ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بمب «مگان» در کاخ باکینگهام
همسر پرنس«هری»، خاندان سلطنتی انگلیس را به نژادپرستی متهم کرد
بنفشه غلامی/ یکشنبه شب، هنگامی که اعضای خاندان سلطنتی انگلیس با توجه به اختلاف زمانی با امریکا، در خواب به سر میبردند، «هری» و «مگان» زوج جدا شده از این خاندان در یک افشاگری بیسابقه، در برنامه پرطرفدار امریکایی «اپرا» از رنجهایی که در کاخ باکینگهام متحمل شدند، سخن گفتند. «هری» از فرهنگ رنج بردن در سکوت در خاندان سلطنتی سخن گفت و «مگان»، همسر امریکاییاش سختترین ضربهها را بر پیکر خاندان سلطنتی انگلیس وارد آورد و آنها را متهم به نژادپرستی کرد و در حالی که دستبند الماس پرنسس «دایانا» را در دست داشت، از رنجهایی گفت که او را به سوی خودکشی سوق دادند.
اینطور که مشخص است، مصاحبههای جنجالی خانواده سلطنتی انگلیس باید هر نسل یکبار رخ دهد. سال 1970 ادوارد هشتم در مصاحبهای، برای کاخ باکینگهام جنجالی بزرگ درست کرد، 25 سال بعد در سال 1995 پرنسس دایانا این کار را کرد و اکنون «مگان مارکل». «مگان» با حرفهایش زخمهای کهنه خاندان سلطنتی را باز کرد. آنچه او گفت، یادآور سخنانی بود که روزگاری پرنسس «دایانا»، مادر پرنس «هری»، بر زبان رانده بود و در اوج کشاکشهایش با کاخ باکینگهام در تصادفی مشکوک که هرگز تحقیقات درباره آن به نتیجه نرسید، جان باخت. به گزارش سایت شبکه خبری «سیانان»، «مگان مارکل» یکشنبه شب به همراه «هری» در برنامه هفتگی معروف «اپرا وینفری» در شبکه خبری «سیبیاس» حاضر شد و چیزهایی را گفت که واکنش انگلیس را به همراه داشت. عروس خاندان سلطنتی انگلیس که بیش از یک سال پیش به همراه همسرش، «هری»، عطای کاخ سلطنتی را به لقایش بخشیدند و با چشم پوشیدن بر همه امتیازات مالی و معنوی که از این طریق نصیبشان میشد، در کانادا رحل اقامت افکندند، در این مصاحبه از تمایلش به خودکشی گفت: «در خاندان سلطنتی مجبور شدم طبیعت خود را سرکوب کنم و به یک زندگی کاملاً در انزوا تن دهم. تنها و بدون هیچ حامی.» او سپس در حالی که تلاش میکرد، اشکهایش سرازیر نشوند، مدعی شد پس از پیوستن به خاندان سلطنتی دیگر به گذرنامه و حتی گواهینامهاش دسترسی نداشت و همین انزوا و تحت نظر بودن در نهایت باعث شد به خودکشی فکر کند؛ «اما بعد از خودم خجالت کشیدم و افکارم را با هری در میان گذاشتم. چون اگر به او نمیگفتم، ممکن بود دست به چنین کاری بزنم.» «هری» هم در این مصاحبه گفت که از افکار خودکشی همسرش وحشتزده شده بوده است. او گفت: «فرهنگ رنج در سکوت فرهنگ خاندان سلطنتی انگلیس است. نمیدانستم چه باید انجام دهم.» او هم از زندگی در باکینگهام با نارضایتی یاد میکند و میگوید: «احساس میکردم در این سیستم گیر افتادهام و همانند پدر و برادرم راهی جز پذیرش آن ندارم.»
«مگان» و «هری» میگویند آنچه شرایط را برای آنها دشوارتر میکرد، نژاد «مگان» به عنوان فرزند پدری سیاهپوست بود. «هری» مدعی است این مشکل خیلی بزرگی بود و با اینکه خاندان سلطنتی انگلیس میتوانستند، در رسانهها درباره این مسأله بهراحتی صحبت کنند، این کار را نکردند. او گفت: این قضیه زمانی اهمیت خود را نشان میدهد که توجه داشته باشیم این رفتار چه تأثیری بر جامعه میگذارد.» «مگان» هم تأکید میکند که مسأله نژاد به او ختم نشد. او که منتظر تولد فرزند دوم خود است، مدعی شد: «خاندان سلطنتی بشدت نگران آن بودند که رنگ پوست «آرچی» (پسر هری و مگان) تیره شود. آنها این مسأله را با من مطرح کردند.» «هری» وجود چنین مکالمهای را تأیید کرد. اما هیچکدام از آنها فاش نکردند این نگرانی را چه کسی مطرح کرده بوده است.
در بخش دیگری از این مصاحبه «هری» نیز از روابط تیره خود با خانوادهاش پس از جدایی از کاخ باکینگهام سخن گفت: «پرنس چارلز، پدرم، تا مدتها بعد از زمانی که از خاندان جدا شدیم، دیگر با من حرف نزد و بهتازگی مکالمهای داشتهایم. برادرم هم همینطور. اما من هنوز او را دوست دارم و فکر میکنم، زمان همه چیز را درست میکند.»
تکرار تاریخ
شاید «هری» خوشبین باشد که زمان روابطش را با پدر و برادرش بهبود بخشد. اما آنچه تغییر نمیکند، تأثیری است که این مصاحبه میتواند بر خاندان سلطنتی انگلیس داشته باشد. این مصاحبه شبیه انفجار بمبی چند تنی وسط کاخ باکینگهام است. هرچند رسانههای انگلیسی بهطور متفقالقول به «هری» و «مگان» بابت این مصاحبه حمله کردند، اما اولین بازتاب رسمی این مصاحبه در سخنان وزیر امور کودکان انگلیس مشاهده شد. «ویکی فورد» در مصاحبه با «اسکای نیوز» گفت: «در جامعه ما هیچ جایی برای نژادپرستی وجود ندارد. همه ما باید با همکاری با یکدیگر مطمئن شویم چنین چیزی رخ نمیدهد.» «کیت گرین»، وزیر آموزش در سایه انگلیس هم در مصاحبه دیگری با همین شبکه خبری از کاخ باکینگهام خواست، تحقیقاتی را در این خصوص آغاز کند.
کاخ باکینگهام نیز بلافاصله پس از انتشار این سخنان اعلام کرد، تحقیقات درباره اظهارات «مگان مارکل» را آغاز میکند. اما برملا شدن ریاکاریها در باکینگهام چیزی است که این نهاد بهسختی خواهد توانست آنها را برطرف کند. ضمن اینکه، این رخداد آنقدر بزرگ است که خاندان سلطنتی که معمولاً تلاش میکنند، خبرهای جنجالی را تخفیف دهند، برای کاهش اهمیت آن به دردسر خواهند افتاد. در همین ارتباط «ماکس فاستر»، تحلیلگر «سیانان» در امور خاندان سلطنتی انگلیس میگوید: «بحرانی که مصاحبه مگان مارکل برای کاخ باکینگهام ایجاد خواهد کرد، میتواند بسیار عظیمتر از بحرانی باشد که یک ربع قرن پیش دایانا در مصاحبه با بیبیسی، ایجاد کرده بود. او سال 1995 در برنامه پانورامای بیبیسی، برای اولین بار از ارتباط پنهانی همسرش «چارلز» با «کاملیا پارکر بولز» که اکنون همسر «چارلز» است، سخن گفت. با توجه به محبوبیت «دایانا» این سخنان برای کاخ باکینگهام دردسر زیادی تولید کرد. اکنون نیز مگان با اتهامات نژادپرستی و سوق داده شدن به خودکشی، باعث دردسر باکینگهام شده است.»
اینطور که مشخص است، مصاحبههای جنجالی خانواده سلطنتی انگلیس باید هر نسل یکبار رخ دهد. سال 1970 ادوارد هشتم در مصاحبهای، برای کاخ باکینگهام جنجالی بزرگ درست کرد، 25 سال بعد در سال 1995 پرنسس دایانا این کار را کرد و اکنون «مگان مارکل». «مگان» با حرفهایش زخمهای کهنه خاندان سلطنتی را باز کرد. آنچه او گفت، یادآور سخنانی بود که روزگاری پرنسس «دایانا»، مادر پرنس «هری»، بر زبان رانده بود و در اوج کشاکشهایش با کاخ باکینگهام در تصادفی مشکوک که هرگز تحقیقات درباره آن به نتیجه نرسید، جان باخت. به گزارش سایت شبکه خبری «سیانان»، «مگان مارکل» یکشنبه شب به همراه «هری» در برنامه هفتگی معروف «اپرا وینفری» در شبکه خبری «سیبیاس» حاضر شد و چیزهایی را گفت که واکنش انگلیس را به همراه داشت. عروس خاندان سلطنتی انگلیس که بیش از یک سال پیش به همراه همسرش، «هری»، عطای کاخ سلطنتی را به لقایش بخشیدند و با چشم پوشیدن بر همه امتیازات مالی و معنوی که از این طریق نصیبشان میشد، در کانادا رحل اقامت افکندند، در این مصاحبه از تمایلش به خودکشی گفت: «در خاندان سلطنتی مجبور شدم طبیعت خود را سرکوب کنم و به یک زندگی کاملاً در انزوا تن دهم. تنها و بدون هیچ حامی.» او سپس در حالی که تلاش میکرد، اشکهایش سرازیر نشوند، مدعی شد پس از پیوستن به خاندان سلطنتی دیگر به گذرنامه و حتی گواهینامهاش دسترسی نداشت و همین انزوا و تحت نظر بودن در نهایت باعث شد به خودکشی فکر کند؛ «اما بعد از خودم خجالت کشیدم و افکارم را با هری در میان گذاشتم. چون اگر به او نمیگفتم، ممکن بود دست به چنین کاری بزنم.» «هری» هم در این مصاحبه گفت که از افکار خودکشی همسرش وحشتزده شده بوده است. او گفت: «فرهنگ رنج در سکوت فرهنگ خاندان سلطنتی انگلیس است. نمیدانستم چه باید انجام دهم.» او هم از زندگی در باکینگهام با نارضایتی یاد میکند و میگوید: «احساس میکردم در این سیستم گیر افتادهام و همانند پدر و برادرم راهی جز پذیرش آن ندارم.»
