ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
توصیه احمد توکلی به دستگاه قضایی درباره حکم اعدام 3 متهم
مردم را باید قانع کنیم
مرتضی گل پور
خبرنگار
اعلام خبر حکم اعدام برای سه متهم جوان مرتبط با حوادث آبان ماه واکنشهای مختلفی را در پی داشته است. اگر چه سخنگوی دستگاه قضایی خبر داده که راه برای اعمال ماده 477 یعنی درخواست اعاده دادرسی باز است. در این باره گفتوگو کردهایم با احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که در ادامه میخوانید.
٭٭٭
بحث اعدام سه جوان متهم مرتبط با حوادث آبان ماه در این روزها بحث برانگیز شده است. هرچند به گفته سخنگوی قوه قضائیه، هنوز راه اعاده دادرسی در این حکم باز است، دیدگاه شما چیست؟
اگر کسی مرتکب جرمی میشود، باید به این جرم رسیدگی شده و متناسب با جرم مجازات شود. این مجازات، اسباب حیات جامعه است، البته اگر سیر مراحل قضایی درست طی شود. اشکالی که اینجا به وجود آمد، عدم شفافیت است.
یعنی از روز اولی که این افراد بازداشت شدند، باید مشخص میشد چرا بازداشت شدند و اتهامشان چیست، اگر اتهام ناموسی یا امنیتی بود، حق بود که طبق قانون دادگاه علنی نشود اما وقتی دادگاه ناموسی یا امنیتی نیست، باید علنی میشد. ضمن اینکه باید همان موقع اعلام میکردند، نه اینکه منتظر بمانند تا زمانی که حکم اعدامشان صادر شود، اعلام کنند و تازه در این هنگام به مردم اطلاعرسانی شود. در این صورت طبیعی است که عدهای شروع میکنند به سوء استفاده کردن. وقتی مسئولان در طول این چند سال مردم را نسبت به خود بی اعتماد کردند، در شرایطی که اعتماد کافی وجود نداشته باشد، هر بذر شایعهای که پاشیده میشود، میتواند محصول دیگری بدهد. بنابراین آنچه ما باید واقعاً به فکر آن باشیم، مسأله اعتماد میان مردم و مسئولان است. زیرا امروز مسئولان اطلاعات میدهند و اعلام میکنند فضاسازیهایی که در این باره میشود، درست نیست اما این اظهارات مسئولان از سوی برخی از مردم پذیرفته نمیشود.
در همین چند روز مقایسهای بین حکم متهم پرونده مؤسسه ثامنالحجج با این پرونده شد که البته خود شما هم درباره آن پرونده مطالبی را روشنگری کرده و خواستار برخورد شدید شده بودید. این مقایسهها به نظرتان مبنای حقوقی دارد یا اساساً پروندهها متفاوت است؟
یک فرد شرور یقه آبی در شرارت خود میتواند چند نفر را زخمی کرده یا به آنها خسارت وارد کند اما مجرمان یقه سفید با خرید و فروشهای خود در بازارهای مختلف، افراد زیادی را بیچاره میکنند که البته در جرم این یقه سفیدان همه اعم از بانک مرکزی شریک هستند.
طبیعی است آن کسی که شرایط را مهیا میکند مقصرتر است. یعنی اگر بنا بود بانک مرکزی به وظیفه کنترل مؤسسات مالی عمل کند، بموقع کار درست انجام داده میشد، اصلاً مؤسساتی پا نمیگرفت که به مردم ضرر بزند.
مردم به این مبارزه با فساد به اندازه کافی خوشبین نیستند. البته با موضعی که چندین بار و اخیراً جناب آقای رئیسی گرفت مبنی بر اینکه به مسئولانی که به قانون عمل نکنند و این عمل نکردن، موجب شود فساد درست شود، رسیدگی شدیدی خواهد کرد و این جای امیدواری است. در نتیجه ضربه امثال میرعلی به مردم، اسلام، به نظام جمهوری اسلامی و به کشور ایران بدتر از این جوانانی است که در عمر 30-20 سالهشان 3 یا 4 سال شرارت کردند. که البته من نمیدانم شرارت کردند یا نکردند.
با توجه به فرمایش شما، شرایط به گونهای پیش رفته که افکار عمومی نسبت به حکم این سه نفر سؤالات و انتظاراتی دارند. امروز توصیه شما به دستگاه قضا در این باره چیست؟
من فکر میکنم باید با صراحت دلایل خود را مطرح و از تأخیر در اطلاعرسانی عذرخواهی کنند. زیرا اگر صادقانه دلیل بیاورند، قاطبه مردم این دلایل را میپذیرند.
زیرا مردم فقط با زبان شان حرف نمیزنند، بلکه با دلهایشان هم حرف میزنند. صادقانه توضیح بدهند یا اگر اشتباه کردند، اشتباه خود را بپذیرند. آقای رئیسی مرد شریفی است و دارد کارهای بزرگی انجام میدهد و او برازنده است که چنین بکند.
خلاصه اینکه انتظار از قوه قضائیه این است که قوانین را به درستی اجرا کنند، در این صورت، اگر باید آزاد شوند، آزاد کنند و اگر باید اعدام شوند، مردم را قانع کنند با اطلاعرسانی و شفاف سازی. هموطنان ما نباید راضی شوند که کار غیرقانونی انجام شود، بلکه باید دنبال روشن شدن این مسأله باشند که این سه نفر چه جرمی مرتکب شدهاند و متناسب با آن جرم مجازات شوند.
اگر حقیقت این باشد که این سه نفر سابقه اقدامات مسلحانه و تجاوز به عنف داشته باشند، یعنی فرض کنیم آنان واقعاً مرتکب اقدامات مسلحانه و تجاوز به عنف شده باشند، دلتان برای قربانیان این عمل نمیسوزد؟ پدر و مادر این قربانیان آدم نیستند؟ پس همه به عدالت تن بدهیم. نباید اسیر جوسازیهای عمدتاً با منشأ خارجی بشویم. البته که قاطبه مردم تقصیر ندارند و حق دارند نسبت به موضوعی که به جان انسانها مرتبط میشود، واکنش نشان دهند. اما اگر این سه متهم جرمشان در حد جنایت نبوده، انتظار داریم که رأفت اسلامی شامل حال آنها بشود.
بنابراین معتقدید پرونده مطابق قانون دنبال شود و به گونهای توضیح داده شود تا مردم قانع شوند؟
اگر صادقانه گفته شود، مردم قانع میشوند. مضاف بر اینکه راه برای اعاده دادرسی یا اعمال ماده 477 باز است. وکلای این متهمان میتوانند همانند هر فرد دیگری از این قانون استفاده کنند تا پرونده یک بار دیگر بررسی شود. با شناختی که از آقای رئیسی دارم، ایشان با این درخواست موافقت میکند.
میرلوحی، عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در گفتوگو با «ایران» مطرح کرد
اول اصلاحات داخلی بعد انتخاب رئیس «شعسا»
احسان بداغی
خبرنگار
استعفای محمدرضا عارف از شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هنوز در ابهام است که نامهای جدیدی برای جایگزینی او به گوش میرسد؛ از بهزاد نبوی، محسن هاشمی و مجید انصاری تا عبدالله نوری، اما محمود میرلوحی، عضو این شورا میگوید اولویت کار شورای عالی نه انتخاب رئیس، بلکه دست زدن به یک اصلاح ساختار داخلی باید باشد، اصلاحی که به گفته او انتخاب رئیس بعدی شورا، پس از انجام آن میتواند معنا داشته باشد. به گفته میرلوحی هر چند اکثر اعضای شورا هم همین نظر را دارند اما هنوز قدمی برای چنین کاری برداشته نشده است.
در بحث شورای عالی الان با کنار رفتن آقایان عارف و موسوی لاری مواجه هستیم و این روزها بحثهایی درباره جایگزین این افراد مطرح است. الان مشخصاً چقدر بحث تعیین رئیس و نایب رئیس با جدیت دنبال میشود و آیا هیچ گزینهای جدی شده؟
من قبل از پاسخ به این سؤال لازم است به موضوعی اشاره کنم و آن هم اینکه بالاخره در کشور ما فعالیت حزبی هنوز به آن عمق و وسعتی که در دنیا مطرح است انجام نمیشود. یعنی در ایران شأن احزاب بیشتر سیاسی و تبلیغاتی است. شورای عالی اصلاحطلبان در چنین بستری از فعالیت حزبی شکل گرفت، یعنی سال 92 با مجموعه اتفاقاتی که رخ داد، ضرورت تشکیل این مجموعه در بین جریان اصلاحات احساس شد و این مجموعه شکل گرفت. اولین ثمره کار این شورا هم انتخابات مجلس دهم بود و بعد از آن هم رسیدیم به انتخابات سال 96 که باز نتیجه کار مثبت بود.
الان ما دوره سوم شورای عالی را داریم و در این مدت سه دوره تحولات ساختاری در این مجموعه شکل گرفته. مثلاً دوره اول 18 حزب داشتیم و در دوره دوم به 28 حزب رسیدند، یعنی در این مدت ما یک فرآیند مستمر تغییر یا اصلاح در ساختار شورا را داشتیم. حالا اینکه چقدر مؤثر و مفید بوده بحث دیگری است، ولی به شکل مستمر این ساختار نقاط ضعف خود را بروز میداد و باید برای آن اصلاحی صورت میگرفت. این یک بخش از فعالیتها را در این مجموعه معطوف به خود کرد؛ بعد ما رسیدیم به انتخابات اخیر مجلس که بهدلیل ردصلاحیتهایی که صورت گرفت و فضایی که ایجاد شد شورا تصمیم گرفت لیست ندهد که به هر حال تصمیم متفاوتی بود و باعث شد احزاب اصلاحطلب بهصورت مستقل لیستهایی بدهند و این تصمیم هم مورد نقد و حمایتهایی در داخل جریان اصلاحات قرار گرفت؛ بعد از آن هم که کرونا آمد و عملاً باعث رکود فعالیتها شد و مزید بر علت شد تا نوعی بلاتکلیفی در کار و وضعیت این شورا احساس شود.
این بلاتکلیفی تا کی خواهد بود؟
تصور من این است که این بلاتکلیفی رفع خواهد شد و بالاخره اقتضا میکند که شورای عالی هم گزارش کار خود را تدوین کند و خدمت مردم، فعالان جریان اصلاحات و آقای خاتمی ارائه کند. مسأله این است که در این گزارش کار باید نواقص کار را دید، همانطور که قبلاً هم این اتفاق افتاد.
چه نواقصی؟
ببینید میشود اشکالاتی بر کار گرفت و خب نظرات هم قطعاً متفاوت است. این مسأله باید بحث شود که ببینیم مثلاً آیا آییننامه تشکیل شورا ایرادی دارد، یا اینکه ترکیب هیأت رئیسه باید اصلاح شود، یا کارگروهها باید اصلاح شوند، اختیارات استانها و موارد مختلف. اولویت و مسألهای که الان برای شورای عالی اصلاحطلبان وجود دارد این است که این مسائل و پاسخ به آنها در یک فرآیند اجماعی و اقناعی باید روشن شود. حتی بهنظر من میشود سر این بحث کرد که آیا این شورا با کارنامهای که داشته ادامه پیدا بکند یا نکند؟ یا اگر ادامه پیدا کند چطور باید باشد؟ البته من برای اینکه سوء تفاهم نشود بگویم که نظر خودم این است که دلیلی برای ادامه پیدا نکردن کار شورا و انحلال آن وجود ندارد، اما به هر حال در کنار رویکردها، روشها و تاکتیکها حتی بر سر مسأله وجود شورا هم میشود بحث کرد.
یعنی شما میگویید که مسأله شورای عالی و چالشی که با آن مواجه است و باید آن را حل کند فراتر از انتخاب رئیس و نایب رئیس است؟
بله. شورای عالی اصلاحطلبان در شرایط متفاوتی بعد از سال 92 شکل گرفت. الان اما بعد از اتفاقات سال 96 واقعاً مسائل کشور فرق کرده و همه طرفهای سیاسی در کشور و از جمله اصلاحطلبان برای این وضعیت جدید باید تحلیل، برنامه و جواب منطقی داشته باشند. مضافا اینکه این مجموعه الان باید درباره فراکسیون امید مجلس دهم، درباره حمایت از آقای روحانی و درباره شوراهایی که در اختیار گرفته پاسخ بدهد و مردم درباره اینها از ما سؤال میکنند. مجموعا فکر میکنم این مسائل، مسائلی مهمتر از بحث ریاست شورا باشند؛ نه اینکه بحث ریاست مهم نباشد، بلکه باید ذیل و در ادامه این موضوعات مطرح شود و هر تصمیمی که برای ریاست شورا گرفته شد ما حصل بحث، تبادل نظر و آسیب شناسی مسائلی باشد که یاد کردم.
شما فکر میکنید نمیشود اول رئیس را انتخاب کرد و بعد سراغ حل این مسائل رفت؟
نه جواب نمیدهد، چون مسیر برعکس است. این مثل هر انتخاب سیاسی دیگری است، مثلاً مردم برای انتخاب رئیس جمهوری یا نماینده مجلس خود اول میبینند مسائلشان چیست، چه پاسخهایی باید به آنها داده شود، توانمندی افراد چیست و بعد از آن رأی میدهند. عکس این راه را رفتن منطقی نیست. در شورای عالی هم همینطور است. یعنی اول باید مسائلمان را بشناسیم، به یک توافق دوباره در جریان اصلاحات برسیم، دامنه اختلافات را کم کنیم و آن وقت ببینیم ریاست چه کسی در شورا میتواند در این شرایط به نفع ما باشد و چه کسی میتواند این وضع را اداره کند. جدای از این بحث انتخاب رئیس شورا، یک پیام برای جامعه هم هست.
در داخل شورا هم آیا این نظری که میگویید فراگیر است یا خیر؟ آیا در درون شورا کاری برای این مساله انجام شده؟
بی تعارف بگویم که قدری دیر شده است. افراد و اعضای دیگری هم هستند که همین نظر را درباره شورا دارند، کم هم نیستند. یعنی اکثر اعضا معتقد به یک اصلاحات داخلی هستند اما اقدام عملیاتی صورت نگرفته؛ برخی احزاب بین خودشان بحثها و موضوعاتی را شروع کردهاند اما داخل چارچوب شورای عالی نیست. بحث استعفای آقای موسوی لاری رسمیت پیدا کرده ،اما من شخصاً هنوز استعفای آقای عارف را ندیده ام؛ آن هم که باشد، شورا نایب رئیس دوم دارد و میتواند تشکیل جلسه دهد و اقدامات را شروع کنیم.
با این شرایط قرار است برای 1400 برنامهای داشته باشید یا خیر؟
قطعاً باید برای آن برنامه داشته باشیم. ما اگر برای سال 98 لیست نداده ایم این نبود که نمیخواستیم لیست بدهیم. مسأله ما این بود که نتوانستیم؛ آن هم یک تصمیم مقطعی و ناظر به همان موقع بود، برای 1400 اگر مقدمات رقابت برای ما فراهم باشد انگیزه ما برای ورود به انتخابات قطعی است؛ در شورا هم هیچ حرفی درباره اینکه سال آینده وارد انتخابات نشویم هنوز شنیده نشده.
آیتالله جنتی:
فشارهای سیاسی برای شورای نگهبان تازگی ندارد
دبیر شورای نگهبان گفت: دشمنیها با این شورا کمترین اثری بر اراده ما ندارد، وظیفه ما شرعی و طرف ما خدای متعال است که از ما مسئولیت میخواهد و باید جوابگو باشیم.
آیتالله احمد جنتی در گفتوگو با خبرگزاری صدا و سیما به مناسبت چهلمین سالروز تاسیس شورای نگهبان، رهنمودهای رهبر معظم انقلاب را در بیانیه گام دوم بویژه در بخشهای آخر که مربوط به مسائل اخلاقی و دینی است، بسیار ارزشمند دانست و گفت: شورای نگهبان هم در حد خودش رعایت میکند؛ عمده این است که وظایف شرعی را آنچنان که باید و شاید عمل کنیم. آیتالله جنتی تأکید کرد: مسئولیتهای زیادی برعهده شورای نگهبان گذاشتهاند که بسیاری از این وظایف منحصر به فرد است، مثلاً راجع به مسأله انتخابات؛ البته دولت مجری انتخابات است، اما بررسی صلاحیتها مربوط به شورای نگهبان بوده و این مسئولیت بسیار سنگینی است. بویژه با نام نویسیهای بیحساب و کتاب که هرکسی از راه میرسد دو سه برگه دستش میگیرد و میخواهد به مجلس برود و یکباره چند هزار نفر میخواهند بروند مجلس برای ۲۸۰ صندلی؛ شورای نگهبان باید یکی یکی اینها را بررسی کند که کجا بودند و سوابقشان را بررسی کند که کار بسیار سنگینی است که به عهده ماست.
آیتالله جنتی گفت: مشکلی که ما داریم، این است که بیشتر فقهای شورای نگهبان در شهر مقدس قم سکونت دارند و تنها فردی که همیشه اینجاست من هستم؛ جمعه و شنبه هم ندارد؛ آقای آملی لاریجانی هم گاهی اینجاست و گاهی نیست. دبیر شورای نگهبان همچنین در پاسخ به پرسش دیگری درخصوص فشارهای سیاسی به این شورا، گفت: عادت کردهایم، برای ما تازگی ندارد؛ هر کسی که میخواهد کار کند همین است؛ اگر آدم بخواهد گوش به حرف این و آن بدهد، معنیاش این است که من هیچی خودم ندارم، میخواهم بدانم دیگران چه میگویند.
او گفت: برخی اغراض سیاسی دارند ما که گوش به حرف این و آن نمیدهیم، آنها حرف خودشان را میزنند و ما هم کار خودمان را میکنیم. دبیر شورای نگهبان در پاسخ به این پرسش که آیا تحریم امریکاییها مشکلی برای فعالیتهای تجاری شما پیش نیاورده است، گفت: خیال میکنند که ما میخواهیم برویم خارج از کشور، منع مان میکنند که نرویم؛ ما کاری نداریم در کشورهای خارجی، به خودمان برسیم کافی است؛ خیال میکنند در بانکهای آنجا حساب و کتابی داریم؛ خب هر چه در آن بانکها داریم، مال خودشان.
ارائه طرح اصلاح قانون انتخابات از سوی شورای نگهبان
عضو حقوقدان شورای نگهبان از ارائه و بررسی طرح جدید به مجلس برای اصلاح رویهها در بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات و افزایش شفافیت با نظر این شورا خبر داد. به گزارش مهر، محمد دهقان گفت: کارشناسان شورای نگهبان در پی رفع نقص قانون انتخابات بودند و رئیس مجلس هم که به شورای نگهبان آمد؛ اعضای شورا، بالاتفاق خواستار اصلاح قانون انتخابات شدند.این عضو شورای نگهبان با تبیین جزئیات طرح جدید در مجلس در خصوص بررسی صلاحیتها، گفت: طبق این پیشنهاد، شعبی تشکیل میشود که در آن رسیدگیها تحت اشراف اعضای شورای نگهبان انجام و از داوطلبان انتخابات دعوت میشود تا با کسانی که با رأی منفی نهادهای مختلف مواجه میشوند گفتوگو شود و پس از پرسش و پاسخ در شعب رأیگیری خواهد شد.
وی تأکید کرد: در این چارچوب اگر فردی واقعاً اعتراض داشته باشد اگر با شرع و امنیت کشور منطبق باشد، امکان انتقال موضوع به جامعه وجود دارد، البته ما وظیفه شرعی داریم که حتماً حرمت افراد را رعایت کنیم چنان که فقهای محترم در این باره بسیار حساسند و رهبر معظم انقلاب نیز تأکید کردند که حتماً باید حرمت افراد رعایت شود.وی با دفاع از نظارت استصوابی تأکید کرد: نظارت استطلاعی اصلاً معنی ندارد، نظارت حتماً باید نظارتی مؤثر باشد، نظارتی که زمان تصویبش یا در زمان تفسیرش از جانب شورای نگهبان طبق اصل ۹۹ قانون اساسی؛ نظارت استصوابی نامیده شد، اما ما که روی کلمه دعوا نداریم بلکه مهم این است که نظارت واقعی باید صورت بگیرد.
تصویر جدید از دیدار خانواده های شهدا با رهبر معظم انقلاب
صفحه اینستاگرامی منتسب به دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب اسلامی در جدیدترین پست منتشر شده، تصویری از دیدار خانواده های شهدا با حضرت آیتالله خامنهای را با مخاطبان خود به اشتراک گذاشت و بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی را به شرح زیر منتشر کرد: «فرزندان شهدا بدانند که پدران آنها موجب شدند که اسلام در چشم شیطانها و طاغوتهای عالم، ابهت پیدا کند. روزی بود که به اسلام و جامعه مسلمین، اصلاً اعتنایی نمیکردند و کمترین محلی نمیگذاشتند و آنان را صاحب فکر نمیدانستند؛ اما امروز دریافتهاند که اسلام، کاخهای اقتدار شیطانی آنان را در سراسر دنیا لرزانده است. امام بزرگواری که نام و یاد او، دل قدرتهای طاغوتی را آب میکرد و کاخهای آنان را تکان میداد، عظمت خود را از اسلام گرفت. عظمت او، بهخاطر این بود که خود را خادم اسلام و مسلمین میدانست و مجاهدت او و ملتش، به اسلام عظمت بخشید. امروز، به فضل همین شهادتها و به برکت خون شهدا، ملت ما، ملت سربلند و آبرومندی است و ملتها آبرو و عزت را اینگونه باید پیدا کنند. 25/۰۵/۱۳۶۸»
بازتابهای یک حکم
ادامه از صفحه اول
ترامپ میان اظهارنظر طبیعی یک جامعه و گفتوشنودی که میباید بین آنان صورت گیرد دخالتی مداخلهگرانه کرده که اتفاقا نه تنها هیچ کمکی به این گفت وشنود نکرده بلکه با پارازیت این گفتوگوی طبیعی را دچار اخلال مینماید. من معتقدم که غرب و بهخصوص امریکا همیشه به زیان دموکراسی در ایران عمل کرده و به قصد موج سواری و بهم زدن اوضاع فرآیند گفتوگو و نتیجهگیری در ایران را با بنبست مواجه می کنند. اینان نه تنها هیچ دلسوزی برای جان سه جوان ایرانی ندارند، بلکه همانگونه که شواهد نشان میدهد کشته شدن کودکان و آوارگی میلیونها نفر نیز برای آنها دارای هیچ اهمیتی نیست. او ظاهراً فراموش کرده که همین چند ماه پیش و پس از قتل وحشیانه جورج فلوید، صدای میلیونها نفر را که خواستار پایان دادن به دههها تبعیضنژادی علیه رنگینپوستان در امریکا بودند، نشنیده گرفت و هنوز هم مفتخرانه از برپا ماندن تمثال قهرمانان بردهداری در گوشه و کنار امریکا حمایت میکند. این نباید باعث شود که واکاوی جامعهشناختی و بیرون کشیدن حقیقت از میان انبوهی از زواید دروغین را کنار بگذاریم. این حساسیت فکری که میراثی از مردمسالاری در انقلاب اسلامی است، ما را دعوت به شنیدن و اندیشیدن پیرامون هر آن پژواکی میکند که مظنون به انعکاس دادن دیدگاه حتی جزئی از ملت ماست.
البته در عصر رسانههای مجازی، تشخیص صداهای اصیل و برخاسته از بطن جامعه از صداهای جعلی و هدایت شده از دستگاه تبلیغاتی دشمنان آسان نیست اما ما با این اعتقاد که باید برای تحمل همدلانه و گذشتن از شرایط سخت همه صداها را شنید با تفکیک اعتراض از تخریب، گریزی از ارتقای مهارتهای خود در تشخیص این تمایزها نداریم. چهل سال پیش، وقتی مردمسالاری دینی را به عنوان سرشت انقلاب اسلامی برگزیدیم، میدانستیم که این انتخاب بیهزینه نیست. به رسمیت شناختن حق اعتراض، خطر تحریک سوءاستفادهکنندگان به اقدامات جهتدار را هم به دنبال دارد و تعهد به شنیدن صدای مردم، مستعد موجسواری دشمنان هم میشود. اما هیچیک از این مخاطرات، نه ما را به پاک کردن صورت مسأله تشویق میکند و نه ما را از تعقیب و اصرار بر مردمسالاری و افزایش مشارکت مردم منصرف خواهد کرد. در میان همه آنهایی که خواستار توقف اعدام آن متهمان بودند، شاهد همصدایی تعدادی از هنرمندان و فعالان اجتماعی خوشنام هم بودیم که نه تعلق سیاسی به حزب و جناحی دارند و نه به فکر انجام یک عمل سیاسی بودند و شاید فقط از سر نگرانی ملی به این کارزار مجازی پیوسته باشند. همینطور میتوانستیم هزاران توئیت دیگر را ببینیم که چه موافق آن باشیم و چه مخالف، باید بپذیریم که دارای خاستگاهی طبیعی درون جامعه ایران نیز هستند. در طیف دوم، انبوه توئیت دیگر را میتوان سراغ گرفت که بطور مشخص برخاسته از سودجویی و فرصتطلبیهایی بود که نه تنها تمایلی به تمام شدن ناآرامیهای آبان ۹۸ نداشتند و برای آنها تداوم خشونت ایده و ایدهآل است و امروز نقاب کهنه انداخته و در قامت دلسوزان قربانیان به میدان آمدهاند.
طی روزهای اخیر یک گسست آشکار میان تفسیرها این ماجرای حکم اعدام به چشم میخورد.برخی از متنهایی که آن بالا در قاب کوچک توئیت نوشته شده بود با آن چیزی که در پایین متن به شکل هشتگ درآمده هیچ شباهتی نداشت. به عنوان مثال وقتی توئیتی با عنوان «ایران را سراسر آبان می کنیم» در فضای مجازی منتشر میشود به راحتی میتوان دریافت که چنین گزاره در خفا، در اعماق کانونهای بدخواه ایران و«توئیت به مزد» طراحی شده برای ایجاد گسست در همان هشتگ.همجوارسازی منافقانه آن گزاره و این هشتگ به طور روشن در خدمت القای یک خط وشکل دادن یک واکنش است:به عبارت روشنتر برخی از آن توئیتهایی که هشتگ را درپای خود داشت، لزوماً به معنای «اعدام نکنید» نبود، دقیقاً برعکس؛هدفی جز تسریع والقای شتابزدگی در صدور و اجرای حکم تعقیب نمیکرد. هوشمندی ما در این است که در این دام نیفتیم. هدف اینان کوبیدن بر طبل خشونت در جامعه ایران است و نه دفاع از جان سه جوان. دسته سوم، دولتهای بدخواه ایران بودند که مثل همیشه فرصت مداخله پیدا کرده و از جوشش احساسات طبیعی مردم برای پیشبرد اهداف سیاسی خود بهره میبرند. دو دسته اخیر همان زواید و حاشیههایی هستند که باید دور ریخته شوند، اما هنر سیاسی انقلاب ما در این است که اجازه ندهیم دغدغه و صدای گروه اول در این هیاهو شنیده نشود. آنها به هر تعدادی که باشند، جزئی از ملت و مردم ما هستند و به همان اندازه اهمیت دارند.
مجاب شدن این شهروندان به اینکه عدالت در میهن آنها در عالیترین شکل خود به اجرا گذاشته میشود، حق آنهاست و مجاب کردن آنها تکلیف ما. اما خطرناکتر از مداخله ترامپ و نتانیاهو در این ماجرا، باور آنهایی است که گمان میکنند چون دشمنان ایران بر این موج سوار شدند، پس مقابله با آنها مستلزم عملی برخلاف آن خواستهای است که بر زبان راندهاند. ظواهر همیشه فریبآمیزند. امریکا و اسرائیل از حامیان سرسخت آشوب و هرج ومرج در ایران بوده و همچنان هستند. حتی اگر وانمود کنند که مخالف اعداماند، از صمیم قلب از اعدام آنها خرسند خواهند شد. من معتقد به درایت قوه قضائیه و رئیس محترم آن هستم که به نحوی عمل خواهند کرد که با آگاهی از همه ابعاد موضوع و لحاظ حساسیت کافی و مبانی حقوقی، رأفت و عدالت توأمان با حفظ منافع عامه و ثبات را بکار میگیرند. خوشبختانه قانون اساسی در کنار قوانین کیفری ما این عدالت را تضمین میکند، صرفنظر از بهرهجوییها و مداخلههای خارجی، تلاش مدنی شهروندان برای شنیده شدن و پاسخ حاکمان برای شنیدن صدای بیپیرایه مردم، از برکات انقلاب است که فرصت تجدید عهد با آرمانهای انقلاب ما را فراهم میکند. این یکی از مهمترین دارایی ماست که ارزش پاسداری و مباهات دارد.
ترامپ میان اظهارنظر طبیعی یک جامعه و گفتوشنودی که میباید بین آنان صورت گیرد دخالتی مداخلهگرانه کرده که اتفاقا نه تنها هیچ کمکی به این گفت وشنود نکرده بلکه با پارازیت این گفتوگوی طبیعی را دچار اخلال مینماید. من معتقدم که غرب و بهخصوص امریکا همیشه به زیان دموکراسی در ایران عمل کرده و به قصد موج سواری و بهم زدن اوضاع فرآیند گفتوگو و نتیجهگیری در ایران را با بنبست مواجه می کنند. اینان نه تنها هیچ دلسوزی برای جان سه جوان ایرانی ندارند، بلکه همانگونه که شواهد نشان میدهد کشته شدن کودکان و آوارگی میلیونها نفر نیز برای آنها دارای هیچ اهمیتی نیست. او ظاهراً فراموش کرده که همین چند ماه پیش و پس از قتل وحشیانه جورج فلوید، صدای میلیونها نفر را که خواستار پایان دادن به دههها تبعیضنژادی علیه رنگینپوستان در امریکا بودند، نشنیده گرفت و هنوز هم مفتخرانه از برپا ماندن تمثال قهرمانان بردهداری در گوشه و کنار امریکا حمایت میکند. این نباید باعث شود که واکاوی جامعهشناختی و بیرون کشیدن حقیقت از میان انبوهی از زواید دروغین را کنار بگذاریم. این حساسیت فکری که میراثی از مردمسالاری در انقلاب اسلامی است، ما را دعوت به شنیدن و اندیشیدن پیرامون هر آن پژواکی میکند که مظنون به انعکاس دادن دیدگاه حتی جزئی از ملت ماست.
البته در عصر رسانههای مجازی، تشخیص صداهای اصیل و برخاسته از بطن جامعه از صداهای جعلی و هدایت شده از دستگاه تبلیغاتی دشمنان آسان نیست اما ما با این اعتقاد که باید برای تحمل همدلانه و گذشتن از شرایط سخت همه صداها را شنید با تفکیک اعتراض از تخریب، گریزی از ارتقای مهارتهای خود در تشخیص این تمایزها نداریم. چهل سال پیش، وقتی مردمسالاری دینی را به عنوان سرشت انقلاب اسلامی برگزیدیم، میدانستیم که این انتخاب بیهزینه نیست. به رسمیت شناختن حق اعتراض، خطر تحریک سوءاستفادهکنندگان به اقدامات جهتدار را هم به دنبال دارد و تعهد به شنیدن صدای مردم، مستعد موجسواری دشمنان هم میشود. اما هیچیک از این مخاطرات، نه ما را به پاک کردن صورت مسأله تشویق میکند و نه ما را از تعقیب و اصرار بر مردمسالاری و افزایش مشارکت مردم منصرف خواهد کرد. در میان همه آنهایی که خواستار توقف اعدام آن متهمان بودند، شاهد همصدایی تعدادی از هنرمندان و فعالان اجتماعی خوشنام هم بودیم که نه تعلق سیاسی به حزب و جناحی دارند و نه به فکر انجام یک عمل سیاسی بودند و شاید فقط از سر نگرانی ملی به این کارزار مجازی پیوسته باشند. همینطور میتوانستیم هزاران توئیت دیگر را ببینیم که چه موافق آن باشیم و چه مخالف، باید بپذیریم که دارای خاستگاهی طبیعی درون جامعه ایران نیز هستند. در طیف دوم، انبوه توئیت دیگر را میتوان سراغ گرفت که بطور مشخص برخاسته از سودجویی و فرصتطلبیهایی بود که نه تنها تمایلی به تمام شدن ناآرامیهای آبان ۹۸ نداشتند و برای آنها تداوم خشونت ایده و ایدهآل است و امروز نقاب کهنه انداخته و در قامت دلسوزان قربانیان به میدان آمدهاند.
طی روزهای اخیر یک گسست آشکار میان تفسیرها این ماجرای حکم اعدام به چشم میخورد.برخی از متنهایی که آن بالا در قاب کوچک توئیت نوشته شده بود با آن چیزی که در پایین متن به شکل هشتگ درآمده هیچ شباهتی نداشت. به عنوان مثال وقتی توئیتی با عنوان «ایران را سراسر آبان می کنیم» در فضای مجازی منتشر میشود به راحتی میتوان دریافت که چنین گزاره در خفا، در اعماق کانونهای بدخواه ایران و«توئیت به مزد» طراحی شده برای ایجاد گسست در همان هشتگ.همجوارسازی منافقانه آن گزاره و این هشتگ به طور روشن در خدمت القای یک خط وشکل دادن یک واکنش است:به عبارت روشنتر برخی از آن توئیتهایی که هشتگ را درپای خود داشت، لزوماً به معنای «اعدام نکنید» نبود، دقیقاً برعکس؛هدفی جز تسریع والقای شتابزدگی در صدور و اجرای حکم تعقیب نمیکرد. هوشمندی ما در این است که در این دام نیفتیم. هدف اینان کوبیدن بر طبل خشونت در جامعه ایران است و نه دفاع از جان سه جوان. دسته سوم، دولتهای بدخواه ایران بودند که مثل همیشه فرصت مداخله پیدا کرده و از جوشش احساسات طبیعی مردم برای پیشبرد اهداف سیاسی خود بهره میبرند. دو دسته اخیر همان زواید و حاشیههایی هستند که باید دور ریخته شوند، اما هنر سیاسی انقلاب ما در این است که اجازه ندهیم دغدغه و صدای گروه اول در این هیاهو شنیده نشود. آنها به هر تعدادی که باشند، جزئی از ملت و مردم ما هستند و به همان اندازه اهمیت دارند.
مجاب شدن این شهروندان به اینکه عدالت در میهن آنها در عالیترین شکل خود به اجرا گذاشته میشود، حق آنهاست و مجاب کردن آنها تکلیف ما. اما خطرناکتر از مداخله ترامپ و نتانیاهو در این ماجرا، باور آنهایی است که گمان میکنند چون دشمنان ایران بر این موج سوار شدند، پس مقابله با آنها مستلزم عملی برخلاف آن خواستهای است که بر زبان راندهاند. ظواهر همیشه فریبآمیزند. امریکا و اسرائیل از حامیان سرسخت آشوب و هرج ومرج در ایران بوده و همچنان هستند. حتی اگر وانمود کنند که مخالف اعداماند، از صمیم قلب از اعدام آنها خرسند خواهند شد. من معتقد به درایت قوه قضائیه و رئیس محترم آن هستم که به نحوی عمل خواهند کرد که با آگاهی از همه ابعاد موضوع و لحاظ حساسیت کافی و مبانی حقوقی، رأفت و عدالت توأمان با حفظ منافع عامه و ثبات را بکار میگیرند. خوشبختانه قانون اساسی در کنار قوانین کیفری ما این عدالت را تضمین میکند، صرفنظر از بهرهجوییها و مداخلههای خارجی، تلاش مدنی شهروندان برای شنیده شدن و پاسخ حاکمان برای شنیدن صدای بیپیرایه مردم، از برکات انقلاب است که فرصت تجدید عهد با آرمانهای انقلاب ما را فراهم میکند. این یکی از مهمترین دارایی ماست که ارزش پاسداری و مباهات دارد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
مردم را باید قانع کنیم
-
اول اصلاحات داخلی بعد انتخاب رئیس «شعسا»
-
فشارهای سیاسی برای شورای نگهبان تازگی ندارد
-
تصویر جدید از دیدار خانواده های شهدا با رهبر معظم انقلاب
-
بازتابهای یک حکم
اخبارایران آنلاین