ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارش «ایران» از 60 سالگی اوپک
60 سال با سیاست نفتی یا نفت سیاسی
عطیه لباف / 60 سال پیش چنین روزی - 14 سپتامبر 1960- نمایندگان پنج کشور تولیدکننده نفت یعنی ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا در سالن الشعب بغداد گرد هم آمدند تا سازمان کشورهای صادرکننده نفت یعنی اوپک را تشکیل دهند. پس از آن، اوپک به طور رسمی شروع به «هماهنگی و یکپارچهسازی سیاستهای نفتی کشورهای عضو و تعیین بهترین روش برای حفاظت از منافع آنها، به صورت فردی و جمعی» کرد و اگرچه در برخی از برههها ضعیف شد اما هنوز هم سر پای خود ایستاده است و با 13 عضو کنونی خود برای ثبات بخشی به بازار نفت، تمام تلاشش را میکند. در این 60 سال بارها اعضا با وجود اختلافات سیاسی، با یک هدف واحد دست به اجماع زدهاند و همواره این مسأله مورد توجه کارشناسان و صاحبنظران بازار نفت و انرژی قرار گرفته است. اما اوپک چگونه 60 ساله شد و در ادامه مسیر باید چه کارهایی انجام دهد. در این خصوص تحلیلگران و فعالان داخلی و خارجی این عرصه نظرات و خاطرات خود را در اختیار «روزنامه ایران» قرار دادهاند که در شماره امروز که همزمان با 60 سالگی اوپک است، به آن پرداختهایم. بر اساس آنچه کارشناسان میگویند، این سازمان 60 ساله در ادامه مسیر، نیازمند یک دگردیسی است و یک بازنگری در راهبردهای خود را باید در دستور کار قرار دهد. راهبردی سه شاخه که شامل موارد ذیل است و اعضای سازمان از جمله ایران باید به آن بپردازند: نخست سرمایه گذاری مناسب در ظرفیتهای تولید نفت همراه با توسعه فناوریهای حبس، ذخیره و استفاده از کربن منتشر شده در تولید و مصرف نفت و گاز. دوم؛ افزایش کارایی انرژی و متنوعسازی اقتصاد کشورهای اوپک برای کاهش وابستگی به نفت.
...و سوم؛ استفاده از نفت خام (و گاز طبیعی ) به عنوان مواد اولیه برای تولید کالاهای نفت و گاز پایه در صنایع پایین دستی و بخصوص صنایع پتروشیمی.
بار تأسیس اوپک بر شانه های یک ایرانی
نخستین دبیرکل سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام (اوپک) فؤاد روحانی، یکی از مشاهیر برجسته یکصد سال اخیر ایران بود. روحانی در 30 مهر 1286 خورشیدی (23 اکتبر 1907 میلادی) در تهران متولد شد و در 10 بهمن 1382 (30 ژانویه 2004) در 96 سالگی در لندن درگذشت.
فؤاد روحانی، تنها دبیرکل ایرانی این سازمان 60 ساله بود که در طول خدمت خود طی سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۴ میلادی، دست نوشتههایی را به یادگار گذاشت که کاملترین مجموعه آن را میتوان در کتاب «ناگفتههایی درباره سیاست نفتی ایران در دهه پس از ملی شدن و یادداشتهای فؤاد روحانی، نخستین دبیرکل سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک)» یافت. کتابی که در سالهای اخیر با ویراستاری و پژوهشگری مشترک غلامرضا تاجبخش و فرح نجمآبادی منتشر شد و به بررسی سیاستهای نفتی ایران یک دهه پس از ملی شدن صنعت نفت، خاطرات و خدمات روحانی به ایران و دیگر کشورهای عضو اوپک میپردازد.
شروع به کار دبیرکل ایرانی
در فوریه سال 1961 در کنفرانس دوم کشورهای عضو اوپک در کاراکاس، فؤاد روحانی قائم مقام رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران با حفظ سمت به اتفاق آرا به دبیرکلی سازمان انتخاب شد. انتخاب روحانی به دلیل شخصیت برجسته و دانش و تجربیات طولانی او در صنعت نفت و برخورداری ایران از تشکلی سازمان یافته در میان اعضا بود.
فؤاد روحانی پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه در مدرسه تربیت تهران، به خدمت در صنعت نفت ایران که در آن تاریخ در انحصار شرکت سابق نفت ایران و انگلیس بود درآمد و بزودی به خاطر هوش سرشار و تسلط به زبانهای خارجی طرف توجه واقع شد. او به 3 زبان فارسی، انگلیسی، فرانسوی تسلط کافی داشت و با زبان کلاسیک لاتین، ایتالیایی و عربی نیز آشنا بود و فوق لیسانس L.L.M (حقوق) با درجه ممتاز از دانشگاه لندن داشت.
ظرف دو ماه پس از انتخاب روحانی به دبیرکلی، او با تمهید مقدمات برای تأسیس دبیرخانه و تحصیل اجازه از دولت فدرال سوئیس به ژنو رفت. در جلسه فوریه سال 1961 شهر ژنو به خاطر بیطرفی کشور سوئیس و استقرار تعداد قابل ملاحظهای از سازمانهای بینالمللی در این شهر به عنوان مقرر دبیرخانه سازمان انتخاب شد. روحانی در مصاحبهای که 30 سال بعد به مناسبت سی امین سالگرد تأسیس اوپک با مسئول انتشارات و تبلیغات اوپک در وین داشت خاطره این ایام را چنین نقل کرده است: «در اوایل سال 1961 که به ژنو رفتم، در آنجا دفتری نداشتم. کنسولگری ونزوئلا در ژنو دفتری موقت در اختیارم گذاشته بود. کارم را در همین دفتر شروع کردم و حدود یک ماه در این محل بودم. به شهر برن رفتم و با مذاکره با وزارت امور خارجه سوئیس اجازه گرفتم دبیرخانه اوپک را در شهر ژنو دایر کنم ولی با اعطای مصونیت دیپلماتیک به اوپک موافقت نکردند...» محل دبیرکل اوپک در ساختمانی نزدیک پل مون بلان در مرکز شهر ژنو قرار داشت و پس از قریب به یک سال به طبقه همکف ساختمانی نزدیک به مرکز اروپایی سازمان ملل متحد در ژنو منتقل شد. اما بعدها برای تحصیل مزایا و مصونیتهای دیپلماتیک مقر این سازمان به وین پایتخت اتریش منتقل شد. درست در ژوئن 1965 که توافقی میان اشرف لطفی، دبیرکل وقت با برونو کرایسکی وزیر امور خارجه وقت اتریش انجام شد.
فؤاد روحانی در تمام طول مدت دبیرکلی، سعی کرده تا تصویری معتدل و معقول از اوپک برای جهان ترسیم کند و این موضوع در سال 1962 به صراحت در اطلاعیه وزارت خارجه انگلیس اشاره شده است. یادداشتهای روحانی شامل مسائلی است که در فاصله چهارمین کنفرانس (خرداد 1341) و نشست مشورتی فروردین 1343 که هر دو در ژنو برگزار شد، اتفاق افتاد. مذاکراتی که با شرکتهای نفتی و کشورهای عضو اوپک انجام داد، زمینهای را فراهم کرد که سیستم امتیازی – که بیش از 70 سال بر روابط بین شرکتهای پرقدرت و کشورهای صاحب نفت در این منطقه حکمفرما بود- در طول مدتی کوتاه –حدود 13 سال پس از پیدایش اوپک- به کلی از بین برود و او را باید از پایهگذاران این تغییرات دانست.
مرور آغاز اوپک با دبیرکل ایرانی
کتاب خاطرات روحانی از20 فصل و 3 پیوست تشکیل شده که به دقت حتی به حواشی این پیدایش که در سالهای اخیر برملا شده، میپردازد.
ویراستار در مقدمه کتاب درباره چگونگی دستیابی به یادداشتهای فؤاد روحانی مینویسد: «اوراق شخصی روحانی در اوایل سال 1385 یعنی نزدیک به سه سال پس از درگذشت آن زندهیاد در یک کارتن سنگین وزن در امریکا به دستم رسید.» (ص 14)
در فصل نخست میخوانیم که «بنا به دعوت طلعت شیبانی، وزیر نفت عراق، در روز 14 سپتامبر 1960 (23 شهریور1339) نمایندگانی از طرف چهار کشور عمده صادرکننده نفت، عربستان سعودی، ونزوئلا، کویت و ایران به بغداد رفتند و همراه با نمایندگان عراق برای بررسی نحوه مقابله دستهجمعی با اقدامهای خودسرانه شرکتهای نفتی دست به کار شدند و بدین ترتیب سازمانی به نام «سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک)» موجودیت یافت.» (ص 39)
کتاب درباره تأثیر «قطعنامههای سهگانه اوپک» مینویسد که «پس از تأسیس اوپک، شرکتهای بینالمللی نفتی که منافع خود را در خطر میدیدند در همه کشورهای عضو اوپک دست به اقداماتی مبنی بر «صلاح اندیشی» اما توأم با تطمیع و تهدید و ارعاب زدند تا آنها را از ادامه شرکت در اوپک منصرف کنند. این اقدامات بویژه متوجه ایران بود چون از یک طرف ایران بعد از ملی شدن نفت بین کشورهای تولید کننده نفت اهمیت خاصی داشت و از طرف دیگر دبیر کل اوپک، ایرانی بود.» (ص 66)
فصل چهارم با عنوان «ادامه تلاش کشورهای عضو اوپک» در مقابل اقدامهای کشورهای صادر کننده نفت با اشاره به حضور دیپلماتهای امریکایی آورده است: «سفیر ایالات متحده امریکا در تهران، جولیوس هولمز، در گزارش 7 فوریه 1963(18بهمن 1341) به واشنگتن، از مذاکرهای پرده برمیدارد که شاه ایران در 4 فوریه 1963 (18 بهمن 1341) با او داشته و خطوط اصلی سیاست ایران در اوپک را به طور شفاف برای او تشریح کرده است. هولمز در این تلگراف مینویسد: «شاه میخواست مرا مطمئن سازد که ایران به دنبال ماجراجویی نیست، زیرا درس تلخ دوران مصدق را به خاطر دارد.» (ص 81)
مذاکرات فؤاد روحانی با شرکتهای نفتی در فصل پنجم آمده و نوشته شده: «شرکتهای نفتی پس از حدود یک سال مقاومت در برابر خواستههای عضو اوپک برای گفتوگو درباره اجرای قطعنامههای اوپک به رغم کوششهایی که با توسل به راهها و ترفندهای مختلف برای منصرف ساختن کشورها به کار بردند، سرانجام راه دیگری جز این ندیدند که درباره انکار موجودیت اوپک و بیاعتبار دانستن مصوبات آن کوتاه بیایند.» (ص 99)
در فصل نهم با عنوان «جلسه مشورتی بیروت در آذر 1342» به رویکرد اوپک و اخطار به شرکتهای نفتی پرداخته است. در این بخش میخوانیم: «بلافاصله پس از پایان گرفتن جلسه مشورتی اوپک در بیروت، مصوبات آن سریعاً در صدر مهمترین اخبار خبرگزاریهای عمده جهان قرار گرفت و زنگ خطر را در محافل نفتی جهان به صدا درآورد. دبیرکل اوپک پیام صریح و روشنی از جانب همه کشورها عضو برای شرکتهای نفتی فرستاده بود. پیشنهاد شرکتها مردود شده و او دیگر مجاز نیست با شرکتها مذاکره کند.» (ص 155)
در اکثر فصلها به حضور زیرکانه وزیر انگلیس و قرار گرفتن مسئولان کشور بر سر یک دوراهی بین شرکتهای غربی و کشورهای عربی دیده میشود. روحانی بارها اشاره کرده که «مقامات میدانستند که اگر به خواست شرکتهای غربی تن بدهند، مقدمهای برای اخلال در روابط با کشورهای عربی عضو اوپک و گسستن از آنها تلقی میشد.» این موضوع در فصل یازدهم با عنوان «ایران بر سر دو راهی» آمده است.
عنوان فصل سیزدهم «مواضع شرکتهای نفتی و دولتهای ذینفع در آستانه کنفرنس ریاض» است که به نقش اوپک در تهدید امتیازهای نفتی در خاورمیانه پرداخته و آورده است: «شرکتهای نفتی دولتهای انگلستان و امریکا در روزهای پایانی سال 1963 آشکارا نگران تصمیماتی بودند که در جلسه تکمیلی کنفرانس پنجم اوپک در ریاض علیه شرکتها گرفته شود. وزارتخانههای امور خارجه امریکا و انگلیس برای مقابله احتمالی با این (وضع وخیم و خطرناک) و اقداماتی که در صورت ضرورت باید بهطور مشترک انجام گیرد، بهطور مرتب تبادل نظر میکردند.» (ص 203)
در فصل پانزدهم کتاب «مذاکرات هیأت سه نفری اوپک با شرکتها» آمده و به رفت و آمدهای رضا فلاح اشاره دارد و در ادامه به رویکرد «علم در عرصه نفت» روحانی اشاره شده و در فصل هفدهم میخوانیم: «از خواندن یادداشتهای فؤاد روحانی بخوبی استنباط میشود که چه روزهای سختی را در روزهای آخر خدمت در اوپک پشت سر گذاشته است. در حالی که هیچ یک از کشورهای عضو حاضر نبودند پیشنهادهای شرکتها را بپذیرند، ایران تصمیم گرفته بود پیشنهاد را بپذیرد و از دبیرکل هم انتظار داشت کشورهای عربستان سعودی، کویت و قطر را به پیروی از نظریه ایران متقاعد سازد.» (ص 252)
کارشکنیها و تلاش برای خروج حداقل ایران از سازمان به اندازهای بود که در فصل هجدهم کتاب به صراحت با اشاره به مقاله روزنامه الاهرام مصر نوشته شده است: «حسنین هیکل سردبیر مقاله الاهرام چاپ قاهره در مقالهای نوشت زمینه تشکیل یک سازمان نفتی اعراب اواپک فراهم شده تا در صورت خروج ایران از اوپک سازمان مزبور جانشین آن شود.» (ص 267)
اما با وجود این ایران هنوز یکی از اعضای سازمانی است که فراز و فرودهای زیادی را تجربه کرده و شاید روحانی تنها دبیرکل این سازمان بوده که در سختترین شرایط کاری اوپک و دوران شکلگیری آن همواره تأکید کرد: «سیاست را نباید وارد بازار نفت کرد.»
...و سوم؛ استفاده از نفت خام (و گاز طبیعی ) به عنوان مواد اولیه برای تولید کالاهای نفت و گاز پایه در صنایع پایین دستی و بخصوص صنایع پتروشیمی.
بار تأسیس اوپک بر شانه های یک ایرانی
نخستین دبیرکل سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام (اوپک) فؤاد روحانی، یکی از مشاهیر برجسته یکصد سال اخیر ایران بود. روحانی در 30 مهر 1286 خورشیدی (23 اکتبر 1907 میلادی) در تهران متولد شد و در 10 بهمن 1382 (30 ژانویه 2004) در 96 سالگی در لندن درگذشت.
فؤاد روحانی، تنها دبیرکل ایرانی این سازمان 60 ساله بود که در طول خدمت خود طی سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۴ میلادی، دست نوشتههایی را به یادگار گذاشت که کاملترین مجموعه آن را میتوان در کتاب «ناگفتههایی درباره سیاست نفتی ایران در دهه پس از ملی شدن و یادداشتهای فؤاد روحانی، نخستین دبیرکل سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک)» یافت. کتابی که در سالهای اخیر با ویراستاری و پژوهشگری مشترک غلامرضا تاجبخش و فرح نجمآبادی منتشر شد و به بررسی سیاستهای نفتی ایران یک دهه پس از ملی شدن صنعت نفت، خاطرات و خدمات روحانی به ایران و دیگر کشورهای عضو اوپک میپردازد.
شروع به کار دبیرکل ایرانی
در فوریه سال 1961 در کنفرانس دوم کشورهای عضو اوپک در کاراکاس، فؤاد روحانی قائم مقام رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران با حفظ سمت به اتفاق آرا به دبیرکلی سازمان انتخاب شد. انتخاب روحانی به دلیل شخصیت برجسته و دانش و تجربیات طولانی او در صنعت نفت و برخورداری ایران از تشکلی سازمان یافته در میان اعضا بود.
فؤاد روحانی پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه در مدرسه تربیت تهران، به خدمت در صنعت نفت ایران که در آن تاریخ در انحصار شرکت سابق نفت ایران و انگلیس بود درآمد و بزودی به خاطر هوش سرشار و تسلط به زبانهای خارجی طرف توجه واقع شد. او به 3 زبان فارسی، انگلیسی، فرانسوی تسلط کافی داشت و با زبان کلاسیک لاتین، ایتالیایی و عربی نیز آشنا بود و فوق لیسانس L.L.M (حقوق) با درجه ممتاز از دانشگاه لندن داشت.
ظرف دو ماه پس از انتخاب روحانی به دبیرکلی، او با تمهید مقدمات برای تأسیس دبیرخانه و تحصیل اجازه از دولت فدرال سوئیس به ژنو رفت. در جلسه فوریه سال 1961 شهر ژنو به خاطر بیطرفی کشور سوئیس و استقرار تعداد قابل ملاحظهای از سازمانهای بینالمللی در این شهر به عنوان مقرر دبیرخانه سازمان انتخاب شد. روحانی در مصاحبهای که 30 سال بعد به مناسبت سی امین سالگرد تأسیس اوپک با مسئول انتشارات و تبلیغات اوپک در وین داشت خاطره این ایام را چنین نقل کرده است: «در اوایل سال 1961 که به ژنو رفتم، در آنجا دفتری نداشتم. کنسولگری ونزوئلا در ژنو دفتری موقت در اختیارم گذاشته بود. کارم را در همین دفتر شروع کردم و حدود یک ماه در این محل بودم. به شهر برن رفتم و با مذاکره با وزارت امور خارجه سوئیس اجازه گرفتم دبیرخانه اوپک را در شهر ژنو دایر کنم ولی با اعطای مصونیت دیپلماتیک به اوپک موافقت نکردند...» محل دبیرکل اوپک در ساختمانی نزدیک پل مون بلان در مرکز شهر ژنو قرار داشت و پس از قریب به یک سال به طبقه همکف ساختمانی نزدیک به مرکز اروپایی سازمان ملل متحد در ژنو منتقل شد. اما بعدها برای تحصیل مزایا و مصونیتهای دیپلماتیک مقر این سازمان به وین پایتخت اتریش منتقل شد. درست در ژوئن 1965 که توافقی میان اشرف لطفی، دبیرکل وقت با برونو کرایسکی وزیر امور خارجه وقت اتریش انجام شد.
فؤاد روحانی در تمام طول مدت دبیرکلی، سعی کرده تا تصویری معتدل و معقول از اوپک برای جهان ترسیم کند و این موضوع در سال 1962 به صراحت در اطلاعیه وزارت خارجه انگلیس اشاره شده است. یادداشتهای روحانی شامل مسائلی است که در فاصله چهارمین کنفرانس (خرداد 1341) و نشست مشورتی فروردین 1343 که هر دو در ژنو برگزار شد، اتفاق افتاد. مذاکراتی که با شرکتهای نفتی و کشورهای عضو اوپک انجام داد، زمینهای را فراهم کرد که سیستم امتیازی – که بیش از 70 سال بر روابط بین شرکتهای پرقدرت و کشورهای صاحب نفت در این منطقه حکمفرما بود- در طول مدتی کوتاه –حدود 13 سال پس از پیدایش اوپک- به کلی از بین برود و او را باید از پایهگذاران این تغییرات دانست.
مرور آغاز اوپک با دبیرکل ایرانی
کتاب خاطرات روحانی از20 فصل و 3 پیوست تشکیل شده که به دقت حتی به حواشی این پیدایش که در سالهای اخیر برملا شده، میپردازد.
ویراستار در مقدمه کتاب درباره چگونگی دستیابی به یادداشتهای فؤاد روحانی مینویسد: «اوراق شخصی روحانی در اوایل سال 1385 یعنی نزدیک به سه سال پس از درگذشت آن زندهیاد در یک کارتن سنگین وزن در امریکا به دستم رسید.» (ص 14)
در فصل نخست میخوانیم که «بنا به دعوت طلعت شیبانی، وزیر نفت عراق، در روز 14 سپتامبر 1960 (23 شهریور1339) نمایندگانی از طرف چهار کشور عمده صادرکننده نفت، عربستان سعودی، ونزوئلا، کویت و ایران به بغداد رفتند و همراه با نمایندگان عراق برای بررسی نحوه مقابله دستهجمعی با اقدامهای خودسرانه شرکتهای نفتی دست به کار شدند و بدین ترتیب سازمانی به نام «سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک)» موجودیت یافت.» (ص 39)
کتاب درباره تأثیر «قطعنامههای سهگانه اوپک» مینویسد که «پس از تأسیس اوپک، شرکتهای بینالمللی نفتی که منافع خود را در خطر میدیدند در همه کشورهای عضو اوپک دست به اقداماتی مبنی بر «صلاح اندیشی» اما توأم با تطمیع و تهدید و ارعاب زدند تا آنها را از ادامه شرکت در اوپک منصرف کنند. این اقدامات بویژه متوجه ایران بود چون از یک طرف ایران بعد از ملی شدن نفت بین کشورهای تولید کننده نفت اهمیت خاصی داشت و از طرف دیگر دبیر کل اوپک، ایرانی بود.» (ص 66)
فصل چهارم با عنوان «ادامه تلاش کشورهای عضو اوپک» در مقابل اقدامهای کشورهای صادر کننده نفت با اشاره به حضور دیپلماتهای امریکایی آورده است: «سفیر ایالات متحده امریکا در تهران، جولیوس هولمز، در گزارش 7 فوریه 1963(18بهمن 1341) به واشنگتن، از مذاکرهای پرده برمیدارد که شاه ایران در 4 فوریه 1963 (18 بهمن 1341) با او داشته و خطوط اصلی سیاست ایران در اوپک را به طور شفاف برای او تشریح کرده است. هولمز در این تلگراف مینویسد: «شاه میخواست مرا مطمئن سازد که ایران به دنبال ماجراجویی نیست، زیرا درس تلخ دوران مصدق را به خاطر دارد.» (ص 81)
مذاکرات فؤاد روحانی با شرکتهای نفتی در فصل پنجم آمده و نوشته شده: «شرکتهای نفتی پس از حدود یک سال مقاومت در برابر خواستههای عضو اوپک برای گفتوگو درباره اجرای قطعنامههای اوپک به رغم کوششهایی که با توسل به راهها و ترفندهای مختلف برای منصرف ساختن کشورها به کار بردند، سرانجام راه دیگری جز این ندیدند که درباره انکار موجودیت اوپک و بیاعتبار دانستن مصوبات آن کوتاه بیایند.» (ص 99)
در فصل نهم با عنوان «جلسه مشورتی بیروت در آذر 1342» به رویکرد اوپک و اخطار به شرکتهای نفتی پرداخته است. در این بخش میخوانیم: «بلافاصله پس از پایان گرفتن جلسه مشورتی اوپک در بیروت، مصوبات آن سریعاً در صدر مهمترین اخبار خبرگزاریهای عمده جهان قرار گرفت و زنگ خطر را در محافل نفتی جهان به صدا درآورد. دبیرکل اوپک پیام صریح و روشنی از جانب همه کشورها عضو برای شرکتهای نفتی فرستاده بود. پیشنهاد شرکتها مردود شده و او دیگر مجاز نیست با شرکتها مذاکره کند.» (ص 155)
در اکثر فصلها به حضور زیرکانه وزیر انگلیس و قرار گرفتن مسئولان کشور بر سر یک دوراهی بین شرکتهای غربی و کشورهای عربی دیده میشود. روحانی بارها اشاره کرده که «مقامات میدانستند که اگر به خواست شرکتهای غربی تن بدهند، مقدمهای برای اخلال در روابط با کشورهای عربی عضو اوپک و گسستن از آنها تلقی میشد.» این موضوع در فصل یازدهم با عنوان «ایران بر سر دو راهی» آمده است.
عنوان فصل سیزدهم «مواضع شرکتهای نفتی و دولتهای ذینفع در آستانه کنفرنس ریاض» است که به نقش اوپک در تهدید امتیازهای نفتی در خاورمیانه پرداخته و آورده است: «شرکتهای نفتی دولتهای انگلستان و امریکا در روزهای پایانی سال 1963 آشکارا نگران تصمیماتی بودند که در جلسه تکمیلی کنفرانس پنجم اوپک در ریاض علیه شرکتها گرفته شود. وزارتخانههای امور خارجه امریکا و انگلیس برای مقابله احتمالی با این (وضع وخیم و خطرناک) و اقداماتی که در صورت ضرورت باید بهطور مشترک انجام گیرد، بهطور مرتب تبادل نظر میکردند.» (ص 203)
در فصل پانزدهم کتاب «مذاکرات هیأت سه نفری اوپک با شرکتها» آمده و به رفت و آمدهای رضا فلاح اشاره دارد و در ادامه به رویکرد «علم در عرصه نفت» روحانی اشاره شده و در فصل هفدهم میخوانیم: «از خواندن یادداشتهای فؤاد روحانی بخوبی استنباط میشود که چه روزهای سختی را در روزهای آخر خدمت در اوپک پشت سر گذاشته است. در حالی که هیچ یک از کشورهای عضو حاضر نبودند پیشنهادهای شرکتها را بپذیرند، ایران تصمیم گرفته بود پیشنهاد را بپذیرد و از دبیرکل هم انتظار داشت کشورهای عربستان سعودی، کویت و قطر را به پیروی از نظریه ایران متقاعد سازد.» (ص 252)
کارشکنیها و تلاش برای خروج حداقل ایران از سازمان به اندازهای بود که در فصل هجدهم کتاب به صراحت با اشاره به مقاله روزنامه الاهرام مصر نوشته شده است: «حسنین هیکل سردبیر مقاله الاهرام چاپ قاهره در مقالهای نوشت زمینه تشکیل یک سازمان نفتی اعراب اواپک فراهم شده تا در صورت خروج ایران از اوپک سازمان مزبور جانشین آن شود.» (ص 267)
اما با وجود این ایران هنوز یکی از اعضای سازمانی است که فراز و فرودهای زیادی را تجربه کرده و شاید روحانی تنها دبیرکل این سازمان بوده که در سختترین شرایط کاری اوپک و دوران شکلگیری آن همواره تأکید کرد: «سیاست را نباید وارد بازار نفت کرد.»
اوپک، محور بازار جهانی نفت
ممدوح سلامه
اقتصاددان بینالمللی نفت
14 سپتامبر 2020 ، شصتمین سالگرد تشکیل سازمان کشورهای صادرکننده نفت یا همان اوپک است؛سازمانی که نزدیک به دو سوم قرن با تحریم، درگیری و حتی جنگ به کار خود ادامه داده است.
اوپک یک سازمان بین دولتی است که 60 سال پیش در بغداد توسط پنج عضو بنیانگذار (ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا) تأسیس و دفتر مرکزی آن از سال 1965 از ژنو به وین اتریش منتقل شد. در سال 2019، اوپک 42 درصد از تولید جهانی نفت و 71.8 درصد از ذخایر اثبات شده نفت جهان را به خود اختصاص میداد که تأثیر عمده ای بر بازار جهانی نفت و قیمتهایی دارد که قبلاً توسط کارتل موسوم به «هفت خواهران» در جهان یعنی بزرگترین شرکتهای نفتی چندملیتی کنترل میشد.[1]
مأموریت اعلام شده این سازمان «هماهنگی و یکسان سازی سیاستهای نفتی کشورهای عضو آن و اطمینان از ثبات بازارهای نفت به منظور تأمین کارآمد، اقتصادی و منظم نفت برای مصرف کنندگان، ایجاد درآمد ثابت برای تولیدکنندگان و بازگشت عادلانه سرمایه برای کسانی که در صنعت نفت سرمایهگذاری میکنند»، بود.[2]
این سازمان همچنین ارائه دهنده بخش قابل توجهی از اطلاعات در مورد بازارهای بینالمللی نفت است. اعضای فعلی اوپک الجزایر، آنگولا، جمهوری کنگو، گینه استوایی، گابن، ایران، عراق، کویت، لیبی، نیجریه، عربستان سعودی، امارات و ونزوئلا هستند.
تشکیل اوپک نقطه عطفی به سمت حاکمیت ملی بر منابع طبیعی است و تصمیمات اوپک نقش برجستهای در بازار جهانی نفت و روابط بینالملل دارد. این تأثیر میتواند بویژه هنگامی قابل ملاحظه باشد که جنگها یا بی نظمیهای داخلی منجر به اختلال در عرضه نفت به مدت طولانی شود. در دهه 1970، محدودیت در تولید نفت منجر به افزایش چشمگیر قیمت نفت، درآمد و ثروت اعضای اوپک، البته همراه با پیامدهای طولانی مدت و گسترده برای اقتصاد جهانی شد. در دهه 1980، اوپک تعیین سهمیه تولید را برای کشورهای عضو خود آغاز کرد. به طور کلی، وقتی سهمیهها کم شود، قیمت نفت افزایش مییابد. این اتفاق اخیراً در تصمیمات سالهای 2008، 2016 و 2020 سازمان برای تعدیل مازاد عرضه رخ داده است. نکته دیگر آنکه، سبد مرجع اوپک از سال 2000 معیار مهمی برای قیمت نفت بوده است.
اوپک چقدر تأثیرگذار است؟
اوپک فراز و فرود تقاضای جهانی نفت را از نزدیک دنبال کرده است. با وجود این، بزرگترین چالشی که اوپک در طول تاریخ با آن مواجه بوده، بیماری همهگیری کووید19 است، رویدادی که به عنوان مخربترین اتفاق تقریباً یک قرن گذشته به اقتصاد جهانی ضربه زده است، در تاریخ ثبت خواهد شد. در واقع تأثیر آن هم از بحران مالی 2009-2008 میلادی و هم از سقوط قیمت نفت در سال 2014 بسیار بزرگتر است.[3] نشانههایی وجود دارد که ضربه آن میتواند حتی بزرگتر از رکود بزرگ 1929 باشد.
امروزه، اقتصاددانان و تحلیلگران درباره تأثیرگذاری اوپک بحث میکنند. پنداشت همگان بر این است که اوپک جهان را در اختیار دارد. این سازمان میتواند قیمتها را با تغییر در میزان عرضه به شکلی که میخواهد دستکاری کند. اما این نگاه عمدتاً غلط است. در اکثر موارد، اقدامات این گروه از تغییرات بنیادی در عرضه و تقاضای نفت عقب مانده است؛ به جای اینکه آنها را هدایت کند، واکنشی به آنها بوده است. در واقع اوپک مانند یک کارتل ماهر به نظر میرسد، اما فقط سوار بر امواج است.
تصمیم گیری در داخل اوپک در بیشتر اوقات کاملاً پیچیده است. دلیل این امر آن است که سیاستهای نماینده عربستان سعودی بعضاً با سایر اعضای اوپک در رابطه با قیمت و وضعیت عرضه کاملاً متفاوت است.
