ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس قوه قضائیه خبر داد
118 بازدید از زندانها در یک ماه
گروه سیاسی/ رئیس قوه قضائیه در تشریح رویکرد اصلاح و تربیت در زندانها و رسیدگی به مشکلات مددجویان و خانوادههای آنها به بازدید هیأتهای مختلف قضایی از زندانها اشاره کرد و عدد قابل توجهی را به میان آورد. به گفته وی، در طول یک ماه گذشته 118 بازدید از زندانها در سراسر کشور از سوی مقامات قضایی اعم از دادستانها یا رؤسای دادگستریها انجام شده است. این رقم البته آن گونه غلامحسین محسنی اژهای گفته مربوط به بازدید از زندانها توسط دادستانها یا رؤسای دادگستریهاست و موارد انجام شده از سوی رئیس سازمان زندانها یا بازدیدهای خود رئیس دستگاه قضایی را شامل نمیشود.
به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژهای در جلسه شورای عالی قوه قضائیه به اقدامات اصلاحی در جهت ارتقای وضعیت زندانها اشاره کرد و گفت: در دوره تحول با رویکرد جدید جهادی به مسأله زندانها رسیدگی شد.
محسنی اژهای افزود: رئیس سازمان زندانها ظرف مدت کمتر از یک سال همراه با تعدادی از مدیران ارشد قضایی از همه زندانها در ۳۱ استان کشور بازدید کردند که اقدامی بیسابقه بوده است.
وی ادامه داد: دستگاه قضایی با همفکری نخبگان و صاحبنظران حوزه و دانشگاه رویکرد اصلاح و تربیت در زندانها را مورد توجه قرار داد و تلاشهای زیادی شد تا مشکلات مددجویان و خانوادههای آنها تا حد امکان برطرف شود. رئیس قوه قضائیه با اشاره به بازدید خود از ۳ زندان در ماههای اخیر، اقدام دادستان تهران برای بازدید از زندان همراه با هیأت ۲۰۰ نفره و بازدید رئیس دادگستری تهران از زندان قزلحصار همراه با یک تیم ۵۰ نفره و گفت وگوی رو دررو با هزار زندانی و پیگیری مشکلات آنها را امری بیسابقه دانست. محسنی اژهای همچنین گفت که طی یک ماه گذشته، دادستانها فقط در ۲۸ استان کشور ۷۶ بار و رؤسای دادگستریها در ۲۲ استان ۴۲ بار از زندانها بازدید کردهاند. وی از اجرای طرح پایش زندانیان و اعطای مرخصی به آنها در ایام کرونا، سرکشی دورهای دادستان کل و دادستانها و رؤسای کل دادگستریهای سراسر کشور از زندانها و تحتنظرگاهها و استفاده از مجازاتهای جایگزین حبس به عنوان دیگر اقدامات انجام شده برای بهبود وضعیت زندانها و بازداشتگاهها یاد کرد.
رویکرد دستگاه قضایی کم کردن مشکلات مردم است
محسنی اژهای همچنین از تلاشهای همکاران قضایی در بخشهای مختلف در مدت کوتاهی که دور جدید مدیریت قوه قضائیه آغاز شده و به طور خاص از تسریع در روند رسیدگی به پروندههای قضایی قدردانی کرد. محسنی اژهای افزود: طولانی شدن روند رسیدگی به پروندهها یکی از مشکلات مردم بود که تا حدودی برطرف شده اما هنوز تا وضع مطلوب فاصله داریم و این کار باید شتاب بگیرد. وی با اشاره به تلاشهای صورت گرفته در جهت احصای مشکلات مردم و تدوین راهکارهای رفع این مشکلات ظرف یک ماه گذشته، تصریح کرد: برخی راهکارها زود جواب میدهد اما برخی زمانبر است ولی مهم این است که مردم بدانند رویکرد دستگاه قضا کم کردن هر چه سریعتر مشکلات آنهاست.
رئیس قوه قضائیه گفت: برخی مسائل و روندها در دستگاه قضایی شفافتر و موانع کار کمتر شده و دادگستریها و شوراهای حل اختلاف تلاش میکنند کار مردم در سریعترین زمان ممکن و با حفظ کرامت ارباب رجوع انجام شود. محسنی اژهای در عین حال گفت: کار دستگاه قضا سنگین و دشوار است و افرادی که به عدلیه مراجعه میکنند به دلایل مختلف همچون از دست دادن عزیزاشان و اموالشان تألم دارند و خواستار تسریع در رفع گرفتاریشان هستند. وی بر همین اساس به همکاران دستگاه قضا در دادگستریها و دادسراها و شوراهای حل اختلاف توصیه کرد که با سعه صدر و صبر و حوصله و با رفتار مهربانانه تلاش کنند تا هر چه سریعتر کار مردم انجام شود.
برخورد با کوچکترین تخلف در دستگاه قضا
رئیس دستگاه قضا از جدیتر شدن روند مبارزه با فساد در قوه قضائیه نیز سخن گفت و تأکید کرد: دستگاه قضایی علاوه بر مبارزه با فساد در ابعاد مختلف، با کوچکترین تخلف و فساد در داخل مجموعه نیز برخورد میکند و همه تلاش خود را برای افزایش انضباط سازمانی به کار گرفته است. محسنی اژهای افزود: دستگاه قضا با مجرمان حرفهای و برهم زنندگان امنیت و آسایش مردم و سارقان و اشرار و اخلالگران در نظم به طور قاطع برخورد میکند.
وی بر این نکته نیز تأکید کرد که نیروی انتظامی و دستگاههای امنیتی هم در همکاری با دستگاه قضا، جریانات مخل امنیت و مجرمان حرفهای را با سرعت شناسایی میکنند و دادگاهها هم خارج از نوبت به پرونده این افراد رسیدگی خواهند کرد. محسنی اژهای برای نمونه به اقدام چند فرد شرور در اتوبان تهران کرج اشاره کرد که با اخلال در امنیت موجب ایجاد رعب و وحشت در جامعه شدند اما به سرعت شناسایی و دستگیر شده و پس از صدور کیفرخواست، پرونده آنها در حال رسیدگی است.
قدردانی از توجه رئیس دولت به مناطق محروم
رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از سخنانش گفت: دشمن از اینکه احساس میکند امروز یک انسجام و همکاری بین مجموعههای نظام به وجود آمده ناراحت است و از هر طریق ممکن تلاش میکند مانع از تقویت این همدلی شود. محسنی اژهای افزود: دشمن از خدمترسانی به مردم نیز عصبانی است؛ چرا که هر چه روند خدمترسانی تسهیل شده و افزایش یابد، ترفندهای دشمن بیشتر کارآیی خود را از دست میدهد. محسنی اژهای ادامه داد: هر دستگاهی که تلاش میکند خدمات بهتری به مردم ارائه دهد، دشمن برای آن مسألهسازی و حاشیهسازی میکند تا اذهان مردم منحرف شود. رئیس قوه قضائیه گفت: امروز دولت، مجلس و قوه قضائیه با همدلی تلاش میکنند تا در جهت ارتقای کشور از لحاظ علمی، اقتصادی و دفاعی گام بردارند و دشمن از این مسأله عصبانی است. محسنی اژهای افزود: در همین مدت کوتاه استقرار دولت، در حالی که رئیس جمهوری در تدارک تشکیل کابینه و برنامهریزی برای اجرای شعارهای دولت مردمی بود، از حضور مردم نیز غافل نبود. وی در همین راستا از توجه ویژه رئیس جمهوری به مشکلات مردم و سفر به استانهای خوزستان و سیستان و بلوچستان برای رسیدگی به مسائل مردم به ویژه در مناطق محروم قدردانی کرد.
رئیس قوه قضائیه به ارتقای ارتباط دستگاه قضا با مردم در دوره تحول و تعالی نیز اشاره کرد و گفت که در همین مدت کوتاهی که مسئولیت این قوه را برعهده گرفته، بخش قابل توجهی از مردم بدون واسطه با او گفت وگو کرده یا برایش پیام فرستادهاند. محسنی اژهای افزود: من هر روز شخصاً حداقل ۱۰ درخواست مردمی را تا حصول نتیجه پیگیری میکنم و پیامهایی را که بهصورت مکتوب، مجازی یا تلفنی دریافت میکنم به قسمتهای مختلف میفرستم تا رسیدگی شود و همکاران ما به این پیامها جواب میدهند.رئیس قوه قضائیه به تماس فرزند شهیدی از کرمانشاه در پنجشنبه هفته گذشته اشاره کرد و گفت که این خانواده شهید خواستار ملاقات با وی بودند که از آنها خواست روز جمعه به تهران بیایند و پس از ملاقات با آنها، دستورات لازم برای حل مشکلشان نیز صادر شد.
از هیاهوی دشمن نباید ترسید
محسنی اژهای افزود: طی نزدیک به دو ماه گذشته که دولت جدید نیز آغاز به کار کرده، جلسات زیادی را با آقایان رئیسی و قالیباف داشتهام و علاوه بر آن سه نشست را نیز به طور سهجانبه داشتهایم. وی ادامه داد: در روزهای اخیر نیز با معاون اول و معاون اقتصادی رئیس جمهوری و 4 نفر از وزرا ملاقات داشتیم که قطعاً دشمن وقتی این اقدامات و نتایج همدلیها را میبیند، بیش از پیش عصبانی میشود.
رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه اگر با اخلاص برای خدا کار کنیم خدا هم به ما کمک میکند، تأکید کرد: نباید از هیاهوی دشمن ترسید و نگران بود؛ چرا که در این ۴۰ سال با همه وجود احساس کردیم هر جا با توکل به خدا به وظیفه خود عمل کردهایم خدا به کار ما برکت داده و به هدفمان رسیدهایم.محسنی اژهای با تبریک پیروزی درخشان ورزشکاران کشورمان در مسابقات پارالمپیک ۲۰۲۰ توکیو از ورزشکارانی که با کسب ۲۴ مدال افتخارآفرین پرچم مقدس کشورمان را به اهتزاز درآورده و با شعار میتوانیم در دل مردم بیش از پیش امید آفریدند و ملت ایران را خوشحال کردند تقدیر کرد.
به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژهای در جلسه شورای عالی قوه قضائیه به اقدامات اصلاحی در جهت ارتقای وضعیت زندانها اشاره کرد و گفت: در دوره تحول با رویکرد جدید جهادی به مسأله زندانها رسیدگی شد.
محسنی اژهای افزود: رئیس سازمان زندانها ظرف مدت کمتر از یک سال همراه با تعدادی از مدیران ارشد قضایی از همه زندانها در ۳۱ استان کشور بازدید کردند که اقدامی بیسابقه بوده است.
وی ادامه داد: دستگاه قضایی با همفکری نخبگان و صاحبنظران حوزه و دانشگاه رویکرد اصلاح و تربیت در زندانها را مورد توجه قرار داد و تلاشهای زیادی شد تا مشکلات مددجویان و خانوادههای آنها تا حد امکان برطرف شود. رئیس قوه قضائیه با اشاره به بازدید خود از ۳ زندان در ماههای اخیر، اقدام دادستان تهران برای بازدید از زندان همراه با هیأت ۲۰۰ نفره و بازدید رئیس دادگستری تهران از زندان قزلحصار همراه با یک تیم ۵۰ نفره و گفت وگوی رو دررو با هزار زندانی و پیگیری مشکلات آنها را امری بیسابقه دانست. محسنی اژهای همچنین گفت که طی یک ماه گذشته، دادستانها فقط در ۲۸ استان کشور ۷۶ بار و رؤسای دادگستریها در ۲۲ استان ۴۲ بار از زندانها بازدید کردهاند. وی از اجرای طرح پایش زندانیان و اعطای مرخصی به آنها در ایام کرونا، سرکشی دورهای دادستان کل و دادستانها و رؤسای کل دادگستریهای سراسر کشور از زندانها و تحتنظرگاهها و استفاده از مجازاتهای جایگزین حبس به عنوان دیگر اقدامات انجام شده برای بهبود وضعیت زندانها و بازداشتگاهها یاد کرد.
رویکرد دستگاه قضایی کم کردن مشکلات مردم است
محسنی اژهای همچنین از تلاشهای همکاران قضایی در بخشهای مختلف در مدت کوتاهی که دور جدید مدیریت قوه قضائیه آغاز شده و به طور خاص از تسریع در روند رسیدگی به پروندههای قضایی قدردانی کرد. محسنی اژهای افزود: طولانی شدن روند رسیدگی به پروندهها یکی از مشکلات مردم بود که تا حدودی برطرف شده اما هنوز تا وضع مطلوب فاصله داریم و این کار باید شتاب بگیرد. وی با اشاره به تلاشهای صورت گرفته در جهت احصای مشکلات مردم و تدوین راهکارهای رفع این مشکلات ظرف یک ماه گذشته، تصریح کرد: برخی راهکارها زود جواب میدهد اما برخی زمانبر است ولی مهم این است که مردم بدانند رویکرد دستگاه قضا کم کردن هر چه سریعتر مشکلات آنهاست.
رئیس قوه قضائیه گفت: برخی مسائل و روندها در دستگاه قضایی شفافتر و موانع کار کمتر شده و دادگستریها و شوراهای حل اختلاف تلاش میکنند کار مردم در سریعترین زمان ممکن و با حفظ کرامت ارباب رجوع انجام شود. محسنی اژهای در عین حال گفت: کار دستگاه قضا سنگین و دشوار است و افرادی که به عدلیه مراجعه میکنند به دلایل مختلف همچون از دست دادن عزیزاشان و اموالشان تألم دارند و خواستار تسریع در رفع گرفتاریشان هستند. وی بر همین اساس به همکاران دستگاه قضا در دادگستریها و دادسراها و شوراهای حل اختلاف توصیه کرد که با سعه صدر و صبر و حوصله و با رفتار مهربانانه تلاش کنند تا هر چه سریعتر کار مردم انجام شود.
برخورد با کوچکترین تخلف در دستگاه قضا
رئیس دستگاه قضا از جدیتر شدن روند مبارزه با فساد در قوه قضائیه نیز سخن گفت و تأکید کرد: دستگاه قضایی علاوه بر مبارزه با فساد در ابعاد مختلف، با کوچکترین تخلف و فساد در داخل مجموعه نیز برخورد میکند و همه تلاش خود را برای افزایش انضباط سازمانی به کار گرفته است. محسنی اژهای افزود: دستگاه قضا با مجرمان حرفهای و برهم زنندگان امنیت و آسایش مردم و سارقان و اشرار و اخلالگران در نظم به طور قاطع برخورد میکند.
وی بر این نکته نیز تأکید کرد که نیروی انتظامی و دستگاههای امنیتی هم در همکاری با دستگاه قضا، جریانات مخل امنیت و مجرمان حرفهای را با سرعت شناسایی میکنند و دادگاهها هم خارج از نوبت به پرونده این افراد رسیدگی خواهند کرد. محسنی اژهای برای نمونه به اقدام چند فرد شرور در اتوبان تهران کرج اشاره کرد که با اخلال در امنیت موجب ایجاد رعب و وحشت در جامعه شدند اما به سرعت شناسایی و دستگیر شده و پس از صدور کیفرخواست، پرونده آنها در حال رسیدگی است.
قدردانی از توجه رئیس دولت به مناطق محروم
رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از سخنانش گفت: دشمن از اینکه احساس میکند امروز یک انسجام و همکاری بین مجموعههای نظام به وجود آمده ناراحت است و از هر طریق ممکن تلاش میکند مانع از تقویت این همدلی شود. محسنی اژهای افزود: دشمن از خدمترسانی به مردم نیز عصبانی است؛ چرا که هر چه روند خدمترسانی تسهیل شده و افزایش یابد، ترفندهای دشمن بیشتر کارآیی خود را از دست میدهد. محسنی اژهای ادامه داد: هر دستگاهی که تلاش میکند خدمات بهتری به مردم ارائه دهد، دشمن برای آن مسألهسازی و حاشیهسازی میکند تا اذهان مردم منحرف شود. رئیس قوه قضائیه گفت: امروز دولت، مجلس و قوه قضائیه با همدلی تلاش میکنند تا در جهت ارتقای کشور از لحاظ علمی، اقتصادی و دفاعی گام بردارند و دشمن از این مسأله عصبانی است. محسنی اژهای افزود: در همین مدت کوتاه استقرار دولت، در حالی که رئیس جمهوری در تدارک تشکیل کابینه و برنامهریزی برای اجرای شعارهای دولت مردمی بود، از حضور مردم نیز غافل نبود. وی در همین راستا از توجه ویژه رئیس جمهوری به مشکلات مردم و سفر به استانهای خوزستان و سیستان و بلوچستان برای رسیدگی به مسائل مردم به ویژه در مناطق محروم قدردانی کرد.
رئیس قوه قضائیه به ارتقای ارتباط دستگاه قضا با مردم در دوره تحول و تعالی نیز اشاره کرد و گفت که در همین مدت کوتاهی که مسئولیت این قوه را برعهده گرفته، بخش قابل توجهی از مردم بدون واسطه با او گفت وگو کرده یا برایش پیام فرستادهاند. محسنی اژهای افزود: من هر روز شخصاً حداقل ۱۰ درخواست مردمی را تا حصول نتیجه پیگیری میکنم و پیامهایی را که بهصورت مکتوب، مجازی یا تلفنی دریافت میکنم به قسمتهای مختلف میفرستم تا رسیدگی شود و همکاران ما به این پیامها جواب میدهند.رئیس قوه قضائیه به تماس فرزند شهیدی از کرمانشاه در پنجشنبه هفته گذشته اشاره کرد و گفت که این خانواده شهید خواستار ملاقات با وی بودند که از آنها خواست روز جمعه به تهران بیایند و پس از ملاقات با آنها، دستورات لازم برای حل مشکلشان نیز صادر شد.
از هیاهوی دشمن نباید ترسید
محسنی اژهای افزود: طی نزدیک به دو ماه گذشته که دولت جدید نیز آغاز به کار کرده، جلسات زیادی را با آقایان رئیسی و قالیباف داشتهام و علاوه بر آن سه نشست را نیز به طور سهجانبه داشتهایم. وی ادامه داد: در روزهای اخیر نیز با معاون اول و معاون اقتصادی رئیس جمهوری و 4 نفر از وزرا ملاقات داشتیم که قطعاً دشمن وقتی این اقدامات و نتایج همدلیها را میبیند، بیش از پیش عصبانی میشود.
رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه اگر با اخلاص برای خدا کار کنیم خدا هم به ما کمک میکند، تأکید کرد: نباید از هیاهوی دشمن ترسید و نگران بود؛ چرا که در این ۴۰ سال با همه وجود احساس کردیم هر جا با توکل به خدا به وظیفه خود عمل کردهایم خدا به کار ما برکت داده و به هدفمان رسیدهایم.محسنی اژهای با تبریک پیروزی درخشان ورزشکاران کشورمان در مسابقات پارالمپیک ۲۰۲۰ توکیو از ورزشکارانی که با کسب ۲۴ مدال افتخارآفرین پرچم مقدس کشورمان را به اهتزاز درآورده و با شعار میتوانیم در دل مردم بیش از پیش امید آفریدند و ملت ایران را خوشحال کردند تقدیر کرد.
با هدف بازسازی ساختار فرهنگی کشور صورت گرفت
دعوت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از اهالی فرهنگ، هنر و رسانه
گروه فرهنگی: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور در آیین گرامیداشت علیاکبر رنجبر کرمانی فقدان این عالم مجاهد و نویسنده، ویراستار و مترجم را ضربه سختی به حوزه فرهنگ خواند و در بخشی از سخنان خود او را از شخصیتهای برجسته انقلابی در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی خواند.
در این مراسم که ظهر دیروزبه مناسبت آیین گرامیداشت علیاکبر رنجبر کرمانی برگزار شد، محمد مهدی اسماعیلی با تأکید بر اینکه حضورش در این آیین بیشتر برای ادای احترام به این شخصیت بزرگ و تاریخنگار برجسته بوده گفت:«در دو سال اخیر شخصیتهای برجستهای را در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی از دست دادهایم که از آن جمله میتوان به مرحوم خسروشاهی، حجتالاسلام حسینیان، مرحوم نیکبخت از پژوهشگران برجسته تاریخ معاصر و همچنین مرحوم رجایی راوی مقاومت جریان انقلابی در منطقه و از پژوهشگران برجسته و برادران افغان اشاره کرد.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود ادامه داد: «تاریخنگاری انقلاب اسلامی با وجود همه زحمات دوستان و همکاران در مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیازمند حمایت و توجه بیشتری است و کارهای متنوعی در این حوزه انجام میشود که در معرض نقد و بررسی قرار میگیرد.»
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: «مطالعات پژوهشی و آثار برجسته و قابل استفادهای وجود دارد که در همه آنها مرحوم علیاکبر رنجبر کرمانی نقش برجستهای داشتند و باید این اقدامات و فعالیتهای متنوع گسترش یابد.» آنطور که در گزارش روابط عمومی وزارت ارشاد آمده، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه این آیین درباره روند واکسیناسیون هنرمندان نیز گفت:«این کار آغاز شده و من از روند واکسیناسیون اهالی هنر بازدید داشتم، با اقدامات و هماهنگیهای به عمل آمده این روند بدون هیچ محدودیت سنی در حال انجام است.»
اسماعیلی در ادامه افزود: «هنرمندانی که بهصورت رسمی عضو صندوق هنر هستند و دارای هنرکارت هستند تحت خدمات این صندوق قرار دارند و کسانی هم که خارج از این صورت رسمی هستند اگر نیاز به مساعدت داشته باشند آن را بررسی میکنیم. بنابراین ما با واکسیناسیون هنرمندان بهدنبال عادیسازی انجام فعالیتهای فرهنگی و هنری هستیم تا بزودی شاهد عادی شدن تدریجی فعالیتهای فرهنگی و هنری در کشور باشیم.» وی درباره بستههای حمایتی هنرمندان ادامه داد:«یک بار در گذشته بسته حمایتی برای هنرمندان داشتهایم و در حال حاضر نیز برای دارندگان هنرکارت بسته حمایتی جدیدی در نظر داریم که آن را به دولت تقدیم کردیم تا در ستاد کرونا بررسی و اجرا شود.»
نظرات اندیشمندان و اهالی فرهنگ
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تأکید بر بخشی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای هیأت دولت سیزدهم با ایشان، مبنی بر اینکه «در مسأله فرهنگ ساختار فرهنگی کشور نیاز به یک بازسازی انقلابی دارد» خواستار ارائه نظرات اندیشمندان، اهالی فرهنگ، ادب، هنر و رسانه و مدیران باتجربه عرصه فرهنگ شد. محمدمهدی اسماعیلی از اهالی فرهنگ، هنر و رسانه درخواست کرد نظرات راهبردی و ایدههای کاربردی خود را در موضوعات نقد وضع موجود و بیان مبانی تحول در ساختار فرهنگی، اصول موازین و محدودههای تحول، الزامات و اولویتهای تحول و بازسازی انقلابی در ساختارها، خروج از وضعیت رهاشدگی و انفعال در حوزه فرهنگ، متناسبسازی ساختارهای فرهنگی با پیشرانهای فناوریهای نرم و ظرفیتهای جدید فرهنگی، رسانهای و اجتماعی، تسهیل فعالیتهای فرهنگی و زمینهسازی برای حضور و مشارکت حداکثری عناصر و تشکلهای مردمی و جهادی در عرصههای فرهنگی ارائه دهند.وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از اهالی فرهنگ، هنر و رسانه خواست تا نظرات و ایدههای کاربردی خود را به درگاه css@namafar.ir و یا به نشانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال کنند.
در این مراسم که ظهر دیروزبه مناسبت آیین گرامیداشت علیاکبر رنجبر کرمانی برگزار شد، محمد مهدی اسماعیلی با تأکید بر اینکه حضورش در این آیین بیشتر برای ادای احترام به این شخصیت بزرگ و تاریخنگار برجسته بوده گفت:«در دو سال اخیر شخصیتهای برجستهای را در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی از دست دادهایم که از آن جمله میتوان به مرحوم خسروشاهی، حجتالاسلام حسینیان، مرحوم نیکبخت از پژوهشگران برجسته تاریخ معاصر و همچنین مرحوم رجایی راوی مقاومت جریان انقلابی در منطقه و از پژوهشگران برجسته و برادران افغان اشاره کرد.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود ادامه داد: «تاریخنگاری انقلاب اسلامی با وجود همه زحمات دوستان و همکاران در مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیازمند حمایت و توجه بیشتری است و کارهای متنوعی در این حوزه انجام میشود که در معرض نقد و بررسی قرار میگیرد.»
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: «مطالعات پژوهشی و آثار برجسته و قابل استفادهای وجود دارد که در همه آنها مرحوم علیاکبر رنجبر کرمانی نقش برجستهای داشتند و باید این اقدامات و فعالیتهای متنوع گسترش یابد.» آنطور که در گزارش روابط عمومی وزارت ارشاد آمده، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه این آیین درباره روند واکسیناسیون هنرمندان نیز گفت:«این کار آغاز شده و من از روند واکسیناسیون اهالی هنر بازدید داشتم، با اقدامات و هماهنگیهای به عمل آمده این روند بدون هیچ محدودیت سنی در حال انجام است.»
اسماعیلی در ادامه افزود: «هنرمندانی که بهصورت رسمی عضو صندوق هنر هستند و دارای هنرکارت هستند تحت خدمات این صندوق قرار دارند و کسانی هم که خارج از این صورت رسمی هستند اگر نیاز به مساعدت داشته باشند آن را بررسی میکنیم. بنابراین ما با واکسیناسیون هنرمندان بهدنبال عادیسازی انجام فعالیتهای فرهنگی و هنری هستیم تا بزودی شاهد عادی شدن تدریجی فعالیتهای فرهنگی و هنری در کشور باشیم.» وی درباره بستههای حمایتی هنرمندان ادامه داد:«یک بار در گذشته بسته حمایتی برای هنرمندان داشتهایم و در حال حاضر نیز برای دارندگان هنرکارت بسته حمایتی جدیدی در نظر داریم که آن را به دولت تقدیم کردیم تا در ستاد کرونا بررسی و اجرا شود.»
نظرات اندیشمندان و اهالی فرهنگ
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تأکید بر بخشی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای هیأت دولت سیزدهم با ایشان، مبنی بر اینکه «در مسأله فرهنگ ساختار فرهنگی کشور نیاز به یک بازسازی انقلابی دارد» خواستار ارائه نظرات اندیشمندان، اهالی فرهنگ، ادب، هنر و رسانه و مدیران باتجربه عرصه فرهنگ شد. محمدمهدی اسماعیلی از اهالی فرهنگ، هنر و رسانه درخواست کرد نظرات راهبردی و ایدههای کاربردی خود را در موضوعات نقد وضع موجود و بیان مبانی تحول در ساختار فرهنگی، اصول موازین و محدودههای تحول، الزامات و اولویتهای تحول و بازسازی انقلابی در ساختارها، خروج از وضعیت رهاشدگی و انفعال در حوزه فرهنگ، متناسبسازی ساختارهای فرهنگی با پیشرانهای فناوریهای نرم و ظرفیتهای جدید فرهنگی، رسانهای و اجتماعی، تسهیل فعالیتهای فرهنگی و زمینهسازی برای حضور و مشارکت حداکثری عناصر و تشکلهای مردمی و جهادی در عرصههای فرهنگی ارائه دهند.وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از اهالی فرهنگ، هنر و رسانه خواست تا نظرات و ایدههای کاربردی خود را به درگاه css@namafar.ir و یا به نشانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال کنند.
اقتصاددانان در گفتوگو با «ایران» پیشنهاد کردند
جنگ تمام عیار با کسری بودجه
سیاوش رضایی
خبرنگار
دولت سیزدهم درحالی تدوین بودجه 1401 را کلید زده است که بودجه سالجاری با کسری قابل توجهی مواجه است. کسری که از 300 تا 450 هزارمیلیارد تومان برآورد میشود و به گفته اقتصاددانان منشأ بسیاری از مشکلات فعلی اقتصاد ایران است. بدینترتیب نحوه تأمین این کسری دربودجه امسال و جلوگیری از انتقال آن به بودجه سال آینده میتواند نقش بسیار مهمی درثبات اقتصادی داشته باشد.در شرایطی دولت با کسری بودجه مواجه شده است که درکنار رشد قابل توجه هزینهها به دلیل افزایش نرخ تورم، درآمدهای کشور نیز بواسطه افت فروش نفت محدود شده است. بنابراین دولتمردان باید از روشهای تلفیقی و توأمان برای کاهش هزینهها و افزایش درآمدها استفاده کنند تا بتوان ازاین وضعیت عبور کرد.با وجودی که راههای مرسوم تأمین کسری بودجه واضح و مشخص است، اما نحوه اجرایی کردن آنها در شرایط خاص اقتصاد ایران جای بحث دارد. درواقع بسیاری از متغیرها روی یکدیگر تأثیر میگذارند، درحالی که کارشناسان یکی از عوامل افزایش کسری بودجه را تورم میدانند، کسری بودجه نیز ازمحل رشد نقدینگی و استقراض از بانک مرکزی به تشدید تورم دامن میزند.دراین راستا، اقتصاددانان روشهای مختلفی را برای تأمین کسری بودجه ارائه میدهند که هر یک درجای خود ضمن اینکه میتواند بخشی از کسری بودجه را کاهش دهد، اما ممکن است خود آثار منفی تازهای به همراه داشته باشد. اما مسلم این است که رفع مشکل کسری بودجه نه تنها به ابزار اقتصادی، بلکه به ابزارهای اجتماعی و سیاسی نیز نیاز دارد. چه آنکه سرمایه اجتماعی و اعتماد به دولت نیز یکی از متغیرهای مهم دراین مسیراست.
کاهش کسری بودجه با مهار تورم
در این زمینه محمد نصراصفهانی، اقتصاددان در گفتوگو با «ایران» اعتقاد دارد: یکی از مهمترین عوامل کسری بودجه نرخ تورم بالا در اقتصاد است و بر همین اساس، دولت برای رفع مشکل کسری بودجه در ابتدا باید تورم را مهار کند.وی افزود: تورم دو موتور پیشران دارد که یکی انتظارات و کاهش سرمایه و اعتماد اجتماعی به دولت و دیگری نقدینگی است. این درحالی است که عامل افت سرمایه اجتماعی در اقتصاد ایران نقش بسیار برجستهتری نسبت به سایر عوامل دارد. بدین ترتیب یکی از نخستین گامهای دولت باید افزایش سرمایه اجتماعی و جلب اعتماد مردم باشد.به گفته وی، دولت با افزایش اعتماد مردم و کنترل نقدینگی از سوی دیگر میتواند تورم را به عنوان یکی از عوامل اصلی در پدیدآمدن کسری بودجه کنترل کند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه راه دیگر برای تأمین کسری بودجه، افزایش درآمدهای دولت است، افزود: هماکنون بخشی از فعالیتهای اقتصادی درکشور به صورت غیررسمی و زیرزمینی انجام میشود و مالیاتی هم نمیپردازد. حال اگر دولت بتواند با شناسایی این بخشها مالیات از آنها دریافت کند باعث رشد قابل توجه درآمدهای دولت خواهد شد.
وی ادامه داد: همچنین صرفهجویی و جلوگیری از حیف و میل اعتبارات هزینهای و حتی عمرانی، نقش مهمی درمدیریت کسری بودجه دارد. طبق گزارش دیوان محاسبات کشور50 تا 70 درصد از اعتبارات بودجههای سنواتی حتی در پروژههای عمرانی به نوعی حیف و میل میشود. به عبارت دیگر افزایش بهرهوری که طبق قانون باید 50 درصد از رشد اقتصادی را تأمین کند، یکی از راههای مؤثر برای رفع مشکل کسری بودجه است.
نصراصفهانی، تأکید کرد: هماکنون هزاران طرح و پروژه عمرانی نیمه تمام در کشور وجود دارد که سازمان برنامه و بودجه باید با بررسی دقیق و اولویتبندی آنها، تنها طرحهای بسیار مهم را در دستور کار قرار دهد. در این زمینه باید بخشی از طرحها به بخش خصوصی و مردم واگذار شود و بخشی از طرحها نیز که توجیه اقتصادی ندارد، تعطیل شود.براساس گفتههای وی، در این شرایط دولت به هیچ عنوان نباید طرح عمرانی جدیدی را کلنگ بزند. در این خصوص دولت نباید دچار شعارزدگی شود و طرحهای جدیدی را تعریف کند. البته همراهی مجلس با دولت نیز نقش بسیار مهمی دارد تا طرحهای عمرانی ساماندهی شود.
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به شرایط موجود درسال آینده نیز درآمدهای نفتی کشور تغییر محسوسی نخواهد داشت، دولت چگونه باید درآمد و هزینههای خود را متعادل کند، گفت: درمجموع دولت باید درآمدهای نفتی را به عنوان یک متغیر کم اهمیت درمنابع خود درنظر گیرد و وزن زیادی به آن ندهد. اداره کشور با درآمدهای نفتی مسیری بینتیجه یا کم نتیجه است.به گفته وی، هماکنون شرایط بسیار مناسبی برای مسیر جدیدی در اقتصاد بدون اتکا به نفت به وجود آمده است که میتواند اقتصاد ایران را وضعیت فعلی نجات دهد. وابستگی به درآمدهای نفتی هرچند ممکن است در کوتاهمدت آثار تسکینی به همراه داشته باشد، اما در بلندمدت تبعات تخریبی به دنبال خواهد داشت که از تمام دورههای قبل بیشتر است.
روشهای تأمین کسری بودجه و آثار آن
شهرام معینی عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان نیز در گفتوگو با «ایران» سه راه اصلی برای تأمین کسری بودجه برمیشمرد. به گفته وی، کاهش هزینهها، افزایش درآمدهای نفتی و رشد درآمدهای مالیاتی راههایی است که بهطور عمده پیشروی دولت قراردارد.
وی افزود: بهطور معمول در دورههایی که دولت با افزایش درآمدهای نفتی مواجه میشود، اقدام به افزایش مخارج خود میکند و در این مسیر علاوه بر افزایش تعداد و حجم پروژههای عمرانی، به مؤسسات غیردولتی بیشتری بودجه میدهد و حقوق و دستمزدها را نیز بالا میبرد.وی ادامه داد: اما پس از آنکه به دلایل مختلف درآمدهای نفتی افت میکند، امکان کاهش این مخارج وجود دارد، هرچند دولت میتواند طرحهای عمرانی خود را متوقف کند، اما سایر هزینهها را باید بپردازد و به همین دلیل کسری بودجه بیشتر میشود.
این اقتصاددان با اشاره به اینکه کاهش هزینهها و صرفهجویی راه درستی است اما به شرط آنکه قابل اجرا باشد، اظهار کرد: درسالهای اخیر به دلیل رشد نرخ تورم، قدرت خرید کارکنان دولت و حقوقبگیرها کاهش یافته است و بدین ترتیب امکان کاهش حقوق و میزان افزایش حقوقها وجود ندارد.
معینی اضافه کرد: درخصوص افزایش درآمدها نیز معقولترین راه افزایش درآمدهای نفتی است چرا که هرچه فرصت صادرات نفت را ازدست بدهیم بازار جهانی را هم ازدست میدهیم.
وی همچنین درخصوص فروش اوراق به عنوان راهی برای تأمین کسری بودجه گفت: بهطور معمول فروش اوراق برای کسری بودجه موقتی مورد استفاده قرار میگیرد. برای مثال در یکسال کشور با یک مشکل مانند بیماری همهگیر مواجه میشود که هزینهها را بالا میبرد دراین شرایط با فروش اوراق میتوان کسری به وجود آمده را تأمین و سال آینده با افزایش درآمدهایی که متصور است اقدام به بازخرید اوراق کرد. اما کشور ما دچار یک کسری بودجه پایدار و مزمن است و فروش اوراق تنها آن را به تأخیر میاندازد.
عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان درباره افزایش درآمدهای مالیاتی نیز توضیح داد: براساس گفته مسئولان دولت به نظر میرسد افزایش درآمدهای مالیاتی اصلیترین راه برای تأمین کسری بودجه باشد. اما دراین راه باید به یک نکته مهم توجه کرد. درواقع با دریافت مالیات از فعالان اقتصادی امکان سرمایهگذاری به نفع مصرف کاهش مییابد.
به گفته وی، مالیات از کسانی گرفته میشود که فعالیت اقتصادی دارند و اگر این مالیات را نمیپرداختند بخش عمده آن را سرمایهگذاری میکردند. این درحالی است که با افزایش درآمدهای مالیاتی قرار است که دولت حقوق و دستمزدها را پرداخت کند که بهطور عمده صرف مصرف میشود. بدین ترتیب درشرایطی که اقتصاد ایران با روند نزولی انباشت سرمایه مواجه است، مالیات میتواند تأثیر منفی درسرمایهگذاری و رشد اقتصادی داشته باشد.
خبرنگار
دولت سیزدهم درحالی تدوین بودجه 1401 را کلید زده است که بودجه سالجاری با کسری قابل توجهی مواجه است. کسری که از 300 تا 450 هزارمیلیارد تومان برآورد میشود و به گفته اقتصاددانان منشأ بسیاری از مشکلات فعلی اقتصاد ایران است. بدینترتیب نحوه تأمین این کسری دربودجه امسال و جلوگیری از انتقال آن به بودجه سال آینده میتواند نقش بسیار مهمی درثبات اقتصادی داشته باشد.در شرایطی دولت با کسری بودجه مواجه شده است که درکنار رشد قابل توجه هزینهها به دلیل افزایش نرخ تورم، درآمدهای کشور نیز بواسطه افت فروش نفت محدود شده است. بنابراین دولتمردان باید از روشهای تلفیقی و توأمان برای کاهش هزینهها و افزایش درآمدها استفاده کنند تا بتوان ازاین وضعیت عبور کرد.با وجودی که راههای مرسوم تأمین کسری بودجه واضح و مشخص است، اما نحوه اجرایی کردن آنها در شرایط خاص اقتصاد ایران جای بحث دارد. درواقع بسیاری از متغیرها روی یکدیگر تأثیر میگذارند، درحالی که کارشناسان یکی از عوامل افزایش کسری بودجه را تورم میدانند، کسری بودجه نیز ازمحل رشد نقدینگی و استقراض از بانک مرکزی به تشدید تورم دامن میزند.دراین راستا، اقتصاددانان روشهای مختلفی را برای تأمین کسری بودجه ارائه میدهند که هر یک درجای خود ضمن اینکه میتواند بخشی از کسری بودجه را کاهش دهد، اما ممکن است خود آثار منفی تازهای به همراه داشته باشد. اما مسلم این است که رفع مشکل کسری بودجه نه تنها به ابزار اقتصادی، بلکه به ابزارهای اجتماعی و سیاسی نیز نیاز دارد. چه آنکه سرمایه اجتماعی و اعتماد به دولت نیز یکی از متغیرهای مهم دراین مسیراست.
کاهش کسری بودجه با مهار تورم
در این زمینه محمد نصراصفهانی، اقتصاددان در گفتوگو با «ایران» اعتقاد دارد: یکی از مهمترین عوامل کسری بودجه نرخ تورم بالا در اقتصاد است و بر همین اساس، دولت برای رفع مشکل کسری بودجه در ابتدا باید تورم را مهار کند.وی افزود: تورم دو موتور پیشران دارد که یکی انتظارات و کاهش سرمایه و اعتماد اجتماعی به دولت و دیگری نقدینگی است. این درحالی است که عامل افت سرمایه اجتماعی در اقتصاد ایران نقش بسیار برجستهتری نسبت به سایر عوامل دارد. بدین ترتیب یکی از نخستین گامهای دولت باید افزایش سرمایه اجتماعی و جلب اعتماد مردم باشد.به گفته وی، دولت با افزایش اعتماد مردم و کنترل نقدینگی از سوی دیگر میتواند تورم را به عنوان یکی از عوامل اصلی در پدیدآمدن کسری بودجه کنترل کند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه راه دیگر برای تأمین کسری بودجه، افزایش درآمدهای دولت است، افزود: هماکنون بخشی از فعالیتهای اقتصادی درکشور به صورت غیررسمی و زیرزمینی انجام میشود و مالیاتی هم نمیپردازد. حال اگر دولت بتواند با شناسایی این بخشها مالیات از آنها دریافت کند باعث رشد قابل توجه درآمدهای دولت خواهد شد.
وی ادامه داد: همچنین صرفهجویی و جلوگیری از حیف و میل اعتبارات هزینهای و حتی عمرانی، نقش مهمی درمدیریت کسری بودجه دارد. طبق گزارش دیوان محاسبات کشور50 تا 70 درصد از اعتبارات بودجههای سنواتی حتی در پروژههای عمرانی به نوعی حیف و میل میشود. به عبارت دیگر افزایش بهرهوری که طبق قانون باید 50 درصد از رشد اقتصادی را تأمین کند، یکی از راههای مؤثر برای رفع مشکل کسری بودجه است.
نصراصفهانی، تأکید کرد: هماکنون هزاران طرح و پروژه عمرانی نیمه تمام در کشور وجود دارد که سازمان برنامه و بودجه باید با بررسی دقیق و اولویتبندی آنها، تنها طرحهای بسیار مهم را در دستور کار قرار دهد. در این زمینه باید بخشی از طرحها به بخش خصوصی و مردم واگذار شود و بخشی از طرحها نیز که توجیه اقتصادی ندارد، تعطیل شود.براساس گفتههای وی، در این شرایط دولت به هیچ عنوان نباید طرح عمرانی جدیدی را کلنگ بزند. در این خصوص دولت نباید دچار شعارزدگی شود و طرحهای جدیدی را تعریف کند. البته همراهی مجلس با دولت نیز نقش بسیار مهمی دارد تا طرحهای عمرانی ساماندهی شود.
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به شرایط موجود درسال آینده نیز درآمدهای نفتی کشور تغییر محسوسی نخواهد داشت، دولت چگونه باید درآمد و هزینههای خود را متعادل کند، گفت: درمجموع دولت باید درآمدهای نفتی را به عنوان یک متغیر کم اهمیت درمنابع خود درنظر گیرد و وزن زیادی به آن ندهد. اداره کشور با درآمدهای نفتی مسیری بینتیجه یا کم نتیجه است.به گفته وی، هماکنون شرایط بسیار مناسبی برای مسیر جدیدی در اقتصاد بدون اتکا به نفت به وجود آمده است که میتواند اقتصاد ایران را وضعیت فعلی نجات دهد. وابستگی به درآمدهای نفتی هرچند ممکن است در کوتاهمدت آثار تسکینی به همراه داشته باشد، اما در بلندمدت تبعات تخریبی به دنبال خواهد داشت که از تمام دورههای قبل بیشتر است.
روشهای تأمین کسری بودجه و آثار آن
شهرام معینی عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان نیز در گفتوگو با «ایران» سه راه اصلی برای تأمین کسری بودجه برمیشمرد. به گفته وی، کاهش هزینهها، افزایش درآمدهای نفتی و رشد درآمدهای مالیاتی راههایی است که بهطور عمده پیشروی دولت قراردارد.
وی افزود: بهطور معمول در دورههایی که دولت با افزایش درآمدهای نفتی مواجه میشود، اقدام به افزایش مخارج خود میکند و در این مسیر علاوه بر افزایش تعداد و حجم پروژههای عمرانی، به مؤسسات غیردولتی بیشتری بودجه میدهد و حقوق و دستمزدها را نیز بالا میبرد.وی ادامه داد: اما پس از آنکه به دلایل مختلف درآمدهای نفتی افت میکند، امکان کاهش این مخارج وجود دارد، هرچند دولت میتواند طرحهای عمرانی خود را متوقف کند، اما سایر هزینهها را باید بپردازد و به همین دلیل کسری بودجه بیشتر میشود.
این اقتصاددان با اشاره به اینکه کاهش هزینهها و صرفهجویی راه درستی است اما به شرط آنکه قابل اجرا باشد، اظهار کرد: درسالهای اخیر به دلیل رشد نرخ تورم، قدرت خرید کارکنان دولت و حقوقبگیرها کاهش یافته است و بدین ترتیب امکان کاهش حقوق و میزان افزایش حقوقها وجود ندارد.
معینی اضافه کرد: درخصوص افزایش درآمدها نیز معقولترین راه افزایش درآمدهای نفتی است چرا که هرچه فرصت صادرات نفت را ازدست بدهیم بازار جهانی را هم ازدست میدهیم.
وی همچنین درخصوص فروش اوراق به عنوان راهی برای تأمین کسری بودجه گفت: بهطور معمول فروش اوراق برای کسری بودجه موقتی مورد استفاده قرار میگیرد. برای مثال در یکسال کشور با یک مشکل مانند بیماری همهگیر مواجه میشود که هزینهها را بالا میبرد دراین شرایط با فروش اوراق میتوان کسری به وجود آمده را تأمین و سال آینده با افزایش درآمدهایی که متصور است اقدام به بازخرید اوراق کرد. اما کشور ما دچار یک کسری بودجه پایدار و مزمن است و فروش اوراق تنها آن را به تأخیر میاندازد.
عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان درباره افزایش درآمدهای مالیاتی نیز توضیح داد: براساس گفته مسئولان دولت به نظر میرسد افزایش درآمدهای مالیاتی اصلیترین راه برای تأمین کسری بودجه باشد. اما دراین راه باید به یک نکته مهم توجه کرد. درواقع با دریافت مالیات از فعالان اقتصادی امکان سرمایهگذاری به نفع مصرف کاهش مییابد.
به گفته وی، مالیات از کسانی گرفته میشود که فعالیت اقتصادی دارند و اگر این مالیات را نمیپرداختند بخش عمده آن را سرمایهگذاری میکردند. این درحالی است که با افزایش درآمدهای مالیاتی قرار است که دولت حقوق و دستمزدها را پرداخت کند که بهطور عمده صرف مصرف میشود. بدین ترتیب درشرایطی که اقتصاد ایران با روند نزولی انباشت سرمایه مواجه است، مالیات میتواند تأثیر منفی درسرمایهگذاری و رشد اقتصادی داشته باشد.
طالبان در پنجشیر؛ ادامه مقاومت
ایران نگران پنجشیر
سخنگوی وزارت خارجه ایران :
حملات در پنجشیر به اشد وجه محکوم است ■ شهادت رهبران افغانستانی مایه تأسف عمیق است ■ دخالت خارجی را در دست بررسی داریم ■ مشکلات پنجشیر باید از طریق گفتوگو حل شود
درخواست تلفنی عبدالله عبدالله از امیرعبداللهیان
زهره صفاری/ پس از چند روز اخبار ضد و نقیض درباره پیشروی طالبان در آخرین محور مقاومت نیروهای مردمی افغانستان در پنجشیر، ساعاتی پس از انتشار تصاویر نیروهای طالب بر دروازه ورودی این دره در شبکههای اجتماعی، سخنگوی شبه نظامیان صبح دیروز بهطور رسمی پایان جنگ در همه مناطق این کشور را اعلام کرد.
به گزارش شبکه خبری «الجزیره»، «ذبیحالله مجاهد»، سخنگوی طالبان در نشست خبری دیروز گفت: «با این پیروزی، کشور بهطور کامل از جنگ خلاصی یافت. ما میخواستیم مسأله پنجشیر از راه گفتوگو حل و فصل شود اما مذاکرات نتیجهای نداشت. بزودی حکومت اسلامی در کشور برقرار شده و پاسخگو خواهد بود.» به گزارش «طلوعنیوز»، این موضع طالبان در حالی مطرح شد که شماری از عالمان دینی در ولایتهای مختلف افغانستان ساعاتی قبل از آن گردهم آمده و با توجه به تمایل گروه مقاومت به مذاکره، خواستار آتشبس طالبان و جبهه مقاومت شدند.
در همین حال گرچه به دلیل قطع ارتباط مخابراتی امکان ارتباط با دره پنجشیر قطع شده بود اما به نوشته «الجزیره»، سخنگوی گروه مقاومت از منابعی دیگر، اخبار پیروزی طالبان را همچنان تکذیب کرد و از استقرار نیروهای «احمد مسعود» در پستهای استراتژیک دره خبر داد. در عین حال سکوت «احمد مسعود» و «امرالله صالح» دو رهبر اصلی مقاومت پنجشیر در ساعات گذشته، سرنوشت آنها را با اما و اگرهایی همراه کرده و خبرهایی از کشته شدن سخنگو و یکی از فرماندهان ارشد مقاومت در نبردهای آخر منتشر شده است. «مجاهد» به خبرنگاران گفت: «آنها به خواست ما برای مذاکره پاسخ منفی دادند اما ما بدون حتی یک تلفات غیرنظامی پنجشیر را گرفتیم.»
دیدار جنجالی رئیس اطلاعات پاکستان با طالبان
تشکیل دولت جدید طالبان برخلاف پیشروی سریع شبهنظامیان در افغانستان به کندی و با ابهامات بسیاری همراه است. اما همزمانی سفر ناگهانی رئیس قدرتمند سازمان اطلاعات نظامی پاکستان به کابل و به تعویق افتادن تشکیل دولت وعده داده شده طالبان تا یک هفته دیگر، گمانهزنیها درباره اختلافات داخلی شبهنظامیان برای تعیین رئیس دولت جدید و نقش مهم پاکستان در روند تحولات آتی کشور همسایهاش را قوت بخشیده است.
به گزارش «بیزینس استاندارد»، «فیض حمید» برای این دیدار یک روزه که نخستین سفر مقامات بلندپایه پاکستانی به افغانستان پس از سقوط دولت «اشرف غنی» به شمار میرفت، درست در زمانی در رأس هیأتی وارد کابل شد که «ذبیحالله مجاهد»، سخنگوی طالبان، تشکیل دولت را به دستکم یک هفته دیگر موکول کرد. این در حالی است که «هندوستان تایمز» به نقل از «مایکل روبین» از افسران سابق پنتاگون اعلام کرد: «براساس گزارش منابع افغانستانی، سفر ناگهانی «حمید» به کابل در پی منازعه «ملاعبدالغنی برادر» و پیروان «حقانی» از مقامات عالیرتبه طالبان برنامهریزی شده است. «روبین» معتقد است گرچه محور این سفر در رسانههای دو کشور، بررسی تحولات اخیر افغانستان عنوان شده اما بسیاری از تحلیلگران این سفر را اثباتی بر فرضیه سلطه سازمان اطلاعات نظامی پاکستان(ISI) بر طالبان میدانند. موضوعی که با توجه به تأخیر در اعلام دولت جدید افغانستان گمانهزنیها در این باره را تقویت کرده است. از طرفی این مقام سابق پنتاگون از مخالفت شماری از رهبران طالبان برای رهبری «ملاهیبتالله آخوندزاده» و اختلافشان با «ملاعبدالغنی برادر» پرده برداشت. گفته میشود این اختلافات به قدری جدی شده که «برادر» در اوج درگیریهای پنجشیر، نیروهای خود را از خط مقدم نیز عقب کشیده است.
صفحات 2 و 4 را بخوانید
زهره صفاری/ پس از چند روز اخبار ضد و نقیض درباره پیشروی طالبان در آخرین محور مقاومت نیروهای مردمی افغانستان در پنجشیر، ساعاتی پس از انتشار تصاویر نیروهای طالب بر دروازه ورودی این دره در شبکههای اجتماعی، سخنگوی شبه نظامیان صبح دیروز بهطور رسمی پایان جنگ در همه مناطق این کشور را اعلام کرد.
به گزارش شبکه خبری «الجزیره»، «ذبیحالله مجاهد»، سخنگوی طالبان در نشست خبری دیروز گفت: «با این پیروزی، کشور بهطور کامل از جنگ خلاصی یافت. ما میخواستیم مسأله پنجشیر از راه گفتوگو حل و فصل شود اما مذاکرات نتیجهای نداشت. بزودی حکومت اسلامی در کشور برقرار شده و پاسخگو خواهد بود.» به گزارش «طلوعنیوز»، این موضع طالبان در حالی مطرح شد که شماری از عالمان دینی در ولایتهای مختلف افغانستان ساعاتی قبل از آن گردهم آمده و با توجه به تمایل گروه مقاومت به مذاکره، خواستار آتشبس طالبان و جبهه مقاومت شدند.
در همین حال گرچه به دلیل قطع ارتباط مخابراتی امکان ارتباط با دره پنجشیر قطع شده بود اما به نوشته «الجزیره»، سخنگوی گروه مقاومت از منابعی دیگر، اخبار پیروزی طالبان را همچنان تکذیب کرد و از استقرار نیروهای «احمد مسعود» در پستهای استراتژیک دره خبر داد. در عین حال سکوت «احمد مسعود» و «امرالله صالح» دو رهبر اصلی مقاومت پنجشیر در ساعات گذشته، سرنوشت آنها را با اما و اگرهایی همراه کرده و خبرهایی از کشته شدن سخنگو و یکی از فرماندهان ارشد مقاومت در نبردهای آخر منتشر شده است. «مجاهد» به خبرنگاران گفت: «آنها به خواست ما برای مذاکره پاسخ منفی دادند اما ما بدون حتی یک تلفات غیرنظامی پنجشیر را گرفتیم.»
