اولینهای تاریخ
ورود بالون به ایران
فرنگی توش نشست رو به خدا رفت!
زهرا بهنام
پژوهشگر تاریخ معاصر
نخستین وسیله بزرگ هوایی توسط دو برادر فرانسوی به نامهای ژوزف و ژاک مونگلفیه اختراع شد. درسال ۱۷۸۳.م نخستین پرواز انجام گرفت. در سال 1270 ه.ش مطابق با ۱۸۹۱ م و در دوران سلطنت ناصرالدین شاه، پرنس میرزا ملکم خان (ناظم الدوله) نخستین بالون را برای نمایش به تهران آورد و در خارج شهر تهران در میان بهت و حیرت مردم بالون یا چادر هوایی توسط یک هوانورد فرانسوی به پرواز درآمد و با ترکیدن آن به شکست انجامید.
«چند نفر خارجی از اتباع فرانسه در تهران ادعا میکنند که چیزی اختراع کردهاند که میتوانند با آن به هوا پرواز کنند و قرار نمایش آن را برای روزی در میدان مشق میگذارند و مردم هم که این خبر برایشان عجیب بوده برای تماشا هجوم میبرند. فرنگیها چادر برزنتی بسیار بزرگی را بر سر حفرهای که قبلاً دستور حفر آن را داده و در آن کاه فراوان انباشته بودهاند گشوده، اطراف آن را با میخها و طنابهای مخصوص به زمین محکم کرده در کاهها آتش افکنده (کاه دود) میکنند و چون دود در زیر چادر جمع میشود، کمکم بالا آمده بزرگ و بزرگتر تا هیولایی کروی شکل شده، سرپا میشود و آنگاه دهانهاش را به هم آورده سبدی به زیرش بسته، یک نفر در آن میرود و در یک لحظه طنابهای آن را بریده، رهایش میکنند و بالن در مقابل دیدگان حیرتزده مردم، مسافر را برداشته به هوا میرود، اما هنوز چند دقیقه از صعود آن نمیگذرد که ترکیده، سرنگون شده سرنشین آن پخش زمین میشوند و مردم که آرزوی چنین اتفاق و گوشمالی فرنگی را که میخواسته «سر از کار خانه خدا درآورد!» میکردهاند، این شعر را فیالبداهه سروده دهن به دهن میچرخانند:
عرقچین بر سرم بالون هوا رفت/ فرنگی توش نشست پیش خدا رفت / میخواس سر در کنه از کار سبحون/ خدا زد تو سرش افتاد تو میدون
با پرواز بالون عدهای به ناصرالدین شاه پیغام دادند که زنان مسلمان بیحجاب توی خانه نشستهاند و مردهای نامحرم با دوربین از توی بالون آنها را نگاه میکنند و بنابر این بالون باید موقوف شود. شاه ابتدا به این حرفها چندان اعتنایی نکرد، تا روزی که خود در ایوان شمس العماره نشسته بود و بالونی از بالای سرش عبور و گلهای زیادی از آسمان نثار شاه کرد. معترضین که منتظر چنین فرصتی بودند، فوری به وی تذکر دادند که ممکن بود به جای گل، گلوله و سنگی بیندازند و شاه را هلاک سازند. این حرفها در شاه اثر کرد و نه تنها دستور داد بالون بازی موقوف شود، بلکه پرنس ملکم خان را هم که آورنده بالون بود، از ایران تبعید کرد.
ناصرالدین شاه در خاطرات خود مینویسد: «روز شنبه ۸ ربیع الاول ۱۲۹۴، ۵ ساعت به غروب مانده از تریاس جلو خان مدرسه دارالفنون، دو بالون بزرگ هوا رفت، همان بالونچیهای سابق، اول بالون بزرگ سرخ رنگی هوا کردند، یک نفر نشسته هوا رفت زیاد نرفت، بزودی افتاد به باغ و خانه اعتضاد الدوله. ما با پیشخدمتها بالای شمس العماره بودیم، ادیب، فرخ خان، سیاچی وجیه و غیره بودند، مردم زیادی یعنی کل اهل شهر روی بامها و کوچه و غیره بودند و بعد از نیم ساعتِ دیگر، بالون سفید بسیار خوش ترکیب بزرگی هوا رفت، دونفر نشسته بودند، خیلی خوب و راست به هوا رفت، قریب دو هزار ذرع هوا رفت که آدمها مثل کبوتری پیدا بودند، نیم ساعت تمام روی آسمان در میان ارتفاع ایستاد، تماشای بسیار خوبی به مردم داد، بعد پایین آمد، یکراست توی باغ سپهسالار افتاده بود، قمرالسلطنه(همسر سپهسالار) و کنیزهای او ریخته بودند سر بالونچیها.» بعدها مظفرالدین شاه در سفر به فرنگ، یک بالن خرید اما به دلایل مختلف فرصت استفاده از آن را نیافت تا زمانی که محمد علی میرزا وارث تاج و تخت او شد. جنگ مشروطه خواهان با محمد علی شاه بالا گرفت. یکی از سران نظامی به نام ارشد الدوله که گویا شنیده بود فرانسه در جنگ ۱۸۷۰ با این وسیله قادر به شکست آلمان شده است پیشنهاد کرد برای سرکوب مشروطه خواهان از همان بالون استفاده کنند. اما وقتی بالون را باز کردند تعدادی موش از آن بیرون جهیدند و معلوم شد که پیش از آن موشها بالون را جویدهاند.
منابع در دفتر روزنامه موجود است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.