«مگان» و «هری» میگویند آنچه شرایط را برای آنها دشوارتر میکرد، نژاد «مگان» به عنوان فرزند پدری سیاهپوست بود. «هری» مدعی است این مشکل خیلی بزرگی بود و با اینکه خاندان سلطنتی انگلیس میتوانستند، در رسانهها درباره این مسأله بهراحتی صحبت کنند، این کار را نکردند. او گفت: این قضیه زمانی اهمیت خود را نشان میدهد که توجه داشته باشیم این رفتار چه تأثیری بر جامعه میگذارد.» «مگان» هم تأکید میکند که مسأله نژاد به او ختم نشد. او که منتظر تولد فرزند دوم خود است، مدعی شد: «خاندان سلطنتی بشدت نگران آن بودند که رنگ پوست «آرچی» (پسر هری و مگان) تیره شود. آنها این مسأله را با من مطرح کردند.» «هری» وجود چنین مکالمهای را تأیید کرد. اما هیچکدام از آنها فاش نکردند این نگرانی را چه کسی مطرح کرده بوده است.
در بخش دیگری از این مصاحبه «هری» نیز از روابط تیره خود با خانوادهاش پس از جدایی از کاخ باکینگهام سخن گفت: «پرنس چارلز، پدرم، تا مدتها بعد از زمانی که از خاندان جدا شدیم، دیگر با من حرف نزد و بهتازگی مکالمهای داشتهایم. برادرم هم همینطور. اما من هنوز او را دوست دارم و فکر میکنم، زمان همه چیز را درست میکند.»
تکرار تاریخ
شاید «هری» خوشبین باشد که زمان روابطش را با پدر و برادرش بهبود بخشد. اما آنچه تغییر نمیکند، تأثیری است که این مصاحبه میتواند بر خاندان سلطنتی انگلیس داشته باشد. این مصاحبه شبیه انفجار بمبی چند تنی وسط کاخ باکینگهام است. هرچند رسانههای انگلیسی بهطور متفقالقول به «هری» و «مگان» بابت این مصاحبه حمله کردند، اما اولین بازتاب رسمی این مصاحبه در سخنان وزیر امور کودکان انگلیس مشاهده شد. «ویکی فورد» در مصاحبه با «اسکای نیوز» گفت: «در جامعه ما هیچ جایی برای نژادپرستی وجود ندارد. همه ما باید با همکاری با یکدیگر مطمئن شویم چنین چیزی رخ نمیدهد.» «کیت گرین»، وزیر آموزش در سایه انگلیس هم در مصاحبه دیگری با همین شبکه خبری از کاخ باکینگهام خواست، تحقیقاتی را در این خصوص آغاز کند.
کاخ باکینگهام نیز بلافاصله پس از انتشار این سخنان اعلام کرد، تحقیقات درباره اظهارات «مگان مارکل» را آغاز میکند. اما برملا شدن ریاکاریها در باکینگهام چیزی است که این نهاد بهسختی خواهد توانست آنها را برطرف کند. ضمن اینکه، این رخداد آنقدر بزرگ است که خاندان سلطنتی که معمولاً تلاش میکنند، خبرهای جنجالی را تخفیف دهند، برای کاهش اهمیت آن به دردسر خواهند افتاد. در همین ارتباط «ماکس فاستر»، تحلیلگر «سیانان» در امور خاندان سلطنتی انگلیس میگوید: «بحرانی که مصاحبه مگان مارکل برای کاخ باکینگهام ایجاد خواهد کرد، میتواند بسیار عظیمتر از بحرانی باشد که یک ربع قرن پیش دایانا در مصاحبه با بیبیسی، ایجاد کرده بود. او سال 1995 در برنامه پانورامای بیبیسی، برای اولین بار از ارتباط پنهانی همسرش «چارلز» با «کاملیا پارکر بولز» که اکنون همسر «چارلز» است، سخن گفت. با توجه به محبوبیت «دایانا» این سخنان برای کاخ باکینگهام دردسر زیادی تولید کرد. اکنون نیز مگان با اتهامات نژادپرستی و سوق داده شدن به خودکشی، باعث دردسر باکینگهام شده است.»
