ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دور نـما
یو اس ای تودی(امریکا)
«جو بایدن» رئیس جمهوری امریکا در راستای ارتقای ساختار اقتصاد بحرانزده کشورش در کرونا، از تزریق بودجهای 2 تریلیون دلاری خبر داد. این بودجه قرار است برای تقویت زیرساختهای فرسوده کشور، حمایت از تولید خودروهای برقی و انرژی پاک و همچنین ارتقای برنامه شغلی در امریکا مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
چاینا دیلی(چین)
براســــاس آمــارهای رســـــمی پژوهشکدههای چین، شمار زیادی از قشر جوان این کشور برخلاف گذشته، با پذیرفتن واقعیت مرگ، از قانون این کشور برای ثبت وصیتنامه افراد بالای 18 سال تبعیت و اقدام به این کار کردهاند. به گفته کارشناسان بیش از 97 درصد وصیتنامههای ثبت شده به متولدین تحصیلکرده دهههای 80 و 90 اختصاص دارد.
تریبیون(فرانسه)
شیوع فراگیر کرونا در فرانسه و اعمال محدودیتهای جدید و تعطیلی مدارس و فروشگاهها و مراکز تجاری، اقتصاد این کشور را در معرض رکودی جدیتر از پاییز قرار داده است. کارشناسان اقتصادی معتقدند به رغم امیدها برای ارتقای اقتصادی پس از یک سال سخت، قرنطینه دوباره این کشور، سطح رشد اقتصادیاش را بشدت پایین میآورد.
تغییر آرایش نظامی پنتاگون در عربستان و خاورمیانه
بنفشه غلامی/ دولت «جو بایدن» در ادامه بازنگری سیاست خارجی واشنگتن در قبال ریاض، خروج بخشی از نیروهای امریکایی از عربستان سعودی را که در دوره «دونالد ترامپ» به این کشور اعزام شده بودند، آغاز کرد. در این بین خروج بخشی از سیستمهای مربوط به پاتریوتهای امریکایی که با هدف افزایش توان دفاعی عربستان مقابل موشکهای مهاجم نصب شده بودند، قابل توجه است.
به گزارش سایت روزنامه «وال استریت ژورنال»، در تحرکات نیروهای امریکایی در عربستان که پیشتر گزارش نشده بود، پنتاگون اقدام به خروج باتریهای سه سامانه دفاعی پاتریوت کرده است که به معنای حذف این سه سامانه از عربستان تلقی میشود. این سه سامانه در پایگاه هوایی «شاهزاده سلطان» در شمال عربستان مستقر شده بودند. علاوه بر اینها، پنتاگون همچنین یک ناو هواپیمابر و یک سیستم نظارتی و مراقبتی خود را که برای محافظت از عربستان به کار گرفته بود، از منطقه خارج کرده است. ضمن آنکه برخی مقامات امریکایی گفتهاند که احتمال خروج شمار بیشتری از نیروهای امریکایی از عربستان نیز در دست بررسی است.
این تحول در آرایش نیروهای نظامی امریکا در منطقه در حالی رخ داده که عربستان بویژه در چند هفته اخیر بیش از گذشته آماج پهپادها و موشکهای یمنی بوده است. برآورد شده تعداد این حملات تنها در سه ماه گذشته بالغ بر 80 مورد بوده است. به گزارش خبرگزاری «رویترز»، در جدیدترین این حملات دو پهپاد ارتش یمن به پایگاه هوایی «ملک خالد» در استان خمیس مشیط در جنوب عربستان حمله کردند که عربستان مدعی است آنها را هدف گرفته اما انصارالله یمن بر موفقیتآمیز بودن این حمله تأکید کرده است.
تغییر در آرایش نظامی امریکا در عربستان و خاورمیانه
خروج سه سامانه پاترویت امریکا از عربستان، بویژه در چنین شرایطی میتواند اهمیت زیادی برای سران ریاض داشته باشد. بویژه که «بایدن» از زمانی که وارد کاخ سفید شده است، خود را متعهد به بازبینی روابط با عربستان کرده است. البته او در عین حال تأکید کرده که خواهان استوار ماندن این روابط است و از همین رو گروهی تحت عنوان «گروه ببر» تشکیل داده که یک گروه متشکل از کارشناسان دفاعی و نظامی است. قرار است این گروه راههای کمک به پادشاهی عربستان را بررسی کند. گزینههایی که این گروه روی میز دارد شامل مواردی چون فروش سلاحهای دفاعی مانند سامانههای دفاعی موشکی، افزایش آموزشهای اطلاعاتی و اشتراکگذاری اطلاعات است.
خروج سه سامانه پاتریوت و یک ناو هواپیمابر و یک سامانه نظارتی به این معنا است که امریکا نه تنها قصد دارد نوع حمایت خود از عربستان را تغییر دهد که ممکن است اندک اندک آرایش نظامی نیروهای خود در خاورمیانه را نیز دستخوش تغییراتی کند. هرچند هنوز مقامات پنتاگون در این خصوص اظهارنظری نکرده و تنها تأکید کردهاند خروج کامل نیروهای امریکایی از خاورمیانه منتفی است. با این حال برخی از مقامات نظامی امریکا گفته اند که کاهش نیروهای امریکایی در خاورمیانه به وضعیت ایالات متحده در خاورمیانه پس از چند دهه درگیری بستگی خواهد داشت. اما تغییر آرایش این نیروها به احتمال بسیار بزودی مشخص خواهد شد. زیرا دولت «بایدن» در نزدیک به دو ماه گذشته تحرکاتی نظامی را در خاورمیانه آغاز کرده که قابل توجه بودهاند. از جمله در حالی که همواره حضور ناوهای هواپیمابر امریکایی در خاورمیانه به عنوان یکی از نمادهای بازدارندگی این کشور در منطقه حضور داشته است، در اوایل سال جاری میلادی ناو امریکایی «نیمیتز» منطقه را ترک کرد و ناو «آیزنهاور» به قصد جایگزینی آن حرکت به سمت خاورمیانه را آغاز کرد. هرچند که انتظار نمیرود برای مدتی طولانی در منطقه باقی بماند.