دیدار جنجالی رئیس اطلاعات پاکستان با طالبان
تشکیل دولت جدید طالبان برخلاف پیشروی سریع شبهنظامیان در افغانستان به کندی و با ابهامات بسیاری همراه است. اما همزمانی سفر ناگهانی رئیس قدرتمند سازمان اطلاعات نظامی پاکستان به کابل و به تعویق افتادن تشکیل دولت وعده داده شده طالبان تا یک هفته دیگر، گمانهزنیها درباره اختلافات داخلی شبهنظامیان برای تعیین رئیس دولت جدید و نقش مهم پاکستان در روند تحولات آتی کشور همسایهاش را قوت بخشیده است.
به گزارش «بیزینس استاندارد»، «فیض حمید» برای این دیدار یک روزه که نخستین سفر مقامات بلندپایه پاکستانی به افغانستان پس از سقوط دولت «اشرف غنی» به شمار میرفت، درست در زمانی در رأس هیأتی وارد کابل شد که «ذبیحالله مجاهد»، سخنگوی طالبان، تشکیل دولت را به دستکم یک هفته دیگر موکول کرد. این در حالی است که «هندوستان تایمز» به نقل از «مایکل روبین» از افسران سابق پنتاگون اعلام کرد: «براساس گزارش منابع افغانستانی، سفر ناگهانی «حمید» به کابل در پی منازعه «ملاعبدالغنی برادر» و پیروان «حقانی» از مقامات عالیرتبه طالبان برنامهریزی شده است. «روبین» معتقد است گرچه محور این سفر در رسانههای دو کشور، بررسی تحولات اخیر افغانستان عنوان شده اما بسیاری از تحلیلگران این سفر را اثباتی بر فرضیه سلطه سازمان اطلاعات نظامی پاکستان(ISI) بر طالبان میدانند. موضوعی که با توجه به تأخیر در اعلام دولت جدید افغانستان گمانهزنیها در این باره را تقویت کرده است. از طرفی این مقام سابق پنتاگون از مخالفت شماری از رهبران طالبان برای رهبری «ملاهیبتالله آخوندزاده» و اختلافشان با «ملاعبدالغنی برادر» پرده برداشت. گفته میشود این اختلافات به قدری جدی شده که «برادر» در اوج درگیریهای پنجشیر، نیروهای خود را از خط مقدم نیز عقب کشیده است.
صفحات 2 و 4 را بخوانید
سفرا و نمایندگیهای سازمانهای بینالمللی در تهران با امیر عبداللهیان دیدار کردند
نشست وزیر خارجه با تجار و اعضای اتاق بازرگانی برای تأمین واکسن
وزارت امور خارجه کشورمان دیروز میزبان دو نشست مهم بود. یکی نشست سفرا و نمایندگیهای سیاست خارجی و رؤسای سازمانهای بینالمللی مقیم تهران با وزیر امور خارجه و دیگری نشست وزیر خارجه با تجار و اعضای اتاق بازرگانی درباره واردات واکسن کرونا.
به گزارش «ایران» حسین امیر عبداللهیان که در اولین روز کاری خود در وزارت خارجه ستاد تأمین واکسن را در این وزارتخانه تشکیل داده بود، روز یکشنبه 14شهریور ماه و در دومین جلسه این ستاد همه سفرای ایران در کشورهای خارجی را برای تأمین واکسن مأمور کرد. او دیروز هم در همین راستا و در جهت تسهیل برای تأمین واکسن با تجار و اعضای اتاق بازرگانی تشکیل جلسه داد. آیتالله رئیسی، رئیسجمهوری در گفتوگوی تلویزیونی خود با مردم تأکید کرده بود که واردات 40 میلیون دوز واکسن تا پایان شهریور ماه قطعی شده است.
پیش از این هم مقامات دولت سیزدهم در تشریح برنامه های خود اشاره داشتند که مهار کرونا از اولویت های برنامههای آنها خواهد بود.
دیروز همچنین سفرا و رؤسای نمایندگیهای سیاسی خارجی و رؤسای سازماهای بینالمللی مقیم تهران با حضور در محل دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه در نشستی با حضور حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران شرکت کردند. این نخستین نشست امیرعبداللهیان با سفرا و رؤسای نمایندگیهای خارجی مقیم تهران پس از تصدی این سمت است. امیر عبداللهیان پیش از این و بعد از کسب رأی اعتماد از مجلس در اولین سفر خود راهی عراق و سوریه شده بود.
وزیر امور خارجه کشورمان در رویکرد دولت جدید در سیاست خارجی و اولویتهای اصلی جمهوری اسلامی ایران در این حوزه، گفتوگو با کشورهای منطقه را اولویت اصلی وزارت تحت مسئولیتش اعلام کرد.
به گزارش ایسنا، حسین امیرعبداللهیان که روز گذشته در ساختمان شهید سلیمانی دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت خارجه میزبان کلیه سفرا و رؤسای نمایندگان خارجی مقیم تهران بود، در ابتدای سخنان خود، با اشاره به عنوان سیاست خارجی دولت سیزدهم یعنی سیاست خارجی متوازن، فعال، پویا و هوشمند ابراز داشت: ما تأکید داریم این پیام را به تمام جهان ارسال کنیم که سیاست خارجی ما مبنای متوازنی خواهد داشت. بر این مبنا یکی از اولویتهای اساسی ما، نگاه به همسایگان است. ما در این اولویت همسایگی هیچ استثنایی قائل نیستیم.
وزیر امور خارجه در ادامه نگاه ویژه به قاره آسیا را اولویت دیگر سیاست خارجی کشور دانست و گفت: ما دوستان و متحدان زیادی در میان همسایگان و در قاره آسیا داریم و در اولویتهای سیاست خارجی خود به این دو محور توجه ویژه داریم. با وجود این ، همانگونه که از عنوان برنامه سیاست خارجی دولت سیزدهم استنباط میشود، نگاه دارای اولویت ما نسبت به همسایگان و آسیا، به معنای نادیده گرفتن بقیه نقاط جهان نیست و توجه به کشورهای عربی و اسلامی، کشورهای آفریقایی، کشورهای امریکای لاتین و اروپا و غرب، بخشی از سیاست خارجی فعال و پویای ما را تشکیل میدهد.
وزیر امور خارجه کشورمان در بخش دیگری از صحبتهای خود مواضع کشورمان درخصوص مذاکرات هستهای را تبیین کرد و اظهار داشت: دولت سیزدهم مذاکره را یک ابزار مؤثر دیپلماسی میداند و ما به هیچ وجه از مذاکره فاصله نخواهیم گرفت. همانطور که در دیدار با آقای انریکه مورا تأکید کرم، ما مذاکره را با نگاه مثبت و فرصت به دیپلماسی باور داریم، اما معتقدیم مذاکره برای مذاکره نفعی برای ملت ایران و هیچ یک از طرف ها نخواهد داشت. وی اضافه کرد: امریکاییها صدمه اصلی را به برجام وارد کردند و نه تنها متهم، بلکه مجرم اصلی در نقض برجام هستند. وزیر امور خارجه ضمن تأکید بر این نکته که ایران از هر مذاکرهای که تأمینکننده حقوق و منافع ملت بزرگ ایران باشد استقبال میکند، افزود: ما به مذاکره حکیمانه، متین و تأمین کننده حقوق ملت قائل هستیم و فعالانه در این زمینه عمل میکنیم. اما مذاکرات بدون نتیجه و با اتلاف وقت را برای ملت ایران مفید نمیدانیم. رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان در ادامه به تحولات جاری در افغانستان پرداخت و ضمن اشاره به ارتباط با همه طرفها در این کشور، بر تشکیل دولتی فراگیر با مشارکت همه اقوام در افغانستان تأکید کرد. امیر عبداللهیان با اشاره به وجود سوءتفاهمهایی در روابط دوجانبه با معدودی کشورها که مانع از تحرک روان و روابط مطلوب دیپلماتیک شده، بر توجه به منطق گفتوگو تأکید کرد و گفت: ما گفتوگو با کشورهای منطقه را یک اصل میدانیم و گفتوگوهای درون منطقهای را راهکاری جدی برای خروج از وضعیت موجود منطقه قلمداد میکنیم. ما ضمن اینکه مداخلات خارجی و امنیتیسازی مسائل منطقهای را مضر میدانیم، از هر فرمتی که مشوق گفتوگوهای درون منطقهای باشد و خروجی آن به نفع صلح و ثبات و پیشرفت منطقه باشد حمایت میکنیم. وی در ادامه به موضوع روابط با اروپا پرداخت و ضمن تأکید بر فرصتهای اروپا و غرب در سیاست خارجی متوازن دولت جدید ابراز داشت: اروپا فقط تروئیکا نیست. وزیر امورخارجه با تأکید بر اینکه تروئیکای اروپا فرصت بازنگری و تغییر رویه برای نشان دادن عزم جدی خود در تعامل با ایران را دارد، تصریح کرد: تروئیکای اروپا باید از بیعملی در اجرای برجام فاصله بگیرد. وی با اشاره به نقش ایالات متحده در عدم رفع تحریمها و ممانعت از منافع برجام برای ملت ایران، بخشی از مسئولیت را نیز متوجه تروئیکای اروپا دانست.
به گزارش «ایران» حسین امیر عبداللهیان که در اولین روز کاری خود در وزارت خارجه ستاد تأمین واکسن را در این وزارتخانه تشکیل داده بود، روز یکشنبه 14شهریور ماه و در دومین جلسه این ستاد همه سفرای ایران در کشورهای خارجی را برای تأمین واکسن مأمور کرد. او دیروز هم در همین راستا و در جهت تسهیل برای تأمین واکسن با تجار و اعضای اتاق بازرگانی تشکیل جلسه داد. آیتالله رئیسی، رئیسجمهوری در گفتوگوی تلویزیونی خود با مردم تأکید کرده بود که واردات 40 میلیون دوز واکسن تا پایان شهریور ماه قطعی شده است.
پیش از این هم مقامات دولت سیزدهم در تشریح برنامه های خود اشاره داشتند که مهار کرونا از اولویت های برنامههای آنها خواهد بود.
دیروز همچنین سفرا و رؤسای نمایندگیهای سیاسی خارجی و رؤسای سازماهای بینالمللی مقیم تهران با حضور در محل دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه در نشستی با حضور حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران شرکت کردند. این نخستین نشست امیرعبداللهیان با سفرا و رؤسای نمایندگیهای خارجی مقیم تهران پس از تصدی این سمت است. امیر عبداللهیان پیش از این و بعد از کسب رأی اعتماد از مجلس در اولین سفر خود راهی عراق و سوریه شده بود.
وزیر امور خارجه کشورمان در رویکرد دولت جدید در سیاست خارجی و اولویتهای اصلی جمهوری اسلامی ایران در این حوزه، گفتوگو با کشورهای منطقه را اولویت اصلی وزارت تحت مسئولیتش اعلام کرد.
به گزارش ایسنا، حسین امیرعبداللهیان که روز گذشته در ساختمان شهید سلیمانی دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت خارجه میزبان کلیه سفرا و رؤسای نمایندگان خارجی مقیم تهران بود، در ابتدای سخنان خود، با اشاره به عنوان سیاست خارجی دولت سیزدهم یعنی سیاست خارجی متوازن، فعال، پویا و هوشمند ابراز داشت: ما تأکید داریم این پیام را به تمام جهان ارسال کنیم که سیاست خارجی ما مبنای متوازنی خواهد داشت. بر این مبنا یکی از اولویتهای اساسی ما، نگاه به همسایگان است. ما در این اولویت همسایگی هیچ استثنایی قائل نیستیم.
وزیر امور خارجه در ادامه نگاه ویژه به قاره آسیا را اولویت دیگر سیاست خارجی کشور دانست و گفت: ما دوستان و متحدان زیادی در میان همسایگان و در قاره آسیا داریم و در اولویتهای سیاست خارجی خود به این دو محور توجه ویژه داریم. با وجود این ، همانگونه که از عنوان برنامه سیاست خارجی دولت سیزدهم استنباط میشود، نگاه دارای اولویت ما نسبت به همسایگان و آسیا، به معنای نادیده گرفتن بقیه نقاط جهان نیست و توجه به کشورهای عربی و اسلامی، کشورهای آفریقایی، کشورهای امریکای لاتین و اروپا و غرب، بخشی از سیاست خارجی فعال و پویای ما را تشکیل میدهد.
وزیر امور خارجه کشورمان در بخش دیگری از صحبتهای خود مواضع کشورمان درخصوص مذاکرات هستهای را تبیین کرد و اظهار داشت: دولت سیزدهم مذاکره را یک ابزار مؤثر دیپلماسی میداند و ما به هیچ وجه از مذاکره فاصله نخواهیم گرفت. همانطور که در دیدار با آقای انریکه مورا تأکید کرم، ما مذاکره را با نگاه مثبت و فرصت به دیپلماسی باور داریم، اما معتقدیم مذاکره برای مذاکره نفعی برای ملت ایران و هیچ یک از طرف ها نخواهد داشت. وی اضافه کرد: امریکاییها صدمه اصلی را به برجام وارد کردند و نه تنها متهم، بلکه مجرم اصلی در نقض برجام هستند. وزیر امور خارجه ضمن تأکید بر این نکته که ایران از هر مذاکرهای که تأمینکننده حقوق و منافع ملت بزرگ ایران باشد استقبال میکند، افزود: ما به مذاکره حکیمانه، متین و تأمین کننده حقوق ملت قائل هستیم و فعالانه در این زمینه عمل میکنیم. اما مذاکرات بدون نتیجه و با اتلاف وقت را برای ملت ایران مفید نمیدانیم. رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان در ادامه به تحولات جاری در افغانستان پرداخت و ضمن اشاره به ارتباط با همه طرفها در این کشور، بر تشکیل دولتی فراگیر با مشارکت همه اقوام در افغانستان تأکید کرد. امیر عبداللهیان با اشاره به وجود سوءتفاهمهایی در روابط دوجانبه با معدودی کشورها که مانع از تحرک روان و روابط مطلوب دیپلماتیک شده، بر توجه به منطق گفتوگو تأکید کرد و گفت: ما گفتوگو با کشورهای منطقه را یک اصل میدانیم و گفتوگوهای درون منطقهای را راهکاری جدی برای خروج از وضعیت موجود منطقه قلمداد میکنیم. ما ضمن اینکه مداخلات خارجی و امنیتیسازی مسائل منطقهای را مضر میدانیم، از هر فرمتی که مشوق گفتوگوهای درون منطقهای باشد و خروجی آن به نفع صلح و ثبات و پیشرفت منطقه باشد حمایت میکنیم. وی در ادامه به موضوع روابط با اروپا پرداخت و ضمن تأکید بر فرصتهای اروپا و غرب در سیاست خارجی متوازن دولت جدید ابراز داشت: اروپا فقط تروئیکا نیست. وزیر امورخارجه با تأکید بر اینکه تروئیکای اروپا فرصت بازنگری و تغییر رویه برای نشان دادن عزم جدی خود در تعامل با ایران را دارد، تصریح کرد: تروئیکای اروپا باید از بیعملی در اجرای برجام فاصله بگیرد. وی با اشاره به نقش ایالات متحده در عدم رفع تحریمها و ممانعت از منافع برجام برای ملت ایران، بخشی از مسئولیت را نیز متوجه تروئیکای اروپا دانست.
کارشناسان و مشاوران آموزشی در گفتوگو با «ایران» از راهکارها و الزامات آموزش حضوری میگویند
تغییر سبک زندگی دانشآموزان با بازگشایی مدارس
پرستو رفیعی
خبرنگار
دو هفته بیشتر به شروع سال تحصیلی جدید نمانده است و امسال هم مانند سال گذشته از جنبوجوش و تکاپوهای جذاب دانشآموزان برای تدارک ملزومات مدرسه و آغازی دیگر برای تحصیل خبری نیست. انگار شوق و اشتیاق بازگشایی مدارس در سایه روشن آموزش مجازی و وبگردیهای دانشآموزی رنگ باخته است. هرچند کم نیستند دانشآموزانی که برای بازگشایی مدارس و آموزش حضوری لحظه شماری میکنند اما تعداد دانشآموزانی که شیوع کرونا و زندگی در قرنطینه سبک زندگیشان را تغییر داده هم بسیارند. گروهی که تغییر سبک زندگی ناشی از شیوع کرونا ویروس توانسته بسیاری از علاقهمندیهایشان را تغییر دهد و زندگی و آینده آنها را در مسیری متفاوت قرار دهد. بسیاری از متخصصان روانشناسان و جامعه شناسان و همچنین کارشناسان حوزه آموزش بر این باورند که آموزش مجازی با وجود تأثیرات مثبت، پیامدهای ناگواری را برای دانشآموزان به همراه دارد و برای پیشگیری از این آسیبها که تأثیرات عمیق و طولانی مدت بر زندگی دانشآموزان میگذارد بایدهرچه زودتر آموزش حضوری از سر گرفته شود.
خانم کرمی دو فرزند دارد یکی کلاس ششم و دیگری کلاس چهارم را پشت سر گذاشته است. او به «ایران» میگوید: زندگی با این شرایط کرونایی دیگر قابل تحمل نیست. از یک طرف ترس از ابتلا به بیماری جانمان را میگیرد از طرف دیگر شرایط و تغییراتی که در زندگیمان بهوجود آمده. من و همسرم به دلیل شغلمان از صبح تا عصر در خانه نیستیم. درحالی که دو فرزندم با تعطیلی مدارس خانهنشین شدهاند و در خانه تنها هستند.
او ادامه میدهد: اوایل حوصلهشان سر میرفت و مدام سربهسر هم میگذاشتند و با هم درگیر میشدند اما کمکم وبگردی آنها را به دو فرد غریبه با هم تبدیل کرده است. هریک با گوشی و تبلت خود در گوشهای از خانه مشغول بازی و تماشای فیلم است بیآنکه به دیگری توجه کند. چند ماهی هم هست که برای استفاده از اینترنت بهتر شبها تا دیروقت بیدارند و روزها میخوابند. سیستم زندگیمان به کلی تغییر کرده است. ای کاش زودتر مدارس باز شود و دوباره به نظم سابق بازگردیم.
خانم جعفری اما مخالف بازگشایی مدارس است. دختر او امسال به کلاس سوم میرود. او به «ایران» میگوید: دخترم کوچکتر از آن است که بتواند از خود مراقبت کند میترسم به مدرسه برود و بیمار شود. گفتهاند کودکان اگر بیمار هم نشوند ناقلند من مادر پیری دارم که از او نگهداری میکنم. نگرانم اگر دخترم به مدرسه برود و ناقل بازگردد ممکن است زندگی مادرم هم به خطر بیفتد.
افزایش فردگرایی در دوران شیوع کرونا
مصطفی آبروشن استاد دانشگاه و جامعهشناس معتقد است کرونا ویروس در مدتزمانی کوتاه، پیامدهای فراوانی را به دنیا تحمیل کرده است او با بیان اینکه زندگی در قرنطینه و فاصله گرفتن از سبک زندگی و الگوی فکری کلاسیک، ما را با ابعاد و کیفیت جدیدی از زندگی آشنا کرده است به «ایران» میگوید: اگر بخواهیم رابطه کرونا ویروس را با سبک زندگی دانشآموزان واکاوی کنیم باید اقرار کنیم که شروع قرنطینه و افزایش فردگرایی آسیبهای فراوانی را بخصوص به دانشآموزان وارد کرده است. او میافزاید: عدم حضور در مدرسه؛ روند آموزشی و اجتماعی شدن دانشآموزان را با اخلال جدی مواجه کرده، زیرا بازی و تعامل با دیگر بچهها بخصوص در محیط مدرسه نقش مهمی در روند جامعهپذیری و افزایش هوش اجتماعی دانشآموزان ابتدایی دارد. عدم تحرک کودکان و ماندن در خانه نه تنها به افزایش وزن و چاقی منجر خواهد شد بلکه این دسته از دانشآموزان در آینده در ارتباطات و تعاملات بین فردی دچار مشکل خواهند شد، زیرا بروز احساس و عواطف روزمره بخصوص در احوالپرسیهای چهره به چهره بهشدت کمرنگ شده است وقتی در شیوههای ارتباطات رودررو مانند دست دادن و روبوسی محدودیتهای شدید بهوجود آمده است بهنظر میرسد هنجارها و الگوهای جدیدی در حال شکلگیری است که قالب و محتوای تعاملات اجتماعی در آینده را دگرگون خواهد کرد.این جامعهشناس تأکید میکند: بجز موارد یاد شده غافلگیری نظام آموزش و پرورش در روبهرو شدن با همهگیری ویروس و از سوی دیگر محدودیتهای فراوان در ارائه بموقع خدمات آموزش مجازی، باعث افت شدید تحصیلی در دانشآموزان شده است ناگفته نماند که آموزش مجازی برای دانشآموزانی مفید است که انگیزه بیشتری برای درس خواندن دارند اما تحقیقات ما را به این نتیجه میرساند که آموزش آنلاین برای دانشآموزان بیانگیزه عملاً بیاثر است زیرا به اشکال مختلف از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند.
نظم و انضباط رکن اصلی زندگی
دکتر حسین ابراهیمی مقدم روانشناس نیز با اشاره به تبعات استفاده از فضای مجازی برای آموزش دانشآموزان به «ایران» میگوید: سبک زندگی دانشآموزان در مدت قرنطینه و تعطیلی آموزش حضوری در مدارس، تغییر کرده است. حتی سبک خواب و بیداری دانشآموزان تحت تأثیر قرار گرفته، از اینرو طبیعتاً آنها در دوران پساکرونا و هنگام ورود به سبک زندگی پیشین، با مشکلاتی مواجه خواهند شد.
او ادامه میدهد: تغییر سبک زندگی دانشآموزان از نظر خواب و بیداری، خورد و خوراک، روابط اجتماعی و حتی ارتباط با اعضای خانواده منجر به شکلگیری روحیه جمع گریزی در برخی از آنها شده است. کاهش اعتماد به نفس در گروهی از آنها به گونهای است که می توان گفت در آینده ممکن است در خود ابرازی در محیطهای تحصیلی و شغلی و حتی در اجتماع هم دچار مشکل شوند. از سوی دیگر مهارتهای اجتماعی آنها بهدرستی رشد نمیکند و به دلیل کاهش ارتباطات بحث داشتن هدفهای مشترک، روحیه همدلی، فداکاری و وفاداری نیز در آنها به شدت دچار آسیب خواهد شد.
ابراهیمی مقدم با اشاره به مزایا و معایب تغییر سبک زندگی میگوید: البته بچههای ما در این مدت مهارتهای خوبی مانند استفاده از فضای مجازی و وبگردی را آموختند. اما درعین حال از برخی آموزشهای مفید مانند بازیهای مشارکتی که راه آموزش ارتباطات اجتماعی سالم و سازنده است، بازماندند. سبک زندگی سالم با روابط اجتماعی درست براساس احترام متقابل به وجود میآید. بچههایی که در دوران کرونا نتوانستند از محیطهای مناسب برخوردار باشند نمیتوانند احترام متقابل و همکاری متقابل با همسالان را ببینند، بیاموزند و از آن بهرهمند شوند.این روانشناس تأکید میکند: بسیاری از بچهها شبها بیدار هستند و روزها میخوابند. بیدار ماندنهای شبانه به دلیل بهتر بودن اینترنت یا آرامش و سکوت بیشتر عملاً ساعت بیولوژیک بدن را به هم میریزد. در واقع هنگامی که فرد باید بخوابد، بیدار است بنابراین هوشیاری لازم را ندارد و برعکس هنگامی که باید بیدار باشد، میخوابد.
طبیعتاً این خواب خوبی نیست و افسردگی و بیحالی را به دنبال خواهد داشت. از سوی دیگر هنگامی که سیستم خواب و بیداری انسان بههم بریزد عملاً نظم و انضباط در زندگی انسان نیز دچار مشکل خواهد شد. هنگامی که دانشآموز به مدرسه میرفت عملاً باید ساعت مشخصی در مدرسه حضور مییافت و ساعت خاصی از مدرسه خارج میشد اما حالا بجز کلاسهای مجازی، ساعات درس خواندن و حتی استراحت آنها نظم خاصی ندارد. این درحالی است که اکیداً به رعایت نظم در امور توصیه میشود و معمولاً افرادی که در کارهای خود نظم و انضباط دارند انسانهای موفقی هستند.
افزایش خشونت خانگی نتیجه در هم آمیختگی نقش والدین و معلم
مینو کرمپور روانشناس و مشاور آموزشی نیز در اینباره به «ایران» میگوید: هنگامی که ستاد کرونا اعلام کند میتوان با رعایت پروتکلهای بهداشتی در کنار یکدیگر در جامعه حضور یافت آنگاه مدارس هم باید بازگشایی میشود. چراکه سیستم زندگی دانشآموزان به دلیل تعطیلی طولانی مدت تغییر کرده و دچار بههمریختگی شده است. برای کودکان در سنین دبستان این بینظمی در ساعات زندگی و خواب و بیداری به تأخیر رشد جسمی و حتی تأثیر بر قدرت حافظه آنها منجر شده است.او ادامه میدهد: پدیده دانینگ - کروگر میگوید فرد کم مهارت و کم سواد مهارت خود را بالاتر از سطح واقعی تخمین میزند و برعکس فردی که مهارت بالایی دارد و باسواد است سطح علمی و مهارتی خود را پایینتر تخمین میزند. در حال حاضر این اتفاق برای خیلی از دانشآموزان ما افتاده است. برای مثال هنگامی که والدین نتیجه آزمون بچهها را میبینند گمان میکنند آنها از سطح علمی خوبی برخوردارند درحالی که بسیاری از آنها به صورت گروهی و یا با کمک دیگران و یا حتی با استفاده از اینترنت امتحان میدهند. به مرور فراموش میشود این سواد برای بچه نبوده و او تخمین درستی از وضعیت علمی و هوش و استعداد خود نخواهد داشت و دچار خطا میشود.کرمپور میافزاید: در مورد دانشآموزان اصطلاحاً زرنگ و ساعی هم ممکن است با مشکل مواجه شویم. دانشآموزانی که زمانی مهارت زیادی داشتند بعد از مدتی که به دانش خود اضافه نمیکنند دچار افول توانایی میشوند اما بیش تخمینی مانع از درک درست آنها از وضعیت خود میشود که این موضوع هم خطرناک است. به اعتقاد من اگر شرایط کرونا سفید یا زرد باشد با رعایت پروتکلهای بهداشتی و اجازه وزارت بهداشت بهتراست مدارس بازگشایی شود.این روانشناس عنوان میکند: در بسیاری از خانوادهها، والدین نقش معلم را پذیرفتهاند. در واقع نقشها درهم آمیخته شده و ما میبینیم که بسیاری از مادرها نقش معلمی را هم پذیرفتهاند در حالی که یک مادر، فقط مادر است نه معلم و برای ایفای درست نقش مادری نباید معلم هم باشد. اما اجبار باعث شده این دو نقش در هم آمیخته شود و ناهنجاری زیادی در خانواده ایجاد کند.