شمارش معکوس برای مجازات قاتل «فلوید»
زهره صفاری/ پس از بیش از 9 ماه از قتل فجیع «جورج فلوید» سیاهپوست، به دست افسر پلیس «مینه سوتا»ی امریکا که زمینهساز اعتراضات گسترده علیه نژادپرستی در ایالات متحده و بسیاری از نقاط جهان شد، تاریخیترین و یکی از مهمترین محاکمههای تاریخ افسران خاطی پلیس امریکا از دیروز کلید خورد.
به گزارش «نیویوک تایمز»، 25 مه سال گذشته میلادی تصاویر تکاندهنده ویدئوی دستگیری «فلوید» 46 ساله توسط «درک چاوین» به اتهام سرقت در حالی در شبکههای مجازی منتشر شد که «چاوین»، مرد سیاهپوست را روی زمین خوابانده و در حالی که دستان او را از پشت دستبند زده بود زانویش را روی گلوی او میفشرد. فشار بیامان و التماسهای «فلوید» نزدیک به 9 دقیقه ادامه داشت و سرانجام مرد سیاهپوست نفسهایش به شماره افتاد و لحظاتی بعد جان داد.
گرچه خشونت علیه سیاهپوستان در امریکا و بویژه در مینهسوتا موضوع تازهای نبود اما آخرین کلمات «فلوید» برای رهایی، آنچنان ولولهای در جهان به وجود آورد که در کمتر از یک روز معترضان به این خشونتها در سراسر امریکا و در بسیاری از کشورهای جهان به خیابانها آمدند و پیام «زندگی سیاهپوستان مهم است» را فریاد زدند.
به نوشته «گاردین»، «درک چاوین» افسر سفیدپوست خاطی با افزایش اعتراضات اخراج شد و به جرم قتل از نوع درجه دوم و کشتار از نوع درجه دوم محکوم اما با قرار وثیقه آزاد و در مکانی نامعلوم پنهان شد. سه افسر همراه او نیز به جرم مشارکت در این قتل محکوم و قرار است در ماه آگوست محاکمه شوند. اما در این میان آنچه فعالان حقوق بشری و خانوادههای قربانیان سیاهپوست و بویژه نزدیکان «فلوید» را نگران کرده است، اجرا نشدن عدالت در این پرونده است. براساس قانون امریکا در صورتی که اقدام «چاوین» قتل از نوع درجه دوم محسوب شود، او با 40 سال زندان به شرط وثیقه روبهرو می شود و اگر اتهام قتل نفس از نوع درجه دوم و اتهام قتل درجه سوم او نیز تأیید شود مجموعاً 25 سال زندان در انتظارش خواهد بود. «زاریه گریوز» یکی از فعالان مینیاپولیس معتقد است: «ما در کنار دیگر معترضان همانطور که سراسر تابستان گذشته تظاهرات کردیم در خیابانها میمانیم. اما اگر افسران خاطی تبرئه شده یا مجازات سبک بگیرند بدون شک ناامید خواهیم شد.» دادگاه رسیدگی به این پرونده تحت تدابیر پیشگیرانه کرونایی و تنها با دو شاهد؛ یک نفر از خانواده فلوید و یک نفر از خانواده چاوین برگزار میشود. از طرفی پیشبینی میشود وکلای مدافع برای تبرئه متهم به بدنام کردن مقتول به خاطر استفاده از مواد مخدر رو آورند.
به همین دلیل کارشناسان نیویورک تایمز معتقدند تنوع نژادی هیأت منصفه در این پرونده بسیار مهم است. چراکه تحقیقات نشان میدهد این چیدمان متنوع عملکرد هیأت ژوری را از همه ابعاد مورد توجه قرار داده و قضاوتی عادلانهتر را در نتیجه خواهد داشت. ضمن اینکه این تنوع نژادی مشروعیت حکم صادره را نیز بیشتر میکند.