چراغ سبز ریاض به تلآویو
به هرصورت به نظر میرسد تغییراتی که کاخ سفید در دو ماه گذشته در سیاستهای خود در قبال عربستان داشته باعث نگرانیهای بسیاری بین سران عربستان شده است. طوری که متقاعد شدهاند باید در جست و جوی حامی دیگری هم برای خود باشند. نخستین گزینه آنان رژیم صهیونیستی است و از همین رو نیز رگههای چراغ سبز عربستان به تلآویو را روز پنجشنبه میشد در مصاحبه «فیصل بن فرحان»، وزیر مشاور در امور خارجی عربستان مشاهده کرد. به گزارش سایت شبکه خبری اردنی «رویا نیوز»، «فیصل بن فرحان» در این مصاحبه از احتمال عادی سازی روابط با اسرائیل خبر داد و با اشاره به اظهارات اخیر «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی که گفته بود بزودی پروازهای زیارتی بین تلآویو و مکه انجام میشود، گفت: «این موضوع به پیشرفت روند صلح بین فلسطین و اسرائیل بستگی دارد.» وی سپس در سخنانی که برآورد میشود برای آماده سازی اذهان مردم عربستان در این خصوص باشد، اذعان داشت: «البته یک قرارداد عادیسازی روابط با اسرائیل از سال 2002 روی میز بوده است که به آن ابتکار عمل عربی صلح گفته میشود و حتی قبل از آن نیز سال 1982 طرحی در همین خصوص ارائه شده بود. اما همه طرحهای عادیسازی کامل روابط با اسرائیل منوط میشود به حل و فصل عادلانه مسأله فلسطین.» او همچنین بر مزایای عادیسازی روابط با تلآویو تأکید کرد و گفت: «چنین امری منافع فوقالعادهای برای کل منطقه چه از نظر اقتصادی و چه اجتماعی به همراه خواهد داشت و در امنیت نیز تأثیر بسزایی میتواند داشته باشد.» او با این حال مدعی شد: «اگر بتوانیم کشور فلسطین را در مرزهای 1967 ایجاد کنیم، فلسطینیان به عزت و به حقوق خود میرسند. اگر بتوانیم راهی برای رسیدن به این امر پیدا کنیم، منطقه بسیار امنتر و مرفهتر خواهد شد. جایی که همه میتوانند به رونق آن کمک کنند. از جمله اسرائیل.»
به گزارش سایت روزنامه «وال استریت ژورنال»، در تحرکات نیروهای امریکایی در عربستان که پیشتر گزارش نشده بود، پنتاگون اقدام به خروج باتریهای سه سامانه دفاعی پاتریوت کرده است که به معنای حذف این سه سامانه از عربستان تلقی میشود. این سه سامانه در پایگاه هوایی «شاهزاده سلطان» در شمال عربستان مستقر شده بودند. علاوه بر اینها، پنتاگون همچنین یک ناو هواپیمابر و یک سیستم نظارتی و مراقبتی خود را که برای محافظت از عربستان به کار گرفته بود، از منطقه خارج کرده است. ضمن آنکه برخی مقامات امریکایی گفتهاند که احتمال خروج شمار بیشتری از نیروهای امریکایی از عربستان نیز در دست بررسی است.
این تحول در آرایش نیروهای نظامی امریکا در منطقه در حالی رخ داده که عربستان بویژه در چند هفته اخیر بیش از گذشته آماج پهپادها و موشکهای یمنی بوده است. برآورد شده تعداد این حملات تنها در سه ماه گذشته بالغ بر 80 مورد بوده است. به گزارش خبرگزاری «رویترز»، در جدیدترین این حملات دو پهپاد ارتش یمن به پایگاه هوایی «ملک خالد» در استان خمیس مشیط در جنوب عربستان حمله کردند که عربستان مدعی است آنها را هدف گرفته اما انصارالله یمن بر موفقیتآمیز بودن این حمله تأکید کرده است.
تغییر در آرایش نظامی امریکا در عربستان و خاورمیانه
خروج سه سامانه پاترویت امریکا از عربستان، بویژه در چنین شرایطی میتواند اهمیت زیادی برای سران ریاض داشته باشد. بویژه که «بایدن» از زمانی که وارد کاخ سفید شده است، خود را متعهد به بازبینی روابط با عربستان کرده است. البته او در عین حال تأکید کرده که خواهان استوار ماندن این روابط است و از همین رو گروهی تحت عنوان «گروه ببر» تشکیل داده که یک گروه متشکل از کارشناسان دفاعی و نظامی است. قرار است این گروه راههای کمک به پادشاهی عربستان را بررسی کند. گزینههایی که این گروه روی میز دارد شامل مواردی چون فروش سلاحهای دفاعی مانند سامانههای دفاعی موشکی، افزایش آموزشهای اطلاعاتی و اشتراکگذاری اطلاعات است.
خروج سه سامانه پاتریوت و یک ناو هواپیمابر و یک سامانه نظارتی به این معنا است که امریکا نه تنها قصد دارد نوع حمایت خود از عربستان را تغییر دهد که ممکن است اندک اندک آرایش نظامی نیروهای خود در خاورمیانه را نیز دستخوش تغییراتی کند. هرچند هنوز مقامات پنتاگون در این خصوص اظهارنظری نکرده و تنها تأکید کردهاند خروج کامل نیروهای امریکایی از خاورمیانه منتفی است. با این حال برخی از مقامات نظامی امریکا گفته اند که کاهش نیروهای امریکایی در خاورمیانه به وضعیت ایالات متحده در خاورمیانه پس از چند دهه درگیری بستگی خواهد داشت. اما تغییر آرایش این نیروها به احتمال بسیار بزودی مشخص خواهد شد. زیرا دولت «بایدن» در نزدیک به دو ماه گذشته تحرکاتی نظامی را در خاورمیانه آغاز کرده که قابل توجه بودهاند. از جمله در حالی که همواره حضور ناوهای هواپیمابر امریکایی در خاورمیانه به عنوان یکی از نمادهای بازدارندگی این کشور در منطقه حضور داشته است، در اوایل سال جاری میلادی ناو امریکایی «نیمیتز» منطقه را ترک کرد و ناو «آیزنهاور» به قصد جایگزینی آن حرکت به سمت خاورمیانه را آغاز کرد. هرچند که انتظار نمیرود برای مدتی طولانی در منطقه باقی بماند.
چراغ سبز ریاض به تلآویو
به هرصورت به نظر میرسد تغییراتی که کاخ سفید در دو ماه گذشته در سیاستهای خود در قبال عربستان داشته باعث نگرانیهای بسیاری بین سران عربستان شده است. طوری که متقاعد شدهاند باید در جست و جوی حامی دیگری هم برای خود باشند. نخستین گزینه آنان رژیم صهیونیستی است و از همین رو نیز رگههای چراغ سبز عربستان به تلآویو را روز پنجشنبه میشد در مصاحبه «فیصل بن فرحان»، وزیر مشاور در امور خارجی عربستان مشاهده کرد. به گزارش سایت شبکه خبری اردنی «رویا نیوز»، «فیصل بن فرحان» در این مصاحبه از احتمال عادی سازی روابط با اسرائیل خبر داد و با اشاره به اظهارات اخیر «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی که گفته بود بزودی پروازهای زیارتی بین تلآویو و مکه انجام میشود، گفت: «این موضوع به پیشرفت روند صلح بین فلسطین و اسرائیل بستگی دارد.» وی سپس در سخنانی که برآورد میشود برای آماده سازی اذهان مردم عربستان در این خصوص باشد، اذعان داشت: «البته یک قرارداد عادیسازی روابط با اسرائیل از سال 2002 روی میز بوده است که به آن ابتکار عمل عربی صلح گفته میشود و حتی قبل از آن نیز سال 1982 طرحی در همین خصوص ارائه شده بود. اما همه طرحهای عادیسازی کامل روابط با اسرائیل منوط میشود به حل و فصل عادلانه مسأله فلسطین.» او همچنین بر مزایای عادیسازی روابط با تلآویو تأکید کرد و گفت: «چنین امری منافع فوقالعادهای برای کل منطقه چه از نظر اقتصادی و چه اجتماعی به همراه خواهد داشت و در امنیت نیز تأثیر بسزایی میتواند داشته باشد.» او با این حال مدعی شد: «اگر بتوانیم کشور فلسطین را در مرزهای 1967 ایجاد کنیم، فلسطینیان به عزت و به حقوق خود میرسند. اگر بتوانیم راهی برای رسیدن به این امر پیدا کنیم، منطقه بسیار امنتر و مرفهتر خواهد شد. جایی که همه میتوانند به رونق آن کمک کنند. از جمله اسرائیل.»
تحلیل و پیشبینی «لاوروف» از امروز و فردای خاورمیانه
زهره صفاری/ وزیر خارجه روسیه در گفتوگو با اندیشکده بینالمللی «والدای» مسکو، با استناد به تغییر معادلات ژئوپلیتیکی خاورمیانه، تحول در سیاست چین و امریکا در منطقه، راهکارهای حل بحران فلسطین و سوریه و همچنین تلاش برای محو پدیده ایران ستیزی برخی قدرتهای بزرگ، چشمانداز آینده خاورمیانه را صلح، پایان تفرقه افکنی و مداخلات خارجی پیشبینی کرد.
«سرگئی لاوروف» با اشاره به اهمیت منابع و موقعیت خاورمیانه برای بازیگران بزرگ جهانی گفت: «اهمیت استراتژیک دریای مدیترانه و خلیج فارس، بدون شک بازیگران بزرگ جهانی را به سمت خاورمیانه سوق میدهد. اما متأسفانه این تمایلات زمینه ساز رقابتهایی اغلب غیردیپلماتیک شده است که بر امنیت منطقه اثرگذار است. لازم است کشورهای عرب بانفوذ منطقه و ایران پای یک میز قرار گیرند و سازمانهایی مانند اتحادیه عرب، همکاریهای اسلامی و اتحادیه اروپا و 5 عضو اصلی شورای امنیت نیز به آنها بپیوندند. امیدواریم بتوانیم به توافقهایی دستیابیم که بتواند تعادل میان منافع را در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا برقرار کند تا این منطقه بار دیگر محل منازعه بازیگران بزرگ نشود.»
نفوذ رو به افزایش چین در خاورمیانه بهعنوان دغدغهای برای قدرتهای بزرگ، موضوع دیگری است که وزیر خارجه روسیه درباره آن با رویکردی مثبت سخن گفت: «چین یکی از قدرتهای جهانی است که منافع آن در سراسر جهان گسترده شده است. دولت چین در حال ارتقای پروژههای اقتصادی خود در چارچوب مفهوم کمربند و جاده و ایجاد تغییراتی در آینده بشر است. بدون شک مفهوم اقتصادی کمربند و جاده، ساختارهای اقتصادی جدیای را میطلبد. در حالی که امریکا، اروپا و ناتو سعی در سنگاندازی در این سیاست گسترش اقتصادی دارند اما ما معتقد به رقابت صادقانه هستیم. بهعبارت دیگر رفتار امریکا و اروپا برای اعمال محدودیتها برای تضعیف قدرت رقبا و تأثیر غیرمستقیم بر بازار جهانی را که با استانداردهای تجارت جهانی سازگار نیست هرگز نمیپذیریم. بدون شک چین نیز همانند ما حق حمایت از منابعش را دارد و اقداماتی در این راستا داشته است.»
«لاوروف» در حالی که بر محو مفهوم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی آسیایی تأکید داشت با وجود گمانه زنیها از عدم همکاری روسیه و ناتو، از درخواست کشورش برای برقراری روابط نظامی خبر داد: «روسیه هرگز از همکاری با شورای ناتو-روسیه امتناع نکرده است. همکار من آقای «استالتنبرگ»، رئیس ناتو از این اتفاق خبر داد اما تنها حرف ما این است که روسیه حاضر نیست در نشستی بنشیند که بحث بر سر اوکراین است. ناتو هیچ ارتباطی به اوکراین ندارد اما آنها همواره بر اینکه موضوع اصلی نشست به اوکراین مربوط شود تأکید دارند. ما بارها از آنها خواستیم که روابط نظامی را طبق توافق امنیتی هلسینکی ادامه دهیم اما آنها نپذیرفتند.» وی در ادامه سیگنالهای مثبت دولت جدید امریکا در قبال برجام و بازگشت به میز مذاکره با ایران را بسیار امیدوار کننده خواند: «این امر خواسته ما نیز است هر چند که پدیده ایران ستیزی دولت سابق امریکا همچنان به قوت خود در منطقه باقی است. اما غرب بهدنبال بازگشت به مذاکرات با تغییر در مفاد توافقنامه است و برداشتن تحریمها را به محدودیت برنامههای موشکی ربط میدهند، در حالی که ایران بر پایبندی به توافق گذشته تأکید دارد. بدون شک برقراری توافق برجام به سیاق گذشته میتواند آغازی برای صلح و امنیت در منطقه باشد.»