خبرنگار
دو هفته بیشتر به شروع سال تحصیلی جدید نمانده است و امسال هم مانند سال گذشته از جنبوجوش و تکاپوهای جذاب دانشآموزان برای تدارک ملزومات مدرسه و آغازی دیگر برای تحصیل خبری نیست. انگار شوق و اشتیاق بازگشایی مدارس در سایه روشن آموزش مجازی و وبگردیهای دانشآموزی رنگ باخته است. هرچند کم نیستند دانشآموزانی که برای بازگشایی مدارس و آموزش حضوری لحظه شماری میکنند اما تعداد دانشآموزانی که شیوع کرونا و زندگی در قرنطینه سبک زندگیشان را تغییر داده هم بسیارند. گروهی که تغییر سبک زندگی ناشی از شیوع کرونا ویروس توانسته بسیاری از علاقهمندیهایشان را تغییر دهد و زندگی و آینده آنها را در مسیری متفاوت قرار دهد. بسیاری از متخصصان روانشناسان و جامعه شناسان و همچنین کارشناسان حوزه آموزش بر این باورند که آموزش مجازی با وجود تأثیرات مثبت، پیامدهای ناگواری را برای دانشآموزان به همراه دارد و برای پیشگیری از این آسیبها که تأثیرات عمیق و طولانی مدت بر زندگی دانشآموزان میگذارد بایدهرچه زودتر آموزش حضوری از سر گرفته شود.
خانم کرمی دو فرزند دارد یکی کلاس ششم و دیگری کلاس چهارم را پشت سر گذاشته است. او به «ایران» میگوید: زندگی با این شرایط کرونایی دیگر قابل تحمل نیست. از یک طرف ترس از ابتلا به بیماری جانمان را میگیرد از طرف دیگر شرایط و تغییراتی که در زندگیمان بهوجود آمده. من و همسرم به دلیل شغلمان از صبح تا عصر در خانه نیستیم. درحالی که دو فرزندم با تعطیلی مدارس خانهنشین شدهاند و در خانه تنها هستند.
او ادامه میدهد: اوایل حوصلهشان سر میرفت و مدام سربهسر هم میگذاشتند و با هم درگیر میشدند اما کمکم وبگردی آنها را به دو فرد غریبه با هم تبدیل کرده است. هریک با گوشی و تبلت خود در گوشهای از خانه مشغول بازی و تماشای فیلم است بیآنکه به دیگری توجه کند. چند ماهی هم هست که برای استفاده از اینترنت بهتر شبها تا دیروقت بیدارند و روزها میخوابند. سیستم زندگیمان به کلی تغییر کرده است. ای کاش زودتر مدارس باز شود و دوباره به نظم سابق بازگردیم.
خانم جعفری اما مخالف بازگشایی مدارس است. دختر او امسال به کلاس سوم میرود. او به «ایران» میگوید: دخترم کوچکتر از آن است که بتواند از خود مراقبت کند میترسم به مدرسه برود و بیمار شود. گفتهاند کودکان اگر بیمار هم نشوند ناقلند من مادر پیری دارم که از او نگهداری میکنم. نگرانم اگر دخترم به مدرسه برود و ناقل بازگردد ممکن است زندگی مادرم هم به خطر بیفتد.
افزایش فردگرایی در دوران شیوع کرونا
مصطفی آبروشن استاد دانشگاه و جامعهشناس معتقد است کرونا ویروس در مدتزمانی کوتاه، پیامدهای فراوانی را به دنیا تحمیل کرده است او با بیان اینکه زندگی در قرنطینه و فاصله گرفتن از سبک زندگی و الگوی فکری کلاسیک، ما را با ابعاد و کیفیت جدیدی از زندگی آشنا کرده است به «ایران» میگوید: اگر بخواهیم رابطه کرونا ویروس را با سبک زندگی دانشآموزان واکاوی کنیم باید اقرار کنیم که شروع قرنطینه و افزایش فردگرایی آسیبهای فراوانی را بخصوص به دانشآموزان وارد کرده است. او میافزاید: عدم حضور در مدرسه؛ روند آموزشی و اجتماعی شدن دانشآموزان را با اخلال جدی مواجه کرده، زیرا بازی و تعامل با دیگر بچهها بخصوص در محیط مدرسه نقش مهمی در روند جامعهپذیری و افزایش هوش اجتماعی دانشآموزان ابتدایی دارد. عدم تحرک کودکان و ماندن در خانه نه تنها به افزایش وزن و چاقی منجر خواهد شد بلکه این دسته از دانشآموزان در آینده در ارتباطات و تعاملات بین فردی دچار مشکل خواهند شد، زیرا بروز احساس و عواطف روزمره بخصوص در احوالپرسیهای چهره به چهره بهشدت کمرنگ شده است وقتی در شیوههای ارتباطات رودررو مانند دست دادن و روبوسی محدودیتهای شدید بهوجود آمده است بهنظر میرسد هنجارها و الگوهای جدیدی در حال شکلگیری است که قالب و محتوای تعاملات اجتماعی در آینده را دگرگون خواهد کرد.این جامعهشناس تأکید میکند: بجز موارد یاد شده غافلگیری نظام آموزش و پرورش در روبهرو شدن با همهگیری ویروس و از سوی دیگر محدودیتهای فراوان در ارائه بموقع خدمات آموزش مجازی، باعث افت شدید تحصیلی در دانشآموزان شده است ناگفته نماند که آموزش مجازی برای دانشآموزانی مفید است که انگیزه بیشتری برای درس خواندن دارند اما تحقیقات ما را به این نتیجه میرساند که آموزش آنلاین برای دانشآموزان بیانگیزه عملاً بیاثر است زیرا به اشکال مختلف از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند.
نظم و انضباط رکن اصلی زندگی
دکتر حسین ابراهیمی مقدم روانشناس نیز با اشاره به تبعات استفاده از فضای مجازی برای آموزش دانشآموزان به «ایران» میگوید: سبک زندگی دانشآموزان در مدت قرنطینه و تعطیلی آموزش حضوری در مدارس، تغییر کرده است. حتی سبک خواب و بیداری دانشآموزان تحت تأثیر قرار گرفته، از اینرو طبیعتاً آنها در دوران پساکرونا و هنگام ورود به سبک زندگی پیشین، با مشکلاتی مواجه خواهند شد.
او ادامه میدهد: تغییر سبک زندگی دانشآموزان از نظر خواب و بیداری، خورد و خوراک، روابط اجتماعی و حتی ارتباط با اعضای خانواده منجر به شکلگیری روحیه جمع گریزی در برخی از آنها شده است. کاهش اعتماد به نفس در گروهی از آنها به گونهای است که می توان گفت در آینده ممکن است در خود ابرازی در محیطهای تحصیلی و شغلی و حتی در اجتماع هم دچار مشکل شوند. از سوی دیگر مهارتهای اجتماعی آنها بهدرستی رشد نمیکند و به دلیل کاهش ارتباطات بحث داشتن هدفهای مشترک، روحیه همدلی، فداکاری و وفاداری نیز در آنها به شدت دچار آسیب خواهد شد.
ابراهیمی مقدم با اشاره به مزایا و معایب تغییر سبک زندگی میگوید: البته بچههای ما در این مدت مهارتهای خوبی مانند استفاده از فضای مجازی و وبگردی را آموختند. اما درعین حال از برخی آموزشهای مفید مانند بازیهای مشارکتی که راه آموزش ارتباطات اجتماعی سالم و سازنده است، بازماندند. سبک زندگی سالم با روابط اجتماعی درست براساس احترام متقابل به وجود میآید. بچههایی که در دوران کرونا نتوانستند از محیطهای مناسب برخوردار باشند نمیتوانند احترام متقابل و همکاری متقابل با همسالان را ببینند، بیاموزند و از آن بهرهمند شوند.این روانشناس تأکید میکند: بسیاری از بچهها شبها بیدار هستند و روزها میخوابند. بیدار ماندنهای شبانه به دلیل بهتر بودن اینترنت یا آرامش و سکوت بیشتر عملاً ساعت بیولوژیک بدن را به هم میریزد. در واقع هنگامی که فرد باید بخوابد، بیدار است بنابراین هوشیاری لازم را ندارد و برعکس هنگامی که باید بیدار باشد، میخوابد.
طبیعتاً این خواب خوبی نیست و افسردگی و بیحالی را به دنبال خواهد داشت. از سوی دیگر هنگامی که سیستم خواب و بیداری انسان بههم بریزد عملاً نظم و انضباط در زندگی انسان نیز دچار مشکل خواهد شد. هنگامی که دانشآموز به مدرسه میرفت عملاً باید ساعت مشخصی در مدرسه حضور مییافت و ساعت خاصی از مدرسه خارج میشد اما حالا بجز کلاسهای مجازی، ساعات درس خواندن و حتی استراحت آنها نظم خاصی ندارد. این درحالی است که اکیداً به رعایت نظم در امور توصیه میشود و معمولاً افرادی که در کارهای خود نظم و انضباط دارند انسانهای موفقی هستند.
افزایش خشونت خانگی نتیجه در هم آمیختگی نقش والدین و معلم
مینو کرمپور روانشناس و مشاور آموزشی نیز در اینباره به «ایران» میگوید: هنگامی که ستاد کرونا اعلام کند میتوان با رعایت پروتکلهای بهداشتی در کنار یکدیگر در جامعه حضور یافت آنگاه مدارس هم باید بازگشایی میشود. چراکه سیستم زندگی دانشآموزان به دلیل تعطیلی طولانی مدت تغییر کرده و دچار بههمریختگی شده است. برای کودکان در سنین دبستان این بینظمی در ساعات زندگی و خواب و بیداری به تأخیر رشد جسمی و حتی تأثیر بر قدرت حافظه آنها منجر شده است.او ادامه میدهد: پدیده دانینگ - کروگر میگوید فرد کم مهارت و کم سواد مهارت خود را بالاتر از سطح واقعی تخمین میزند و برعکس فردی که مهارت بالایی دارد و باسواد است سطح علمی و مهارتی خود را پایینتر تخمین میزند. در حال حاضر این اتفاق برای خیلی از دانشآموزان ما افتاده است. برای مثال هنگامی که والدین نتیجه آزمون بچهها را میبینند گمان میکنند آنها از سطح علمی خوبی برخوردارند درحالی که بسیاری از آنها به صورت گروهی و یا با کمک دیگران و یا حتی با استفاده از اینترنت امتحان میدهند. به مرور فراموش میشود این سواد برای بچه نبوده و او تخمین درستی از وضعیت علمی و هوش و استعداد خود نخواهد داشت و دچار خطا میشود.کرمپور میافزاید: در مورد دانشآموزان اصطلاحاً زرنگ و ساعی هم ممکن است با مشکل مواجه شویم. دانشآموزانی که زمانی مهارت زیادی داشتند بعد از مدتی که به دانش خود اضافه نمیکنند دچار افول توانایی میشوند اما بیش تخمینی مانع از درک درست آنها از وضعیت خود میشود که این موضوع هم خطرناک است. به اعتقاد من اگر شرایط کرونا سفید یا زرد باشد با رعایت پروتکلهای بهداشتی و اجازه وزارت بهداشت بهتراست مدارس بازگشایی شود.این روانشناس عنوان میکند: در بسیاری از خانوادهها، والدین نقش معلم را پذیرفتهاند. در واقع نقشها درهم آمیخته شده و ما میبینیم که بسیاری از مادرها نقش معلمی را هم پذیرفتهاند در حالی که یک مادر، فقط مادر است نه معلم و برای ایفای درست نقش مادری نباید معلم هم باشد. اما اجبار باعث شده این دو نقش در هم آمیخته شود و ناهنجاری زیادی در خانواده ایجاد کند.
وزیر بهداشت:
گروه سنی مشمول واکسن کاهش مییابد
وزیر بهداشت، واکسیناسیون را تنها راه حل اداره شرایط کنونی دانست و با بیان اینکه برای رفع کمبود واکسن از تمامی کانالها اقدام شده است، گفت: در آینده تمامی خدمات با کارت واکسن ارائه خواهد شد.
بنابر اعلام وبدا، دکتر بهرام عین اللهی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موتور محرکه دانشگاه را فرهنگ دانست و با بیان اینکه اکنون ما با شرایطی مواجه هستیم که در طول تاریخ کشور کمنظیر بوده است، گفت: مهمترین و شاید تنها راه حل برای اداره شرایط کنونی، واکسیناسیون است. در شروع کار دولت با کمبود واکسن مواجه شدیم که برای رفع این معضل به صورت شبانه روزی از همه کانالها اقدام کردهایم.
وی با تأکید بر اینکه در چرخه واکسیناسیون باید از تمام ظرفیت مجموعههایی همچون شهرداری، سپاه، بسیج، هلال احمر و آموزش و پرورش استفاده کنیم، ادامه داد: به رغم آنکه شرایط واکسیناسیون در شهرستانها بالنسبه مطلوب است اما در تهران کماکان با مشکلاتی مواجه هستیم، این نکته را باید مد نظر داشته باشیم که اگر روند واکسیناسیون سرعت نیابد در آبان ماه با موج جدید بیماری و مشکلات بیشتری مواجه خواهیم شد.عیناللهی با بیان اینکه باید با کار جهادی و شبانه روزی و بهرهگیری از همه امکانات برای گذر از شرایط موجود استفاده کنیم، عنوان کرد: در تأمین واکسن مشکلی نخواهیم داشت. درنظر داریم شیب گروه سنی مشمول واکسیناسیون را کاهش دهیم و به سمت واکسیناسیون هوشمند و هدفمند حرکت کنیم.
بنابر اعلام وبدا، دکتر بهرام عین اللهی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موتور محرکه دانشگاه را فرهنگ دانست و با بیان اینکه اکنون ما با شرایطی مواجه هستیم که در طول تاریخ کشور کمنظیر بوده است، گفت: مهمترین و شاید تنها راه حل برای اداره شرایط کنونی، واکسیناسیون است. در شروع کار دولت با کمبود واکسن مواجه شدیم که برای رفع این معضل به صورت شبانه روزی از همه کانالها اقدام کردهایم.
وی با تأکید بر اینکه در چرخه واکسیناسیون باید از تمام ظرفیت مجموعههایی همچون شهرداری، سپاه، بسیج، هلال احمر و آموزش و پرورش استفاده کنیم، ادامه داد: به رغم آنکه شرایط واکسیناسیون در شهرستانها بالنسبه مطلوب است اما در تهران کماکان با مشکلاتی مواجه هستیم، این نکته را باید مد نظر داشته باشیم که اگر روند واکسیناسیون سرعت نیابد در آبان ماه با موج جدید بیماری و مشکلات بیشتری مواجه خواهیم شد.عیناللهی با بیان اینکه باید با کار جهادی و شبانه روزی و بهرهگیری از همه امکانات برای گذر از شرایط موجود استفاده کنیم، عنوان کرد: در تأمین واکسن مشکلی نخواهیم داشت. درنظر داریم شیب گروه سنی مشمول واکسیناسیون را کاهش دهیم و به سمت واکسیناسیون هوشمند و هدفمند حرکت کنیم.
انتصابات جدید در دولت
فرهاد رهبر، صولت مرتضوی، عادل آذر و میثم لطیفی از رئیسی حکم گرفتند
اعضای جدید هیأت دولت و برخی نهادهای زیر مجموعه آن منصوب شدند. آیتالله سیدابراهیم رئیسی طی احکام جداگانهای سیدصولت مرتضوی را بهسمت معاون اجرایی رئیسجمهوری و سرپرست نهاد ریاست جمهوری و فرهاد رهبر را بهعنوان دستیار اقتصادی خود منصوب کرد. همچنین با حکم رئیسی میثم لطیفی بهسمت معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور منصوب شد.
بهگزارش ایرنا، فرهاد رهبر دستیار اقتصادی رئیسجمهوری پیش از این سمتهایی همچون معاون اقتصادی وزارت اطلاعات در دولت اصلاحات، ریاست سازمان مدیریت و برنامهریزی و ریاست دانشگاه تهران در دولتهای نهم و دهم و نیز نایب رئیسی شورای راهبردی نظام مالیاتی کشور را در دولت یازدهم بر عهده داشته است. او دانش آموخته دکترای اقتصاد نظری است و ریاست دانشگاه آزاد اسلامی بین سالهای 96 تا 97 آخرین سمت اجرایی و مدیریتی است که او در کارنامه دارد.
سیدصولت مرتضوی معاون اجرایی رئیسجمهوری و سرپرست نهاد ریاست جمهوری نیز دانش آموخته دکترای حقوق عمومی است که معاونت بنیاد مستضعفان، معاون سیاسی وزیر کشوردر دولت دهم و شهرداری مشهد در سالهای 92 تا 96 از جمله سوابق اجرایی و مدیریتی او بوده است.
میثم لطیفی رئیس جدید سازمان امور اداری و استخدامی کشور هم دانش آموخته دکترای تخصصی مدیریت منابع انسانی است. او که متولد 1357 است عضویت هیأت علمی دانشگاه، ریاست دانشکده مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) و عضویت در شورای نخبگان بنیاد ملی نخبگان را در کارنامه علمی و مدیریتی خود دارد.
روز گذشته همچنین با حکم رئیس جمهوری؛ عادل آذر به سمت مشاور رئیس جمهوری و رئیس مؤسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی منصوب شد. او دانش آموخته دکترای مدیریت و عضو هیأت علمی دانشگاه است که نمایندگی مجلس شورای اسلامی، ریاست مرکز آمار ایران و ریاست دیوان محاسبات کشور را در کارنامه اجرایی و مدیریتی خود دارد.
گفتنی است که پیش از این و با احکام صادر شده از سوی رئیس جمهوری سید مسعود میرکاظمی به سمت معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان برنامه و بودجه، سید محمد حسینی برای معاونت امور مجلس رئیس جمهوری، محسن رضایی میرقائد به سمت معاون اقتصادی رئیس جمهوری، دبیر شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا و دبیر ستاد اقتصادی دولت، محمد اسلامی به سمت معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان انرژی اتمی، محمد دهقان به سمت معاون حقوقی رئیس جمهوری و انسیه خزعلی برای معاونت رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده منصوب شدند. گفته شده قرار است سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی نیز به مسئولیت معاونت رئیس جمهوری و ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران منصوب شود. به این ترتیب مشخص است که حلقه مدیران عالی و کابینه دولت سیزدهم با انتخاب و معرفی سه معاون دیگر رئیس جمهوری یعنی معاون علمی و فناوری ، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و رئیس سازمان مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی تکمیل خواهد شد. ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی کشور نیز از جمله دیگر سمتهایی است که نیازمند صدور حکم از سوی رئیس جمهوری است و هنوز فرد جدیدی برای این سمت معرفی نشده است.
صادق خلیلیان استاندار خوزستان شد
تغییر و تحول در استانداریها در دولت سیزدهم از استان خوزستان که مقصد نخستین سفر استانی آیتالله رئیسی از جایگاه ریاست جمهوری بود آغاز شد. در جلسه عصر یکشنبه هیأت وزیران، اعضای دولت به صادق خلیلیان برای سمت استاندار منتخب خوزستان رأی اعتماد دادند.
خلیلیان دارای مدرک کارشناسی خاکشناسی از دانشگاه شهید چمران اهواز و همچنین کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی و دکترای اقتصاد منابع طبیعی از دانشگاه تربیت مدرس است و از سوابق مدیریتی و اجرایی او میتوان به معاون برنامهریزی و امور اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی و عضو شورای بیمه مرکزی کشور بهعنوان نماینده این وزارتخانه در دولت نهم و نیز وزیر جهاد کشاورزی و عضو شورای پول و اعتبار در دولت دهم اشاره کرد.
انتصاب استاندار جدید خوزستان در حالی است که حجتالاسلام حسن درویشیان رئیس سازمان بازرسی کل کشور نیز روز گذشته محمد آقاجری معاون نظارت و بازرسی امور سیاسی و قضایی این سازمان را بهعنوان بازرس کل استان خوزستان «با اختیارات ویژه» منصوب کرد. بر اساس این حکم بازرسکل جدید استان خوزستان دارای ابلاغ خاص قضایی از سوی ریاست قوهقضائیه با دارابودن اجازه صدور قرار قانونی برای متهمان اقتصادی است و برخی از اختیارات سازمانی در تهیه و ابلاغ گزارشها نیز به او واگذار شده است.
بهگزارش ایرنا، فرهاد رهبر دستیار اقتصادی رئیسجمهوری پیش از این سمتهایی همچون معاون اقتصادی وزارت اطلاعات در دولت اصلاحات، ریاست سازمان مدیریت و برنامهریزی و ریاست دانشگاه تهران در دولتهای نهم و دهم و نیز نایب رئیسی شورای راهبردی نظام مالیاتی کشور را در دولت یازدهم بر عهده داشته است. او دانش آموخته دکترای اقتصاد نظری است و ریاست دانشگاه آزاد اسلامی بین سالهای 96 تا 97 آخرین سمت اجرایی و مدیریتی است که او در کارنامه دارد.
سیدصولت مرتضوی معاون اجرایی رئیسجمهوری و سرپرست نهاد ریاست جمهوری نیز دانش آموخته دکترای حقوق عمومی است که معاونت بنیاد مستضعفان، معاون سیاسی وزیر کشوردر دولت دهم و شهرداری مشهد در سالهای 92 تا 96 از جمله سوابق اجرایی و مدیریتی او بوده است.
میثم لطیفی رئیس جدید سازمان امور اداری و استخدامی کشور هم دانش آموخته دکترای تخصصی مدیریت منابع انسانی است. او که متولد 1357 است عضویت هیأت علمی دانشگاه، ریاست دانشکده مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) و عضویت در شورای نخبگان بنیاد ملی نخبگان را در کارنامه علمی و مدیریتی خود دارد.
روز گذشته همچنین با حکم رئیس جمهوری؛ عادل آذر به سمت مشاور رئیس جمهوری و رئیس مؤسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی منصوب شد. او دانش آموخته دکترای مدیریت و عضو هیأت علمی دانشگاه است که نمایندگی مجلس شورای اسلامی، ریاست مرکز آمار ایران و ریاست دیوان محاسبات کشور را در کارنامه اجرایی و مدیریتی خود دارد.
گفتنی است که پیش از این و با احکام صادر شده از سوی رئیس جمهوری سید مسعود میرکاظمی به سمت معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان برنامه و بودجه، سید محمد حسینی برای معاونت امور مجلس رئیس جمهوری، محسن رضایی میرقائد به سمت معاون اقتصادی رئیس جمهوری، دبیر شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا و دبیر ستاد اقتصادی دولت، محمد اسلامی به سمت معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان انرژی اتمی، محمد دهقان به سمت معاون حقوقی رئیس جمهوری و انسیه خزعلی برای معاونت رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده منصوب شدند. گفته شده قرار است سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی نیز به مسئولیت معاونت رئیس جمهوری و ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران منصوب شود. به این ترتیب مشخص است که حلقه مدیران عالی و کابینه دولت سیزدهم با انتخاب و معرفی سه معاون دیگر رئیس جمهوری یعنی معاون علمی و فناوری ، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و رئیس سازمان مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی تکمیل خواهد شد. ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی کشور نیز از جمله دیگر سمتهایی است که نیازمند صدور حکم از سوی رئیس جمهوری است و هنوز فرد جدیدی برای این سمت معرفی نشده است.
صادق خلیلیان استاندار خوزستان شد
تغییر و تحول در استانداریها در دولت سیزدهم از استان خوزستان که مقصد نخستین سفر استانی آیتالله رئیسی از جایگاه ریاست جمهوری بود آغاز شد. در جلسه عصر یکشنبه هیأت وزیران، اعضای دولت به صادق خلیلیان برای سمت استاندار منتخب خوزستان رأی اعتماد دادند.
خلیلیان دارای مدرک کارشناسی خاکشناسی از دانشگاه شهید چمران اهواز و همچنین کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی و دکترای اقتصاد منابع طبیعی از دانشگاه تربیت مدرس است و از سوابق مدیریتی و اجرایی او میتوان به معاون برنامهریزی و امور اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی و عضو شورای بیمه مرکزی کشور بهعنوان نماینده این وزارتخانه در دولت نهم و نیز وزیر جهاد کشاورزی و عضو شورای پول و اعتبار در دولت دهم اشاره کرد.
انتصاب استاندار جدید خوزستان در حالی است که حجتالاسلام حسن درویشیان رئیس سازمان بازرسی کل کشور نیز روز گذشته محمد آقاجری معاون نظارت و بازرسی امور سیاسی و قضایی این سازمان را بهعنوان بازرس کل استان خوزستان «با اختیارات ویژه» منصوب کرد. بر اساس این حکم بازرسکل جدید استان خوزستان دارای ابلاغ خاص قضایی از سوی ریاست قوهقضائیه با دارابودن اجازه صدور قرار قانونی برای متهمان اقتصادی است و برخی از اختیارات سازمانی در تهیه و ابلاغ گزارشها نیز به او واگذار شده است.
پروتکلهای بهداشتی در دفاتر بیمه چگونه رعایت میشود؟
ایستاده با کرونا
محمد معصومیان
گزارش نویس
عدد نشانگر نوبت روی 251 گیر کرده و صفحه دیجیتال بالای 3 باجه از 5 باجه فعال در حالت چشمک زن باقی مانده و مردان و زنانی که روی صندلی چشم به صفحهها دوختهاند هم با هر چشمک اعصابشان بیشتر به هم میریزد. این را میشود از بالا رفتن صدای همهمه در سالن تقریباً 100 متری یکی از شعب بیمه در تهران فهمید. یک نفر از بین جمعیت داد میزند: «ما دو ساعت است در این وضعیت کرونا اینجا نشستهایم آن وقت 15 دقیقه است که هیچ نوبتی جلو نرفته. چرا کسی جواب نمیدهد؟» مسئول حراست از اتاق کوچکش بیرون میآید و عذرخواهی میکند: «چون پنج نفر از همکاران باجه و اداری ما به کرونا مبتلا شدهاند و کار کمی کندتر از همیشه پیش میرود.» پاسخ او افرادی را که بیش از دو ساعت برای یک کار کوچک اداری در نوبت نشستهاند، راضی نمیکند.
بهنظر موجهای کرونا مردم را تنها در بیمارستان و داروخانه و غسالخانه گرفتار نکرده، بلکه در دفاتر نمایندگی و شعب بیمه نیز شهروندان زیادی گرفتارند و با پروندهای در دست، خسته از کاغذبازی اداری برای گرفتن حق بیمه خود ساعتها کنار هم مینشینند یا از این اتاق به آن اتاق میروند و هر لحظه صف جدیدی را تجربه میکنند.
ساعت از 11 صبح گذشته است. اطراف در ورودی چند زن و مرد سالمند با پروندههایی در دست وارد و خارج میشوند. در حیاط هم نیمکتهایی نصب شده که مراجعان از آن استفاده کنند. پنج نفر از مراجعه کنندگان بعد از گرفتن نوبت روی صندلیها یا روی پلکان ورودی زیرسایه درختان بلند نشستهاند و از زندگیشان حرف میزنند. زنی میانسال و خوش صحبت از همسرش میگوید که بتازگی با بیماری کرونا فوت کرده است، دقیقاً یک روز بعد از تولد اولین نوهاش. همه بعد از شنیدن این حرف متأثر میشوند: «انگار منتظر بود که نوهام به دنیا بیاید و بعد سرش را زمین بگذارد.» باقی مردان و زنان هم انگار که وسط یک جلسه گروه درمانی روانشناسی نشسته باشند، از خاطرات و تجربهها و از غمها و سختیهای روزگار میگویند.
یک نفر از دفتر بیرون میآید و موقع خداحافظی آخرین نوبت اعلام شده باجه را رو به جمعیت نشسته در حیاط اعلام میکند. داخل دفتر اما شلوغ است و کارمندان پشت باجه از حجم کار عصبی شدهاند. هرچند دقیقه مردی که دستگاهی به شکمش وصل شده از جایش بلند میشود و جلوی باجه پذیرش اسناد درمان میایستد. همین کار باعث میشود مسئول باجه با لحن تندی به او بگوید: «آقا بفرمایید بنشینید هر وقت نوبتتان شد تشریف بیاورید جلو.» پیرمرد از کوره در میرود: «الان سه ماه است هر بار به پرونده من ایراد گرفتید و من با این وضعیتم 10 بار رفتم بیمارستان و برگشتم، یکبار گفتید گزارش عکس رادیوگرافی بیاورید، یکبار گفتید نامه از بیمارستان بیاورید الان هم وسط این همه جمعیت دو ساعت است نشستهام، خدا را خوش نمیآید.»
صدایش پایین میآید و با غرولند سر جایش مینشیند. چند پیرمرد دیگر که در این چند ساعت باهم دوست شدهاند او را آرام میکنند. آن طور که یکی از مسئولان این شعبه میگوید بیشتر افرادی که به اینجا میآیند بیمارانی هستند که در بیمارستانهای خصوصی درمان شدهاند. بیمارستانهایی که حاضر به اختصاص جایی برای نمایندگان این بیمه نشدهاند و مراجعان و کاربران پرجمعیت این بیمه مجبورند بعد از پایان روند درمان بهصورت حضوری و دستی کارهای بیمه تکمیلی خود را پیگیری کنند. او که نمیخواهد نامش فاش شود از کمبود شعبههای این بیمه در این منطقه از تهران میگوید: «متأسفانه ما بعد یا حین هر پیک کرونا با موجی از مراجعان رو به رو هستیم و آن طور که میدانم به علت بالا بودن مبلغ اجارهبها در این منطقه، شرکت قادر به اجاره شعبههای بیشتری نیست.»
او امیدوار است که در قرارداد جدید امکان آنلاین شدن بهوجود بیاید تا از این طریق کارها با خطر کمتری پیش برود. او یکی از دلایل کلافه بودن کارمندان پشت باجه را حقوق کم آنها میداند: «البته این عذر موجهی نیست اما متأسفانه حقوق بسیار پایین، باعث شده گاهی تحمل این فشار را نداشته باشند. البته باید این را هم عنوان کنم که سختی کار برای آنها و بیمار شدنشان گاهی به علت همین پروندههایی است که یکراست از بیمارستان بهصورت پلمب شده به اینجا میآید و بعضی از همکاران ما بعد از باز کردن آن بیمار میشوند.» او از افرادی میگوید که داغدار هستند و کم تحمل و واقعاً گاهی با کوچکترین حرف یا اتفاقی از کوره در میروند: «همینطور که مراجعان در خطر هستند ماهم در این ازدحام خود را در خطر میبینیم و در این دو سال بارها اتفاق افتاده که همکاران ما و خودم کرونا گرفتهایم. متأسفانه با اینکه بارها صحبت از آنلاین شدن کارهای اداری شده اما ما همچنان شاهد صحنههای اینچنینی ازدحام در محیط های بسته هستیم.»
ساعت از یک بعدازظهر گذشته و همچنان چند نفری بعد از دو ساعت و نیم منتظر رسیدن نوبت هستند. زن خوش صحبت حیاط وارد سالن میشود، ماسک را روی صورت سفت میکند و تا چشمش به صفحه دیجیتال میافتد متوجه میشود که دو شماره از نوبت او گذشته است. به مسئول باجه میگوید نوبت من گذشته است باجه دار از او میخواهد صبر کند تا کار مراجع رو به رویی تمام شود. او عصبانی میشود و از کسی که رو به روی باجه ایستاده، میخواهد کنار برود تا او به کارش برسد و بعد از چندبار پرخاش بالاخره مسئول باجه کناری به زن میگوید که پرونده را به او بدهد. اشک در چشمان زن جمع میشود به علت کوچک بودن فضا و نحوه چینش صندلیهای پشت به باجه هر حرف و پچپچی بهگوش همه میرسد، انگار که تماشاگران تئاتر باشیم: «از صبح آمدهام دنبال بیمه همسرم که تازگی فوت شده، واقعاً این طرز برخورد صحیح نیست. اینجا شلوغ بود و مجبور شدم توی حیاط بایستم.» همه تماشاگران سرها را پایین میاندازند. لابد به فرد درگذشته خود فکر میکنند یا نوبت خود را انتظار میکشند.
باد خنک و خطرناک کولر گازی در نبود حتی یک پنجره باز بین جمعیت میچرخد و از تنها در ورودی خارج میشود، اما روی دیوارها پر از بروشورها و کاغذهای بزرگی است که همه پروتکلهای کرونایی را با دقت و جزئیات توضیح دادهاند. بالاخره در ساعت 2 بعدازظهر با پیرمردی که کلاه لبهداری بر سر دارد و موهای بلند و سفیدش از پشت آن بیرون زده از در خارج میشویم. پیرمرد که تقریباً 60 سال سن دارد، آمده بود تا اسناد بستریاش در بیمارستان به علت درگیری با کرونا را به شعبه برساند. با او همقدم میشوم و او تعریف میکند که چقدر از دوستان و همکاران سابقش را در این دو سال یا از دست داده یا مانند او در بیمارستان بستری شدهاند و جان به در بردند: «واقعاً فقط در حرف میشنویم که همه چیز غیرحضوری شده و آنلاین؛ بانک میروی شلوغ است، مطب پزشک با نوبت اینترنتی میروی باز شلوغ است، داروخانه میروی شلوغ است، این هم از بیمه که دو ساعت باید بنشینیم و آخرش بگویند دوباره برگرد بیمارستان که مثلاً یک برگه دیگر بیاوری. اصلاً انگار مهم نیست همین رفت و آمد من چقدر میتواند خطرناک باشد.»
این تنها یک نمونه از ادارات یا مراکزی است که این روزها با انبوهی از جمعیت روبه رو هستند و به نظر تنها راه نجات هم زدن دو ماسک روی هم است. وقتی مردم مجبور هستند برای رفع مشکلات شان به چنین مکانهایی بروند دیگر هزار باره گفتن از پروتکلها مانند همان بروشورهای روی دیوار بیتأثیر خواهد شد.
گزارش نویس
عدد نشانگر نوبت روی 251 گیر کرده و صفحه دیجیتال بالای 3 باجه از 5 باجه فعال در حالت چشمک زن باقی مانده و مردان و زنانی که روی صندلی چشم به صفحهها دوختهاند هم با هر چشمک اعصابشان بیشتر به هم میریزد. این را میشود از بالا رفتن صدای همهمه در سالن تقریباً 100 متری یکی از شعب بیمه در تهران فهمید. یک نفر از بین جمعیت داد میزند: «ما دو ساعت است در این وضعیت کرونا اینجا نشستهایم آن وقت 15 دقیقه است که هیچ نوبتی جلو نرفته. چرا کسی جواب نمیدهد؟» مسئول حراست از اتاق کوچکش بیرون میآید و عذرخواهی میکند: «چون پنج نفر از همکاران باجه و اداری ما به کرونا مبتلا شدهاند و کار کمی کندتر از همیشه پیش میرود.» پاسخ او افرادی را که بیش از دو ساعت برای یک کار کوچک اداری در نوبت نشستهاند، راضی نمیکند.
بهنظر موجهای کرونا مردم را تنها در بیمارستان و داروخانه و غسالخانه گرفتار نکرده، بلکه در دفاتر نمایندگی و شعب بیمه نیز شهروندان زیادی گرفتارند و با پروندهای در دست، خسته از کاغذبازی اداری برای گرفتن حق بیمه خود ساعتها کنار هم مینشینند یا از این اتاق به آن اتاق میروند و هر لحظه صف جدیدی را تجربه میکنند.
ساعت از 11 صبح گذشته است. اطراف در ورودی چند زن و مرد سالمند با پروندههایی در دست وارد و خارج میشوند. در حیاط هم نیمکتهایی نصب شده که مراجعان از آن استفاده کنند. پنج نفر از مراجعه کنندگان بعد از گرفتن نوبت روی صندلیها یا روی پلکان ورودی زیرسایه درختان بلند نشستهاند و از زندگیشان حرف میزنند. زنی میانسال و خوش صحبت از همسرش میگوید که بتازگی با بیماری کرونا فوت کرده است، دقیقاً یک روز بعد از تولد اولین نوهاش. همه بعد از شنیدن این حرف متأثر میشوند: «انگار منتظر بود که نوهام به دنیا بیاید و بعد سرش را زمین بگذارد.» باقی مردان و زنان هم انگار که وسط یک جلسه گروه درمانی روانشناسی نشسته باشند، از خاطرات و تجربهها و از غمها و سختیهای روزگار میگویند.
یک نفر از دفتر بیرون میآید و موقع خداحافظی آخرین نوبت اعلام شده باجه را رو به جمعیت نشسته در حیاط اعلام میکند. داخل دفتر اما شلوغ است و کارمندان پشت باجه از حجم کار عصبی شدهاند. هرچند دقیقه مردی که دستگاهی به شکمش وصل شده از جایش بلند میشود و جلوی باجه پذیرش اسناد درمان میایستد. همین کار باعث میشود مسئول باجه با لحن تندی به او بگوید: «آقا بفرمایید بنشینید هر وقت نوبتتان شد تشریف بیاورید جلو.» پیرمرد از کوره در میرود: «الان سه ماه است هر بار به پرونده من ایراد گرفتید و من با این وضعیتم 10 بار رفتم بیمارستان و برگشتم، یکبار گفتید گزارش عکس رادیوگرافی بیاورید، یکبار گفتید نامه از بیمارستان بیاورید الان هم وسط این همه جمعیت دو ساعت است نشستهام، خدا را خوش نمیآید.»
صدایش پایین میآید و با غرولند سر جایش مینشیند. چند پیرمرد دیگر که در این چند ساعت باهم دوست شدهاند او را آرام میکنند. آن طور که یکی از مسئولان این شعبه میگوید بیشتر افرادی که به اینجا میآیند بیمارانی هستند که در بیمارستانهای خصوصی درمان شدهاند. بیمارستانهایی که حاضر به اختصاص جایی برای نمایندگان این بیمه نشدهاند و مراجعان و کاربران پرجمعیت این بیمه مجبورند بعد از پایان روند درمان بهصورت حضوری و دستی کارهای بیمه تکمیلی خود را پیگیری کنند. او که نمیخواهد نامش فاش شود از کمبود شعبههای این بیمه در این منطقه از تهران میگوید: «متأسفانه ما بعد یا حین هر پیک کرونا با موجی از مراجعان رو به رو هستیم و آن طور که میدانم به علت بالا بودن مبلغ اجارهبها در این منطقه، شرکت قادر به اجاره شعبههای بیشتری نیست.»
او امیدوار است که در قرارداد جدید امکان آنلاین شدن بهوجود بیاید تا از این طریق کارها با خطر کمتری پیش برود. او یکی از دلایل کلافه بودن کارمندان پشت باجه را حقوق کم آنها میداند: «البته این عذر موجهی نیست اما متأسفانه حقوق بسیار پایین، باعث شده گاهی تحمل این فشار را نداشته باشند. البته باید این را هم عنوان کنم که سختی کار برای آنها و بیمار شدنشان گاهی به علت همین پروندههایی است که یکراست از بیمارستان بهصورت پلمب شده به اینجا میآید و بعضی از همکاران ما بعد از باز کردن آن بیمار میشوند.» او از افرادی میگوید که داغدار هستند و کم تحمل و واقعاً گاهی با کوچکترین حرف یا اتفاقی از کوره در میروند: «همینطور که مراجعان در خطر هستند ماهم در این ازدحام خود را در خطر میبینیم و در این دو سال بارها اتفاق افتاده که همکاران ما و خودم کرونا گرفتهایم. متأسفانه با اینکه بارها صحبت از آنلاین شدن کارهای اداری شده اما ما همچنان شاهد صحنههای اینچنینی ازدحام در محیط های بسته هستیم.»
ساعت از یک بعدازظهر گذشته و همچنان چند نفری بعد از دو ساعت و نیم منتظر رسیدن نوبت هستند. زن خوش صحبت حیاط وارد سالن میشود، ماسک را روی صورت سفت میکند و تا چشمش به صفحه دیجیتال میافتد متوجه میشود که دو شماره از نوبت او گذشته است. به مسئول باجه میگوید نوبت من گذشته است باجه دار از او میخواهد صبر کند تا کار مراجع رو به رویی تمام شود. او عصبانی میشود و از کسی که رو به روی باجه ایستاده، میخواهد کنار برود تا او به کارش برسد و بعد از چندبار پرخاش بالاخره مسئول باجه کناری به زن میگوید که پرونده را به او بدهد. اشک در چشمان زن جمع میشود به علت کوچک بودن فضا و نحوه چینش صندلیهای پشت به باجه هر حرف و پچپچی بهگوش همه میرسد، انگار که تماشاگران تئاتر باشیم: «از صبح آمدهام دنبال بیمه همسرم که تازگی فوت شده، واقعاً این طرز برخورد صحیح نیست. اینجا شلوغ بود و مجبور شدم توی حیاط بایستم.» همه تماشاگران سرها را پایین میاندازند. لابد به فرد درگذشته خود فکر میکنند یا نوبت خود را انتظار میکشند.
باد خنک و خطرناک کولر گازی در نبود حتی یک پنجره باز بین جمعیت میچرخد و از تنها در ورودی خارج میشود، اما روی دیوارها پر از بروشورها و کاغذهای بزرگی است که همه پروتکلهای کرونایی را با دقت و جزئیات توضیح دادهاند. بالاخره در ساعت 2 بعدازظهر با پیرمردی که کلاه لبهداری بر سر دارد و موهای بلند و سفیدش از پشت آن بیرون زده از در خارج میشویم. پیرمرد که تقریباً 60 سال سن دارد، آمده بود تا اسناد بستریاش در بیمارستان به علت درگیری با کرونا را به شعبه برساند. با او همقدم میشوم و او تعریف میکند که چقدر از دوستان و همکاران سابقش را در این دو سال یا از دست داده یا مانند او در بیمارستان بستری شدهاند و جان به در بردند: «واقعاً فقط در حرف میشنویم که همه چیز غیرحضوری شده و آنلاین؛ بانک میروی شلوغ است، مطب پزشک با نوبت اینترنتی میروی باز شلوغ است، داروخانه میروی شلوغ است، این هم از بیمه که دو ساعت باید بنشینیم و آخرش بگویند دوباره برگرد بیمارستان که مثلاً یک برگه دیگر بیاوری. اصلاً انگار مهم نیست همین رفت و آمد من چقدر میتواند خطرناک باشد.»
این تنها یک نمونه از ادارات یا مراکزی است که این روزها با انبوهی از جمعیت روبه رو هستند و به نظر تنها راه نجات هم زدن دو ماسک روی هم است. وقتی مردم مجبور هستند برای رفع مشکلات شان به چنین مکانهایی بروند دیگر هزار باره گفتن از پروتکلها مانند همان بروشورهای روی دیوار بیتأثیر خواهد شد.
تیم ملی امشب در مقدماتی جام جهانی 2022 به مصاف عراق میرود
دوئل تکراری با رقیب قدیمی
آدرینا ورشینگر/تیم ملی فوتبال ایران از ساعت 22:30 امشب در ورزشگاه خلیفه دوحه قطر به مصاف عراق میرود تا دومین مسابقهاش در مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی 2022 را برگزار کند. ملی پوشان کشورمان در حالی در این بازی به میدان میروند که در اولین بازیشان در گروه A این رقابتها مقابل سوریه با تک گل علیرضا جهانبخش به پیروزی 1-0 رسیدند. دیداری که دراگان اسکوچیچ سرمربی تیم ملی بهدلیل درگیر بودن با ویروس کرونا در آن غایب بود ولی تیم ملی با وجود آن که نتوانست بازی قابل انتظاری را از خود به نمایش بگذارد، به 3 امتیاز دست یافت تا با توجه به کسب نتایج بدون گل در بازی کره جنوبی- عراق و امارات – لبنان در صدر گروه قرار بگیرد. یوزها حالا باید در دیداری که سختتر از سوریه به نظر میرسد مقابل عراق قرار بگیرند. تیمی که از نظر کیفیت بازیکنان و کار تیمی بسیار برتر و قدرتمندتر از حریف قبلی است و با حضور دیک ادووکات سرمربی هلندی و جدیدش، امیدوار است به موفقیت دست پیدا کند. ایران و عراق در شرایطی برابر هم قرار میگیرند که در مرحله قبل مقدماتی جام جهانی نیز با یکدیگر همگروه بودند که ایران بازی رفت را با مربیگری مارک ویلموتس به عراق 2-1 واگذار کرد اما در بازی برگشت که 25 خرداد ماه امسال در منامه بحرین برگزار شد، این تیم را با گل سردار آزمون 1-0 شکست داد. با این حال، عراق قطعاً با تیمی که کمتر از 3 ماه پیش با ما مسابقه داد، تفاوتهای زیادی دارد. عراق 2 اردوی خوب خارجی در ترکیه و اسپانیا برگزار کرده و برنامههایش با ادووکات با تیمی که سرچکو کاتانچ هدایتش را بر عهده داشت، فرق دارد. با این حال، ایران هم در حالی به میدان میرود که برخلاف بازی قبل، اسکوچیچ هم به اردوی تیم ملی اضافه شده و آزمون هم که در بازی با سوریه دو اخطاره و محروم بود، به احتمال زیاد به ترکیب تیم ملی برمیگردد تا خط حمله تیم ملی را زهردارتر کند. البته میلاد سرلک که در بازی با سوریه آسیب دید، در قطر تیم ملی را همراهی نخواهد کرد و در بازی با عراق غایب خواهد بود تا به این ترتیب تیم ملی با ترکیب متفاوت تری نسبت به بازی با سوریه پا به میدان بگذارد. البته با حضور سعید عزت اللهی جای خالی سرلک چندان حس نخواهد شد و سرمربی کروات ایران امیدوار است با حضور بازیکنانی چون مهدی طارمی، وحید امیری و احمد نوراللهی به نتیجه دلخواهش دست پیدا کند. عراق هم در این بازی علی عدنان مدافعش را بهدلیل آسیب دیدگی در اختیار ندارد ولی صفا هادی به این بازی رسیده و بشار رسن ستاره سابق پرسپولیس هم در ترکیب این تیم حضور دارد. نکته آماری مثبتی که تیم ملی در بازیهایش به ثبت رسانده این است که ایران از زمان مربیگری اسکوچیچ 8 مسابقه که شامل 3 بازی دوستانه و 5 مسابقه در مقدماتی جام جهانی بوده برگزار کرده و در تمام آنها به پیروزی رسیده است و آخرین باختش بازی با همین عراق در 23 آبان 1398 بوده است و حالا ملی پوشان امیدوارند این روند صعودی را در این مرحله نیز طی کرده و موفق به شکست دادن دوباره عراق شوند. ایران و عراق تاکنون ۲۹ بار مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند که حاصل آن ١۶ پیروزی برای ایران، ۶ پیروزی برای عراق و ۷ تساوی بوده است. این دو تیم در مقدماتی جام جهانی هم 6 بار با هم رو به رو شدهاند که 4 بازی ایران و 2 بار عراق به پیروزی رسیدهاند. در بازیهای ایران و عراق، ۵۹ گل بهثمر رسیده که سهم ایران ۳۸ و سهم عراق ۲۱ گل بوده است. ماء نینگ از چین قضاوت این مسابقه را برعهده خواهد داشت. همچنین شی ژانگ و کائو یی دو هموطن او نینگ را در امر قضاوت کمک خواهند کرد. نکته نگران کننده دمای 39 تا 40 درجهای دوحه و رطوبت 60 تا 70 درجهای آن است ولی با این حال علاقه مندان به فوتبال ایران امیدوارند تا باز هم یوزها در این دوئل تکراری رقیب قدیمیشان را از پیش رو بردارند.
طبق گزارش موسسه IDC
«کرونا» بازار فروش فناوری های پوشیدنی را افزایش داد
میترا جلیلی
خبرنگار
با شیوع کرونا میزان فروش محصولات فناورانه هم افزایش یافت و شاهد رشد انفجاری میزان خرید این کالاها توسط مردم در گوشه و کنار جهان بودیم، اما ظاهراً این رشد بتدریج دچار تغییراتی شد. هرچند در سال جاری نشانههایی از کاهش استقبال مردم جهان از فناوری دیده میشد ولی حالا مؤسسه پژوهشی IDC خبر داده است که این موضوع برای فناوریهای پوشیدنی صدق نمیکند و بازار این محصولات فناورانه همچنان داغ است.
رشد 32درصدی فروش فناوریهای پوشیدنی
مؤسسه پژوهشی IDC در تازهترین گزارش خود از رشد سالانه 32.3درصدی فروش فناوریهای پوشیدنی در سه ماهه دوم سال 2021 خبر داده و یادآور شده است که در این بازه زمانی، 114.2میلیون محصول فناوری پوشیدنی به فروش رسیده درحالی که این رقم در مدت مشابه سال 2020 حدود 86.3میلیون عدد بوده است.
بخش مهمی از این رشد فروش به برداشته شدن قرنطینهها در جهان و بازگشت مردم به زندگی عادی مربوط میشود که حالا میخواهند در فضای بیرون خانه از وسایل ردیاب سلامت و تناسب اندام استفاده کنند.
این گزارش نشان میدهد که درمیان محصولات مختلف فناوریهای پوشیدنی با توجه به روند ثابت افزایشی میزان تقاضا، ساعتهای هوشمند و محصولات مرتبط با گوش و شنوایی(Hearable)، هریک رشدی 39درصدی در سه ماهه دوم سال 2021 داشتهاند. بازار برای دستبندهای هوشمند همچنان ثابت است، چراکه کاربران بیشتر به ساعتهای هوشمند گرایش نشان دادهاند و ازسوی دیگر این رده محصولات، در سه ماهه اخیر محصولات قابل توجهی هم معرفی نکرده و ارائه ندادهاند.
Jitesh Ubrani، مدیر تحقیقات ردیابی میزان مصرف فناوریهای پوشیدنی مؤسسه IDC گفت: هر دو دسته ساعت و فناوریهای مرتبط با گوش و شنوایی، با توجه به معرفی محصولات جدید و همچنین اعمال تخفیفهایی مناسب برای مدلهای قدیمی، افزایش چشمگیری در استقبال مردم و میزان فروش داشتهاند. میزان فروش ساعتهایی با قیمت بین 200تا 300دلار رشدی 10درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته داشته است که آن هم به لطف وجود ساعتهای هوشمند Watch SE، Series 3، Versa 3 و Galaxy Watch Active 2 بوده است. در همین حال فناوریهای مرتبط با گوش و شنوایی با بازه قیمتی زیر 100 دلار هم موفق شدهاند در نیمه دوم سال 2021 مشتریان خوبی پیدا کرده و میزان فروش این محصولات فناوریهای پوشیدنی را رونق ببخشند که البته در این زمینه هم برندهایی مانند شیائومی، هوآوی، BoAt, JBL و JLAB خوش درخشیدند. این برندها بیشتر بر استفاده از تکنولوژیها و ویژگیهای برتری مانند کنترل نویز فعال (ANC) تمرکز داشتند که همین موضوع استقبال خریداران را بهدنبال داشت.
بهگفته محققان مؤسسه پژوهشی IDC، موضوعی که این دسته از محصولات و فناوریهای پوشیدنی را بسیار محبوب کرده تنوع در ویژگیها و شاخصها و همچنین قیمت نسبتاً مناسب آنهاست. با اشباع شدن بازار، سبد محصولات فروشندگان هم متنوعتر شد و با ارائه مجموعهای از محصولات خوب، بهتر یا بهترین با قیمتهای مناسب توسط شرکتها، این امکان به وجود آمد تا به مشتریان بیشتری نزدیک شوند. با گذشت زمان، ویژگیهایی که فقط به محصولات رده بالا اختصاص داشت، به محصولات سطح متوسط و بازار انبوه راه پیدا کرد. این امر به نوبه خود مردم را ترغیب میکند تا محصولات و سیستمهای خود را ارتقا دهند یا نمونههای جدید و به روزتر را خریداری کنند.
اپل صدرنشین بازار
گزارش مؤسسه IDC نشان میدهد که در سه ماهه دوم سال 2021 باز هم اپل پیشتاز بازار فناوریهای پوشیدنی بوده و سهم 28درصدی از این کیک فناوری را به خود اختصاص داده هرچند رشد آن کمتر از حدانتظار و معادل 9.3درصد بوده است. گفته میشود اپل در سه ماهه دوم سال 2021 حدود 32.2میلیون محصول فناوری پوشیدنی را به فروش رسانده است درحالی که این رقم در مدت مشابه 2020 حدود 29.5میلیون عدد بوده است.