از اوایل دهه 1980، عربستان سعودی سه بار تصمیمات جداگانه ای از منافع اوپک گرفته که به صورت ناموفق بوده است.
در اوایل دهه 1980، شیخ احمد زکی یمانی، وزیر پیشکسوت سابق نفت عربستان، ناگهان نیاز عربستان به سهم بازار را آشکار کرد و این کشور از حالت تولیدکننده شناور خارج شد. او بازار را غرق در نفت کرد و باعث شد قیمت نفت به حدود 10 دلار در هر بشکه سقوط کند. بعداً معلوم شد که نیاز عربستان به سهم بازار فقط پوششی برای توطئه سیا و سعودی (CIA-Saudi) برای تسریع در سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق بود که دولت ریگان یک مسابقه تسلیحاتی پرهزینه را آغاز کرد و عربستان سعودی با روانه کردن سیلی از نفت در بازار، قیمت را کاهش داد تا نقشهها علیه شوروی موفق آمیز باشد. عربستان سعودی با ورشکستگی خود به خدمات ایالات متحده پایان داد.{4}
پس از سقوط قیمت نفت خام در سال 2014 ، نفت 54 درصد از ارزش خود را از دست داد و هیچ نشانه ای وجود نداشت که در صورت کاهش نیافتن مقدار قابل توجه تولید اوپک، روند نزولی قیمتها در همان سطح متوقف شود که به یک باره قیمت به زیر 30 دلار در بشکه کاهش یافت.
عربستان سعودی به جای موافقت با پیشنهاد کاهش تولید، اوپک را نادیده گرفت و بازار جهانی نفت را بازهم غرق در نفت کرد. شواهد موجود نشان میدهد برخی از تبانیهای سیاسی بین عربستان سعودی و ایالات متحده پشت پرده این حرکت سعودی، به منظور کاهش شدید قیمت نفت بود تا ایران و روسیه را تحت فشار قرار دهند.
اما عربستان سرانجام مجبور شد استراتژی خود را کنار بگذارد و با روسیه توافق کاهش تولید «اوپک به علاوه غیر اوپک» را طراحی و منعقد کند که به موجب آن اوپک و روسیه و برخی دیگر از غیر اوپکیها تولید خود را برای حمایت از قیمت نفت از اول ژانویه 2017 کاهش دهند. در نتیجه، قیمتها از 40 دلار به بشکهای تقریباً 80 دلار افزایش یافت. این توافقنامه که تا پایان سال 2018 تمدید شده بود، ادامه داشت و از همان زمان مذاکرات در مورد تبدیل آن به مکانیزم دائمی برای همکاری بین اوپک و روسیه در آنچه تحت عنوان اوپک پلاس OPEC+ نامیده میشود، ادامه دارد.
اوپک پلاس با کاهش بیش از 50 درصدی قیمتها (که در ابتدای ژانویه 2020 حدود60 دلار در بشکه بود) در نتیجه بیماری همه گیری کووید19 در تاریخ 6 و 7 مارس 2020 تشکیل جلسه داد تا در مورد کاهش تولید با تعمیق توافق موجود یا در قالب جدید بحث کند. عربستان سعودی خواستار کاهش عمیقتر به میزان 1.5 میلیون بشکه در روز شد.
اما روسیه پیشنهاد اوپک در مورد کاهش بین 600 هزار بشکه در روز تا 1.5 میلیون بشکه در روز را با عنوان اینکه «قطرهای در اقیانوس» است و تقاضا با سرعت بیشتری در حال سقوط است، رد کرد. با توجه به اینکه تقاضای نفت آن زمان 15 میلیون بشکه در روز کاهش یافته بود و در هفتههای آینده میتوانست به 20 میلیون بشکه در روز برسد، روسها میگفتند که پیشنهاد اوپک به رهبری سعودی بی اثر خواهد بود.{5}
امتناع روسیه آخرین ضربه به عربستان و دلیلی برای دلخوری مضاعف سعودی بود، بنابراین تصمیم گرفت با عجله جنگ قیمتی علیه روسیه را آغاز و بازارهای جهانی را غرق در نفت کند. این امر تخریب تقاضای جهانی نفت را تشدید کرد و منجر به فرو رفتن قیمتها به زیر 20 دلار در هر بشکه شد.
لایحه ضد اوپک میتواند یک تغییر دهنده Game-Changer برای بازارهای نفت باشد
در تلاش برای کنترل بیشتر بازارهای جهانی نفت به دور از تولیدکنندگان خارجی، کنگره امریکا لایحهای را جلو میبرد که به موجب آن ایالات متحده میتواند از اوپک به دلیل ادعای تعیین قیمت نفت شکایت کند. این لایحه با عنوان «قانون ضد کارتلهای تولید و صادرات نفت» یا NOPEC برای اولین بار در ماه مه 2018 ارائه شد. {6}
با این حال، ایده NOPEC چیز جدیدی نیست و به سال 2000 برمیگردد. هر دو رؤسای جمهوری سابق جورج دبلیو بوش و باراک اوباما تهدید کردند که از حق وتو برای جلوگیری از قانونی شدن آن استفاده میکنند. اما این بار، احتمال زیادی وجود دارد که رئیس جمهوری ترامپ چنین لایحهای را به عنوان قانون امضا کند.{7} ترامپ سالهاست که منتقد اوپک است و در جریان انتخابات ریاست جمهوری 2016 جنگ کلمات در صفحات نخست روزنامههای بینالمللی افزایش یافت.
در حالی که کنگره حق دارد از تمرکز قدرت که رقابت اقتصادی را در ایالات متحده کاهش میدهد، جلوگیری کند، اما هیچ گونه صلاحیت خارج از سرزمین در مورد اقدامات تجاری سایر کشورها ندارد. آنچه که اعضای اوپک انجام میدهند این است که موافقت میکنند از شرایط تجارت نفت خود تبعیت کنند. اگر ایالات متحده شیوههای تجاری اوپک را دوست ندارد، پس باید خرید نفت از اعضای اوپک را متوقف کند. ایالات متحده تاکنون با اعمال مجازات علیه همه، قوانین سازمان تجارت جهانی (WTO) را نقض کرده است. مثلاً از توافق هستهای ایران که توسط سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده و همچنین از پیمان اقلیم تحت حمایت سازمان ملل متحد فاصله گرفت.
علاوه بر این، ایالات متحده برای کاهش قیمت نفت و دستیابی به اهداف ژئوپلیتیک و اقتصادی، قیمتهای نفت را از طریق دلار نفتی و همچنین ادعاهای اغراقآمیز درباره افزایش تولید نفت ایالات متحده و انباشت عظیم موجودی نفت و محصولات و فرآوردههای خود دستکاری کرده است. اگر NOPEC به یک قانون تبدیل شود و ایالات متحده بخواهد طبق قانون NOPEC از هر یک از اعضای اوپک شکایت کند، اعضای اوپک باید با برداشتن هر پنی که در ایالات متحده نگه داشته یا سرمایهگذاری کردهاند، تلافی و به طور کلی سرمایهگذاری در ایالات متحده را متوقف کنند. آنها همچنین میتوانند منافع امریکا را در صنایع نفتی خود ملی کنند و پترو دلار را کنار بگذارند و به جای آن پترو یوان را اتخاذ کنند.
کل بحث ممکن است دوباره آکادمیک و علمی باشد، بجز یک چیز: دونالد ترامپ اکنون رئیس جمهوری است. وی از تلاشهای قبلی کنگره در جهت اصلاح قانون امریکا برای قرار دادن اوپک در خط مشی ضد انحصاری حمایت کرد و در ماههای اخیر او به دلیل بالا رفتن قیمت بنزین علیه گروه صادرکننده نفت در توئیتر سر و کله میزد.
آیا اوپک واقعاً یک کارتل است؟
بر اساس ترجمه گوگل؛ کارتل به عنوان اتحادیه تولیدکنندگان و تأمین کنندگان تعریف میشود که هدف آنها افزایش سود جمعی خود از طریق تعیین قیمت، محدود کردن عرضه، جلوگیری از رقابت یا سایر اقدامات محدود کننده است. قوانین ضد انحصاری تلاش میکند تا بازدارنده یا منع کارتلها باشد.[8]
گرچه اوپک از برخی جنبهها به یک کارتل شباهت دارد، اما این یک کارتل نیست. چطور ممکن است یک کارتل باشد که به عنوان حریفی در برابر و علیه کارتل قبلی «هفت خواهران» شرکتهای نفتی چندملیتی تأسیس شده است. «هفت خواهران» از طریق تعیین قیمت، محدود کردن عرضه و سرکوب رقابت تنها با هدف به حداکثر رساندن سود خود، بر همه جنبههای نفت جهانی تسلط داشتند. هدف اصلی تأسیس اوپک این بود که تولیدکنندگان کنترل بیشتری بر نفت خود داشته باشند.
هنگامی که اوپک در سال 1960 در بغداد تأسیس شد، اساسنامه آن تصریح کرد که دلیل اصلی تشکیل آن دفاع از حقوق اعضای خود - با ایجاد اطمینان از ثبات بازار جهانی نفت و ثبات قیمتها - است. این دقیقاً همان کاری است که اوپک طی 60 سال گذشته انجام داده است و تا زمانی که به عنوان سازمانی متشکل از کشورهای صادرکننده نفت باقی بماند، این کار را ادامه خواهد داد.
اوپک با داشتن ذخایر عظیم اثبات شده و ظرفیت تولید کاملاً حق دارد اطمینان حاصل کند که قیمت نفت به اندازه کافی منصفانه است تا بتواند بازدهی معقول از داراییهای محدود اعضای خود را به دست آورد و در نتیجه آنها را قادر سازد تا به جستوجوی منابع نفتی جدید بپردازند و ظرفیت تولید را برای تأمین تقاضای جهانی نفت گسترش دهند. با این کار، آنها خدمات بزرگی به اقتصاد جهانی ارائه میدهند که ایالات متحده از آن سود میبرد. علاوه بر این، اوپک هرگز رقابت را کنار نگذاشته و گواه این است که نفت شیل امریکا در سراسر جهان صادر میشود.