با وجود این تحلیلها، همزمان با آغاز فرایند انتخاب هیأت منصفه، نیروهای پلیس مینهسوتا در اطراف ساختمان دادگستری در آمادهباش قرار گرفتند و به نوشته شبکه «آناتولی»، مقامات این شهر برای تأمین امنیت مقامات قضایی با صرف میلیونها دلار، حصارهای بلند فلزی نیز برای پیشگیری از مخاطرات هر نوع شورشی در اطراف ساختمان نصب کردند. این در شرایطی است که لایحه اصلاح رفتار خشونتآمیز پلیس و ممنوعیت فشار زانو بر گردن همچنان در سنا در انتظار تأیید قرار دارد و رئیس جمهوری امریکا نیز اعلام کرده که در صورت تأیید سنا آن را تصویب خواهد کرد. در واقع این موضوع از آن جهت که نخستین آزمون رئیس جمهوری امریکا برای عمل به وعدههایش در مبارزه با نژادپرستی خواهد بود، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
به گزارش «نیویوک تایمز»، 25 مه سال گذشته میلادی تصاویر تکاندهنده ویدئوی دستگیری «فلوید» 46 ساله توسط «درک چاوین» به اتهام سرقت در حالی در شبکههای مجازی منتشر شد که «چاوین»، مرد سیاهپوست را روی زمین خوابانده و در حالی که دستان او را از پشت دستبند زده بود زانویش را روی گلوی او میفشرد. فشار بیامان و التماسهای «فلوید» نزدیک به 9 دقیقه ادامه داشت و سرانجام مرد سیاهپوست نفسهایش به شماره افتاد و لحظاتی بعد جان داد.
گرچه خشونت علیه سیاهپوستان در امریکا و بویژه در مینهسوتا موضوع تازهای نبود اما آخرین کلمات «فلوید» برای رهایی، آنچنان ولولهای در جهان به وجود آورد که در کمتر از یک روز معترضان به این خشونتها در سراسر امریکا و در بسیاری از کشورهای جهان به خیابانها آمدند و پیام «زندگی سیاهپوستان مهم است» را فریاد زدند.
به نوشته «گاردین»، «درک چاوین» افسر سفیدپوست خاطی با افزایش اعتراضات اخراج شد و به جرم قتل از نوع درجه دوم و کشتار از نوع درجه دوم محکوم اما با قرار وثیقه آزاد و در مکانی نامعلوم پنهان شد. سه افسر همراه او نیز به جرم مشارکت در این قتل محکوم و قرار است در ماه آگوست محاکمه شوند. اما در این میان آنچه فعالان حقوق بشری و خانوادههای قربانیان سیاهپوست و بویژه نزدیکان «فلوید» را نگران کرده است، اجرا نشدن عدالت در این پرونده است. براساس قانون امریکا در صورتی که اقدام «چاوین» قتل از نوع درجه دوم محسوب شود، او با 40 سال زندان به شرط وثیقه روبهرو می شود و اگر اتهام قتل نفس از نوع درجه دوم و اتهام قتل درجه سوم او نیز تأیید شود مجموعاً 25 سال زندان در انتظارش خواهد بود. «زاریه گریوز» یکی از فعالان مینیاپولیس معتقد است: «ما در کنار دیگر معترضان همانطور که سراسر تابستان گذشته تظاهرات کردیم در خیابانها میمانیم. اما اگر افسران خاطی تبرئه شده یا مجازات سبک بگیرند بدون شک ناامید خواهیم شد.» دادگاه رسیدگی به این پرونده تحت تدابیر پیشگیرانه کرونایی و تنها با دو شاهد؛ یک نفر از خانواده فلوید و یک نفر از خانواده چاوین برگزار میشود. از طرفی پیشبینی میشود وکلای مدافع برای تبرئه متهم به بدنام کردن مقتول به خاطر استفاده از مواد مخدر رو آورند.
به همین دلیل کارشناسان نیویورک تایمز معتقدند تنوع نژادی هیأت منصفه در این پرونده بسیار مهم است. چراکه تحقیقات نشان میدهد این چیدمان متنوع عملکرد هیأت ژوری را از همه ابعاد مورد توجه قرار داده و قضاوتی عادلانهتر را در نتیجه خواهد داشت. ضمن اینکه این تنوع نژادی مشروعیت حکم صادره را نیز بیشتر میکند.
با وجود این تحلیلها، همزمان با آغاز فرایند انتخاب هیأت منصفه، نیروهای پلیس مینهسوتا در اطراف ساختمان دادگستری در آمادهباش قرار گرفتند و به نوشته شبکه «آناتولی»، مقامات این شهر برای تأمین امنیت مقامات قضایی با صرف میلیونها دلار، حصارهای بلند فلزی نیز برای پیشگیری از مخاطرات هر نوع شورشی در اطراف ساختمان نصب کردند. این در شرایطی است که لایحه اصلاح رفتار خشونتآمیز پلیس و ممنوعیت فشار زانو بر گردن همچنان در سنا در انتظار تأیید قرار دارد و رئیس جمهوری امریکا نیز اعلام کرده که در صورت تأیید سنا آن را تصویب خواهد کرد. در واقع این موضوع از آن جهت که نخستین آزمون رئیس جمهوری امریکا برای عمل به وعدههایش در مبارزه با نژادپرستی خواهد بود، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
ممنوعیت پوشاندن چهره زنان در سوئیس
طرح ممنوعیت استفاده از نقاب و برقع برای زنان در اماکن عمومی که از سوی گروههای راست سوئیس پیشنهاد شده بود با 51.2 درصد آرای همهپرسی اخیر این کشور تأیید شد.
به گزارش ایرنا به نقل از «سیانان»، این همهپرسی در 26 استان سوئیس انجام شد و رأیدهندگان در حالی به ممنوعیت پوشش کامل چهره رأی دادند که هنوز این طرح برای قانونی شدن نیازمند تصویب در مجلس کانتونهای (استانهای) سوئیس است. این ممنوعیت در صورت تصویب در همه اماکن عمومی این کشور بجز مراکز مذهبی و مقدس اجرا میشود. این در حالی است که بسیاری از نهادهای مذهبی و دینی، سازمان حقوق بشر و کنشگران مدنی به آن انتقاد کرده و شورای مذاهب سوئیس نیز با محکومیت این همهپرسی، این طرح را نوعی نقض آزادی در اجرای اعتقادات مذهبی دانسته است.
خط و نشان «گانتس» برای «نتانیاهو»
«بنی گانتس» اعلام کرد آبی و سفیدها برای جایگزینی کابینه نتانیاهو با طرفی خواهند بود که 61 کرسی کنست را داشته باشد.
به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری «سما» فلسطین، رهبر آبی و سفیدهای رژیم صهیونیستی گفت:«می خواهم هر شخصی را که بتواند جای نتانیاهو را بگیرد چه «یائیر» باشد، چه «گیدئون ساعر» یا هر شخص دیگری توصیه به اعتدال کنم. چراکه ما در هر جایی غیر از دولت نتانیاهو باشیم من در آرامش میخوابم. من برای تشکیل حزب مکمل و تأثیرگذار در کنار کابینه جایگزین نتانیاهو خواهم بود. نتانیاهو نتوانست تعهدش را به من انجام دهد و از او نمیگذرد و هرگز دیداری نیز با او نخواهم داشت. نتایج نظرسنجی هم نشان میدهد جایگاه من همچنان پایدار است و قویتر نیز میشود.»
.
ملاقات پاپ با پدر «آیلان کردی»
پاپ فرانسیس که دیروز عراق را به مقصد واتیکان ترک کرد، روز یکشنبه در یکی از آخرین دیدارهای خود با پدر «آیلان کردی»، پسر سوری که جسدش در سال ۲۰۱۵ در ساحل ترکیه پیدا شد، ملاقات کرد. به گزارش ایسنا به نقل از رویترز، پاپ در حالی در اولین سفر خود به عراق با «عبدالله کردی» در شهر کردنشین «اربیل» ملاقات کرد که در این شهر به موعظه درباره پایان درگیری و خشونتهای فرقهای پرداخت. واتیکان در بیانیهای اعلام کرد: پاپ زمان طولانی را با وی سپری کرد و با کمک یک مترجم قادر بود به درد پدری برای فقدان خانواده خویش، گوش سپارد. عبدالله کردی از دلسوزی پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان برای مهاجرانی که به دنبال تفاهم، صلح و امنیت هستند و کشورشان را با خطر از دست دادن جان خود ترک میکنند، قدردانی کرد
خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
دوران مدرسه و مصدق
محیط خانوادگی من همانند دیگر سوریها، محیطی ملی بود و «موفق الشرع» از جمله افرادی بود که سنگ بنای «جنبش بعث» را در استان «درعا» گذاشتند. او کتابخانه غسانی و بعد «مرکز قومی عربی» که خود تأسیس و اداره کرد را پایگاه اساسی خود برای تبلیغ نوگرایی و آزادی قرار داده بود. خواهران او بهعنوان مثال در جنبش زنان راه افتاده در آغاز دهه ۱۹۵۰ فعال بودند و از وجهه همراه با احترامی در میان عشایر سنتی «حوران» برخوردار بودند. بیتردید پدرشان «محمد شرع» که فرانسویها او را محکوم به اعدام کرده بودند، در کسب این جایگاه توسط آنها نقش اساسی داشت.
در دبیرستان اشتیاق زیادی به بحث و جدلهای سیاسی داشتیم و بهدنبال حریف میگشتیم. گاه وارد جدال کلامی تند درباره تحولات روز میشدیم که در آن دوره بسیار هم زیاد بود. انقلاب ۱۹۵۲ در «مصر» و «افسران آزاد» و «جمال عبدالناصر»، انقلاب «محمد مصدق» در «ایران» و ملی شدن [صنعت] نفت در سال ۱۹۵۳، «پیمان بغداد» در عهد «نوری سعید» در «عراق» و حمله گسترده علیه ناسیونالیستهای سوری که همگی متهم به ترور سرهنگ «عدنان مالکی» در سال ۱۹۵۵ شدند، ملی شدن «کانال سوئز» و جنگ سه جانبه علیه «مصر» در سال ۱۹۵۶ و انقلاب [چهارده] ژوئیه ۱۹۵۸ در «عراق» که با وجود همراه بودن با خشونت، انعکاس مثبت خود را در سراسر منطقه داشت.