وزیر خارجه روسیه از آمادگی کشورش برای میزبانی از مذاکرات مستقیم رهبران فلسطین و اسرائیل نیز پرده برداشت: «ما از این نشست استقبال میکنیم و پیشنهاد ما مذاکرات 1+2+4+4 یعنی با حضور چهار قدرت بینالمللی، چهار کشور ذی نفع مصر، اردن، امارات و بحرین، اسرائیل و فلسطین و همچنین عربستان است اما از طرفی باید در انتظار نتیجه انتخابات اسرائیل باشیم بویژه پس از اینکه نتانیاهو(نخستوزیر رژیم صهیونیستی) در سالهای گذشته بارها این نشست را به تعویق انداخت.»
«لاوروف» شرایط سوریه را جنگی منجمد و متوقف شده خواند و گفت: «ما در تلاشیم که بتوانیم این مسأله را از هر بعدی مهار کرده و طرفین موافق و مخالف دولت را سر یک میز بنشانیم چراکه معتقدیم ملت سوریه باید درباره آینده آن تصمیم بگیرند.»
وزیر خارجه دولت پوتین همچنین به تداوم مذاکرات با ترکیه باوجود اختلافات اشاره داشت: «گرچه مواضع دو کشور در مسائلی مانند سوریه متفاوت است اما همواره مذاکراتمان با روند مثبتی پیش رفته است.»
وی به تلاشها برای پایان بحران یمن نیز اشاره داشت: «ما مذاکرات بسیاری با غربیها و دیگر بازیگران درگیر در این بحران داشتهایم و کنترل وقایع را از پایتخت عربستان در دست گرفتهایم. امیدواریم آخرین تغییرات اعمال شده بتواند روند مثبت تری را در این باره پیش ببرد.»
خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
رویاروییهای زودهنگام در حزب [بعث]
برای تشریح [تحولات] مارس ۱۹۶۳ تا نوامبر ۱۹۷۰، که مرحلهای پر تنش از حیات حزبی «سوریه» است که در آن مفاصل «حزب بعث» از هم میپاشد، باید دهها جلد کتاب نوشت و به صدها کتاب خاطرات و منابع دیگر و هزاران سند رجوع کرد. این مرحله که بیش از هفت سال طول نکشید، شاهد انواع کودتاهای ناموفق و بحرانهای شعله ور میان شخصیتهای مؤثر در صحنه «سوریه» است. برخی از این بحرانها با اشکال عجیبی از انشعابها و دستگیریها و اعدامهای بدون محاکمه همراه شد، که برخی ناشی از انگیزههای شخصی آرزومند [کودتا ] و صدور بیانیه شماره یک و برخی مانده در [آسمان] نظر و منفصل از واقعیت [روی زمین] و برخی دیگر بدون پشتیبان روشن یا نیروی فعال روی زمین بود.
یکی از مثالهای بارز آنچه گفتیم، فروپاشی سریع گفتوگوهای اتحاد سه جانبه میان «سوریه» و «مصر» و «عراق» در آوریل ۱۹۶۳ بود، که موجب شد شادی گسترده ناشی از شروع گفتوگوهای هیأتهای دو کشور «سوریه» و «عراق» تحت حکومت یک حزب واحد [بعث]، با «جمال عبدالناصر» در «قاهره»، به ناامیدی شدید تبدیل شود، پیش از آنکه بتوانیم از صورتجلسههای گفتوگوهای سه جانبه و پشت پرده آن، مطلع شویم. سپس آنچه در پیامد این رویداد، اتفاق افتاد و تعدادی از افسران سوری ناصریست به فرماندهی «جاسم علوان» و «محمد نبهان»، شاید در انتقام از شکست مذاکرات آوریل، در حرکتی مسلحانه و پهلوان مآبانه، برای اتحاد مجدد با «مصر»، سلاحهای خود را در میانه روز به سوی مقر ستاد کل ارتش نشانه گرفتند و اهالی «دمشق» و سوریها را به یاد «حسنی زعیم» و نه «جمال عبدالناصر» انداختند.
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
طراحی برای دوره پسا مادورو
شهروندان ونزوئلایی موانعی را که گارد ملی مادورو در «پل بینالمللی سیمون بولیوار» در نزدیکی شهر کوکوتا (نقطه مرزی با کلمبیا) نصب کرده بودند، شکستند و تماس آنها با جهان بیرونی بار دیگر برقرار شد. گارد ملی آشفته و به هم ریخته بود و گزارشهای تأیید نشده حکایت از این داشت که استانداران چند استان مرزی بهطور موقت، کنترل اوضاع را خودشان در دست گرفتهاند. گزارش نهایی از تلاشهای انجام شده در روز 23 فوریه این بود که هزار و 400 نفر از اعضای ارتش، گارد ملی و پلیس ونزوئلا فرار کردهاند و ما همچنان مطمئن بودیم که تعداد زیادی از نیروهای نظامی باقیمانده نیز قویاً از گوایدو حمایت میکنند.
اگر میخواستیم پیروز شویم، باید بهشکل قابل توجهی به این بازی سرعت میدادیم. در نشست «غیر رسمی» کمیته مدیران شورای امنیت ملی که روز هشتم آوریل برگزار کردم، متوجه شدم که منوچین هم انعطاف پذیرتر شده است. ما در این جلسه درباره شتاب بخشیدن به فشارها بر روسیه در منطقه نیمکره غربی و خارج از آن، در اوکراین و حوزه بالتیک و بهعنوان نمونه در پروژه خط لوله نورد استریم 2 به توافق رسیدیم. منوچین پیشنهاد داد وزیر دارایی روسیه را در جلسات صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی که قرار بود آخر هفته برگزار شود، تحت فشار قرار دهیم که ارائه چنین پیشنهادی از سوی وزیر خزانهداری یک پیشرفت مهم بود. با توجه به اینکه مجموع بدهیهای ونزوئلا به چین و روسیه (عمدتاً به روسیه) حدود 60 میلیارد دلار برآورد میشد، واضح بود که این دو کشور منافع زیادی در ونزوئلا داشتند که اگر مخالفان به قدرت میرسیدند، به خطر میافتاد.
۴ ماه و ۵ برنامه؛ آغازی برای یک پایان
ادامه از صفحه اول - چندین منظومه جهانی وجود دارند که برخی در حال برآمدن هستند و برخی دیگر در حال تلاش برای تثبیت و حفظ جایگاهشان در سلسله مراتب جهانی. اتفاقاً در قاره آسیا چین و هند تأثیرگذاری بیشتری خواهند یافت چنانکه هند به غول آینده اقتصادی آسیا تبدیل خواهد شد. بنابراین جهان در حال تغییر و تحول و جابهجایی قدرتهای تأثیرگذار است و ارتقای جایگاه ایران در جهان در این سالها مشخص خواهد شد. در ماههای اخیر بخشی از این فعل و انفعالات بینالمللی را در انزوای دولت ترامپ حتی در جمع همپیمانان سنتی خود از جمله بریتانیا دیدیم. در این نقشه بزرگ و در کشاکش این تقلای بینالمللی که همه کشورها مرحله تازهای از تلاشهای ژئوپولیتیکی خود را برای بازتعریف جایگاه جدید خود سرعت دادهاند، ماهها و سالهای آینده به مراتب برای ما نیز اهمیت متمایزی دارد. بحرانهایی که در سالیان اخیر پشتسر گذاشتیم و بعضاً همچنان در دست و پنجه نرم کردن با پاندمی کرونا و تحریم ادامه دارد، نباید در اراده ما برای عقب نماندن از رقابتهای جهانی تأثیر بگذارد. در این میان دولت به عنوان سکاندار اجرایی ایران در مدیریت منابع و پیشبرد سیاستها مصمم است که با بیتوجهی به فشارهای خارجی و حاشیههای داخلی، این مأموریت ملی را تا آخرین روز مسئولیت خود ادامه دهد. بدون تردید ارتقای جایگاه ایران اصلیترین وظیفه دولت است علاوه بر آن دولت طبق وعده خود برنامههای پنجگانهای را تدوین کرده که بنا دارد اجرای آن را با جدیت دنبال کرده و تلاش خواهد کرد زیرساختهای سیاسی و اقتصادی مناسبی را به منتخب ملت تحویل دهد:
۱- رفع تحریم:
بدون تردید عقب راندن تحریم تا آخرین روز کار دولت بهطور مستمر ادامه خواهد یافت. ما مصمم هستیم که اجازه ندهیم تحریمهای غیرقانونی امریکا اخلالی در حرکت ایران در مسیر توسعه و تعامل سازنده با جهان ایجاد کند اما در عین حال تلاش دولت برای رفع تحریمها تا آخرین روز کاری دولت متوقف نخواهد شد. ما از رساندن و تکرار این پیام روشن به ناقضان برجام خسته نخواهیم شد که هرچقدر زمان بخواهند در اختیار خواهند داشت اما باید بدانند که هر روز تعلل بیشتر در لغو تحریم علیه ایران، نه تنها شانس احیای برجام را به عنوان اولین و آخرین راهحل در دسترس برای کنار گذاشتن اختلافات کمتر میکند بلکه آنها را از بهدست آوردن چشمانداز بهتری از روابط با ایران هم دورتر خواهد کرد.
هرچند ما اطمینان داریم که دولت امریکا هیچ راه منطقی جز بازگشت به برجام و رفع کامل تحریمها پیش روی خود ندارد اما بنا به مسئولیت دولت در پاسخگویی به مردم، رفع تحریمها یکی از مهمترین اولویتهای دولت باقی خواهد ماند. این البته مسیری آسان و هموار نیست. یکی از این موانع که ریشه در دخالت دادن سیاستهای داخلی و رقابتهای انتخاباتی به حیطه مأموریتهای تغییرناپذیر ملی در مانعزدایی از توسعه کشور دارد، عدهای دوگانهای تازه اما بیمعنا میان خنثی کردن تحریم و رفع تحریم را به فضای گفتوگوی سیاسی جامعه سرایت دادهاند و توجه نداشتند که نه تنها این دوگانه هیچ نسبتی با واقعیتهای اداره کشور ندارد بلکه دولت در چهار سال گذشته با در پیش گرفتن هر دو جنبه فوق از هیچ تلاشی برای تسهیل معیشت مردم فروگذار نکرده است. خطر این دوقطبیسازی تنها تحریف واقعیت پیرامون شیوههای مؤثر در گشودن زنجیرهای بسته شده بر اقتصاد ملی و چشمانداز رشد و توسعه اقتصادی نیست بلکه در غیریتسازی یکی از این ابزارها در برابر دیگری است؛ گویی که عدهای تنها قرار است به خنثی کردن تحریم بپردازند و دیگران کاری جز انجام آن یکی ندارند. هرچند که این دوگانه روی کاغذ و در حین شعارها و مجادلههای انتخاباتی کارآیی داشته باشند، در اداره دولت و کشور که متوقف به شعارها و فضاسازیهای تبلیغاتی نیست، جایی ندارد. هر دولتی در آینده به موجب انتظار مردم و رأیدهندگان که انتظار دارند دولتهای منتخب هیچ شانسی را برای بهبود دادن زندگی آنها از دست ندهند، ناچار است که ضمن تلاش برای کم اثر کردن تحریمها، همچنان به تقلای دیپلماتیک برای رفع تحریمها نیز بپردازد؛ چنانکه دولت دوازدهم چنین کرده است. از این رو، مسئولیت خنثی کردن و توأمان رفع کردن تحریمها، رسالتی انقطاعناپذیر در طول زمان و در امتداد جابهجایی دولتهاست. به این ترتیب، تاختن بر استراتژی رفع تحریم درحالی که دولت آینده از هر جناح و با هر رویکردی گریزی از آن نخواهد داشت، در بدترین حالت یک خودزنی سیاسی و در بهترین حالت خود یک ریاکاری آشکار است. به همان ترتیب، نادیده گرفتن آن دسته از سیاستهای اقتصادی که هدف از آن خنثی کردن اثر تحریمهاست، به هیچوجه گویای واقعیتی نیست که دولت بعدی در مسیر آن قرار خواهد گرفت. با وجود این همانندی دو جناحی در تعقیب میان دو راه به هم گره خورده خنثیسازی و رفع تحریم، دیگر اتلاف وقت و موکول کردن پیشبرد هر کدام از آنها به دوران پس از برگزاری انتخابات نمیتواند معنایی داشته باشد و موفقیت در رفع و تضعیف اثر تحریمها امتیاز منحصر به فردی نیز به هیچکدام از جریانهای سیاسی نخواهد داد. البته این به معنای تعجیل در پذیرفتن یا ارائه پیشنهادهای دیپلماتیک ناپخته و غیرمنصفانه نیست اما همینطور سیاسی کردن یک امر ملی نباید موجب تأخیر غیرضروری و وقتکشی در پیگیری راهحلهایی باشد که درصد قابل اعتنایی از شانس موفقیت برای کاستن هرچه سریعتر از آلام مردم را به همراه دارد.
۲- حوزه سلامت و درمان:
حوزه سلامت با تمرکز بر کرونا از جمله برنامههای اصلی و مستمر دولت خواهد بود. واردات بیش از ۲۰ میلیون واکسن خریداری شده و تلاش برای به ثمر رساندن تولیدات داخلی که به طور مستقل یا با مشارکت خارجی در حال انجام هستند دنبال خواهد شد. در این خصوص علاوه بر کشور کوبا با دو کشور تولیدکننده نیز مذاکراتی صورت گرفته است. مراقبت و پیشگیری از گسترش و قطع زنجیره ویروس کرونا و واکسیناسیون عمومی و تمهید برای درمان بموقع و مؤثر بیماران از برنامههای این حوزه است.
۳- افزایش تولید و تثبیت بازار:
مسأله بعد تثبیت بازار و تلاش برای کاهش اثر تحریمها بر زندگی مردم است. در این جا به اطلاع مردم میرسانم که نه تنها دولت هیچ برنامهای برای افزایش قیمتها بخصوص در مورد کالاهای اساسی تا پایان کار خود نخواهد داشت بلکه برای کاهش قیمتهای کاذب برنامه نظارتی سختگیرانهتری را در دستور کار خود دارد. در این راه، تاکنون ۶ میلیارد دلار از بودجه تخصیص برای تأمین کالاهای اساسی اختصاص یافته است. از مجموعه ۱۰۰ قلم کالای ضروری بیش از ۲۰ قلم کالای اساسی در دو مورد مرغ و روغن دچار اختلال در توزیع شدهاند که تصمیمات ستاد اقتصادی تولید در هر دو مورد افزایش یافته و در صورت نیاز واردات صورت گرفته و برنامه متعادل کردن بازار به سرعت انجام خواهد شد.
در دولتهای یازدهم و دوازدهم تعداد ۲۹۰ طرح مهم در حوزه صنعت و معدن با مجموع سرمایهگذاری ۲۶۵۲ هزار میلیارد ریال و اشتغال ۸۵۱۲۶ نفر به بهرهبرداری رسیده است. از این تعداد ۲۸ طرح طی ده ماهه سال ۱۳۹۹ راهاندازی و بیش از ۱۱ هزار شغل نیز در سال ۹۹ ایجاد شده است که میتوان به طرحهایی چون شرکت پالایش گاز بیدبلند خلیج فارس، مجتمع صنایع آلومینیوم جنوب، سنگ آهن گهر زمین، مجتمع جهان فولاد سیرجان، خودروسازی مدیران، مجتمع کشتیسازی و صنایع فراساحل ایران، پالایش نفت لاوان، خودروسازان راین، مجتمع جهان فولاد سیرجان و ذوبآهن پاسارگاد اشاره کرد.
۴- اتمام پروژههای زیرساختی برای زندگی آینده ایرانیان:
در برنامه چهارم اتمام پروژههای زیرساختی تمهید شده و اقدام برای تداوم این پروژهها برای آیندگان در دستور کار دولت است. این پروژهها آثار عظیمی بر سالهای بعد بر زندگی آینده ایران و ایرانیان خواهد داشت. دولت معتقد است همچنان باید شرایطی به وجود آورد تا دولتی فارغ از تحریم و آماده جهش تولید و اقتصاد را به منتخب بعدی ملت تحویل دهد. در همین راستا براساس رهنمودهای مقام معظم رهبری برای سال ۱۴۰۰ برنامهای چهارماهه در قالب یک برنامه یکساله در دستور کار خود قرار داده است که بتواند تسهیلگر ادامه برای دولت بعد هم باشد. گسترش شاهراههای اطلاعاتی و زیرساختهای حمل و نقل و اتصالات ژئوپلیتیک و قرار گرفتن در مسیرهای جهانی (سند ۲۵ ساله با چین در همین راستاست)، پروژههای عظیم انتقال آب از خلیج فارس به مرکز و جنوب کشور با تأکید بر تأمین آب سیستان و بلوچستان، توسعه میادین نفتی و تأکید بر پروژههای پایین دستی حوزه نفت و گاز و بهبود وضع کشاورزی از جمله این پروژههای مهم محسوب میشود.
۵- انتخابات سالم و پرشور:
در اقدام پنجم دولت تمام تلاش خود را به کار خواهد بست تا یک انتخابات پرشور، سالم و رقابتی برگزار کند. انتخابات متضمن افزایش سرمایه اجتماعی و حل مسائل داخلی کشور و هم متضمن ارتقای جایگاه ایران در منطقه و جهان است. انتخابات و صندوقهای رأی در نقشه کلان خود عبارت از تعیین سرنوشت ملی است اما در سطحی خردتر چیزی نیست جز زندگی روزمره هر شهروند ایرانی که میخواهد از این حق خود برای تضمین برخورداری از همه حقوق قانون اساسی و ترجمه آن در زندگی جاری و در قالب بهرهمندی از آزادی، رفاه و امنیت استفاده کند. امیدواریم که به منظور اطمینان دادن به مردم برای دستیابی به این هدف عالی انتخاباتی، شرایطی مهیا شود تا همه تنوعهای دیدگاهی و برنامهای در این انتخابات حضور داشته باشند. هرچند که متأسفانه جریانهایی برای مأیوس کردن مردم از صندوق رأی آغاز به کار کردهاند و به اقدامات خود شتاب تازهای دادهاند؛ تلختر آنکه هم از خارج و هم از داخل بهطور ناخودآگاه به شیوههایی برخی از مطالب را بیان میکنند که احساس اینکه نتیجه برآمده از صندوق رأی تأثیری در سرنوشت جامعه ندارد القا شود، اما دولت در برابر چنین یأسپراکنیها سکوت نخواهد کرد. البته در این مسیر، دولت نمیتواند بدون همراهی روشنفکران، فعالان اجتماعی و دانشگاهیان به مسئولیت خود در یادآوری و تأکید بر اصل جمهوریت و از جمله بازخوانی ریشهها و ضرورتهای مشارکت حداکثری در انتخابات گام مؤثری بردارد. به این ترتیب دولت در کنار همه بازیگران اجتماعی و سیاسی، دلسوزان ایران و در چارچوب مواضع بیان شده رهبری معظم مبنی بر مشارکت حداکثری مردم تلاش همهجانبهای خواهد داشت.
اگرچه تا پایان کار دولت فقط چهار ماه باقی مانده اما با این حجم از مأموریتهایی که دولت برای خود تعریف کرده، این چهار ماه، چهار ماهی پرمشغله و بیاستراحت برای همه مسئولان دولتی خواهد بود. دولت آماده است که ماههای پایانی تصدی خود و ماههای آغازین سال جدید را با نیرویی مضاعف از هر زمان دیگری تا به حداکثر رساندن امید مردم و درخشاندن دوباره ایران در سالهای پیش رو، هم به پایان برساند و هم آغاز کند.
۱- رفع تحریم:
بدون تردید عقب راندن تحریم تا آخرین روز کار دولت بهطور مستمر ادامه خواهد یافت. ما مصمم هستیم که اجازه ندهیم تحریمهای غیرقانونی امریکا اخلالی در حرکت ایران در مسیر توسعه و تعامل سازنده با جهان ایجاد کند اما در عین حال تلاش دولت برای رفع تحریمها تا آخرین روز کاری دولت متوقف نخواهد شد. ما از رساندن و تکرار این پیام روشن به ناقضان برجام خسته نخواهیم شد که هرچقدر زمان بخواهند در اختیار خواهند داشت اما باید بدانند که هر روز تعلل بیشتر در لغو تحریم علیه ایران، نه تنها شانس احیای برجام را به عنوان اولین و آخرین راهحل در دسترس برای کنار گذاشتن اختلافات کمتر میکند بلکه آنها را از بهدست آوردن چشمانداز بهتری از روابط با ایران هم دورتر خواهد کرد.
هرچند ما اطمینان داریم که دولت امریکا هیچ راه منطقی جز بازگشت به برجام و رفع کامل تحریمها پیش روی خود ندارد اما بنا به مسئولیت دولت در پاسخگویی به مردم، رفع تحریمها یکی از مهمترین اولویتهای دولت باقی خواهد ماند. این البته مسیری آسان و هموار نیست. یکی از این موانع که ریشه در دخالت دادن سیاستهای داخلی و رقابتهای انتخاباتی به حیطه مأموریتهای تغییرناپذیر ملی در مانعزدایی از توسعه کشور دارد، عدهای دوگانهای تازه اما بیمعنا میان خنثی کردن تحریم و رفع تحریم را به فضای گفتوگوی سیاسی جامعه سرایت دادهاند و توجه نداشتند که نه تنها این دوگانه هیچ نسبتی با واقعیتهای اداره کشور ندارد بلکه دولت در چهار سال گذشته با در پیش گرفتن هر دو جنبه فوق از هیچ تلاشی برای تسهیل معیشت مردم فروگذار نکرده است. خطر این دوقطبیسازی تنها تحریف واقعیت پیرامون شیوههای مؤثر در گشودن زنجیرهای بسته شده بر اقتصاد ملی و چشمانداز رشد و توسعه اقتصادی نیست بلکه در غیریتسازی یکی از این ابزارها در برابر دیگری است؛ گویی که عدهای تنها قرار است به خنثی کردن تحریم بپردازند و دیگران کاری جز انجام آن یکی ندارند. هرچند که این دوگانه روی کاغذ و در حین شعارها و مجادلههای انتخاباتی کارآیی داشته باشند، در اداره دولت و کشور که متوقف به شعارها و فضاسازیهای تبلیغاتی نیست، جایی ندارد. هر دولتی در آینده به موجب انتظار مردم و رأیدهندگان که انتظار دارند دولتهای منتخب هیچ شانسی را برای بهبود دادن زندگی آنها از دست ندهند، ناچار است که ضمن تلاش برای کم اثر کردن تحریمها، همچنان به تقلای دیپلماتیک برای رفع تحریمها نیز بپردازد؛ چنانکه دولت دوازدهم چنین کرده است. از این رو، مسئولیت خنثی کردن و توأمان رفع کردن تحریمها، رسالتی انقطاعناپذیر در طول زمان و در امتداد جابهجایی دولتهاست. به این ترتیب، تاختن بر استراتژی رفع تحریم درحالی که دولت آینده از هر جناح و با هر رویکردی گریزی از آن نخواهد داشت، در بدترین حالت یک خودزنی سیاسی و در بهترین حالت خود یک ریاکاری آشکار است. به همان ترتیب، نادیده گرفتن آن دسته از سیاستهای اقتصادی که هدف از آن خنثی کردن اثر تحریمهاست، به هیچوجه گویای واقعیتی نیست که دولت بعدی در مسیر آن قرار خواهد گرفت. با وجود این همانندی دو جناحی در تعقیب میان دو راه به هم گره خورده خنثیسازی و رفع تحریم، دیگر اتلاف وقت و موکول کردن پیشبرد هر کدام از آنها به دوران پس از برگزاری انتخابات نمیتواند معنایی داشته باشد و موفقیت در رفع و تضعیف اثر تحریمها امتیاز منحصر به فردی نیز به هیچکدام از جریانهای سیاسی نخواهد داد. البته این به معنای تعجیل در پذیرفتن یا ارائه پیشنهادهای دیپلماتیک ناپخته و غیرمنصفانه نیست اما همینطور سیاسی کردن یک امر ملی نباید موجب تأخیر غیرضروری و وقتکشی در پیگیری راهحلهایی باشد که درصد قابل اعتنایی از شانس موفقیت برای کاستن هرچه سریعتر از آلام مردم را به همراه دارد.
۲- حوزه سلامت و درمان:
حوزه سلامت با تمرکز بر کرونا از جمله برنامههای اصلی و مستمر دولت خواهد بود. واردات بیش از ۲۰ میلیون واکسن خریداری شده و تلاش برای به ثمر رساندن تولیدات داخلی که به طور مستقل یا با مشارکت خارجی در حال انجام هستند دنبال خواهد شد. در این خصوص علاوه بر کشور کوبا با دو کشور تولیدکننده نیز مذاکراتی صورت گرفته است. مراقبت و پیشگیری از گسترش و قطع زنجیره ویروس کرونا و واکسیناسیون عمومی و تمهید برای درمان بموقع و مؤثر بیماران از برنامههای این حوزه است.
