی این ترجمه را میخوانید شفافیت زبان فارسی را میتوانید احساس کنید. زبانی که خود شعر است و وقتی استادی چون بدیعالزمان فروزانفر آن را انجام داده آن هم از قرآن، شعر در شعر در شعر است. فکر میکنم این کتاب را همین الان به یکی هدیه بدهم و برای خودم یک نسخه دیگر بگیرم. کتابهای خوب باید در جامعه منتشر شود.
انیمیشنی از ضحاک و فریدون
درست است که گاهی گله میکنیم که مانند دهه 60 و 70 سینمای کودک رونق ندارد و بچهها باید مرتب به تماشای فیلمها و انیمیشنهای خارجی بنشینند اما گاهی آثاری تولید میشوند که قابل توجه هستند و هم کیفیت بالایی دارند و هم بچهها از دیدن آنها لذت میبرند. انیمیشن «آخرین داستان» یکی از این کارها بود که اکران آنلاینش از 17 شهریور آغاز شده است. «آخرین داستان» به کارگردانی اشکان رهگذر برداشتی از داستان ضحاک در شاهنامه فردوسی است و با این داستان فریدون، ضحاک و کاوه آهنگر را میبینیم و میشناسیم. اتفاقی خوب که میتواند منجر به شناخت کودکان از داستانها و اساطیر ایرانی شود. «آخرین داستان» در کنار داستان قوی و تکنیک انیمیشن خوب یک ویژگی دیگر هم دارد. گویندگان و بازیگران مطرحی به جای شخصیتهای اصلی آن صحبت کردهاند که این انیمیشن و دیدنش جذابتر میشود. در این انیمیشن صدای چهرههایی مانند اکبر زنجانپور، حامد بهداد، لیلا حاتمی، پرویز پرستویی، اشکان خطیبی و باران کوثری را میشنوید.
«آخرین داستان» از تولیدات استودیو هورخش تا به حال 15 جایزه از جشنوارههای داخلی و خارجی گرفته و در فهرست اولیه اسکار 2020 هم بهعنوان نماینده ایران در بخش انیمیشن حضور داشت. اگر دوست دارید هم کنار بچهها با خیال راحت فیلم تماشا کنید و هم آنها با داستان خوب و عمیق آشنا شوند «آخرین داستان» انتخاب خوبی است. یک وقت گذرانی خانوادگی و دوست داشتنی.
آخرین داستان
کارگردان: اشکان رهگذر
صداپیشگان:
اکبر زنجانپور،
حامد بهداد،
لیلا حاتمی،
پرویز پرستویی، اشکان خطیبی، باران کوثری، فرخ نعمتی، بیتا فرهی، مجید مظفری
و زهیر یاری
سال اکران: 1398
به نام تاریخ
19 شهریور
سال 1286 شمسی در چنین روزی نخستین شماره از «نسیم شمال» به مدیریت سیداشرفالدین حسینی در رشت منتشر شد. روزنامهای تأثیرگذار که پس از انتشار در تهران به شهرت بیشتری رسید و اشعار منتشر شده در آن که طنزآمیز و انتقادی بودند به تصنیفهای مورد علاقه مردم تبدیل میشد.
تولدها
عباس تجویدی: نوازنده صاحب نام ویلن سال 1320 در چنین روزی به دنیا آمد. عباس تجویدی از 7 سالگی ساز سنتور را آموخت و از 11 سالگی ویلن را نزد ابوالحسن صبا یاد گرفت. بعدها به تلویزیون ملی ایران وارد شد و مدیر گروه موسیقی کودک تلویزیون شد و پس از مدتی این سمت را در رادیو به دست آورد. تجویدی در سالها فعالیتش با هنرمندان زیادی مانند حسین خواجه امیری، همایون خرم، اسدالله ملک، تورج شعبانخانی، عماد رام، حسن کسایی، جهانگیر ملک و احمد عبادی همکاری داشته و در این سالها به آهنگسازی هم پرداخته است. او عضو بسیاری از ارکسترهای ایران بوده و در آنها نواخته است.
مسعود عربشاهی: نقاش و تندیس ساز ایرانی سال 1314 در چنین روزی متولد شد. مسعود عربشاهی از نوجوانی نقاشی را یاد گرفت و پس از آن به هنرستان تجسمی رفت. حضورش در کلاسهای شکوه ریاضی که از نقاشان نوگرا بود تأثیر زیادی بر آثار و فعالیتهای او داشت. او همزمان با نقاشی، مجسمهسازی و معماری را هم یاد گرفت و بهعنوان هنرمندی نوگرا معرفی شد. عربشاهی با تبحر در زمینه نقش برجسته کارهایی را در ساختمانهای مهم شهر انجام داد که ماندگار شدند. مانند نقش برجستههای دیوارهای بوستان طالقانی در بزرگراه شهید حقانی. او در کار همیشه تحت تأثیر دوران باستان بود و این خطوط و نقوش را با نوگرایی عرضه کرد و با آثارش جایزه نخست چهارمین بیینال تهران، جایزه نخست نمایشگاه موناکو و جایزه نخست مسابقه مجسمهسازی تهران را به دست آورد. او سال گذشته درگذشت.