شیائومی هم در جایگاه دوم فروش فناوریهای پوشیدنی جای گرفت. این نخستین بار است که میزان فروش فناوریهای مرتبط با گوش از دستبندهای هوشمند این کمپانی سبقت گرفته است. این کمپانی همان استراتژی دستبندهای هوشمند را برای محصولات و فناوریهای پوشیدنی مرتبط با گوش به کار گرفته و محصولات ارزانتر با عرضه قوی بهصورت آنلاین را در دستور کار قرار داده است.این کمپانی با فروش 14میلیون فناوری پوشیدنی در سه ماهه دوم 2021، رشد سالانه 37.8درصدی داشته و البته گفتنی است که این برند در مدت مشابه سال 2020 حدود 10.2میلیون فناوری پوشیدنی را به فروش رساند.
سومین برند این جدول نیز هوآوی است. باوجود رشد هواوی در بیشتر مناطق، این شرکت همچنان به بازار داخلی خود در چین متکی است. بیش از سه چهارم فروش محمولههای هوآوی در سه ماهه دوم سال 2020 در چین بوده است در حالی که سال گذشته این رقم 72.9 درصد بود. هوآوی با سازگاری فناوریهای پوشیدنی خود با هر گوشی اندرویدی و ارائه قیمتهای بسیار رقابتی، حتی در بازارهایی که تجارت تلفن همراه این برند در آن رو به افول بود، رشد چشمگیری را تجربه کرده است. هوآوی رشد فروش 38.5درصدی نشان داده و در سه ماهه دوم 2021 حدود 11.7میلیون فناوری پوشیدنی به فروش رسانده درحالی که این رقم در مدت مشابه سال 2020 حدود 8.4میلیون عدد بوده است.
سامسونگ هم در جدول ردهبندی مؤسسه پژوهشیIDC رتبه چهارم را از آن خود کرد. این شرکت بهعنوان یکی از معدود فروشندگان ساعتهای هوشمند برتر و فناوریهای پوشیدنی مرتبط با گوش خارج از اپل، موفق شده است در بازارهای اشباع جایگاه خوبی برای خود رقم بزند و اغلب بهعنوان انتخاب اصلی فناوریهای پوشیدنی برای کاربران دستگاههای اندرویدی در نظر گرفته میشود. رشد این شرکت نیز به برندهای متعدد و تخفیفهای مناسبی که غالباً ارائه میدهد نسبت داده شده است. این کمپانی که محصولاتی بسیار پرطرفدار در جهان دارد در سه ماهه دوم سال 2021 رشد 37.4درصدی داشته و میزان فروش آن از 7.1میلیون فروش در سه ماهه دوم سال 2020 به 9.7میلیون فناوری پوشیدنی در سه ماهه دوم سال 2021 رسیده است.
یک رشد 478درصدی
اما Imagine Marketing، شرکتی که در پشت برند محبوب BoAt قرارگرفته و در حال حاضر تنها در هندوستان فعالیت دارد، در کمال ناباوری پنجمین عنوان جدول فروش فناوریهای پوشیدنی را به خود اختصاص داده است. اگرچه این شرکت کار خود را با خرید و فروش و تجارت فناوریهای پوشیدنی مرتبط با گوش آغاز کرد اما دامنه فعالیت خود را به ساعتها و مچ بندهای هوشمند نیز بسط داد. این کمپانی رشد خیره کننده و منحصربفرد 478درصدی داشته و درحالی که در سه ماهه دوم سال 2020 میزان فروش محصولات فناوری پوشیدنی این شرکت تنها 0.8 میلیون عدد بود، این رقم در سه ماهه دوم سال 2021 به 4.6میلیون عدد رسیده است.
سایر برندها و کمپانیهای فناوری جهان هم در سه ماهه دوم سال 2021 حدود 41.9میلیون فناوری پوشیدنی به فروش رساندهاند درحالی که این رقم در سه ماهه دوم سال 2020 حدود 30.3میلیون عدد بوده است و این نشان از رشد فروش سالانه 38.2درصدی میزان فروش محصولات فناوریهای پوشیدنی دارد.
اگر هم بخواهیم به تفکیک میزان موفقیت برندها در فروش فناوریهای پوشیدنی را مورد بررسی قرار دهیم باید به گزارش مؤسسه پژوهشی Canalys استناد کنیم. آخرین گزارش این مؤسسه نشان میدهد شیائومی در فروش دستبندهای مرتبط با تناسب اندام پیشرو است درحالی که اپل با سهم 31.1درصدی، نبض بازار ساعتهای هوشمند را در سه ماهه دوم سال 2021 دراختیار دارد.
میزان فروش دستبندهای هوشمند هم در سه ماهه دوم 2021 رشدی 5.6درصدی داشته و درمجموع 40.9میلیون عدد از این فناوری پوشیدنی در این بازه زمانی به فروش رسیده است. گفتنی است ساعتهای هوشمند 62درصدکل فروش فناوریهای پوشیدنی را به خود اختصاص دادهاند.
خبرنگار
با شیوع کرونا میزان فروش محصولات فناورانه هم افزایش یافت و شاهد رشد انفجاری میزان خرید این کالاها توسط مردم در گوشه و کنار جهان بودیم، اما ظاهراً این رشد بتدریج دچار تغییراتی شد. هرچند در سال جاری نشانههایی از کاهش استقبال مردم جهان از فناوری دیده میشد ولی حالا مؤسسه پژوهشی IDC خبر داده است که این موضوع برای فناوریهای پوشیدنی صدق نمیکند و بازار این محصولات فناورانه همچنان داغ است.
رشد 32درصدی فروش فناوریهای پوشیدنی
مؤسسه پژوهشی IDC در تازهترین گزارش خود از رشد سالانه 32.3درصدی فروش فناوریهای پوشیدنی در سه ماهه دوم سال 2021 خبر داده و یادآور شده است که در این بازه زمانی، 114.2میلیون محصول فناوری پوشیدنی به فروش رسیده درحالی که این رقم در مدت مشابه سال 2020 حدود 86.3میلیون عدد بوده است.
بخش مهمی از این رشد فروش به برداشته شدن قرنطینهها در جهان و بازگشت مردم به زندگی عادی مربوط میشود که حالا میخواهند در فضای بیرون خانه از وسایل ردیاب سلامت و تناسب اندام استفاده کنند.
این گزارش نشان میدهد که درمیان محصولات مختلف فناوریهای پوشیدنی با توجه به روند ثابت افزایشی میزان تقاضا، ساعتهای هوشمند و محصولات مرتبط با گوش و شنوایی(Hearable)، هریک رشدی 39درصدی در سه ماهه دوم سال 2021 داشتهاند. بازار برای دستبندهای هوشمند همچنان ثابت است، چراکه کاربران بیشتر به ساعتهای هوشمند گرایش نشان دادهاند و ازسوی دیگر این رده محصولات، در سه ماهه اخیر محصولات قابل توجهی هم معرفی نکرده و ارائه ندادهاند.
Jitesh Ubrani، مدیر تحقیقات ردیابی میزان مصرف فناوریهای پوشیدنی مؤسسه IDC گفت: هر دو دسته ساعت و فناوریهای مرتبط با گوش و شنوایی، با توجه به معرفی محصولات جدید و همچنین اعمال تخفیفهایی مناسب برای مدلهای قدیمی، افزایش چشمگیری در استقبال مردم و میزان فروش داشتهاند. میزان فروش ساعتهایی با قیمت بین 200تا 300دلار رشدی 10درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته داشته است که آن هم به لطف وجود ساعتهای هوشمند Watch SE، Series 3، Versa 3 و Galaxy Watch Active 2 بوده است. در همین حال فناوریهای مرتبط با گوش و شنوایی با بازه قیمتی زیر 100 دلار هم موفق شدهاند در نیمه دوم سال 2021 مشتریان خوبی پیدا کرده و میزان فروش این محصولات فناوریهای پوشیدنی را رونق ببخشند که البته در این زمینه هم برندهایی مانند شیائومی، هوآوی، BoAt, JBL و JLAB خوش درخشیدند. این برندها بیشتر بر استفاده از تکنولوژیها و ویژگیهای برتری مانند کنترل نویز فعال (ANC) تمرکز داشتند که همین موضوع استقبال خریداران را بهدنبال داشت.
بهگفته محققان مؤسسه پژوهشی IDC، موضوعی که این دسته از محصولات و فناوریهای پوشیدنی را بسیار محبوب کرده تنوع در ویژگیها و شاخصها و همچنین قیمت نسبتاً مناسب آنهاست. با اشباع شدن بازار، سبد محصولات فروشندگان هم متنوعتر شد و با ارائه مجموعهای از محصولات خوب، بهتر یا بهترین با قیمتهای مناسب توسط شرکتها، این امکان به وجود آمد تا به مشتریان بیشتری نزدیک شوند. با گذشت زمان، ویژگیهایی که فقط به محصولات رده بالا اختصاص داشت، به محصولات سطح متوسط و بازار انبوه راه پیدا کرد. این امر به نوبه خود مردم را ترغیب میکند تا محصولات و سیستمهای خود را ارتقا دهند یا نمونههای جدید و به روزتر را خریداری کنند.
اپل صدرنشین بازار
گزارش مؤسسه IDC نشان میدهد که در سه ماهه دوم سال 2021 باز هم اپل پیشتاز بازار فناوریهای پوشیدنی بوده و سهم 28درصدی از این کیک فناوری را به خود اختصاص داده هرچند رشد آن کمتر از حدانتظار و معادل 9.3درصد بوده است. گفته میشود اپل در سه ماهه دوم سال 2021 حدود 32.2میلیون محصول فناوری پوشیدنی را به فروش رسانده است درحالی که این رقم در مدت مشابه 2020 حدود 29.5میلیون عدد بوده است.
شیائومی هم در جایگاه دوم فروش فناوریهای پوشیدنی جای گرفت. این نخستین بار است که میزان فروش فناوریهای مرتبط با گوش از دستبندهای هوشمند این کمپانی سبقت گرفته است. این کمپانی همان استراتژی دستبندهای هوشمند را برای محصولات و فناوریهای پوشیدنی مرتبط با گوش به کار گرفته و محصولات ارزانتر با عرضه قوی بهصورت آنلاین را در دستور کار قرار داده است.این کمپانی با فروش 14میلیون فناوری پوشیدنی در سه ماهه دوم 2021، رشد سالانه 37.8درصدی داشته و البته گفتنی است که این برند در مدت مشابه سال 2020 حدود 10.2میلیون فناوری پوشیدنی را به فروش رساند.
سومین برند این جدول نیز هوآوی است. باوجود رشد هواوی در بیشتر مناطق، این شرکت همچنان به بازار داخلی خود در چین متکی است. بیش از سه چهارم فروش محمولههای هوآوی در سه ماهه دوم سال 2020 در چین بوده است در حالی که سال گذشته این رقم 72.9 درصد بود. هوآوی با سازگاری فناوریهای پوشیدنی خود با هر گوشی اندرویدی و ارائه قیمتهای بسیار رقابتی، حتی در بازارهایی که تجارت تلفن همراه این برند در آن رو به افول بود، رشد چشمگیری را تجربه کرده است. هوآوی رشد فروش 38.5درصدی نشان داده و در سه ماهه دوم 2021 حدود 11.7میلیون فناوری پوشیدنی به فروش رسانده درحالی که این رقم در مدت مشابه سال 2020 حدود 8.4میلیون عدد بوده است.
سامسونگ هم در جدول ردهبندی مؤسسه پژوهشیIDC رتبه چهارم را از آن خود کرد. این شرکت بهعنوان یکی از معدود فروشندگان ساعتهای هوشمند برتر و فناوریهای پوشیدنی مرتبط با گوش خارج از اپل، موفق شده است در بازارهای اشباع جایگاه خوبی برای خود رقم بزند و اغلب بهعنوان انتخاب اصلی فناوریهای پوشیدنی برای کاربران دستگاههای اندرویدی در نظر گرفته میشود. رشد این شرکت نیز به برندهای متعدد و تخفیفهای مناسبی که غالباً ارائه میدهد نسبت داده شده است. این کمپانی که محصولاتی بسیار پرطرفدار در جهان دارد در سه ماهه دوم سال 2021 رشد 37.4درصدی داشته و میزان فروش آن از 7.1میلیون فروش در سه ماهه دوم سال 2020 به 9.7میلیون فناوری پوشیدنی در سه ماهه دوم سال 2021 رسیده است.
یک رشد 478درصدی
اما Imagine Marketing، شرکتی که در پشت برند محبوب BoAt قرارگرفته و در حال حاضر تنها در هندوستان فعالیت دارد، در کمال ناباوری پنجمین عنوان جدول فروش فناوریهای پوشیدنی را به خود اختصاص داده است. اگرچه این شرکت کار خود را با خرید و فروش و تجارت فناوریهای پوشیدنی مرتبط با گوش آغاز کرد اما دامنه فعالیت خود را به ساعتها و مچ بندهای هوشمند نیز بسط داد. این کمپانی رشد خیره کننده و منحصربفرد 478درصدی داشته و درحالی که در سه ماهه دوم سال 2020 میزان فروش محصولات فناوری پوشیدنی این شرکت تنها 0.8 میلیون عدد بود، این رقم در سه ماهه دوم سال 2021 به 4.6میلیون عدد رسیده است.
سایر برندها و کمپانیهای فناوری جهان هم در سه ماهه دوم سال 2021 حدود 41.9میلیون فناوری پوشیدنی به فروش رساندهاند درحالی که این رقم در سه ماهه دوم سال 2020 حدود 30.3میلیون عدد بوده است و این نشان از رشد فروش سالانه 38.2درصدی میزان فروش محصولات فناوریهای پوشیدنی دارد.
اگر هم بخواهیم به تفکیک میزان موفقیت برندها در فروش فناوریهای پوشیدنی را مورد بررسی قرار دهیم باید به گزارش مؤسسه پژوهشی Canalys استناد کنیم. آخرین گزارش این مؤسسه نشان میدهد شیائومی در فروش دستبندهای مرتبط با تناسب اندام پیشرو است درحالی که اپل با سهم 31.1درصدی، نبض بازار ساعتهای هوشمند را در سه ماهه دوم سال 2021 دراختیار دارد.
میزان فروش دستبندهای هوشمند هم در سه ماهه دوم 2021 رشدی 5.6درصدی داشته و درمجموع 40.9میلیون عدد از این فناوری پوشیدنی در این بازه زمانی به فروش رسیده است. گفتنی است ساعتهای هوشمند 62درصدکل فروش فناوریهای پوشیدنی را به خود اختصاص دادهاند.
سیاوش طهمورث در گفتوگو با «ایران» از بازیگری و «زخم کاری» گفته است
شبیه کاشفی که از کشفش لذت میبرد
نگاه نافذ، صدای مردانه و خشدار، لبخندی شیطنتآمیز و در نهایت بازیگری که بلد است نقشهای ضدقهرمان را پر ظرافت و به یادماندنی بسازد. با این گزاره احتمالاً سیاوش طهمورث اولین تصویری است که در ذهن مخاطب تداعی میشود. در میان سریالهای تلویزیون «گرگها» داوود میرباقری، «زیر تیغ» محمدرضا هنرمند و «نابرده رنج» علیرضا بذرافشان کافی است تا مخاطب برای سنجش درستی این ادعا به آن استناد کند. برای علاقهمندان سینما اما قطعاً در دسترسترین و درخشانترینش، یکی از ماندگارترین آثار سینمای ایران «اجارهنشینها» به کارگردانی داریوش مهرجویی است که طهمورث نقش کوتاه غلام ترکهای را در گنجینه درخشان بازیگری این اثر بهنام خود ثبت میکند. سیاوش طهمورث در 74 سالگی و در اولین حضورش در یک سریال شبکه نمایش خانگی نشان داده میخواهد ستاره بماند. بازی او این روزها در «زخم کاری» بهکارگردانی محمدحسین مهدویان سر زبانها افتاده است. طول عمر نقش نعمت ریزآبادی اگر چه کوتاه و به اندازه دو قسمت است اما او در همین فرصت کوتاه با اتکا به تجربه حضورش روی صحنه و جلوی دوربین، میدان را از آن خود کرده است. بههمین بهانه با سیاوش طهمورث درباره سختیهای ایفای نقش ضدقهرمان، بهکارگرفتن آموختههایش در صحنه تئاتر و موفقیت این اثر اقتباسی گفتوگو کردهایم.
از همکاری با محمدحسین مهدویان بگویید. نقش خان عمو چطور پیشنهاد شد؟ چه شاخصههایی ترغیبتان کرد تا با «زخم کاری» همکاری کنید؟
شناخت نزدیکی با آقای مهدویان نداشتم. دوست قدیمیام آقای کیومرث مرادی کارگردان تئاتر (انتخاب بازیگر سریال) تلفن کرد و توضیح داد که کار بر مبنای مکبث نوشته شده است؛ چون خودم حدود هفت، هشت کار از شکسپیر اجرا کرده بودم کاملاً متن را میشناختم اما خواهش کردم فیلمنامه را بفرستند. از متن خوشم آمد اگرچه تفاوتهای زیادی با «مکبث» داشت اما نوع قدرتطلبی از همان متن میآمد. گریم و کارگردانی آقای مهدویان در کار تأثیر داشت اما من تا خودم کاراکتر را پیدا نکنم و با آن اخت نشوم و نشناسمش، جلوی دوربین نمیروم. همیشه بعد از قبول کار میروم سراغ اینکه کاراکتر را بهتر پیدا کنم، ببینم کیست و شناسنامهاش چیست. درباره این نقش هم اول بهشکل جدیتر شخصیت را در «مکبث» پیدا کردم و بعد در خودم بهدنبال آن گشتم.
بهعنوان بازیگری که دانشآموخته دانشگاه تهران است، در کارگاه نمایش حضور داشته، با علی رفیعی همکاری کرده، در ایران و برخی کشورها متون بهرام بیضایی را بازخوانی کرده، تعزیهشناس است و... از پس این توقع برآمدهاید که صحنه را از آن خودتان کنید. اشاره کردید که در تحلیل این شخصیت تنها به نوشتار و متن بسنده نکردهاید. بیشتر توضیح بدهید که چطور به درک بهتری از نعمت ریزآبادی رسیدید؟
شاید برخی در آسمانها دنبال کاراکتر و شخصیت بگردند اما من در آسمان سیر نمیکنم بلکه در جامعه و پیرامونم دنبالش میگردم. معتقدم اشتراک فراوانی در خلق و خوی انسانها هست و همین کاراکتر در همه جای دنیا نمونه بیرونی دارد منتهی با عادتها و فرهنگ خودش؛ میگردم و یک نمونه پیدا میکنم، بعد او را آنالیز میکنم و براساس مطالعاتم و طبق تجربهای که در زندگی کسب کردهام بیوگرافی آن را پیدا میکنم؛ اینکه از کجا آمده، چرا این خلق و خو را پیدا کرده یا موقعیت امروزش حاصل چه شرایطی است و... وقتی ساختمش دیگر او را در دنیای خارج نمیبینم، در خودم دنبالش میگردم، در همان عاداتی که در من و شما و همه وجود دارد پیدایش میکنم و وقتی روی صحنه میروم با او زندگی میکنم و نه با سیاوش طهمورث. رفتار و گفتار طهمورث چیز دیگری است؛ همانی است که اطرافیانم میشناسند این کاراکتر اما طهمورث دیگری است که گرچه بقیه ندیدهاند و نمیشناسند ولی در من وجود دارد و با من زندگی میکند. باور کنید همین آدم در همه ما وجود دارد منتهی در هرکس بنا بر موقعیت زندگی، خلق و خو و فرهنگ و جامعه و جغرافیای زندگی، فرم دیگری شکل گرفته است. به تعبیر دیگر این خلق و خو در همه هست، بازیگر باید بگردد اول در دنیای بیرون نمونه مشابه را پیدا کند و پس از آن در خودش. وقتی پیدا کردی دیگر کارت راحت است، حتی فکر کردن هم نمیخواهد، چون در خودت هست. نه تنها در «زخم کاری»، در سریال «زیر تیغ» و «نابرده رنج» و... هم همین بود و فقط تلاش کردم نقشهایی که شاید بههم شباهت داشتند را از هم جدا کنم. آدمی هر چقدر هم مؤلفههای مشترک داشته باشد، شبیه دیگری نیست. آدمها مثل اثر انگشت میمانند با هم فرق دارند؛ در موقعیتهای مختلف، با ژن متمایز و جامعه و خانواده متفاوت بزرگ شدهاند و برخلاف آنچه در لایه بیرونی میبینیم، زمین تا آسمان با هم فرق دارند.
با توجه به سابقه بازیگری روی صحنه تئاتر، شناخت کامل از ابزار بازیگری دارید، بخصوص از صدای خاصتان و میمیک چهره، بخوبی در ایفای نقشهای خاکستری سود بردهاید. اساساً مرزی بین بازیگری سینما و تئاتر قائل هستید؟
بازیگری در تئاتر چیز دیگری است؛ البته تأکید میکنم تئاتر و نه نمایش. خیلی از بازیگران سینما به قول خودشان در تئاتر حضور داشتهاند اما اینها نمایش است نه تئاتر. اگر در تئاتر زندگی نکرده باشید در سینما هم نمیتوانید. شاید به نظر مشکل بیاید که دو ساعت تمام بدون وقفه حتی در حد یک هزارم ثانیه اکت این شخصیت را تمام و کمال حفظ کنی اما از حضور روی صحنه لذت بیشتری میبری چرا که نفس تماشاگر با توست، در آن واحد جواب میگیری و جواب میدهی در حالی که در سینما واسطهای به اسم دوربین قرار دارد. بازیگر لذتش را بعدها میبرد؛ اگر کار را ببینید و مهمتر از آن تماشاگر او را ببیند و جواب بدهد. در تئاتر باید از کلیت وجودت استفاده کنی تا شخصیت و کاراکتر را القا کنی اما در سینما اینطور نیست در یک نما ممکن است فقط چهرهات را نشان بدهند و باید تمام وجود کاراکتر را در چهرهات نشان بدهی، گاهی کامل نشانت میدهند و باید تمامیت شخصیت را زندگی کنی. اگر تئاتر - که تمام وجود شما روی صحنه است- را تجربه نکرده باشی نمیتوانی جلوی دوربین با تمام وجود بازی کنی. خیلی از بازیگران هنوز میمیک صورت را نمیشناسند، هنوز حس در چشمها را نمیدانند و جلوی دوربین فقط ژست میگیرند. ژست گرفتن که راحت است همه میتوانند نیم رخ و تمام رخ نگاه کنند اما تو زمانی موفق میشوی شخصیت را القا کنی که هر جزء از وجودت، دست، پا، چشمها و چهره و... به تنهایی تمامیت شخصیت را یکجا داشته باشد. نکته مهم دیگر اینکه در سینما ممکن است فیلمبرداری را از وسط یا آخر فیلمنامه شروع کنند و موقعیت به هم بریزد پس بازیگری موفق است که کاراکتر را بخوبی پیدا کرده باشد. منِ طهمورث چه زمانی که با شما صحبت میکنم، چه زمانی که خرید میروم و چه زمانی که با دوستانم هستم و... طهمورثم، عوض نمیشوم. کاراکتر هم همین است چه از آخر فیلمنامه شروع کنند، چه اول یا وسط برای تو که از نقش شناخت پیدا کردی نباید فرقی کند اما من دیدهام خیلیها کاراکتر را گم میکنند.
بهخاطر ابهت و جذبه خاصی که دارید اغلب نقشهای شما ضدقهرمان است. این دست نقشها تأثیرگذاری بیشتری دارند اما قبول آنها هم جرأت میخواهند. هیچگاه نگرانی بابت اصرار به ایفای نقشهای منفی نداشتهاید؟
اول اینکه من این نقشها را منفی نمیبینم. هیچ انسانی مثبت و منفی یا سفید و سیاه نیست. همه خاکستری هستند. برخی اوقات از سمت و سویی که دیگران هستند، میروند و مثبت دیده میشوند و گاهی همه چیز را برای خود میخواهند و منفی میشوند. درست است که اغلب نقشهای ضدقهرمان به هر دلیلی به من پیشنهاد شده و من هم پذیرفتهام؛ اما هیچکدام از این نقشها با هم یکی نیست. نمیتوانید بگویید نقش من در «گرگها» شبیه «زیر تیغ» یا «فکر پلید» و «زخم کاری» است. در نگاه اولیه ممکن است همه نقشها ضدقهرمان یا منفی به نظر بیاید اما باید دید این آدم از کدام خانواده و جامعه آمده، به چه دلیل منفی است، با کدام ژن بزرگ شده که منفی است. بر این اساس همه اینها آدمهایی متفاوت از هم و خاص میشوند، در نتیجه وقتی بهعنوان بازیگر آن را زندگی میکنی باید همان آدم بخصوص شوی. در عالم هستی هیچکس مثل شما نیست، تک هستی، هر نقش برای هر بازیگر همین است. باید این تک بودن را پیدا کند.
این تفاوت را باید در متن و فیلمنامه پیدا کنید؟
خیلی از فیلمنامهها شاید آن قدرت واقعی را نداشته باشند و نویسنده تمام جزئیات را در نظر نگرفته باشد یا اساساً تواناییاش را نداشته باشد اما در تمام صفحات فیلمنامه، یک تک جمله هم کافی است تا شما کاراکتر را در آن پیدا کنید؛ این نمیشود مگر با تجربه و دانش.
بهنظر میرسد بلندی و کوتاهی نقش برایتان اهمیتی ندارد. همانطور که در «اجارهنشینها» ساخته داریوش مهرجویی نقشی کوتاه را درخشان و به یادماندنی اجرا کردهاید، در «زخم کاری» هم با اینکه طول عمر نقش نعمت ریزآبادی کوتاه و فقط دو قسمت است سایه سنگین آن روی قصه احساس میشود. این حس فقط به خاطر قصه نیست بلکه از تأثیرگذاری جنس بازی شماست، در نگاه شما چیزی وجود دارد که معلوم نیست از سر تمسخر است یا همدلی یا شیطنت آن و... چطور میتوان به جادوی جزئیات رسید؟
ممکن است این حرف من حمل بر خودستایی شود اما مسلماً تجربه و دانش میخواهد. اگر بخواهید یک انسان را خوب بشناسید باید روانشناسی خوانده باشید. اگر قرار باشد یک انسان را در جامعه بشناسید باید جامعه شناسی خوانده باشید. اگر قصد دارید مفهوم کلی زندگی را از نگاه او ببینید باید فلسفه بدانید. بدون اینها نمیتوانید به شناخت درست برسید. هنرپیشگی راحت است؛ خودشان هستند، 4 تا دیالوگ میگویند همیشه هم با همان لحن، پول شان را میگیرند و میروند سر کار بعدی. فیلمها را که کنار هم بگذاریم حس و لحن و بازی همان است هیچ فرقی نکرده انگار فقط لباسها عوض شده است. بازیگری اما فرق میکند، باید مطالعهکنی، بدن خودت را بشناسی، میمیک صورتو نگاهت را بشناسی. آن وقت برای القای یک مفهوم دیگر نیازی به ادا درآوردن نیست چشم ها حرف میزند، صورت حرف میزند بدون اینکه ادا در بیاوری و چهرهات را پایین و بالا بکنی.
در واقع شما اساس هر چیز را شناخت درست میدانید؟
حتماً همین طور است. بهتازگی یک کار کودکان انجام دادم که فضایش کاملاً متفاوت است. امیدوارم این صحبتها را به پای تعریف و تمجید از خودم نگذارید اما بچههایی که سر کار بودند متعجب سؤال میکردند که «این طهمورثه». بله چون این کار چیز دیگری است و «زخم کاری» چیزی دیگر. همه فکر میکنند طهمورث همیشه بد اخلاق و خشن است و... نه اینطور نیست. طهمورث در خودش آدمهایی را دارد که مهربان هستند و اگر شما بخواهید آن را بروز میدهد. طهمورث یک آدم علیل و فریب خورده در خودش دارد، پلیس و قاچاق فروش دارد، همانطور که آدم خوشرو و خندان هم در خودش دارد. همه چیز در طهمورث هست، منتها کارگردان باید استفاده کند و آن را به خدمت بگیرد.
چقدر این اعتماد به نفسی که در سیاوش طهمورث دیده میشود برگرفته از جایگاه نقشهایی که در ذهن مخاطب حک شده، است، حتی ترکیب اسم و فامیل شما که برگرفته از دو شخصیت اسطورهای است به این تصور دامن میزند.
(با خنده) من در زندگی خصوصی اصلاً با جذبه نیستم. نقش است که آن جذبه را لازم دارد. باور کنید من در زندگی شخصیام عین یک کودک حساسم. گاهی اوقات از دیدن خیلی چیزها بغض گلویم را میگیرد و گریه میکنم. در عین حال یک بازیگر باید این اقتدار را در خود داشته باشد و اعتماد کند که پایش روی زمین سفت قرار گرفته و خودش را بپذیرد.
تا همین جای گفتوگو بارها روی مطالعه تأکید داشتید. خودتان هم اهل قلم هستید، کتاب و نمایشنامه نوشتهاید. برداشت از «مکبث» را مهمترین دلیل همکاری با «زخم کاری» عنوان کردید. با وجود استقبال از آثار اقتباسی اما در آثار سینمایی و ساخت سریال کمتر سراغ آثار ادبی میرویم. به اعتقاد شما بزرگترین مانع چیست؟
من خیلی طرفدار اقتباس سینمایی نیستم، آن را به نوعی کپیبرداری میدانم بلکه معتقدم باید تأثیرپذیری داشته باشیم. همانطور که نویسندههای بزرگ دنیا تأثیرپذیری دارند. نقاط قوت دیگران را بگیریم و دنیای خودمان را خلق کنیم. با وجود پختگی عرصه ادبیات و آثار نویسندههای خوبی همچون بزرگ علوی، صادق هدایت، صادقی و... اما متأسفانه در آثار نمایشی با ضعف فیلمنامهنویسی مواجه هستیم. به تصور من یکی از دلایلش این است که فیلمنامهنویسهای ما قبل از اینکه مطالعات شان را زیاد کنند زود شروع میکنند به نوشتن. اجازه نمیدهند این درون پر بشود و فوران کند. دوم اینکه سریع به نوشته خودشان رضایت میدهند. در صورتی که وقتی متنی نوشته میشود باید چندین مرتبه در موقعیتهای مختلف بازخوانی شود و ببیند آنچه نوشتهاند، درست است و آیا منطقی پشت آن است. اصلاً تا یک ماه سراغ متن نروند و فراموشش کنند. پس از اینکه ذهنشان رها شد دوباره و این بار نه بهعنوان نویسنده بلکه با نگاه یک منتقد سراغ کار بیایند و نواقص و کمبودها را پیدا کنند. یکی از ایرادات عمده فیلمنامههای ما این است که در پس قصه هیچ منطقی نیست. در صورتی که برای هر اتفاق باید استدلال درست و منطقی باشد، پیش از هر دیالوگ به این فکر کنیم که این حرف از کجا آمده و از دهان چه کسی بیرون میآید. مضاف بر اینکه اکثر نویسندهها و حتی برخی کارگردانها اغلب شیفته یک کاراکتر میشوند. نویسنده از زمان شروع دغدغه ذهنش این است که فقط این کاراکتر را پرداخته کند و بقیه انگار حکم بادمجان دور قاب چین را دارند. تک تک آدمهای اطراف شخصیت محوری باید بیوگرافی داشته باشند و به آنها پرداخته شود تا شخصیت مرکزی بدرستی شکل بگیرد. در ادامه کارگردانها هم شیفته بازیگر همین نقش میشوند؛ کلوزآپ میگیرند، چپ میگیرند، راست میگیرند و... در حالی که سینما و تئاتر کار جمعی و هنر توجه به همین جزئیات است. در مقایسه با تکنولوژی سینمای جهان ما با هیچ داریم کار میکنیم اما به لحاظ استعداد انسانی کم نداریم. تا دلتان بخواهد - چه نویسنده و چه کارگردان و چه بازیگر- استعداد داریم اما کم وقت میگذاریم و انگار همیشه عجله داریم.خیلی وقتها با چهار ورق فیلمنامه فیلمبرداری را شروع میکنند و اصلاً معلوم نیست کارگردان چه دنیایی و بازیگر چه شخصیتی را قرار است بسازند. استعداد داریم اما صبر و حوصله نداریم. کار را سرسری میگیریم. چه عجلهای دارید برای اینکه زیاد کار کنید، فقط بهخاطر پول!
با همین تأکید دقت در جزئیات، خودتان از خروجی «زخم کاری» راضی هستید؟
چون مشغول کار بودم متأسفانه فرصت نکردم همه قسمتها را ببینم، بر اساس اقبال و بازخوردی که از مخاطب دریافت میکنم مشخص است نتیجه کار رضایت بخش بوده و این طور بهنظر میرسد که «زخم کاری» جزو موفقترین سریالهای یکی، دو سال اخیر باشد؛ اما با این موفقیت نباید بر کارگردان و بازیگر و نویسنده این امر مشتبه شود که کار تمام شده و به اکمال رسیده است، تازه بعد از موفقیت کار سختتر میشود. موفقیت کار بعدی اگر بیشتر نمیشود نباید کمتر شود. این توقع کار را سخت میکند و لازم است تأمل و مطالعه بیشتر شود.
خود شما همین مانیفست را در انتخاب نقش دارید؟
بعد از 56 سال هر کاری پیشنهاد میشود تنم میلرزد که نکند کاراکتر را پیدا نکنم. همین چالش لذتبخش است چون تو را وادار به کشف و تکاپو برای یافتن میکند. هر وقت فکر کنیم همه چیز را در آستین داریم و کافی است تکانش بدهیم کارمان تمام است. اگر بازیگری فکر کند، تمام است و بازیگر شده قافیه را باخته است. کارگردان و نویسنده هم همین طور. به اندازه7 میلیارد جمعیت روی زمین، آدم وجود دارد که بازیگر باید کشف کند، برای نویسنده قصه وجود دارد که آن را به فیلمنامه در بیاورد و برای کارگردان فرصت که دنیای آن را بسازد.
یعنی با وجود بیش از 5 دهه فعالیت در این حوزه، مواجهه با هر نقش را چالشی تازه برای خودتان میدانید و برای پرداخت کاراکتر تلاش میکنید.
منتی هم نیست. خودم لذتش را میبرم. شبیه کاشفی که از کشفش لذت میبرد.
یادداشت
ضد قهرمان همیشه جذاب
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
پیش از «زخم کاری»، بیش از30 سال پیش، سیاوش طهمورث در «اجاره نشینها» درخشیده بود. بازیاش، مثل خود فیلم در دیدارهای مکرر، هنوز تازه است. میان انبوهی بازیگر درخشان فیلم باطراوت داریوش مهرجویی و در کنار گوهری به نام عزتالله انتظامی و در یک نقش مکمل چند سکانسی، سیاوش طهمورث به چشم میآید. در فصلی که غلام (طهمورث) و دار و دستهاش در دفتر املاک با باقری (منوچهر حامدی) و نوچههایش درگیر میشوند، طهمورث یک حرفهای تمام عیار است و این سکانس را از آن خود کرده است. با یک بازی برونگرایانه در نقش دلال هوچی منفعت طلب. صحنهگردانی و معرکه گیریاش، هنوز تماشایی است. شاید «اجاره نشینها» و محبوبیتش باعث شد که طهمورث در همه سالهای پس از آن، نقشهایی منفی و شبیه به غلام بازی کند. اگرچه که بسیاری از آنها به جذابیت و عمق آن شخصیت تازه به دوران رسیده و دلال صفت نبودند. صورت استخوانی، نگاه نافذ و صدای مردانه و خش دار طهمورث، او را مناسب نقشهای پیچیده میکند. نقش حاج عمو در «زخم کاری» (محمدحسین مهدویان)، برای طهمورث که بارها و بارها نقشهایی معمولیتر را به یادماندنی بازی کرده، یک اتفاق نیست اما اینجا هم و فقط در دو قسمت و در میان بازیگران جوانتر و نقشهای مهمتر سریال، دیده میشود. حاج عمو که بزرگ خانوادهای متمول و بانفوذ است، یک پدرخوانده ایرانی است. در پایان دهه 90 و در دورانی که جوانترهای خانواده، برای کسب قدرت و ثروت، به روی هم و به صورت بزرگترها تیغ میکشند، باید شأن و جایگاه خود را حفظ کند. طهمورث، اینجا نه به سبک اغلب سریالهایی که بازی کرده، که با طمأنینه و آرامش به این شخصیت جان داده است. بازیاش نمایشی نیست، اما به چشم میآید. اتکایش به چشمهاست که معلوم نیست درست میگویند یا دروغ؟ که وقتی از مالک (جواد عزتی) ستایش میکند، صادق است یا به دنبال طعمه تازه میگردد؟ یک بزرگتر حرفهای که روی بقیه نفوذ دارد و میداند چطور همه را به پذیرش و سکوت وادارد.
طهمورث در 74 سالگی و با «زخم کاری» نشان میدهد که بازیگر شش دانگی است و ثابت میکند سریالهای تلویزیونی چه بلایی سر بازیگرها میآورند و چه میزان توانایی و مهارت آنها در نقشآفرینی را تخریب میکنند. «زخم کاری» در کنار نقش منفی که او در «زیر تیغ» (محمدرضا هنرمند) بازی کرد یا نقشی که در «نابرده رنج» (علیرضا بذرافشان) تجربه کرد، در یاد خواهد ماند و بیش از همه آنها، نقش کوتاهش در سریال «در پناه تو» (حمید لبخنده) در نقش یک استاد دانشگاه که از آن نقشهای مکملی است که با پرسونای بازیگری طهمورث تفاوت دارد، اما با اقتدار و بدون غلو و جلوهگری، بازی شده و تأثیرگذار است. طهمورث در دهه هفتاد و هشتاد بازیگر پرکاری در تلویزیون بود و معمولاً در قالب شخصیتهای منفی و طماع، ظاهر میشد. نقشهایی کپی شده از هم که اگر طهمورث تلاش نمیکرد، دیده نمیشدند. در میان نقشهای کارنامه او یک نقش کمتر دیده شده و مهجور هم وجود دارد، نقشی که در فیلم «مسافر ری» (داوود میرباقری) بازی کرد. او که معمولاً نقش مردان شهری را بازی میکند در «مسافر ری» نقش مردی کرد را بازی کرد. نقشی که مردانگی و مهربانی را توأمان دارد. دلبستگی، شجاعت و جسارت را به نمایش میگذارد و شیرین و دوست داشتنی است. سیاوش طهمورث، میتواند تجسمی از خیر و شر باشد، با تکیه بر نگاه هایی عمیق و صدایی پخته و خاص. اما سینمای ایران معمولاً او را در قالب ضد قهرمان یا شخصیت منفی بیشتر دوست دارد، شخصیتی که برای رسیدن به آمالش، همه چیز را قربانی میکند، حتی اگر در «زخم کاری» قربانی یک شیطان تازه نفس شده باشد.
از همکاری با محمدحسین مهدویان بگویید. نقش خان عمو چطور پیشنهاد شد؟ چه شاخصههایی ترغیبتان کرد تا با «زخم کاری» همکاری کنید؟
شناخت نزدیکی با آقای مهدویان نداشتم. دوست قدیمیام آقای کیومرث مرادی کارگردان تئاتر (انتخاب بازیگر سریال) تلفن کرد و توضیح داد که کار بر مبنای مکبث نوشته شده است؛ چون خودم حدود هفت، هشت کار از شکسپیر اجرا کرده بودم کاملاً متن را میشناختم اما خواهش کردم فیلمنامه را بفرستند. از متن خوشم آمد اگرچه تفاوتهای زیادی با «مکبث» داشت اما نوع قدرتطلبی از همان متن میآمد. گریم و کارگردانی آقای مهدویان در کار تأثیر داشت اما من تا خودم کاراکتر را پیدا نکنم و با آن اخت نشوم و نشناسمش، جلوی دوربین نمیروم. همیشه بعد از قبول کار میروم سراغ اینکه کاراکتر را بهتر پیدا کنم، ببینم کیست و شناسنامهاش چیست. درباره این نقش هم اول بهشکل جدیتر شخصیت را در «مکبث» پیدا کردم و بعد در خودم بهدنبال آن گشتم.
بهعنوان بازیگری که دانشآموخته دانشگاه تهران است، در کارگاه نمایش حضور داشته، با علی رفیعی همکاری کرده، در ایران و برخی کشورها متون بهرام بیضایی را بازخوانی کرده، تعزیهشناس است و... از پس این توقع برآمدهاید که صحنه را از آن خودتان کنید. اشاره کردید که در تحلیل این شخصیت تنها به نوشتار و متن بسنده نکردهاید. بیشتر توضیح بدهید که چطور به درک بهتری از نعمت ریزآبادی رسیدید؟
شاید برخی در آسمانها دنبال کاراکتر و شخصیت بگردند اما من در آسمان سیر نمیکنم بلکه در جامعه و پیرامونم دنبالش میگردم. معتقدم اشتراک فراوانی در خلق و خوی انسانها هست و همین کاراکتر در همه جای دنیا نمونه بیرونی دارد منتهی با عادتها و فرهنگ خودش؛ میگردم و یک نمونه پیدا میکنم، بعد او را آنالیز میکنم و براساس مطالعاتم و طبق تجربهای که در زندگی کسب کردهام بیوگرافی آن را پیدا میکنم؛ اینکه از کجا آمده، چرا این خلق و خو را پیدا کرده یا موقعیت امروزش حاصل چه شرایطی است و... وقتی ساختمش دیگر او را در دنیای خارج نمیبینم، در خودم دنبالش میگردم، در همان عاداتی که در من و شما و همه وجود دارد پیدایش میکنم و وقتی روی صحنه میروم با او زندگی میکنم و نه با سیاوش طهمورث. رفتار و گفتار طهمورث چیز دیگری است؛ همانی است که اطرافیانم میشناسند این کاراکتر اما طهمورث دیگری است که گرچه بقیه ندیدهاند و نمیشناسند ولی در من وجود دارد و با من زندگی میکند. باور کنید همین آدم در همه ما وجود دارد منتهی در هرکس بنا بر موقعیت زندگی، خلق و خو و فرهنگ و جامعه و جغرافیای زندگی، فرم دیگری شکل گرفته است. به تعبیر دیگر این خلق و خو در همه هست، بازیگر باید بگردد اول در دنیای بیرون نمونه مشابه را پیدا کند و پس از آن در خودش. وقتی پیدا کردی دیگر کارت راحت است، حتی فکر کردن هم نمیخواهد، چون در خودت هست. نه تنها در «زخم کاری»، در سریال «زیر تیغ» و «نابرده رنج» و... هم همین بود و فقط تلاش کردم نقشهایی که شاید بههم شباهت داشتند را از هم جدا کنم. آدمی هر چقدر هم مؤلفههای مشترک داشته باشد، شبیه دیگری نیست. آدمها مثل اثر انگشت میمانند با هم فرق دارند؛ در موقعیتهای مختلف، با ژن متمایز و جامعه و خانواده متفاوت بزرگ شدهاند و برخلاف آنچه در لایه بیرونی میبینیم، زمین تا آسمان با هم فرق دارند.
با توجه به سابقه بازیگری روی صحنه تئاتر، شناخت کامل از ابزار بازیگری دارید، بخصوص از صدای خاصتان و میمیک چهره، بخوبی در ایفای نقشهای خاکستری سود بردهاید. اساساً مرزی بین بازیگری سینما و تئاتر قائل هستید؟
بازیگری در تئاتر چیز دیگری است؛ البته تأکید میکنم تئاتر و نه نمایش. خیلی از بازیگران سینما به قول خودشان در تئاتر حضور داشتهاند اما اینها نمایش است نه تئاتر. اگر در تئاتر زندگی نکرده باشید در سینما هم نمیتوانید. شاید به نظر مشکل بیاید که دو ساعت تمام بدون وقفه حتی در حد یک هزارم ثانیه اکت این شخصیت را تمام و کمال حفظ کنی اما از حضور روی صحنه لذت بیشتری میبری چرا که نفس تماشاگر با توست، در آن واحد جواب میگیری و جواب میدهی در حالی که در سینما واسطهای به اسم دوربین قرار دارد. بازیگر لذتش را بعدها میبرد؛ اگر کار را ببینید و مهمتر از آن تماشاگر او را ببیند و جواب بدهد. در تئاتر باید از کلیت وجودت استفاده کنی تا شخصیت و کاراکتر را القا کنی اما در سینما اینطور نیست در یک نما ممکن است فقط چهرهات را نشان بدهند و باید تمام وجود کاراکتر را در چهرهات نشان بدهی، گاهی کامل نشانت میدهند و باید تمامیت شخصیت را زندگی کنی. اگر تئاتر - که تمام وجود شما روی صحنه است- را تجربه نکرده باشی نمیتوانی جلوی دوربین با تمام وجود بازی کنی. خیلی از بازیگران هنوز میمیک صورت را نمیشناسند، هنوز حس در چشمها را نمیدانند و جلوی دوربین فقط ژست میگیرند. ژست گرفتن که راحت است همه میتوانند نیم رخ و تمام رخ نگاه کنند اما تو زمانی موفق میشوی شخصیت را القا کنی که هر جزء از وجودت، دست، پا، چشمها و چهره و... به تنهایی تمامیت شخصیت را یکجا داشته باشد. نکته مهم دیگر اینکه در سینما ممکن است فیلمبرداری را از وسط یا آخر فیلمنامه شروع کنند و موقعیت به هم بریزد پس بازیگری موفق است که کاراکتر را بخوبی پیدا کرده باشد. منِ طهمورث چه زمانی که با شما صحبت میکنم، چه زمانی که خرید میروم و چه زمانی که با دوستانم هستم و... طهمورثم، عوض نمیشوم. کاراکتر هم همین است چه از آخر فیلمنامه شروع کنند، چه اول یا وسط برای تو که از نقش شناخت پیدا کردی نباید فرقی کند اما من دیدهام خیلیها کاراکتر را گم میکنند.
بهخاطر ابهت و جذبه خاصی که دارید اغلب نقشهای شما ضدقهرمان است. این دست نقشها تأثیرگذاری بیشتری دارند اما قبول آنها هم جرأت میخواهند. هیچگاه نگرانی بابت اصرار به ایفای نقشهای منفی نداشتهاید؟
اول اینکه من این نقشها را منفی نمیبینم. هیچ انسانی مثبت و منفی یا سفید و سیاه نیست. همه خاکستری هستند. برخی اوقات از سمت و سویی که دیگران هستند، میروند و مثبت دیده میشوند و گاهی همه چیز را برای خود میخواهند و منفی میشوند. درست است که اغلب نقشهای ضدقهرمان به هر دلیلی به من پیشنهاد شده و من هم پذیرفتهام؛ اما هیچکدام از این نقشها با هم یکی نیست. نمیتوانید بگویید نقش من در «گرگها» شبیه «زیر تیغ» یا «فکر پلید» و «زخم کاری» است. در نگاه اولیه ممکن است همه نقشها ضدقهرمان یا منفی به نظر بیاید اما باید دید این آدم از کدام خانواده و جامعه آمده، به چه دلیل منفی است، با کدام ژن بزرگ شده که منفی است. بر این اساس همه اینها آدمهایی متفاوت از هم و خاص میشوند، در نتیجه وقتی بهعنوان بازیگر آن را زندگی میکنی باید همان آدم بخصوص شوی. در عالم هستی هیچکس مثل شما نیست، تک هستی، هر نقش برای هر بازیگر همین است. باید این تک بودن را پیدا کند.
این تفاوت را باید در متن و فیلمنامه پیدا کنید؟
خیلی از فیلمنامهها شاید آن قدرت واقعی را نداشته باشند و نویسنده تمام جزئیات را در نظر نگرفته باشد یا اساساً تواناییاش را نداشته باشد اما در تمام صفحات فیلمنامه، یک تک جمله هم کافی است تا شما کاراکتر را در آن پیدا کنید؛ این نمیشود مگر با تجربه و دانش.
بهنظر میرسد بلندی و کوتاهی نقش برایتان اهمیتی ندارد. همانطور که در «اجارهنشینها» ساخته داریوش مهرجویی نقشی کوتاه را درخشان و به یادماندنی اجرا کردهاید، در «زخم کاری» هم با اینکه طول عمر نقش نعمت ریزآبادی کوتاه و فقط دو قسمت است سایه سنگین آن روی قصه احساس میشود. این حس فقط به خاطر قصه نیست بلکه از تأثیرگذاری جنس بازی شماست، در نگاه شما چیزی وجود دارد که معلوم نیست از سر تمسخر است یا همدلی یا شیطنت آن و... چطور میتوان به جادوی جزئیات رسید؟
ممکن است این حرف من حمل بر خودستایی شود اما مسلماً تجربه و دانش میخواهد. اگر بخواهید یک انسان را خوب بشناسید باید روانشناسی خوانده باشید. اگر قرار باشد یک انسان را در جامعه بشناسید باید جامعه شناسی خوانده باشید. اگر قصد دارید مفهوم کلی زندگی را از نگاه او ببینید باید فلسفه بدانید. بدون اینها نمیتوانید به شناخت درست برسید. هنرپیشگی راحت است؛ خودشان هستند، 4 تا دیالوگ میگویند همیشه هم با همان لحن، پول شان را میگیرند و میروند سر کار بعدی. فیلمها را که کنار هم بگذاریم حس و لحن و بازی همان است هیچ فرقی نکرده انگار فقط لباسها عوض شده است. بازیگری اما فرق میکند، باید مطالعهکنی، بدن خودت را بشناسی، میمیک صورتو نگاهت را بشناسی. آن وقت برای القای یک مفهوم دیگر نیازی به ادا درآوردن نیست چشم ها حرف میزند، صورت حرف میزند بدون اینکه ادا در بیاوری و چهرهات را پایین و بالا بکنی.
در واقع شما اساس هر چیز را شناخت درست میدانید؟
حتماً همین طور است. بهتازگی یک کار کودکان انجام دادم که فضایش کاملاً متفاوت است. امیدوارم این صحبتها را به پای تعریف و تمجید از خودم نگذارید اما بچههایی که سر کار بودند متعجب سؤال میکردند که «این طهمورثه». بله چون این کار چیز دیگری است و «زخم کاری» چیزی دیگر. همه فکر میکنند طهمورث همیشه بد اخلاق و خشن است و... نه اینطور نیست. طهمورث در خودش آدمهایی را دارد که مهربان هستند و اگر شما بخواهید آن را بروز میدهد. طهمورث یک آدم علیل و فریب خورده در خودش دارد، پلیس و قاچاق فروش دارد، همانطور که آدم خوشرو و خندان هم در خودش دارد. همه چیز در طهمورث هست، منتها کارگردان باید استفاده کند و آن را به خدمت بگیرد.
چقدر این اعتماد به نفسی که در سیاوش طهمورث دیده میشود برگرفته از جایگاه نقشهایی که در ذهن مخاطب حک شده، است، حتی ترکیب اسم و فامیل شما که برگرفته از دو شخصیت اسطورهای است به این تصور دامن میزند.
(با خنده) من در زندگی خصوصی اصلاً با جذبه نیستم. نقش است که آن جذبه را لازم دارد. باور کنید من در زندگی شخصیام عین یک کودک حساسم. گاهی اوقات از دیدن خیلی چیزها بغض گلویم را میگیرد و گریه میکنم. در عین حال یک بازیگر باید این اقتدار را در خود داشته باشد و اعتماد کند که پایش روی زمین سفت قرار گرفته و خودش را بپذیرد.
تا همین جای گفتوگو بارها روی مطالعه تأکید داشتید. خودتان هم اهل قلم هستید، کتاب و نمایشنامه نوشتهاید. برداشت از «مکبث» را مهمترین دلیل همکاری با «زخم کاری» عنوان کردید. با وجود استقبال از آثار اقتباسی اما در آثار سینمایی و ساخت سریال کمتر سراغ آثار ادبی میرویم. به اعتقاد شما بزرگترین مانع چیست؟
من خیلی طرفدار اقتباس سینمایی نیستم، آن را به نوعی کپیبرداری میدانم بلکه معتقدم باید تأثیرپذیری داشته باشیم. همانطور که نویسندههای بزرگ دنیا تأثیرپذیری دارند. نقاط قوت دیگران را بگیریم و دنیای خودمان را خلق کنیم. با وجود پختگی عرصه ادبیات و آثار نویسندههای خوبی همچون بزرگ علوی، صادق هدایت، صادقی و... اما متأسفانه در آثار نمایشی با ضعف فیلمنامهنویسی مواجه هستیم. به تصور من یکی از دلایلش این است که فیلمنامهنویسهای ما قبل از اینکه مطالعات شان را زیاد کنند زود شروع میکنند به نوشتن. اجازه نمیدهند این درون پر بشود و فوران کند. دوم اینکه سریع به نوشته خودشان رضایت میدهند. در صورتی که وقتی متنی نوشته میشود باید چندین مرتبه در موقعیتهای مختلف بازخوانی شود و ببیند آنچه نوشتهاند، درست است و آیا منطقی پشت آن است. اصلاً تا یک ماه سراغ متن نروند و فراموشش کنند. پس از اینکه ذهنشان رها شد دوباره و این بار نه بهعنوان نویسنده بلکه با نگاه یک منتقد سراغ کار بیایند و نواقص و کمبودها را پیدا کنند. یکی از ایرادات عمده فیلمنامههای ما این است که در پس قصه هیچ منطقی نیست. در صورتی که برای هر اتفاق باید استدلال درست و منطقی باشد، پیش از هر دیالوگ به این فکر کنیم که این حرف از کجا آمده و از دهان چه کسی بیرون میآید. مضاف بر اینکه اکثر نویسندهها و حتی برخی کارگردانها اغلب شیفته یک کاراکتر میشوند. نویسنده از زمان شروع دغدغه ذهنش این است که فقط این کاراکتر را پرداخته کند و بقیه انگار حکم بادمجان دور قاب چین را دارند. تک تک آدمهای اطراف شخصیت محوری باید بیوگرافی داشته باشند و به آنها پرداخته شود تا شخصیت مرکزی بدرستی شکل بگیرد. در ادامه کارگردانها هم شیفته بازیگر همین نقش میشوند؛ کلوزآپ میگیرند، چپ میگیرند، راست میگیرند و... در حالی که سینما و تئاتر کار جمعی و هنر توجه به همین جزئیات است. در مقایسه با تکنولوژی سینمای جهان ما با هیچ داریم کار میکنیم اما به لحاظ استعداد انسانی کم نداریم. تا دلتان بخواهد - چه نویسنده و چه کارگردان و چه بازیگر- استعداد داریم اما کم وقت میگذاریم و انگار همیشه عجله داریم.خیلی وقتها با چهار ورق فیلمنامه فیلمبرداری را شروع میکنند و اصلاً معلوم نیست کارگردان چه دنیایی و بازیگر چه شخصیتی را قرار است بسازند. استعداد داریم اما صبر و حوصله نداریم. کار را سرسری میگیریم. چه عجلهای دارید برای اینکه زیاد کار کنید، فقط بهخاطر پول!
با همین تأکید دقت در جزئیات، خودتان از خروجی «زخم کاری» راضی هستید؟
چون مشغول کار بودم متأسفانه فرصت نکردم همه قسمتها را ببینم، بر اساس اقبال و بازخوردی که از مخاطب دریافت میکنم مشخص است نتیجه کار رضایت بخش بوده و این طور بهنظر میرسد که «زخم کاری» جزو موفقترین سریالهای یکی، دو سال اخیر باشد؛ اما با این موفقیت نباید بر کارگردان و بازیگر و نویسنده این امر مشتبه شود که کار تمام شده و به اکمال رسیده است، تازه بعد از موفقیت کار سختتر میشود. موفقیت کار بعدی اگر بیشتر نمیشود نباید کمتر شود. این توقع کار را سخت میکند و لازم است تأمل و مطالعه بیشتر شود.
خود شما همین مانیفست را در انتخاب نقش دارید؟
بعد از 56 سال هر کاری پیشنهاد میشود تنم میلرزد که نکند کاراکتر را پیدا نکنم. همین چالش لذتبخش است چون تو را وادار به کشف و تکاپو برای یافتن میکند. هر وقت فکر کنیم همه چیز را در آستین داریم و کافی است تکانش بدهیم کارمان تمام است. اگر بازیگری فکر کند، تمام است و بازیگر شده قافیه را باخته است. کارگردان و نویسنده هم همین طور. به اندازه7 میلیارد جمعیت روی زمین، آدم وجود دارد که بازیگر باید کشف کند، برای نویسنده قصه وجود دارد که آن را به فیلمنامه در بیاورد و برای کارگردان فرصت که دنیای آن را بسازد.
یعنی با وجود بیش از 5 دهه فعالیت در این حوزه، مواجهه با هر نقش را چالشی تازه برای خودتان میدانید و برای پرداخت کاراکتر تلاش میکنید.
منتی هم نیست. خودم لذتش را میبرم. شبیه کاشفی که از کشفش لذت میبرد.
یادداشت
ضد قهرمان همیشه جذاب
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
پیش از «زخم کاری»، بیش از30 سال پیش، سیاوش طهمورث در «اجاره نشینها» درخشیده بود. بازیاش، مثل خود فیلم در دیدارهای مکرر، هنوز تازه است. میان انبوهی بازیگر درخشان فیلم باطراوت داریوش مهرجویی و در کنار گوهری به نام عزتالله انتظامی و در یک نقش مکمل چند سکانسی، سیاوش طهمورث به چشم میآید. در فصلی که غلام (طهمورث) و دار و دستهاش در دفتر املاک با باقری (منوچهر حامدی) و نوچههایش درگیر میشوند، طهمورث یک حرفهای تمام عیار است و این سکانس را از آن خود کرده است. با یک بازی برونگرایانه در نقش دلال هوچی منفعت طلب. صحنهگردانی و معرکه گیریاش، هنوز تماشایی است. شاید «اجاره نشینها» و محبوبیتش باعث شد که طهمورث در همه سالهای پس از آن، نقشهایی منفی و شبیه به غلام بازی کند. اگرچه که بسیاری از آنها به جذابیت و عمق آن شخصیت تازه به دوران رسیده و دلال صفت نبودند. صورت استخوانی، نگاه نافذ و صدای مردانه و خش دار طهمورث، او را مناسب نقشهای پیچیده میکند. نقش حاج عمو در «زخم کاری» (محمدحسین مهدویان)، برای طهمورث که بارها و بارها نقشهایی معمولیتر را به یادماندنی بازی کرده، یک اتفاق نیست اما اینجا هم و فقط در دو قسمت و در میان بازیگران جوانتر و نقشهای مهمتر سریال، دیده میشود. حاج عمو که بزرگ خانوادهای متمول و بانفوذ است، یک پدرخوانده ایرانی است. در پایان دهه 90 و در دورانی که جوانترهای خانواده، برای کسب قدرت و ثروت، به روی هم و به صورت بزرگترها تیغ میکشند، باید شأن و جایگاه خود را حفظ کند. طهمورث، اینجا نه به سبک اغلب سریالهایی که بازی کرده، که با طمأنینه و آرامش به این شخصیت جان داده است. بازیاش نمایشی نیست، اما به چشم میآید. اتکایش به چشمهاست که معلوم نیست درست میگویند یا دروغ؟ که وقتی از مالک (جواد عزتی) ستایش میکند، صادق است یا به دنبال طعمه تازه میگردد؟ یک بزرگتر حرفهای که روی بقیه نفوذ دارد و میداند چطور همه را به پذیرش و سکوت وادارد.
طهمورث در 74 سالگی و با «زخم کاری» نشان میدهد که بازیگر شش دانگی است و ثابت میکند سریالهای تلویزیونی چه بلایی سر بازیگرها میآورند و چه میزان توانایی و مهارت آنها در نقشآفرینی را تخریب میکنند. «زخم کاری» در کنار نقش منفی که او در «زیر تیغ» (محمدرضا هنرمند) بازی کرد یا نقشی که در «نابرده رنج» (علیرضا بذرافشان) تجربه کرد، در یاد خواهد ماند و بیش از همه آنها، نقش کوتاهش در سریال «در پناه تو» (حمید لبخنده) در نقش یک استاد دانشگاه که از آن نقشهای مکملی است که با پرسونای بازیگری طهمورث تفاوت دارد، اما با اقتدار و بدون غلو و جلوهگری، بازی شده و تأثیرگذار است. طهمورث در دهه هفتاد و هشتاد بازیگر پرکاری در تلویزیون بود و معمولاً در قالب شخصیتهای منفی و طماع، ظاهر میشد. نقشهایی کپی شده از هم که اگر طهمورث تلاش نمیکرد، دیده نمیشدند. در میان نقشهای کارنامه او یک نقش کمتر دیده شده و مهجور هم وجود دارد، نقشی که در فیلم «مسافر ری» (داوود میرباقری) بازی کرد. او که معمولاً نقش مردان شهری را بازی میکند در «مسافر ری» نقش مردی کرد را بازی کرد. نقشی که مردانگی و مهربانی را توأمان دارد. دلبستگی، شجاعت و جسارت را به نمایش میگذارد و شیرین و دوست داشتنی است. سیاوش طهمورث، میتواند تجسمی از خیر و شر باشد، با تکیه بر نگاه هایی عمیق و صدایی پخته و خاص. اما سینمای ایران معمولاً او را در قالب ضد قهرمان یا شخصیت منفی بیشتر دوست دارد، شخصیتی که برای رسیدن به آمالش، همه چیز را قربانی میکند، حتی اگر در «زخم کاری» قربانی یک شیطان تازه نفس شده باشد.
با وجود افزایش تولید و کیفیت بالا
سیب آذربایجان باز هم به مانع صادراتی برخورد
زهره افشار
خبرنگار
امسال تولید سیب درختی در آذربایجان غربی بهعنوان قطب تولید این محصول با حداقل 10 درصد افزایش نسبت به سال گذشته به یک میلیون و 270 هزار تن میرسد. سیبی که گفته میشود کیفیتش با وجود خشکسالی نسبت به سال گذشته بالاتر رفته و حالا وقت چیدنش رسیده است. تولید بالای سیب در استانهای آذربایجان غربی و اردبیل فرصتی را برای باغداران فراهم کرده که جدا از عرضه سیب در بازارهای داخلی بهدنبال کسب سود ارزی از بازارهای صادراتی باشند. اما هر ساله درست در همین روزهایی که باغداران شروع به برداشت سیب میکنند درمی یابند مشکلات صادراتی هر ساله کماکان سرجایش است و رفع نشده و بازهم باید با مشکلات ناشی از قوانین صادرات، تعرفه گمرکی و کمبود کانتینرهای یخچال دار وکمبود دیگر زیرساختهای صادراتی روبهرو شوند و گویا این دور باطل باید هرسال تکرار شود.
زیرساخت لازم برای صادرات سیب نداریم
«بهنام تاج الدینی» نایب رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی آذربایجان غربی به «ایران» میگوید: امسال تولید سیب استان هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی از سال گذشته بهتر شده و با وجود اینکه اتاق بازرگانی، تجار و صادرکنندگان از مدتها قبل تلاش خود را برای تسهیل صادرات این محصول آغاز کردهاند اما برخی از مشکلات ساختاری همچنان پابرجا هستند و همه ساله دست و پای صادرکنندگان را میبندند.
آنچه نگران کننده است این است که این مشکلات جدید نیست و با وجود تولید بالای سیب در استان آذربایجان غربی هر ساله تکرار میشود. بهعنوان مثال مشکل تحریمها بحث جدیدی نیست و بالاخره دولت باید با کمک صادرکنندگان راهی برای حل این مشکل بیندیشد. وی میافزاید: الان چند روزی است برداشت سیب شروع شده اما ما میبینیم که همان مشکلات سال های قبل باز هم جلوی پای صادرکنندگان است؛ مسائلی مانند معطلی بیست روزه کانتینرهای سیب در گمرک، تعهدات ارزی برای صادرکنندگان و مقررات دست و پاگیر دیگر! وی خاطرنشان میکند: این انتظار بزرگی نیست که صادرکننده بخواهد مشکلات سال قبل بازهم تکرار نشود. سال قبل گفتند صادرکنندگان میتوانند با صادرات سیب اقدام به وارد کردن موز کنند اما صادرکنندگان گفتند ما کارمان صادرات است و سر رشتهای در واردات نداریم و متأسفانه میبینیم امسال هم تغییری در این برنامهریزیها صورت نگرفته است و در عین حال راهکار دیگری برای وارد کردن ارز ناشی از صادرات دیده نشده است. در سال گذشته با وجود همه مسائل و مشکلات تحریمها و کرونا در مجموع 855 هزار تن سیب از کشور صادر شد که رکورد خوبی به شمار میرود و نکته قابل توجه اینکه سهم استان آذربایجان غربی 70 درصد این میزان بود پس اگر زمینه صادرات سیب فراهم شود میتوانیم به درآمد ارزی خوبی در این بخش برسیم. در سال گذشته درآمد ارزی کشور بابت صادرات سیب به 326 میلیون دلار رسید. از سال گذشته پروتکلهای کرونایی نیز به مشکلات صادرات کنندگان افزوده است و حملونقل سیب با مشکلات بیشتری مواجه شده و رانندگان را قرنطینه میکنند و از آنها کارت واکسیناسیون میخواهند.
وی با اشاره به اینکه کشورهای عراق، افغانستان، هندوستان و همچنین کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا مانند قرقیزستان، تاجیکستان، بلاروس، روسیه و کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله کشورهای هدف صادرات سیب ایران بویژه آذربایجان غربی هستند، افزود: در حال حاضر بهدلیل برخی مشکلات، صادرات سیب به حکومت مرکزی عراق را نداریم و فقط میتوانیم آن را به اقلیم کردستان عراق صادر کنیم. این مشکلی است که باید از طریق دیپلماسی اقتصادی حل شود و ما نباید اجازه بدهیم چنین بازاری از دستمان برود.
صادرات منظم سیب با تصمیمات مقطعی جور نیست
«احد امانی» باغدار سیب در حوالی شهر ارومیه میگوید: ما سیب را با همه مشکلات تولید میکنیم چون تصمیمات برای بخش کشاورزی معمولاً مقطعی و یک شبه است نه ما تکلیف خود را میدانیم نه صادر کننده و این مسأله بزرگترین آفت صادرات سیب است. در سال گذشته به یکباره صادرات سیب را متوقف کردند و از سوی دیگر بازار داخلی هم با کاهش تقاضا روبهرو شد و حجم زیادی از محصول تولیدی روی دست تولیدکنندگان ماند. در حال حاضر قیمت تمام شده هر کیلو سیب پای درخت حدود 7 هزار تومان است که با احتساب هزینه حملونقل و بستهبندی و سردخانه به حدود 8 هزار و پانصد تومان میرسد. وی میافزاید: در حال حاضر در میادین ارومیه هر کیلو سیب را از ما حدود 10 هزار تومان میخرند که سودی حدود یکهزار تومان برای ما دارد. به گفته وی، باغداران با توجه به بالا رفتن قیمت نهادههای تولید ترجیح میدهند سیب را برای تازه خوری بفروشند تا در انبار ذخیره کنند.
معیشت 60 هزار خانوار به سیب گره خورده است
از سوی دیگر «جعفر وحدت» معاون تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی آذربایجان غربی هم به «ایران» میگوید : سطح باغهای استان 112 هزار هکتار است که 60 هزار هکتار آن به سیب اختصاص دارد. بیشترین باغهای سیب استان آذربایجان غربی به ترتیب در شهرهای ارومیه، سلماس، مهاباد و اشنویه قرار دارد. 45 درصد تولید سیب آذربایجان غربی مربوط به سیب قرمز ،50 درصد سیب زرد و 5 درصد ارقام بومی و تابستانی است. بهگفته وی، در سال گذشته در استان آذربایجان غربی یک میلیون و 40 هزار تن انواع سیب تولید شد که امسال که سال آور سیب در این استان است انتظار میرود تولید سیب از یک میلیون و 270 هزار تن بگذرد که بدین ترتیب تولید سیب در قطب سیب کشور بیش از 10 درصد افزایش مییابد. وحدت تأکید میکند که سیب یکی از پایههای اقتصاد کشاورزی منطقه ای است بهگونهای که 60 هزار خانوار در آذربایجان غربی معیشتشان به نوعی به تولید، بستهبندی یا صادرات آن گره خورده است.
وی در خصوص تأثیر خشکسالی بر تولید این محصول تصریح میکند: با وجود خشکسالی در استان این پدیده تأثیر چندانی بر محصول سیب نداشت و باید گفت که سرمازدگی و تگرگ بیشتر به سیب استان خسارت زده است. اما با همه این مشکلات توانستیم محصول با کیفیتتر از پارسال تولید کنیم.
کاهش قدرت خرید مردم
استان اردبیل نیز پس از استانهای آذربایجان غربی، تهران، البرز، آذربایجان شرقی و اصفهان رتبه ششم تولید سیب کشور را دارد. «محرم عدلی» مدیر امور باغبانی جهاد کشاورزی اردبیل میگوید: متأسفانه پیشبینیها نشان میدهد امسال هم بهدلیل تحریمها و کرونا باید شاهد کاهش حجم صادرات باشیم از سوی دیگر افزایش معنی دار قیمت نهادههای تولید، سم، کود، هزینه حملونقل و سردخانه قیمتها را چنان بالا برده که مردم قدرت خرید سیب را هم ندارند و به نوعی تقاضا کاهش یافته است. وی تأکید میکند: مسئولان کشوری باید در این زمینه چارهای بیندیشند.
بهگفته وی، برداشت 32هزار تن سیب تابستانه اردبیل به پایان رسیده و در حال حاضر باغداران مشغول چیدن سیب زرد و قرمز هستند امسال پیشبینی میشود در اردبیل بیش از 230 هزار تن انواع سیب تولید شود. وی با اشاره به اینکه در سالجاری حداقل 140 هزار تن سیب ممتاز در این استان تولید میشود تصریح میکند: در صورت رفع مشکلات موجود برای صادرات، سیب میتواند ارزآوری مناسبی برای استان داشته باشد.
خبرنگار
امسال تولید سیب درختی در آذربایجان غربی بهعنوان قطب تولید این محصول با حداقل 10 درصد افزایش نسبت به سال گذشته به یک میلیون و 270 هزار تن میرسد. سیبی که گفته میشود کیفیتش با وجود خشکسالی نسبت به سال گذشته بالاتر رفته و حالا وقت چیدنش رسیده است. تولید بالای سیب در استانهای آذربایجان غربی و اردبیل فرصتی را برای باغداران فراهم کرده که جدا از عرضه سیب در بازارهای داخلی بهدنبال کسب سود ارزی از بازارهای صادراتی باشند. اما هر ساله درست در همین روزهایی که باغداران شروع به برداشت سیب میکنند درمی یابند مشکلات صادراتی هر ساله کماکان سرجایش است و رفع نشده و بازهم باید با مشکلات ناشی از قوانین صادرات، تعرفه گمرکی و کمبود کانتینرهای یخچال دار وکمبود دیگر زیرساختهای صادراتی روبهرو شوند و گویا این دور باطل باید هرسال تکرار شود.
زیرساخت لازم برای صادرات سیب نداریم
«بهنام تاج الدینی» نایب رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی آذربایجان غربی به «ایران» میگوید: امسال تولید سیب استان هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی از سال گذشته بهتر شده و با وجود اینکه اتاق بازرگانی، تجار و صادرکنندگان از مدتها قبل تلاش خود را برای تسهیل صادرات این محصول آغاز کردهاند اما برخی از مشکلات ساختاری همچنان پابرجا هستند و همه ساله دست و پای صادرکنندگان را میبندند.
آنچه نگران کننده است این است که این مشکلات جدید نیست و با وجود تولید بالای سیب در استان آذربایجان غربی هر ساله تکرار میشود. بهعنوان مثال مشکل تحریمها بحث جدیدی نیست و بالاخره دولت باید با کمک صادرکنندگان راهی برای حل این مشکل بیندیشد. وی میافزاید: الان چند روزی است برداشت سیب شروع شده اما ما میبینیم که همان مشکلات سال های قبل باز هم جلوی پای صادرکنندگان است؛ مسائلی مانند معطلی بیست روزه کانتینرهای سیب در گمرک، تعهدات ارزی برای صادرکنندگان و مقررات دست و پاگیر دیگر! وی خاطرنشان میکند: این انتظار بزرگی نیست که صادرکننده بخواهد مشکلات سال قبل بازهم تکرار نشود. سال قبل گفتند صادرکنندگان میتوانند با صادرات سیب اقدام به وارد کردن موز کنند اما صادرکنندگان گفتند ما کارمان صادرات است و سر رشتهای در واردات نداریم و متأسفانه میبینیم امسال هم تغییری در این برنامهریزیها صورت نگرفته است و در عین حال راهکار دیگری برای وارد کردن ارز ناشی از صادرات دیده نشده است. در سال گذشته با وجود همه مسائل و مشکلات تحریمها و کرونا در مجموع 855 هزار تن سیب از کشور صادر شد که رکورد خوبی به شمار میرود و نکته قابل توجه اینکه سهم استان آذربایجان غربی 70 درصد این میزان بود پس اگر زمینه صادرات سیب فراهم شود میتوانیم به درآمد ارزی خوبی در این بخش برسیم. در سال گذشته درآمد ارزی کشور بابت صادرات سیب به 326 میلیون دلار رسید. از سال گذشته پروتکلهای کرونایی نیز به مشکلات صادرات کنندگان افزوده است و حملونقل سیب با مشکلات بیشتری مواجه شده و رانندگان را قرنطینه میکنند و از آنها کارت واکسیناسیون میخواهند.
وی با اشاره به اینکه کشورهای عراق، افغانستان، هندوستان و همچنین کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا مانند قرقیزستان، تاجیکستان، بلاروس، روسیه و کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله کشورهای هدف صادرات سیب ایران بویژه آذربایجان غربی هستند، افزود: در حال حاضر بهدلیل برخی مشکلات، صادرات سیب به حکومت مرکزی عراق را نداریم و فقط میتوانیم آن را به اقلیم کردستان عراق صادر کنیم. این مشکلی است که باید از طریق دیپلماسی اقتصادی حل شود و ما نباید اجازه بدهیم چنین بازاری از دستمان برود.
صادرات منظم سیب با تصمیمات مقطعی جور نیست
«احد امانی» باغدار سیب در حوالی شهر ارومیه میگوید: ما سیب را با همه مشکلات تولید میکنیم چون تصمیمات برای بخش کشاورزی معمولاً مقطعی و یک شبه است نه ما تکلیف خود را میدانیم نه صادر کننده و این مسأله بزرگترین آفت صادرات سیب است. در سال گذشته به یکباره صادرات سیب را متوقف کردند و از سوی دیگر بازار داخلی هم با کاهش تقاضا روبهرو شد و حجم زیادی از محصول تولیدی روی دست تولیدکنندگان ماند. در حال حاضر قیمت تمام شده هر کیلو سیب پای درخت حدود 7 هزار تومان است که با احتساب هزینه حملونقل و بستهبندی و سردخانه به حدود 8 هزار و پانصد تومان میرسد. وی میافزاید: در حال حاضر در میادین ارومیه هر کیلو سیب را از ما حدود 10 هزار تومان میخرند که سودی حدود یکهزار تومان برای ما دارد. به گفته وی، باغداران با توجه به بالا رفتن قیمت نهادههای تولید ترجیح میدهند سیب را برای تازه خوری بفروشند تا در انبار ذخیره کنند.
معیشت 60 هزار خانوار به سیب گره خورده است
از سوی دیگر «جعفر وحدت» معاون تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی آذربایجان غربی هم به «ایران» میگوید : سطح باغهای استان 112 هزار هکتار است که 60 هزار هکتار آن به سیب اختصاص دارد. بیشترین باغهای سیب استان آذربایجان غربی به ترتیب در شهرهای ارومیه، سلماس، مهاباد و اشنویه قرار دارد. 45 درصد تولید سیب آذربایجان غربی مربوط به سیب قرمز ،50 درصد سیب زرد و 5 درصد ارقام بومی و تابستانی است. بهگفته وی، در سال گذشته در استان آذربایجان غربی یک میلیون و 40 هزار تن انواع سیب تولید شد که امسال که سال آور سیب در این استان است انتظار میرود تولید سیب از یک میلیون و 270 هزار تن بگذرد که بدین ترتیب تولید سیب در قطب سیب کشور بیش از 10 درصد افزایش مییابد. وحدت تأکید میکند که سیب یکی از پایههای اقتصاد کشاورزی منطقه ای است بهگونهای که 60 هزار خانوار در آذربایجان غربی معیشتشان به نوعی به تولید، بستهبندی یا صادرات آن گره خورده است.
وی در خصوص تأثیر خشکسالی بر تولید این محصول تصریح میکند: با وجود خشکسالی در استان این پدیده تأثیر چندانی بر محصول سیب نداشت و باید گفت که سرمازدگی و تگرگ بیشتر به سیب استان خسارت زده است. اما با همه این مشکلات توانستیم محصول با کیفیتتر از پارسال تولید کنیم.
کاهش قدرت خرید مردم
استان اردبیل نیز پس از استانهای آذربایجان غربی، تهران، البرز، آذربایجان شرقی و اصفهان رتبه ششم تولید سیب کشور را دارد. «محرم عدلی» مدیر امور باغبانی جهاد کشاورزی اردبیل میگوید: متأسفانه پیشبینیها نشان میدهد امسال هم بهدلیل تحریمها و کرونا باید شاهد کاهش حجم صادرات باشیم از سوی دیگر افزایش معنی دار قیمت نهادههای تولید، سم، کود، هزینه حملونقل و سردخانه قیمتها را چنان بالا برده که مردم قدرت خرید سیب را هم ندارند و به نوعی تقاضا کاهش یافته است. وی تأکید میکند: مسئولان کشوری باید در این زمینه چارهای بیندیشند.
بهگفته وی، برداشت 32هزار تن سیب تابستانه اردبیل به پایان رسیده و در حال حاضر باغداران مشغول چیدن سیب زرد و قرمز هستند امسال پیشبینی میشود در اردبیل بیش از 230 هزار تن انواع سیب تولید شود. وی با اشاره به اینکه در سالجاری حداقل 140 هزار تن سیب ممتاز در این استان تولید میشود تصریح میکند: در صورت رفع مشکلات موجود برای صادرات، سیب میتواند ارزآوری مناسبی برای استان داشته باشد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
118 بازدید از زندانها در یک ماه
-
دعوت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از اهالی فرهنگ، هنر و رسانه
-
جنگ تمام عیار با کسری بودجه
-
ایران نگران پنجشیر
-
نشست وزیر خارجه با تجار و اعضای اتاق بازرگانی برای تأمین واکسن
-
تغییر سبک زندگی دانشآموزان با بازگشایی مدارس
-
گروه سنی مشمول واکسن کاهش مییابد
-
انتصابات جدید در دولت
-
ایستاده با کرونا
-
دوئل تکراری با رقیب قدیمی
-
«کرونا» بازار فروش فناوری های پوشیدنی را افزایش داد
-
شبیه کاشفی که از کشفش لذت میبرد
-
سیب آذربایجان باز هم به مانع صادراتی برخورد
اخبارایران آنلاین