انتظار میرود یک کارتل برای افزایش قیمت محصول خود و همچنین تقسیم بازار بین اعضای خود، تولید را مهار کند. با این حال، اوپک هرگز حتی یک بار هم سعی نکرده قیمت مشخص کند و یا هرگز نتوانسته است به این هدف دست یابد. آرزو کردن قیمت مشخص با تعیین آن کاملاً متفاوت است. اصول بنیادی بازار جهانی نفت مسألهای است که همیشه قیمت نفت را تعیین کرده که گاهی توسط ژئوپلیتیک کمک میشود. اوپک کنترلی بر این مبانی و بنابراین کنترلی بر حرکت قیمتها ندارد. این صرفاً از شرایط بازار بهره میبرد و از دستورات بازار پیروی میکند. به عنوان مثال، اوپک حتی پس از تصویب سیستم سهمیه تولید در سال 1982 قادر به جلوگیری از سقوط قیمتها نبود. علاوه بر این، اوپک نه قادر به کاهش قیمت نفت در سال 2008 بود که قیمتها به 147 دلار در هر بشکه رسید و نه قادر به تحمل قیمت بود و نه قادر بود که سقوط قیمت نفت در سال 2014 را متوقف کند.
وقتی نوبت به محدود کردن عرضه نفت میرسد، میبینیم که یک کارتل واقعی مانند «هفت خواهران» توانست دقیقاً این کار را انجام دهد؛ زیرا عملاً کنترل منابع جهانی نفت را در دست داشت. اوپک هرگز در چنین شرایطی نبوده است. این تنها حدود یک سوم از بازار جهانی نفت را تشکیل میدهد. ایالات متحده و روسیه هر کدام 12 درصد را تشکیل میدهند.
به علاوه، هرگز قصد اوپک این نبوده است که آگاهانه به مشتریان یا اقتصاد جهانی آسیب برساند. هرگونه تأثیر سوء تأثیر بر اقتصاد جهانی و یا مشتریان صرفاً خسارتی جانبی ناشی از سیاستهای بینالمللی بود که هدف آن تضعیف اقتصاد اعضای اوپک به عنوان ابزاری ژئوپلیتیکی یا ایجاد توانایی در اقتصاد خود برای بهرهمندی از قیمت پایین نفت در هزینهها بود.
اوپک درگیر اختلافات مربوط به قوانین رقابت WTO نبوده است، حتی اگر اهداف، اقدامات و اصول دو سازمان به طور قابل توجهی متفاوت باشد. یک تصمیم کلیدی دادگاه منطقه ای ایالات متحده حاکی از آن است که رایزنیهای اوپک به عنوان اقدامات «دولتی» توسط قانون مصونیتهای حاکمیت خارجی محافظت میشود، بنابراین از حد قانونی قوانین رقابت ایالات متحده حاکم بر اعمال «تجاری»[9] خارج است.
به این ترتیب، اوپک نباید هرگز نگران قانون NOPEC باشد. این گروه توان کافی برای مقابله بهمثل با ایالات متحده را دارد. اگر ایالات متحده به شکایت علیه اوپک یا هر یک از اعضای آن بپردازد، این سازمان میتواند تمام صادرات نفت خود را به ایالات متحده متوقف و حتی برای افزایش قیمتها تولید نفت خود را قطع کند. این به اقتصاد ایالات متحده که بیشترین مصرف کننده نفت در جهان است آسیب خواهد رساند.
اقدام دیگری که اوپک میتواند علیه ایالات متحده انجام دهد جایگزینی دلار با پترو یوان در معاملات نفتی است. این بزرگترین انتقامجویی در برابر ایالات متحده است.
نتیجهگیری
در این مدت شاهد بودیم که فقط اوپک پلاس بین قدرت مخرب بیماری همهگیری ویروس کرونا و فروپاشی بازار جهانی نفت و کل صنعت نفت ایستاده بود.
کاهشهای عظیم تولید این گروه، کف (یک سطح حداقلی) را زیر قیمت نفت قرار داده و از سقوط قیمتها به زیر 20 دلار در هر بشکه جلوگیری کرده است. تلاشهای اوپک پلاس برای ایجاد ثبات در بازار جهانی نفت و قیمتها حتی در سطح جهانی با کینهتوزی و اکراه ایالات متحده تصدیق شد.
در شصتمین سالگرد تأسیس این سازمان، اقتصاد جهان و بازار جهانی نفت به اوپک پلاس یک تشکر و سپاس فوقالعاده بدهکار است.
پانویسها و منابع:
1) BP Statistical Review of World Energy, June 2019.
2) OPEC: General Information & Chronology, 1989, pp. 7-9.
3) Mamdouh G Salame, “Oil Crises, Historical Perspective” Encyclopedia of
Energy, Volume 4, 2004 Elsevier Inc.
4) Mamdouh G Salameh, “What Is Behind the Steep Decline in Crude Oil Prices: Geopolitics or Glut” (A book published by the Arab Centre for Research & Policy Studies, June 2015, Qatar).
5) Russia Sees Oil Market Balance in 2021”, posted by oilprice.com on 27 March 2020 and accessed on 20 April 2020.
6) Tim Daiss, “Anti-OPEC Bill Could Be a Game-Changer for Oil Markets”, Oil-price.com, July 23, 2018, accessed on1 November, 2018.
7) Ibid.,
8) Wikipedia, the free encyclopedia.
9) Keith Johnson, “Proposed Law Would Allow US to Sue OPEC for Manipulating Oil Market” FP, July 18, 2018.
اقتصاددان بینالمللی نفت
14 سپتامبر 2020 ، شصتمین سالگرد تشکیل سازمان کشورهای صادرکننده نفت یا همان اوپک است؛سازمانی که نزدیک به دو سوم قرن با تحریم، درگیری و حتی جنگ به کار خود ادامه داده است.
اوپک یک سازمان بین دولتی است که 60 سال پیش در بغداد توسط پنج عضو بنیانگذار (ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا) تأسیس و دفتر مرکزی آن از سال 1965 از ژنو به وین اتریش منتقل شد. در سال 2019، اوپک 42 درصد از تولید جهانی نفت و 71.8 درصد از ذخایر اثبات شده نفت جهان را به خود اختصاص میداد که تأثیر عمده ای بر بازار جهانی نفت و قیمتهایی دارد که قبلاً توسط کارتل موسوم به «هفت خواهران» در جهان یعنی بزرگترین شرکتهای نفتی چندملیتی کنترل میشد.[1]
مأموریت اعلام شده این سازمان «هماهنگی و یکسان سازی سیاستهای نفتی کشورهای عضو آن و اطمینان از ثبات بازارهای نفت به منظور تأمین کارآمد، اقتصادی و منظم نفت برای مصرف کنندگان، ایجاد درآمد ثابت برای تولیدکنندگان و بازگشت عادلانه سرمایه برای کسانی که در صنعت نفت سرمایهگذاری میکنند»، بود.[2]
این سازمان همچنین ارائه دهنده بخش قابل توجهی از اطلاعات در مورد بازارهای بینالمللی نفت است. اعضای فعلی اوپک الجزایر، آنگولا، جمهوری کنگو، گینه استوایی، گابن، ایران، عراق، کویت، لیبی، نیجریه، عربستان سعودی، امارات و ونزوئلا هستند.
تشکیل اوپک نقطه عطفی به سمت حاکمیت ملی بر منابع طبیعی است و تصمیمات اوپک نقش برجستهای در بازار جهانی نفت و روابط بینالملل دارد. این تأثیر میتواند بویژه هنگامی قابل ملاحظه باشد که جنگها یا بی نظمیهای داخلی منجر به اختلال در عرضه نفت به مدت طولانی شود. در دهه 1970، محدودیت در تولید نفت منجر به افزایش چشمگیر قیمت نفت، درآمد و ثروت اعضای اوپک، البته همراه با پیامدهای طولانی مدت و گسترده برای اقتصاد جهانی شد. در دهه 1980، اوپک تعیین سهمیه تولید را برای کشورهای عضو خود آغاز کرد. به طور کلی، وقتی سهمیهها کم شود، قیمت نفت افزایش مییابد. این اتفاق اخیراً در تصمیمات سالهای 2008، 2016 و 2020 سازمان برای تعدیل مازاد عرضه رخ داده است. نکته دیگر آنکه، سبد مرجع اوپک از سال 2000 معیار مهمی برای قیمت نفت بوده است.
اوپک چقدر تأثیرگذار است؟
اوپک فراز و فرود تقاضای جهانی نفت را از نزدیک دنبال کرده است. با وجود این، بزرگترین چالشی که اوپک در طول تاریخ با آن مواجه بوده، بیماری همهگیری کووید19 است، رویدادی که به عنوان مخربترین اتفاق تقریباً یک قرن گذشته به اقتصاد جهانی ضربه زده است، در تاریخ ثبت خواهد شد. در واقع تأثیر آن هم از بحران مالی 2009-2008 میلادی و هم از سقوط قیمت نفت در سال 2014 بسیار بزرگتر است.[3] نشانههایی وجود دارد که ضربه آن میتواند حتی بزرگتر از رکود بزرگ 1929 باشد.
امروزه، اقتصاددانان و تحلیلگران درباره تأثیرگذاری اوپک بحث میکنند. پنداشت همگان بر این است که اوپک جهان را در اختیار دارد. این سازمان میتواند قیمتها را با تغییر در میزان عرضه به شکلی که میخواهد دستکاری کند. اما این نگاه عمدتاً غلط است. در اکثر موارد، اقدامات این گروه از تغییرات بنیادی در عرضه و تقاضای نفت عقب مانده است؛ به جای اینکه آنها را هدایت کند، واکنشی به آنها بوده است. در واقع اوپک مانند یک کارتل ماهر به نظر میرسد، اما فقط سوار بر امواج است.
تصمیم گیری در داخل اوپک در بیشتر اوقات کاملاً پیچیده است. دلیل این امر آن است که سیاستهای نماینده عربستان سعودی بعضاً با سایر اعضای اوپک در رابطه با قیمت و وضعیت عرضه کاملاً متفاوت است.
از اوایل دهه 1980، عربستان سعودی سه بار تصمیمات جداگانه ای از منافع اوپک گرفته که به صورت ناموفق بوده است.
در اوایل دهه 1980، شیخ احمد زکی یمانی، وزیر پیشکسوت سابق نفت عربستان، ناگهان نیاز عربستان به سهم بازار را آشکار کرد و این کشور از حالت تولیدکننده شناور خارج شد. او بازار را غرق در نفت کرد و باعث شد قیمت نفت به حدود 10 دلار در هر بشکه سقوط کند. بعداً معلوم شد که نیاز عربستان به سهم بازار فقط پوششی برای توطئه سیا و سعودی (CIA-Saudi) برای تسریع در سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق بود که دولت ریگان یک مسابقه تسلیحاتی پرهزینه را آغاز کرد و عربستان سعودی با روانه کردن سیلی از نفت در بازار، قیمت را کاهش داد تا نقشهها علیه شوروی موفق آمیز باشد. عربستان سعودی با ورشکستگی خود به خدمات ایالات متحده پایان داد.{4}
پس از سقوط قیمت نفت خام در سال 2014 ، نفت 54 درصد از ارزش خود را از دست داد و هیچ نشانه ای وجود نداشت که در صورت کاهش نیافتن مقدار قابل توجه تولید اوپک، روند نزولی قیمتها در همان سطح متوقف شود که به یک باره قیمت به زیر 30 دلار در بشکه کاهش یافت.
عربستان سعودی به جای موافقت با پیشنهاد کاهش تولید، اوپک را نادیده گرفت و بازار جهانی نفت را بازهم غرق در نفت کرد. شواهد موجود نشان میدهد برخی از تبانیهای سیاسی بین عربستان سعودی و ایالات متحده پشت پرده این حرکت سعودی، به منظور کاهش شدید قیمت نفت بود تا ایران و روسیه را تحت فشار قرار دهند.
اما عربستان سرانجام مجبور شد استراتژی خود را کنار بگذارد و با روسیه توافق کاهش تولید «اوپک به علاوه غیر اوپک» را طراحی و منعقد کند که به موجب آن اوپک و روسیه و برخی دیگر از غیر اوپکیها تولید خود را برای حمایت از قیمت نفت از اول ژانویه 2017 کاهش دهند. در نتیجه، قیمتها از 40 دلار به بشکهای تقریباً 80 دلار افزایش یافت. این توافقنامه که تا پایان سال 2018 تمدید شده بود، ادامه داشت و از همان زمان مذاکرات در مورد تبدیل آن به مکانیزم دائمی برای همکاری بین اوپک و روسیه در آنچه تحت عنوان اوپک پلاس OPEC+ نامیده میشود، ادامه دارد.
اوپک پلاس با کاهش بیش از 50 درصدی قیمتها (که در ابتدای ژانویه 2020 حدود60 دلار در بشکه بود) در نتیجه بیماری همه گیری کووید19 در تاریخ 6 و 7 مارس 2020 تشکیل جلسه داد تا در مورد کاهش تولید با تعمیق توافق موجود یا در قالب جدید بحث کند. عربستان سعودی خواستار کاهش عمیقتر به میزان 1.5 میلیون بشکه در روز شد.
اما روسیه پیشنهاد اوپک در مورد کاهش بین 600 هزار بشکه در روز تا 1.5 میلیون بشکه در روز را با عنوان اینکه «قطرهای در اقیانوس» است و تقاضا با سرعت بیشتری در حال سقوط است، رد کرد. با توجه به اینکه تقاضای نفت آن زمان 15 میلیون بشکه در روز کاهش یافته بود و در هفتههای آینده میتوانست به 20 میلیون بشکه در روز برسد، روسها میگفتند که پیشنهاد اوپک به رهبری سعودی بی اثر خواهد بود.{5}
امتناع روسیه آخرین ضربه به عربستان و دلیلی برای دلخوری مضاعف سعودی بود، بنابراین تصمیم گرفت با عجله جنگ قیمتی علیه روسیه را آغاز و بازارهای جهانی را غرق در نفت کند. این امر تخریب تقاضای جهانی نفت را تشدید کرد و منجر به فرو رفتن قیمتها به زیر 20 دلار در هر بشکه شد.
لایحه ضد اوپک میتواند یک تغییر دهنده Game-Changer برای بازارهای نفت باشد
در تلاش برای کنترل بیشتر بازارهای جهانی نفت به دور از تولیدکنندگان خارجی، کنگره امریکا لایحهای را جلو میبرد که به موجب آن ایالات متحده میتواند از اوپک به دلیل ادعای تعیین قیمت نفت شکایت کند. این لایحه با عنوان «قانون ضد کارتلهای تولید و صادرات نفت» یا NOPEC برای اولین بار در ماه مه 2018 ارائه شد. {6}
با این حال، ایده NOPEC چیز جدیدی نیست و به سال 2000 برمیگردد. هر دو رؤسای جمهوری سابق جورج دبلیو بوش و باراک اوباما تهدید کردند که از حق وتو برای جلوگیری از قانونی شدن آن استفاده میکنند. اما این بار، احتمال زیادی وجود دارد که رئیس جمهوری ترامپ چنین لایحهای را به عنوان قانون امضا کند.{7} ترامپ سالهاست که منتقد اوپک است و در جریان انتخابات ریاست جمهوری 2016 جنگ کلمات در صفحات نخست روزنامههای بینالمللی افزایش یافت.
در حالی که کنگره حق دارد از تمرکز قدرت که رقابت اقتصادی را در ایالات متحده کاهش میدهد، جلوگیری کند، اما هیچ گونه صلاحیت خارج از سرزمین در مورد اقدامات تجاری سایر کشورها ندارد. آنچه که اعضای اوپک انجام میدهند این است که موافقت میکنند از شرایط تجارت نفت خود تبعیت کنند. اگر ایالات متحده شیوههای تجاری اوپک را دوست ندارد، پس باید خرید نفت از اعضای اوپک را متوقف کند. ایالات متحده تاکنون با اعمال مجازات علیه همه، قوانین سازمان تجارت جهانی (WTO) را نقض کرده است. مثلاً از توافق هستهای ایران که توسط سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده و همچنین از پیمان اقلیم تحت حمایت سازمان ملل متحد فاصله گرفت.
علاوه بر این، ایالات متحده برای کاهش قیمت نفت و دستیابی به اهداف ژئوپلیتیک و اقتصادی، قیمتهای نفت را از طریق دلار نفتی و همچنین ادعاهای اغراقآمیز درباره افزایش تولید نفت ایالات متحده و انباشت عظیم موجودی نفت و محصولات و فرآوردههای خود دستکاری کرده است. اگر NOPEC به یک قانون تبدیل شود و ایالات متحده بخواهد طبق قانون NOPEC از هر یک از اعضای اوپک شکایت کند، اعضای اوپک باید با برداشتن هر پنی که در ایالات متحده نگه داشته یا سرمایهگذاری کردهاند، تلافی و به طور کلی سرمایهگذاری در ایالات متحده را متوقف کنند. آنها همچنین میتوانند منافع امریکا را در صنایع نفتی خود ملی کنند و پترو دلار را کنار بگذارند و به جای آن پترو یوان را اتخاذ کنند.
کل بحث ممکن است دوباره آکادمیک و علمی باشد، بجز یک چیز: دونالد ترامپ اکنون رئیس جمهوری است. وی از تلاشهای قبلی کنگره در جهت اصلاح قانون امریکا برای قرار دادن اوپک در خط مشی ضد انحصاری حمایت کرد و در ماههای اخیر او به دلیل بالا رفتن قیمت بنزین علیه گروه صادرکننده نفت در توئیتر سر و کله میزد.
آیا اوپک واقعاً یک کارتل است؟
بر اساس ترجمه گوگل؛ کارتل به عنوان اتحادیه تولیدکنندگان و تأمین کنندگان تعریف میشود که هدف آنها افزایش سود جمعی خود از طریق تعیین قیمت، محدود کردن عرضه، جلوگیری از رقابت یا سایر اقدامات محدود کننده است. قوانین ضد انحصاری تلاش میکند تا بازدارنده یا منع کارتلها باشد.[8]
گرچه اوپک از برخی جنبهها به یک کارتل شباهت دارد، اما این یک کارتل نیست. چطور ممکن است یک کارتل باشد که به عنوان حریفی در برابر و علیه کارتل قبلی «هفت خواهران» شرکتهای نفتی چندملیتی تأسیس شده است. «هفت خواهران» از طریق تعیین قیمت، محدود کردن عرضه و سرکوب رقابت تنها با هدف به حداکثر رساندن سود خود، بر همه جنبههای نفت جهانی تسلط داشتند. هدف اصلی تأسیس اوپک این بود که تولیدکنندگان کنترل بیشتری بر نفت خود داشته باشند.
هنگامی که اوپک در سال 1960 در بغداد تأسیس شد، اساسنامه آن تصریح کرد که دلیل اصلی تشکیل آن دفاع از حقوق اعضای خود - با ایجاد اطمینان از ثبات بازار جهانی نفت و ثبات قیمتها - است. این دقیقاً همان کاری است که اوپک طی 60 سال گذشته انجام داده است و تا زمانی که به عنوان سازمانی متشکل از کشورهای صادرکننده نفت باقی بماند، این کار را ادامه خواهد داد.
اوپک با داشتن ذخایر عظیم اثبات شده و ظرفیت تولید کاملاً حق دارد اطمینان حاصل کند که قیمت نفت به اندازه کافی منصفانه است تا بتواند بازدهی معقول از داراییهای محدود اعضای خود را به دست آورد و در نتیجه آنها را قادر سازد تا به جستوجوی منابع نفتی جدید بپردازند و ظرفیت تولید را برای تأمین تقاضای جهانی نفت گسترش دهند. با این کار، آنها خدمات بزرگی به اقتصاد جهانی ارائه میدهند که ایالات متحده از آن سود میبرد. علاوه بر این، اوپک هرگز رقابت را کنار نگذاشته و گواه این است که نفت شیل امریکا در سراسر جهان صادر میشود.
انتظار میرود یک کارتل برای افزایش قیمت محصول خود و همچنین تقسیم بازار بین اعضای خود، تولید را مهار کند. با این حال، اوپک هرگز حتی یک بار هم سعی نکرده قیمت مشخص کند و یا هرگز نتوانسته است به این هدف دست یابد. آرزو کردن قیمت مشخص با تعیین آن کاملاً متفاوت است. اصول بنیادی بازار جهانی نفت مسألهای است که همیشه قیمت نفت را تعیین کرده که گاهی توسط ژئوپلیتیک کمک میشود. اوپک کنترلی بر این مبانی و بنابراین کنترلی بر حرکت قیمتها ندارد. این صرفاً از شرایط بازار بهره میبرد و از دستورات بازار پیروی میکند. به عنوان مثال، اوپک حتی پس از تصویب سیستم سهمیه تولید در سال 1982 قادر به جلوگیری از سقوط قیمتها نبود. علاوه بر این، اوپک نه قادر به کاهش قیمت نفت در سال 2008 بود که قیمتها به 147 دلار در هر بشکه رسید و نه قادر به تحمل قیمت بود و نه قادر بود که سقوط قیمت نفت در سال 2014 را متوقف کند.