لئو تولستوی: نویسنده مشهور روس سال 1828 به دنیا آمد. لئو تولستوی پس از رها کردن دانشگاه و رشته حقوق و ثبتنام در ارتش اولین اثرش را بهنام «کودکی» نوشت که در مجله معاصر روسیه منتشر شد و مورد توجه قرار گرفت. او در ارتش نوشتن را بهصورت حرفهای ادامه داد. حضور در جنگ قفقاز سوژه رمانها و داستانهایش را ساخت. از تولستوی آثار بسیاری مانند داستانهای کوتاه، نمایشنامه و حتی داستانهایی برای کودکان به جا مانده است اما آنچه که تولستوی با آنها شناخته میشود رمانهای «جنگ و صلح» و «آنا کارنینا» است. «رستاخیز»، «تریلوژی کودکی، نوجوانی و جوانی»، «مرگ ایوان ایلیچ»، «کوپن تقلبی»، «سعادت زناشویی» و «طبل میان تهی» آثار دیگری است که از تولستوی منتشر شده است. او سال 1910 درگذشت.
هیو گرانت: بازیگر انگلیسی امروز 60 ساله میشود. هیو گرانت که با فیلمهای رمانتیک کمدی شناخته میشود سال 1990 با بازی در فیلم «مرد بزرگ» چهره شد. «ماه تلخ»، «چهار عروسی و یک تشییع جنازه»، «ناتینگ هیل»، «خاطرات بریجیت جونز» و «رویاهای امریکایی» از مشهورترین فیلمهای گرانت هستند. او برای فیلم «چهار عروسی و یک تشییع جنازه» برنده جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال و کمدی و برنده جایزه بفتا شد.
سالروز تولد آدام سندلر بازیگر امریکایی، رضا ایرانمنش بازیگر، محمد لطفی نمایشنامهنویس و کارگردان، رابرت وایز فیلمساز امریکایی، امیرحسین بهاج داستان نویس، علی حسینی داستان نویس، اسماعیل زرعی داستان نویس، مهستی محبی داستان نویس، پانته آ رحمانی نقاش و مجسمهساز و میشل ویلیامز بازیگر امریکایی هم امروز است.
درگذشت ها
احمد حیدربیگی: شاعر و نویسنده ایرانی سال 1386 در چنین روزی درگذشت.
احمد حیدربیگی متولد 1318 بود و با اینکه علاقه زیادی به ادبیات و هنر داشت به اصرار خانواده در آزمون دانشگاه افسری شرکت کرد و پذیرفته شد. از سال 1359 بهصورت جدی نوشتن شعر را آغاز و تلاش کرد به وزنهای شعر فارسی نگاهی تازه داشته باشد. «همزاد» نخستین شعر او بود که سال 1369 در مجله آدینه آن زمان منتشر شد. حیدربیگی نوشتن را ادامه داد و سه کتاب شعر «لابیرنت»، ، «تنهاییت را به دوش من بگذار» و «یک شاخه شعر سرخ» را منتشر کرد که «لابیرنت» بسیار مورد توجه قرار گرفت. او در اثری ابداعی منشور جهانی حقوق کودک را به درخواست شورای کتاب کودک بهصورت شعر درآورد که بسیار مورد توجه قرار گرفت. احمد حیدربیگی عضو کانون نویسندگان ایران هم بود.
ولیالله خاکدان طراح صحنه و استفان مالارمه شاعر فرانسوی هم در چنین روزی درگذشتند.
عکس نوشت
مجموعه مستند داستانی «ناگفتهها» درباره قصههای ناگفته عاشورا به تهیهکنندگی هادی خدادی و نویسندگی و کارگردانی مهدی زنگنه چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه هر هفته بعد از گفتوگوی ویژه خبری از شبکه دو سیما پخش میشود.
این مجموعه سیزده قسمتی نگاهی تازه به زندگی اصحاب امامحسین(ع) دارد و در هر قسمت از این برنامه چند کارشناس تاریخی و مذهبی یکی از داستانهای ناگفته عاشورا را روایت کرده و بخشهایی نیز در قالب بازسازی روایت قصهها را پیش میبرد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
هایده حائری: بازیگران پرکار امروز قدرتمند نیستند
-
تلاش برای توسعه انحصار صدا و سیما
-
شهروند مجـــازی
-
شعر در شعر در شعر
-
انیمیشنی از ضحاک و فریدون
-
به نام تاریخ
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین