عکسنوشت
روایتی از پشت صحنه برنامه تلویزیونی «هزارداستان»
امیدآفرینی
با نقل حکایتهای شبانه
حمیدرضا محمدی
روزنامهنگار
ماه رمضان، ماه صوم و صلاة است. اما فقط این نیست، روزهایی است که دلها تحبیب مییابند و چه جالب که این مهم، از پس داستانهایی برآید که هریک روایت سرگذشت یک آدم است. اگرچه همه آدمها داستان دارند زندگیشان اما داستان زندگی بعضیها حکایتی دارد گفتنی و شنیدنی. حالا هم که روزهای روزه با تابستان طولانی مصادف گشته، چه برای آنان که از کار به خانه میآیند و چه آنان که بیرون از خانه کار میکنند، موعد مناسبی است تا بنشینند و ببینند و بشنوند آنچه در «هزارداستان» روایت میشود. برنامهای تلویزیونی تولید شبکه نسیم که هر روز ساعت 18:30 پخش میشود. روزی به پشت صحنه این برنامه آمدیم تا بدانیم «هزارداستان»ی که قرار است«هزارداستان» را روایت کنند چه کسانی هستند و چه در سر دارند.
در این باره «فؤاد صفاریان پور» که کارگردان این کار است، از ایده اولیه مریم نوابینژاد گفت و اینکه «روزی با چندین و چند سوژه درجه یک اما خام، برای مشورت انجام طرحی به دیدارم آمد و بعد به این نتیجه رسیدیم که آن را با هم انجام دهیم.» در مرحله بعد، جواد فرحانی بهعنوان تهیه کننده، از این پیشنهاد استقبال کرد و با اضافه شدن سیاوش صفاریانپور بهعنوان مشاور عالی، کار رسماً آغاز شد. او ضمن اشاره به این نکته که پیش تولید این مجموعه که باید 3-4 ماه زمان میبرد، 45 روزه انجام شد، درباره هزارداستان بیشتر توضیح داد: «شیوه داستانپردازی هزار داستان متفاوت است. چون به این فکر کردیم که داستان برای شرقیها و البته ایرانیها جذاب است و ما با الهام از دو ترکیب هزار و یک شب و هزار دستان، به ایده هزارداستان رسیدیم که هر دو را یادآور میشود.»
جالب آنکه در این مجموعه، نه یک مجری ثابت که هرشب با یک مجری که در اینجا «میزبان» خوانده میشود، به استقبال مردم میرویم؛ کسانی که خود به نحوی با موضوع محوری آن شب نسبتی داشتهاند یا آنکه اساساً در روایت گری تبحر دارند و دلنشین، قصه را تعریف میکنند: «هرشب کسی بهعنوان میزبان قصههای آن شب را روایت کند. در این ترکیببندی روایت را با او بهصورت مونولوگ تا نقطه اتفاق پیش میرویم و بعد از زبان خود او و در مقابل مردم بازگفته میشود.» آقای کارگردان درباره شکل حضور مردم در استودیو که هدفی تازه از آن مستفاد میشود، گفت: «هرشب 2 تا 3 داستان را با تماشاگران روایت میکنیم. حضور آنها از نوع دست و جیغ و هورا نیست بلکه اینجا مانند یک صحنه تئاتر است که احتیاج دارد به عکسالعمل افراد و حس و حال آنها آنگاه که شنونده هستند و این، بسیار به اتفاقی که روایت میشود کمک خواهد کرد. اینجا همه چیز به خدمت گرفته شده برای روایت درست قصه ها. ما برآنیم تا از پس هزارداستان، در دل مردم امید آفریده شود و حالشان خوب.»
این مجموعه اما در نوع خود، کاری تازه هم کرده است. برای هریک از داستانهای خود، در محل زندگی شان، مستندی کوتاه هم ساخته است تا بیننده با رنگ زندگی او انس و الفت گیرد و برود به دل ماجرای او. «جواد فرحانی» که تهیهکننده کار است، در این باره اظهار کرد: «ما شاید نزدیک به 20 استان ایران را زیر پا گذاشتیم و از خارک تا کردستان رفتیم و داستانها را از دل روستای محل زیست آنها به تصویر کشیدیم. چون هیچ کس شبیه هیچ کس نیست اما دغدغهها مشترک هستند.هرچند همین که از دریا و کویر تا جنگل و کوهستان قرار است روایت شود، نتیجه را زیبا میکند.»
آنچه سازندگان هزارداستان میگویند تکیه اصلی این برنامه تعریف درست قصههای خاص و جذاب است. خیلی اوقات موضوعات ترکیب شده و شاید به ظاهر ارتباطی نداشته باشند اما خطی بین آنها برقرار میشود و اینجاست که چفت و بست داستان اهمیت مییابد. هرچند به گفته «مریم نوابی نژاد» که طراح این کار است، مهم این است که قصهها هیچ وقت به تکرار نمیافتند و تا ابد قصه داریم: «مفاهیم کلی زندگی همیشه وجود دارد و ازلی ابدی است. مفاهیمی که کهنه نمیشود اما شیوه پردازش مهم است چون تلویزیون که دوباره اختراع نمیشود. این ما هستیم که باید آن را بپزیم و بپرورانیم. داستانهایی که یک نخ دارند و چون دانههای تسبیح به هم متصل هستند.» و او البته تأکید میکند که هدف ما، همان حال خوب مردم است.
و حالا این شمایید و این هزارداستانی که اگرچه دو سوم آن هم سپری شده اما چند شب باقیماندهاش را از دست ندهید؛ چه، ایده هرقدر که از پردازشش میگذرد، بیشتر خود را مینمایاند، پس «هزارداستان» را ببینید که «آخرش خوش است».
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.