تلاش «اخوان المسلمین» برای ترور «جمال عبدالناصر» در سال ۱۹۵۴ را محکوم کردیم، اما در عین حال اعدام اخوانیها پس از ترور، را تأیید نکردیم و از این خوشحال شدیم که دانستیم برخی رهبران «بعث» در «دمشق»، تلاش برای ترور را محکوم، اما از اقدام «عبدالناصر» به اعدام اعضای «اخوان المسلمین» راضی نیستند. شاید چیزی که بر تکاپوها و مناقشههای ما غلبه داشت و در شکلگیری زودهنگام آگاهی سیاسی ما نیز سهمی ایفا کرد، خوانش ما از رویدادها در آن زمان بود، که با تغییر زمانه، تغییر زیادی نکرد زیرا این خوانش تنها بر شعارها و برخورد واکنشی استوار نبود و بر نگاهی درازمدت و قطب نمایی بنا نهاده شده، که عقل حافظ آن بود. من بهعنوان یک دانشآموز دبیرستانی در دهه ۱۹۵۰، از عمق جان بر این باور بودم که شجاعت تنها در صورتی که با حکمت همراه شود، ارزش واقعی خود را خواهد یافت.
کشمکشهای سیاسی در داخل و خارج «سوریه» در میان ما دانشآموزان نیز به شکل بحثهای تند و جدال و ستیزهایی منعکس میشد و گاه ما را از درس خواندن و خوب گوش دادن به درس معلمان باز میداشت و برخی اوقات حتی باعث میشد از جزئیات مشکلات و مصیبتهای مادی و طبی غفلت کنیم که خانوادههای ما با آن روبهرو بودند. پدرم بیش از یک سال، بیمار بود و من وضعیت سلامتی او را از نزدیک دنبال نمیکردم. برادرم «علی»، پدر را به پزشکی در «درعا» و متخصصی در «دمشق» میبرد و میآورد. بالاخره جراحی ناموفق روی پدر انجام و موجب شد، هفتهها و ماهها با درد شدید، در بستر بیفتد. پدر نمیپذیرفت که داروهای مسکن بخورد و من ناله پیوسته و بدون توقف او را تا ساعتهای پایانی شب، میشنیدم.
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
اختلافات مخالفان ونزوئلا
سرعت عمل پایین و فقدان مهارت ما موهبتی برای مادورو و حکومتش و حامیان کوبایی و روسی او بود. تأمین کنندگان مالی و تجار جهانی که توجهی به خوب و بد قضایا نداشتند، از هر گونه شکافی در تلاشهای ما برای اعمال فشار بر ونزوئلا در راستای منافع اقتصادی خود سوءاستفاده میکردند؛ تماشای این وضعیت واقعاً دردناک بود.
شاید یکی از آزاردهندهترین تصمیمها 11 مارس اتخاذ شد، هنگامی که پمپئو اقدام به بستن سفارت ما در کاراکاس و برگرداندن همه نیروهای امریکایی حاضر در این سفارتخانه کرد. روشن بود که پرسنل ما در این سفارتخانه در معرض خطر و تهدید بودند و آدمکشی و قتل نیروهای شبه نظامی طرفدار مادورو قابل انکار نبود. پمپئو بخش مهمی از اعتبار سیاسی خود را با انتقاد منطقی از اشتباهات دولت اوباما در دوران بحران بنغازی در لیبی در سپتامبر 2012 (که منجر به کشته شدن چند دیپلمات امریکایی شد) کسب کرده بود. پمپئو همچون تصمیم اولیه خود در کاهش تعداد کارکنان سفارت امریکا در بغداد و بستن کنسولگری ما در بصره مصمم بود از بروز یک «بنغازی دیگر» در دوران وزارت خود جلوگیری کند. ترامپ حتی از او هم حساستر بود. با اشاره پمپئو به خطر ادامه حضور کارکنان سفارت ما در کاراکاس، ترامپ بلافاصله تصمیم گرفت آنها را خارج کند و پمپئو با سرعت و چابکی مثال زدنی این اقدام را انجام داد. وقتی اتفاقی رخ میدهد، ارزیابی آن آسانتر میشود، اما تعطیل کردن سفارت کاراکاس ثابت کرد که این اقدام نقش مخربی در تلاشهای ما علیه مادورو داشت؛ بیشتر سفارتخانههای اروپایی و کشورهای امریکای لاتین بدون هیچ حادثه خاصی باز ماندند اما حضور و تأثیرگذاری ما در ونزوئلا آشکارا کاهش یافته بود. به خاطر آسانگیری اوباما در قبال رژیمهای مستبد و تهدیدهای