اینفلوئنسرهای کتاب چقدر در فروش مؤثرند؟

جای خالی منتقد


الهام فلاح
داستان‌نویس
بلاگرهای کتاب یا به اصطلاح اهالی فضای مجازی، بوکیستاگرام‌ها، چقدر در فروش و دیده شدن یک کتاب مؤثرند؟ مخاطب امروز چقدر چشمش به عکس‌های خوش رنگ و لعابی است که در این صفحات به اشتراک گذاشته می‌شود؟ افزودن المان‌های جذاب و یک عکاسی حرفه‌ای و کمی نور و زاویه مناسب، هر کتابی را می‌تواند قهرمان بلامنازع یک پست اینستاگرامی کند که دل از هر بیننده‌ای ببرد. اما چرا هرگز شاهد این نبوده‌ایم که مانور این صفحات روی یک کتاب ویژه بتواند رقم فروش آن را به طور چشمگیری بالا ببرد؟  اصل ماجرا اینجاست که اغلب افرادی که متولیان این صفحات هستند و مدیریت و اداره آن را برعهده دارند، مسلماً همه کتاب‌هایی را که در صفحات شان پست می‌کنند نخوانده‌اند. مخاطب زیرک امروز می‌داند چیزی که شالوده شکل‌گیری این صفحات را تشکیل می‌دهد وجه تجاری مسأله است. یعنی ناشر یا مؤلف به ادمین این صفحات، به نسبت تعداد بازدیدها و لایک‌هایشان مبلغی پرداخت می‌کنند تا تصویر دلبری از کتاب‌شان در این صفحات قرار گیرد. اما مگر باقی کالاها تبلیغات نمی‌کنند؟  مگر ما تبلیغ مواد غذایی و شرکت‌های خدماتی یا بانک‌ها و حتی فیلم‌های سینمایی و سریال‌ها را در تلویزیون و مجلات و بیلبوردهای تبلیغاتی سطح شهر، کاتالوگ‌ها و بروشورها نمی‌بینیم؟ ما بخوبی می‌دانیم وقتی کسی جلوی دوربین یک آبمیوه را با لذت می‌نوشد و آن را به بیننده‌ها پیشنهاد می‌کند، مسلماً به این معنی نیست که بعد از کات دادن کارگردان یک جعبه از آن آبمیوه را برای خانه بخرد. یا موهای قشنگ و براق و پرپشت آقای بازیگر با همان شامپویی که لبخندزنان به ما نشان می‌دهد، شسته نشده. پس چرا روی ما تأثیر می‌گذارد و در اثر تکرار ترغیب می‌شویم تا ما هم امتحانش کنیم؟ پاسخ واضح است. این کالاها تأثیر عینی و ملموسی دارند که کتاب ندارد. حتی فیلم‌های سینمایی هم، اقلاً در ایران، هزاران برابر بیشتر از یک کتاب کالای فرهنگی مصرفی محسوب می‌شوند که ممکن است درنهایت یکی دو ساعت پس از برخاستن از روی صندلی سالن روی روح و روان بیننده باقی بماند.  اما کسی نمی‌تواند برای تبلیغ یک رمان، یک کتاب روانشناسی، یا یک کتاب زندگینامه نمود عینی و فیزیکی خوب بودن و لذتبخش بودن و اساساً سود‌دهی آن به لحاظ روحی و جسمی را نشان بدهد. این است که تنها راه تبلیغ کتاب می‌شود عکس، که ابداً زیبایی و هنری بودن این عکس هیچ گونه ارتباطی با محتوای کتاب ندارد. کتاب‌های ادبیات و تاریخ و روانشناسی و فلسفه حتی به‌قدر کتاب‌های کمک‌آموزشی هم قابلیت ارائه فکت بیرونی ندارند. چون هیچ‌کسی حتی با خواندن 10جلدی کلیدر یا در جست‌و‌جوی زمان از‌دست‌رفته نمی‌تواند دندانپزشکی یا مهندسی برق قبول شود.  نبود مرورنویسی حرفه‌ای روی کتاب‌ها، فقدان منتقد حرفه‌ای و آکادمیک موجب می‌شود تبلیغ کتاب تنها و تنها منوط شود به بلاگرهای کتاب که واقع‌بین اگر باشیم، درنهایت در حد آشنا شدن حافظه بصری بیننده با جلد کتاب کارکرد دارند و بس. اینکه اینفلوئنسرها و سلبریتی‌های فضای مجازی چقدر می‌توانند در دیده شدن یک کتاب مؤثر باشند مطلب مفصل و جداگانه‌ای‌ است که بزودی به آن نیز خواهم پرداخت.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7280/20/536220/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها