چرا پیش از وقوع جنایت در خانه، پلیس یا مشاور را در جریان نمیگذاریم؟
از آبرو تا آتش جان
حمیده گودرزی
گزارش نویس
چرا خانوادهها در مواقع بحرانی پلیس را در جریان نمیگذارند یا از مشاوره پلیس کمک نمیگیرند؟ وقتی پدری یک سال تمام دخترش را تهدید به مرگ میکند، آیا نباید کسی با پلیس تماس بگیرد؟ آیا اگر کسی با مرکز پلیس تماس گرفت و کمک یا مشاوره خواست، به نتیجه مطلوبی خواهد رسید؟
دکتر جمال ادهمی جامعه شناس، ریشه بخشی از این مشکل را در فرهنگ حل و فصل مشکلات خانوادگی به صورت ریش سفیدی میداند و همینطور ترس از آبروریزی: «در موضوعاتی همچون مسائل خانوادگی، براساس رسم دیرینه ایرانیان، همواره مشکلات به صورت ریش سفیدی و براساس مکانیزمهای میانجیگری سنتی- محلی حل و فصل شده است. از آن طرف هم ممکن است پلیس بگوید که این موضوعات به اورژانس اجتماعی و سازمانهای دیگر مربوط میشود و تمایلی به ورود در مسائل خانوادگی نداشته باشد و به دعاوی خانوادگی به عنوان مسائل کم اهمیت نگاه کند؛ مسائلی که به خود اهالی خانه و خانواده مربوط میشود و خود آنها بهتر از هر کسی دیر یا زود آن را حل خواهند کرد.»
ضربالمثلها و باورهای عامیانهای مثل دعوای زن و شوهر را ابلهان باور کنند یا هرکسی که در دعوای خانوادگی دخالت کند، آخر سر آدم بد ماجرا خواهد شد یا دعوای زن و شوهر مثل هوای بهار است و... ممکن است پروسه رسیدگی به چنین درخواستهایی را با موانعی رو به رو کند اما آن سوی ماجرا هم فرهنگ خانوادههای ایرانی است که این موضوعات را از نزدیکترین آدمها پنهان میکنند و اغلب اعتقاد دارند موقع دعوا باید در را بست و اجازه نداد حرمت خانه پیش در و همسایه برود غافل از این که گاهی ممکن است این فرهنگ به چنان فاجعهای تبدیل شود که قلب همه مردم را به درد آورد.
ادهمی در این رابطه میگوید: «برخی خانوادهها نیز از ترس اینکه قضیه با ورود پلیس به محل کش پیدا کند و همسایهها از مشکلاتشان اطلاع پیدا کنند یا اینکه پایشان به مراجع قانونی باز شود و انگ دادگاه رفته و کلانتری رفته به آنان زده شود، برای حل مسائل پیش آمده به شیوههای گوناگون مسالمتآمیز یا گاه خشونت بار تن میدهند و مشکلشان را از همسایه و دوست و آشنا و پلیس و مراجع قضایی پنهان میکنند.
برخی هم ممکن است این پیشداوری را داشته باشند که احتمالاً پلیس به شیوهای غیرهوشمند و قهری یا ناشیانه و زننده با مشکل آنها برخورد خواهد کرد و نه تنها اوضاع بهتر نخواهد شد که حرمتشان هم در محل از بین خواهد رفت. البته پلیس هم باید برای از بین بردن این ذهنیت و همین طور کارآمدتر کردن خود در زمینه ورود به این حوزه از روانشناسان و مددکاران مجرب استفاده کند و شیوههای قدیمی را کنار بگذارد و به الگوهای جدید روی آورد. لذا با توجه به اینکه هر روز با جرم و جنایات خانوادگی روبهرو هستیم و متأسفانه هر دفعه نیز به نسبت قبل دلخراشتر به وقوع میپیوندد پیشنهاد میکنم، دولت و ارگانهای دولتی با پاسخگویی و مسئولیتپذیری شایسته در جهت تقویت اعتماد شهروندان بکوشند. به گونهای که دید افراد نسبت به مراجع ذیربط ازجمله پلیس تعدیل پیدا کند و به توانایی و کارآمدی، دلسوزی، جدیت و پیگیری این نهادها در مسائل خانوادگی ایمان داشته باشند. دوم آنکه با بازنگری و اصلاح رویههای موجود و برداشتن موانع ساختاری و قانونی، تسهیل برقراری ارتباط با پلیس ویژه مسائل خانوادگی و تقویت همکاری و هماهنگی بین دستگاهی در برخورد با مسائل خانوادگی، با افراد در معرض آسیب یا آسیب دیده و بیپناه نهایت همکاری را به عمل بیاورند.»
وی به نکته حائزاهمیت دیگری اشاره میکند که عبارت است از زیر نظر داشتن طولانی مدت فرد مظنون: «آنچه که در بسیاری از کشورها مرسوم است این است که پلیس وقتی به طور مستقیم یا غیرمستقیم و از طریق تماسهای مردمی در جریان خشونت علیه کودکان، زنان و اعضای یک خانواده قرار میگیرد تا مدتها فرد آزار دیده و مظنون را تحت نظر قرار میدهد و در صورت صحت موضوع وارد عمل میشود.»
اگر پروندههای خشونت خانگی در ایران را بررسی کنیم به خوبی روشن میشود که فرد قربانی یا خانوادهاش پیش از وقوع جرم از قصد و نیت عضو مظنون خود مطلع بودهاند اما از ترس آبروریزی یا وخیمتر شدن اوضاع بدون آنکه موضوع را با پلیس درمیان بگذارند یا لااقل به روانشناسان و روانپزشکان مراجعه کنند، ترجیح دادهاند مشکل را به تنهایی حل کنند یا با درمیان گذاشتن مسأله با دوستان و بستگان خود از راهحلهای آنان که عمدتاً نادرست و رو به بنبست بوده استفاده کنند. این رویکرد باعث میشود مشکل پیش رو نه تنها ختم به خیر نشود بلکه حوادث ناگواری از جمل قتلهای خانوادگی یا ضرر هنگفت مالی و درهم ریختگی غیرقابل جبران عاطفی از دل آن بیرون بیاید. پلیس در این زمینه به طور روشن چه مسئولیتی برای خود قائل است و چه کاری میتواند بکند؟
سردار احمد نوریان معاونت اجتماعی ناجا؛ با بیان اینکه نیروی انتظامی در راستای کمک به تحکیم بنیان خانواده و حفظ نظم و امنیت در جامعه از سال 1380 اقدام به تأسیس مراکز مشاوره و دوایر مددکاری اجتماعی در کلانتریها کرده است، میگوید: «براساس آمارهای به دست آمده در سال 1398 از مجموع 570 هزار مورد خدمات مشاورهای ارائه شده حدود 65 درصد پروندههای خانوادگی منجر به مصالحه شده است. علاوه بر این در نظرسنجیهای انجام شده، میزان اثر بخشی 70 درصد تداوم سازشهای حاصل شده، بیان کننده کارآمدی و تأثیر مطلوب این مراکز است.»
معاون اجتماعی ناجا همچنین درخصوص خدمات مراکز مشاوره ناجا میافزاید: «کلیه خدمات تخصصی روانشناسی و مشاوره در زمینههای مختلف فردی، خانوادگی، تربیتی، پیش از ازدواج، روانسنجی، حقوقی و نظام وظیفه در این مراکز ارائه میشود که عموم مردم میتوانند از این خدمات استفاده کنند. در کلیه مراکز استانهای کشور نیز حداقل یک مرکز مشاوره برای ارائه خدمات تخصصی به مردم تأسیس و راهاندازی شده است که به طور عموم از طریق رسانههای محلی استان از سوی مسئولان مربوطه اطلاعرسانی میشود. همچنین از طریق تماس با تلفن 110 و 096580 امکان آگاهی از نشانی و خدمات این مراکز فراهم است.
علاوه بر مراکز مشاوره در دوایر اجتماعی کلانتریها، کارشناسان مشاوره و روانشناسی هم درحال ارائه خدمات اولیه مشاوره و راهنمایی اولیه به عموم مردم هستند. به طور قطع مراجعه به این دوایر و اخذ راهنماییهای اولیه کمک شایانی خواهد کرد. این مراجعه هیچ گونه نیازی به داشتن پرونده قضایی یا طرح شکایت ندارد. ضمن آنکه طبیعی است که مردم عزیز وقتی در مورد مسائل و ارتباطات بین فردی و اجتماعی خود، آگاهی داشته باشند یا با مراجعه به مراکز تخصصی شیوه حل اختلافها را بیاموزند، درگیریها و خصومتهای بین فردی نیز طبعاً کاهش خواهد یافت.»
سردار نوریان در پاسخ به این پرسش که پلیس برای فردی که مورد تهدید قرار گرفته چه اقداماتی میتواند انجام دهد، میگوید: «درحال حاضر این زحمتی است که همکاران سازمان بهزیستی در اورژانس اجتماعی متحمل میشوند و افراد در اینگونه شرایط ابتدا با اورژانس اجتماعی تماس میگیرند و در صورت نیاز و درخواست اورژانس اجتماعی، پلیس هم با آنها هماهنگ میشود و کار را پیگیری میکند و چنانچه تقاضای طرفین در میان باشد با هماهنگی مقام قضایی مداخله میکند.
سردار نوریان پیشنهاد می کند، مردم عزیز در اختلافات بین فردی و اجتماعی خود به افراد متخصص مراجعه کنند و از اقدام فردی و خودسرانه به ویژه از خشونت، پرخاشگری و عصبیت خودداری کنند. چراکه به طور معمول در چنین شرایطی در یک لحظه دست به اقداماتی میزنند که نتیجه آن یک عمر پشیمانی است.»
وی همچنین اعتقاد دارد: «امروزه فضای مجازی با استیلای پنهان و گستره خود بر افراد و خانوادهها، زمینه وقوع آسیبها را تسریع میکند. بنابراین والدین اولاً در ارتباط اولیه خودشان و دوماً ارتباط با فرزندانشان نکات مهم شرعی و علمی را رعایت کنند. شرایط روانشناختی و محیط فرهنگی – مذهبی بر رشد سالم شخصیت افراد مؤثر است.»