چین و روسیه در نیمکره غربی، ما تا همان موقع نیز رصد اوضاع ونزوئلا را تا حد قابل توجهی از دست داده بودیم، حتی بدتر از آن، مدیریت غلط وزارت خارجه بعد از تعطیلی سفارت بود. این وزارتخانه حتی از اعزام فوری «جیمی استوری» کاردار امریکا در کاراکاس و تعداد اندکی از همکاران او به کلمبیا خودداری کرد. آنها با استقرار در کلمبیا میتوانستند با همکاری نزدیک با سفارت ما در بوگوتا برخی فعالیتهای قبلی خود را در داخل ونزوئلا ادامه دهند. اداره نیمکره غربی در وزارت خارجه به جای انجام این کار، تیم دیپلماتیک کاراکاس را در واشنگتن نگه داشت تا آنها را تحت کنترل کامل داشته باشد. این اداره کمکی به تلاشهای ما برای سرنگونی مادورو نکرد. یکی از تحولات مثبت این بود که مذاکرات مخالفان با مقامات کلیدی رژیم نشان داد که آنها در بین خود دچار اختلاف هستند و این همان چیزی بود که ما به دنبال آن بودیم. غلبه بر سالها بیاعتمادی آسان نبود اما ما تلاش کردیم به مقامهایی که امکان جدایی آنها از رژیم مادورو وجود داشت، نشان دهیم که هم مخالفان دولت و هم واشنگتن درباره موضوع عفو مقامات وابسته به رژیم جدی هستند و از پیگرد جنایی آنها به بهانه تخلفات قبلیشان خودداری خواهند کرد. این یک سیاست واقع گرایانه بود؛ بسیاری از مقامهای ارشد رژیم، فاسد بودند و برای مثال از قاچاق مواد مخدر درآمد کسب میکردند و سوابق حقوق بشری آنها چندان مثال زدنی نبود، اما من قویاً معتقد بودم که بهتر است به جای پایبندی به «اصول» که باعث تداوم سرکوبها و سلطه کشورهایی مانند کوبا و روسیه در ونزوئلا میشد، باید برخی از موانع اخلاقی را زیر پا گذاشت و با سرنگونی رژیم، مردم ونزوئلا را آزاد کرد. به همین دلیل بود که در توئیتی برای مادورو آرزو کردم دوران بازنشستگی آرامی را در ساحلی زیبا (مثلاً در کوبا) داشته باشد. چنین گزینهای را قلباً دوست نداشتم اما بسیار بهتر از این بود که همچنان در قدرت بماند.
هشت صبح(افغانستان):
زنان افغانستان امسال در حالی هشتم مارس؛ روز جهانی همبستگی زنان جهان را پاس داشتهاند که افزایش بیسابقه خشونت علیه زنان خبرنگار و کشتار آنان ، نگرانی هایی را به وجود آورده است. این دغدغه در افغانستان به جایی رسیده که نهادهای حامی خبرنگاران خواستار حمایت جدی دولت این کشور شده اند.
فیگارو(فرانسه):
هر چه «امانوئل مکرون» رئیس جمهوری فرانسه به زمان انتخابات نزدیک تر میشود، نگرانیها برای شکست را جدی تر از قبل احساس میکند. چراکه در حال حاضر نتایج نظرسنجیهای اخیر از حمایت 48 درصدی از «مارین لوپن» رقیب جدی مکرون حکایت دارد و هواداران حزب چپ فرانسه نیز تصمیمی برای حمایت از رئیس جمهوری فعلی نشان نمیدهد.
نشنال پست(کانادا):
بزرگترین اتحادیههای تجاری میانمار اعلام کردند که به منظور حمایت از کمپینهای ضدکودتای اخیر این کشور، همه درگاههای مالی را از دیروز مسدود خواهند کرد. این اقدام در پی خشونت بی حد نیروهای امنیتی علیه معترضان و تصرف بیمارستانهای بزرگ شهر یانگون به منظور تحت فشار قرار دادن خونتا انجام شده است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
بمب «مگان» در کاخ باکینگهام
-
شمارش معکوس برای مجازات قاتل «فلوید»
-
ممنوعیت پوشاندن چهره زنان در سوئیس
-
خط و نشان «گانتس» برای «نتانیاهو»
-
ملاقات پاپ با پدر «آیلان کردی»
-
روایت گمشده
-
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
-
هشت صبح(افغانستان):
-
فیگارو(فرانسه):
-
نشنال پست(کانادا):
اخبارایران آنلاین