۳- افزایش تولید و تثبیت بازار:
مسأله بعد تثبیت بازار و تلاش برای کاهش اثر تحریمها بر زندگی مردم است. در این جا به اطلاع مردم میرسانم که نه تنها دولت هیچ برنامهای برای افزایش قیمتها بخصوص در مورد کالاهای اساسی تا پایان کار خود نخواهد داشت بلکه برای کاهش قیمتهای کاذب برنامه نظارتی سختگیرانهتری را در دستور کار خود دارد. در این راه، تاکنون ۶ میلیارد دلار از بودجه تخصیص برای تأمین کالاهای اساسی اختصاص یافته است. از مجموعه ۱۰۰ قلم کالای ضروری بیش از ۲۰ قلم کالای اساسی در دو مورد مرغ و روغن دچار اختلال در توزیع شدهاند که تصمیمات ستاد اقتصادی تولید در هر دو مورد افزایش یافته و در صورت نیاز واردات صورت گرفته و برنامه متعادل کردن بازار به سرعت انجام خواهد شد.
در دولتهای یازدهم و دوازدهم تعداد ۲۹۰ طرح مهم در حوزه صنعت و معدن با مجموع سرمایهگذاری ۲۶۵۲ هزار میلیارد ریال و اشتغال ۸۵۱۲۶ نفر به بهرهبرداری رسیده است. از این تعداد ۲۸ طرح طی ده ماهه سال ۱۳۹۹ راهاندازی و بیش از ۱۱ هزار شغل نیز در سال ۹۹ ایجاد شده است که میتوان به طرحهایی چون شرکت پالایش گاز بیدبلند خلیج فارس، مجتمع صنایع آلومینیوم جنوب، سنگ آهن گهر زمین، مجتمع جهان فولاد سیرجان، خودروسازی مدیران، مجتمع کشتیسازی و صنایع فراساحل ایران، پالایش نفت لاوان، خودروسازان راین، مجتمع جهان فولاد سیرجان و ذوبآهن پاسارگاد اشاره کرد.
۴- اتمام پروژههای زیرساختی برای زندگی آینده ایرانیان:
در برنامه چهارم اتمام پروژههای زیرساختی تمهید شده و اقدام برای تداوم این پروژهها برای آیندگان در دستور کار دولت است. این پروژهها آثار عظیمی بر سالهای بعد بر زندگی آینده ایران و ایرانیان خواهد داشت. دولت معتقد است همچنان باید شرایطی به وجود آورد تا دولتی فارغ از تحریم و آماده جهش تولید و اقتصاد را به منتخب بعدی ملت تحویل دهد. در همین راستا براساس رهنمودهای مقام معظم رهبری برای سال ۱۴۰۰ برنامهای چهارماهه در قالب یک برنامه یکساله در دستور کار خود قرار داده است که بتواند تسهیلگر ادامه برای دولت بعد هم باشد. گسترش شاهراههای اطلاعاتی و زیرساختهای حمل و نقل و اتصالات ژئوپلیتیک و قرار گرفتن در مسیرهای جهانی (سند ۲۵ ساله با چین در همین راستاست)، پروژههای عظیم انتقال آب از خلیج فارس به مرکز و جنوب کشور با تأکید بر تأمین آب سیستان و بلوچستان، توسعه میادین نفتی و تأکید بر پروژههای پایین دستی حوزه نفت و گاز و بهبود وضع کشاورزی از جمله این پروژههای مهم محسوب میشود.
۵- انتخابات سالم و پرشور:
در اقدام پنجم دولت تمام تلاش خود را به کار خواهد بست تا یک انتخابات پرشور، سالم و رقابتی برگزار کند. انتخابات متضمن افزایش سرمایه اجتماعی و حل مسائل داخلی کشور و هم متضمن ارتقای جایگاه ایران در منطقه و جهان است. انتخابات و صندوقهای رأی در نقشه کلان خود عبارت از تعیین سرنوشت ملی است اما در سطحی خردتر چیزی نیست جز زندگی روزمره هر شهروند ایرانی که میخواهد از این حق خود برای تضمین برخورداری از همه حقوق قانون اساسی و ترجمه آن در زندگی جاری و در قالب بهرهمندی از آزادی، رفاه و امنیت استفاده کند. امیدواریم که به منظور اطمینان دادن به مردم برای دستیابی به این هدف عالی انتخاباتی، شرایطی مهیا شود تا همه تنوعهای دیدگاهی و برنامهای در این انتخابات حضور داشته باشند. هرچند که متأسفانه جریانهایی برای مأیوس کردن مردم از صندوق رأی آغاز به کار کردهاند و به اقدامات خود شتاب تازهای دادهاند؛ تلختر آنکه هم از خارج و هم از داخل بهطور ناخودآگاه به شیوههایی برخی از مطالب را بیان میکنند که احساس اینکه نتیجه برآمده از صندوق رأی تأثیری در سرنوشت جامعه ندارد القا شود، اما دولت در برابر چنین یأسپراکنیها سکوت نخواهد کرد. البته در این مسیر، دولت نمیتواند بدون همراهی روشنفکران، فعالان اجتماعی و دانشگاهیان به مسئولیت خود در یادآوری و تأکید بر اصل جمهوریت و از جمله بازخوانی ریشهها و ضرورتهای مشارکت حداکثری در انتخابات گام مؤثری بردارد. به این ترتیب دولت در کنار همه بازیگران اجتماعی و سیاسی، دلسوزان ایران و در چارچوب مواضع بیان شده رهبری معظم مبنی بر مشارکت حداکثری مردم تلاش همهجانبهای خواهد داشت.
اگرچه تا پایان کار دولت فقط چهار ماه باقی مانده اما با این حجم از مأموریتهایی که دولت برای خود تعریف کرده، این چهار ماه، چهار ماهی پرمشغله و بیاستراحت برای همه مسئولان دولتی خواهد بود. دولت آماده است که ماههای پایانی تصدی خود و ماههای آغازین سال جدید را با نیرویی مضاعف از هر زمان دیگری تا به حداکثر رساندن امید مردم و درخشاندن دوباره ایران در سالهای پیش رو، هم به پایان برساند و هم آغاز کند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دور نـما
-
تغییر آرایش نظامی پنتاگون در عربستان و خاورمیانه
-
تحلیل و پیشبینی «لاوروف» از امروز و فردای خاورمیانه
-
روایت گمشده
-
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
-
۴ ماه و ۵ برنامه؛ آغازی برای یک پایان
اخبارایران آنلاین