وقتی نوبت به محدود کردن عرضه نفت میرسد، میبینیم که یک کارتل واقعی مانند «هفت خواهران» توانست دقیقاً این کار را انجام دهد؛ زیرا عملاً کنترل منابع جهانی نفت را در دست داشت. اوپک هرگز در چنین شرایطی نبوده است. این تنها حدود یک سوم از بازار جهانی نفت را تشکیل میدهد. ایالات متحده و روسیه هر کدام 12 درصد را تشکیل میدهند.
به علاوه، هرگز قصد اوپک این نبوده است که آگاهانه به مشتریان یا اقتصاد جهانی آسیب برساند. هرگونه تأثیر سوء تأثیر بر اقتصاد جهانی و یا مشتریان صرفاً خسارتی جانبی ناشی از سیاستهای بینالمللی بود که هدف آن تضعیف اقتصاد اعضای اوپک به عنوان ابزاری ژئوپلیتیکی یا ایجاد توانایی در اقتصاد خود برای بهرهمندی از قیمت پایین نفت در هزینهها بود.
اوپک درگیر اختلافات مربوط به قوانین رقابت WTO نبوده است، حتی اگر اهداف، اقدامات و اصول دو سازمان به طور قابل توجهی متفاوت باشد. یک تصمیم کلیدی دادگاه منطقه ای ایالات متحده حاکی از آن است که رایزنیهای اوپک به عنوان اقدامات «دولتی» توسط قانون مصونیتهای حاکمیت خارجی محافظت میشود، بنابراین از حد قانونی قوانین رقابت ایالات متحده حاکم بر اعمال «تجاری»[9] خارج است.
به این ترتیب، اوپک نباید هرگز نگران قانون NOPEC باشد. این گروه توان کافی برای مقابله بهمثل با ایالات متحده را دارد. اگر ایالات متحده به شکایت علیه اوپک یا هر یک از اعضای آن بپردازد، این سازمان میتواند تمام صادرات نفت خود را به ایالات متحده متوقف و حتی برای افزایش قیمتها تولید نفت خود را قطع کند. این به اقتصاد ایالات متحده که بیشترین مصرف کننده نفت در جهان است آسیب خواهد رساند.
اقدام دیگری که اوپک میتواند علیه ایالات متحده انجام دهد جایگزینی دلار با پترو یوان در معاملات نفتی است. این بزرگترین انتقامجویی در برابر ایالات متحده است.
نتیجهگیری
در این مدت شاهد بودیم که فقط اوپک پلاس بین قدرت مخرب بیماری همهگیری ویروس کرونا و فروپاشی بازار جهانی نفت و کل صنعت نفت ایستاده بود.
کاهشهای عظیم تولید این گروه، کف (یک سطح حداقلی) را زیر قیمت نفت قرار داده و از سقوط قیمتها به زیر 20 دلار در هر بشکه جلوگیری کرده است. تلاشهای اوپک پلاس برای ایجاد ثبات در بازار جهانی نفت و قیمتها حتی در سطح جهانی با کینهتوزی و اکراه ایالات متحده تصدیق شد.
در شصتمین سالگرد تأسیس این سازمان، اقتصاد جهان و بازار جهانی نفت به اوپک پلاس یک تشکر و سپاس فوقالعاده بدهکار است.
پانویسها و منابع:
1) BP Statistical Review of World Energy, June 2019.
2) OPEC: General Information & Chronology, 1989, pp. 7-9.
3) Mamdouh G Salame, “Oil Crises, Historical Perspective” Encyclopedia of
Energy, Volume 4, 2004 Elsevier Inc.
4) Mamdouh G Salameh, “What Is Behind the Steep Decline in Crude Oil Prices: Geopolitics or Glut” (A book published by the Arab Centre for Research & Policy Studies, June 2015, Qatar).
5) Russia Sees Oil Market Balance in 2021”, posted by oilprice.com on 27 March 2020 and accessed on 20 April 2020.
6) Tim Daiss, “Anti-OPEC Bill Could Be a Game-Changer for Oil Markets”, Oil-price.com, July 23, 2018, accessed on1 November, 2018.
7) Ibid.,
8) Wikipedia, the free encyclopedia.
9) Keith Johnson, “Proposed Law Would Allow US to Sue OPEC for Manipulating Oil Market” FP, July 18, 2018.
آیا اوپک در شصت سالگی افول میکند؟
علی شمس اردکانی
کارشناس ارشد اقتصاد انرژی
بسیاری از پدیدهها و موجودات زنده در شصت سالگی دوران پیری و افول را آغاز میکنند. سازمان کشورهای صادرکنندگان نفت هم امروز شصت ساله میشود. این سازمان در سپتامبر 1960 میلادی، پس از چند سال مذاکره بین ایران، ونزوئلا و عراق و عضویت شش کشور در عرصه جهانی به وجود آمد و در طول حیات خود بهعنوان موفقترین سازمان جهان سومیها معروف شد و در غرب با خوراک فکری صهیونیستی آن را «کارتل نفتی و انرژی» و با مفهوم منفی معرفی میکردند. 10 سال طول کشید تا جهان کمکم این سازمان نوپا را جدی بگیرد و اعضای آن به سیزده کشور برسد. در این فاصله اوپک صدرنشین اخبار جهانی شد و در دهه 1970 به هژمونی مطلق و هفتادساله امریکایی- انگلیسی برجهان انرژی تا حدی پایان داد.
دوران شکوفایی اوپک مرده ریگ عصر تکنولوژی در پدیده موتورهای درون سوز بود که با سوخت فرآوردههای نفتی، که از سال 1857 تولید آنها تجاری شده بود رونق یافت. تولید انبوه اتومبیل بنزینسوز از آغاز قرن بیستم جای پایدار برای سوختهای نفتی در دادوستدهای جهانی ایجاد کرد که خود به ایجاد کارتلهای نفتی در امریکا و سپس دو کارتل دیگر نفتی در اروپا انجامید. با تولید انبوه اتومبیل برای یک قرن رشد سالانه تقاضا برای فرآوردههای نفتی تضمین شد و بزرگترین انباشتهای سرمایه در تاریخ اقتصاد جهان درصنایع انرژی را رقم زد. جایگزینی تدریجی سوختهای نفتی در نیروگاههای برق حرارتی و کشتیها و خطوط راهآهن رشد تقاضا برای فرآوردههای نفتی را در این یکصدساله دائماً میافزود.
با آغاز قرن بیستم ماشینهای بخار زغال سنگ سوز بتدریج جای خود را به موتورهای درونسوز دادند که این رویکرد در میدانهای نبرد نخستین جنگ جهانی رخنمون شد، چندان که رئیسجمهوری نامدار فرانسه مسیو کلمانسو، معروف به شیر اروپا در روزهای پایانی این جنگ به رئیسجمهوری امریکا، نوشت: «آقای رئیسجمهوری به ما نفت برسانید، امروز یک قطره نفت، درمیدانهای نبرد سرنوشت ساز، با یک قطره خون برابر است.»
در دهه هفتاد قرن بیستم، اوپک ارزش جایگزینی سوختها در افزایش قیمت نفت را نشان داد. تا آن زمان هژمونی نفتی امریکایی قیمت بنزین را فقط مرتبط با هزینههای تولید آن میدانست و محاسبه میکرد. در این روش قیمتیابی هزینه تولید نفت را فقط در عملیات اکتشاف، استخراج، تصفیه و توزیع آن میدیدند و بدیهی است که هزینه و ارزش جایگزینی ذخیرههای طبیعی نفت را منظور نمیکردند و آلودگی ناشی از افزایش گازهای گلخانه و تهدید حیات روی زمین و هوا را هم به حساب نمیآوردند.
در این دوران هژمونی امریکا بهدنبال بازسازی و رشد سریع اقتصادی در کشورهای صنعتی و نیمه صنعتی با تأمین سوخت نفتی ارزان و فراوان بود. امریکا با کنترل بیشتر کشورهای نفت خیز که صنعتی نبودند و مصرف زیادی برای نفت خود نداشتند از صادرات عمده آنها یاری میگرفت تا نفت را به کشورهایی مثل ژاپن و اروپاییها بفروشند و بهای آن را در کنترل دلار بگذارند.
تشنگی نفتی دنیای صنعتی پس از دومین جنگ جهانی رشد پرشتابی داشت. عدم انطباق جغرافیایی ذخایر نفتی صادرکنندگان؛ دنیای صنعتی، مصرف کننده به انتقال سرمایه و تکنولوژی بهکشورهای نفت خیز برای تولید هرچه بیشتر نفت انجامید. بهاین شکل انتقالها تا نیمه قرن بیستم در ازای بخشی از بهای واقعی نفت تا نیمه دوم قرن بیستم ادامه یافت.
در همین زمان اوپک بهوجود آمد و در نقش ثبات آفرینی در میزان عرضه و قیمت نفت تاحدی توانست روند انباشت سرمایه بینالمللی را معکوس کند ولی امریکا با فشار بر طرفین معاملات نفتی که فقط با دلار نفت را بخرند و بفروشند هژمونی دلاری در داد و ستدهای جهان به ارقام بیسابقهای رساند.
متأسفانه با ذهنیت نوکیسه های حاکم بر کشورهای صادرکننده نفت و بویژه در خلیج فارس، که غربیها آنها را نو-ووریش میخوانند، صاحب پترو دلارها میشدند که به اندازه کافی از آن برای توسعه صنعتی نمیتوانستند استفاده کنند و در کشورهای صادرکننده نفت خام پترو دلارها به تولید و ایجاد اشتغال کافی تبدیل نشد. هرچند پترو دلارها اوج هژمونی غربیها را در بازارهای جهانی میشکست ولی با ایجاد حاشیه نشینی برای مردم و توسعه فساد در حکومتها در کشورهای صادرکننده نفت نیز به جنبشهای توسعه خواهانه منجر میشد. جنبشهای ملی شدن نفت در مکزیک (دهه 1930)، در ونزوئلا (دهه 1940) و در ایران (دهه 1950) به همگرایی کشورهای عمده صادرکننده نفت و ایجاد اوپک انجامید.
از آنجا که اوپک زاییده یک فرآیند 50، 60 ساله در اقتصاد جهانی بوده است نزول و افول آن نیز وابسته به ظهور و رشد تکنولوژیهای جدید بویژه در تولید برق، حملونقل و فرآیندهای صنعتی است که خود نیز به یک دوره زمانی مشابه نیاز دارد.
سعدی نشسته بر دل مهری به روزگار
بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران
با آغاز قرن بیستویکم و افزایش آگاهی و اجماع جهانی در ارزیابی آثار منفی محیط زیستی مصرف سوختهای فسیلی و نهضتهای کاهش پراکنش گازهای گلخانهای و خطرات آن بر حیات بویژه بر ریههای انسان و سایر جانداران و بر آب، زمین و جنگل به تکنولوژیهای کاهنده مصرف سوختهای غیرفسیلی روی آوردهاند؛ که با نزول سرمایهگذاری در موتورهای درون سوز رخ نمون شده است.
در نتیجه برای نخستین بار، پساز 140 سال رشد مداوم سالانه مصرف سوختهای نفتی، افزایش تقاضا در سال 2018 متوقف شد. ولی همزمان غیراوپکیها توانستند تولید خود را از اوپکیها بیشتر کنند؛ اما این دولت مستعجل بود چون با فرارسیدن پاندمی کرونا در نیمه دوم سال 2019 شاهد کاهش مصرف سوخت در سال 2020 هستیم که فشار آن را اوپکیها و غیراوپکیها همزمان تجربه میکنند، چندان که تولید نفت غیرمتعارف در امریکا کاهش یافته است. این کاهش شدت تقاضا برای فرآوردههای نفتی به تثبیت نسبی قیمتهای نفت و فرآورده در سطحی پایینتر از متوسط قیمتها در سالهای پیش از 2015 شده است.
از سوی دیگر، با کاهش درآمدهای پترو دلار، ولخرجی نوکیسهها ته کشیده است، ولی مثل اینکه اوپکیها دیر پیمیبرند که بر سر مرغی که تخم طلا میگذارد، نباید منازعه کرد؛ چندان که نباید نگهداری از تخم طلا را فراموش کرد. وعده خداوند در قرآن کریم حق است که میفرماید منازعه نکنید که شکست میخورید و ناتوان میشوید «و لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکمْ».
و چنین است که این بازی منطقهای کودکان خرسک باز، با رهبری معاویه بن سلمان و عمروعاص بن زاید، چوب آغاز افول اوپک را در شصت سالگی آن بر طبل و سرای جهان میکوبند. به گفته قرآن که گویا وهابیها نمیخواهند آن را بفهمند: «تلک الایام نداولها بین الناس»
کارشناس ارشد اقتصاد انرژی
بسیاری از پدیدهها و موجودات زنده در شصت سالگی دوران پیری و افول را آغاز میکنند. سازمان کشورهای صادرکنندگان نفت هم امروز شصت ساله میشود. این سازمان در سپتامبر 1960 میلادی، پس از چند سال مذاکره بین ایران، ونزوئلا و عراق و عضویت شش کشور در عرصه جهانی به وجود آمد و در طول حیات خود بهعنوان موفقترین سازمان جهان سومیها معروف شد و در غرب با خوراک فکری صهیونیستی آن را «کارتل نفتی و انرژی» و با مفهوم منفی معرفی میکردند. 10 سال طول کشید تا جهان کمکم این سازمان نوپا را جدی بگیرد و اعضای آن به سیزده کشور برسد. در این فاصله اوپک صدرنشین اخبار جهانی شد و در دهه 1970 به هژمونی مطلق و هفتادساله امریکایی- انگلیسی برجهان انرژی تا حدی پایان داد.
دوران شکوفایی اوپک مرده ریگ عصر تکنولوژی در پدیده موتورهای درون سوز بود که با سوخت فرآوردههای نفتی، که از سال 1857 تولید آنها تجاری شده بود رونق یافت. تولید انبوه اتومبیل بنزینسوز از آغاز قرن بیستم جای پایدار برای سوختهای نفتی در دادوستدهای جهانی ایجاد کرد که خود به ایجاد کارتلهای نفتی در امریکا و سپس دو کارتل دیگر نفتی در اروپا انجامید. با تولید انبوه اتومبیل برای یک قرن رشد سالانه تقاضا برای فرآوردههای نفتی تضمین شد و بزرگترین انباشتهای سرمایه در تاریخ اقتصاد جهان درصنایع انرژی را رقم زد. جایگزینی تدریجی سوختهای نفتی در نیروگاههای برق حرارتی و کشتیها و خطوط راهآهن رشد تقاضا برای فرآوردههای نفتی را در این یکصدساله دائماً میافزود.
با آغاز قرن بیستم ماشینهای بخار زغال سنگ سوز بتدریج جای خود را به موتورهای درونسوز دادند که این رویکرد در میدانهای نبرد نخستین جنگ جهانی رخنمون شد، چندان که رئیسجمهوری نامدار فرانسه مسیو کلمانسو، معروف به شیر اروپا در روزهای پایانی این جنگ به رئیسجمهوری امریکا، نوشت: «آقای رئیسجمهوری به ما نفت برسانید، امروز یک قطره نفت، درمیدانهای نبرد سرنوشت ساز، با یک قطره خون برابر است.»
در دهه هفتاد قرن بیستم، اوپک ارزش جایگزینی سوختها در افزایش قیمت نفت را نشان داد. تا آن زمان هژمونی نفتی امریکایی قیمت بنزین را فقط مرتبط با هزینههای تولید آن میدانست و محاسبه میکرد. در این روش قیمتیابی هزینه تولید نفت را فقط در عملیات اکتشاف، استخراج، تصفیه و توزیع آن میدیدند و بدیهی است که هزینه و ارزش جایگزینی ذخیرههای طبیعی نفت را منظور نمیکردند و آلودگی ناشی از افزایش گازهای گلخانه و تهدید حیات روی زمین و هوا را هم به حساب نمیآوردند.
در این دوران هژمونی امریکا بهدنبال بازسازی و رشد سریع اقتصادی در کشورهای صنعتی و نیمه صنعتی با تأمین سوخت نفتی ارزان و فراوان بود. امریکا با کنترل بیشتر کشورهای نفت خیز که صنعتی نبودند و مصرف زیادی برای نفت خود نداشتند از صادرات عمده آنها یاری میگرفت تا نفت را به کشورهایی مثل ژاپن و اروپاییها بفروشند و بهای آن را در کنترل دلار بگذارند.
تشنگی نفتی دنیای صنعتی پس از دومین جنگ جهانی رشد پرشتابی داشت. عدم انطباق جغرافیایی ذخایر نفتی صادرکنندگان؛ دنیای صنعتی، مصرف کننده به انتقال سرمایه و تکنولوژی بهکشورهای نفت خیز برای تولید هرچه بیشتر نفت انجامید. بهاین شکل انتقالها تا نیمه قرن بیستم در ازای بخشی از بهای واقعی نفت تا نیمه دوم قرن بیستم ادامه یافت.
در همین زمان اوپک بهوجود آمد و در نقش ثبات آفرینی در میزان عرضه و قیمت نفت تاحدی توانست روند انباشت سرمایه بینالمللی را معکوس کند ولی امریکا با فشار بر طرفین معاملات نفتی که فقط با دلار نفت را بخرند و بفروشند هژمونی دلاری در داد و ستدهای جهان به ارقام بیسابقهای رساند.
متأسفانه با ذهنیت نوکیسه های حاکم بر کشورهای صادرکننده نفت و بویژه در خلیج فارس، که غربیها آنها را نو-ووریش میخوانند، صاحب پترو دلارها میشدند که به اندازه کافی از آن برای توسعه صنعتی نمیتوانستند استفاده کنند و در کشورهای صادرکننده نفت خام پترو دلارها به تولید و ایجاد اشتغال کافی تبدیل نشد. هرچند پترو دلارها اوج هژمونی غربیها را در بازارهای جهانی میشکست ولی با ایجاد حاشیه نشینی برای مردم و توسعه فساد در حکومتها در کشورهای صادرکننده نفت نیز به جنبشهای توسعه خواهانه منجر میشد. جنبشهای ملی شدن نفت در مکزیک (دهه 1930)، در ونزوئلا (دهه 1940) و در ایران (دهه 1950) به همگرایی کشورهای عمده صادرکننده نفت و ایجاد اوپک انجامید.
از آنجا که اوپک زاییده یک فرآیند 50، 60 ساله در اقتصاد جهانی بوده است نزول و افول آن نیز وابسته به ظهور و رشد تکنولوژیهای جدید بویژه در تولید برق، حملونقل و فرآیندهای صنعتی است که خود نیز به یک دوره زمانی مشابه نیاز دارد.
سعدی نشسته بر دل مهری به روزگار
بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران
با آغاز قرن بیستویکم و افزایش آگاهی و اجماع جهانی در ارزیابی آثار منفی محیط زیستی مصرف سوختهای فسیلی و نهضتهای کاهش پراکنش گازهای گلخانهای و خطرات آن بر حیات بویژه بر ریههای انسان و سایر جانداران و بر آب، زمین و جنگل به تکنولوژیهای کاهنده مصرف سوختهای غیرفسیلی روی آوردهاند؛ که با نزول سرمایهگذاری در موتورهای درون سوز رخ نمون شده است.
در نتیجه برای نخستین بار، پساز 140 سال رشد مداوم سالانه مصرف سوختهای نفتی، افزایش تقاضا در سال 2018 متوقف شد. ولی همزمان غیراوپکیها توانستند تولید خود را از اوپکیها بیشتر کنند؛ اما این دولت مستعجل بود چون با فرارسیدن پاندمی کرونا در نیمه دوم سال 2019 شاهد کاهش مصرف سوخت در سال 2020 هستیم که فشار آن را اوپکیها و غیراوپکیها همزمان تجربه میکنند، چندان که تولید نفت غیرمتعارف در امریکا کاهش یافته است. این کاهش شدت تقاضا برای فرآوردههای نفتی به تثبیت نسبی قیمتهای نفت و فرآورده در سطحی پایینتر از متوسط قیمتها در سالهای پیش از 2015 شده است.
از سوی دیگر، با کاهش درآمدهای پترو دلار، ولخرجی نوکیسهها ته کشیده است، ولی مثل اینکه اوپکیها دیر پیمیبرند که بر سر مرغی که تخم طلا میگذارد، نباید منازعه کرد؛ چندان که نباید نگهداری از تخم طلا را فراموش کرد. وعده خداوند در قرآن کریم حق است که میفرماید منازعه نکنید که شکست میخورید و ناتوان میشوید «و لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکمْ».
و چنین است که این بازی منطقهای کودکان خرسک باز، با رهبری معاویه بن سلمان و عمروعاص بن زاید، چوب آغاز افول اوپک را در شصت سالگی آن بر طبل و سرای جهان میکوبند. به گفته قرآن که گویا وهابیها نمیخواهند آن را بفهمند: «تلک الایام نداولها بین الناس»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
60 سال با سیاست نفتی یا نفت سیاسی
-
اوپک، محور بازار جهانی نفت
-
آیا اوپک در شصت سالگی افول میکند؟
اخبارایران آنلاین